پنج شنبه , ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
آخرین مطالب
خانه » چهل حدیث از پیشوایان معصوم در ارتباط با حضرت حجّهبن الحسن العسکری(قسمت اوّل)

چهل حدیث از پیشوایان معصوم در ارتباط با حضرت حجّهبن الحسن العسکری(قسمت اوّل)

14

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم

به آنان که در انتظار ظهور حجت خدایند

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقیَّهَ اللّهِ فى اَرْضِهِ

چهل حدیث از پیشوایان معصوم در ارتباط با وجود مطهّر و مقدّس حضرت حجّهبن الحسن العسکری، ارواحنا فداه که با ترجمه در اختیار شما دوستان آن حضرت قرار می‌گیرد. امید است به دعاى خیر آقا و مولایمان حضرت مهدى «عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف» که رحمهً للعالمین است، این تلاش ناچیز، مورد قبول خداوند رحمان قرار گیرد.

(۱)

  عن سلیمان الجعفرىّ، قال: سَأَلْتُ ابَاالْحَسَنِ الرِّضاعلیه‏السلام فقلت: أَ تَخْلُو الأرْضُ مِنْ حُجّهٍ؟ فقال: لَوْ خَلَتْ مِن حُجّهٍ طَرْفَهَ عَیْنٍ لَساخَتْ بِأَهْلِها۱ .
 سلیمان جعفرى گفت: به حضرت ابوالحسن الرّضاعلیه‏السلام عرضه داشتم: آیا زمین خالى از حجّت -خدا- مى‏ماند؟ فرمودند: اگر زمین به اندازه یک چشم به هم زدن، از حجّت -خدا- خالى بماند، ساکنانش را در خود فرو مى‏برد .

* بى هیچ تردیدى حجّت برگزیده خداوند در این زمان حضرت اباصالح المهدى امام دوازدهم قائم آل محمّدعلیهم‏السلام مى‏باشد.
* بنا به فرموده امام هشتم، زندگى ما و همه ساکنان زمین (گیاهان، جانوران و انسانها) وابسته به برکت وجود حجّت خدا است. به خاطر او خداوند به ما روزى مى‏دهد و ما در سایه وجود مقدّس آن بزرگوار از مواهب الهى بهره‏مندیم.

    (۲)

   عَن صَفْوانَ‏بنِ یحیى قال: سَمِعْتُ الرّضاعلیه‏السلام یقول: انّ الأرضَ لاتَخْلُو من اَنْ یَکُونَ فیها اِمامٌ مِنّا۲ .
 صفوان‏بن یحیى گفت: از حضرت ابوالحسن الرضاعلیه‏السلام شنیدم که مى‏فرمودند: زمین از وجود امامى از ما خاندان، خالى نمى‏ماند .

* تأکید بر خالى نبودن زمین از امام معصوم نشانه اهمّیّت و نقش حیاتى وجود امام در آفرینش است.
* خداوند هرگز بندگان خود را بدون امام و حجّتِ بر حقّ رها نمى‏سازد. این سنّت تغییرناپذیر الهى است.

    (۳)

   عَنِ الفُضَیْلِ‏بن یَسار، عن ابىجعفرعلیه‏السلام قال: مَنْ ماتَ وَ لَیْسَ لَهُ اِمامٌ، ماتَ میتَهً جاهلیّهً، و لا یُعذَرُ النّاسُ حتّى یَعْرِفُوا اِمامَهُم۳ .
فُضَیل‏بن یسار گفت: حضرت ابوجعفر باقر العلوم‏علیه‏السلام فرمودند: کسى که بمیرد و از امام -معصوم برحقّى که خدا او را براى هدایت خلق برگزیده- پیروى نکند، به مرگ جاهلیّت: -مشرک و بت‏پرست- مرده است؛ و مردم در شناخت امامشان معذور نیستند .

