سه شنبه , ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
آخرین مطالب
خانه » ناله ی بی جواب، فریاد بی پاسخ

ناله ی بی جواب، فریاد بی پاسخ

ZAHRA

فریاد فاطمی :

احتجاج فاطمه الزهراء ع على القوم لما منعوها فدک و قولها لهم عند الوفاه بالإمامه

رَوَى عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ‏ بِإِسْنَادِهِ عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام :

أَنَّهُ لَمَّا أَجْمَعَ‏ أَبُو بَکْرٍ وَ عُمَرُ عَلَى مَنْعِ‏ فَاطِمَهَ ع فَدَکاً وَ بَلَغَهَا ذَلِکَ‏ لَاثَتْ خِمَارَهَا عَلَى رَأْسِهَا وَ اشْتَمَلَتْ بِجِلْبَابِهَا وَ أَقْبَلَتْ فِی لُمَهٍ مِنْ حَفَدَتِهَا وَ نِسَاءِ قَوْمِهَا تَطَأُ ذُیُولَهَا مَا تَخْرِمُ مِشْیَتُهَا مِشْیَهَ رَسُولِ اللَّهِ ص‏ حَتَّى دَخَلَتْ عَلَى أَبِی بَکْرٍ- وَ هُوَ فِی حَشَدٍ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ وَ غَیْرِهِمْ فَنِیطَتْ دُونَهَا مُلَاءَهٌ فَجَلَسَتْ ثُمَّ أَنَّتْ أَنَّهً أَجْهَشَ‏ الْقَوْمُ لَهَا بِالْبُکَاءِ فَارْتَجَّ الْمَجْلِسُ ثُمَّ أَمْهَلَتْ هُنَیْئَهً حَتَّى إِذَا سَکَنَ نَشِیجُ الْقَوْمِ وَ هَدَأَتْ فَوْرَتُهُمْ افْتَتَحَتِ الْکَلَامَ بِحَمْدِ اللَّهِ وَ الثَّنَاءِ عَلَیْهِ وَ الصَّلَاهِ عَلَى رَسُولِهِ فَعَادَ الْقَوْمُ فِی بُکَائِهِمْ فَلَمَّا أَمْسَکُوا عَادَتْ فِی کَلَامِهَا فَقَالَتْ علیها السلام :

عبدالله بن حسن از پدرانش علیهم السلام روایت کرد :

هنگامى که ابوبکر و عمر تصمیم گرفتند فدک را از حضرت فاطمه علیهاالسلام بگیرند چون این خبر به ایشان رسید، چادر بر سر نهاد و با گروهى از زنان بسوى مسجد روانه شد، در حالیکه چادرش به زمین کشیده مى‏شد، و راه رفتن او همانند راه رفتن پیامبر خدا بود، بر ابوبکر که در میان عده‏اى از مهاجرین و انصار  نشسته بود وارد شد، در این هنگام بین او و دیگران پرده‏اى آویختند، آنگاه ناله‏اى جانسوز از دل برآورد که همه مردم به گریه افتادند و مجلس و مسجد بسختى به جنبش درآمد. سپس لحظه‏اى سکوت کرد تا همهمه مردم خاموش و گریه آنان ساکت شد و جوش و خروششان آرام یافت، آنگاه حضرت زهرا (س) کلامش را با حمد و ثناى الهى آغاز فرمود و درود بر رسول خدا فرستاد، در اینجا دوباره صداى گریه مردم برخاست، وقتى سکوت برقرار شد، کلام خویش را دنبال کرد و فرمود:

الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا أَنْعَمَ وَ لَهُ الشُّکْرُ عَلَى مَا أَلْهَمَ وَ الثَّنَاءُ بِمَا قَدَّمَ مِنْ عُمُومِ نِعَمٍ ابْتَدَأَهَا وَ سُبُوغِ آلَاءٍ أَسْدَاهَا وَ تَمَامِ مِنَنٍ أَوْلَاهَا جَمَّ عَنِ الْإِحْصَاءِ عَدَدُهَا وَ نَأَى عَنِ الْجَزَاءِ أَمَدُهَا وَ تَفَاوَتَ عَنِ الْإِدْرَاکِ أَبَدُهَا وَ نَدَبَهُمْ لِاسْتِزَادَتِهَا بِالشُّکْرِ لِاتِّصَالِهَا وَ اسْتَحْمَدَ إِلَى الْخَلَائِقِ بِإِجْزَالِهَا وَ ثَنَّى بِالنَّدْبِ إِلَى أَمْثَالِهَا

ترجمه خطبه فدک حضرت زهرا (س)

*حمد و سپاس الهی

خداوند را سپاس برآنچه نعمت داد و به قلب‏ها الهام فرمود؛ و مدح و ستایش برای خدایی که به نعمت‏های عامه‏اش قبل از استحقاق ابتدا کرد و هرگونه نعمتی را ارزانی داشت و یکی پس از دیگری بر ما فرو ریخت نعمتهایی که از شماره بیرون است و جزای آنها را هرگز نتوان داد و نهایتش را نتوان فهمید.انسانها را ترغیب فرمود که شکر او را به جای آورند تا او نعمت‏هایش را فزونی بخشد و پی در پی عطا کند و از آنها طلب حمد و سپاس کرد تا نعمتهایش را بر آنها بریزد و آنها دوباره همانند آن نعمتها را از او درخواست کنند.

وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ کَلِمَهٌ جُعِلَ الْإِخْلَاصُ تَأْوِیلَهَا وَ ضُمِّنَ الْقُلُوبُ مَوْصُولَهَا وَ أَنَارَ فِی‏ التَّفَکُّرِ مَعْقُولُهَا الْمُمْتَنِعُ مِنَ الْأَبْصَارِ رُؤْیَتُهُ وَ مِنَ الْأَلْسُنِ صِفَتُهُ وَ مِنَ الْأَوْهَامِ کَیْفِیَّتُهُ ابْتَدَعَ الْأَشْیَاءَ لَا مِنْ شَیْ‏ءٍ کَانَ قَبْلَهَا وَ أَنْشَأَهَا بِلَا احْتِذَاءِ أَمْثِلَهٍ امْتَثَلَهَا کَوَّنَهَا بِقُدْرَتِهِ وَ ذَرَأَهَا بِمَشِیَّتِهِ مِنْ غَیْرِ حَاجَهٍ مِنْهُ إِلَى تَکْوِینِهَا وَ لَا فَائِدَهٍ لَهُ فِی تَصْوِیرِهَا إِلَّا تَثْبِیتاً لِحِکْمَتِهِ وَ تَنْبِیهاً عَلَى طَاعَتِهِ وَ إِظْهَاراً لِقُدْرَتِهِ تَعَبُّداً لِبَرِیَّتِهِ وَ إِعْزَازاً لِدَعْوَتِهِ ثُمَّ جَعَلَ الثَّوَابَ عَلَى طَاعَتِهِ وَ وَضَعَ الْعِقَابَ عَلَى مَعْصِیَتِهِ ذِیَادَهً لِعِبَادِهِ مِنْ نَقِمَتِهِ‏ وَ حِیَاشَهً لَهُمْ إِلَى جَنَّتِهِ

* گواهی به وحدانیت الهی

و اشهد ان لا اله الا الله و گواهی می‏دهم که معبودی جز الله نیست، خدایی یگانه و بی‏شریک، و این کلمه توحید کلمه‏ای است که نتیجه‏اش اخلاص است و در قلبها ریشه دارد توحید در فطرت انسان نهاده شده و هر کس به آن اندیشید آنرا با عقلش مطابق دانست.خدایی که چشم‏ها توان دیدنش را و زبانها توان وصفش را و خیالات توان چگونگی‏اش را ندارند. او همه چیز را از هیچ پدید آورد و برای آفرینش آنها الگو و نمونه‏ای نداشت؛ بلکه آنها را به قدرتش آفرید و به اراده‏اش خلق کرد بدون اینکه به آنها نیازی داشته باشد یا از آنها فایده‏ای ببرد؛ و این نبود مگر اینکه حکمتش را پایدار کند و بر طاعتش آگاهی دهد، قدرتش را اظهار کند و مردم را بنده خود گرداند و دعوتش را گرامی دارد. و سپس بر طاعت خود ثواب و بر معصیتش عقاب نهاد تا بندگان را از خشم خود باز دارد و به سوی بهشت فرا خواند.

