یکشنبه , 15 تیر 1404
آخرین مطالب
خانه » دعا در قرآن

دعا در قرآن

دعا در قرآن

آیت الله مدرسی

‏خدا را چگونه بخوانيم؟

( وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِيْ‏ وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ). ( سوره بقره، آيه 186)
“و زمانى كه بندگان من از تو درباره من پرسند، من نزديكم ، دعاى دعا كننده را هنگامى كه مرا بخواند اجابت مى‏كنم، پس بايد دعوت مرا استجابت كنند و به من ايمان‏آورند تا شايد هدايت شوند.”
( قُلْ أَرَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتَاكُمْ عَذَابُ اللَّهِ أَوْ أَتَتْكُمُ السَّاعَةُ أَغَيْرَ اللَّهِ تَدْعُونَ إِن كُنْتُمْ‏صَادِقِينَ* بَلْ إِيَّاهُ تَدْعُونَ فَيَكْشِفُ مَا تَدْعُونَ إِلَيْهِ إِن شَاءَ وَتَنْسَوْنَ مَاتُشْرِكُونَ*وَلَقَدْأَرْسَلْنَا إِلَى‏ أُمَمٍ مِن قَبْلِكَ فَأَخَذْنَاهُم بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ*فَلَوْلَاإِذْجَاءَهُم بَأْسُنَاتَضَرَّعُوا وَ لكِن قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ(.)سوره انعام،آيات43-40)
“بگو كه اگر عذاب خدا، يا هنگام مرگ شما فرا رسد چه خواهيد كرد؟ آيا در آن ‏ساعت، غير خدا را مى‏خوانيد؟ اگر راستگو هستيد، بلكه تنها خدا را مى‏خوانيد تا اگرخواست شما را از سختى برهاند و آنچه را با خدا شريك قرار مى‏دهيد فراموش مى‏كنيد. و ما پيامبرانى به سوى امّتهاى پيشين فرستاديم پس آنان را گرفتار بلا و مصيب كرديم تاشايد تضرّع كنند. چرا وقتى سختى ما به آنها رسيد تضرّع نكردند؟ بدين سبب كه‏دلهايشان را قساوت فرا گرفت وشيطان كردارآنها را براى آنها آراست.”
( قُلْ مَن يُنَجِّيكُم مِن ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعاً وَخُفْيَةً لَئِنْ أَنْجَانَا مِن‏هذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ * قُلِ اللَّهُ يُنَجِّيكُم مِنْهَا وَمِن كُلِّ كَرْبٍ ثُمَّ أَنْتُمْ تُشْرِكُونَ).
( سوره انعام، آيات 64 – 63)
“بگو چه كسى شما را از تاريكى خشكى و دريا نجات مى‏دهد كه او را با تضرّع‏در نهان مى‏خوانيد كه اگر ما را از اين نجات داد هر آينه شكر گزار خواهيم بود؟ بگو:خداشمارا ازآن وازهر سختى و اندوه نجات مى‏دهد سپس شما شرك مى‏آوريد.”
( وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفاً وَطَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ‏قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ).(سوره اعراف، آيه 56)
“و در زمين بعد از اصلاح آن، فساد نكنيد و خدا را از روى بيم واميد بخوانيد، همانا رحمت خدا به نيكوكاران نزديك است.”
( قَالَ قَدْ أُجِيبَتْ دَعْوَتُكُمَا فَاسْتَقِيَما وَلَاتَتَّبِعَانِّ سَبِيلَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ ).
( سوره يونس، آيه 89)
“گفت: دعاى شما دو تن اجابت شد، پس به راه راست باشيد و راه نادانان راپيروى نكنيد.”
دعا چيست؟

انسان چگونه بايد دعا كند؟

اميد چه فايده از دعا مى‏رود؟
پيش از هر سخنى ناچاريم بدانيم كه دعا اهداف و حكمتهايى معيّن دارد كه‏ اگر انسان آنها را بداند گنجى را يافته است. گنجى كه چه‏بسا قبلاً از آن هيچ‏نمى‏دانسته است و چاره‏اى براى مشكلات پيچيده‏اى كه درزندگى خود بدانها مبتلااست،راه حلّى براى دشواريهايى كه به او روى مى‏آورد و درمانى براى دردها و آلودگيهاى دل خود يافته است. آيات كريمه با آنكه در قرآن به شكلى پراكنده، به‏مناسبتهاى گوناگون آمده‏اند، در مجموع از دعا انديشه‏اى كامل به دست مى‏دهند.

