سه شنبه , 10 تیر 1404
آخرین مطالب
خانه » زیبائی‌های عاشورا

زیبائی‌های عاشورا

زیبائی‌های عاشورا  

بیشترین منبع این پاسخ خود كلماتی است كه ما به خود امام حسین(علیه السلام) می‌گوئیم یعنی تقریباً بار این حرفها بیشتر

از زیارت نامه‌ها و كلمات و روایات است.

زیبائی‌های كربلا چیست؟

(ما رأیت إلا جمیلا)

من در كربلا جز زیبایی ندیدم،

ما از كربلا هر چی می‌بینیم تشنگی و دود و عطش است آنها سختی هایش است اما گاهی توی سختی زیبائی است یعنی یك خانمی كه توی آشپزخانه زحمت می‌كشد سخت است اما توی همین سختی برایش لذیذ است درد زایمان سخت است اما همین سختی را آنهایی كه بچه دار نمی‌شوند آرزو می‌كنند تا بچه دار شوند.

یك وزنه بردار یك وزنه‌ای را كه بلند می‌كند خیلی سخت است به او فشار می‌آید اما همین وزنه برداشتن برایش لذیذ است یعنی در عمق دردسرها. . . زیبائی‌ها در لابلای سختی هاست شركت در كنكور سخت است وزنه برداشتن سخت است زایمان سخت است عمل جراحی سخت است دویدن سخت است بالا رفتن از كوه سخت است منتهی لابلای سختی‌ها زیبائی است ما می‌خواهیم زیبائی‌ها را بگوئیم.

1- اخلاص در حركت و تلاش :

درباره امام حسین(علیـــه الســـلام) داریم كه می‌گوید(دعوت إلی الله) دعوتت بسوی خدا بود(وفیت لله) برای خدا وفا كری(قمت لله) برای خدا قیام كردی(جاهدت فی سبیل الله) در راه خدا جهاد كردی، یعنی هر چی دیدم از برادرم خلوص دیدم برای اینكه رأی جمع كند برای اینكه مشهور شود، اگر می‌بینید كه امام حسین(علیـــه الســـلام) موج انداخت برای خدا قیام كرد خدا كار او را موجی كرد یعنی بر موج قرار داد امام نمی‌خواست كه موج ایجاد كند می‌خواست كه به وظیفــﺔ شرعی‌اش عمل كند منتهی حركت الهی او ایجاد موج كرد اصل موج به خودی خود ارزشی ندارد ما باید برای خدا قیام كنیم حالا برای خدا گاهی وقتها مثلاً شما توی یك جلسه‌ای نشسته‌ای بعد می‌بینی كه در این جلسه دارند غیبت می کنند، بهتان می زنند،…حرفهای گناه آلودی می‌زنند جلسه گناه است برای اینكه فكر می‌كنی خدا از نشستن شما راضی نیست بلند می‌شوی و می‌روی منتهی وقتی بلند شدی و رفتی ممكن است جلسه به هم بخورد و موجی هم ایجاد بشود اما شما به قصد موج این كار را نكردی.

كسانی كه در تاریخ ایجاد موج كرده‌اند و موج آنها هم ثابت مانده است اینها هیچكدام برای هوی و هوس ایجاد موج. . . ابراهیم ایجاد موج كرد تبر برداشت رفت توی بتخانه و بت‌ها را كوبید آتش افتادن ابراهیم ایجاد موج بود. حضرت ابراهیم مامور می‌شود كه بچه‌اش را بخواباند چاقو بگذارد تا چاقو را گذاشت خدا گفت نمی‌خواهم كشته بشود می‌خواستم دل از بچه بكنی دیدم دل كندی آفرین این حركت ایجاد موج كرد الان همه حاجی‌ها كه گوسفند می‌خوابانند به یاد ابرهیم گوسفند می‌كشند. ما باید به فكر خدا باشیم آنوقت كار خدایی را خدا به آن بركت می‌دهد نباید حساب كنیم یك خانه‌ای بسازم كه هر كس می‌آید یك سوت بكشد این خانه‌ای ما به قصد جلوه می‌سازیم این خانه‌ها فكر می‌كنیم كه به قصد ایجاد موج است در دل افراد فحش می‌دهند می‌گویند از كجا آورده؟ می‌خواهد چه كند؟ چقدر غافل است؟ كی چی، در كنار این كاخ‌ها چه فقرایی هستند، یك موتور سوار چرخ جلویش را. . . تك چرخ می‌زند یا می‌رود؟ می‌زند، تك چرخ می‌زند، خوب این توی دنیای خیال ذهن‌ها را به خودش متوجه می‌كند، توی دنیای خیال هر كس او را می‌بیند می‌گوید این الان می‌افتد و خون ریزی مغزی می‌كند یك خانواده‌ای را فلج می‌كند خودش را هم بدبخت می‌كند یعنی عقلا به او فحش می‌دهند عقلا كارش را توبیخ می‌كنند ولی توی دنیای خودش دارد ایجاد موج می‌كند. اجمالاً رمز اینكه كربلا موج افتاد آن خلوص بود.

2- تشكر از نعمت‌های الهی

(اللهم إنی احمدك) خدایا من تو را حمد می‌كنم(علی أن اكرمتنا بالنبوه علمتنا القرآن) به ما كرامت دادی به ما قرآن یاد دادی(فهمتنا فی الدین) دین را به ما فهماندی، اینها جزو مقتل ابی مخنف است.

یك دعا داریم كه می‌گوید(لا تجعل مصیبتنا فی دیننا) مصیبت من را در دینم قرار نده، شخصی از یك بزرگواری مشورت كرد یا استخاره كرد برود فلان سفر گفت نرو رفت و سود خوبی پیدا كرد برگشت گفت آقا شما گفتی نرو اما ما رفتیم و پولدار هم شدیم آقا گفت خوب شما توی این سفر یادت هست كه فلان روز نمازت قضا شد؟ گفت بله، گفت كل سود تو به نماز قضایت نمی‌ارزد گاهی وقتها آدم دروغ می‌گوید یك چیزی هم گیرش می‌آید اما چه از دست داد و چه گرفت؟ باید دید كه چی دادیم و چی گرفتیم.

یك كسی هر جا می‌رسد راحت می‌خورد انگار مال پدرش است بعد هم می‌گوید خدا خلق كرده پهلوی خودش فكر می‌كند كه خوشرویی است اما وقتی مردم به او نگاه می‌كنند می‌گویند بردار قایم كن الان می‌آید و می‌خورد یعنی. . . گاهی یك بازاری فكر می‌كند تاریخ را به روزی بزند كه به جمعه بیفتد كه بانك‌ها تعطیل بشود یك روز هم یك روز است خوب وقتی دو تا چك‌اش را به جمعه انداخت می‌گوید مواظب باش كه چك را به چه تاریخی می‌نویسد تاریخ را تطبیق كن ما گاهی فكر می‌كنیم كه زرنگی است اما اعتبارمان و زرنگی‌مان سخاوتمان. . . بدن تكه تكه شد علم قرآن فهم دین اینها مهم است.