* موحّد و یکتاپرست واقعى کسى است که همه اعمال و رفتارش بر اساس فرامین خالق آسمانها و زمین باشد، و فرمان خدا را جز پیامبران و امامان معصوم علیهم‏السلام کسى به مردم ابلاغ نمى‏کند.
* پیروى از هواى نفس و اطاعت غیر حجّت برگزیده خدا شرک و بت‏پرستى است.
* از حضرت آدم تا خاتم الأنبیاء علیهم‏السلام همه از سوى خداوند تبارک و تعالى رسالت داشتند تا حجّتهاى خدا را آنگونه که براى مردم در شناخت آنان اشتباهى رخ ندهد به ایشان معرّفى کنند. تا جایى که نام و لقب و کنیه و مدّت عمر و… آنان را براى عموم بازگو کرده‏اند.
* حضرت بقیّه اللّه، حجّهبن الحسن العسکرى علیهماالسلام را همه پیامبران و امامان معصوم با تمامى ویژگیهاى زمان غیبت به عموم مسلمانان معرّفى کرده‏اند.
* با توجّه به مفاهیم احادیث یاد شده، شناخت امام زمان حضرت مهدى »عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف« بر همگان واجب است. زیرا عبادتهاى امّت اسلام بدون پذیرفتن ولایت آن بزرگوار مورد قبول خداوند سبحان نمى‏باشد.

    (۴)

   عَنِ الحسین‏بن ابِى‏العلاء، عن ابى‏عبداللّه‏علیه‏السلام قال: قُلتُ لَه: تَکُونُ الأرضُ بغَیْرِ اِمامٍ؟ قال: لا. قُلتُ: أَ فَیَکُونُ اِمامانِ فى وَقْتٍ واحِدٍ؟ قال: لا، الاّ وَ اَحَدُهُما صامِتٌ. قُلْتُ: فَالْإِمامُ یُعَرِّفُ الْإمامَ الّذى مِنْ بَعْدِهِ؟ قال: نَعَمْ. قال: قُلْتُ: القائِمُ امامٌ؟ قالَ: نَعَم، امامُ‏بنُ امامٍ، قَدْ اُوتِمّ بِهِ قَبْلَ ذلِکَ۴ .
حسین‏بن ابى‏العلاء گفت: خدمت حضرت صادق‏علیه‏السلام  عرضه داشتم: آیا زمین بدون امام مى‏ماند؟ فرمودند: نه. عرضه داشتم: آیا در یک زمان دو امام وجود دارد؟ فرمودند: نه، مگر یکى از آندو ساکت باشد. عرضه داشتم: پس امامِ -هر زمان- امام پس از خود را -به مردم- معرّفى مى‏کند؟ فرمودند: آرى. عرضه داشتم: آیا قائمِ -آل محمّدعلیهم‏السلام- امام است؟ فرمودند: آرى، امام است و پسر امام، و پیش از این به او اقتدا شده است .

* در زمان حیات هر یک از پیشوایان معصوم علیهم‏السلام  معمولاً امام دیگرى نیز وجود داشته است. همچنان که در زمان پیامبر علاوه بر شخص نبىّ‏اکرم که امامت امّت اسلام را برعهده داشتند، حضرت امیرمؤمنان و امام مجتبى و سیّدالشّهداءعلیهم‏السلام که همه امامان به حق بودند نیز حضور داشتند؛ ولى آن سه امام در مقابل امام ناطقى چون پیامبر، صامت و ساکت بودند؛ نه آن که به امامت برگزیده نشده و یا عارى از علم و عصمت و قدرت امامت بودند.
* خدا را شکر که از سال ۲۶۰ هجرى قمرى تا به امروز آقا و مولاى ما حضرت حجّهبن الحسن المهدى‏علیه‏السلام امام ناطق امّت اسلام است، و کسى غیر از او عهده دار مقام امامت عظمى نیست. و پیش از آن نیز امامتش از سوى فرستادگان الهى مورد تأکید قرار گرفته است.

 

    (۵)

   عَن محمّدِبن مسْلِم قالَ: قُلتُ لأَبی‏عبدِاللَّه‏علیه‏السلام فی قول‏اللَّه عزَّوجلَّ: «إنّما أَنتَ مُنذِرٌ و لکُلِّ قومٍ هادٍ۵» فقالَ: کلُّ إمامٍ هادٍ لِکلِّ قومٍ فی زَمانِهِم .۶
محمّدبن مسلم گفت: خدمت حضرت صادق‏علیه‏السلام  عرضه داشتم: درباره قول خداوند عزّ و جلّ که فرموده: جز این نیست که تو ترساننده‏اى و براى هر قومى هدایتگرى است، چه مى‏فرمایید؟ -حضرت- فرمودند: هر امامى – از ما خاندان – راهنماى همه مردم زمان خود مى‏باشد .

