دعا در قرآن
آیت الله مدرسی
خدا را چگونه بخوانیم؟
( وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِیْ وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ). ( سوره بقره، آیه ۱۸۶)
“و زمانى که بندگان من از تو درباره من پرسند، من نزدیکم ، دعاى دعا کننده را هنگامى که مرا بخواند اجابت مىکنم، پس باید دعوت مرا استجابت کنند و به من ایمانآورند تا شاید هدایت شوند.”
( قُلْ أَرَأَیْتَکُمْ إِنْ أَتَاکُمْ عَذَابُ اللَّهِ أَوْ أَتَتْکُمُ السَّاعَهُ أَغَیْرَ اللَّهِ تَدْعُونَ إِن کُنْتُمْصَادِقِینَ* بَلْ إِیَّاهُ تَدْعُونَ فَیَکْشِفُ مَا تَدْعُونَ إِلَیْهِ إِن شَاءَ وَتَنْسَوْنَ مَاتُشْرِکُونَ*وَلَقَدْأَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِن قَبْلِکَ فَأَخَذْنَاهُم بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَتَضَرَّعُونَ*فَلَوْلَاإِذْجَاءَهُم بَأْسُنَاتَضَرَّعُوا وَ لکِن قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ(.)سوره انعام،آیات۴۳-۴۰)
“بگو که اگر عذاب خدا، یا هنگام مرگ شما فرا رسد چه خواهید کرد؟ آیا در آن ساعت، غیر خدا را مىخوانید؟ اگر راستگو هستید، بلکه تنها خدا را مىخوانید تا اگرخواست شما را از سختى برهاند و آنچه را با خدا شریک قرار مىدهید فراموش مىکنید. و ما پیامبرانى به سوى امّتهاى پیشین فرستادیم پس آنان را گرفتار بلا و مصیب کردیم تاشاید تضرّع کنند. چرا وقتى سختى ما به آنها رسید تضرّع نکردند؟ بدین سبب کهدلهایشان را قساوت فرا گرفت وشیطان کردارآنها را براى آنها آراست.”
( قُلْ مَن یُنَجِّیکُم مِن ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعاً وَخُفْیَهً لَئِنْ أَنْجَانَا مِنهذِهِ لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرِینَ * قُلِ اللَّهُ یُنَجِّیکُم مِنْهَا وَمِن کُلِّ کَرْبٍ ثُمَّ أَنْتُمْ تُشْرِکُونَ).
( سوره انعام، آیات ۶۴ – ۶۳)
“بگو چه کسى شما را از تاریکى خشکى و دریا نجات مىدهد که او را با تضرّعدر نهان مىخوانید که اگر ما را از این نجات داد هر آینه شکر گزار خواهیم بود؟ بگو:خداشمارا ازآن وازهر سختى و اندوه نجات مىدهد سپس شما شرک مىآورید.”
( وَلَا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفاً وَطَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِقَرِیبٌ مِنَ الْمُحْسِنِینَ).(سوره اعراف، آیه ۵۶)
“و در زمین بعد از اصلاح آن، فساد نکنید و خدا را از روى بیم وامید بخوانید، همانا رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است.”
( قَالَ قَدْ أُجِیبَتْ دَعْوَتُکُمَا فَاسْتَقِیَما وَلَاتَتَّبِعَانِّ سَبِیلَ الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ ).
( سوره یونس، آیه ۸۹)
“گفت: دعاى شما دو تن اجابت شد، پس به راه راست باشید و راه نادانان راپیروى نکنید.”
دعا چیست؟
انسان چگونه باید دعا کند؟
امید چه فایده از دعا مىرود؟
پیش از هر سخنى ناچاریم بدانیم که دعا اهداف و حکمتهایى معیّن دارد که اگر انسان آنها را بداند گنجى را یافته است. گنجى که چهبسا قبلاً از آن هیچنمىدانسته است و چارهاى براى مشکلات پیچیدهاى که درزندگى خود بدانها مبتلااست،راه حلّى براى دشواریهایى که به او روى مىآورد و درمانى براى دردها و آلودگیهاى دل خود یافته است. آیات کریمه با آنکه در قرآن به شکلى پراکنده، بهمناسبتهاى گوناگون آمدهاند، در مجموع از دعا اندیشهاى کامل به دست مىدهند.