صداقت در گفتار و عمل

3- هماهنگی گفتار و رفتار :

فطرت هر انسانی بدش می‌آید كه گفتار و رفتار از هم جدا باشد(قلت صادقا قتلت صدیقا) به به، به به، حسین جان حرف كه می‌زنی راستش را می‌گویی شهید شدی(صدیقا) یعنی كسی كه حرفش و قلبش و مغزش و عملش ظاهرش و باطن‌اش یكی باشد، بیان صداقت دارد. . . هماهنگی خیلی زیبا است شما كسی را كه ظاهر و باطن‌اش یكی است می‌گویی من اینرا خیلی دوست دارم این همین است كه هست پس و پیش ندارد تاب ندارد هر انسانی از آدم صادق خوشش می‌آید.

استقلال در عقیده و عمل

4- جو ناپذیری :

آمدند پهلوی پیغمبر گفتند آقا چی می‌خواهی؟ پول می‌خواهی به تو پول می‌دهیم می‌خواهی ازدواج كنی، بهترین دخترهای مكه را به تو می‌دهیم پُست می‌خواهی؟ می‌خواهی تو را كلید دار كعبه كنیم فرمود خورشید را یك دست من بدهید و ماه را در دست دیگر دست از هدفم برنمی دارم اینطور نیست كه عقربك روح من با پول بالا و پائین برود.

قرآن می‌فرماید حسین جان! (لم تأخذك) نگرفت تو را(فی الله) در راه خدا(لومــه لائم؟) یعنی ملامت ملامت كنندگان در تو اثر نكرد. این جو ناپذیری خیلی مهم است نه اینكه خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو سیگار بده بكشیم برویم تریاك بیاوریم این فیلم را ببینیم بابا همه فُكلی شدند ما هم فكلی می‌شویم بابا مهریه پانصد سكه است ما چی كمتر از پانصد سكه داریم؟ یك كسی آمده بود می‌گفت والله من حاضرم دخترم را به چهارده سكه بدهم به فامیل بدهم ولی حاضرم دخترم را به چهارده سكه بدهم داماد را قبول دارم پسندیده‌ام اما همه می‌گویند همه فامیل چند صد سكه می‌گویند ما چی از او كمتر داریم همینطور موج او را می‌برد اگر همه هم مهر را بالا بردند شما روی پای خودت بایست اگر همه هم دروغ گفتند شما راست بگو اگر همه حرام خور شدند شما به فكر لقمــﺔ حلال باش این جو ناپذیری یك ارزش است.

در اندونزی داشتم می‌رفتم وارد یك پاساژی شدم پاساژ به نظرم هفت هشت طبقه بود ده روز من آنجا بودم روز آخر گفتند اینجا یك دیدنی‌هایی دارد برویم ببینیم رفتیم خیابانها و پاساژها یك باغ وحش داشت گفتند اینجا دیدنی است تا وارد شدم دیدم یك خانم اندونزی جلوی ما یك مرتبه نگاه به ساعتش كرد كیف‌اش را باز كرد یك سجاده انداخت و مشغول نماز شد وسط پاساژ. . . من هر چه فكر كردم آقای قرائتی تو كه تبلیغ نماز می‌كنی در ایران مردش هستی یكمرتبه متوجه شده‌ای نمازت دارد قضا می‌شود وسط پاساژ نماز بخوانی گفتم نه من وسط پاساژ نماز نمی‌خوانم من ممكن است بگویم آقا این پشت‌ها چیزی نیست. . . مثل آنهایی كه می‌خواهند تریاك بكشند قایم می‌شوند یعنی من شهامت اینكه وسط پاساژ نماز بخوانم را ندارم ماشاءالله این خانم اندونزیایی. این زیباست كه آدم صحنه‌هایی را ببیند كه تنهایی قیام می‌كند همه پای فیلم می‌نشینند من بروم كتابخانه همه این حرف را بزنند من نمی‌زنم همه غیبت كردید من غیبت نمی‌كنم همه این غذا را خوردید من نمی‌خورم جو ناپذیری یك ارزش است.

5- اعتماد و توكل به خداوند

توكل و اعتماد: از چیزهایی كه در كربلا جلوه داشت این بود چون امام حسین(علیـــه الســـلام) روز عاشورا فرمود(إنی توكلت علی الله ربی و ربكم) سیل مشكلات در محاصره اقتصادی آب، در محاصره نظامی هفتاد و دو نفر در محاصره سی هزار نفر، خودش را نباخت توكل كرد.

6- قاطعیت :

ما باید خیلی كربلا را. . . منتهی حالا هیئت‌های عزاداری فقط با یك مراسمی یك طبلی و دهلی و مدحی و سینه زنی، نمی‌گویم اینها نباشد اینها باشد ولی ببینیم زیبائی‌ها چیه، قاطعیت، فرمود(لا اُجیبهم إلی شیء مما یریدون) من هرگز به خواستــﺔ اینها تن در نمی‌دهم اینها می‌خواهند من تسلیم بشوم محال است كه تسلیم بشوم حسین تسلیم یزید بشود؟ محال است، (حتی ألقی الله تعالی و أنا مخضب بدمی) تا این ریشم را با خونم رنگ نكنم جواب نخواهم داد یعنی وقتی اینها می‌خواهند كه من سرم بریده بشود و خونم با ریشم قاطی بشود امكان ندارد تسلیم بشوم یعنی سر می‌دهم تن به ذلت نمی‌دهم زیر سم اسب می‌روم زیر بار زور نمی‌روم.

7- شهامت :

درباره شهامت در فروع كافی داریم حسین جان! (اشهد انك قد بلغت ان الله) تا جایی كه می‌گوید(و لم تخش احداً) از احدی نترسیدی. موج می‌آید اما من تسلیم موج‌ها نمی‌شوم خودم را به غیر خدا نمی‌فروشم فقط اخلاص اینها گوشه‌هایی از زیبایی كربلا است.

