دوشنبه , ۵ آذر ۱۴۰۳
آخرین مطالب
خانه » بی شرمی و پرده دری = بی حیائی

بی شرمی و پرده دری = بی حیائی

بی حیائی

بی حیائی

بی شرمی و پرده دری

قال علی (علیه السلام) :

«اِیّاکَ وَالقُحَه فَأنَّها تَحدُوکَ عَلی رُکوبٍ القَبائح وَ التَّهَجُّم عَلی السَیّئات؛(۱) از بی شرمی و بی حیایی دُوری کن، زیرا این (صفت زشت) تو را بر زشتیها مسلط می کند و بسوی بدیها به پیش می برد.»

یکی از هشدارهای اجتماعی که در فرهنگ دینی از آن به عنوان مفتاح و کلید بدیها یاد شده نداشتن شرم و حیاء و پرده دری است.

کسی که از خوی زیبای حیاء محروم گردد پرده های عصمت و پاکی را یکی از پس دیگری از جلو راه بر می دارد و به هرگونه پلیدی و پلشتی تن می دهد. در روایت فوق که از امام علی(ع) نقل کردیم به سه نکته اشاره شده است:

۱- اعلام خطر نسبت به کمرنگ شدن حیاء و شرم در جامعه دینی، زیرا واژه “قحه” از ریشه”وقح” و وقاحت است و به معنای “قله الحیاء” و رخت بر بستن حیاء از زندگی انسان آمده است.

۱- اگر صفت زیبای شرم و حیا از زندگی فردی و اجتماعی انسانها جدا شد زمینه های ارتکاب گناه و رفتار زشت به آسانی فراهم می گردد.

۳- انسان بی حیاء و پرده در، هجوم به گناهان می برد و ارتکاب کار زشت برایش آسان می شود و در واقع به سوی بدیها سوق داده می شود.

لغت شناسان حیاء را این گونه معنی کرده اند:

«اَلحَیاءُ اِنقِباضُ النَّفسِ عَنِ القَبائح وَ تَرکُهُ لِذالِک؛(۲) شرم، خود داری نفس است از زشتی ها و انجام ندادن آنها به خاطر زشت بودن آنها.»

در حقیقت آدم با حیاء، بر خود مسلط است، با تقویت اراده، نفس خود را کنترل می کند و از گرایشهای نفس حیوانی به سوی بدیها جلوگیری نماید.

علامه جوادی آملی می نویسد:

«منشأ حیاء ادراک چیزی است که صدور آن زشت باشد، و اثر آن ابتدا در چهره ظاهر می شود. حیاء از ارتکاب قبیح”فضیلت”است وحیاء از فراگیری احکام دینی “رذیلت” بنابراین حیاء برمحور متعلق به حسن و قبح متصف می شود.» (۳(

حیاء و کمرویی

در آغاز این فصل از نوشتار شایسته است به این نکته اشاره کنیم که: فرق است بین شرم و حیاء داشتن و کمرو بودن. برخی از افراد بین این دو فرق نمی گذارند، و حال آن که می توان گفت این دو مفهوم در برابر هم قرار دارند، توضیح اینکه:

کمرویی، ناتوانی یا کم توانی فراگیر اجتماعی است، کمرویی نوعی اختلال رفتاری است و می توان آن را از عوامل بازدارنده رشد شخصیت اجتماعی انسان بشمار آورد. ریشه کمرویی توجه زیاد به خود و ترس از مواجهه با دیگری است.

اما “حیاء” و خویشتن داری از انجام کار زشت و رفتار ناپسند، امری ارادی و ارزشمند و خوشایند است، انسان کم رو گرفتار شخصیت منفی در اجتماع است ولی انسان با حیاء دارای متانت و وقار اجتماعی است. و مردم او را به عنوان انسان مثبت و با اراده و با شخصیت می شناسند.

در فرهنگ دینی و روایی ما کم رویی نکوهش و از حیاء و شرم ستایش شده است، امام علی(ع) می فرماید:

«اَلحَیاءِ یمنع الرِّزق؛(۴) کم رویی مانع رزق و روزی است.»