دعا در هر مکان
انسان هنگام مشکلات در جستجوى راه حلّى است و به فطرت مىداند کهاین راه حل به دست خداست و اینکه هر امر مشکلى هر چند بزرگ باشد و هرچندانسان را به ناامیدى فراخواند، راه حلّى به دست خدا دارد، امّا خدا کجاست؟به کجا روى آوریم تا به خدا نزدیک باشیم و رو به سوى او سخن گوییم؟ و از اودرخواست کنیم آیا خدا در مسجد است؟ آیا در دشت یا بر روى کوههاست؟وبالآخره در کجا به خدا نزدیکتریم؟ این پرسش، فرا روى همه مردم است و تنهابراى آنان که در روزگار پیامبر مىزیستند واز اودرباره خدا مىپرسیدند، نبودهاست. ما نیز هرگاه با مشکلات مواجه مىشویم جایى را مىجوییم که درآن بهخداوند نزدیکتر باشیم تا او را در آنجا بخوانیم. قرآن حکیم این پرسشها را اینگونه پاسخ مىدهد:
(وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ…) (سوره بقره، آیه ۱۸۶)
“و زمانى که بندگان من از تو درباره من پرسند، من نزدیکم.”
پس دیگر انسان به واسطهاى و به اینکه راهى را طى کند تا به خدا برسد،نیاز ندارد. زیرا که خداوند نزدیک است. در دعاى ابو حمزه مىخوانیم:
“وَاَنَّ الرَّاحِلَ إِلَیْکَ قَریبُ الْمَسافَهِ، وَأَنَّکَ لا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِکَ اِلّا أَنْ تَحْجُبَهُمُالْأَعْمالُ دُونَکَ”.
“کوچنده به سوى تو راهش کوتاه است و تو از خلق خود پوشیده نیستى جزاینکه کارها، آنها را در پس پرده مىنهد.”
وقتى از امام علىعلیه السلام درباره خدا و فاصله میان زمین و آسمان مىپرسند، مىگوید: “این فاصله ی، “دعایى مستجاب شده” است، زیرا دعاى مستجابمیلیاردها کیلومتر فاصله میان زمین و آسمان را در زمانى کمتر از یک چشم به همزدن طى مىکند.”
در کتابهاى تفسیر آمده است که مردى از پیامبر پرسید: اى رسول خدا آیاخداوند ما نزدیک است تا با اوآهسته راز ونیازکنیم، یا دور است تا به بانگ بلند بخوانیمش؟ پس پیامبر چشم انتظار وحى شد تا آیه ۱۸۶ سوره بقره نازل گشت:
“و زمانى که بندگان من از تو درباره من پرسند، من نزدیکم…”
تنها خدا را بخوانیم
خداى تعالى دعاى دعا کنندگان را اجابت مىکند، امّا به دو شرط:
اوّل- “وقتى مرا بخوانند”، پس واجب است که فقط خدا را بخوانیم، نههیچکس دیگر را گویى انسان در ظاهر خدا را مىخواند، امّا به راستى خداىحقیقیش را نمىخواند، بلکه روى دعایش به سوى شرکایى است که براى خدافرض کرده است. او به زبان، “یاربّ” مىگوید و دستهایش را به دعا سوى آسمانبلند مىکند، امّا دلش با خدا پیوند نمىگیرد، زبان او در کار نیایش است درحالیکهدلش خدا را نمىخواند. درتفسیر این آیه کریمه:
(…فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً) ( سوره طه، آیه ۱۲)
“کفشهایت را بر کن که تو در وادى مقدّس طُوى هستى.”
آمده است که منظور از کفش، دوستى زن و فرزند است، یعنى تو تا زمانى کهبر من وارد مىشوى و مىخواهى که مرا بخوانى باید دلت پیوندى با دوستىفرزندان نداشته باشد، زیرا حضرت موسىعلیه السلام در آن بیابان وآن شب سرد،آن هنگام که تاریکى و سرما و کم گشتگى او را در خود پیچیده بود، به زنش که به زودى مىزایید مىاندیشید و براى او در جستجوى آتش بود.
و تو نیز به مسجد رفتى و نماز گذاردى و در این میان، اندیشهات مشغولفرزندان و مشکلاتت بود، پس تو خدا را نخواندهاى.
بنابر این از این آیه کریمه در مىیابیم که آنگاه که خواستى به دعا مشغولشوى ناچار باید از پیوندهاى دیگر دور شوى و در توجّه خود به خدا، اخلاصورزى، خداوند مىگوید:
( وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ…).
“و زمانى که بندگان من از تو درباره من پرسند، من نزدیکم، دعاى دعا کننده راهنگامى که مرا بخواند اجابت مىکنم.”
شرط دوّم – این شرط را در نیمه دوم آیه مىیابیم، آنجا که مىفرماید:
(…فَلْیَسْتَجِیبُوا لِیْ وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ ).
