جمعه , ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
آخرین مطالب
خانه » سیری در زندگانی عایشه، سن عایشه هنگام ازدواج با رسول اکرم صلی الله علیه وآله

سیری در زندگانی عایشه، سن عایشه هنگام ازدواج با رسول اکرم صلی الله علیه وآله

سیری در زندگانی عایشه

عایشه دختر ابوبکر

سن عایشه هنگام ازدواج با رسول اکرم صلی الله علیه وآله

عایشه و جانب داری از غاصبان خلافت

عایشه در زمان ابوبکر

عایشه در زمان عمر

برخورد دوگانه عایشه با عثمان

برخورد عایشه با اهل بیت علیهم السلام

رسول رحمت در واپسین روزهای زندگی

خوشحالی عایشه از شهادت صدیقه طاهره  سلام الله علیها

بغض و کینه عایشه نسبت به امیرالمؤمنین علیه السلام

عایشه از امام حسن علیه السلام رو می گرفت

عایشه در زمان معاویه

حمایتهای مالی معاویه از عایشه

فضیلت سازی برای معاویه

همدستی معاویه با عایشه علیه امیرالمؤمنین علیه السلام

معاویه و بیعت برای یزید

پیشگویی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله از عاقبت عایشه

مرگ عایشه

 

عایشه دختر ابوبکر

عایشه از قبیله «تیم» یکی شاخه های قبیله قریش است، پدر او عبدالله بن عثمان (ابوبکر) و مادرش «امّ الرّومان» نام داشت. او قبل از رسول خدا صلی الله علیه وآله با مطعم فرزند جبیر ازدواج کرده بود و ابوبکر او را پس از طلاق، به عقد پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله درآورد.

محمد بن سعد می نویسد:

عن عبد الله بن أبی ملکیه قال خطب رسول الله صلى الله علیه وسلم عائشه بنت أبی بکر الصدیق فقال إنی کنت أعطیتها مطعما لابنه جبیر فدعنی حتى أسلها منهم فاستسلها منهم فطلقها فتزوجها رسول الله.

عبد الله بن أبى ملیکه مى‌گوید: رسول خدا صلى الله علیه _ وآله _ وسلم از عایشه دختر ابوبکر خواستگارى کرد، ابو بکر گفت: من عایشه را به جبیر بن مطعم داده‌ام، اجازه بده تا آن‌ها را منصرف کنم. ابوبکر آن‌ها را منصرف کرد و طلاقش را گرفت، سپس رسول خدا با او ازدواج کرد.

البصری الزهری، محمد بن سعد بن منیع أبو عبدالله (متوفای۲۳۰ هـ)، الطبقات الکبرى ، ج۸، ص ۵۹، ترجمه عایشه بنت أبی بکر ، دار النشر : دار صادر – بیروت ، طبق برنامه الجامع الکبیر

و چه بسا علت تأکید فراوان عایشه بر اینکه در بین زنان رسول خدا صلی الله علیه وآله تنها من بکر بودم، دفع این مسأله باشد. در مورد مقدار مهریه عایشه اختلاف است برخی قائلند مهریه او حدود ۵۰ درهم به مقدار متاع و اثاثیه یک خانه بوده است.

البصری الزهری، محمد بن سعد بن منیع أبو عبدالله (متوفای۲۳۰ هـ)، الطبقات الکبرى ، ج۸، ص  ۵۹ و ۶۰، ترجمه عایشه بنت أبی بکر ، دار النشر : دار صادر – بیروت ، طبق برنامه الجامع الکبیر

و برخی دیگر مهریه او را ۴۰۰ درهم گفته اند.

الحمیری المعافری، ابومحمد عبد الملک بن هشام بن أیوب (متوفاى۲۱۳هـ)، السیره النبویه، ج۶، ص ۵۷ ، تحقیق: طه عبد الرءوف سعد، ناشر: دار الجیل، الطبعه: الأولى، بیروت – ۱۴۱۱هـ.

سن عایشه هنگام ازدواج با رسول اکرم صلی الله علیه وآله

اهل تسنن معتقدند عایشه در شش یا هفت سالگی با پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله ازدواج نموده و در نُه سالگی به خانه رسول خدا صلی الله علیه وآله آمده است. در واقع آنان با بیان این مطلب می¬خواهند او را برتر از بقیه زنان پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله جلوه دهند. در حالی که ملاک برتری هر شخصی به نص صریح قرآن، تقوای الهی است.

« إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ» (سوره احزاب، آیه ۱۳).

از طرفی با کنکاش دقیق و بررسی کتب تاریخی درمی¬یابیم که بحث کم سن و سال بودن عایشه همانند تنها باکره بودن وی، نادرست می¬باشد و این مسأله با توجه به نکات زیر، ثابت می¬شود:

۱ـ ابن اسحاق مورخ و سیره نویس مشهور، نام عایشه را در زمره کسانی می آورد که در همان ابتدای بعثت اسلام آورده اند. چنانچه ابن هشام و نووی و مَقدسی این مطلب را از او نقل می کنند.

ر ک:

الحمیری المعافری، ابومحمد عبد الملک بن هشام بن أیوب (متوفاى۲۱۳هـ)، السیره النبویه، ج۲، ص ۹۲ ، تحقیق: طه عبد الرءوف سعد، ناشر: دار الجیل، الطبعه: الأولى، بیروت – ۱۴۱۱هـ.

النووی الشافعی، محیی الدین أبو زکریا یحیى بن شرف بن مر بن جمعه بن حزام (متوفاى۶۷۶ هـ)، تهذیب الأسماء واللغات، ج۲، ص ۶۱۵ ، تحقیق: مکتب البحوث والدراسات، ناشر: دار الفکر – بیروت، الطبعه: الأولى، ۱۹۹۶م.

المقدسی، وهو المطهر بن طاهر (متوفای۵۰۷هـ)، البدء والتاریخ، ج۴، ص ۱۴۶ ، دار النشر: مکتبه الثقافه الدینیه – بورسعید، طبق برنامه الجامع الکبیر.

نووی می نویسد:

و ذکر أبو بکر بن أبی خیثمه فی تاریخه عن ابن إسحاق أن عایشه أسلمت صغیره بعد ثمانیه عشر إنسانا ممن أسلم.

ابن ابی خیثمه در تاریخش به نقل از ابن إسحاق می گوید: عایشه در کودکی (و فقط) بعد از هیجده نفر اسلام آورد.

النووی الشافعی، محیی الدین أبو زکریا یحیى بن شرف بن مر بن جمعه بن حزام (متوفاى۶۷۶ هـ)، تهذیب الأسماء واللغات، ج۲، ص ۶۱۵ ، تحقیق: مکتب البحوث والدراسات، ناشر: دار الفکر – بیروت، الطبعه: الأولى، ۱۹۹۶م.

حال اگر ما عایشه را در ابتدای اسلامش هفت ساله فرض کنیم و فرض کنیم حدودا سال دوم بعثت اسلام آورده باشد، باید هنگام عقد ازدواج با رسول خدا صلی الله علیه وآله یعنی سال سیزده بعثت (طبق قول بخاری و خود ابن اسحاق، که بعد می آید)، بیست ساله باشد، نه شش ساله.

۲ـ یکی دیگر از مطالبی که در این قسمت راه¬گشاست و سن دقیق عایشه را مشخص می¬نماید، مقایسه سن او با سن خواهرش اسماء می¬باشد. علما و بزرگان اهل تسنن معتقدند اسماء خواهر عایشه، ۲۷ سال قبل از هجرت پیامبر به مدینه به دنیا آمده و ۱۰ سال از عایشه بزرگتر بود.

ابونعیم اصفهانی می‌نویسد:

أسماء بنت أبی بکر الصدیق … کانت أخت عائشه لأبیها وکانت أسن من عائشه ولدت قبل التأریخ بسبع وعشرین سنه.

اسماء دختر ابوبکر، خواهر پدری عائشه بود و از او بزرگتر بود. وی بیست و هفت سال قبل از هجرت پیامبر به دنیا آمد.

الأصبهانی، أبی‌نعیم (متوفای۴۳۰هـ)، معرفه الصحابه، ج۶ ، ص۳۲۵۳ ، شرح حال: أسماء بنت أبی بکر، رقم: ۳۷۶۹ ، دار النشر: طبق برنامه الجامع الکبیر.

طبرانی نیز می‌نویسد:

مَاتَتْ أَسْمَاءُ بنتُ أبی بَکْرٍ الصِّدِّیقِ سَنَهَ ثَلاثٍ وَسَبْعِینَ… وُلِدَتْ قبل التَّارِیخِ بِسَبْعٍ وَعِشْرِینَ سَنَهً.

اسماء دختر ابوبکر سال هفتاد و سه هجری از دنیا رفت… وی بیست و هفت سال قبل از هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله متولد شده بود.

الطبرانی، ابوالقاسم سلیمان بن أحمد بن أیوب (متوفاى۳۶۰هـ)، المعجم الکبیر، ج ۲۴ ، ص ۷۷ ، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ناشر: مکتبه الزهراء – الموصل، الطبعه: الثانیه، ۱۴۰۴هـ – ۱۹۸۳م.

ابن اثیر چنین نقل می‌کند:

قال أبو نعیم : ولدت قبل التاریخ بسبع وعشرین سنه.