خدایا، من تقاضا می‌كنم از عزاداران عزیز این عزاداری سرمایه‌ای است اینرا هیچ كشوری ندارد یك یا حسین بگو پنجاه میلیون می‌ریزند توی خیابان نه تبصره می‌خواهد نه آئین نامه می‌خواهد نه اضافه كار می‌خواهد نه حق مأموریت می‌خواهد با وجودشان پنجاه میلیون می‌آیند همین پنجاه میلیون برای سالگرد جد و پدرشان حاضر نیستند سالگرد بگیرند ولی هزار و سیصدمین سالگرد امام حسین(علیـــه الســـلام) را می‌گیرند این خیلی سرمایه است از آن استفاده كنید مردم از پوست پرتغال مربا درست می‌كنند ما از این عاشورا خیلی می‌توانیم سرمایه گذاری كنیم بعد همه خطوط با هم هستند یكی نمی‌گوید آقا تو چپی هستی یا راستی مدرك تو لیسانس است یا دكترا قصاب و نانوا و آیت الله همه با هم می‌گویند حسین حسین یعنی همه خطوط یكی می‌شوند یك سرمایه است بدون تشریفات همه می‌ریزند توی خیابان یك سرمایه است محور همه حسین(علیـــه الســـلام) است یك سرمایه است شعارهای حسین(علیـــه الســـلام) امروز بشر را نجات می‌دهد(هیهات منّا الذلــــه) شعاری است كه امروز جامعه را نجات می‌دهد اخلاص جامعه را نجات می‌دهد توكل جامعه را نجات می‌دهد قاطعیت جامعه را نجات می‌دهد شهامت جامعه را نجات می‌دهد جو ناپذیری جامعه را نجات می‌دهد یعنی تمام كارهای امام حسین(علیـــه الســـلام) الان نجات بخش است ما این مكتب نجات بخش را با یكسری مراسم خشك پوكِ پوچ قانع نباشیم ولذا هم منبری‌ها به جای سخنرانی حرفهایشان را جمع و جور كنند بیشتر آیه و حدیث بخوانند هم مداح‌ها شعرهایشان پر محتوا باشد هم جلسات عزاداری تشریفاتی نشود كه هر كس پول دارد برود بالا بنشیند هر كس بچه است راهش ندهند زن و مرد با هم باشند من بسیاری از جلسات دیده‌ام كه مردها را می‌برند تو و به زنها می‌گویند كه توی كوچه بنشینید قالی زیر پای مردها است به زنها می‌گویند بعداً شام بخورید تحقیر نباید باشد زن و مرد باید یك جور باشد بچه و بزرگ یك جور باشد جلسه‌ها تا آخر شب طول نكشد بلندگوها همسایه‌ها را اذیت نكند عزاداری مستحب است مردم آزاری حرام است اگر بلندگوی ما همسایه‌ها را اذیت كند حرام است این دقتها باید بشود. مراعات بهداشت را بكنید نگوئید آقا من نذر كرده‌ام یك شتر وسط راه بكشم قربانت بروم این نذر تو درست نیست شتری كه توی راه می‌كشی خون آن ترشح پیدا می‌كند همه مردم یا نجس می‌شوند یا بچه‌ها می‌ترسند یا شتر رم می‌كند اصلاً این نذر تو شرعاً واقع نمی‌شود مثل اینكه آدم بگوید نذر می‌كنم سرم را بزنم به دیوار من قسم خورده‌ام كه سرم را بزنم به دیوار اگر شما قسم خوردی كه سرت را بزنی به دیوار كه نمی‌توانی سرت را به دیوار بزنی كار بد را قسم هم بخوری فایده‌ای ندارد نذر هم بكنید فایده‌ای ندارد مراعات بهداشت مراعات همسایه محتوای سخنرانی و مداحی توی مجالس امام حسین(علیـــه الســـلام) سیگار نكشیم هوا مال همه است حق همه را از بین می‌بریم این دقت‌ها باید بشود تا از این گنج فضائل ما استفاده بكنیم.

كربلا نمایشگاه همـــه كمالات است از طرف امام حسین و یارانش و ذریه‌اش و نمایشگاه همه‌ی بدی‌ها از طرف یزید و یزیدیان یعنی همه خوبی‌ها یك سمت و همه بدی‌ها هم یك سمت آنچه در جهت امام حسین است همه‌اش زیبائی است آنچه در آن سمت است همه‌اش بدی است.

صبر امام حسین(علیه السلام) در برابر سختی‌ها

9- صبر :

كربلا نمایشگاه تمام زیبائی‌ها در امام و یارانش، در زیارتش داریم كه(وصبرت علی الاذی) حسین جان صبر كردی بر اذیت‌ها كسانی كه در سختی‌ها صبر می‌كنند خود خدا بر آنها صلوات می‌فرستد. ما دو تا صلوات داریم توی قرآن داریم آدمهایی كه توی سختی خوب هستند آدمهایی كه توی خوبی خوب هستند. بعضی‌ها در حوادث آدم خوبی هستند و صبر می‌كنند بعضی‌ها نه، همیشه خوش و خرم هستند منتهی آدمهای خوبی هستند.

درود و صلوات خداوند بر مجاهدان

اما خدا می‌گوید آن خوبهایی كه توی سختی خوب هستند خودم به آنها صلوات می‌فرستم «أُوْلَئِكَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُوْلَئِكَ هُمْ الْمُهْتَدُونَ» البقرة/157 از طرف رب صلوات می‌فرستد یعنی خود رب العالمین بر اینها صلوات می‌فرستد اما اینهایی كه تاجر هستند اهل خون و شهادت و ایثار و اینها نیستند ولی خمس می‌دهند زكات می‌دهند نماز شب می‌خوانند روزه می‌خوانند ولی انقلابی آنطوری كه بروند خط اول این نیستند می‌گوید خیلی خوب خمس و زكات او را بگیر «خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّیهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَیْهِمْ» التوبة/103 پیغمبر تو به آنها صلوات بفرست یعنی اینها در حدی نیستند كه(صلوات من ربّ) باشد اینها در حدی هستند كه. . . اینها كد هایشان فرق می‌كند آنهایی كه توی خون آتش صبر می‌كنند آنهایی كه توی اذیت‌ها صبورند قرآن می‌گوید صلوات از طرف خداست آنهایی كه اذیت حالش را ندارند مرفه هستند منتهی مرفهین بی درد نیستند مرفهین با درد هستند می‌گوید تو بر آنها صلوات بفرست صبر یكی از زیبائی‌هایی بود كه در كربلا بود.

حق قرآن بر مسلمانان

10- همراه با قرآن:

داریم در زیارت امام حسین(تلوت الكتاب حق تلاوتــــه) حسین جان! قرآن را. . . توی قرآن آیاتی داریم كه می‌گوید حق‌اش را انجام بده بعضی جاها می‌گوید حالا كه نمی‌توانی آن مقداری كه می‌توانی مثلاً می‌گوید «اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ» آل عمران/102 تقوا داشته باشید حق تقوی، تا این آیه نازل شد گفتند خدایا ما كه نمی‌توانیم آنوقت گفت پس قیمت تعاونی حساب می‌كنم تا مشتری شوید یك خورده پائین آمد گفت «فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ» التغابن/16 یعنی اگر حق تقوا را نمی‌توانید لااقل مقداری كه می‌توانید این قیمت بازار آزاد است و این هم قیمت تعاونی است امام حسین(ما استطعتم) نیست می‌گوید حق تلاوته، حق تلاوت چیه؟ 1- آرام بخوانیم 2- با وضو بخوانیم 3- تدبر كنیم، این شبی با قرآن را تبدیل كنیم به شبی با تفسیر قرآن، نه یعنی قرآن حذف بشود قرآن هم خوانده شود اینطور نباشد كه دو ساعت قرآن خوانده بشود اصلاً تفسیر سهمی. . . یك چیزی برایتان بگویم خواهش می‌كنم همــﺔ قاری‌ها توجه كنند تمام اینهایی كه قرآن حفظ می‌كنند به لطف خدا بعد از جمهوری اسلامی خیلی‌ها رفتند سمت قرآن و حفظ و مسابقه و تجوید دست شما درد نكند باید بگویم زبانتان درد نكند البته تنها عضوی كه هیچ وقت درد نمی‌كند زبان است، قرآن می‌گوید «لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُكَارَى» النساء/43 در وقتی كه مست هستید نماز نخوانید حالا شبیه مستی وقتی است كه آدم خرف است بی حال است چشم هایش پر است خواب آلود است آنها هم یك رگه‌هایی از مستی است می‌گوید وقتی نشاط ندارید بگذارید برای وقتی كه نماز می‌خوانید نماز بخوان، چرا نزدیك نماز نشویم «حَتَّى تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ» تا ببینید چه می‌گوئید ما هم كه قرآن می‌خوانیم بعد از چند سال باید بدانیم بالاخره این آیه چیه، حالا كه روشهای قرآن را یاد گرفته‌ایم(كوّرت) یعنی چه؟ نماز باید آگاهانه باشد قرآن هم باید آگاهانه باشد من تقاضایم این است كه یكی از چیزهای امام حسین كه در زیارت نامه هم داریم(تلوت الكتاب حق تلاوتـــه) برویم سراغ فهم.

دیدگاه انحرافی در مورد قرآن

یك نقطــﺔ انحرافی پیدا شده كه من اینرا توی یكی از دانشگاهها دیدم من لازم است اینرا اینجا بگویم یك چیزی می‌گویند كه ما حق تفسیر نداریم ما روح قرآن را نمی‌فهمیم در قرآن آیاتی است كه ما نمی‌فهمیم ما به سراغ تفسیر نرویم این حرف ضد قرآن است چون قرآن می‌گوید من حرفهایی كه می‌زنم برای اینست كه بفهمید «لقَوْمٍ یَعْقِلُونَ» قرآن می‌فرماید من با آدمهایی حرف می‌زنم كه اهل تعقل هستند، این آیه یعنی تو عاقل هستی و قرآن مال عاقل هاست یعنی فكر كن می‌فهمی قرآن می‌فرماید «أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ» خوب اگر من عقلم نمی‌كشد پس چرا قرآن من را توبیخ می‌كند كه چرا در قرآن تدبر نكردی چرا قرآن می‌گوید باید بدانی كه چی می‌گویی آیه‌ای كه می‌گوید بدانید چی می‌گوئید تدبر كن و تعقل كن از این پیداست كه ما قرآن را می‌فهمیم البته كسی كه قرآن را می‌خواهد بفهمد باید با لغت آشنا باشد روایت را ببیند توقع نداشته باشد كه هر چی فهمید همان است مثل اینكه از كسی بپرسند نفت چیه؟ بگوید همانكه توی بخاری است، بگو فهم من این است وگرنه نفت دست دنیای پتروشیمی بیفتد صدها فرآورده از آن در می‌آرود صد‌ها آیه دست كارشناس بیفتد. . . یعنی یك قاضی حقوقدان وقتی آیات حقوقی را می‌فهمد چیزی می‌فهمد كه قرائتی نمی‌فهمد. چون آنها از نزدیك دستی به آتش دارند هر كسی فقیه است آیات فقهی را بهتر می‌فهمد هر كس در علوم طبیعی كار كرده است آیاتی كه مربوط به طبیعت است را بهتر می‌فهمد هر كس در هر رشته‌ای تخصص‌اش بیشتر است فهمش هم بیشتر است اما این معنایش این نیست كه دست به قرآن نزنیم یكی از راههایی كه ما قرآن را مهجور كنیم یكی از راههایی كه ما قرآن را كنار بزنیم این است كه اینست كه بگوئیم قرآن ظنی الدلالـــه است یعنی دلالت هایش برفك دارد نمی‌فهمیم چه می‌كند عقل بشر به قرآن نمی‌رسد بابا به كنه نمی‌رسد به بخشی كه می‌رسد بابا ما به قعر دریا دستمان نمی‌رسد اما از اینكه می‌رسد استفاده كنیم ما از دریا استفاده می‌كنیم گرچه دستمان به عمق دریا نرسد این نیست كه چون دستم به عمق دریا نمی‌رسد. . . مگر ما دستمان به عمق علوم می‌رسد حالا غیر از قرآن، كی است كه بگوید آقا من به عمق علوم دسترسی پیدا كرده‌ام؟ ما به عمق علوم هم دستمان نمی‌رسد اما به آن مقداری كه می‌توانیم می‌رویم مدرسه و دانشگاه و حوزه(دستمان بر عمق آن نمی‌رسد این دلیل بر این نیست كه ما. . . مگر نسخه‌هایی كه دكترها می‌دهند این كپسول را هشت ساعت بخورد این كپسول را شش ساعت بخورد این شربت را با قاشق مربا خوری بخور این غذا را بعد از. . . واقعاً نسخه‌ای كه می‌دهد ما به عمق دارو علم پیدا می‌كنیم؟ ما نمی‌دانیم كه عمق آن چیه اما همین مقداری كه دكتر می‌گوید به همین گفتن دكتر مقداری آگاه می‌شویم به همین مقدار آگاهی باید عمل كنیم وگرنه اگر بگویم ما تا اسرار را نفهمیم عمل نمی‌كنیم پس همه مریض‌ها باید بمیرند چون دكتر می‌گوید هشت ساعت به هشت ساعت كپسول بخور به دكتر بگویم آقای دكتر چون راز این كپسول را نمی‌فهمم نمی‌خورم می‌گوید برو بمیر مگر می‌شود كه به مرجع تقلید گفت آقا من به فتوای شما عمل نمی‌كنم مگر اینكه روح كار را بفهمم دكتر ده سال درس خوانده ما راز آنرا نمی‌فهمیم آنوقت چطور مرجع تقلیدی كه هفتاد سال درس خوانده راز آنرا بفهمی ولی آن مقداری كه می‌فهمیم مسئول هستیم شما اگر دیدی یك ورق قرآن است حرام است كه پایت را روی آن بگذاری گرچه نفهمی معنایش چی است ولی همینكه فهمیدی قرآن است همین مقدار فهم مسئول هستی نباید پایت را روی آن بگذاری دست بی وضو روی آن نگذار ما به مقداری كه مسئول هستیم باید بفهمیم.)