وَ أَشْهَدُ أَنَّ أَبِی مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ اخْتَارَهُ قَبْلَ أَنْ أَرْسَلَهُ وَ سَمَّاهُ قَبْلَ أَنِ اجْتَبَاهُ وَ اصْطَفَاهُ قَبْلَ أَنِ ابْتَعَثَهُ إِذِ الْخَلَائِقُ بِالْغَیْبِ مَکْنُونَهٌ وَ بِسَتْرِ الْأَهَاوِیلِ مَصُونَهٌ وَ بِنِهَایَهِ الْعَدَمِ مَقْرُونَهٌ عَلَماً مِنَ اللَّهِ تَعَالَى بِمَآیِلِ الْأُمُورِ وَ إِحَاطَهً بِحَوَادِثِ الدُّهُورِ وَ مَعْرِفَهً بِمَوَاقِعِ الْأُمُورِ

ابْتَعَثَهُ اللَّهُ إِتْمَاماً لِأَمْرِهِ وَ عَزِیمَهً عَلَى إِمْضَاءِ حُکْمِهِ وَ إِنْفَاذاً لِمَقَادِیرِ رَحْمَتِهِ فَرَأَى الْأُمَمَ فِرَقاً فِی أَدْیَانِهَا عُکَّفاً عَلَى نِیرَانِهَا عَابِدَهً لِأَوْثَانِهَا مُنْکِرَهً لِلَّهِ مَعَ عِرْفَانِهَا

* گواهی به رسالت محمد صلی الله علیه و آله

و گواهی می‏دهم که پدرم محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) بنده و رسول خداست و خداوند او را برگزید قبل از اینکه به او ماموریت دهد و او را نام نهاد قبل از آنکه او را در ظاهر پدید آورد و او را انتخاب کرد قبل از اینکه پیامبرش کند؛ چه، آفریدگان در علم غیب خدا مستور و در پرده ترسها نگه داشته شده و با عدم، دست به گریبانند و خداوند پی‏آمد کارها را می‏داند و بر رویدادهای روزگار احاطه دارد و به جایگاه کارهای شدنی آشناست. خداوند رسولش را فرستاد تا فرمان خود را تمام و کامل کند و اراده حتمی‏اش را در مورد اجرای احکامش ظاهر سازد و تقدیرات قطعی‏اش را نافذ فرماید. و چون دید امتها فرقه فرقه شده و دینهایشان پراکنده گشته، هر دسته به دور آتشی جمع و به بت‏ پرستی مشغولند و با اینکه خدا را می‏ شناسند منکر او شده‏اند،

فَأَنَارَ اللَّهُ بِأَبِی مُحَمَّدٍ ص ظُلَمَهَا وَ کَشَفَ عَنِ الْقُلُوبِ بُهَمَهَا وَ جَلَى عَنِ الْأَبْصَارِ غُمَمَهَا وَ قَامَ فِی النَّاسِ بِالْهِدَایَهِ فَأَنْقَذَهُمْ مِنَ الْغَوَایَهِ وَ بَصَّرَهُمْ مِنَ الْعَمَایَهِ وَ هَدَاهُمْ إِلَى الدِّینِ الْقَوِیمِ وَ دَعَاهُمْ إِلَى الطَّرِیقِ الْمُسْتَقِیمِ

لذا ظلمت‏ها را با نور پدرم محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) روشن کرد و تیرگی قلبها را زدود و موانع را از جلو چشم‏ها برداشت و مردم را هدایت فرمود و از گمراهی رهانید و کوری‏ها را به بینایی تبدیل کرد و آنها را به دین قویم خود هدایت و به راه مستقیم دعوت فرمود.

ثُمَّ قَبَضَهُ اللَّهُ إِلَیْهِ قَبْضَ رَأْفَهٍ وَ اخْتِیَارٍ وَ رَغْبَهٍ وَ إِیْثَارٍ فَمُحَمَّدٌ ص مِنْ تَعَبِ هَذِهِ الدَّارِ فِی رَاحَهٍ قَدْ حُفَّ بِالْمَلَائِکَهِ الْأَبْرَارِ وَ رِضْوَانِ الرَّبِّ الْغَفَّارِ وَ مُجَاوَرَهِ الْمَلِکِ الْجَبَّارِ صَلَّى اللَّهُ عَلَى أَبِی نَبِیِّهِ وَ أَمِینِهِ وَ خِیَرَتِهِ مِنَ الْخَلْقِ وَ صَفِیِّهِ وَ السَّلَامُ عَلَیْهِ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ

سپس خداوند آن حضرت را به مهربانی و اختیار و خواست و رغبت و ایثار خویش قبض روح کرد و از رنج و زحمت این دنیا آسوده نمود و ملائکه ابرار اطرافش را گرفته، به رضوان پروردگار غفارش رساندند و در مجاورت خداوند فرمانروای مقتدر جای دادند. درود الهی بر پدرم که پیامبر و امین وحی و برگزیده و منتخب و مورد پسند خداوند است و سلام و رحمت و برکات خدا بر او باد.

ثُمَّ الْتَفَتَتْ إِلَى أَهْلِ الْمَجْلِسِ وَ قَالَتْ:

 أَنْتُمْ عِبَادَ اللَّهِ نُصْبُ أَمْرِهِ وَ نَهْیِهِ وَ حَمَلَهُ دِینِهِ وَ وَحْیِهِ وَ أُمَنَاءُ اللَّهِ عَلَى أَنْفُسِکُمْ وَ بُلَغَاؤُهُ إِلَى الْأُمَمِ زَعِیمُ حَقٍّ لَهُ فِیکُمْ

* اشاره به قرآن بعنوان عهد الهی

سپس فاطمه (علیهاسلام) رو به اهل مجلس کرد و فرمود:

شما ای بندگان خدا مورد خطاب امر و نهی الهی و حاملان دین و وحی او هستید تا نسبت به این دین درباره خود امین باشید و به دیگر امتها هم برسانید.

وَ عَهْدٌ قَدَّمَهُ إِلَیْکُمْ وَ بَقِیَّهٌ اسْتَخْلَفَهَا عَلَیْکُمْ کِتَابُ اللَّهِ النَّاطِقُ وَ الْقُرْآنُ الصَّادِقُ وَ النُّورُ السَّاطِعُ وَ الضِّیَاءُ اللَّامِعُ بَیِّنَهٌ بَصَائِرُهُ مُنْکَشِفَهٌ سَرَائِرُهُ مُنْجَلِیَهٌ ظَوَاهِرُهُ مُغْتَبِطَهٌ بِهِ أَشْیَاعُهُ قَائِداً [قَائِدٌ] إِلَى الرِّضْوَانِ أَتْبَاعُهُ مُؤَدٍّ إِلَى النَّجَاهِ اسْتِمَاعُهُ

ای مردم در بین شما خداوند عهدی گذاشته است و آن کتاب ناطق خدا، قرآن صادق و نور درخشان و چراغ تابناک است که دیدگاه‏هایش روشن و اسرارش آشکار و ظواهرش درخشان است؛ قرآنی که پیروانش مورد غبطه دیگران و پیروی‏اش کشاننده به سوی بهشت و حرف‏شنوایی از آن موجب رهایی است.

بِهِ تُنَالُ حُجَجُ اللَّهِ الْمُنَوَّرَهُ وَ عَزَائِمُهُ الْمُفَسَّرَهُ وَ مَحَارِمُهُ الْمُحَذَّرَهُ وَ بَیِّنَاتُهُ الْجَالِیَهُ وَ بَرَاهِینُهُ الْکَافِیَهُ وَ فَضَائِلُهُ الْمَنْدُوبَهُ وَ رُخَصُهُ الْمَوْهُوبَهُ وَ شَرَائِعُهُ الْمَکْتُوبَهُ

به وسیله قرآن می‏توان به برهان‏های روشن و حرمت‏های دورباش زده و شواهد روشن و استدلالات کافی و فضائل مورد پسند و امور جایز و بخشیده شده و قوانین حتمیه الهی دست یافت.

فَجَعَلَ اللَّهُ الْإِیمَانَ تَطْهِیراً لَکُمْ مِنَ الشِّرْکِ وَ الصَّلَاهَ تَنْزِیهاً لَکُمْ عَنِ الْکِبْرِ وَ الزَّکَاهَ تَزْکِیَهً لِلنَّفْسِ وَ نَمَاءً فِی الرِّزْقِ وَ الصِّیَامَ تَثْبِیتاً لِلْإِخْلَاصِ وَ الْحَجَّ تَشْیِیداً لِلدِّینِ وَ الْعَدْلَ تَنْسِیقاً لِلْقُلُوبِ وَ طَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّهِ وَ إِمَامَتَنَا أَمَاناً لِلْفُرْقَهِ وَ الْجِهَادَ عِزّاً لِلْإِسْلَامِ

* احکام اسلام برای هدایت انسانها

ای مردم مسلمان؛ خداوند تبارک و تعالی ایمان را موجب پاکی شما از شرک قرار داد و نماز را برای دوری از تکبر ،و زکات را باعث طهارت روح و فزونی در روزی ،و روزه را برای پایداری اخلاص ،و حج را موجب استواری دین ،و عدل را برای تقویت دلها، و پیروی از ما اهل بیت را موجب نظم ملتها، و پیشوائی ما را برای امان از تفرقه ،و جهاد را موجب عزت اسلام، متین کرد .

