چگونه مي توانم گناهي كه به آن عادت كرده ام ترك كنم؟
برای ترک عادت به گناه و معصيت ابتدا بايد گناه را بشناسيد و سپس زمينه های ترک آنرا از بين ببريد. خطا و گناه آدمى، ريشه در ناآگاهي ، دنيا دوستى ، گرايش افراطى به لذتهاى مادى و طبيعى و ضعف عقلاني و ايماني انسان دارد. اگر كسى بخواهد دلش را از گناه خالى كند، بايد با ريشه هاي آن بستيزد و بكوشد كه از شدت محبت دنيا در دلش بكاهد و گرايش به لذتهاى طبيعى را در نفس خويش تعديل نمايد و در جهت تقويت آگاهي و عقلانيت خود گام بردارد. اگر چنين كند با استعانت از خداى متعال، مي تواند دلش را از گناه خالى كند و به جاي آن محبت خداى بزرگ و اولياى او را جايگزين نمايد.
منشا و انگيزه ى گناهان، سه قوه است : قوه شهويّه، قوه غضبيّه، قوه وهميّه. قوه شهويّه، انسان را به افراط در لذت خواهى نفسانى ، مى كشاند، كه سرانجامش ، غرق شدن در فحشا و زشتى ها است. قوهّ غضبيّه ، انسان را به ظلم، طغيان، آزار رسانى و تجاوز، وادار مى كند. قوهّ وهميّه ، برترى طلبى، انحصار جويى، تكبر و روح خودخواهى را در انسان زنده مى كند و او را به گناهان بزرگى وارد مى نمايد.
اگر با دقت بررسى كنيم در مى يابيم اكثر گناهان (اگر نگوييم همه ى گناهان ) به اين سه قوه باز مى گردند.اين سه قوه در وجود انسان لازم است ، ولى اگر كنترل وتعديل نشود و به افراط و تفريط كشانده شود، سرچشمه ى گناهان بسيار خواهد شد.
حل مشكل:
در درجه اول بايد به اين نكته واقف باشيم كه ترك گناه و رعايت تقوي يك فرايند تدريجي و دراز مدت است ، راهي است كه بايد با استقامت و تحمل فراوان طي نمود و اينگونه نيست كه بتوان آن را پيمود.
روش اساسي مبارزه با گناه:
1- گناه شناسي: مبارزه مستقيم با گناه از طريق شناخت گناهان و تفكر در آثار و عواقب دنيوي و اخروي آنها. اين بخش از کار مي تواند بسيار مهم باشد زيرا هر مقدار انسان در آثار و مضرات معصيت فکر و تامل کنيد به همان اندازه در ترک گناه موفق تر خواهد بود. با اين کار رذيله و مضر بودن گناه براي فرد ملکه شده و در هنگام ارتکاب معصيت ناخودآگاه ذهن و روح دست از عمل کشيده و هرگز حاضر به انجام عمل بر خلاف مصلحت خود نمي باشد.
2- گناه ستيزي: مبارزه اساسي وغير مستقيم با گناه از طريق مبارزه با زمينه هاي گناه و تقويت زمينه هاي صلاح.
به طور كلي زمينه هاي گناه عبارتند از:
الف. ضعف شناختي: ريشه تمامي ضعفها ي گرايشي ، اسارتها ، رزايل اخلاقي و گناهان عملي تا حدود زيادي در ضعف شناختي و عقلاني انسان نهفته است، به همين دليل هم راه اصلي اصلاح و تكامل انسان از شناختن و كسب آگاهي و تقويت عقل آغاز مي شود. قرآن كريم مي فرمايد: انما يخشي الله من عباده العلماء. تنها عالمان از خداوند پروا دارند. ب. ضعف گرايش ديني : باورهاي غلط ، بي ايماني يا ضعف ايمان و گرايش اعتقادي، زمينه ضعف گرايش عملي و درنتيجه گناه و نافرماني خواهد شد. پ. رذايل اخلاقي: رذايل اخلاقي مانند حسد، كبر، خود خواهي، غرور، خود پسندي و مانند آن در بسياري از موارد زمينه گناه را فراهم مي كند. ت. ضعف آزادي: اسارت دنيا ، لذت طلبي افراطي، هواي نفس ، شيطان ، عادت هاي مذموم، دوست بد، تجمل گرايي، مد گرايي افراطي و مانند آن اراده را ضعيف، شهوت را تحريك و زمينه گناه را در انسان فراهم مي آورد.
در يك نگرش كلي و كلان مي توان به اين نتيجه رسيد كه زمينه گناه در انسان چيزي جز ضعف شناخت و اراده نيست. در صورتي كه انسان موفق شود مبادي اختيار؛ يعني آگاهي و آزادي را در خويش تقويت نمايد، خواهد توانست توسط آن هم ضعف عقلاني خود را جبران نمايد و هم كنترل قواي نفساني خود را در دست گيرد و جسم و جان خويش را از آلودگي و گناه حفظ نمايد.
دستور العمل كلي ترك گناه و زمينه های آن:
1- ترك زمينه گناه؛ اين خود زيرمجموعهاى دارد كه مهمترين آن عبارت از است:
كنترل چشم: دقيقا بايد مواظب چشم خود بود كه مبادا به نامحرم و كلاً هر آنچه كه شهوتانگيز است، نگاه شود. امام صادق(ع) فرمود: نظر دوختن تيرى مسموم از تيرهاى ابليس است و چه بسا نگاهى كه حسرت درازمدتى را در دل به ارث بگذارد» تا حد امكان انسان از حضور در مجالس مختلط يا برخورد با نامحرم پرهيز نمايد.