حسین جان حق تلاوت. . . صرف اینكه آدم قرآن حفظ كند ولی حق تلاوت چیز دیگری است حق تلاوت تجوید نیست تجوید خوب است اما حق تلاوت نیست قرائت خوب است اما حق تلاوت نیست.

تعبّد امام حسین(علیه السلام) به احكام دین

پایبندی به احكام،

11- تعبد نسبت به حلال و حرام:

امام حسین. . . الله اكبر زیادی گوش بدهید یك چیزی یادم آمد زیادی گوش بدهید زیادی زیادی. . . امام حسین وقتی وارد كربلا شد پرسید این زمین‌ها مال كی است، صاحبش را آوردند زمین‌ها را خرید گفت حاضرم تكه تكه بشوم اما توی زمین مردم نباید باشم، یك چیز دیگر این هم الان یادم آمد، بلد بودم ولی حالا یادم آمد صبح عاشورا یا شب عاشورا بود امام حسین یارانش را جمع كرد و فرمود فردا شهید می‌شویم هر كدام به مردم بدهكار هستید بروید راضی نیستم كه شهید شوید بروید قرض مردم را بدهید نمی‌شود كه مال مردم توی شكم‌تان باشد حق مردم را ندهید بیائید.

آفات مراسم عزاداری در محرّم:

ما می‌خواهیم برویم روضه ماشین را هر جا شد پارك می‌كنیم بابا راه بندان كردی شما وقتی عزاداریت ارزش دارد آن كسی كه پشت فرمان است ممكن است دل درد دارد ممكن است زن زائو است ممكن است هواپیما و فرودگاه می‌خواهد برود ممكن است بچه‌اش را می‌خواهد بگذارد مدرسه ممكن است خبرش داده‌اند كه اتاقت سوخته آخر یك كسی ممكن است توی ماشین مشكل داشته باشد تو وسط خیابان را گرفته‌ای همینطور یواش یواش داری می‌روی آقا جان از كنار خیابان برو عزاداری كن عزاداریتان را با گناه قاطی نكنید چون آن كسی كه پشت فرمان است هم دلش شور است هم عصبانی است و هم بخاطر امام حسین حیا می‌كند فحش بدهد توی رودربایستی این هم اذیت است فكر نكنید اذیت فقط شلاق است آدمی هم كه كسی را در محصور قرار بدهد اذیت است بگذارید من قرآن بخوانم الله اكبر چقدر دین ما قشنگ است واقعاً قشنگ است می‌رفتند خانه پیغمبر ناهار دیگر بیرون نمی‌رفتند می‌نشستند گپ می‌زدند پیغمبر هی دلش شور می‌زد بابا شما آمده‌اید ناهار بلند شوید بروید نمی‌رفتند آیه نازل شد «فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِینَ لِحَدِیثٍ» الأحزاب/53 ناهارتان را كه خوردید بلند شوید بروید ننشینید حدیث بشنوید چانه‌تان گرم شده بابا الان سه بعدظهر است شما باید یك بعداز ظهر خانه ما باشید الان چه می‌كنی بعد می‌گوید «إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ یُؤْذِی النَّبِیَّ» این پیغمبر را اذیت می‌كنید پس اذیت فقط شلاق نیست گاهی هم فشارهای روحی اذیت است گرفتید چه می‌گویم؟ قرآن به فشار روحی هم كلمه اذیت بكار برده پس اذیت دو تا است اذیت جسمی آدم یك نیشگون بگیرد اذیت روحی. . . توی روضه وارد می‌شود بچه را بلند می‌كند یك نفر دیگر را می‌نشاند سر جایش چرا بچه را بلند كردی؟ حالا گیرم این آقا استاد دانشگاه گیرم رئیس جمهور اگر یك آیت الله یا رئیس جمهور یا تاجری وارد شد شما باید بچه را از سر جایش بلند كنی؟ هر كس بچه را بلند كند سر جایش بنشیند جایش دزدی است نماز هم بخواند نمازش باطل است نمی‌شود كسی را بلند كرد ما راحت می‌گوئیم خانم‌ها بروید بالا آقا جان! مردها بروند بالا اگر باید رحمی بشود باید به زنها رحم كرد ما همه جلساتمان مردها پائین هستند زنها بالا. . . ما یك اذیت‌های این رقمی می‌كنیم ما باید بگوئیم خدایا عبادتهایمان را ببخش گناهایمان را پیش كش‌مان. یك كسی بازار كه می‌رفت وقتی می‌خواست مغازه باز كند می‌گفت خدایا تو شر مردم را از سرمان كم كن با شریك كنار می‌آئیم یعنی واقعش این است كه گاهی عبادتهای ما مملو از. . . تعبد یعنی در عزاداری. . .

دلیل تعبد را هم بخوانم، (قد حللت حلال الله و حرمت حرام الله) حسین جان! حلال خدا را حلال كردی حرام خدا را حرام كردی غذای هیئت مال همه است احدی حق ندارد بخاطر اینكه آشپز است یا بخاطر اینكه رئیس هیئت است یك خورده چرب‌تر به او بدهند بنده آقای قرائتی مشهور. . . آقای قرائتی است؟ بدهید، یك دیگ پلو بدهید بگذاریم پشت ماشین‌اش، من با یك آدم غیر مشهور فرقی نمی‌كنم اصلاً حرام است غذای هیئت مال هیئت است شما حق ندارید بیش از یك پرس بدهید به كسی دیگر بله اگر روضه شخصی بود آنرا باید حلالیت طلبید ولی عمومی را مشكل داریم.

ما همینطور توی عزاداریها انگار ملك پدرمان است این آشپز است این خودی است. . . حتی بانی حق ندارد اضافه بگیرد شما اگر دو تا گوسفند دادی برای هیئت می‌توانی بگوئی آقا من در هیئت دو تا گوسفند دادم پس یك خورده غذا بدهید به ایشان شما چكاره‌ای؟ تا گوسفند را نخریدی مالك هستی وقتی سر گوسفند را بریدی و تحویل هیئت دادی تو با دیگران فرق نمی‌كنی بانی مسجد وقتی مسجد را وقف كرد دیگر با بیگانه‌ها یكی می‌شود مگر اینكه بگوید حق تولیت دارم.

12- قوت قلب:

این قوت قلب هم یك چیزی است از زیبائی‌ها است، البته قوت قلب با همان شهامت قابل ادغام هست حالا اینجا تفكیك شده است. امام حسین به ابوالفضل(علیهما السلام) فرمود(یا اخی والله لو لم یكن فی الدنیا مرجعٌ) به خدا قسم اگر در دنیا هیچ پناهگاهی نداشته باشم(و لا مأوی) اگر هیچ پناهگاه و مأوایی نداشته باشم به خدا قسم تنهای تنها بمانم با یزید بیعت نمی‌كنم.