ابو نعیم گفته است: اسماء بیست و هفت سال قبل از هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله متولد شده است.

ابن أثیر الجزری، عز الدین بن الأثیر أبی الحسن علی بن محمد (متوفاى۶۳۰هـ)، أسد الغابه فی معرفه الصحابه، ج ۷ ص ۱۱ ، تحقیق: عادل أحمد الرفاعی، ناشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت / لبنان، الطبعه: الأولى، ۱۴۱۷ هـ – ۱۹۹۶ م.

نووی می‌گوید:

عن الحافظ أبی نعیم قال ولدت أسماء قبل هجره رسول الله صلى الله علیه وسلم بسبع وعشرین سنه.

از حافظ أبونعیم نقل شده است که اسماء بیست و هفت سال قبل از هجرت پیامبراکرم صلی الله علیه و آله به دنیا آمده است.

النووی الشافعی، محیی الدین أبو زکریا یحیى بن شرف بن مر بن جمعه بن حزام (متوفاى۶۷۶ هـ)، تهذیب الأسماء واللغات، ج ۲ ص ۵۹۷ و ۵۹۸ ، تحقیق: مکتب البحوث والدراسات، ناشر: دار الفکر – بیروت، الطبعه: الأولى، ۱۹۹۶م.

ابن عساکر نیز می¬نویسد:

کانت أخت عائشه لأبیها وکانت أسن من عائشه ولدت قبل التاریخ بسبع وعشرین.

اسماء، خواهر پدری عائشه بود و از او بزرگتر بود. وی بیست و هفت سال قبل از هجرت پیامبر به دنیا آمد.

ابن عساکر الدمشقی الشافعی، أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبه الله بن عبد الله،(متوفاى۵۷۱هـ)، تاریخ مدینه دمشق وذکر فضلها وتسمیه من حلها من الأماثل، ج۶۹، ص۹، شرح حال: أسماء بنت أبی بکر، رقم: ۹۲۹۴ ، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامه العمری، ناشر: دار الفکر – بیروت – ۱۹۹۵٫

ابن حجر هیثمی می¬نویسد:

وکانت لأسماء یوم ماتت مائه سنه ولدت قبل التاریخ بسبع وعشرین سنه.

اسماء در هنگام وفات صد ساله بود، وی بیست و هفت سال قبل از هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله به دنیا آمد.

الهیثمی، ابوالحسن علی بن أبی بکر (متوفاى۸۰۷ هـ)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج ۹ ص ۲۶۰ ، ناشر: دار الریان للتراث/‏ دار الکتاب العربی – القاهره، بیروت – ۱۴۰۷هـ.

بیهقی نقل می‌کند که اسماء، ۱۰ سال از عائشه بزرگتر بوده است:

أبو عبد الله بن منده حکایه عن بن أبی الزناد أن أسماء بنت أبی بکر کانت أکبر من عائشه بعشر سنین.

ابن منده از ابن أبی الزناد نقل کرده است که اسماء دختر ابوبکر، ۱۰ سال از عائشه بزرگتر بوده است.

البیهقی، أحمد بن الحسین بن علی بن موسی ابوبکر (متوفاى ۴۵۸هـ)، سنن البیهقی الکبرى، ج ۶ ص ۲۰۴ ، ناشر: مکتبه دار الباز – مکه المکرمه، تحقیق: محمد عبد القادر عطا، ۱۴۱۴ – ۱۹۹۴٫

ذهبی نیز همین مطلب را نقل می‌کند:

قال عبد الرحمن بن أبی الزناد کانت أسماء أکبر من عائشه بعشر.

ابو الزناد گفته است: اسماء ۱۰ سال از عایشه بزرگتر بود.

الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاى۷۴۸ هـ)، سیر أعلام النبلاء، ج ۲ ص ۲۸۹ ، تحقیق: شعیب الأرنؤوط، محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسه الرساله – بیروت، الطبعه: التاسعه، ۱۴۱۳هـ.

ابن عساکر می¬نویسد:

«قال ابن أبی الزناد وکانت أکبر من عائشه بعشر سنین.

ابو الزناد گفته است: اسماء ۱۰ سال از عایشه بزرگتر بود.

ابن عساکر الدمشقی الشافعی، أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبه الله بن عبد الله،(متوفاى۵۷۱هـ)، تاریخ مدینه دمشق وذکر فضلها وتسمیه من حلها من الأماثل، ج ۶۹ ، ص ۸ ، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامه العمری، ناشر: دار الفکر – بیروت – ۱۹۹۵٫

ابن کثیر دمشقی سن اسماء را چنین روایت می¬کند:

أسماء بنت أبى بکر والده عبد الله بن الزبیر… وهى أکبر من أختها عائشه بعشر سنین… .

اسماء دختر ابوبکر مادر عبد الله بن زبیر … از خواهرش عائشه ده سال بزرگتر بود.

ابن کثیر الدمشقی، ابوالفداء إسماعیل بن عمر القرشی (متوفاى۷۷۴هـ)، البدایه والنهایه، ج ۸ ، ص ۳۴۶ ، ناشر: مکتبه المعارف – بیروت.

امیر صنعانی چنین می‌نویسد:

وهی أکبر من عائشه بعشر سنین وماتت بمکه بعد أن قتل ابنها بأقل من شهر ولها من العمر مائه سنه وذلک سنه ثلاث وسبعین.

اسماء ده سال از عائشه بزگتر بود.

الصنعانی، محمد بن إسماعیل الأمیر (متوفای۸۵۲هـ)، سبل السلام شرح بلوغ المرام من أدله الأحکام، ج ۱ ص ۳۹ ، تحقیق : محمد عبد العزیز الخولی، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت،‌ الطبعه : الرابعه ۱۳۷۹

بنابراین با توجه به گزارشات فوق، از آنجایی که اسماء ۲۷ سال قبل از هجرت پیامبر یعنی ۱۴ سال قبل از بعثت به دنیا آمده است و ۱۰ سال از عایشه بزرگتر بوده، تاریخ تولد عایشه ۴ سال قبل از بعثت می¬باشد. از این رو عایشه در سال ۱۳ بعثت که به عقد پیامبر اکرم۱ درآمده، ۱۷ ساله بوده نه شش ساله و همانطور که می¬آید، ۴ سال بعد از عقد یعنی در ۲۱ سالگی وی، پیامبر صلی الله علیه و آله او را به خانه خود ¬برد و زفاف وی یک سال بعد از آن یعنی در سن ۲۲ سالگی بوده است نه در ۹ سالگی.

۳ـ صرفنظراز مطالب فوق، عده¬ای از علمای اهل تسنن قائلند که عایشه سال ۵۷ یا ۵۸ در سن ۷۰ سالگی در زمان حکومت معاویه درگذشت.

ر ک:

ابن الجوزی الحنبلی، جمال الدین ابوالفرج عبد الرحمن بن علی بن محمد (متوفاى ۵۹۷ هـ)، تلقیح فهوم أهل الأثر فی عیون التاریخ والسیر، ج۱، ص ۲۲ ، ناشر: شرکه دار الأرقم بن أبی الأرقم – بیروت، الطبعه: الأولى ۱۹۹۷م.

الأندلسی، احمد بن محمد بن عبد ربه (متوفاى۳۲۸هـ)، العقد الفرید، ج۴، ص ۲۴۰، باب: ازواجه صلی الله علیه (و آله) وسلم ، ناشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت / لبنان، الطبعه: الثالثه، ۱۴۲۰هـ – ۱۹۹۹م.

طبق مطلب فوق اگراو سال ۵۷ از دنیا رفته باشد، اول بعثت به دنیا آمده واگر سال ۵۸ از دنیا رفته باشد، سال دوم بعثت به دنیا آمده است.

از طرفی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله بعد از سوده دختر زمعه، عایشه را به عقد خود درآورد.

ر ک:

ابن عبد البر النمری القرطبی المالکی، ابوعمر یوسف بن عبد الله بن عبد البر (متوفاى۴۶۳هـ)، الاستیعاب فی معرفه الأصحاب، ج۴، ص ۱۸۶۷، ترجمه سوده بنت زمعه، رقم ۳۳۹۴ ، تحقیق: علی محمد البجاوی، ناشر: دار الجیل – بیروت، الطبعه: الأولى، ۱۴۱۲هـ.

العاصمی المکی، عبد الملک بن حسین بن عبد الملک الشافعی (متوفاى۱۱۱۱هـ)، سمط النجوم العوالی فی أنباء الأوائل والتوالی، ج ۱، ص ۴۳۴ ، تحقیق: عادل أحمد عبد الموجود- علی محمد معوض، ناشر: دار الکتب العلمیه.

در مورد تاریخ عقد ازدواج  حضرت رسول صلی الله علیه وآله با عایشه و ورود عایشه به خانه آن حضرت نیز اختلاف وجود دارد:

الف) رسول خدا صلی الله علیه وآله ۳ سال بعد از وفات حضرت خدیجه، عایشه را عقد نمود و او ۲ سال بعد، به خانه آن حضرت وارد شده است و مراسم زفاف یک سال بعد از آن بود.

محمد بن اسماعیل بخاری بزرگترین محدث اهل تسنن به نقل از عایشه می نویسد:

تزوجنی بعدها بثلاث سنین.