* خداوند توانا هر که را بخواهد به راه رشد هدایت مى‏کند.
* امام زمان که خلیفه برحقّ خداوند است او نیز با قدرت الهى خود هر که را بخواهد هدایت مى‏کند.
* شیعیان و دوستداران امام زمان باید در همه امور خود متوسّل به حضرتش بوده و براى دورى از لغزشها و گمراهى‏ها از آن بزرگوار خواستار هدایت و دستگیرى باشند.

    (۶)

   عَنْ مَسعَدهِبنِ صَدَقَه، عن أبی‏عبداللَّه، عن آبائه، عن علىّ‏علیهم‏السلام أَنّه قال فی خُطْبَهٍ لَهُ على مِنْبَرِ الکُوفه: اَللَّهُمّ إنَّهُ لا بُدَّ لأرْضِکَ مِنْ حُجَّهٍ لَکَ على خَلقِک، یَهْدیهِمْ إلى دینِک، و یعلّمُهم عِلمَک لئلّاتَبطُلَ حُجّتُک، و لایَضِلَّ أتْباعُ أَولیائِک بعدَ إذْ هَدَیْتَهُمْ بِهِ، إمّا ظاهرٌ لَیْسَ بِالْمُطاع، أَوْ مُکتَتَمٌ مُتَرَقَّبٌ، إِنْ غابَ عَنِ النّاسِ شَخْصُهُ فی حالِ هِدایَتِهِمْ، فَإِنَّ عِلْمَهُ و آدابَه فی قُلوبِ الْمؤمِنینَ مُثْبَتَهٌ، فَهُمْ بِها عامِلُونَ۷ .
مسعدهبن صدقه گفت: حضرت صادق از پدران ارجمندش از حضرت امیرمؤمنان علیهم‏السلام نقل فرمود که آن بزرگوار در خطبه‏اى بر منبر مسجد کوفه چنین فرمودند: خداوندا! زمین تو را چاره‏اى جز آن نیست که حجّت تو بر خَلقت در آن ساکن باشد – آن حجّت و امامى که بندگانت را – به دین تو رهنمون گردد و دانش تو را به آنان بیاموزد، تا برهان تو باطل نگردد، و پیروان اولیائت پس از آنکه بوسیله حجّتت هدایت شدند، گمراه نگردند؛ -حجّت تو- یا آشکار است که فرمانش را اطاعت نمى‏کنند، و یا پنهان و منتظَر، که اگر در حال هدایت مردم، خودش از دید آنان پنهان است، ولى علم و آداب او در قلب مؤمنان وجود دارد و به آن عمل مى‏کنند .

* معارف و احکام دینى بخشى از علوم الهى است که پیامبران مأمور تعلیم آن به بندگان خداوند بزرگ مى‏باشند.
* خداوند، بندگان خود را در قیامت مورد سئوال قرار نمى‏دهد مگر آن که در دنیا حجّتها و دلائل آشکار خود را به آنان ابلاغ کرده باشد و این امر مهمّ به وسیله فرستادگان الهى تحقّق مى‏یابد.
* قرآن و تاریخ، گویاى آنند که مردم در هر عصرى، از پیامبران و پیشوایان معصوم علیهم‏السلام خود اطاعت نکردند مگر گروه اندکى.
* امام زمان حضرت بقیه اللَّه‏الاعظم‏علیه‏السلام از سوى خدا مأموریّت یافته تا بر اساس «اِنّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ اِمّا شاکِراً و اِمّا کَفُوراً- ما راه نجات و سعادت را نشان مى‏دهیم گروهى با انتخاب آن، شکرگزارند و گروهى ناسپاس۸ »، همه مردم را به دین خدا رهنمون گردد. و اگر در این زمان هدایت یافته‏اى هست بنا به فرموده حضرت امیر مؤمنان على‏علیه‏السلام: »بِنَا اهْتَدَیْتُمْ – به واسطه ما هدایت شده‏اید«، به یقین{P   – نهج البلاغه، خطبه ۴ . P }
هادى و راهنمایش نوراللَّه الّذى لا یُطفَأ یعنى شخص خاتم الاوصیاء حضرت حجّهبن‏الحسن العسکرى‏علیهماالسلام مى‏باشد. گرچه شخصِ هدایت‏شده، سعادت دیدار جمال دلرباى وجه‏اللَّه را نداشته است.