پایداری و خستگی ناپذیری پیامبران در راه خدا

13- خستگی ناپذیر:

درباره خستگی ناپذیر داریم كه می‌فرماید حسین جان(اشهد انك) گواهی می‌دهم كه تو چنین و چنان هستی تا می‌رسد(و قمت بحقه) به حق خدا قیام كردی(غیرواهن و لا موهن) قیام كردی یعنی نه شل شدی و نه دیگران را شل كردی یعنی یك ذره عقب نشینی نكردی قرآن تعریف می‌كند «وَكَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ كَثِیرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا» آل عمران/146 انبیائی بودند كه یارانی داشتند می‌جنگیدند و ضعیف نمی‌شدند كلمات همین است می‌ترسم پس و پیش بگویم می‌گویند وهن است یعنی شل شده است(ما ضعفوا) ضعف است(ما استكانوا) یعنی اینها نه شل شدند نه ضعیف شدند نه خسته شدند.

برخورد بزرگوارانه امام حسین(علیه السلام) با دشمن

14- سعـــﺔ صدر:

یعنی روح بزرگ، چه روحی، به حر فرمود(یتوب الله علیك و یغفر الله علیك) حر كه آمد توبه كند گفت توبه‌ات قبول است من به تو دعا می‌كنم. امام حسین قبل از حر رسید به كربلا یعنی نزدیك كربلا فرمود همه مشك‌ها و ظرفها را آب كنید همه را آب كردند بعد حر با هزار نفر رسید گفت حر با هزار نفر آمده است كه ما را بكشد فعلاً تشنه‌شان است آب به آنها بدهید به لشگر حر آب داد یكی از اینها گفت آقا اینها آمده‌اند ما را بكشند فرمود بابا تشنه‌شان است به آنها آب بدهید بعد یكی یك مشكی گرفته بود توی دهان یكی از افراد لشگر یزید این آب را درست نمی‌توانست درست بخورد آب اینطرف و آنطرف دهانش می‌ریخت امام فرمود چرا به او بد آب می‌دهی بگذار آب به دلش بچسپد مشك را به من بده امام حسین مشك را گرفت به این آقایی كه آمده بود او را بكشد گفت این رقمی آب بده مشك را زیر گرفت حر می‌گوید كه آتش گرفتم دیدم امام حسین از قبل آب ذخیره كرده حالا هم كه این آقا بد آب دهان لشگر من می‌گذارد خود امام مشك را می‌گیرد در مشك را تنگ می‌كند كه این آقایی كه آب می‌خورد به دلش بچسپد خیلی اینها مهم است اینها را توی كتابهای روانشناسی و جامعه شناسی نه توی حوزه است نه توی دانشگاه این چیز دیگری است شبیه اینرا راجع به امام رضا(علیه السلام) هم داریم آن شبی كه به امام زهر دادند فرمود كه به برده هایم بگوئید كه با هم غذا بخوریم برده‌ها هم نشستند و غذا خوردند خوب نمی‌دانستند كه آقا چرا این جوری شده خیلی به طور طبیعی نشستند و غذا خوردند به طور طبیعی یكی یكی هم رفتند همینطور خیلی شل رفتند تا آخرین نفر كه رفت بیرون امام فرمود در را ببند افتاد روی زمین غلتید و غلتید گفتند چه شد؟ امام فرمود سوختم، گفتند كی؟ فرمود خیلی وقت است كه دارم می‌سوزم منتهی گفتم اگر بگویم سوختم این برده‌ها غذا به دلشان نمی‌چسپد من برای اینكه غذا به دل اینها بچسپد سوختم ولی اظهار نكردم مسئله مهمی است.

15- پاسداری از دین :

داریم(و عن الشریع محامیا) زیبائی‌های كربلا، پاسداری از دین، من آمده‌ام كربلا كه حمایت كنم. . . همان شعری كه ابوالفضل فرمود به خدا قسم دست راستم را قطع كنند دست از دینم بر نمی‌دارم(إنی احامی ابداً عن دینی) به خدا قسم از حسین دست بر نمی‌دارم به خدا قسم از دین دست بر نمی‌دارم بالاخره حوادثی پیش می‌آید یكوقت انسان ضربه هم می‌بیند ولی نباید از مكتب‌اش دست بردارد

زینب كبری كه به نمایندگان یزید سخن‌اش این بود(ما رأیت إلا جمیلا) من چیزی نمی‌بینم جز زیبائی هر چه می‌بینم زیبائی می‌بینم این یعنی چه؟ زیبائی‌هایی كه در لشگر امام حسین(علیه السلام) بود در مقابل زشتی‌ها و ننگ‌ها و جنایت‌هایی كه در لشگر یزید بود جنایت‌های یزید را می‌دانید به بچه آب نمی‌دهند دوازده هزار نامه می‌فرستند كه بیا، در تاریخ مهمانی، مهمانی كه دوازده هزار نامه دعوت داشته باشد جز امام حسین(علیه السلام) نیست در تاریخ مهمانی، مهمانی كه بین دو تا نهر آب تشنه شهید بشود نیست در تاریخ مهمانی كسی مهمان و بچه شیر خوارش را روی دستش بكشد روبروی چشم بابا در تاریخ مهمانی سابقه ندارد اصلاً چیزهای كربلا با هیچ چیز قابل قیاس نیست.

16- جوانمردی و غیرت در كربلا

جوانمردی و غیرت، این جمله معروف است كه شك كردند امام حسین(علیه السلام) هنوز زنده است یا شهید شد گفتند حمله كنید به خیمه ایشان دریای غیرت است اگرحتی یك نفس. . .یك سوال ایدئولوژی، آخرین سخن امام چه بود؟ دفاع از ناموس، نهی از منكر، دفاع از مظلوم، بعد می‌گوید(إن لم یكن لكم دین فكونوا احراراً فی دنیاكم) این خیلی مهم است یعنی اگر می‌خواهی امر به معروف و نهی از منكر كنی لازم نیست كه بگویی تو كه مسلمان نیستی ایرانی كه هستی خدا را دوست نداری خودت را كه دوست داری وطن را كه دوست داری یعنی برای جلوگیری از فساد لازم نیست كه از قلاب ایمان استفاده كنید از هر قلابی می‌توانید استفاده كنید مثلاً كسی فحش می‌دهد بگویی فحش حرام است می‌گوید برو بابا آقا شیخ حرام حرام در آورده‌ای، بگوئیم آقا تو دانشمند هستی تو تحصیلكرده هستی این حرف قشنگ آدم تحصیلكرده نیست اگر می‌دانی كه كلمــﺔ تحصیل را مطرح كنی فحش نمی‌دهد اینجا نگو تو مگر مومن نیستی اینجا شرعاً حرام است از مدرك بگو، بگو تو كه فوق لیسانس هستی فوق لیسانس كه نباید این حرف را بزند امام حسین(علیه السلام) به ما یاد داد جلوی فساد را بگیرید حتی اگر از اهرم دین استفاده نشد از هر چی شد استفاده كن. جامعــﺔ ما باید جامـــعـﺔ سالم باشد هر چی شد از راه دین و هر چی هم شد از راه علم هر چی شد از راه عقل و هر چی شد از راه عاطفه.