عایشه می¬گوید: سه سال بعد از خدیجه رسول خدا صلی الله علیه وآله با من ازدواج کرد.

البخاری الجعفی،  ابوعبدالله محمد بن إسماعیل (متوفاى۲۵۶هـ)، التاریخ الأوسط، ج۱، ص ۱۷ ، تحقیق: محمود إبراهیم زاید، ناشر: دار الوعی، مکتبه دار التراث – حلب، القاهره، الطبعه: الأولى، ۱۳۹۷م ـ ۱۹۷۷م.

العکری الحنبلی، عبد الحی بن أحمد بن محمد (متوفاى۱۰۸۹هـ)، شذرات الذهب فی أخبار من ذهب، ج۱، ص ۳۴ ، تحقیق: عبد القادر الأرنؤوط، محمود الأرناؤوط، ناشر: دار بن کثیر – دمشق، الطبعه: الأولی، ۱۴۰۶هـ.

ابن اسحاق سیره نویس مشهور نیز می نویسد:

حدثنا یونس عن هشام بن عروه عن أبیه قال تزوج رسول الله صلى الله علیه وسلم عایشه بعد موت خدیجه بثلاث سنین… .

رسول خدا صلی الله علیه وآله سه سال بعد از وفات (حضرت) خدیجه، با من ازدواج نمود….

محمد بن إسحاق بن یسار (متوفاى۱۵۱هـ) ، سیره ابن إسحاق (المبتدأ والمبعث والمغازی) ، ج۵، ص ۲۳۹ ، تحقیق : محمد حمید الله ، ناشر : معهد الدراسات والأبحاث للتعریف .

نکته:

البته ابن اسحاق عایشه را شش ساله معرفی می کند و در ادامه می گوید: عایشه در نُه سالگی (یعنی سه سال بعد) به منزل آن حضرت آمده است. ولی نکته مهم این است که وی نیز تاریخ عقدِ ازدواجِ عایشه با پیامبر را سه سال بعد از وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها می¬داند.

ابن الملقن بعد از استناد به روایت بخاری، می نویسد:

وبنى بها بالمدینه فی شوال فی السنه الثانیه.

عایشه در ماه شوال سال دوم هجری به خانه آن حضرت وارد شد.

أبو حفص عمر بن علی الأنصاری، الشهیر بابن الملقن، غایه السول فی خصایص الرسول صلى الله علیه وسلم، ص ۲۳۶ ، بی تا ، بی جا.

حافظ مَقدسی در ترجمه عایشه می نویسد:

وبنى بها بالمدینه ودخل بها بعد البناء بسنه.

رسول خدا صلی الله علیه وآله یک سال بعد از آوردن عایشه به خانه خود، با او همبستر شد.

المقدسی، وهو المطهر بن طاهر (متوفای۵۰۷هـ)، البدء والتاریخ، ج ۵ ص ۱۱ ، دار النشر: مکتبه الثقافه الدینیه – بورسعید، طبق برنامه الجامع الکبیر.

همانطوری که در بالا ذکر کردیم، عایشه یا حدودا هفت سال قبل از بعثت و یا سال اول و یا دوم بعثت به دنیا آمده و حضرت خدیجه سلام الله علیها سال دهم بعثت از دنیا رفته است، لذا طبق این اقوال، عایشه باید در زمان عقد با رسول خدا صلی الله علیه وآله ۲۰ و یا ۱۳ و یا ۱۲ ساله باشد و در سن ۲۲ و یا ۱۵ و یا ۱۴ سالگی به خانه آن حضرت آمده باشد و مراسم زفاف یک سال بعد از آن (یعنی در ۲۳ و یا ۱۶ و یا ۱۵ سالگی عایشه،) بوده است. نه شش و نُه سالگی.

ب) پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله حدود ۳ سال بعد از وفات حضرت خدیجه، عایشه را عقد نمود و زفاف او ۵ سال  بعد بود.

بلاذُری یکی از مورخین بزرگ اهل تسنن، در ترجمه سوده می نویسد:

وتزوج رسولُ الله صلى الله علیه وسلم، بعد خدیجه، سوده بنت زَمعه بن قیس، من بنی عامر بن لؤی، قبل الهجره بأشهر… فکانت أول امرأه وطیها بالمدینه.

رسول خدا صلی الله علیه وآله بعد از وفات (حضرت) خدیجه، چند ماه قبل از هجرت با سوده ازدواج نمود… سوده اولین زنی بود که حضرت در مدینه با او همبستر شد.

البلاذری، أحمد بن یحیی بن جابر (متوفاى۲۷۹هـ)، أنساب الأشراف، ج۱، ص ۱۸۱ ، طبق برنامه الجامع الکبیر.

از طرفی ذهبی در ترجمه سوده می نویسد:

وقد انفردت بصحبه النبی صلى الله علیه وسلم أربع سنین لا تشارکها فیه امرأه ولا سریه، ثم بنى بعایشه بعد…

«سوده مدت چهار سال، تنها همسر رسول خدا صلی الله علیه وآله بود، در این زمان آن حضرت هیچ همسر و کنیزی نداشت و بعد از آن عایشه به خانه ایشان وارد شد …

الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاى۷۴۸ هـ)، تاریخ الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام، ج ۳ ص ۲۸۸ ، تحقیق: د. عمر عبد السلام تدمرى، ناشر: دار الکتاب العربی – لبنان/ بیروت، الطبعه: الأولى، ۱۴۰۷هـ – ۱۹۸۷م.

الصفدی، صلاح الدین خلیل بن أیبک (متوفاى۷۶۴هـ)، الوافی بالوفیات، ج ۱۶، ص ۲۵ ، تحقیق أحمد الأرناؤوط وترکی مصطفى، ناشر: دار إحیاء التراث – بیروت – ۱۴۲۰هـ- ۲۰۰۰م.

علاوه بر این حافظ مَقدسی در ترجمه عایشه می نویسد:

… وبنى بها بالمدینه ودخل بها بعد البناء بسنه.

«رسول خدا صلی الله علیه وآله یک سال بعد از آوردن عایشه به خانه خود، با او همبستر شد.

المقدسی، وهو المطهر بن طاهر (متوفای۵۰۷هـ)، البدء والتاریخ، ج ۵ ص ۱۱ ، دار النشر: مکتبه الثقافه الدینیه – بورسعید، طبق برنامه الجامع الکبیر.

طبق قول بخاری، رسول خدا صلی الله علیه وآله عایشه را سه سال بعد از وفات حضرت خدیجه به عقد خود درآورد و طبق قول ذهبی مدت ۴ سال تنها همسر پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله سوده بود و طبق قول بلاذری مراسم زفاف پیامبر صلی الله علیه وآله با سوده در مدینه بوده و ورود عایشه به خانه حضرت ۴ سال بعد از سوده صورت گرفته است و طبق قول حافظ مقدسی، زفاف عایشه یک سال بعد از ورود به خانه رسول خدا صلی الله علیه وآله بوده است، بنابراین با توجه به اینکه او حدود هفت سال قبل از بعثت و یا سال اول و یا دوم بعثت به دنیا آمده است، باید تاریخ عقد عایشه در ۲۰ و یا ۱۳ و یا ۱۲ سالگی او باشد و زفاف وی در سن ۲۵ سالگی یا  ۱۸ سالگی و یا ۱۷ سالگی¬اش باشد نه، نُه سالگی.

ج) یک سال قبل از هجرت (سال ۱۲ بعثت) عایشه را عقد نمود و یک سال بعد از ورود عایشه به خانه آن حضرت، پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله با او همبستر شد.

حافظ مَقدسی در ترجمه عایشه می نویسد:

تزوجها بمکه قبل الهجره بسنه و هی ابنه سبع سنین وبنى بها بالمدینه ودخل بها بعد البناء بسنه… وتوفیت عایشه فی زمن معاویه وقد قاربت السبعین».

رسول خدا صلی الله علیه وآله یک سال قبل از هجرت با عایشه که دختری هفت ساله بود، ازدواج نمود و یک سال بعد از ورود عایشه به خانه اش با او همبستر شد… وی در زمان معاویه حدود۷۰ سالگی درگذشت.

المقدسی، وهو المطهر بن طاهر (متوفای۵۰۷هـ)، البدء والتاریخ، ج ۵ ص ۱۱ و ۱۲ ، دار النشر: مکتبه الثقافه الدینیه – بورسعید، طبق برنامه الجامع الکبیر.

از طرفی همان گونه که گفتیم ذهبی در ترجمه سوده می نویسد:

وقد انفردت بصحبه النبی صلى الله علیه وسلم أربع سنین لا تشارکها فیه امرأه ولا سریه، ثم بنى بعایشه بعد… .

سوده مدت چهار سال، تنها همسر رسول خدا صلی الله علیه وآله بود، در این زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله هیچ همسر و کنیزی نداشت و بعد از آن  عایشه وارد خانه آن حضرت شد … .

الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاى۷۴۸ هـ)، تاریخ الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام، ج ۳ ص ۲۸۸ ، تحقیق: د. عمر عبد السلام تدمرى، ناشر: دار الکتاب العربی – لبنان/ بیروت، الطبعه: الأولى، ۱۴۰۷هـ – ۱۹۸۷م.