روشن است کسی که کمرو باشد و از روبرو شدن با دیگران وحشت داشته باشد و نتواند با همنوعان خود ارتباط برقرار کند، زمینه کسب و کار و اشتغال او ضعیف می گردد و در نتیجه عنصر سربار خواهد شد که قدرت کار و ابتکار از او گرفته شده است.

در بیان دیگر آن حضرت می فرماید:

«من زقّ وجهه زقّ علمه؛(۵) کسی که کمرو باشد دانایی و دانش او هم اندک خواهد بود.»

دانش پژویی که توانایی و روی پرسش و سؤال از استاد را نداشته باشد پیشرفت چشمگیری نخواهد داشت. علم دانش با گفتگو و پرسش و پاسخ بالنده می شود و ژرفا پیدا می کند، دانش آموز و یا دانشجوی کم رو بسیاری از مجهولاتش بی پاسخ می ماند و در نتیجه علم و دانش او پرورش لازم را پیدا نمی کند.

البته حیاء و شرمی که ریشه عقلانی داشته باشد زیبا و زیبنده انسان خداباور است به همین جهت در روایات دینی حیاء به دوگونه تقسیم شده است، رسولخدا(ص) فرمود:

«الحیاء حیاءان حیاء عقلٍ و حیاء حمقٍ فحیاء العقل العلم، و حیاء الحمق الجهل؛(۶) حیاء دوگونه است حیای ناشی از خرد و حیای برخاسته از نابخردی، حیای خرد دانش است و حیای نابخردانه جهل و نادانی.»

انسان عاقل و خردمند خود را در محضر خدا می بیند و از قانون شکنی و عبور از محرمات الهی و شکستن مرزها و حدود دینی، پرهیز می کند و با پاکی و پروا داشتن از هرگونه بی پروایی و بی تقوایی دوری می گزیند و می داند که در برابر هر گناهی چندین چشم تیزبین در عالم هستی او را رَصَد می کنند از این رو حریم می گیرد و حرمت قوانین و فرامین الهی را رعایت می کند و از هرگونه زشتی و رذیلت خود را مصون و محفوظ نگه می دارد. این نتیجه حیای خردمندانه انسان مؤمن است.

اما کسی که لباس شرم و حیا را دریده است گمان می کند که دیده هشیار و بیداری نیست و گاهی به خیال خام خویش گوشه خلوتی پیدا می کند و گناه می کند، غافل از آن که:

آفرینش همه تنبیه خداوند دل است          دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار

این همه نقش عجیب بردر ودیوار وجود     هرکه فکرت نکند نقش بود بردیوار

رسولخدا(ص) فرمود:

«از مثل های پیامبران جز این سخن مردم بر جای نمانده است:

وقتی حیا نداشتی هر کاری می خواهی بکن.»(۷)

این هشدار جدی است، یعنی اگر کسی بی حیا و پرده در شد و از خدا و خلق شرم نکرد در لبه پرتگاه است و هر آن ممکن است سیل او را به کام خود فرو ببرد و نابود سازد.

حیاء لباس اسلام:

از رسولخدا(ص) چنین نقل شده است که فرمود:

«الاسلام عریانٌ و لباسه الحیاء؛(۸) اسلام برهنه است و حیاء پوشش آن است.»

“لباس ظاهری” برای انسان چند خاصیت دارد:

الف: عورت و عیب های جسمی انسان را می پوشاند.

ب: حافظ و نگهدارنده بدن از آسیب هاست.

ج: نزدیکترین چیز به بدن لباس است.

د: در برابر سرما و گرما به انسان کمک می کند.

هـ: اصولاً لباس مایه زینت و زیبایی اندام است.