دعا در هر مكان‏
انسان هنگام مشكلات در جستجوى راه حلّى است و به فطرت مى‏داند كه‏اين راه حل به دست خداست و اينكه هر امر مشكلى هر چند بزرگ باشد و هرچندانسان را به نااميدى فراخواند، راه حلّى به دست خدا دارد، امّا خدا كجاست؟به كجا روى آوريم تا به خدا نزديك باشيم و رو به سوى او سخن گوييم؟ و از اودرخواست كنيم آيا خدا در مسجد است؟ آيا در دشت يا بر روى كوههاست؟وبالآخره در كجا به خدا نزديكتريم؟ اين پرسش، فرا روى همه مردم است و تنهابراى آنان كه در روزگار پيامبر مى‏زيستند واز اودرباره خدا مى‏پرسيدند، نبوده‏است. ما نيز هرگاه با مشكلات مواجه مى‏شويم جايى را مى‏جوييم كه درآن به‏خداوند نزديكتر باشيم تا او را در آنجا بخوانيم. قرآن حكيم اين پرسشها را اينگونه ‏پاسخ مى‏دهد:
(وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ…) (سوره بقره، آيه 186)
“و زمانى كه بندگان من از تو درباره من پرسند، من نزديكم.”
پس ديگر انسان به واسطه‏اى و به اينكه راهى را طى كند تا به خدا برسد،نياز ندارد. زيرا كه خداوند نزديك است. در دعاى ابو حمزه مى‏خوانيم:
“وَاَنَّ الرَّاحِلَ إِلَيْكَ قَريبُ الْمَسافَةِ، وَأَنَّكَ لا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِكَ اِلّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ‏الْأَعْمالُ دُونَكَ”.
“كوچنده به سوى تو راهش كوتاه است و تو از خلق خود پوشيده نيستى جزاينكه كارها، آنها را در پس پرده مى‏نهد.”
وقتى از امام على‏عليه السلام درباره خدا و فاصله ميان زمين و آسمان مى‏پرسند، مى‏گويد: “اين فاصله ی، “دعايى مستجاب شده” است، زيرا دعاى مستجاب‏ميلياردها كيلومتر فاصله ميان زمين و آسمان را در زمانى كمتر از يك چشم به هم‏زدن طى مى‏كند.”
در كتابهاى تفسير آمده است كه مردى از پيامبر پرسيد: اى رسول خدا آياخداوند ما نزديك است تا با اوآهسته راز ونيازكنيم، يا دور است تا به بانگ بلند بخوانيمش؟ پس پيامبر چشم انتظار وحى شد تا آيه 186 سوره بقره نازل گشت:
“و زمانى كه بندگان من از تو درباره من پرسند، من نزديكم…”