الصفدی، صلاح الدین خلیل بن أیبک (متوفاى۷۶۴هـ)، الوافی بالوفیات، ج ۱۶، ص ۲۵ ، تحقیق أحمد الأرناؤوط وترکی مصطفى، ناشر: دار إحیاء التراث – بیروت – ۱۴۲۰هـ- ۲۰۰۰م.

با توجه به مطالبی که قبلا در مورد سال تولد عایشه بیان کردیم، وی باید در زمان عقد ۱۹ ساله یا ۱۲ ساله و یا ۱۱ ساله باشد نه هفت ساله و زفاف او در ۲۴ سالگی یا ۱۷ سالگی و یا ۱۶ سالگی او بوده است.

د) یک سال و اندی قبل از هجرت ( اواخر سال ۱۲ بعثت) عایشه را عقد نمود.

ابن جوزی در ترجمه عایشه می نویسد:

فتزوجها رسول الله صلی الله علیه وسلم بمکه فی شوال قبل الهجره بسنتین وقیل بثلاث سنین وهی بنت ست سنین وبنى بها بالمدینه وهی بنت تسع سنین… وماتت سنه سبع وخمسین… وقد قاربت السبعین.

رسول خدا حدود ۲ سال قبل از هجرت در ماه شوال (اواخر سال ۱۲ بعثت) و طبق قول (برخی ۳ سال قبل از بعثت) با عایشه که شش ساله بود ازدواج نمود و وی در ۹ سالگی در مدینه به خانه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وارد شد و در سال ۵۷ در سن ۷۰ سالگی درگذشت.

ابن الجوزی الحنبلی، جمال الدین ابوالفرج عبد الرحمن بن علی بن محمد (متوفاى ۵۹۷ هـ)، تلقیح فهوم أهل الأثر فی عیون التاریخ والسیر، ج ۱ ص ۲۲ ، ناشر: شرکه دار الأرقم بن أبی الأرقم – بیروت، الطبعه: الأولى ۱۹۹۷م.

با توجه به سال مرگ عایشه، طبق این قول او در زمان عقد باید حدودا ۱۲ ساله باشد (نه شش ساله) و زمان آمدنش به خانه پیغمبراسلام، باید حدود ۱۵ سالگی باشد.(نه، نُه سالگی).

برخی نیز زمان عقد عایشه را سه سال قبل از هجرت گفته اند که همانطوری که گذشت مورخین از آن تعبیر به «قیل» یعنی قول ضعیف، کرده اند و در این صورت هم باز سن عایشه در زمان عقد، شش ساله نمی باشد بلکه۱۰ و یا ۹ ساله می¬باشد.

بنابراین همان طوری که ملاحظه شد طبق هیچ کدام از اقوالی که در مورد سال مرگ عایشه و زمان عقد او و آمدنش به خانه رسول خدا صلی الله علیه وآله وجود دارد، سن وی در زمان عقد ۶ سال نمی¬باشد و زمان آمدنش به خانه آن حضرت نیز عایشه ۹ ساله نبوده است.

عایشه و جانب داری از غاصبان خلافت

عایشه در زمان ابوبکر

عایشه بعد از رسول خدا صلی الله علیه وآله در زمان خلافت پدرش ابوبکر و پس از وى در زمان خلافت عمر از طرفداران جدّى حکومت وقت بود. چنانچه وقتی ابوبکر و عمر با ساختن روایت جعلی «نحن معاشر الأنبیا لا نورث ما ترکنا صدقه» فدک و ارثیه حضرت زهرا سلام الله علیها را غصب کردند، یکی از مدافعان آنها و مروجین این روایت جعلی، عایشه بود. او خود اعتراف می کند که وقتی زنان پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله خواستند عثمان را پیش ابوبکر بفرستند که میراثشان را مطالبه کند من به آنان گفتم: آیا حیا نمی کنید مگر پیامبر نفرمود «ما پیامبران ارث نمی گذاریم و هر چه به جای بگذاریم صدقه است».

حدثنا عبد الله بن مسلمه عن مالک عن ابن شهاب عن عروه عن عایشه رضی الله عنها : أن أزواج النبی صلى الله علیه و سلم حین توفی رسول الله صلى الله علیه و سلم أردن أن یبعثن عثمان إلى أبی بکر یسألنه میراثهن فقالت عایشه ألیس قال رسول الله صلى الله علیه و سلم ( لا نورث ما ترکنا صدقه ).

البخاری الجعفی، ابوعبدالله محمد بن إسماعیل (متوفاى۲۵۶هـ)، صحیح البخاری، ج۶، ص۲۴۷۵، کتاب الفرایض، باب: قول النبی لا نورث ما ترکناه صدقه، ح ۶۳۴۹ ، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ناشر: دار ابن کثیر، الیمامه – بیروت، الطبعه: الثالثه، ۱۴۰۷ – ۱۹۸۷٫

النیسابوری القشیری، ابوالحسین مسلم بن الحجاج (متوفاى۲۶۱هـ)، صحیح مسلم، ج۳، ص ۱۳۷۹، کتاب الجهاد و السیر، باب: قول النبی لانورث ما ترکناه فهوصدقه، ح۱۷۵۸ ، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ناشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت.

عایشه در زمان عمر

در زمان عمر نیز عایشه یکی از مدافعان حکومت وی بود و از آنجایی که عمر، هم قبل از انتخابش توسط ابوبکر و هم در زمان حکومتش در میان مردم چهره خوبی نداشت، عایشه به فضیلت سازی برای او می پرداخت که روایت زیر گواهی براین مطلب است:

اراده خداوند تابع اراده عمر است

عن عُرْوَهَ بن الزُّبَیْرِ عن عَائشَهَ أَنَّ أَزْوَاجَ رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم کُنَّ یَخْرُجْنَ بِاللَّیْلِ إذا تَبَرَّزْنَ إلى الْمَنَاصِعِ وهو صَعِیدٌ أَفْیَحُ وکان عُمَرُ بن الْخَطَّابِ یقول لِرَسُولِ اللَّهِ صلى الله علیه وسلم احْجُبْ نِسَاءَکَ فلم یَکُنْ رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم یَفْعَلُ فَخَرَجَتْ سَوْدَهُ بِنْتُ زَمْعَهَ زَوْجُ النبی صلى الله علیه وسلم لَیْلَهً من اللَّیَالِی عِشَاءً وَکَانَتْ امْرَأَهً طَوِیلَهً فَنَادَاهَا عُمَرُ ألا قد عَرَفْنَاکِ یا سَوْدَهُ حِرْصًا على أَنْ یُنْزَلَ الْحِجَابُ قالت عَائشَهُ فَأَنْزَلَ الله عز وجل الْحِجَابَ .

«عایشه می گوید: زنان رسول خدا صلی الله علیه وآله شبانه برای قضای حاجت به زمین وسیعی که در خارج مدینه بود، می رفتند. عمر بن خطاب به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می¬گفت: زنانت را بپوشان، اما رسول خدا صلی الله علیه وآله گوش فرا نمی داد تا اینکه شبی سوده برای قضای حاجت خارج شد وی زنی بلند قامت بود، عمر او را دید و فریاد زد: ای سوده ما تو را شناختیم، (عایشه ادامه می دهد و می¬گوید): این کار عمر بخاطر این بود که حریص بر نزول آیه حجاب بود، خدا نیز (بخاطر خواسته قلبی او) آیه حجاب را نازل نمود.

النیسابوری القشیری، ابوالحسین مسلم بن الحجاج (متوفاى۲۶۱هـ)، صحیح مسلم، ج۴، ص ۱۷۰۹، بَاب إِبَاحَهِ الْخُرُوجِ لِلنِّسَاءِ لِقَضَاءِ حَاجَهِ الْإِنْسَانِ، ح۲۱۷۰ ، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ناشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت.

همان طوری که ملاحظه شد، عایشه بخاطر خدمت به عمر و دستگاه حکومتش و ایجاد محبوبیت برای او به فضیلت سازی می پردازد و نعوذ بالله عمر را با غیرت تر از رسول خدا صلی الله علیه وآله جلوه می دهد و به این مقدار نیز اکتفا نمی کند بلکه اراده خداوند را نیز دایر مدار اراده عمرمی داند.

به عقیده عایشه عمر از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله عالم تر است

ابن قتیبه در این مورد چنین می نویسد:

فلما أحس بالموت قال لابنه: اذهب إلى عایشه، وأقریها منی السلام، واستأذنها أن أقبر فی بیتها مع رسول الله ومع أبی بکر، فأتاها عبد الله بن عمر، فأعلمها، فقالت: نعم وکرامه ثم قالت: یا بنی أبلغ عمر سلامی، وقل له: لا تدع أمه محمد بلا راع، استخلف علیهم، ولا تدعهم بعدک هملا، فإنی أخشى علیهم الفتنه .

زمانی که عمر نشانه های مرگ را در خود دید به پسرش (عبدالله بن عمر) گفت: پیش عایشه برو و سلام مرا به او برسان و از او تقاضا کن اجازه دهد مرا در خانه¬اش کنار پیامبر و ابوبکر دفن کنند، عبدالله بن عمر آمد و این قضیه را با عایشه در میان گذاشت ، عایشه گفت: مانعی ندارد، سپس گفت: فرزندم سلام مرا به پدرت برسان و به او بگو امت محمد را بدون سرپرست نگذارد و کسى را به جانشینى خود تعیین کند زیرا  مى¬ترسم اگر آنها را به حال خود رها سازد، دچار فتنه شوند.