    (۷)

   عن أبِی‏الْحَسَن اللّیْثی قال: حدَّثنى جعفرُبن محمّد، عن آبائه علیهم‏السلام: أنَّ النَّبیَّ (صلّى اللَّه علیه و آله) قال: إنَّ فی کلِّ خَلَفٍ من اُمّتی عَدلاً من أهلِ بَیْتی یَنْفی عَن هذا الدِّینِ تَحْریفَ الغالینَ و انْتِحالَ الْمُبطِلینَ وَ تَأْویلَ الْجاهِلینَ، و إنَّ أَئِمَّتَکُمْ قادَتُکُمْ إلىَ اللَّه عزَّ و جلَّ، فانْظُرُوا بِمَنْ تَقْتَدُونَ فی دینِکُمْ و صَلاتِکم۹ .
ابوالحسن لیثى گفت: حضرت صادق -یک به یک- از پدران بزرگوارش علیهم‏السلام نقل فرمود که پیامبر صلى الله وعلیه وآله فرمودند: در هر نسلى -از نسلهاى آینده- امّت من امام عادلى از اهل بیت من وجود دارد، که تحریفات متجاوزین و کلام و گفتارى که اهل باطل -از مآخذ دیگرى به دست آورده و- به دین نسبت مى‏دهند، و معانى و مفاهیم نادرستى که نادانها از کلام حق دارند را از این دین به دور مى‏سازد. همانا امامانتان پیشوایان شما به سوى خداوند عزّ و جلّ هستند. توجّه داشته باشید که در دین و نمازتان به چه کسى اقتدا مى‏کنید .
 
* ادیان الهى همیشه از سوى دنیاپرستان مورد تحریف واقع شده‏اند. و دنیا پرستان به خیال خام خود هر زمان قرائتى تازه از دین دارند و این قرائت تازه همان گفتار دیگران است به عنوان تفسیر و یا نگاهى نو به آیات الهى که علم به آن آیات تنها در نزد امام زمان‏علیه‏السلام مى‏باشد.
* پیشواى  عادل و معصومى که در این زمان باید در همه امور به او اقتدا کنیم تنها حجّت باقیمانده خدا حضرت بقیهاللَّه‏علیه‏السلام مى‏باشد.

 

    (۸)

 عن غیاث‏بن اِبراهیم، عن الصّادِق جعفرِبنِ محمّد عن أبیه محمّدِبنِ علىّ، عن أبیه علىّ‏بنِ الحسین، عن أبیه الحسین‏بن علىّ‏علیهم‏السلام قال: سُئِل أمیرُالمؤمنین صلوات اللَّه علیه، عن معنى قولِ رسولِ اللَّه صلى الله وعلیه وآله : إنّی مُخلِّفٌ فیکُمُ الثِّقلَیْنِ کتابَ‏اللَّهِ و عِتْرَتی؛ مَنِ الْعِتْرهُ؟ فقال: أَنَا وَ الْحَسَنُ و الْحُسَیْنُ و الائمّهُ التِّسْعهُ من وُلْدِ الْحُسَیْنِ، تاسِعُهُم مَهدیُّهُم و قائِمُهُم، لایُفارِقُونَ کتابَ اللَّه، و لایُفارِقُهُم حتّى یَرِدُوا على رسولِ اللَّه صلى الله وعلیه وآله حَوْضِهِ۱۰ .
غیاث‏بن ابراهیم گفت: حضرت صادق به نقل از پدران ارجمند خود علیهم‏السلام فرمودند: از امیرمؤمنان‏علیه‏السلام درباره فرمایش رسول خداصلى الله وعلیه وآله که فرمودند: (من دو چیز گرانقدر را در میان شما به جاى مى‏گذارم: کتاب خدا و عترتم را)، پرسیده شد: عترت چه کسانى هستند؟ -حضرت امیرمؤمنان- فرمودند: من و حسن و حسین و امامان نُه‏گانه از فرزندان حسین، که نهمین آنان مهدى ایشان و قائمشان است علیهم‏السلام آنان از کتاب خدا جدا نمى‏شوند و کتاب خدا از ایشان جدا نمى‏شود تا زمانى که بر پیامبرصلى الله وعلیه وآله در کنار حوضش وارد شوند .