دین وایمان و اسلام هم لباسی دارد که همه این آثار بر او بار می شود و آن شرم وحیاء است. شرم و حیاء عیوب باطنی انسان را می پوشاند، انسان را در برابر آسیبها و آفتها محافظت می کند، نزدیکترین صفت فضیلت که سرآمد همه فضیلتها به شمار آمده است “حیاء” است.

حیاء یک ارزش و زینت برای انسان است، عامل بازدارنده از ارتکاب بی پرواییها بشمار می رود. از این رو باید گفت: حیاء یک صفت وجودی است نه عدمی، حیاء حالت انفصال نفسانی نیست که از ضعف و سستی و بی ارادگی انسان حکایت کند، بلکه حیاء یک حالت فعال در وجود آدمی است که در رفتار او تجلّی و تبلور پیدا می کند، انسان با حیاء شخصیت انسانی و اجتماعی خود را به نمایش می گذارد.

به همین جهت اسلام از او به عنوان “لباس” نام برده یعنی هم عامل بازدارنده است و هم عامل زینت بخش، آراستگی انسان در فضای ارزشها در درجه اول به وسیله حیای او به دست می آید.

انسان با حیاء با رفتار خود شخصیت ایمانی و الهی خود را نشان می دهد و عقل و خرد خود را به اثبات می رساند:

علی(ع) فرمود:

«اَعقَلُ النّاسِ اَحیاهُم؛(۹) خردمندترین انسانها با شرمترین آنهاست.»

و باز فرمود:

«اَلحَیاءُ سَبَبٌ الی کُلِّ جَمیل؛(۱۰)شرم وسیله رسیدن به هر زیبایی و نیکی است.»
و در یک سخن، به فرمایش علی(ع):

«اَلحَیاءُ مِفتاحُ کُلِّ خَیر؛(۱۱) شرم کلید همه خوبیهاست.»

آثار و پی آمد بی حیایی

در نقطه مقابل شرم و حیاء، بی پروایی و بی حیایی است. انسانی که حیاء ندارد هیچ دست اندازی در برابر خود نمی بیند،مرکب شهوات او لجام گسیخته است و او را به پیش می برد، هیچ مانعی و رادعی برای خود نمی بیند، به قول معروف: “به ترس از کسی که از خدا نمی ترسد” کسی که حریم حرمت خدای جهان را نگه نمی دارد از او باید ترسید، اعتماد و اطمینان به او کاری نابخردانه است، پیامبر بزرگوار اسلام در یک هشدار جامع به جامعه اسلامی خطر بی حیایی و بی تعهدی و بی تفاوتی را این گونه گوشزد نموده است:

«کیف بکم اذا فسد نساؤکم و فسق شبابکم و لم تأمروا بالمعروف و لم تنهوا عن المنکر؟ قیل له: و یکون ذلک یا رسول اللّه؟ قال: نعم و شرّ من ذلک، و کیف بکم اذا امرتم بالمنکر و نهیتم عن المعروف؟ قیل: یا رسول اللّه و یکون ذلک؟ قال: نعم و شرٌّ من ذلک. وکیف بکم اذا رأیتم المعروف منکراً و المنکر معروفاً؛(۱۲)

چگونه باشید آن گاه که زنانتان فاسد شوند و جوانانتان بدکاره گردند و امر به معروف و نهی از منکر نکنید؟ گفتند: ای پیامبر خدا آیا این ممکن است؟ فرمود: آری و از این بدتر نیز توان بود. چگونه باشید آنگاه که به کارهای زشت دستور دهید و از کارهای نیک مردم را بازدارید؟ گفتند: آیا ممکن است؟ فرمود: آری بدتر از آن این که نیک را زشت و زشت را نیک انگارید.»

“فاسق و فاسد” به کسی گفته می شود که از پوسته اسلام خارج شود . اگر کسی در رفتار از چارچوب شریعت محمدی(ص) بیرون رفت و حکم و قانون الهی را نپذیرفت و به آن پایبندی نشان نداد، قرآن به او سه لقب داده است “ظالم”(۱۳) و “کافر”(۱۴) و “فاسق”(۱۵) .