الدینوری، ابومحمد عبد الله بن مسلم ابن قتیبه (متوفاى۲۷۶هـ)، الإمامه والسیاسه، ج۱، ص ۲۸، باب: تولیه عمر بن الخطاب السته الشورى وعهده إلیهم ، تحقیق: خلیل المنصور، ناشر: دار الکتب العلمیه – بیروت – ۱۴۱۸هـ – ۱۹۹۷م.

حال آیا ممکن است بگوییم «عایشه» از رسول خدا صلی الله علیه وآله نسبت به مصالح مسلمانان دلسوزتر بوده است. و چطور عایشه عقلش نمی رسید که این تذکر را به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله بدهد تا رسول اکرم صلی الله علیه وآله خلیفه تعیین کند؟!.

تقدیر عمر از عایشه

عمر نیز کوشش ها و تلاشهای عایشه را بی پاسخ نمی گذاشت و در مواقع مختلف به گونه های متفاوت از او تقدیر به عمل می آورد. به عنوان نمونه:

مطرف بن طریف عن أبی إسحاق عن مصعب بن سعد قال فرض عمر لأمهات المؤمنین عشره ألاف  وزاد عایشه ألفین… .

مصعب بن سعد می گوید: عمر به هر کدام از همسران پیامبر اکرم ده هزار (درهم یا دینار) مستمری می داد ولی به عایشه دو هزار بیشتر از دیگران می پرداخت… .

الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاى۷۴۸ هـ)، سیر أعلام النبلاء، ج۲، ۱۸۷، ترجمه عایشه ، تحقیق: شعیب الأرنؤوط، محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسه الرساله – بیروت، الطبعه: التاسعه، ۱۴۱۳هـ.

برخورد دوگانه عایشه با عثمان

فضیلت سازی عایشه و پشتیبانی وی از حکومت، منحصر به دو دوره قبل نبود بلکه در دوران حکومت عثمان نیز یار و مدد کار وی و حکومتش بود و برای محکم شدن پایه های حکومت تا سر حد توان تلاش می نمود و در این راه هیچ حد و مرزی را نمی شناخت، چنانکه روایت زیر نمونه ای از تلاشهای وی را به تصویر می کشد:

به عقیده عایشه حیاء عثمان از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بیشتر است

مسلم بن حجاج نیشابوری چنین می نویسد:

… عن مُحَمَّدِ بن أبی حَرْمَلَهَ عن عَطَاءٍ وَسُلَیْمَانَ ابْنَیْ یَسَارٍ وَأَبِی سَلَمَهَ بن عبد الرحمن أَنَّ عَایشَهَ قالت کان رسول اللَّهِ صلی الله علیه وسلم مُضْطَجِعًا فی بَیْتِی کَاشِفًا عن فَخِذَیْهِ أو سَاقَیْهِ فَاسْتَأْذَنَ أبو بَکْرٍ فَأَذِنَ له وهو على تِلْکَ الْحَالِ فَتَحَدَّثَ ثُمَّ اسْتَأْذَنَ عُمَرُ فَأَذِنَ له وهو کَذَلِکَ فَتَحَدَّثَ ثُمَّ اسْتَأْذَنَ عُثْمَانُ فَجَلَسَ رسول اللَّهِ صلی الله علیه وسلم وَسَوَّى ثِیَابَهُ… فَدَخَلَ فَتَحَدَّثَ فلما خَرَجَ قالت عَایشَهُ دخل أبو بَکْرٍ فلم تَهْتَشَّ له ولم تُبَالِهِ ثُمَّ دخل عُمَرُ فلم تَهْتَشَّ له ولم تُبَالِهِ ثُمَّ دخل عُثْمَانُ فَجَلَسْتَ وَسَوَّیْتَ ثِیَابَکَ فقال ألا أَسْتَحِی من رَجُلٍ تَسْتَحِی منه الْمَلَائکَهُ.

«عایشه می¬گوید: رسول خدا صلی الله علیه وآله در خانه من خوابیده بود و لباس ایشان کنار رفته بود پای (مبارک) ایشان پیدا بود، در این هنگام ابوبکر اذن ورود خواست، حضرت به همان حالی که بود، به او اذن داد و حالت خود را تغییر نداد او هم به صحبت با حضرت پرداخت، سپس عمر اذن ورود خواست، حضرت به همان حالی که بود، به او اذن داد و حالت خود را تغییر نداد او هم به صحبت با حضرت پرداخت، سپس عثمان اذن ورود خواست، حضرت نشت و لباسش را مرتب نمود، … عثمان وارد شد و او هم به صحبت با حضرت پرداخت. زمانی که عثمان خارج شد، گفتم: ابوبکر وارد شد تغییری در حال خود ندادی و اهمیتی ندادی، عمر نیز آمد باز شما بر حال خود باقی ماندی اما همین که عثمان داخل شد نشستی و لباست را مرتب کردی؟ پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: آیا حیا نکنم از مردی که ملائکه از او حیا می کنند.

النیسابوری القشیری، ابوالحسین مسلم بن الحجاج (متوفاى۲۶۱هـ)، صحیح مسلم، ج ۴، ص ۱۸۶۶، کتاب فضایل الصحابه، بَاب: من فَضَایلِ عُثْمَانَ بن عَفَّانَ رضی الله عنه، ح۲۴۰۱ ، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ناشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت.

و با تفصیل بیشتر از قول حفصه در:

الشیبانی، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفاى۲۴۱هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج۶، ص ۲۸۸، باب حدیث حَفْصَهَ أُمِّ الْمُؤْمِنِینَ بِنْتِ عُمَرَ بن الْخَطَّابِ، حدیثهای: ۲۶۵۰۹ و ۲۶۵۱۰ ، ناشر: مؤسسه قرطبه – مصر.

در نقلی دیگر در ادامه روایت چنین آمده:

إِنَّ عُثْمَانَ رَجُلٌ حَیِیٌّ وَإِنِّی خَشِیتُ إن أَذِنْتُ له على تِلْکَ الْحَالِ أَنْ لَا یَبْلُغَ إلیّ فی حَاجَتِهِ.

عثمان مردی با حیاست، ترسیدم اگر در چنان حالتی به او اذن ورود دهم حاجتش را به من بیان نکند.

النیسابوری القشیری، ابوالحسین مسلم بن الحجاج (متوفاى۲۶۱هـ)، صحیح مسلم، ج ۴، ص ۱۸۶۶، ح۲۴۰۲ ، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ناشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت.

حال سؤال این است:

آیا نعوذ بالله حیاء رسول خدا صلی الله علیه وآله از عثمان کمتر بود که حضرت هراس داشت اگر در آن حال عثمان او را ببیند، حاجتش را به ایشان نمی گوید؟!

به خطر افتادن منافع عایشه

به مجرد اینکه عثمان با درخواست عایشه و حفصه مبنی بر مطالبه سهم الإرث شان از رسول خدا صلی الله علیه وآله مخالفت کرد، اوضاع متغیر گشت و دشمنی عایشه و حفصه با عثمان و لعن و نفرین وی از ناحیه آنان آغاز شد. چنان که سلیم بن قیس هلالی می نویسد:

بینما أنا قاعد عنده فی بیته إذ أتته عایشه وحفصه تطلبان میراثهما من ضیاع رسول الله صلی الله علیه وآله وأمواله التی بیده، فقال: ( لا والله ولا کرامه لکما ولا نعمت عنه ولکن أجیز شهادتکما على أنفسکما. فإنکما شهدتما عند أبویکما أنکما سمعتما من رسول الله صلی الله علیه وآله یقول: ( النبی لا یورث، ما ترک فهو صدقه ). ثم لقنتما أعرابیا جلفا یبول على عقبیه ویتطهر ببوله ( مالک بن أوس بن الحدثان ) فشهد معکما، ولم یکن فی أصحاب رسول الله صلی الله علیه وآله من المهاجرین ولا من الأنصار أحد شهد بذلک غیرکما وغیر أعرابی. أما والله، ما أشک أنه قد کذب على رسول الله صلی الله علیه وآله وکذبتما علیه معه. ولکنی أجیز شهادتکما على أنفسکما فاذهبا فلا حق لکما. فانصرفتا من عنده تلعنانه وتشتمانه. فقال:ارجعا، ألیس قد شهدتما بذلک عند أبی بکر؟ قالتا: نعم. قال: فإن شهدتما بحق فلا حق لکما، وإن کنتما شهدتما بباطل فعلیکما وعلى من أجاز شهادتکما على أهل هذا البیت لعنه الله والملائکه والناس أجمعین .