* امام زمان حضرت مهدى‏علیه‏السلام باقیمانده عترت پاک پیامبرصلى الله وعلیه وآله مى‏باشد.
* آن بزرگوار هرگز از قرآن جدا نبوده و قرآن نیز از او جدا نیست، او در حقیقت قرآن ناطق است.
* آنچه خدا از ما خواسته پیروى از قرآن به امامت حضرت بقیهاللَّه‏علیه‏السلام مى‏باشد. نه پیروى از قرآن تنها.
* قرآن هرگز از امام زمان جدا نیست. پس آنان که قرآن را بدون امام زمان پذیرفته‏اند، از نشانه هدایت روى گردان شده و در گمراهى بسر مى‏برند.

     (۹)

   عن أبِى‏الْجارُود، عن أبی‏جعفرعلیه‏السلام عن جابِرِبْنِ عبدِاللَّه الأنصاری قال: دَخَلْتُ على فاطِمَهَ علیهاالسلام  و بَیْنَ یَدَیْها لَوْحٌ فیه أسماءُ الأَوصیاء مِنْ وُلدِها، فَعَدَدْتُ اثْنَىْ‏عَشَرَ، آخِرُهُمُ الْقائِمُ‏علیه‏السلام، ثلاثهٌ مِنهم محمّدٌ و ثلاثهٌ منهم علیٌّ۱۱ .
ابوجارود  از حضرت باقر العلوم‏علیه‏السلام نقل کرد که آن امام همام از جابربن عبداللَّه انصارى شنید که گفت: بر حضرت فاطمه علیهاالسلام وارد شدم؛ لوحى در مقابل آن بزرگوار بود که نام جانشینان پیامبر از فرزندانش در آن ثبت و ضبط شده بود؛ شمردم دوازده نفر بودند. آخرین آنان حضرت قائم‏علیه‏السلام بود. سه تن از آنان به نام محمّد و سه تن از آنان به نام على بودند .

* امامان معصوم علیهم‏السلام برگزیده خدا هستند، پیش از آن که حضرت آدم‏علیه‏السلام به وجود بیاید.
* چون یازده تن از اوصیاى پیامبر علیهم‏السلام از فرزندان حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام مى‏باشند گفته مى‏شود جانشینان پیامبر از اولاد حضرت فاطمه علیهاالسلام مى‏باشند.
* از این که در حدیث گفته شده: سه على، پیداست که حضرت امیرمؤمنان على‏علیه‏السلام را چون از فرزندان حضرت فاطمه‏علیهاالسلام نیست به حساب نیاورده‏اند. زیرا با احتساب آن وجود مقدّس چهار على خواهند بود.

    (۱۰)

   عن أبی‏بصیر، عن الصّادقِ جعفرِبنِ محمّدٍ عن آبائه علیهم‏السلام قال: قالَ رسولُ اللَّهِ‏صلى الله وعلیه وآله: المهدىُّ مِن وُلْدى، اسمُهُ اسمى، و کُنْیَتُهُ کُنْیََتی، أشْبَهُ النّاسِ بى خَلْقاً و خُلْقاً، تَکُونُ لَهُ غَیْبَهٌ و حیرَهٌ حتّى تَضِلَّ الخَلْقُ عَن أدیانِهِم، فعِندَ ذلک یقبَلُ کَالشَّهابِ الثّاقِبِ، فَیَمْلأُها قِسْطاً و عَدْلاً کَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْرا۱۲ً .
ابوبصیر گفت: حضرت صادق از پدران گرامیش علیهم‏السلام نقل فرمود که رسول خدا صلى الله وعلیه وآله فرمودند: مهدى – منتظر – از فرزندان من مى‏باشد. اسم و کنیه او اسم و کنیه من است. در خِلقت و خُلق و خوى همانندترین مردم نسبت به من خواهد بود. براى او غیبتى و – براى خلق – حیرتى در پى دارد تا آنجا که مردم از دینشان بر مى‏گردند. در چنان وقتى – مهدى – همچون شهاب فروزان پیش مى‏آید و زمین را پر از قسط و عدل مى‏کند همانگونه که از ظلم و جور پرگشته است .