تنها خدا را بخوانيم‏
خداى تعالى دعاى دعا كنندگان را اجابت مى‏كند، امّا به دو شرط:
اوّل- “وقتى مرا بخوانند”، پس واجب است كه فقط خدا را بخوانيم، نه‏هيچ‏كس ديگر را گويى انسان در ظاهر خدا را مى‏خواند، امّا به راستى خداى‏حقيقيش را نمى‏خواند، بلكه روى دعايش به سوى شركايى است كه براى خدافرض كرده است. او به زبان، “ياربّ” مى‏گويد و دستهايش را به دعا سوى آسمان‏بلند مى‏كند، امّا دلش با خدا پيوند نمى‏گيرد، زبان او در كار نيايش است درحاليكه‏دلش خدا را نمى‏خواند. درتفسير اين آيه كريمه:
(…فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً) ( سوره طه، آيه 12)
“كفشهايت را بر كن كه تو در وادى مقدّس طُوى هستى.”
آمده است كه منظور از كفش، دوستى زن و فرزند است، يعنى تو تا زمانى كه‏بر من وارد مى‏شوى و مى‏خواهى كه مرا بخوانى بايد دلت پيوندى با دوستى‏فرزندان نداشته باشد، زيرا حضرت موسى‏عليه السلام در آن بيابان وآن شب سرد،آن‏ هنگام كه تاريكى و سرما و كم گشتگى او را در خود پيچيده بود، به زنش كه به‏ زودى مى‏زاييد مى‏انديشيد و براى او در جستجوى آتش بود.
و تو نيز به مسجد رفتى و نماز گذاردى و در اين ميان، انديشه‏ات مشغول‏فرزندان و مشكلاتت بود، پس تو خدا را نخوانده‏اى.
بنابر اين از اين آيه كريمه در مى‏يابيم كه آنگاه كه خواستى به دعا مشغول‏شوى ناچار بايد از پيوندهاى ديگر دور شوى و در توجّه خود به خدا، اخلاص‏ورزى، خداوند مى‏گويد:
( وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ…).
“و زمانى كه بندگان من از تو درباره من پرسند، من نزديكم، دعاى دعا كننده راهنگامى كه مرا بخواند اجابت مى‏كنم.”
شرط دوّم – اين شرط را در نيمه دوم آيه مى‏يابيم، آنجا كه مى‏فرمايد:
(…فَلْيَسْتَجِيبُوا لِيْ وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ ).
“پس بايد دعوت مرا استجابت كنند و به من ايمان آورند تا شايد هدايت شوند.”
تا زمانى كه خدا دعاى تو را اجابت مى‏كند، تو نيز به نوبه خود بايد فرمان‏خدا را اجابت كنى و به او ايمان آورى و همه شئون زندگيت را بر طبق خواست خداو بر حسب تعاليم او شكل دهى. آرى! از اين راه است كه انسان به رشد مى‏رسد و رشد يافتن يعنى‏رسيدن به‏راه درست، پس هنگامى كه‏انسان، فرمان‏خدا را اجابت‏كند و به ‏او ايمان‏آورد، بى شك رشد را در زندگى خويش تضمين كرده است.