كنترل گوش؛ بايد از شنيدنىهايى كه ممكن است به حرام منجر شوند و زمينهساز حرام هستند پرهيز شود. مانند موسيقى حرام، صداى شهوتانگيز نامحرم و ترك مصاحبت با دوستان ناباب.
2- ترك فكر گناه؛ ترك زمينه گناه سهم به سزايى در ترك فكر گناه دارد ازاينرو هر چه بيشتر و دقيقتر زمينه گناه ترك شود فكر گناه كمتر به سراغ انسان مىآيد. اين فكر گناه است كه شوق در انسان ايجاد مىنمايد و بعد از شوق ارادهى عمل سپس خود گناه محقق مىشود، مسلما تا اراده و شوق و ميل نسبت به كارى نباشد انسان مرتكب آن كار نمىگردد.
سعي نماييد فكر گناه را به ياد خداي تبديل نماييد، زيرا ياد خدا عامل گناه زدايي از ذهن، ضمير و عمل انسان خواهد شد و جديت و موفقيت در اين امر پيروزي بزرگي براي انسان است. ياد خدا در واقع دفع دشمن شيطان و نفس از همان خاكريز اول است . قرآن مجيد در وصف پارسايان مي فرمايد: پرهيزگاران چون گرفتار وسوسه شيطان شوند هماندم متذكر (ياد خدا) شده و بصيرت يابند.
3- اشتغال به برنامه شبانهروزى؛ حتما بايد شبانهروز خود را با برنامهريزى صحيح و متناسب وضع روحى وجسمى خود پر كنيد و هيچ ساعت بيكارى نداشته باشيد تا نفس شما را مشغول كند. در اوقات بيكارى وسوسههاى نفس و شيطان به سراغ انسان مىآيد و او را به فكر گناه و سپس به خود گناه مىكشاند اميرالمؤمنين على(ع) فرمود: براستى و حقيقت كه اين نفس (انسانى) پيوسته و مرتب به بدى امر مىكند در نتيجه هر كس آن را به خود واگذارد (و به كارى نگمارد) نفس او را به سمت گناهان مىكشاند».
4- روزه گرفتن؛ روزه گرفتن قواى حيوانى و شهوانى انسان را تضعيف مىكند اگر قواى شهوانى ضعيف گشت قهرا فكر گناه هم كمرنگ مىشود. امام جعفر صادق (ع) فرمودند: هرگاه شكم پر شود طغيان مىكند. 10 مفهومش اين است اگر شكم بر نشود طغيان نمىكند و بهترين قسم جوع و گرسنگى همان روزه گرفتن است.
تذكر اين نكته بسيار ضرورى است كه اولاً: روزه نبايد براى بدن ضررى داشته باشد وگرنه شرعا حرام است. ثانيا: براى كارهاى روزمره مخل نباشد. ثالثا: اگر نه مضر بود ونه مخل فقط روزهاى دوشنبه و پنجشنبه باشد نه بيشتر، ولى در هر صورت اگر براى روزه گرفتن عذرى است مورد بعدى يعنى ورزش دو برابر شود.
5- ورزش؛ هر روز ورزش لازم است البته آن ورزشهايى باشد كه براى بدن ضررى ندارد مثل نرم دويدن و نرم طناب زدن و انجام حركتهاى كششى و اگر براى روزه گرفتن عذرى هست زمان ورزشى دوبرابر شود مثلاً از بيست دقيقه به چهل دقيقه افزايش يابد.
6- ياد مرگ و قيامت؛ ياد مرگ دل را از تعلق به شهوات جدا مىسازد و انسان را از گناه و فكر گناه باز مىدارد آنچه كه بسيار مهم است اين است كه اولاً اين فكر هر روز و مستدام باشد اگر شبانهروزى نيمساعت باشد كافى است ثانيا در مكان خلوتى باشد مخصوصا اگر آن مكان خلوت خود محيط قبرستان باشد به هر گونه كه اين فكر در مرگ با جان عجين شود و باور دل گردد بسيار مطلوب است مثلاً يكى از كيفيتهاى فكر در مرگ را يكى از بزرگان چنين مىفرمود: تمام خاطرات تلخ و شيرين گذشته را در حد امكان مثل يك فيلم از ذهن بگذراند و به خود بباوراند كه همه اينها گذشت و چند روز باقى مانده عمر هم مىگذرد لحظات جان دادن، وقتى كه خويشان و نزديكان را رها مىسازد و از تمام تلخ و شيرينىها وداع مىكند و… همه و همه را به خوبى تأمل كند تا دل بلرزند و چشم بگريد.
اميرالمؤمنين على(ع) فرمود: ياد كنيد (مرگ را) درهم كوبنده لذات را و تيره و تلخ كننده شهوات را و دعوت كننده جدايىها را». سخن آخر اين است كه اين دستورات وقتى نتيجه مىبخشد كه هر چه دقيقتر به آن عمل شود زمان نتيجه آن بستگى به شرايط و خصوصيات افراد دارد.
7- استفاده درست و مطلوب از اوقات فراغت.
8- بر خورداري از روابط سالم انساني.
9- پرورش تقوا و معنويت در وجود خويش.
10- تسهيل و تسريع در ازدواج.
منبع : http://www.porseman.org