* ویژگیهاى ذکر شده در این حدیث براى امام زمان‏علیه‏السلام بیانگر آن است که هیچکس در طول تاریخ نمى‏تواند به دروغ مدّعى مهدوّیت باشد.
* مدّعیان مهدویّت علاوه بر آن که از امامان معصوم نبودند نه تنها نتوانستند ظلمى را از مظلومى دفع کنند بلکه خود ستمگرى بودند در حقّ خدا و امام زمان و همه خلق خدا.

 
    (۱۱)

   عن أبى‏الْجارودِ زیادِبنِ الْمُنْذِر، عن أبی‏جعفر محمّدِبن علیٍّ الْباقِرعلیهماالسلام قال: قال لى: یا أبَاالْجارود، إذا دارتِ الفلکُ، و قال النّاسُ: مات الْقائِمُ أَوْ هَلَکَ، بأىِّ وادٍ سَلَکَ، و قالَ الطّالِبُ: أَنّى یکونُ ذلک و قد بُلِیَتْ عظامُهُ، فَعِنْدَ ذلکَ فارْجُوهُ، فَاِذا سَمِعْتُمْ بِهِ فَأْتُوهُ و لَوْ حَبْواً علَى الثَّلْجِ۱۳ .
زیادبن منذر گفت: حضرت باقرعلیه‏السلام به من فرمودند: اى اباجارود هرگاه روزگار به جایى برسد که مردم بگویند: قائم – آل محمّد علیهم‏السلام – مرده است و یا هلاک شده است. – یا بگویند: – به کدامین بیابان رفته است؟ و یا خواستارش بگوید: او کجاست در حالى که استخوانهایش پوسیده است؟ در چنان وقتى به او امیدوار باشید. پس هرگاه سخنى – از ظهور و قیام – او شنیدید بسویش بروید گرچه با سینه خیز بر روى برف و یخ باشد .

* روزگار ما آنچنان است که در حدیث شریف پیش بینى شده است. پس باید بیش از هر زمان دیگر به ظهور و فرج مقدّس امام زمانمان »ارواحنا له الفداء« امیدوار باشیم.
* در حرکت به سوى امام زمان‏علیه‏السلام نباید هیچ چیز مانع رفتن ما باشد. زیرا چاره‏اى جز رفتن به سوى او نداریم.

 
    (۱۲)

   عن أبی‏خدیجه، عن أبی‏عبداللَّه‏علیه‏السلام أنّه سُئِلَ عنِ الْقائِمِ فقال: کلُّنا قائِمٌ بِأَمرِاللَّه، واحدٌ بعدَ واحدٍ حتّى یجیى‏ءَ صاحبُ السَّیْفِ، فَإِذا جاءَ صاحِبُ السَّیفِ، جاءَ بأَمْرٍ غَیرَ الّذى کان۱۴ .
ابو خدیجه گفت: از حضرت صادق‏علیه‏السلام پرسیده شد: قائم کیست؟ فرمودند: ما جملگى قائم به امر خداییم، یکى پس از دیگرى، تا آن که صاحب شمشیر – او که مأمور به قیام است – بیاید. پس هرگاه صاحب شمشیر بیاید امرى غیر از آن که بوده است مى‏آورد .

* پیشوایان معصوم هیچیک مأمور به قیام مسلّحانه نبوده‏اند مگر وجود مقدّس امام ثانى‏عشر حضرت حجّهبن الحسن العسکرى‏علیهماالسلام.
* همه مخالفان امامان معصوم مى‏دانستند که آن بزرگواران از سوى خداوند متعال مأمور به قیام نیستند.
* اگر همه امامان معصوم مأمور به قیام بودند براى آنان نیز همچون امام زمان‏علیه‏السلام غیبتى در پیش بود، تا از خطر دشمنان محفوظ باشند.
* امام زمان‏علیه‏السلام از سوى خدا مأموریّتى دیگر دارد، مأموریّتى که هیچیک از انبیاء و اوصیاى الهى علیهم‏السلام نداشته‏اند.

 
    (۱۳)

   عن إسحاق‏بن عَمّار قال: قال ابوعبدِاللَّه‏علیه‏السلام: لِلْقائِمِ غَیْبَتانِ: إِحْداهُما قَصیرَهٌ وَ الْأخْرى طَویلَهٌ. الْغَیْبَهُ الْأولى لایَعلَمُ بِمَکانِهِ فیها إِلاّ خاصّهُ شیعَتِه، وَ الْأخْرى لایَعْلَمُ بِمَکانِهِ فیها إِلاّ خاصَّهُ مَوالیهِ .۱۵
اسحاق‏بن عمّار گفت: حضرت صادق‏علیه‏السلام فرمودند: براى قائم -آل محمّدعلیهم‏السلام- دو غیبت است: یکى کوتاه و دیگرى طولانى. در غیبت اوّل کسى جاى  او را نمى‏داند مگر شیعه خاصّ او؛ و در غیبت دیگر، کسى جاى او را نمى‏داند مگر دوستان خاصّش .