حكمت دعا

آيه كريمه درباره حكمت دعا چنين مى‏گويد:
( قُلْ أَرَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتَاكُمْ عَذَابُ اللَّهِ أَوْ أَتَتْكُمُ السَّاعَةُ أَغَيْرَ اللَّهِ تَدْعُونَ إِن كُنْتُمْ‏صَادِقِينَ *بَلْ إِيَّاهُ تَدْعُونَ فَيَكْشِفُ مَاتَدْعُونَ إِلَيْهِ إِن شَاءَ وَتَنْسَوْنَ مَاتُشْرِكُونَ*وَ لَقَدْأَرْسَلْنَا إِلَى‏ أُمَمٍ مِن قَبْلِكَ فَأَخَذْنَاهُم بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ)(سوره انعام،آيات42-40)
“بگو كه اگر عذاب خدا، يا هنگام مرگ شما فرا رسد چه خواهيد كرد؟ آيا در آن ‏ساعت غير خدا را مى‏خوانيد؟ اگر راستگو هستيد، بلكه تنها خدا را مى‏خوانيد تا اگرخواست شما را از سختى برهاند و آنچه را با خدا شريك قرار مى‏دهيد فراموش كنيد. وماپيامبرانى به سوى امّتهاى پيشين فرستاديم پس آنان را گرفتار بلا ومصيبت كرديم تا شايدتضرّع كنند.”
اين آيه در آغاز به اين امر مى‏پردازد كه وقتى عذاب خدا يا مرگ فرا مى‏رسد و وقتى زندگى سخت مى‏شود، انسان خدا را مى‏خواند و شركايى را كه براى اوفرض كرده فراموش مى‏كند.
قرآن سپس به حكمت دعااشاره مى‏كند كه خداوند بعد ازآنكه عذاب برامّتهاى پيشين نازل كرد، پيامبرانش را به سوى آنان فرستاد و عذاب بر دوگونه بود: يكى به شكل جنگهاى داخلى و عذاب انسان به دست انسان و آن “بأساء” است،وديگرى به شكل عذاب انسان به دست طبيعت و آن “ضرّاء” مى‏باشد.(1)
ولى چرا خداوند بندگانش را به”بأساء” و”ضرّاء” فرو مى‏گيرد؟ چرا آنان رابا مشكلات مى‏آزمايد؟ آيه كريمه، خود پاسخ مى‏دهد:
(…لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ…).
“… تا شايد تضرّع كنند.”
هدف آن است كه خداوند مى‏خواهد توهمچون بنده‏اى از بندگانش به‏سوى او بروند. و در حالت عادى وقتى به سوى او نمى‏روند مشكلات و عذاب برتو نازل مى‏شود تا به سوى خداوندت روى آورى و به او تضرّع كنى.
ولى ما بعضى از مردم راچنين مى‏بينيم كه حتّى درحالت عذاب نيز به خداتضرّع نمى‏كنند.
راست آن است كه جموداينان را به مرحله‏اى رسانيده كه حتّى فطرت‏ووجدان خويش را نيز ازدست داده‏اند، آن وجدانى كه به هنگام بروز مشكلات‏وعذاب، درهر انسانى هست وآن فطرتى كه انسان رابه راه بازگشت به خدا مى‏كشاند، قرآن كريم درباره اينان مى‏گويد:
( فَلَوْلاَ إِذْجَاءَهُم بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَلكِن قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ مَاكَانُوايَعْمَلُونَ) (سوره انعام، آيه 43)
“چرا وقتى سختى ما به آنها رسيد، “تضرّع” نكردند؟ بدين سبب كه قساوت‏دلهايشان را فرا گرفت و شيطان كارهايشان را براى آنها آراست.”
بنابراين، آيات تأكيد مى‏ورزند كه توجّه انسان به “خدا” و “تضرّع” به درگاه‏او، از فوايد مشكلات و مصايب است. در واقع مشكلات به پايان خواهند آمد حال‏آنكه ايمانى كه تضرّع، آن را در دل انسان كاشته است باقى مى‏ماند و ادامه مى‏يابد، همچنانكه كار شايسته‏اى كه ايمان انسان آن را مى‏آفريند باقى مى‏ماند و آثارش حتّى ‏پس از نابودى دنيا و مشكلاتش مستمر خواهد بود.
امام صادق‏عليه السلام مى‏فرمايد:مردى پيامبرصلى الله عليه وآله را به طعام خواند، چون پيامبرداخل خانه آن مرد شد نظرش به مرغى افتاد كه بر بالاى ديوار خانه تخم گذاشته‏است. پيامبر از اين امر تعجّب كرد، آن مرد به او گفت: از اين تخم تعجّب كردى؟سوگند به آنكه تو را به حق برانگيخت من تا به حال به هيچ مصيبتى گرفتار نيامده‏ام.پس پيامبر بى آنكه از غذاى او بخورد برخاست و گفت: آنكه به مصيبتى گرفتارنشده باشد، خدا را در او حاجتى نيست.
“قال النبيّ لأصحابه: ملعون كلّ مال لا يزكّى، ملعون كلّ جسد لا يزكّى. ولو في‏كلّ أربعين يوماً فقيل: يا رسول اللَّه، أمّا زكاة المال فقد عرفناها فما زكاة الأجساد؟ فقال‏لهم: إن تصاب بآفة”. ( بحار الانوار، ج‏93، ص‏289)
هم‏چنين مى‏فرمايد: پيامبر روزى يارانش را گفت: هر مال زكات داده نشده،ملعون است و هر بدن زكات داده نشده – اگر چه هر چهل روز يكبار- ملعون است. گفتند: اى رسول خدا زكات مال را مى‏دانيم، زكات بدن چيست؟ فرمود:اين است ‏كه به آفتى گرفتار آيد، پس چهره آنان كه اين سخن شنيدند دگرگون شد و چون آنان ‏را بر اين حال ديد فرمود: آيا منظور مرا دريافتيد؟ گفتند: نه اى رسول خدا. فرمود:تن انسان خراشيده شود، پايش به سنگ آيد، لغزد، بيمار شود، خارى دراو خلد وهمانند اينها، تا در پايان حديث فرمود: به چشم پريدگى دچار شود.
“من لم يرزء فما للَّه فيه من حاجة”.( بحار الانوار، ج‏67، ص‏218)
انسانى كه در زندگيش با هيچ مشكلى يا مصيبتى رو برو نمى‏شود، نبايدخوشحال ومطمئنّ باشد، زيرا اين علامت غرور است. پس انسان وقتى گرفتارمشكلى مى‏شود روحش بلندى مى‏گيرد و به نور خدا روشنى مى‏يابد و دلش متوجّه‏او مى‏شود، فايده اين توجّه بيش از ضررهاى آن گرفتارى است. و در مقابل،انسانى كه حتّى وقتى با عذاب روبرو مى‏شود تضرّع نمى‏كند، دلش سخت و قسى‏شده و ابليس كارهاى بد او را پيش چشمش زينت داده است.