بنابراین انسان بی حیاء در گام اول به خویشتن ستم می کند و در گام دوم از راه درست و راست دین خارج می شود و درسومین گام در ردیف کافران و بی دینان قرار می گیرد، از این رو در روایات آمده است که امام صادق(ع) فرمود:

«لا ایمان لمن لاحیاء له؛(۱۶) ایمان ندارد کسی که حیاء ندارد.»

رسولخدا(ص) فرمود: «…من حرم الحیاء فهو شرٌّ کلّه؛(۱۷) آن که از (نعمت) حیاء محروم شد تمام وجودش شر و بدی است.»

اگر سیل بند شکسته شد خطر آب گرفتگی و تخریب قطعی و حتمی است، حیاء سیل بند مستحکمی است در برابر شرور و گناهان، اگر کسی حیاء را از دست داد گویا این سد شکسته شد و خطر نابودی نزدیک گردید.

علی(ع) فرمود: «الحیاء یصدّ عن فعل القبیح؛(۱۸) شرم و حیاء مانع زشتکاری است.»

اگر این مانع برداشته شد زشتی ها و پلشتی ها در زندگی اجتماعی یکی پس از دیگری خود را نشان خواهد داد.

کم حیایی در زنان

حیاء به عنوان یک صفت ارزشی و یک فضیلت اخلاقی در رفتار هر کسی جلوه کند زیباست ولی پیامبر اکرم(ص) فرمود:

«الحیاء حسن ولکنّ فی النّساء احسن؛(۱۹) شرم خوب است ولی در زنان خوبتر و زیباتر است.»

به گفته یکی از دانشمندان اسلامی:

«گرچه این خصلت، اختصاص به زنان ندارد ولی زن سهم بیشتری در این باره دارد، زنی که با حیاست در کردار،گفتار، تصمیم گیریها، درمحل کار،محل تحصیل، منزل و در زندگی دارای وقار، نجابت، متانت، شایستگی، و انضباط ویژه ای است که وی را از دیگران متمایز می سازد. در نتیجه می نمایاند که این زن از اصالت و شخصیت و نیز از عفت و پاکدامنی بیشتری برخوردار است… .»

ویل دورانت می گوید: «جنگ زنان عاقل با گریز و شرم رویی است، شرم رویی نوعی عقب نشینی مدبّرانه است که از ترس و پاکی می زاید و با لطف و زرنگی گسترش می یابد.»(۲۰)

به همان نسبت که شرم و حیاء در زنان نشانگر شخصیت متین آنها به شمار می رود، بی حیایی و پرده دری نشان دهنده سبکی و بی شخصیتی آنان است. ویل دورانت می گوید:

«زنان بی شرم جز در موارد زودگذر، برای مردان جذاب نیستند خود داری از انبساط و امساک در بذل و بخشش بهترین سلاح برای شکار مردان است؟ اگر اعضای نهانی انسان را در معرض عام تشریح می کردند توجه ما به آن جلب می شد ولی “رغبت و قصد” به ندرت تحریک می شد.

مرد جوان به دنبال چشمان پرحیاست و بی آن که بداند حسّ می کند که این خودداری ظریفانه از یک لطف و رقّت عالی خبر می دهد، حیاء پاداشهای خود را پس انداز می کند و در نتیجه نیرو و شجاعت مرد را بالا می برد.»(۲۱)

در منابع دینی نیز به این نکته اشاره شده و نسبت به کم حیایی و بی حیایی زنان هشدارهای لازم داده شده است، حاصل آن این است که: اگر در جامعه دینی زنان از حیاء و شرم لازم برخوردار نباشند آن جامعه در حال انفجار خواهد بود و زود یا دیر کیفر اعمال خود را خواهد دید.