* خوشا به حال دوستان خاصّ سرور و مولاى ما حضرت بقیه اللَّه الاعظم‏علیه‏السلام که در این زمان مکان نزول فرشتگان، مهبط وحى الهى وخانه امید ماسوى‏اللَّه را مى‏شناسند. چنین افتخارى گواراى وجودشان باد.

    (۱۴)

   عن أبى‏أحمد محمّدِبن زیادِ الأَزدی قال: سَأَلْتُ سَیّدى مُوسَى‏بنَ جعفر علیهماالسلام عن قولِ اللَّه عزَّ و جلَّ: «وَ أَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَه ظاهرهً و باطنهً۱۶»، فقالَ‏علیه‏السلام: النِّعْمَهُ الظّاهِرَهُ، الإِمامُ الظّاهِرُ، وَ الباطنهُ الإِمامُ الْغائِبُ. فَقُلْتُ لَهُ: وَ یَکُونُ فِى الْأَئِمَّهِ مَنْ یَغیبُ؟ قال: نَعَمْ. یَغیبُ عنْ أبْصارِ النّاسِ شَخْصُهُ؛ و لایَغیبُ عَنْ قُلُوبِ الْمُؤْمِنینَ ذِکْرُهُ؛ وَ هُوَ الثّانىعَشَرَ مِنّا، یُسَهِّلُ اللَّهُ لَهُ کُلَّ عَسیرٍ، و یُذَلِّلُ لَهُ کُلَّ صَعْبٍ، وَ یَظْهَرُ لَهُ کُنُوزَالْأرضِ، و یُقَرِّبُ لَهُ کُلَ بَعیدٍ، و یُبیرُ بِهِ کُلَّ جَبّارٍ عَنیدٍ، وَ یَهْلِکُ على یَدِهِ کُلُّ شَیْطانٍ مَریدٍ، ذلکَ ابْنُ سَیِّدَهِ الْإِماءِ الّذی تُخْفى عَلَى النّاسِ وِلادَتُهُ، وَ لایَحِلُّ لَهُمْ تَسْمِیَتُهُ حتّى یُظْهِرَهُ اللَّهُ عزَّ و جلَّ فَیَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً کَما مُلِئَتْ جَوْراً و ظُلْماً۱۷ .
محمّدبن زیاد ازدى گفت: از آقاى خودم موسى‏بن جعفرعلیهماالسلام در باره فرمایش خداوند عزّ و جلّ که فرموده: »خداوند نعمتهایش را به گونه آشکار و پنهان بر شما کامل کرد« پرسیدم -:نعمت آشکار و پنهان چیست؟- فرمودند: نعمت آشکار همان امام آشکار، و نعمت پنهان همان امام غایب است. عرضه داشتم: آیا از امامان -معصوم- کسى غائب مى‏شود؟ فرمودند: آرى. شخص او از چشمان مردم غایب مى‏شود، ولى یادش از دلهاى مؤمنان غیبت نمى‏کند. او دوازدهمین ما مى‏باشد. خداوند هر مشکلى را براى او آسان، و هر سخت و دشوارى را براى او رام مى‏گرداند؛ و گنجینه‏هاى زمین را برایش آشکار ساخته ؛ و هر چیز دورى را برایش نزدیک و هر ستمگرى را به‏دست او درهم مى‏شکند؛ و به‏دست او هر شیطان سرکشى را به هلاکت مى‏افکند. آن -بزرگوار- پسر سرور کنیزان است، – پسرى که – ولادتش بر مردم پوشیده مى‏ماند؛ و بر آنان حلال نیست که نامش را ببرند تا آن‏که خداوند او را از پس پرده غیبت برهاند. سپس او زمین را آکنده از قسط و عدل نماید همانطور که آکنده از جور و ظلم شده باشد .