وَ الصَّبْرَ مَعُونَهً عَلَى اسْتِیجَابِ الْأَجْرِ وَ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَهً لِلْعَامَّهِ وَ بِرَّ الْوَالِدَیْنِ وِقَایَهً مِنَ السُّخْطِ وَ صِلَهَ الْأَرْحَامِ مَنْسَأَهً فِی الْعُمُرِ وَ مَنْمَاهً لِلْعَدَدِ وَ الْقِصَاصَ حَقْناً لِلدِّمَاءِ وَ الْوَفَاءَ بِالنَّذْرِ تَعْرِیضاً لِلْمَغْفِرَهِ وَ تَوْفِیَهَ الْمَکَایِیلِ وَ الْمَوَازِینِ تَغْیِیراً لِلْبَخْسِ وَ النَّهْیَ عَنْ شُرْبِ الْخَمْرِ تَنْزِیهاً عَنِ الرِّجْسِ وَ اجْتِنَابَ الْقَذْفِ حِجَاباً عَنِ اللَّعْنَهِ وَ تَرْکَ السَّرِقَهِ إِیجَاباً لِلْعِفَّهِ

و چنین مقدر فرمود که صبر موجب استحقاق پاداش ،و امر به معروف مصلحت اندیشی برای همگان ،و نیکی به پدر و مادر سپری از خشم پروردگار، و صله رحم موجب زیاد شدن عمر،و قصاص موجب جلوگیری از خونریزی‏ها گردد ،و وفای به نذر سبب بخشش باشد ،و و کامل کردن ترازوها موجب عدم زیان ،و نهی از آشامیدن شراب برای پاکی از پلیدی، و دوری از تهمت ناروای جنسی پرده‏ای برای جلوگیری از لعن، و ترک دزدی موجب حفظ عفت جامعه شود.

وَ حَرَّمَ اللَّهُ الشِّرْکَ إِخْلَاصاً لَهُ بِالرُّبُوبِیَّهِ فَ اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ‏- وَ أَطِیعُوا اللَّهَ فِیمَا أَمَرَکُمْ بِهِ وَ نَهَاکُمْ عَنْهُ فَإِنَّهُ‏ إِنَّما یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ

و خداوند شرک را حرام فرمود تا در ربوبیت او اخلاص باشد؛« فاتقوالله حق تقاته» پس آنگونه که شایسته است تقوای الهی را پیشه خود کنید و جز در حال مسلمانی از دنیا نروید و در اوامر و نواهی الهی اطاعت کنید زیرا فقط بندگان عالم از خداوند خوف دارند.

ثُمَّ قَالَتْ : أَیُّهَا النَّاسُ اعْلَمُوا أَنِّی فَاطِمَهُ وَ أَبِی مُحَمَّدٌ ص أَقُولُ عَوْداً وَ بَدْواً وَ لَا أَقُولُ مَا أَقُولُ غَلَطاً وَ لَا أَفْعَلُ مَا أَفْعَلُ شَطَطاً – لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ‏ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ‏

سپس فاطمه (علیهاسلام) فرمود: «ایهاالناس! بدانید من فاطمه‏ام و پدرم محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) است. آنچه را که می‏گویم از اول تا به آخر صحیح است. نه سخن بیهوده می‏گویم و نه کار ناروا انجام می‏دهم.

* معرفی نسب خویش و علی علیه السلام با پیامبر

(من دختر آن پیامبرم که خداوند درباره‏اش فرمود:) « فرستاده‏ای از جانب من به سوی شما آمده که زحمت‏های شما بر او گران است و نسبت به اصلاح شما حریص است و با مؤمنین رؤوف و مهربان.

فَإِنْ تَعْزُوهُ‏ وَ تَعْرِفُوهُ تَجِدُوهُ أَبِی دُونَ نِسَائِکُمْ- وَ أَخَا ابْنِ عَمِّی دُونَ رِجَالِکُمْ‏ وَ لَنِعْمَ الْمَعْزِیُّ إِلَیْهِ ص فَبَلَّغَ الرِّسَالَهَ صَادِعاً بِالنِّذَارَهِ مَائِلًا عَنْ مَدْرَجَهِ الْمُشْرِکِینَ‏ ضَارِباً ثَبَجَهُمْ‏ آخِذاً بِأَکْظَامِهِمْ‏ دَاعِیاً إِلَى سَبِیلِ رَبِّهِ‏ بِالْحِکْمَهِ وَ الْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ

اگر نسب او را بشناسید می‏دانید که او فقط پدر من است نه هیچ‏یک از زنان شما و اوست برادر امیرالمؤمنین علی علیه السلام نه هیچیک از مردان شما و چه خوب است منسوب بودن به آن حضرت که درود خداوندی بر او و خاندانش باد.

*نجات از گمراهی و شرک با رسالت پیامبر

آن حضرت رسالت خویش را ابلاغ و اندرزهای خود را انجام داد. از هر مرتبه‏ای از شرک دور بود و رمق مشرکین را گرفت و با حکمت و پند نیکو، ایشان را به راه پروردگارش دعوت فرمود؛

یجف [یَجُذُّ] الْأَصْنَامَ‏ وَ یَنْکُثُ الْهَامَ حَتَّى انْهَزَمَ الْجَمْعُ وَ وَلَّوُا الدُّبُرَ حَتَّى تَفَرَّى اللَّیْلُ عَنْ صُبْحِهِ‏ وَ أَسْفَرَ الْحَقُّ عَنْ مَحْضِهِ وَ نَطَقَ زَعِیمُ الدِّینِ وَ خَرِسَتْ شَقَاشِقُ الشَّیَاطِینِ‏ وَ طَاحَ وَشِیظُ النِّفَاقِ‏ وَ انْحَلَّتْ عُقَدُ الْکُفْرِ وَ الشِّقَاقِ وَ فُهْتُمْ بِکَلِمَهِ الْإِخْلَاصِ‏ فِی نَفَرٍ مِنَ الْبِیضِ الْخِمَاصِ‏ وَ کُنْتُمْ عَلى‏ شَفا حُفْرَهٍ مِنَ النَّارِ

بتها را شکست و گردن ‏فرازان را سرکوب کرد تا شکست خوردند و گریختند. کم‏‎کم ظلمتها رفت و صبح هدایت دمید و حق روشن شد و زعیم دین لب گشود و های و هوی شیطان فرو نشست.

فرومایگان منافق نابود شدند و گره‏های کفر و پراکندگی گشوده شد و کلمه اخلاص (لا اله الا الله) در زبانها پیچید در حالی که شما بر لب پرتگاه گودال جهنم بودید.

مَذْقَهَ الشَّارِبِ‏ وَ نَهْزَهَ الطَّامِعِ وَ قَبْسَهَ الْعَجْلَانِ وَ مَوْطِئَ الْأَقْدَامِ‏ تَشْرَبُونَ الطَّرْقَ‏ وَ تَقْتَاتُونَ الْقِدَّ أَذِلَّهً خَاسِئِینَ‏ تَخافُونَ أَنْ یَتَخَطَّفَکُمُ النَّاسُ‏ مِنْ حَوْلِکُمْ

و شما از شدت ضعف جرعه هر آشامنده و طعمه هر خورنده و آتش گیره هر شتابانی بودید و همه بر سر شما قدم می‏گذاشتند و شما را له می‏کردند آب گندیده می‏خوردید و غذای شما گوشت خشک شده و برگ درختان بود، با حالتی ذلیل همیشه در ترس بودید که مبادا اطرافیان بریزند و شما را به یک حمله بربایند.

فَأَنْقَذَکُمُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى بِمُحَمَّدٍ ص بَعْدَ اللَّتَیَّا وَ الَّتِی وَ بَعْدَ أَنْ مُنِیَ بِبُهَمِ‏ الرِّجَالِ وَ ذُؤْبَانِ الْعَرَبِ وَ مَرَدَهِ أَهْلِ الْکِتَابِ‏ کُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ‏ ‏

پس خدای تبارک و تعالی را به پدرم محمد (صلی الله و علیه و آله و سلم )از آن وضع اسفبار نجات داد و بعد از همه مقدمات و بعد از آنکه گرفتار مردم قوی و گرگان عرب و طاغیان اهل کتاب شدید، خداوند هر آتشی را که بر افروختند خاموش کرد

 أَوْ نَجَمَ قَرْنُ الشَّیْطَانِ‏ أَوْ فَغَرَتْ فَاغِرَهٌ مِنَ الْمُشْـرِکِینَ قَذَفَ أَخَاهُ فِی لَهَوَاتِهَا فَلَا یَنْکَفِئُ‏ حَتَّى یَطَأَ جَنَاحَهَا بِأَخْمَصِهِ‏ وَ یُخْمِدَ لَهَبَهَا بِسَیْفِهِ مَکْدُوداً فِی ذَاتِ اللَّهِ مُجْتَهِداً فِی أَمْرِ اللَّهِ قَرِیباً مِنْ رَسُولِ اللَّهِ سَیِّداً فِی أَوْلِیَاءِ اللَّهِ مُشَمِّراً نَاصِحاً مُجِدّاً کَادِحاً لَا تَأْخُذُهُ فِی اللَّهِ لَوْمَهُ لَائِمٍ وَ أَنْتُمْ فِی رَفَاهِیَهٍ مِنَ الْعَیْشِ وَادِعُونَ‏ فَاکِهُونَ‏ آمِنُونَ تَتَرَبَّصُونَ بِنَا الدَّوَائِرَ وَ تَتَوَکَّفُونَ الْأَخْبَارَ وَ تَنْکِصُونَ عِنْدَ النِّزَالِ وَ تَفِرُّونَ مِنَ الْقِتَالِ

* نقش علی علیه السلام در رسالت پیامبر

و هر گاه شیطانی سربلند می‏کرد و متجاوزی چون مار، اجتماع مسلمین را تهدید به مرگ می‏کرد، آن حضرت برادرش علی امیرالمومنین (علیه السلام) را به کام آنها می‏فرستاد و علی علیه السلام هم دست از آنها برنمی‏داشت مگر اینکه آنان را گوشمالی داده شراره آتش آنان را خاموش می‏کرد.