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: یک روز من در خانه عثمان نشسته بودم در این هنگام عایشه و حفصه آمدند و میراث خود را از زمین و اموال پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله که در دست عثمان بود مطالبه کردند. عثمان گفت: نه به خدا قسم، نه احترامی نزد من دارید و نه پاسخ مثبت به شما می دهم. ولی شهادت شما را بر علیه خودتان می پذیرم. شما دو نفر نزد پدرانتان (ابوبکر و عمر) شهادت دادید از پیامبر صلی الله علیه وآله شنیده اید که گفته است:«پیامبر ارث نمی گذارد، هر چه باقی بگذارد صدقه است». سپس به یک عرب بیابانی احمق که بر پاشنه هایش بول می کرد و با بول خود تطهیر می نمود به نام مالک بن أوس بن حدثان یاد دادید و او هم همراه شما شهادت داد، و در میان اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وآله از مهاجرین و انصار احدی جز شما و آن اعرابی به این مطلب شهادت نداد. به خدا قسم شکی ندارم که او بر پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله دروغ بست و شما هم با او به آن حضرت دروغ بستید. ولی من شهادت شما دو نفر را بر علیه خودتان قبول می کنم. بروید که حقی ندارید. آن دو بازگشتند در حالی که عثمان را لعن می کردند و به او ناسزا می گفتند. عثمان گفت: برگردید آیا شما به این مطلب نزد ابوبکر شهادت ندادید؟ گفتند: آری. گفت: اگر به حق شهادت داده اید پس حقی ندارید، و اگر به باطل شهادت داده¬اید بر شما و بر کسی که شهادت شما را بر علیه این خاندان قبول کرد لعنت خدا و ملائکه و همه مردم باشد!

الهلالی، سلیم بن قیس (متوفاى۸۰هـ)، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ص ۲۴۲، باب: بدع و اعتراضات ابی بکر و عمر فی الدین، – أبو بکر وعمر أسوء حالا من عثمان فعثمان على ما کان علیه خیر منهما ، ناشر: انتشارات هادی ـ قم‏، الطبعه الأولی، ۱۴۰۵هـ.

برخورد عایشه با اهل بیت علیهم السلام

رسول رحمت در واپسین روزهای زندگی

محمد بن اسماعیل بخاری و مسلم بن حجاج نیشابوری و بسیاری دیگر از بزرگان اهل تسنن بخشی از ماجرای واپسین روزهای حیات پیامبرصلی الله علیه و آله را چنین روایت می¬کنند:

قَالَتْ عَائِشَهُ لَدَدْنَاهُ فِی مَرَضِهِ فَجَعَلَ یُشِیرُ إِلَیْنَا أَنْ لَا تَلُدُّونِی فَقُلْنَا کَرَاهِیَهُ الْمَرِیضِ لِلدَّوَاءِ فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ أَلَمْ أَنْهَکُمْ أَنْ تَلُدُّونِی قُلْنَا کَرَاهِیَهَ الْمَرِیضِ لِلدَّوَاءِ فَقَالَ لَا یَبْقَى أَحَدٌ فِی الْبَیْتِ إِلَّا لُدَّ وَأَنَا أَنْظُرُ إِلَّا الْعَبَّاسَ فَإِنَّهُ لَمْ یَشْهَدْکُمْ.

عایشه گفت: در زمان مریضی رسول خداصلی الله علیه و آله خواستیم به زور در دهان رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم دوایی بریزیم، ایشان با اشاره به ما فهماند به من دوا نخورانید،‌ ما با خود گفتیم این از آن جهت است که مریض از دوا بدش می‌آید، دارو را به زور در دهان ایشان ریختیم، وقتی حضرت بهتر شد، فرمود: آیا من شما را از این که به من دوا بخورانید نهی نکردم؟! سپس فرمود: باید در دهان هر کسی که در این خانه است،‌ دوا ریخته شود ؛ غیر از عباس که او شاهد ماجرا نبوده است.

البخاری الجعفی، ابوعبدالله محمد بن إسماعیل (متوفاى۲۵۶هـ)، صحیح البخاری، ج۴، ص ۱۶۱۸، کتاب المغازی، باب ۷۸: مَرَضِ النبی و َوَفَاتِهِ، ح۴۱۸۹ ، ج۵، ص۲۱۵۹ ، کتاب الطب، باب اللدود، ح ۵۳۸۲ ، ج۶، ص ۲۵۲۴، کتاب الدیات، بَاب الْقِصَاصِ بین الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ فی الْجِرَاحَاتِ ، ح۶۴۹۲، ج۶، ص ۲۵۲۷، کتاب الدیات، بَاب إذا أَصَابَ قَوْمٌ من رَجُلٍ هل یُعَاقِبُ أو یَقْتَصُّ منهم کُلِّهِمْ ، ح ۶۵۰۱ ، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ناشر: دار ابن کثیر، الیمامه – بیروت، الطبعه: الثالثه، ۱۴۰۷ – ۱۹۸۷٫

النیسابوری القشیری، ابوالحسین مسلم بن الحجاج (متوفاى۲۶۱هـ)، صحیح مسلم، ، ج۴، ص۱۷۳۳، کتاب السلام، باب کَرَاهَهِ التَّدَاوِی بِاللَّدُودِ ، ح ۲۲۱۳ ؛ نسائی، سنن الکبری، ج۴، ص ۲۵۵، کتاب الوفاه، باب ذکر ما کان یعالج به النبی فی مرضه، ح ۷۰۸۵ ؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۶، ص ۵۳، باب حدیث السَّیِّدَهِ عَائِشَهَ ، ح۲۴۳۰۸ ، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ناشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت.

ابن حجر عسقلانی در شرح این روایت می‌نویسد :

(قوله لددناه ) أی جعلنا فی جانب فمه دواه بغیر اختیاره وهذا هو اللدود.

عبارت عایشه که گفت «لددناه» یعنی این که ما در دهان آن حضرت بدون این که اختیاری داشته باشد (با زور) دوا ریختیم. معنای «لدود» همین است.

العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفاى۸۵۲ هـ)، فتح الباری شرح صحیح البخاری، ج۸، ص ۱۴۷، کتاب المغازی، باب ۷۸: مَرَضِ النبی و َوَفَاتِهِ، ذیل حدیث ۴۱۸۹ الحدیث التاسع عشر ، تحقیق: محب الدین الخطیب، ناشر: دار المعرفه – بیروت.

نکته شایان ذکر این است با اینکه پیامبراکرم صلی الله علیه و آله عایشه و دیگر افراد حاضر در خانه را از آن کار نهی کردند چرا آنان به فرمایش آن حضرت گوش ندادند و به زور در گلوی ایشان آن دارو را ریختند؟ با اینکه خداوند می¬فرماید:

ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعِقابِ.

آنچه را رسول خدا براى شما آورده بگیرید (و اجرا کنید)، و از آنچه نهى کرده خوددارى نمایید و از (مخالفت) خدا بپرهیزید که خداوند کیفرش شدید است.

سوره حشر، آیه۷

بسیاری از مردم وقتی می¬فهمند دارو برای بیماری آنها خوب است، نه تنها از داور بدشان نمی¬آید بلکه به راحتی دارو را می¬خورند، حال جای این سؤال باقی است که چرا عایشه و اطرافیانش، رسول خدا صلی الله علیه و آله را حتی از بسیاری از افراد عادی نیز پایین¬تر می¬بینند؟!

مگر خداوند درباره پیامبرش نفرمود:

وَ مَا یَنطِقُ عَنِ الهـَوَى‏ / إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْىٌ یُوحَى.

و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى‏گوید! / آنچه مى‏گوید چیزى جز وحى که بر او نازل شده نیست!

سوره نجم، آیات ۳ و ۴

عجیب‌تر اینکه، به گفته عایشه، قصد آنها خیر خواهی برای رسول خدا صلی الله علیه و آله بود، پس چرا پیامبر صلی الله علیه و آله درصدد قصاص برآمد و دستور داد همه آن‌ها که به زور به آن حضرت دوا داده بودند، از همان دوا بخورند. آیا نعوذ بالله پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله۱ به این مقدار توجه نداشتند که خیرخواهی را چگونه باید پاسخ دهند و یا اینکه آنها را خیر خواه خود نمی¬دانستند؟!

خوشحالی عایشه از شهادت صدیقه طاهره  سلام الله علیها

ابن ابی الحدید به نقل از شیخ یعقوب معتزلی می نویسد:

ثم ماتت فاطمه ، فجاء نساء رسول الله صلی الله علیه وآله کلهن إلى بنی هاشم فی العزاء إلا عائشه ، فإنها لم تأت ، وأظهرت مرضا ونقل إلى علی علیه السلام عنها کلام یدل على السرور.

زمانی که حضرت فاطمه سلام الله علیها به شهادت رسید، همه زنان پیامبر برای عرض تسلیت محضر بنی هاشم آمدند، اما عایشه خود را به مریضی زد و برای عرض تسلیت نیامد، و کلامی را از او در این مورد برای حضرت علی علیه السلام نقل کردند که دلالت بر خوشحالی او از شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها می¬کرد.

إبن أبی‌الحدید المدائنی المعتزلی، ابوحامد عز الدین بن هبه الله بن محمد بن محمد (متوفاى۶۵۵ هـ)، شرح نهج البلاغه، تحقیق: محمد عبد الکریم النمری، ناشر: دار الکتب العلمیه – بیروت / لبنان، الطبعه: الأولى، ۱۴۱۸هـ – ۱۹۹۸م.