* در روز غدیر پس از آنکه پیامبر امامان معصوم علیهم‏السلام را یک به یک به امّت اسلام معرّفى فرمودند و بر ولایت آنان تأکید کردند. این آیه نازل شد: »اَلْیَوْمَ اَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتى -{P    – قرآن کریم، سوره مائده، آیه ۳٫ P }
امروز دینم را براى شما کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام کردم« و تمام شدن نعمت به نعمتهاى ظاهرى و نعمت باطنى است.
* امام زمان‏علیه‏السلام خود را از چشمان مردم پنهان مى‏دارد و هرگاه بخواهد خود را از کسى پنهان نکند هیچ مانعى بر سر راه او نیست.
* عدالت تنها به دست امام زمان‏علیه‏السلام در جهان حکمفرما خواهد شد. نه به دست هیچکس دیگر.

    (۱۵)

   عن أبی‏هاشم داوُدِبنِ الْقاسِمِ الجعفری قال: سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ صاحِبِ الْعَسْکَرِعلیه‏السلام یقول: الْخَلَفُ مِنْ بِعْدی، اِبْنِىَ الْحَسَنُ، فَکَیْفَ لَکُمْ بِالْخَلَفِ مِنْ بَعْدِ الْخَلَفِ؟ فَقُلْتُ: وَ لِمَ، جَعَلَنِىَ اللَّهُ فداک؟ فقال: لِأَنّکم لاتَرَوْنَ شَخْصَهُ وَ لایَحِلُّ لَکُمْ ذِکْرُهُ بِاسْمِهِ، قُلْتُ: فَکَیْفَ نَذْکُرُهُ؟ قال: قُولُوا: الْحُجَّهُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍصلى الله وعلیه وآله۱۸ .
داود بن قاسم گفت: از حضرت ابوالحسن الهادى‏علیه‏السلام شنیدم که مى‏فرمودند: جانشین پس از من پسرم حسن است با جانشینِ جانشین -من- چه خواهید کرد؟ عرضه داشتم: خداوند مرا فداى شما کند براى چه -چنین پرسشى فرمودید-؟ فرمودند: براى اینکه شما شخص او را نمى‏بینید و نباید او را با نامش بخوانید. عرضه داشتم: پس چگونه او را یاد کنیم؟ فرمودند: بگویید: حجّت از آل محمّدعلیهم‏السلام .

* ما امروز با امام زمانمان حضرت حجّه بن الحسن المهدى علیهماالسلام چگونه رفتار مى‏کنیم؟ در حالى که او را نمى‏بینیم و حقّ نداریم او را با نام مقدّسش که همنام پیامبرصلى الله وعلیه وآله است بخوانیم.

پی‌نوشت:

۱ – کمال الدّین صدوق، ص ۲۰۴، حدیث ۱۵.

۲  – کمال الدّین صدوق، ص ۲۲۸، حدیث ۲۳ .

۳  – کمال الدّین صدوق، ص ۴۱۲، حدیث ۱۰ .

۴  – کمال الدّین صدوق، ص ۲۲۳، حدیث ۱۷٫

۵  – قرآن کریم، سوره رعد، آیه ۷٫

۶  – کمال الدّین صدوق، ص ۶۶۷، حدیث ۹٫

۷  – کمال الدّین صدوق، ص۳۰۲، حدیث ۱۱٫

۸  – قرآن کریم، سوره انسان، آیه ۳ .

۹  – کمال الدّین صدوق، ص ۲۲۱، حدیث ۷ .

۱۰  – کمال الدّین صدوق، ص ۲۴۰، حدیث ۶۴ .

۱۱  – اصول کافى، جلد ۱، ص۵۳۲، حدیث ۹ .

۱۲  – کمال الدّین صدوق، ص ۲۸۷، حدیث ۴ .

۱۳  – کمال الدّین صدوق، ص۳۲۶، حدیث ۵ .

۱۴  – اصول کافى، ج ۱، ص۵۳۶، حدیث ۲ .

۱۵  – اصول کافى ج۱، ص۳۴۰، حدیث ۱۹ .

۱۶  – قرآن کریم، سوره لقمان، آیه ۲۰٫

۱۷  – کمال الدین صدوق، ص ۳۶۸، حدیث ۶ .

۱۸  – کمال الدّین صدوق، ص۳۸۱، حدیث ۵٫

خبرنامه آرمان مهدویت

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.خانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*