آری؛ علی در راه خدا رنج‏ها دیده و تلاشها نموده است. به رسول خدا نزدیک و نسبت به اولیاء خدا سرور بود. آستین همت را بالا زده، خیرخواه و کوشا و رنج ‏دیده و زحمتکش بود در حالیکه شما در آسایش و رفاه بسر می‏بردید و به فکر خود بودید. از نعمت‏ها بهره‏ مند و آسوده و بی‏خیال در کمین ما نشسته بودید که اوضاع چگونه می‏چرخد و گوش بزنگ اخبار بودید. در وقت استراحت زودتر از دیگران بر زمین می‏نشستید و در موقع جنگ پا به فرار می‏گذاشتید.

فَلَمَّا اخْتَارَ اللَّهُ لِنَبِیِّهِ دَارَ أَنْبِیَائِهِ وَ مَأْوَى أَصْفِیَائِهِ ظَهَرَ فِیکُمْ حَسَکَهُ النِّفَاقِ‏ وَ سَمَلَ جِلْبَابُ الدِّینِ‏ وَ نَطَقَ کَاظِمُ الْغَاوِینَ‏ وَ نَبَغَ خَامِلُ الْأَقَلِّینَ‏ وَ هَدَرَ فَنِیقُ الْمُبْطِلِینَ – فَخَطَر فِی عَرَصَاتِکُمْ‏

* غصب ولایت علی علیه السلام

پس هنگامی که خداوند برای پیامبرش، خانه پیامبران و جایگاه برگزیده برگزیدگانش را انتخاب کرد در بین شما کینه و نفاق آشکار و جامه دین فرسوده گشت، افراد گمراه خموش به نطق آمدند و فرومایگان پست به صحنه درآمده، سرکردگان تبهکار نعره کشیدند و در میدانها جولان دادند.

وَ أَطْلَعَ الشَّیْطَانُ رَأْسَهُ مِنْ مَغْرَزِهِ هَاتِفاً بِکُمْ‏ فَأَلْفَاکُمْ لِدَعْوَتِهِ مُسْتَجِیبِینَ وَ لِلْعِزَّهِ فِیهِ مُلَاحِظِینَ ثُمَّ اسْتَنْهَضَکُمْ فَوَجَدَکُمْ خِفَافاً وَ أَحْمَشَکُمْ فَأَلْفَاکُمْ غِضَاباً فَوَسَمْتُمْ غَیْرَ إِبِلِکُمْ‏ وَ وَرَدْتُمْ غَیْرَ مَشْرَبِکُمْ‏ هَذَا وَ الْعَهْدُ قَرِیبٌ وَ الْکَلْمُ رَحِیبٌ‏ وَ الْجُرْحُ لَمَّا یَنْدَمِلْ‏

شیطان سرش را از گریبان برآورد و شما را به سوی خود فرا خواند و شما را اجابت کننده دعوت خود یافت که گول او را خورده‏اید. سپس در آزمایش خود، شما را بی‏وزن و ناچیز دید و چون تحریکتان کرد و به خشم آمدید و بر غیر شتر خود داغ زدید (شتر دیگران را به نام خودتان غصب کردید) و به آبشخور دیگری وارد شدید! بله.

وَ الرَّسُولُ لَمَّا یُقْبَرْ ابْتِدَاراً زَعَمْتُمْ خَوْفَ الْفِتْنَهِ أَلا فِی الْفِتْنَهِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَهٌ بِالْکافِرِینَ‏

هنوز چیزی از رحلت رسول خدا نگذشته بود و زخم و جراحت فقدان او هنوز به هم نیامده و بهبود نیافته بود، بلکه هنوز جسد رسول خدا دفن نشده بود که شما از ترس اینکه فتنه‏ای به پا شود شتاب کردید و خلافت را ربودید. آگاه باشید که با این عمل در فتنه و آشوب سقوط کرده و جهنم را که بر کافران احاطه دارد برای خود برگزیدید.

فَهَیْهَاتَ مِنْکُمْ وَ کَیْفَ بِکُمْ وَ أَنَّى تُؤْفَکُونَ وَ کِتَابُ اللَّهِ بَیْنَ أَظْهُرِکُمْ؟- أُمُورُهُ ظَاهِرَهٌ وَ أَحْکَامُهُ زَاهِرَهٌ وَ أَعْلَامُهُ بَاهِرَهٌ وَ زَوَاجِرُهُ لَائِحَهٌ وَ أَوَامِرُهُ وَاضِحَهٌ وَ قَدْ خَلَّفْتُمُوهُ وَرَاءَ ظُهُورِکُمْ أَ رَغْبَهً عَنْهُ تُرِیدُونَ‏ أَمْ بِغَیْرِهِ تَحْکُمُونَ‏ بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَهِ مِنَ الْخاسِرِینَ‏

* خارج شدن از راه صواب پس از رحلت پیامبر

پس هیهات بر شما، شما را چه شد و به کجا می‏روید؟ و چه بیراهه میروید! این کتاب خداست پیش روی شما و امورش روشن و دستوراتش درخشان و پرچم‏هایش برافراشته و دورباش‏هایش آشکار و فرامینش واضح است. و شما آنرا پشت سرانداخته‏اید. آیا تصمیم دارید به غیر آن حکم کنید؟! و این چه بد تبدیلی است برای ستم‏پیشگان و هر کس دین جز اسلام بجوید هرگز از او پذیرفته نگردد و در آخرت از زیانکاران است.

ثُمَّ لَمْ تَلْبَثُوا إِلَّا رَیْثَ أَنْ تَسْکُنَ نَفْرَتُهَا وَ یُسْلَسَ قِیَادُهَا ثُمَّ أَخَذْتُمْ تُورُونَ‏ وَقْدَتَهَا وَ تُهَیِّجُونَ جَمْرَتَهَا وَ تَسْتَجِیبُونَ لِهُتَافِ الشَّیْطَانِ الْغَوِیِّ وَ إِطْفَاءِ أَنْوَارِ الدِّینِ الْجَلِیِّ وَ إِهْمَالِ سُنَنِ النَّبِیِّ الصَّفِیِّ

و بعد هم شما چندان صبر نکردید که سرکشی این فتنه فرو بنشیند و مهار این شتر رسیده به چنگ آید، بلکه به شعله‏هایش دامن زدید و جرقه‏هایش را تحریک کردید و ندای شیطان گمراه‏کننده را پاسخ مثبت دادید تا انوار درخشان دین را خاموش کنید و سنت‏های پیامبر برگزیده را نابود سازید.

تَشْرَبُونَ حَسْواً فِی ارْتِغَاءٍ – وَ تَمْشُونَ لِأَهْلِهِ وَ وُلْدِهِ فِی الْخَمْرَهِ وَ الضَّرَاءِ وَ یَصِیرُ مِنْکُمْ عَلَى مِثْلِ حَزِّ الْمُدَى‏ وَ وَخْزِ السِّنَانِ فِی الْحَشَا وَ أَنْتُمُ الْآنَ تَزْعُمُونَ أَنْ لَا إِرْثَ لَنَا أَ فَحُکْمَ الْجاهِلِیَّهِ یَبْغُونَ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْماً لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ‏ أَ فَلَا تَعْلَمُونَ؟ بَلَى قَدْ تَجَلَّى لَکُمْ کَالشَّمْسِ الضَّاحِیَهِ أَنِّی ابْنَتُهُ

به خوردن کف روی شیر تظاهر می‏کردید ولی در باطن می‏خواستید از شیرها بنوشید. (ظاهرا دلسوزی برای دین می‏کردید ولی باطنا می‏خواستید به متاع دنیا برسید.) و نسبت به خاندان رسول خدا دورویی و نفاق به خرج دادید.ما با شما از در صبر می‏آییم همچون کسی که دستش را به لبه تیز کارد گرفته و یا نیزه‏ای در شکمش فرو رفته باشد.

* ذکر بینه از قرآن برای ارث

آیا چنین پنداشته‏اید که ما را ارثی نیست؟ آیا از دستورات دوران جاهلیت پیروی می‏کنید؟ کیست که از خداوند بهتر حکم کند برای گروهی که باور دارند. آیا نمی‏دانید؟ برای غاصبان فدک مانند خورشیددرخشان،واضح است که من دخترپیامبرم وبایداز او ارث ببرم.