شيوه‏هاى دعا

قرآن در اين باره مى‏گويد:
(قُلْ مَن يُنَجِّيكُم مِن ظُلُمَاتِ الْبَرّوَالْبَحْرِتَدْعُونَهُ تَضَرُّعاًوَخُفْيَةً..).( سوره انعام، آيه 63)
“بگو چه كسى شما را ازتاريكى، خشكى و دريا نجات مى‏دهد كه او را با تضرّع ‏در نهان مى‏خوانيد؟”
بنابراين بايد دعا اوّلاً همراه “تضرّع” و ثانياً در “نهان” باشد، يعنى رازى‏ميان بنده و خداوند باشد. همچنانكه براى دعا كننده شايسته است كه بداند او باخدا، با دعاى خويش عهد مى‏بندد كه اگر او را از گرفتاريش رهانيد انسانى نيكوكارو شكر گزار شود:
(…لَئِنْ أَنْجَانَا مِن هذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ) . ( سوره انعام، آيه 63)
“اگر ما را از اين برهاند هر آينه از شكر گزاران خواهيم بود.”
و چه‏بسا انسان با خدا عهد بندد و مشكلش بر طرف شود، امّا او به زندگى‏پيشين خود – بى هيچ دگرگونى را ستينى در رفتار- بازگردد:
( قُلِ اللَّهُ يُنَجِّيكُم مِنْهَا وَمِن كُلِّ كَرْبٍ ثُمَّ أَنْتُمْ تُشْرِكُونَ).( سوره انعام، آيه 64)
“بگو خدا شما را از آن و از هر سختى واندوه مى‏رهاند سپس شما شرك مى‏آوريد.”
در سوره اعراف مى‏خوانيم:
( وَلاَ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً إِنَّ رَحْمَةَ اللَّهِ قَرِيبٌ ‏مِنَ الْمُحْسِنِينَ). (سوره اعراف، آيه 56)
“و در زمين بعد از اصلاح آن فساد نكنيد و خدا را از سر بيم و اميد بخوانيد،همانا رحمت خدا به نيكوكاران نزديك است.”
پس درهنگام دعا، انسان بايد در حالتى ميان “بيم و اميد” باشد و به‏ استجابت سريع دعاى خود مطمئنّ نباشد، همچنانكه نبايد از رحمت خدا نااميدباشد. در اينجا اجازه دهيد اندكى درباره پيوند و رابطه ميان “دعاى از سر بيم‏ و اميد” و “نزديكى رحمت خدا به نيكوكاران” بينديشيم.اين پيوند چنين است كه‏انسان هرگاه گرفتارمصيبتى شود و يا با مشكلى در زندگيش رو برو گردد،بايد خدارا بخواند و در همين هنگام نيزبه مردم احسان كند، زيرا احسان، انسان را به دعابرمى‏انگيزد ونيزكليداستجابت خداست ،خدايى كه رحمتش به احسان كنندگان‏نزديك است.
در سوره يونس اين آيه را مى‏خوانيم:
(قَالَ قَدْأُجِيبَتْ دَعْوَتُكُمَافَاسْتَقِيَماوَلاَتَتَّبِعَانِّ سَبِيلَ الَّذِينَ لاَ يَعْلَمُونَ).(سوره يونس،آيه89)
“گفت دعاى شما دوتن اجابت شد پس به راه راست باشيد و راه نادان راپيروى‏نكنيد.”
خطاب به سوى موسى و هارون است و منظور آن است كه تو آنگاه كه خدا را خواندى و او دعايت را استجابت كرد، به سوى اين و آن نبايد بروى و بايد از خدا آرزو خواهى و بر راه راست پايدار مانى و تسليم فشارها و تنگناها گردى،همچنانكه بر توست كه پيوسته بر راه هدايت باشى و راه نادانان را پيروى نكنى.