16- برخورد‌های عاطفی و انسانی قرآن با مردم

قرآن گاهی وقتها برای اینكه پول مردم را در بیاورد یعنی به مردم بگوید كه كمك كن گاهی می‌گوید بابا جهنم پول نمی‌دهی «فَتُكْوَى بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ» التوبة/35 فلز داغ را داغ می‌كنند می‌گذارند به پیشانی‌ات و می‌گویند «هَذَا مَا كَنَزْتُمْ» التوبة/35 این همان پولهایی بود كه قایم كرده بودی گاهی افراد را از جهنم می‌ترساند.

گاهی افراد را تشویق می‌كند می‌گوید اگر پول بدهی مثل دانه‌ای است كه می‌كاری هفت تاخوشه می‌دهد و هر خوشه صد تا دانه می‌شود هفتصد گاهی می‌گوید بابا گیرم قیامت را قبول نداری تشویق هم نمی‌خواهد تو آدم كه هستی «یَتِیمًا ذَا مَقْرَبَةٍ» البلد/15 یتیم فامیل تو است «مِسْكِینًا ذَا مَتْرَبَةٍ» البلد/16 بابا روی خاك نشسته است تو دو تا قالی روی هم انداخته‌ای او روی خاك نشسته است تو چند تا چمدان لباس زیادی داری او دارد می‌لرزد بحث ایمان نیست یعنی خداوند برای اینكه به فقرا كمك كنیم حتی از مسائل روانی استفاده می‌كند می‌گوید از اینهایی كه زكات می‌گیری «وَصَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ» التوبة/103 وقتی پیغمبر به آنها دعا می‌كند دعای پیغمبر برای كسی كه پول داده و زكات داده است آرام بخش است اگر با تشكر تلفنی این شارژ می‌شود او را شارژ كن خلاصه باید كار خیر بشود.

از طریق دین شد چه بهتر اگر نشد از طریق علم. . . یكوقت می‌گوئیم سیگار حرام است مثل اینكه بعضی از مراجع هم فرموده‌اند كسی كه سیگاری نیست با دود خودش را سیگاری می‌كند به بقیه ظلم می‌كنی به خودت ظلم می‌كنی هوا را آلوده می‌كنی كه چی؟ یكوقت می‌گویی آقا ما كاری به حلال و حرامی آن نداریم، این آهنگ حلال است؟ ما كاری به حلالی و حرامی آن نداریم من مخ‌ام را در اختیار این خواننده نمی‌گذارم چون مخ من حیف است اگر با مخ‌ام فكر كنم بهتر از این خواننده می‌توانم مسائل را درك كنم من یك دانشجو هستم من یك دبیرستانی هستم من بهتر می‌توانم فكر كنم چرا مخ‌ام را در اختیار این خواننده قرار دهم مگر همه حلالها را باید ما انجام بدهیم پس ببینید گاهی می‌گوئیم آهنگ حرام است گاهی می‌گوئیم تو حیف هستی گاهی می‌گوئیم بده خدا به تو می‌دهد گاهی می‌گوئیم بابا بده فامیل تو است روی خاك نشسته است از همه امكانات برای رشد خوبی‌ها ما باید استفاده كنیم. امام حسین(علیه السلام) فرمود شما حر باشید یعنی مرد باشد. . . .

18- قیام امام حسین(علیه السلام) برای اصلاحات

مسئله اصلاح گری، ببینیم اصلاح گر، كیست؟ بعضی‌ها گفتند ما خواهان اصلاحات هستیم امام حسین(علیه السلام) فرمود من اصلاح طلب هستم، طرفدار اصلاحات، فرمود(خرجت) من از مدینه آمدم كربلا برای چی؟ (لطلب الاصلاح) من می‌خواستم اصلاح كنم برای طلب اصلاح، چی را می‌خواستی اصلاح كنی؟ (فی امت جدی) اصلاحات. . . رهبر خط اصلاحات باید امام حسین. . . امام حسین چه كرد اگر خط ما به خط امام حسین(علیه السلام) می‌خورد ما هم طرفدار اصلاحات هستیم اما اگر كلمــﺔ اصلاحات را گفتیم اما كار دیگری كردیم این خودش یك نفاق است كه آدم بگوید بیا تو را ببوسم بعد گاز بگیرد بگوید بیا مهمانی بعد به او سم بدهد لفظ، لفظ حسینی باشد عمل عمل. . . هنوز یك كلمه پیدا نكرده‌ام كه یك حرف نو داشته باشد هر كه هر حرف زیبائی دارد ما بهتر آنرا در قرآن داریم مثلاً سخن از سازندگی می‌شود سازندگی كار خوبی است اما قهرمان سازندگی ذوالقرنین است سدی ساخت كه چند قرن میخ توی آن فرو نرفت.

19- استفاده از ابزار مشروع و قانونی

شخصی حرف هرزه‌ای به امام حسین(علیه السلام) زد، خدایا عذاب او را زیاد كن، یك جسارت كرد یكی از یاران امام سوخت نزدیك حضرت رفت و گفت آقا بزنم توی دهانش تیر اندازی كنم حضرت فرمود بنشین و تیر اندازی نكن(لا ترمی فإنی اكره عن ابدئه بالقتال) بحار ج5ص5 من نمی‌خواهم كه به من بگویند اولین تیر انداز حسینی‌ها هستند بگذارید اگر آنها تیر اندازی كردند ما جنبـــﺔ دفاعی داشته باشیم نه جنبــــه تهاجمی.

20- بی رغبتی و زهد در دنیا:

سادگی و زهد، در زیارت نامه می‌خوانیم(كنت زاهداً فی الدنیا) حسین جان! در دنیا زاهد بودی(و همتك عن زینتها مصروفه) همت تو از زینت دنیا منصرف شد البته آدم یك ذره یك ذره اینطور می‌شود مثلاً من فكر می‌كنم كه اگر با پیكان بروم این توهین به من است فكر می‌كنیم فكر می‌كنیم همه‌اش خیال است.