أَیُّهَا الْمُسْلِمُونَ أَ أُغْلَبُ عَلَى إِرْثِی

یَا ابْنَ أَبِی قُحَافَهَ أَ فِی کِتَابِ اللَّهِ تَرِثُ أَبَاکَ وَ لَا أَرِثُ أَبِی لَقَدْ جِئْتَ‏ شَیْئاً فَرِیًّا أَ فَعَلَى عَمْدٍ تَرَکْتُمْ کِتَابَ اللَّهِ وَ نَبَذْتُمُوهُ وَرَاءَ ظُهُورِکُمْ إِذْ یَقُولُ‏ وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ وَ قَالَ فِیمَا اقْتَصَّ مِنْ خَبَرِ یَحْیَى بْنِ زَکَرِیَّا إِذْ قَالَ- فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ

*ای مسلمانان! من باید برای گرفتن ارثم مغلوب شوم؟!

ای پسر ابی قحافه (ابوبکر) آیا در کتاب خداوند آمده که تو از پدرت ارث ببری و من از پدرم نبرم؟! حقا که سخن ناروایی گفته‏ای! آیا عهد کتاب خدا را کنار گذاشته، پشت سرتان انداخته‏اید در آنجا که گوید «و سلیمان از داود ارث برد . و آنجا که داستان یحیی بن زکریا را بازگو می‏ کند که می‏فرماید« پروردگارا از سوی خودت جانشینی به من ببخش که از من و خاندان یعقوب ارث ببرد

‏وَ قَالَ‏ وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى‏ بِبَعْضٍ فِی کِتابِ اللَّهِ‏ وَ قَالَ‏ یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ وَ قَالَ‏ إِنْ تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّهُ لِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِینَ‏ – وَ زَعَمْتُمْ أَنْ لَا حُظْوَهَ لِی وَ لَا أَرِثَ مِنْ أَبِی وَ لَا رَحِمَ بَیْنَنَا

و آنجا که می‏فرماید «بعضی از خویشان بر بعضی دیگر در کتاب خدا مقدم هستند»و نیز آنجا که می‏فرماید «خداوند شما را درباره فرزندانتان سفارش می‏کند که پسر دو برابر دختر ارث ببرد» و یا فرمود «اگر مالی را به‏جای گذارد، به ‏طور شایسته برای پدر و مادر و نزدیکانش وصیت کند و این حقی است بر پرهیزکاران.» .آیا گمان کرده‏اید که مرا از پدرم نصیبی نیست و ارثی نمی‏برم و اصلا خویشاوندی بین ما نیست؟!

أَ فَخَصَّکُمُ اللَّهُ بِآیَهٍ أَخْرَجَ أَبِی مِنْهَا أَمْ هَلْ تَقُولُونَ إِنَّ أَهْلَ مِلَّتَیْنِ لَا یَتَوَارَثَانِ أَ وَ لَسْتُ أَنَا وَ أَبِی مِنْ أَهْلِ مِلَّهٍ وَاحِدَهٍ أَمْ أَنْتُمْ أَعْلَمُ بِخُصُوصِ الْقُرْآنِ وَ عُمُومِهِ مِنْ أَبِی وَ ابْنِ عَمِّی فَدُونَکَهَا مَخْطُومَهً مَرْحُولَهً تَلْقَاکَ یَوْمَ حَشْرِکَ

آیا برای شما آیه‏ای اختصاصی آمده که پدرم از آن خارج است؟ یا می‏گویید اهل دو ملت مختلف از یکدیگر ارث نمی‏برند و من و پدرم اهل یک ملت و آئین نیستیم؟! آیا شما از پدرم و پسر عمم،علی، به عام و خاص قرآن داناترید؟ پس این شما و این فدک، همچون شتر مهارشده و زین کرده!، یکدیگر را در روز حشر خواهیم دید.

فَنِعْمَ الْحَکَمُ اللَّهُ وَ الزَّعِیمُ مُحَمَّدٌ وَ الْمَوْعِدُ الْقِیَامَهُ وَ عِنْدَ السَّاعَهِ یَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ‏ وَ لَا یَنْفَعُکُمْ إِذْ تَنْدَمُونَ وَ لِکُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ وَ سَوْفَ تَعْلَمُونَ‏ … مَنْ یَأْتِیهِ عَذابٌ یُخْزِیهِ وَ یَحِلُّ عَلَیْهِ عَذابٌ مُقِیمٌ‏

پس چه خوب داوری است خداوند، و چه خوب بزرگ و پیشوایی است محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) ،و چه خوب وعده‏ گاهی است قیامت، که در آن روز نتیجه زیانبار عمل خود را خواهید دید، ولی پشیمانی سودی ندارد و برای هر خبری جایگاهی است و به‏زودی خواهید دانست که بر چه کسی عذاب خوارکننده فرود اٌمده و شکنجه پایدار وارد می‏شود.

ثُمَّ رَمَتْ بِطَرْفِهَا نَحْوَ الْأَنْصَارِ فَقَالَتْ یَا مَعْشَرَ النَّقِیبَهِ وَ أَعْضَادَ الْمِلَّهِ وَ حَضَنَهَ الْإِسْلَامِ مَا هَذِهِ الْغَمِیزَهُ فِی حَقِّی‏ وَ السِّنَهُ عَنْ ظُلَامَتِی؟

* احترام به فرزندان رسول خدا

آنگاه فاطمه (علیهاالسلام) به سوی انصار نظر افکنده فرمودند: ای گروه جوانمردان و ای بازوان دین و یاران اسلام! این چه چشم‏پوشی و سهل‏انگاری است که در حق من روا می‏دارید و نسبت به ظلمی که به من می‏شود در خواب غفلتید؟!

أَ مَا کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَبِی یَقُولُ الْمَرْءُ یُحْفَظُ فِی وُلْدِهِ سَرْعَانَ مَا أَحْدَثْتُمْ وَ عَجْلَانَ ذَا إِهَالَهٍ وَ لَکُمْ طَاقَهٌ بِمَا أُحَاوِلُ وَ قُوَّهٌ عَلَى مَا أَطْلُبُ وَ أُزَاوِلُ

آیا پدرم رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نمی‏ فرمود: هر انسانی در فرزندانش حفظ می‏شود؟ (یعنی اگر می‏خواهید جانب کسی را محترم بشمارید بعد از او به فرزندانش احترام کنید.) چه زود این عمل را انجام دادید؟ دست مرا از فدک کوتاه نمودید؟ و برای امری که وقت آن نشده شتابان شدید؟ ای گرده انصار! شما را قدرت و طاقت این هست که خواسته مرا برآورده کنید.

أَ تَقُولُونَ مَاتَ مُحَمَّدٌ ص فَخَطْبٌ جَلِیلٌ اسْتَوْسَعَ وَهْنُهُ وَ اسْتَنْهَرَ فَتْقُهُ‏ وَ انْفَتَقَ رَتْقُهُ وَ أَظْلَمَتِ الْأَرْضُ لِغَیْبَتِهِ وَ کَسَفَتِ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ انْتَثَرَتِ النُّجُومُ لِمُصِیبَتِهِ وَ أَکْدَتِ‏ الْآمَالُ وَ خَشَعَتِ الْجِبَالُ وَ أُضِیعَ الْحَرِیمُ وَ أُزِیلَتِ الْحُرْمَهُ عِنْدَ مَمَاتِهِ فَتِلْکَ وَ اللَّهِ النَّازِلَهُ الْکُبْرَى وَ الْمُصِیبَهُ الْعُظْمَى لَا مِثْلُهَا نَازِلَهٌ وَ لَا بَائِقَهٌ عَاجِلَهٌ

آیا می ‏گویید محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) مرد و رفت و دیگر خبری نیست؟ نه، این امر بزرگی است که شکافش گسترش می‏یابد و رخنه‏اش بازتر می‏گردد و پیوستگی‏هایش از هم می‏گسلد.

و کم کم به قهقرا و جاهلیت برمی‏گردید آری زمین در غیبت او تاریک و ستارگان در مصیبتش گرفته و آرزوها نومید و کوهها فرو هشته و حریم او بی‏ارزش و حرمت او زایل گردید. پس به خدا قسم این است آن بلای بزرگ و مصیبت عظمی که مانندش نیامده و نازل نگشته است.