بغض و کینه عایشه نسبت به امیرالمؤمنین علیه السلام

هنگامى که عثمان کشته شد، عایشه خوشحال گشت زیرا فکرمی کرد مردم با طلحه بیعت کرده اند؛ امّا زمانى که متوجه شد خلافت به صاحب اصلی آن یعنی على علیه السلام رسیده است، سخت ناراحت گشت و فریاد خونخواهی عثمان را سرداد با اینکه او خود یکی از کسانی بود که فتوا به قتل عثمان می¬داد.

ر ک:

البلاذری، أحمد بن یحیی بن جابر (متوفاى۲۷۹هـ)، أنساب الأشراف، ج ۱ ص ۳۰۴ ، طبق برنامه الجامع الکبیر.

الطبری، أبو جعفر محمد بن جریر بن یزید بن کثیر بن غالب (متوفاى۳۱۰)، تاریخ الطبری، ج ۳ ص ۷ ، ناشر: دار الکتب العلمیه – بیروت.

از آنجا که امیرمؤمنان، حضرت على علیه السلام پایبند به عدالت بود و طبعاً خواسته هاى عایشه انجام نمى¬شد، کینه آن حضرت را به دل گرفت و هنگامى که خبر شهادت على علیه السلام به او رسید، شادمان گشت و از خوشحالى این شعر را بر زبان جارى کرد و سجده شکر به جاى آورد:

فَأَلْقَتْ عَصَاهَا واسْتَقَرَّبِهَا النَّوَى     کَمَا قَرَّ عَیْناً بِالاِیَابِ الْمُسَافِرُ

عصاى خود را افکند و آرامش پیدا کرد همانگونه که مسافر با بازگشتش چشم را روشن می کند.

در مورد سجده شکر عایشه که با سند صحیح نقل شده است مراجعه کنید به:

الاصفهانی، أبو الفرج علی بن الحسین (متوفاى۳۵۶هـ)، مقاتل الطالبیین، ص۲۷، طبق برنامه الجامع الکبیر.

و جهت اطلاع از شعر معروف مراجعه کنید به:

ابن أثیر الجزری، عز الدین بن الأثیر أبی الحسن علی بن محمد (متوفاى۶۳۰هـ) الکامل فی التاریخ، ج۳، ص ۲۵۹، باب: ذکر مقتل أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب، تحقیق: عبد الله القاضی، ناشر: دار الکتب العلمیه – بیروت، الطبعه الثانیه، ۱۴۱۵هـ.

الطبری، أبو جعفر محمد بن جریر بن یزید بن کثیر بن غالب (متوفاى۳۱۰)، تاریخ الطبری، ج۳، ص ۱۵۹، باب: ذکر الخبر عن سبب قتل امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب  ومقتله ؛ أبو الحسن علی بن أبی الکرم ، ناشر: دار الکتب العلمیه – بیروت.

عایشه به همین مقدار بسنده نکرد بلکه بعد از شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام، به خاطر محبتی که نسبت به «عبد الرحمان بن ملجم» قاتل امیرالمؤمنین علیه السلام در دل داشت، نام غلامش را عبدالرحمان نهاد:

عن مسروق أنه قال : دخلت على عائشه فجلست إلیها فحدثتنی واستدعت غلاما لها أسود یقال له عبد الرحمان فجاء حتى وقف فقالت : یا مسروق أتدری لم سمیته عبد الرحمان ؟ فقلت : لا . فقالت حبا منی لعبد الرحمان بن ملجم .

مسروق می گوید: بر عایشه وارد شدم و با او به صحبت پرداختم او غلام سیاه چرده اش را که نامش عبد الرحمان بود، صدا زد، وی حاضر شد، عایشه گفت: ای مسروق می دانی چرا او را عبدالرحمان نام نهاده ام؟ گفتم: خیر، گفت: بخاطر علاقه و محبتی که نسبت به عبد الرحمان بن ملجم (قاتل حضرت علی علیه السلام) دارم.

المجلسی، محمد باقر (متوفاى۱۱۱۱هـ)، بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، ج ۳۲، ص ۳۴۱- ۳۴۲، الباب الثامن: باب حکم من حارب علیا أمیر المؤمنین صلوات الله علیه، تحقیق: محمد الباقر البهبودی، ناشر: مؤسسه الوفاء – بیروت – لبنان، الطبعه: الثانیه المصححه، ۱۴۰۳هـ – ۱۹۸۳م.

عایشه از امام حسن علیه السلام رو می گرفت

سیوطی به نقل از عکرمه می نویسد:

عن عکرمه رضی الله عنه قال بلغ ابن عباس رضی الله عنهما ان عائشه رضی الله عنها احتجبت من الحسن رضی الله عنه فقال إن رؤیته لها لتحل.

به ابن عباس خبر رسید که عایشه از امام حسن مجتبی علیه السلام رو می گرفت، ابن عباس گفت:(از آنجایی که عایشه همسر جد امام حسن علیه السلام است) نگاه کردن و دیدن امام مجتبی علیه السلام برای عایشه حلال و بلامانع است.

السیوطی، جلال الدین أبو الفضل عبد الرحمن بن أبی بکر (متوفاى۹۱۱هـ)، الدر المنثور، ج۵، ص ۲۱۵ ، ناشر: دار الفکر – بیروت – ۱۹۹۳٫

همانطوری که ملاحظه شد، با اینکه عایشه یکی از همسران رسول خدا صلی الله علیه وآله بود، آنقدر بغض و کینه اهل بیت پیامبر اکرم علیه السلام را در دل داشت که از نوه آن حضرت یعنی امام حسن مجتبی علیه السلام روی می¬پوشانید و نمی خواست با ایشان روبرو شود اما در جنگ جمل خود را در معرض جنگ و دید نامحرمان قرار داد.

عایشه فقط به این مقدار بسنده نکرد بلکه در ماجرای تشیع بدن مبارک امام حسن علیه السلام، پس از مخالفت با اهل بیت، به امام حسین علیه السلام می¬گوید:

فقالت عائشه للحسین علیه السلام: نحوا ابنکم واذهبوا به فإنکم قوم خصمون.

پسرتان (امام حسن علیه السلام) را از اینجا دور کنید و او را ببرید، شما قومی جدل پیشه و کینه توزید.

الکلینی الرازی، أبو جعفر محمد بن یعقوب بن إسحاق (متوفاى۳۲۸ هـ)، الأصول من الکافی، ج۱، ص۳۰۳، باب: الإشاره والنص على الحسین بن علی علیهما السلام . ناشر: اسلامیه‏، تهران‏، الطبعه الثانیه،۱۳۶۲ هـ.ش.

علاوه بر اینکه عایشه در اینجا حاضر نیست امام مجتبی علیه السلام را فرزند خود بخواند، اهل بیت علیهم السلام را قومی جدل پیشه و کینه توز خطاب می¬کند با اینکه خود می¬داند که در مورد این افراد آیه تطهیر نازل شده و هر رجس و پلیدی از آنان به دور است.

عایشه در زمان معاویه

حمایتهای مالی معاویه از عایشه

وقتی معاویه حکومت را غصب کرد از آنجایی که او نیز مانند ابوبکر و عمر و عثمان برای حکومت غیر مشروعه خود به عایشه نیازمند بود، به حمایت مالی از عایشه پرداخت. ذهبی می نویسد:

وقال عروه بعث معاویه مره إلى عایشه بمیه ألف .

عروه می گوید: یک بار معاویه صد هزار (درهم و یا دینار) برای عایشه فرستاد.

الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاى۷۴۸ هـ)، سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص ۱۵۴ ، تحقیق: شعیب الأرنؤوط، محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسه الرساله – بیروت، الطبعه: التاسعه، ۱۴۱۳هـ.

و او می نویسد:

قضى معاویه عن عایشه ثمانیه عشر ألف دینار.

معاویه از طرف عایشه ۱۸ هزار دینار قرض او را پرداخت کرد.

الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاى۷۴۸ هـ)، سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص ۱۵۴ ، تحقیق: شعیب الأرنؤوط، محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسه الرساله – بیروت، الطبعه: التاسعه، ۱۴۱۳هـ.

فضیلت سازی برای معاویه

عایشه به جبران زحمات معاویه به فضیلت سازی برای او پرداخت که روایت جعلی زیر گواهی بر این مدعاست:

وعن عایشه مرفوعا کأنی أنظر إلى سویقتی معاویه ترفلان فی الجنه.

عایشه به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نسبت می دهد که فرمود: گویا دو ساق پای معاویه را می بینم که در بهشت گام بر می دارند.

الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاى۷۴۸ هـ)، سیر أعلام النبلاء، ج ۳، ص ۱۲۹، ترجمه معاویه بن أبی سفیان، تحقیق: شعیب الأرنؤوط، محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسه الرساله – بیروت، الطبعه: التاسعه، ۱۴۱۳هـ.

همدستی معاویه با عایشه علیه امیرالمؤمنین علیه السلام

ابن خلدون در جریان شکل گیری جنگ جمل می نویسد:

ثم قدم طلحه و الزبیر من المدینه فقالت لهما عائشه : ما وراءکما ؟ قالا : تحملنا هرابا من المدینه من غوغاء و أعراب غلبوا على خیارهم فلم یمنعوا أنفسهم و لا یعرفون حقا و لا ینکرون باطلا فقالت : انهضوا بنا إلیهم و قال آخرون : نأتی الشام فقال ابن عامر: إن معاویه کفاکم الشام فأتوا البصره فلی بها صنائع و لهم فی طلحه هوى فنکروا علیه مجیئه من البصره و استقام رأیهم على رأیه.

