شعری از مرحوم کهنموئی تبریزی که در کتاب شعر ایشان در تبریز به چاپ رسیده عبرت خانه زائرين قبر من اين شام عبرت خانه است مدفنم آباد و قصر دشمنم ويرانه است دختري بودم سه ساله، دستگير و بي پدر مرغ بي بال و پري را اين قفس كاشانه است بود سلطاني ستمگر صاحب قدرت يزيد فخر مي كرد ... ادامه مطلب »
شعر
تضمین قطعه زیبای (مادر) از ایرج میرزا،در(6)بند-اثر : شاعر تبریزی «سیروس نخجوانی»
تضمین قطعه (مادر) از ایرج میرزا، در(6)بند اثر : سیروس نخجوانی = تبریز مادر 1 پَـرورد مــرا بـه شیـــر اطهــــر بـر خاتــم زندگـی چـو گـوهــر شــد بـاغ جنــان از او معطـــر گــوینــــد مـــرا چـو زاد مــــادر پستان به دهن گرفتن آموخت ** 2 بـــر بحــــر دلــــم کنـــــارۀ من در بـــود و نبـــود ، چـــــارۀ من در ظلمـت شـب ستـــــارۀ من ... ادامه مطلب »
اشعار ترکی ویژه ی نیمه شعبان
عرض ارادت به ساحت مقدّس حضرت وليّعصر(عج) نَقَـــــــدرخالقِ عالـم سني زيبايـاراديب اوقَدَرعـــاشق شوريده وشــيدا ياراديب منــه گلسين قاداسي گوزلروون بيرباخشي اورگيمـده نئجه دنيابـويي غوغـا ياراديب نرگسي گؤزلره قربان دييه سن خالق عشق اولاري صبر و قرار آلمـاقـا شهلا ياراديب هاني درد اهلي دييم درديمي بلـــکه آزالا مني غم چکماقا غم صاحبي تنها ياراديب نَقَـدرآتش هجـرانه يانيـم ، منــــده مگر؟ نَقَدرتــاب ... ادامه مطلب »
سرودهای نیمه شعبان – ترکی آذری
حضرت وليّعصرمهدي موعود(عج)ولادتينده « کاروان رفته منزل به منزل » آهنگينده اي فرج انتظــــارين چکنـلر آزديـون باغريـمز ، قانه دوندي نرگسي گُول ، وئروب غنچه بيرگول سامـره شهـري رضوانـه دونـدي گوزلروز اولسون اي شيعه ،روشن عالـمي ائيليوب ، صحـن گُلشن بوگونون مثلي،گون چيخماميشدان نور حق ، شرقدن اولدي پيدا گـوزآچوب عالمـــه مظهـرحق گون کيمي ، نوري اولدي هويدا شمع رخساري ... ادامه مطلب »
به ذرّه گر نظر لطف بوتراب كند
به ذرّه گر نظر لطف بوتراب كند به آسمان رود و كار آفتاب كند ادامه مطلب »
اشعار منتخب به مناسبت سفر به عتبات
شب گر ر خ مهتاب نبیند سخت است لب تشــنه اگر آب نبیند سخت است ما نوکـــر و ارباب توئـی مهدی جان نوکر ر خ ارباب نبیند سخت است ************** (علی) ای همای رحمت اولان آللاهین نشانی اوهماکی کولگه ... ادامه مطلب »
افـسـرده دل زجـرمـم و شـرمـنـده از گـنـاه
افـسـرده دل زجـرمـم و شـرمـنـده از گـنـاه غیر از تو ای کــریـم نباشد مرا پنــاه در بـحـر رحـمـتت بـنـما شـسـتـشـوی مـن باز آمدم حضـورتو با سیل اشـک و آه از لـطـف خـویـش گـر تو نبخشـی گـناه مـن رسوا شوم حضور خلایق من از گناه عـالـم تـوئـی بـه سـرّ و خـفـیّات هر کسـی افکنده سر منم که بود نامه ام سیاه ... ادامه مطلب »
ﻣﺎﺩﺭﯼ ﺧﻮﺭﺩ ﺯﻣﯿﻦ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ
ﻣﺎﺩﺭﯼ ﺧﻮﺭﺩ ﺯﻣﯿﻦ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ ﻫﻤﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﯿﺮﺧﺪﺍ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ ﺩﺍﻏﯽ ﻭ ﺗﯿﺰﯼ ﻣﺴﻤﺎﺭ ﺍﺫﯾﺖ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﺗﺎﮐﻪ ﺑﺮﺧﻮﺍﺳﺖ ﺯﺟﺎﻋﺮﺵ ﺧﺪﺍﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ ﺛﻠﺚ ﺳﺎﺩﺍﺕ ﻣﯿﺎﻥ ﺩﺭﻭ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻧﺴﻞ ﺳﺎﺩﺍﺕ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺿﺮﺑﻪ ﭘﺎ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ ﺑﺸﮑﻨﺪ ﭘﺎﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻟﮕﺪﺵ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺑﻮﺩ ﺗﺎ ﮐﻪ ﺯﺩ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﺁﻝ ﻋﺒﺎ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ ﭘﺸﺖ ﺩﺭﺳﯿﻨﻪ ﯼ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ ﺍﺭﺛﯽ ... ادامه مطلب »
سیّدی
خار یا خَس هر چه ام از بوستانم، سیّدی! دشمنی کردم ولی از دوستانم، سیّدی! من نگاه معرفت را بسته بودم ورنه تو لحظه لحظه چهره می دادی نشانم، سیّدی! من نمی¬دانم کجایی لیک دانم روز و شب پر زند دور حریمت مرغ جانم، سیّدی! در شبستان فراقت مشعلی افروختم شعله اش خیزد ز مغز استخوانم، سیّدی! جمعه ها و ... ادامه مطلب »
روز طبیعت
رسيده روز طبيعت ولي طبيعي نيست که درد پهلوي مادر دگر طبيعي نيست فراتر است ز حدّ تصورم دردش صداي ناله مادر دگر طبيعي نيست کدام گل چه سر و سبزه و دل و چمني؟؟؟ که زردي گل حيدر دگر طبيعي نيست… فتاد روي سري در،دري که سنگين است دگر براي همين درد سر طبيعي نيست حسن فتاده ز آب ... ادامه مطلب »