أَعْلَنَ بِهَا کِتَابُ اللَّهِ جَلَّ ثَنَاؤُهُ فِی أَفْنِیَتِکُمْ وَ فِی مُمْسَاکُمْ وَ مُصْبَحِکُمْ یَهْتِفُ فِی أَفْنِیَتِکُمْ هُتَافاً وَ صُرَاخاً وَ تِلَاوَهً وَ إِلْحَاناً وَ لَقَبْلَهُ مَا حَلَّ بِأَنْبِیَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ حُکْمٌ فَصْلٌ وَ قَضَاءٌ حَتْمٌ- وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى‏ أَعْقابِکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلى‏ عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرِینَ‏

* عمل به قرآن بعداز پیامبر

این کتاب خداست که هر صبح و شام بر در خانه‏های شما فریاد می‏زند و با آواز بلند و تلاوت و فهماندن آن اعلان می‏دارد که انبیاء قبل هم می‏مردند و این حکم الهی و قضاء حتمی بر آنها هم وارد می‏شد؛ آنجا که می‏فرماید: « و ما محمد الارسول. . . » محمد نیست مگر فرستاده‏ای که بیش از او نیز فرستادگانی آمده‏اند و گذشته‏اند. آیا اگر او بمیرد و یا کشته شود، شما به دوران جاهلیت گذشته خود برمی‏گردید؟ و هر کس به گذشته خود برگردد، (از دین خارج گردد) هرگز زیانی به خداوند نیاورد و به زودی خداوند پاداش سپاسگزاران را خواهد داد.

إِیهاً بَنِی قَیْلَهَ أَ أُهْضِمَ تُرَاثُ أَبِی- وَ أَنْتُمْ بِمَرْأًى مِنِّی وَ مَسْمَعٍ وَ مُنْتَدًى‏ وَ مَجْمَعٍ تَلْبَسُکُمُ الدَّعْوَهُ وَ تَشْمَلُکُمُ الْخِبْرَهُ وَ أَنْتُمْ ذَوُو الْعَدَدِ وَ الْعُدَّهِ وَ الْأَدَاهِ وَ الْقُوَّهِ وَ عِنْدَکُمُ السِّلَاحُ وَ الْجُنَّهُ تُوَافِیکُمُ الدَّعْوَهُ فَلَا تُجِیبُونَ وَ تَأْتِیکُمُ الصَّرْخَهُ فَلَا تُغِیثُونَ وَ أَنْتُمْ مَوْصُوفُونَ بِالْکِفَاحِ مَعْرُوفُونَ بِالْخَیْرِ وَ الصَّلَاحِ وَ النُّخْبَهُ الَّتِی انْتُخِبَتْ وَ الْخِیَرَهُ الَّتِی اخْتِیرَتْ لَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ قَاتَلْتُمُ الْعَرَبَ وَ تَحَمَّلْتُمُ الْکَدَّ وَ التَّعَبَ وَ نَاطَحْتُمُ الْأُمَمَ وَ کَافَحْتُمُ‏ الْبُهَمَ

* طلب یاری از مردم

ای وای از گروه اوس و خزرج! آیا میراث مرا ببلعند در حالی که شما را می‏بینم و صدای شما را می‏شنوم و شما با هم جمع و پیوسته‏اید؟! این درخواست من است که شما را فرا گرفته و این خبردادن من است که شما را شامل شده (و من از شما یاری می‏طلبم.) شما دارای افراد زیاد و قدرت فراوانی هستید و سلاح جنگی و تجهیزات در دست شماست! درخواست من به شما می‏رسد ولی جواب نمی‏دهید و فریاد من به گوشتان می‏رسد ولی به فریادم نمی‏رسید؛ در حالیکه شما به استقبال دشمن در جنگ‏ها معروفید و شما را به خیر و صلاح می‏شناسند. شما برگزیدگان و منتخب جامعه‏اید، با اعراب جنگیده‏اید و رنج و تعب بسیاری متحمل شده‏اید. شما با گروه‏های زیادی درگیر شده‏اید و بدون هیچ ضعفی، شجاعان را دفع کرده‏اید.

لَا نَبْرَحُ أَوْ تَبْرَحُونَ‏ نَأْمُرُکُمْ فَتَأْتَمِرُونَ حَتَّى إِذَا دَارَتْ بِنَا رَحَى الْإِسْلَامِ وَ دَرَّ حَلَبُ الْأَیَّامِ وَ خَضَعَتْ ثَغْرَهُ الشِّرْکِ وَ سَکَنَتْ فَوْرَهُ الْإِفْکِ وَ خَمَدَتْ نِیرَانُ الْکُفْرِ وَ هَدَأَتْ دَعْوَهُ الْهَرْجِ وَ اسْتَوْسَقَ نِظَامُ الدِّینِ‏ فَأَنَّى حُزْتُمْ بَعْدَ الْبَیَانِ وَ أَسْرَرْتُمْ بَعْدَ الْإِعْلَانِ وَ نَکَصْتُمْ بَعْدَ الْإِقْدَامِ وَ أَشْرَکْتُمْ بَعْدَ الْإِیمَانِ

ما فرار نکردیم و شما هم فرار نکردید. هر چه را که ما امر کردیم پذیرفتید تا به دست ما اهل بیت، سنگ آسیای اسلام به چرخش درآمد و نتایج و بهره‏هایش زیاد شد. بینی شرک به خاک مالید و طغیان تهمت‏ها فرو نشست و آتش کفر به خاموشی گرایید؛ آشوب فتنه‏ها آرام و نظام دین منسجم گردید. پس شما چرا بعد از روشنی راه بیراهه رفتید و چرا حق را پنهان کردید، بعد از اینکه اٌشکار شده بود و چرا عقب ‏گرد کردید و بعد از ایمان مشرک شدید.

بُؤْساً لِقَوْمٍ‏ نَکَثُوا أَیْمانَهُمْ‏ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ‏ وَ هَمُّوا بِإِخْراجِ الرَّسُولِ وَ هُمْ بَدَؤُکُمْ أَوَّلَ مَرَّهٍ أَ تَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ‏-

آیا شما با مردمی که پیمان خود را شکسته و برای بیرون کردن پیامبر تصمیم گرفته‏اند، نمی‏جنگید با آنکه آنها اول جنگ را شروع کرده‏اند؟ آیا از آنان می‏ترسید در حالی که خداوند سزاوارتر است که از او بترسید اگر ایمان آورده باشید؟ (یعنی چرا وقتی این گروه غاصب خلافت، پیمان خود را شکستند و به عهدی که درباره امیرالمومنین (علیه السلام) با رسول خدا داشتند وفا نکردند، شما با آنها نمی‏جنگید و از امیرالمومنین دفاع نمی‏کنید؟)

أَلَا وَ قَدْ أَرَى أَنْ قَدْ أَخْلَدْتُمْ إِلَى الْخَفْضِ‏ – وَ أَبْعَدْتُمْ مَنْ هُوَ أَحَقُّ بِالْبَسْطِ وَ الْقَبْضِ وَ خَلَوْتُمْ بِالدَّعَهِ وَ نَجَوْتُمْ بِالضِّیقِ مِنَ السَّعَهِ فَمَجَجْتُمْ مَا وَعَیْتُمْ وَ دَسَعْتُمُ الَّذِی تَسَوَّغْتُمْ‏ فَ إِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمِیدٌ

آگاه باشید من شما را چنین می‏بینم که به رفاه ‏طلبی و زندگی راحت متمایل گشته و آن کس که برای زمامداری سزاوار است دور ساخته و به راحتی و آسایش روی آورده و خود را از ضیق و تنگی نجات داده‏اید.

پس آنچه را که فرا گرفته بودید کنار گذاشته و آنچه آشامیدنش آسان بود، بیرون ریختید. پس اگر شما و تمامی کسانی که در روی زمین زندگی می‏کنند کافر شوند،بدانید که خداوند بی‏نیاز و ستوده است.

أَلَا وَ قَدْ قُلْتُ مَا قُلْتُ هَذَا عَلَى مَعْرِفَهٍ مِنِّی بِالْجِذْلَهِ الَّتِی خَامَرَتْکُمْ‏ وَ الْغَدْرَهِ الَّتِی اسْتَشْعَرَتْهَا قُلُوبُکُمْ وَ لَکِنَّهَا فَیْضَهُ النَّفْسِ وَ نَفْثَهُ الْغَیْظِ وَ خَوَرُ الْقَنَاهِ وَ بَثَّهُ الصَّدْرِ وَ تَقْدِمَهُ الْحُجَّهِ فَدُونَکُمُوهَا فَاحْتَقِبُوهَا دَبِرَهَ الظَّهْرِ نَقِبَهَ الْخُفِ

* اتمام حجت با مردم

آگاه باشید آنچه را گفتم با آگاهی نسبت به شما است که شما انگیزه یاری ندارید و نیرنگ و فریب، دلهایتان را فرا گرفته است؛ ولیکن این سخنان خروشی بود که از جان برآمد و آهی بود که از خشم برخاست، کاسه صبر لبریز، و عقده‏های سینه باز و حجت بر شما تمام شد. پس این شما و این شتر خلافت! لجامش را محکم بگیرید و بتازید. اما بدانید پشتش زخمی و پایش لنگ و عار و ننگش همیشگی است. نشان خشم الهی بر آن خورده

بَاقِیَهَ الْعَارِ مَوْسُومَهً بِغَضَبِ الْجَبَّارِ وَ شَنَارِ الْأَبَدِ مَوْصُولَهً بِنَارِ اللَّهِ الْمُوقَدَهُ الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَهِ فَبِعَیْنِ اللَّهِ مَا تَفْعَلُونَ وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ

و عیبش ابدی است.خلافتی که به آتش برافروخته الهی پیوسته، آتشی که بر دلها احاطه کند؛ در حالی که کلیه اعمال شما در پیش چشم پروردگار است و به زودی ستمگران خواهند دانست که در چه جایگاهی رجوع می‏کنند.