طلحه و زبیر از مدینه آمدند ، عایشه به آنها گفت :از مدینه چه خبر؟ گفتند: بخاطر غوغا و شورشی که در مدینه بود ما فرار کردیم، اعراب بر بهترینشان غلبه پیدا کردند و مانع (عمل بد) خود نشدند، حق را نشناختند و باطل را انکار ننمودند. عایشه گفت : بیائید تا با هم به آنجا برویم وعلیه آنان شورش کنیم ، عده ای گفتند : بیائید به شام برویم، ابن عامر گفت: (لازم نیست به شام بروید) معاویه شما را در شام کفایت می¬کند (و او سنگر را حفظ می کند و شامیان را علیه علی می¬شوراند) بلکه به بصره بروید من در آنجا کارهایی انجام داده¬ام (مقدمات را فراهم نموده¬ام) و آنان به طلحه نیز علاقه مندند . ناکثین با نظر ابن عامر موافقت نمودند ولی با آمدن ابن عامر به بصره مخالفت کردند.

الحضرمی، عبد الرحمن بن محمد بن خلدون (متوفای۸۰۸ هـ)، تاریخ ابن خلدون، ج۲ ، ص ۶۰۶ ، باب القسم الأول من أمر الجمل ، دار النشر : دار القلم – بیروت،‌ الطبعه : الخامسه ۱۹۸۴ طبق برنامه الجامع الکبیر.

آری سخن عامر «إن معاویه کفاکم الشام»، حاکی از این است که عایشه با معاویه، بر علیه خلیفه بر حق رسول خدا، امیرالمؤمنین علیه السلام همدست شده¬اند و فتنه خونین جمل را به راه انداختند.

معاویه و بیعت برای یزید

وقتی معاویه به منظور بیعت گرفتن برای یزید وارد خانه عایشه شد به او چنین گفت:

أنت – والله یا أم المؤمنین – العالمه بالله وبرسوله ، دللتنا على الحق ، وحضضتنا على حظ أنفسنا ، وأنت أهل لأن یطاع أمرک ، ویسمع قولک ، وإن أمر یزید قضاء من القضاء ، ولیس للعباد الخیره من أمرهم ، وقد أکد الناس بیعتهم فی أعناقهم ، وأعطوا عهودهم على ذلک ومواثیقهم، أفترین أن ینقضوا عهودهم ومواثیقهم ؟ فلما سمعت ذلک عائشه علمت أنه سیمضی على أمره ، فقالت : أما ما ذکرت من عهود ومواثیق ، فاتق الله فی هؤلاء الرهط ، ولا تعجل فیهم ، فلعلهم لا یصنعون إلا ما أحببت ، ثم قام معاویه ، فلما قام قالت عائشه : یا معاویه ، قتلت حجرا وأصحابه العابدین المجتهدین . فقال معاویه ، دعی هذا ، کیف أنا فی الذی بینی وبینک فی حوائجک ؟ قالت : صالح ، قال : فدعینا وإیاهم حتى نلقى ربنا ، ثم خرج ومعه ذکوان ، فاتکأ على ید ذکوان ، وهو یمشی ویقول : تالله إن رأیت کالیوم قط خطیبا أبلغ من عائشه بعد رسول الله صلى الله علیه وسلم… .

به خدا قسم ای ام المؤمنین! تو عالم به دستورات خداوند و رسولش می¬باشی، ما را به راه حق رهنمون گشتی و به خوشبخت شدن تشویق نمودی، تو شایسته اطاعت هستی و کلامت شنیدنی است. خلافت و جانشینی یزید، قضاى الهى و اراده خداوند است. مردم در این مسئله اختیار ندارند (و نباید مخالفت کنند)، آنان بر بیعت با یزید گردن نهاده¬اند و عهد و پیمان بسته¬اند، آیا به نظر تو از این عهدشان دست برمی¬دارند؟ وقتی عایشه کلام معاویه را شنید، فهمید که معاویه می¬خواهد یزید را به عنوان خلیفه بعد از خود منصوب کند، از این رو گفت: اما در مورد عهد و پیمانی که گفتی؟ از خدا بترس، و درباره¬ی مردم عجولانه تصمیم نگیر (با آنها برخورد تندی نداشته باش)، شاید آنان (در نهایت) کاری را که تو دوست داری انجام دهند، معاویه برخاست، در این هنگام عایشه گفت: ای معاویه! تو «حجر بن عدی» و یارانش را که همگی مجتهد و اهل عبادت بودند، به قتل رساندی. معاویه گفت: این مسائل را رها کن، مرا در برآوردن نیازها و خواسته¬هایت چگونه دیده¬ای؟ عایشه گفت: تو را نیکو دیدم، معاویه گفت: پس درباره ما و حجر و اصحابش سخن نگو و مسأله ما با آنها را رها کن تا اینکه پرودگار را ملاقات کنیم، سپس معاویه به همراه ذکوان غلام عایشه خارج شد و در حالی که بر دست ذکوان تکیه کرده بود، راه می¬رفت و می¬گفت: بعد از رسول خدا صلی الله علیه وآله تا به امروز سخنوری مانند عایشه ندیده¬ام.

الدینوری، ابومحمد عبد الله بن مسلم ابن قتیبه (متوفاى۲۷۶هـ)، الإمامه والسیاسه، ج۱، ص ۲۰۵، تحقیق: خلیل المنصور، ناشر: دار الکتب العلمیه – بیروت – ۱۴۱۸هـ – ۱۹۹۷م.

همانطور که ملاحظه شد، عایشه خلافت غاصبانه یزید را مشروع می¬داند «فلعلهم لا یصنعون إلا ما أحببت» و فقط به معاویه سفارش می¬کند که مبادا برخورد عجولانه¬ای کند و این در حالی است که خلافت خلیفه بر حق رسول خدا صلی الله علیه و آله را که در غدیر بر همگان اعلام شده بود، نمی¬پذیرد و مردم را علیه او می¬شوراند.

پیشگویی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله از عاقبت عایشه

و چه زیبا پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود:

قام النبی صلى الله علیه وسلم خَطِیبًا فَأَشَارَ نحو مَسْکَنِ عَایشَهَ فقال هُنَا الْفِتْنَهُ ثَلَاثًا من حَیْثُ یَطْلُعُ قَرْنُ الشَّیْطَانِ.

حضرت ایستاد و اشاره به خانه عایشه نمود و سه بار فرمود: فتنه از آنجا آغاز می شود بدین جهت که از آنجا پیروانِ شیطان بیرون می¬آیند.

البخاری الجعفی، ابوعبدالله محمد بن إسماعیل (متوفاى۲۵۶هـ)، صحیح البخاری، ج۳، ص۱۱۳۰، کتاب الجهاد و السیر،باب: ما جاء فی بیوت أزواج النبی صلى الله علیه وسلم وما نسب من البیوت إلیهن وقول الله تعالى وقرن فی بیوتکن ولا تدخلوا بیوت النبی الا ان یؤذن لکم ح۲۹۳۷ ، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ناشر: دار ابن کثیر، الیمامه – بیروت، الطبعه: الثالثه، ۱۴۰۷ – ۱۹۸۷٫

مرگ عایشه

سرانجام وی در سال ۵۷ یا ۵۸ در مدینه به دست معاویه به قتل رسید.

در کتاب تاریخ حبیب السیر (از کتابهای اهل سنت) به نقل از تاریخ «حافظ ابرو» از علمای اهل سنت در مورد قتل عایشه توسط معاویه چنین نقل می کند:

در تاریخ حافظ ابرو از ربیع الابرار و کامل السفینه منقول است که در شهور سنه سته و خمسین که معاویۀ بن ابی سفیان جهت بیعت یزید بمدینه رفته حسین بن علی المرتضی و عبد الله بن عمر و عبد الرحمن ابن ابی بکر و عبد الله بن زبیر رضی الله عنهم را برنجانید صدیقه رضی الله عنها زبان ملامت و اعتراف بر وی بگشاد و معاویه در خانه خویش چاهی کنده سر آن را بخاشاک پوشید و کرسی آبنوس بر زیر آن نهاد آنگاه صدیقه را جهت ضیافت طلب داشت و بر آن کرسی نشاند تا در چاه افتاد و معاویه سر چاه را بآهک مضبوط کرده از مدینه بمکه رفت.

غیاث الدین بن همام الدین حسینی خواندمیر، تاریخ حبیب السیر، ج ۱ ص ۴۲۵ ، انتشارت خیام، بی جا، بی تا.

بعد از مرگ وی ابوهریره بر او نماز خواند و در قبرستان بقیع دفن شد.

البلاذری، أحمد بن یحیی بن جابر (متوفاى۲۷۹هـ)، أنساب الأشراف، ج۱، ص ۱۸۶ ، طبق برنامه الجامع الکبیر.

 

والسلام علیکم

گروه پاسخ به شبهات

منبع: http://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=9459

خبرنامه آرمان مهدویت

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.خانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*