“پس باید دعوت مرا استجابت کنند و به من ایمان آورند تا شاید هدایت شوند.”
تا زمانى که خدا دعاى تو را اجابت مىکند، تو نیز به نوبه خود باید فرمانخدا را اجابت کنى و به او ایمان آورى و همه شئون زندگیت را بر طبق خواست خداو بر حسب تعالیم او شکل دهى. آرى! از این راه است که انسان به رشد مىرسد و رشد یافتن یعنىرسیدن بهراه درست، پس هنگامى کهانسان، فرمانخدا را اجابتکند و به او ایمانآورد، بى شک رشد را در زندگى خویش تضمین کرده است.
حکمت دعا
آیه کریمه درباره حکمت دعا چنین مىگوید:
( قُلْ أَرَأَیْتَکُمْ إِنْ أَتَاکُمْ عَذَابُ اللَّهِ أَوْ أَتَتْکُمُ السَّاعَهُ أَغَیْرَ اللَّهِ تَدْعُونَ إِن کُنْتُمْصَادِقِینَ *بَلْ إِیَّاهُ تَدْعُونَ فَیَکْشِفُ مَاتَدْعُونَ إِلَیْهِ إِن شَاءَ وَتَنْسَوْنَ مَاتُشْرِکُونَ*وَ لَقَدْأَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِن قَبْلِکَ فَأَخَذْنَاهُم بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَتَضَرَّعُونَ)(سوره انعام،آیات۴۲-۴۰)
“بگو که اگر عذاب خدا، یا هنگام مرگ شما فرا رسد چه خواهید کرد؟ آیا در آن ساعت غیر خدا را مىخوانید؟ اگر راستگو هستید، بلکه تنها خدا را مىخوانید تا اگرخواست شما را از سختى برهاند و آنچه را با خدا شریک قرار مىدهید فراموش کنید. وماپیامبرانى به سوى امّتهاى پیشین فرستادیم پس آنان را گرفتار بلا ومصیبت کردیم تا شایدتضرّع کنند.”
این آیه در آغاز به این امر مىپردازد که وقتى عذاب خدا یا مرگ فرا مىرسد و وقتى زندگى سخت مىشود، انسان خدا را مىخواند و شرکایى را که براى اوفرض کرده فراموش مىکند.
قرآن سپس به حکمت دعااشاره مىکند که خداوند بعد ازآنکه عذاب برامّتهاى پیشین نازل کرد، پیامبرانش را به سوى آنان فرستاد و عذاب بر دوگونه بود: یکى به شکل جنگهاى داخلى و عذاب انسان به دست انسان و آن “بأساء” است،ودیگرى به شکل عذاب انسان به دست طبیعت و آن “ضرّاء” مىباشد.(۱)
ولى چرا خداوند بندگانش را به”بأساء” و”ضرّاء” فرو مىگیرد؟ چرا آنان رابا مشکلات مىآزماید؟ آیه کریمه، خود پاسخ مىدهد:
(…لَعَلَّهُمْ یَتَضَرَّعُونَ…).
“… تا شاید تضرّع کنند.”
هدف آن است که خداوند مىخواهد توهمچون بندهاى از بندگانش بهسوى او بروند. و در حالت عادى وقتى به سوى او نمىروند مشکلات و عذاب برتو نازل مىشود تا به سوى خداوندت روى آورى و به او تضرّع کنى.
ولى ما بعضى از مردم راچنین مىبینیم که حتّى درحالت عذاب نیز به خداتضرّع نمىکنند.
راست آن است که جموداینان را به مرحلهاى رسانیده که حتّى فطرتووجدان خویش را نیز ازدست دادهاند، آن وجدانى که به هنگام بروز مشکلاتوعذاب، درهر انسانى هست وآن فطرتى که انسان رابه راه بازگشت به خدا مىکشاند، قرآن کریم درباره اینان مىگوید:
( فَلَوْلاَ إِذْجَاءَهُم بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَلکِن قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ مَاکَانُوایَعْمَلُونَ) (سوره انعام، آیه ۴۳)
“چرا وقتى سختى ما به آنها رسید، “تضرّع” نکردند؟ بدین سبب که قساوتدلهایشان را فرا گرفت و شیطان کارهایشان را براى آنها آراست.”
بنابراین، آیات تأکید مىورزند که توجّه انسان به “خدا” و “تضرّع” به درگاهاو، از فواید مشکلات و مصایب است. در واقع مشکلات به پایان خواهند آمد حالآنکه ایمانى که تضرّع، آن را در دل انسان کاشته است باقى مىماند و ادامه مىیابد، همچنانکه کار شایستهاى که ایمان انسان آن را مىآفریند باقى مىماند و آثارش حتّى پس از نابودى دنیا و مشکلاتش مستمر خواهد بود.