وَ أَنَا ابْنَهُ نَذِیرٍ لَکُمْ بَیْنَ یَدَیْ عَذابٍ شَدِیدٍ فَاعْمَلُوا إِنَّا عامِلُونَ وَ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ‏

من دختر پیامبر شمایم که شما را از عذاب سخت آینده بیم داد. پس هر چه می‏خواهید بکنید. ما هم کار خودمان را می‏کنیم و منتظر باشید که ما هم منتظریم.

فَقَالَتْ ع إِلَیْکُمْ عَنِّی فَلَا عُذْرَ بَعْدَ تَعْذِیرِکُمْ وَ لَا أَمْرَ بَعْدَ تَقْصِیرِکُمْ‏

فَأَجَابَهَا أَبُو بَکْرٍ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عُثْمَانَ وَ قَالَ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ لَقَدْ کَانَ أَبُوکِ بِالْمُؤْمِنِینَ عَطُوفاً کَرِیماً رَءُوفاً رَحِیماً وَ عَلَى الْکَافِرِینَ عَذَاباً أَلِیماً وَ عِقَاباً عَظِیماً إِنْ عَزَوْنَاهُ وَجَدْنَاهُ أَبَاکِ دُونَ النِّسَاءِ وَ أَخَا إِلْفِکِ دُونَ الْأَخِلَّاءِ آثَرَهُ عَلَى کُلِّ حَمِیمٍ وَ سَاعَدَهُ فِی کُلِّ أَمْرٍ جَسِیمٍ لَا یُحِبُّکُمْ إِلَّا سَعِیدٌ وَ لَا یُبْغِضُکُمْ إِلَّا شَقِیٌ بَعِیدٌ فَأَنْتُمْ عِتْرَهُ رَسُولِ اللَّهِ الطَّیِّبُونَ الْخِیَرَهُ الْمُنْتَجَبُونَ عَلَى الْخَیْرِ أَدِلَّتُنَا وَ إِلَى الْجَنَّهِ مَسَالِکُنَا

آنگاه ابوبکر پاسخ داد: اى دختر رسول خدا! پدر تو بر مؤمنین مهربان و بزرگوار و رئوف و رحیم، و بر کافران عذاب دردناک و عذاب بزرگ بود، اگر به نسب او بنگریم وى در میان زنانمان پدر تو، و در میان دوستان برادر شوهر توست، که وى را بر هر دوستى برترى داد، و او نیز در هر کار بزرگى پیامبر را یارى نمود، جز سعادتمندان شما را دوست نمى‏دارند، و تنها بدکاران شما را دشمن مى‏شمرند. پس شما خاندان پیامبر، پاکان برگزیدگان جهان بوده، و ما را به خیر راهنما، و بسوى بهشت رهنمون بودید،

وَ أَنْتِ یَا خِیَرَهَ النِّسَاءِ وَ ابْنَهَ خَیْرِ الْأَنْبِیَاءِ صَادِقَهٌ فِی قَوْلِکِ سَابِقَهٌ فِی وُفُورِ عَقْلِکِ غَیْرُ مَرْدُودَهٍ عَنْ حَقِّکِ وَ لَا مَصْدُودَهٍ عَنْ صِدْقِکِ وَ اللَّهِ مَا عَدَوْتُ رَأْیَ رَسُولِ اللَّهِ وَ لَا عَمِلْتُ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ الرَّائِدُ لَا یَکْذِبُ أَهْلَهُ- وَ إِنِّی أُشْهِدُ اللَّهَ وَ کَفَى بِهِ شَهِیداً أَنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ نَحْنُ مَعَاشِرَ الْأَنْبِیَاءِ لَا نُورَثُ ذَهَباً وَ لَا فِضَّهً وَ لَا دَاراً وَ لَا عَقَاراً وَ إِنَّمَا نُورَثُ الْکِتَابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ الْعِلْمَ وَ النُّبُوَّهَ وَ مَا کَانَ لَنَا مِنْ طُعْمَهٍ فَلِوَلِیِّ الْأَمْرِ بَعْدَنَا أَنْ یَحْکُمَ فِیهِ بِحُکْمِهِ‏ وَ قَدْ جَعَلْنَا مَا حَاوَلْتِهِ فِی الْکُرَاعِ وَ السِّلَاحِ یُقَاتِلُ بِهَا الْمُسْلِمُونَ وَ یُجَاهِدُونَ‏ الْکُفَّارَ وَ یُجَالِدُونَ الْمَرَدَهَ الْفُجَّارَ

و تو اى برترین زنان و دختر برترین پیامبران، در گفتارت صادق، در عقل فراوان پیشقدم بوده، و هرگز از حقت بازداشته نخواهى شد و از گفتار صادقت مانعى ایجاد نخواهد گردید. و بخدا سوگند از رأى پیامبر قدمى فراتر نگذارده، و جز با اجازه او اقدام نکرده‏ام، و پیشرو قوم به آنان دروغ نمى ‏گوید، و خدا را گواه مى ‏گیرم که بهترین گواه است، از پیامبر شنیدم که فرمود: «ما گروه پیامبران دینار و درهم و خانه و مزرعه به ارث نمى ‏گذاریم، و تنها کتاب و حکمت و علم و نبوت را به ارث مى‏نهیم، و آنچه از ما باقى مى‏ماند در اختیار ولىّ امر بعد از ماست، که هر حکمى که بخواهد در آن بنماید. و ما آنچه را که مى‏خواهى در راه خرید اسب و اسلحه قرار دادیم، تا مسلمانان با آن کارزار کرده و با کفّار جهاد نموده و با سرکشان بدکار جدال کنند،

وَ ذَلِکَ بِإِجْمَاعٍ مِنَ الْمُسْلِمِینَ لَمْ أَنْفَرِدْ بِهِ وَحْدِی وَ لَمْ أَسْتَبِدَّ بِمَا کَانَ الرَّأْیُ عِنْدِی‏ وَ هَذِهِ حَالِی وَ مَالِی هِیَ لَکِ وَ بَیْنَ یَدَیْکِ- لَا تُزْوَى عَنْکِ وَ لَا نَدَّخِرُ دُونَکِ وَ إِنَّکِ وَ أَنْتِ سَیِّدَهُ أُمَّهِ أَبِیکِ وَ الشَّجَرَهُ الطَّیِّبَهُ لِبَنِیکِ لَا نَدْفَعُ مَا لَکِ مِنْ فَضْلِکِ وَ لَا یُوضَعُ فِی فَرْعِکِ وَ أَصْلِکِ حُکْمُکِ نَافِذٌ فِیمَا مَلَکَتْ یَدَایَ فَهَلْ تَرَیْنَ أَنْ أُخَالِفَ فِی ذَاکِ أَبَاکِ ص؟

و این تصمیم به اتفاق تمام مسلمانان بود، و تنها دست به این کار نزدم، و در رأى و نظرم مستبدّانه عمل ننمودم، و این حال من و این اموال من است که براى تو و در اختیار توست، و از تو دریغ نمى‏شود و براى فرد دیگرى ذخیره نشده، توئى سرور بانوان امّت پدرت، و درخت بارور و پاک براى فرزندانت، فضائلت انکار نشده، و از شاخه و ساقه‏ات فرونهاده نمى ‏گردد، حُکمت در آنچه من مالک آن هستم نافذ است آیا مى‏پسندى که در این زمینه مخالف سخن پدرت عمل کنم؟!!