استعمارگران و استکبار گستران عالم نیز از این کانال جوامع اسلامی را تهدید می کنند و زمینه سقوط آنان را فراهم می سازند، بهترین نمونه عینی این واقعیت را باید در سقوط کشورهای اسلامی “اندلس” دید که چگونه با رواج و گسترش بی عفتی و بی حیایی و آلوده کردن جوانان به فساد و بی بند و باری دشمن به اهداف شوم خود رسید و کشور اسلامی با سابقه چندین ساله را به کام فساد و تباهی فرو برد و غیرت ها را همراه منابع طبیعی آنان به غارت برد.

امام صادق(ع) درباره حساسیّت حیاء و بی حیایی در رابطه با زنان فرمود:

«اَلحَیاءُ عَشرَهُ اَجزاءِ، تِسعَهٌ فِی النِّساءِ وَ واحِدٌ فِی الرِّجالِ. فَأِذا حاضَتِ الجارِیَهُ ذَهَبَ جُزءٌ مِن حیائِها، فَأِذا تَزوّجَت ذَهَبَ جُزءٌ فَأِذا اَفرَغَت ذَهَبَ جُزءٌ، فَأِذا وَلَدَت ذَهَب جُزءٌ، وَ بقی لها خمسه اجزاءٍ، فَأن فَجَرت ذَهَبَ حَیاءُها کُلُّه وَ اِن عَفَّت بَقِی خَمسهُ اجزاءٍ؛(۲۲) شرم و حیاء ده جزء دارد که نه جزء آن در زنان و یک جزء آن در مردان است. هنگامی که زن نخستین خون رگلی خود را دید یک جزء از حیای او از بین می رود. به هنگام ازدواج جزء دیگر و در زمان زناشویی بخش دیگر از بین می رود، و به هنگام زایمان هم جزء چهارم حیاء از میان می رود و پنج جزء دیگر آن باقی می ماند، که اگر زن به فحشاء و گناه روی بیاورد آن پنج جزء یک جا از او رخت بر می بندد و اگر عفت و پاکدامنی را پیشه خود سازد آن پنج جزء باقی می ماند.»

این بود نگاهی دیگر به یکی از هشدارهای مهم اجتماعی از نگاه دین و آیین محمّدی(ص) امید آن است که جامعه اسلامی به ویژه زنان و دختران مسلمان درّ گرانمایه حیاء و حجاب را پاسدارند و از پرده دری و بی حیایی به عنوان یک بیماری واگیر اجتماعی بپرهیزند تا سپهر معنویت و انسانیت فراگیر گردد و دیو رذیلت و وقاحت از کوی و برزن رخت بربندد.

پی نوشت ها:

ـــــــــــــــــــــــ

۱- غررالحکم، چاپ دانشگاه، ج ۲، ص ۲۱۲٫

۲- مفردات راغب واژه “حیاء”.

۳- تفسیر تسنیم.

۴- میزان الحکمه، ری شهری، ترجمه، ج ۳، ص ۱۳۵۶٫

۵- همان.

۶- مدرک پیشین.

۷- همان مدرک، ص ۱۳۵۸٫

۸- نهج الفصاحه.

۹- میزان الحکمه، ج ۲، ص ۱۳۵۲٫

۱۰- همان.

۱۱- همان.

۱۲- تحف العقول، ص ۳۵٫

۱۳- ۱۴- ۱۵- سوره مائده، آیات ۴۵، ۴۴، ۴۷٫

۱۶- میزان الحکمه، ج ۳، ص ۳۵۶٫

۱۷- تزکیه النفس، ج ۱، شفیعی مازندرانی، واژه حیاء.

۱۸- میزان الحکمه، ج ۳، ص ۱۳۵۴٫

۱۹- نهج الفصاحه، واژه (حیاء)، حدیث ۲۰۰۶٫

۲۰- تزکیه النفس، شفیعی مازندرانی، ج ۱، ص ۱۹۰ ـ ۱۸۹٫

۲۱- لذات فلسفه، ویل دورانت، ص ۱۳۲٫

۲۲- تزکیه النفس، شفیعی، ص ۱۹۲٫

منبع : http://fatehoon.persianblog.ir/post/129/

خبرنامه آرمان مهدویت

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.خانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*