رسم عاشق نیست با یک دل دو دلبر داشتن یا زجانان یا زجان باید که دل برداشتن بر زمین نام علـــی از نوک ناخـــن بر نـگار تا توانی نقش دل برگـــل مصوّر داشتن شمع بودن سود ندهد شمس شو از مهر او تا توانی روی گـــیتی را منــــوّر داشتن ذرهیی از مهــــر او روشـــن کنـد آفاق ... ادامه مطلب »
شعر مهدوی
گفتم : که روی ماهت ، از من چرا نهان است …
گفتم : که روی ماهت ، از من چرا نهان است … گفتم : که روی ماهت ، از من چرا نهان است … گفتا : تو خود حجابی ، ورنه رخم عیان است ! … گفتم : که از که پرسم ، جانانشان کویت … گفتا : نشان چه پرسی ، آن کوی بی نشان است ! … گفتم : مراغم تو ، خوشتر زشادمانی … گفتا : که در ره ما ، غم نیز شادمان است ! … گفتم که سوخت جانم ، از آتش نهانم … گفت آنکه سوخت او را ، کی ... ادامه مطلب »
سلام بر نگاه تو بلند آسمانیام!
سلام بر نگاه تو بلند آسمانیام! که از حضیض خاکها به اوج میکشانیام من ازتبار لحظههای تند سیر زندگی تو از تبار دیگری بهار جاودانیام سراسر وجود من پُر است از صدای تو وجود من فدای تو! بیا به میهمانیام به ذرّه ذرّه جان من، طلب زبانه میکشد ولی در این حصارها، اسیر ناتوانیام رسیدهام به مرگ خود در این ... ادامه مطلب »
يابن الحسن نه خوش يارادوبدور خدا سني
يابن الحسن نه خوش يارادوبدور خدا سني عاشقلرين گوزونده ائيدوربدور ضيا سني سن نور حق لم يزلي سن جهانيده زهرا نشاني سن، سن آقا، هر زمانيده مهرون يئر ائيليوبدي شديداً بو جانيده علت اودور دل ائيلوري هر آن نداسني حيران قالوبدي جمله ملائك كمالووه عالم گوزللري ویريلوب خط و خالووه كيمدور جلالي دهريده چاتسون جلالووه شه لر دو عالم ايچره ... ادامه مطلب »
منتظرلرناله سی
منتظرلرناله سی ______________________ اي روز تولددن اولان مخزن حكمت قربان سنون اسراريوه يا حضرت حجت اي وارث سلطان امم ليله الاسرار فرزند علي يابن حسن زاده زهرا اي پرده غيبتده ائدن غيبت كبري اوضاع جهاندان نقدر منزجروق بيز چوخداندي شها مقدموه منتظروق بيز سن حافظ دينسن هامي اديان سني گوزلر دنياده اولان صاحب ايمان سني گوزلر اي ناطق قرآن ئوزي ... ادامه مطلب »
زمین دلتنگ و مهدى بیقراراست
زمین دلتنگ و مهدى بیقراراست فلک شیدا، پریشان روزگار است دلا، آدیـــــــنه شد، دلبر نیـــــامد غـــروب انتـــظارم سرنــــــــیامد همه دلــــــها پر از آه و غم و درد همه آلالهها پـــــــــــژمرده و زرد نفسها خـــسته و در دل خموشـند فغانها بى صدا و پرخروشــــــــند نه رنگى از عدالت ، نی صداقت در و دیوار دارد نقش ظــــــلمت شده پرپر گـــــــــل مهر ... ادامه مطلب »
اي با خبر به درد دل مرتضي بيا
اي با خبر به درد دل مرتضي بيا… اي منجي رهايي دين خدا بيا جبران دردهاي دل هل اتي بيا اي آخرين سلام مظلوم اهل بيت آقا تو را به آبروي مصطفي بيا از چاه هاي كوفه چه داري خبر بگو اي با خبر به درد دل مرتضي بيا ام الائمه جوان منتظر تو راست اي محتواي مصحف زهرا بيا ... ادامه مطلب »
غروب جمعه
هنگام ظهور حضرتت را برسان پایان زمان حسرتت را برسان ای دار وندار شیعیان ادرکنی بر فاطمه روز نصرتت را برسان ****** یا مولا ادرکنی علم بدوش چو از کعبه یاری می آید کفن بپوش که با ذوالفقار می آید ز لابلای نوای دعای اهل سحر صدای آمدن تک سوار می آید نگاه از افق جمعه بر نمی ... ادامه مطلب »
هر شب یتیم توست دل جمکرانی ام
هر شب یتیم توست دل جمکرانی ام جانم به لب رسیده بیا یار جانی ام از باد ها نشانی تان را گرفته ام عمری است عاجزانه پی آن نشانی ام طِی شد جوانی من و رؤیت نشد رُخت “شرمنده ی جوانی از این زندگانیم” با من بگو که خیمه کجا می کنی به پا آخر چرا به خاک سیه می ... ادامه مطلب »
در فراق صاحب عصر
سولوبدور گلشن جانيم جهاندا هر زمان سنسيز شكسته ني كمين اولموش ايشيم آه و فغان سنسيز گلستاندا صفا اولماز اگر سن اولماسون ای گول خزان سنلن بهار اولسا بهاريمدور خزان سنسيز ادامه مطلب »