فَقَالَتْ ع : سُبْحَانَ اللَّهِ مَا کَانَ أَبِی رَسُولُ اللَّهِ ص عَنْ کِتَابِ اللَّهِ صَادِفاً وَ لَا لِأَحْکَامِهِ مُخَالِفاً بَلْ کَانَ یَتْبَعُ أَثَرَهُ وَ یَقْفُو سُوَرَهُ أَ فَتَجْمَعُونَ إِلَى الْغَدْرِ اعْتِلَالًا عَلَیْهِ بِالزُّورِ وَ هَذَا بَعْدَ وَفَاتِهِ شَبِیهٌ بِمَا بُغِیَ لَهُ مِنَ الْغَوَائِلِ‏ فِی حَیَاتِهِ هَذَا کِتَابُ اللَّهِ حَکَماً عَدْلًا وَ نَاطِقاً فَصْلًا یَقُولُ- یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ‏ وَ یَقُولُ‏ وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ وَ بَیَّنَ عَزَّ وَ جَلَّ فِیمَا وَزَّعَ مِنَ الْأَقْسَاطِ وَ شَرَعَ مِنَ الْفَرَائِضِ وَ الْمِیرَاثِ- وَ أَبَاحَ مِنْ حَظِّ الذُّکْرَانِ وَ الْإِنَاثِ مَا أَزَاحَ بِهِ عِلَّهَ الْمُبْطِلِینَ وَ أَزَالَ التَّظَنِّیَ وَ الشُّبُهَاتِ فِی الْغَابِرِینَ کَلَّا بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنْفُسُکُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَمِیلٌ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ عَلى‏ ما تَصِفُونَ‏

حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمود: پاک و منزه است خداوند، پدرم پیامبر، از کتاب خدا روى ‏گردان و با احکامش مخالف نبود، بلکه پیرو آن بود و به آیات آن عمل مى‏نمود، آیا مى‏خواهید علاوه بر نیرنگ و مکر به زور او را متهم نمائید، و این کار بعد از رحلت او شبیه است به دامهائى که در زمان حیاتش برایش گسترده شد، این کتاب خداست که حاکمى است عادل، و ناطقى است که بین حق و باطل جدائى مى‏اندازد، و مى‏فرماید:- زکریا گفت: خدایا فرزندى به من بده که- «از من و خاندان یعقوب ارث ببرد»، و مى‏فرماید: «سلیمان از داود ارث برد». 

خداوند در سهمیه‏هائى که مقرر کرد، و مقادیرى که در ارث تعیین فرمود، و بهره‏هائى که براى مردان و زنان قرار داد، توضیحات کافى داده، که بهانه‏هاى اهل باطل، و گمانها و شبهات را تا روز قیامت زائل فرموده است، نه چنین است، بلکه هواهاى نفسانى شما راهى را پیش پایتان قرار داده، و جز صبر زیبا چاره‏اى ندارم، و خداوند در آنچه مى‏کنید یاور ماست.

فَقَالَ أَبُو بَکْرٍ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ‏ وَ صَدَقَتِ ابْنَتُهُ مَعْدِنُ الْحِکْمَهِ وَ مَوْطِنُ الْهُدَى وَ الرَّحْمَهِ وَ رُکْنُ الدِّینِ وَ عَیْنُ الْحُجَّهِ لَا أُبَعِّدُ صَوَابَکِ وَ لَا أُنْکِرُ خِطَابَکِ هَؤُلَاءِ الْمُسْلِمُونَ بَیْنِی وَ بَیْنَکِ قَلَّدُونِی مَا تَقَلَّدْتُ- وَ بِاتِّفَاقٍ مِنْهُمْ أَخَذْتُ مَا أَخَذْتُ غَیْرَ مُکَابِرٍ وَ لَا مُسْتَبِدٍّ وَ لَا مُسْتَأْثِرٍ وَ هُمْ بِذَلِکِ شُهُودٌ

ابوبکر گفت: خدا و پیامبرش راست گفته، و دختر او نیز، که معدن حکمت و جایگاه هدایت و رحمت، و رکن دین و سرچشمه حجت و دلیل مى ‏باشد و راست مى ‏گوید، سخن حقّت را دور نیفکنده و گفتارت را انکار نمى‏کنم، این مسلمانان بین من و تو حاکم هستند، و آنان این حکومت را بمن سپردند، و به تصمیم آنها این منصب را پذیرفتم، نه متکبّر بوده و نه مستبدّ به رأى هستم، و نه چیزى را براى خود برداشته‏ام، و اینان همگى گواه و شاهدند.

فَالْتَفَتَتْ فَاطِمَهُ ع إِلَى النَّاسِ وَ قَالَتْ مَعَاشِرَ الْمُسْلِمِینَ الْمُسْرِعَهَ إِلَى قِیلِ الْبَاطِلِ‏ الْمُغْضِیَهَ عَلَى الْفِعْلِ الْقَبِیحِ الْخَاسِرِ أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى‏ قُلُوبٍ أَقْفالُها؟ کَلَّا بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِکُمْ مَا أَسَأْتُمْ مِنْ أَعْمَالِکُمْ- فَأَخَذَ بِسَمْعِکُمْ وَ أَبْصَارِکُمْ وَ لَبِئْسَ مَا تَأَوَّلْتُمْ وَ سَاءَ مَا بِهِ أَشَرْتُمْ وَ شَرُّ مَا مِنْهُ اغْتَصَبْتُمْ لَتَجِدُنَّ وَ اللَّهِ مَحْمِلَهُ ثَقِیلًا وَ غِبَّهُ وَبِیلًا إِذَا کُشِفَ لَکُمُ الْغِطَاءُ وَ بَانَ بإورائه [بِإِدْرَائِهِ‏] الضَّرَّاءُ وَ بَدَا لَکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ مَا لَمْ تَکُونُوا تَحْتَسِبُونَ‏ وَ خَسِرَ هُنالِکَ الْمُبْطِلُونَ‏

آنگاه حضرت فاطمه علیهاالسلام رو به مردم کرده و فرمود: اى مسلمانان! که براى شنیدن حرفهاى بیهوده شتابان بوده، و کردار زشت را نادیده میگیرید، آیا در قرآن نمى‏اندیشید، یا بر دلها مهر زده شده است، نه چنین است بلکه اعمال زشتتان بر دلهایتان تیرگى آورده، و گوشها و چشمانتان را فراگرفته، و بسیار بد آیات قرآن را تأویل کرده، و بد راهى را به او نشان داده، و با بدچیزى معاوضه نمودید، بخدا سوگند تحمّل این بار برایتان سنگین، و عاقبتش پر از وزر و وبال است، آنگاه که پرده‏ها کنار رود و زیانهاى آن روشن گردد، و آنچه را که حساب نمى ‏کردید و براى شما آشکار گردد، آنجاست که اهل باطل زیانکار گردند.

– ثُمَّ عَطَفَتْ عَلَى قَبْرِ النَّبِیِّ ص وَ قَالَتْ:

قَدْ کَانَ بَعْدَکَ أَنْبَاءٌ وَ هَنْبَثَهٌ                      لَوْ کُنْتَ شَاهِدَهَا لَمْ تَکْثُرِ الْخَطْبُ‏

إِنَّا فَقَدْنَاکَ فَقْدَ الْأَرْضِ وَابِلَهَا                   وَ اخْتَلَّ قَوْمُکَ فَاشْهَدْهُمْ وَ لَا تَغِبْ

وَ کُلُّ اَهْلٍ لَهُ قُرْبی وَ مَنْزِلَهٌ                       عِنْدَ الْاِلهِ عَلَی الْاَدْنَیْنِ مُقْتَرِبُ
اَبْدَتْ رِجالٌ لَنا نَجْوى صُدُورِهِمُ                  لمَّا مَضَیْتَ وَ حالَتْ دُونَکَ التُّرَبُ

 تَجَهَّمَتْنا رِجالٌ وَ اسْتُخِفَّ بِنا                     لَمَّا فُقِدْتَ وَ کُلُّ الْاِرْثِ مُغْتَصَبُ
وَ کُنْتَ بَدْراً وَ نُوراً یُسْتَضاءُ بِهِ                     عَلَیْکَ تُنْزِلُ مِنْ ذِى‏الْعِزَّهِ الْکُتُبُ

وَ کانَ جِبْریلُ بِالْایاتِ یُؤْنِسُنا                      فَقَدْ فُقِدْتَ وَ کُلُّ الْخَیْرِ مُحْتَجَبُ
فَلَیْتَ قَبْلَکَ کانَ الْمَوْتُ صادِفُنا                   لَمَّا مَضَیْتَ وَ حالَتْ دُونَکَ الْکُتُبُ

سپس آن حضرت رو به سوى قبر پیامبر کرد و فرمود:

بعد از تو خبرها و مسائلى پیش آمد، که اگر بودى آنچنان بزرگ جلوه نمى ‏کرد. ما تو را از دست دادیم مانند سرزمینى که از باران محروم گردد، و قوم تو متفرّق شدند، بیا بنگر که چگونه از راه منحرف گردیدند.
هر خاندانى که نزد خدا منزلت و مقامى داشت نزد بیگانگان نیز محترم بود، غیر از ما. مردانى چند از امت تو همین که رفتى، و پرده خاک میان ما و تو حائل شد، اسرار سینه ‏ها را آشکار کردند. بعد از تو مردانى دیگر از ما روى برگردانده و خفیفمان نمودند، و میراثمان دزدیده شد. تو ماه شب چهارده و چراغ نوربخشى بودى، که از جانب خداوند بر تو کتابها نازل مى ‏گردید. جبرئیل با آیات الهى مونس ما بود، و بعد از تو تمام خیرها پوشیده شد. اى کاش پیش از تو مرده بودیم، آنگاه که رفتى و خاک ترا در زیر خود پنهان کرد.

خبرنامه آرمان مهدویت

یک نظر

  1. باسلام این ناله ایست که تا زمان ظهورش فرزندش بی پاسخ خواهد ماند و قلب دوستدارانش را آتش خواهد زد

پاسخ دادن به جعفری جواب را باطل کن

ایمیل شما نشر نخواهد شد.خانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*