امام صادقعلیه السلام مىفرماید:مردى پیامبرصلى الله علیه وآله را به طعام خواند، چون پیامبرداخل خانه آن مرد شد نظرش به مرغى افتاد که بر بالاى دیوار خانه تخم گذاشتهاست. پیامبر از این امر تعجّب کرد، آن مرد به او گفت: از این تخم تعجّب کردى؟سوگند به آنکه تو را به حق برانگیخت من تا به حال به هیچ مصیبتى گرفتار نیامدهام.پس پیامبر بى آنکه از غذاى او بخورد برخاست و گفت: آنکه به مصیبتى گرفتارنشده باشد، خدا را در او حاجتى نیست.
“قال النبیّ لأصحابه: ملعون کلّ مال لا یزکّى، ملعون کلّ جسد لا یزکّى. ولو فیکلّ أربعین یوماً فقیل: یا رسول اللَّه، أمّا زکاه المال فقد عرفناها فما زکاه الأجساد؟ فقاللهم: إن تصاب بآفه”. ( بحار الانوار، ج۹۳، ص۲۸۹)
همچنین مىفرماید: پیامبر روزى یارانش را گفت: هر مال زکات داده نشده،ملعون است و هر بدن زکات داده نشده – اگر چه هر چهل روز یکبار- ملعون است. گفتند: اى رسول خدا زکات مال را مىدانیم، زکات بدن چیست؟ فرمود:این است که به آفتى گرفتار آید، پس چهره آنان که این سخن شنیدند دگرگون شد و چون آنان را بر این حال دید فرمود: آیا منظور مرا دریافتید؟ گفتند: نه اى رسول خدا. فرمود:تن انسان خراشیده شود، پایش به سنگ آید، لغزد، بیمار شود، خارى دراو خلد وهمانند اینها، تا در پایان حدیث فرمود: به چشم پریدگى دچار شود.
“من لم یرزء فما للَّه فیه من حاجه”.( بحار الانوار، ج۶۷، ص۲۱۸)
انسانى که در زندگیش با هیچ مشکلى یا مصیبتى رو برو نمىشود، نبایدخوشحال ومطمئنّ باشد، زیرا این علامت غرور است. پس انسان وقتى گرفتارمشکلى مىشود روحش بلندى مىگیرد و به نور خدا روشنى مىیابد و دلش متوجّهاو مىشود، فایده این توجّه بیش از ضررهاى آن گرفتارى است. و در مقابل،انسانى که حتّى وقتى با عذاب روبرو مىشود تضرّع نمىکند، دلش سخت و قسىشده و ابلیس کارهاى بد او را پیش چشمش زینت داده است.
شیوههاى دعا
قرآن در این باره مىگوید:
(قُلْ مَن یُنَجِّیکُم مِن ظُلُمَاتِ الْبَرّوَالْبَحْرِتَدْعُونَهُ تَضَرُّعاًوَخُفْیَهً..).( سوره انعام، آیه ۶۳)
“بگو چه کسى شما را ازتاریکى، خشکى و دریا نجات مىدهد که او را با تضرّع در نهان مىخوانید؟”
بنابراین باید دعا اوّلاً همراه “تضرّع” و ثانیاً در “نهان” باشد، یعنى رازىمیان بنده و خداوند باشد. همچنانکه براى دعا کننده شایسته است که بداند او باخدا، با دعاى خویش عهد مىبندد که اگر او را از گرفتاریش رهانید انسانى نیکوکارو شکر گزار شود:
(…لَئِنْ أَنْجَانَا مِن هذِهِ لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرِینَ) . ( سوره انعام، آیه ۶۳)
“اگر ما را از این برهاند هر آینه از شکر گزاران خواهیم بود.”
و چهبسا انسان با خدا عهد بندد و مشکلش بر طرف شود، امّا او به زندگىپیشین خود – بى هیچ دگرگونى را ستینى در رفتار- بازگردد:
( قُلِ اللَّهُ یُنَجِّیکُم مِنْهَا وَمِن کُلِّ کَرْبٍ ثُمَّ أَنْتُمْ تُشْرِکُونَ).( سوره انعام، آیه ۶۴)
“بگو خدا شما را از آن و از هر سختى واندوه مىرهاند سپس شما شرک مىآورید.”
در سوره اعراف مىخوانیم:
( وَلاَ تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً إِنَّ رَحْمَهَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِنَ الْمُحْسِنِینَ). (سوره اعراف، آیه ۵۶)
“و در زمین بعد از اصلاح آن فساد نکنید و خدا را از سر بیم و امید بخوانید،همانا رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است.”