مرا بخوانيد تا براى شما استجابت كنم‏

(وَنُوحاًإذْنادى‏ مِن قَبْلُ فَاستَجَبْنالَهُ فَنَجِّيْناهُ وَأَهْلَهُ مِنَ­الْكَرْبِ الْعَظِيمِ).(سوره انبيا،آيه76)
“و نوح را بياد آور كه از پيش ندا درداد، پس براى او اجابت كرديم و او و اهلش‏را از بلاى عظيم نجات داديم.”
( وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَى‏ رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ * فَاسْتَجَبْنَا لَهُ‏فَكَشَفْنَا مَا بِهِ مِن ضُرٍّ وَآتَيْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُم مَّعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِندِنَا وَذِكْرَى‏ لِلْعَابِدِينَ).
( سوره انبياء، آيه 84 – 83)
“و ايّوب را بياد آور كه خداوندش را ندا درداد كه مرا زيان رسيد و توبخشاينده‏ ترين بخشايندگانى. پس براى او اجابت كرديم و زيان را از او برگرفته اهلش و همانند آن آنان‏را با آنان به او بازگردانيديم از سر رحمت خود و براى يادآورى پرستندگان.”
( قُلْ مَايَعْبَؤُابِكُمْ رَبِّي لَوْلَادُعَاؤُكُمْ فَقَدْكَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزَامَاً).(سوره فرقان،آيه 77)
“بگو اگر دعاى شما نبود خداوند من چه اعتنايى به شما مى‏كرد، شما تكذيب‏كرديد پس بزودى به كيفر گرفتار خواهيد شد.”
(أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَءِلهٌ مَعَ‏اللَّهِ قَلِيلاً مَا تَذَكَّرُونَ). (سوره نمل، آيه 62)
“آن كيست كه مضطرّ را اجابت مى‏كند چون اورا بخواند و بدى را برطرف ‏مى‏سازد و شما را جانشينان در زمين قرار مى‏دهد، آيا معبودى جز اللَّه هست ، شما اندكى‏ متذكّر مى‏شويد.”
(وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ‏جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ). (سوره غافر، آيه 60)
“خداوند شما گفت مرا بخوانيد تا براى شما استجابت كنم، آنانكه از عبادت من‏سر مى‏پيچند به زارى و خوارى به جهنّم خواهند رفت.”
(وَيَسْتَجِيبُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَيَزِيدُهُم مِن فَضْلِهِ وَالْكَافِرُونَ لَهُمْ‏عَذَابٌ شَدِيدٌ) (سوره شورى، آيه 26)
“و اجابت مى‏كند كسانى را كه ايمان آوردند و كارهاى درست كردند، و از فضل‏ خويش به آنان مى‏دهد و كافران را عذابى سخت هست.”

خبرنامه آرمان مهدویت

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.خانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*