پس درهنگام دعا، انسان باید در حالتى میان “بیم و امید” باشد و به استجابت سریع دعاى خود مطمئنّ نباشد، همچنانکه نباید از رحمت خدا ناامیدباشد. در اینجا اجازه دهید اندکى درباره پیوند و رابطه میان “دعاى از سر بیم و امید” و “نزدیکى رحمت خدا به نیکوکاران” بیندیشیم.این پیوند چنین است کهانسان هرگاه گرفتارمصیبتى شود و یا با مشکلى در زندگیش رو برو گردد،باید خدارا بخواند و در همین هنگام نیزبه مردم احسان کند، زیرا احسان، انسان را به دعابرمىانگیزد ونیزکلیداستجابت خداست ،خدایى که رحمتش به احسان کنندگاننزدیک است.
در سوره یونس این آیه را مىخوانیم:
(قَالَ قَدْأُجِیبَتْ دَعْوَتُکُمَافَاسْتَقِیَماوَلاَتَتَّبِعَانِّ سَبِیلَ الَّذِینَ لاَ یَعْلَمُونَ).(سوره یونس،آیه۸۹)
“گفت دعاى شما دوتن اجابت شد پس به راه راست باشید و راه نادان راپیروىنکنید.”
خطاب به سوى موسى و هارون است و منظور آن است که تو آنگاه که خدا را خواندى و او دعایت را استجابت کرد، به سوى این و آن نباید بروى و باید از خدا آرزو خواهى و بر راه راست پایدار مانى و تسلیم فشارها و تنگناها گردى،همچنانکه بر توست که پیوسته بر راه هدایت باشى و راه نادانان را پیروى نکنى.
مرا بخوانید تا براى شما استجابت کنم
(وَنُوحاًإذْنادى مِن قَبْلُ فَاستَجَبْنالَهُ فَنَجِّیْناهُ وَأَهْلَهُ مِنَالْکَرْبِ الْعَظِیمِ).(سوره انبیا،آیه۷۶)
“و نوح را بیاد آور که از پیش ندا درداد، پس براى او اجابت کردیم و او و اهلشرا از بلاى عظیم نجات دادیم.”
( وَأَیُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ * فَاسْتَجَبْنَا لَهُفَکَشَفْنَا مَا بِهِ مِن ضُرٍّ وَآتَیْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُم مَّعَهُمْ رَحْمَهً مِنْ عِندِنَا وَذِکْرَى لِلْعَابِدِینَ).
( سوره انبیاء، آیه ۸۴ – ۸۳)
“و ایّوب را بیاد آور که خداوندش را ندا درداد که مرا زیان رسید و توبخشاینده ترین بخشایندگانى. پس براى او اجابت کردیم و زیان را از او برگرفته اهلش و همانند آن آنانرا با آنان به او بازگردانیدیم از سر رحمت خود و براى یادآورى پرستندگان.”
( قُلْ مَایَعْبَؤُابِکُمْ رَبِّی لَوْلَادُعَاؤُکُمْ فَقَدْکَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَکُونُ لِزَامَاً).(سوره فرقان،آیه ۷۷)
“بگو اگر دعاى شما نبود خداوند من چه اعتنایى به شما مىکرد، شما تکذیبکردید پس بزودى به کیفر گرفتار خواهید شد.”
(أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ وَیَجْعَلُکُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَءِلهٌ مَعَاللَّهِ قَلِیلاً مَا تَذَکَّرُونَ). (سوره نمل، آیه ۶۲)
“آن کیست که مضطرّ را اجابت مىکند چون اورا بخواند و بدى را برطرف مىسازد و شما را جانشینان در زمین قرار مىدهد، آیا معبودى جز اللَّه هست ، شما اندکى متذکّر مىشوید.”
(وَقَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَجَهَنَّمَ دَاخِرِینَ). (سوره غافر، آیه ۶۰)
“خداوند شما گفت مرا بخوانید تا براى شما استجابت کنم، آنانکه از عبادت منسر مىپیچند به زارى و خوارى به جهنّم خواهند رفت.”
(وَیَسْتَجِیبُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَیَزِیدُهُم مِن فَضْلِهِ وَالْکَافِرُونَ لَهُمْعَذَابٌ شَدِیدٌ) (سوره شورى، آیه ۲۶)
“و اجابت مىکند کسانى را که ایمان آوردند و کارهاى درست کردند، و از فضل خویش به آنان مىدهد و کافران را عذابى سخت هست.”