21- كسب آگاهی و اطلاعات سیاسی

یكی از زیبائی‌های كربلا جنگ یك جنگی بود كه. . . كسب اطلاعات، آگاهی به امور سیاسی و اطلاعاتی، این هم یكی از زیبائی‌های كربلا بود چون امام حسین(علیه السلام) به محمد حنفیه برادرش گفت تو كربلا نیا و مدینه باش(علیك أن تقیم بالمدینه) لازم است تو در مدینه بمانی(فتكون لی عیناً علیهم و لا تخفی عنك شی من امور) تو چشم من باش وهیچی از امور مدینه از من مخفی. . . یعنی لحظه به لحظه كارهایم را. . . ما در اسلام سه رقم اطلاعاتی داریم اطلاعاتی داریم اطلاعات عمومی و مردمی اطلاعات با ابلاغ اطلاعات ویژه، اطلاعات عمومی، در نهج البلاغه داریم كه حضرت امیر(علیه السلام) به استاندارش می‌گوید(بلغنی) یعنی به من گزارش داده‌اند كه تو همچین كاری كرده‌ای، (بلغنی) یعنی اطلاعات مردمی، یعنی همه مردم اطلاعاتی باشند اگر یك خانمی دید كه شوهرش هروئین رد و بدل می‌كند این را اطلاع بدهد به مواد مخدر نگوید این شوهر من است نانش قطع می‌شود بابا تو می‌روی نان خودت را قطع كنی جوانهای مردم نابود می‌شوند همه ما باید نسبت به مسائل عمومی اطلاعات بدهیم به اهل آن. (وابعث العیون) یعنی یك چشم‌هایی را انتخاب كن كه بروند گزارش تهیه كنند یك اطلاعات ویژه داریم نهج البلاغه داریم(عینی بالمغرب) یعنی چشمی كه در مغرب دارم یعنی یك بازرس ویژه، عیون جمع عین است یعنی هم بازرس حقوق بگیر داریم هم بازرس ویژه داریم هم بازرس مردمی. یعنی معنای حزب اللهی این نیست كه آدم دستش را هم بگذارد و از هیچی خبر نداشته باشد باید انسان هم ریز مسائل را بداند و هم. . . (آخر ببینید مسافرهای زمینی تپه‌ها واینها را می‌بینند مسافرهای هوایی توی هواپیما قله‌ها را می‌بینند دیگر از این جاده‌های فرعی غافل هستند آن كسی كه می‌خواهد عمیق باشد باید هم راههای فرعی و ریز را بلد باشد هم قله‌های. . . یعنی باید هم توجه به مسائل داخلی و خارجی داشته باشد. لذا داریم اگر مجرمی در یك كشوری جنایت كرد فرض كنید یك مسلمانی در اتریش جنایت كرد می‌فرماید كه در اتریش به او شلاق نزنید برای اینكه مردم نگاه می‌كنند می‌گویند این مسلمان یك كاری كرده چون آبروی كشور اسلامی می‌ریزد اینرا ببرید توی كشور اسلامی بزنید دستش را قطع بكنید اما بگذارید آبرویمان پیش بیگانه‌ها نرود دست دزد را باید قطع كرد حتی می‌گوید «وَلْیَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنْ الْمُؤْمِنِینَ» النور/2 در مواردی هم باید كه روبروی مردم شلاق زد ولی خودیها بفهمند بهتر از این است كه بیگانه‌ها بفهمند .

22-  شیوه برخورد ما با مشكلات :

تكمیل رسالت است، رسالت ما این است كه بیائیم عیب‌ها را برطرف كنیم توجیه حماقت است تضعیف جنایت است تكمیل رسالت است رسالت ما این است كه بیائیم با امر به معروف خوبی‌ها را تكمیل كنیم با نهی از منكر جلوی بدی‌ها را بگیریم تذكر بدهیم به افراد كه آقا این كار را بكنید این كار را نكنید.

23- بهره گیری از همه امكانات

یكی از زیبائی‌های كه امام داشت ضمن اینكه رفت كربلا و می‌دانست كه شهید می‌شود باید از این خون حداكثر استفاده را بكند، استفاده حد اكمل، بهترین بهره گیری، بعضی‌ها هستند امكانات دارند اما خوب بهره گیری نمی‌كنند امام حسین(علیه السلام) قبل از اینكه بیاید مكه و كربلا وقتی یزید به حكومت رسید به فرماندار مدینه گفت از امام حسین(علیه السلام) بیعت بگیر امام فهمید كه. . . در مسجد نشسته بود گفتند آقا دارالعماره شما را احضار كرده است باید بیائید امام فهمید كه معاویه مرده و یزید به حكومت رسیده است به فرماندارش گفته بیعت بگیر بعد گفته بود فرماندار اگر امام بیعت نمی‌دهد توی خانه او را ترور كن بكش امام فرمود(فدعا بجماعه) یك جماعتی را دعوت كرد از یارانش(من اهل بیته و موالیه) از دوستان و فامیل هایش دعوت كرد(و كان ثلاثین رجلا) اینها سی نفر بودند گفت شما سی نفر(و امرهم بحمل السلاح) فرمود شما اسلحه بردارید من می‌روم دارالعماره(فاجلسوا الباب) شما پشت دیوار بنشینید و كمین بگیرید(فان سمعتم صوتی قد علی) اگر صوت من را شنیدید، اگر دیدید كه نعره كشیدم(فادخلوا علی لتمنع علی) از دیوار بپرید تو كه جلوی كشتن من را. . . امام حسین(علیه السلام) حرفی ندارد كه كشته بشود اما نمی‌خواهد توی اتاقی كشته بشود كه هیچ خبری. . . گفت بگذار بروم مكه دو سه ماه مكه ماند تا حاجی‌ها آمدند سخنرانی كرد صد و بیست و پنج روز در مكه سخنرانی كرد اصلاً نگفته رفت مردم دیدند كه امام نیست چی شده؟ دیروز دالعماره امام را احضار كرده از دیشب تا حالا نیست.

حاجی‌ها كه آمدند باز ایشان رفت تا باز موج بیندازد وقتی هم رفت از وسط جمعیت رفت روز هم رفت سوار هم شد رفت كاروان هم راه انداخت اینها همه‌اش فرمول دارد اگر امام تنهایی می‌رفت كسی نمی‌فهمید می‌گفتند آقا كجا داری می‌روی ما از دنیا آمده‌ایم مكه شب عید قربان همه حاجی‌ها دارند می‌آیند تو چرا می‌روی؟ مخصوصاً روز رفت تا ببینند از وسط جمعیت رفت تا بپرسند كاروان راه انداخت تا بفهمند دارد هجرت می‌كند وإلا اگر خودش تنهایی سوار اسب می‌شد كسی نمی‌فهمید بعد هم تا می‌گفتند آقا كجا می‌روی می‌ایستاد و سخنرانی می‌كرد می‌گفت نمی‌دانید كه چه خبر است؟ یزید به حكومت رسیده می‌خواهند از من بیعت بگیرند من پناهنده شده‌ام به مكه می‌خواهم در مكه به خانه من بریزند حریم مكه شكسته می‌شود من از مكه می‌روم كربلا سلام من را به فامیل هایت برسان بعد از حج بگو حكومت یزید قانونی نیست و حسین(علیه السلام) رفت كربلا یعنی این كپسول خالی‌ها كه آمده بوند مكه این حاجی‌ها، تمام این كپسول خالی‌ها در مكه پر از گاز شدند همه اطلاعات را گرفتند هر حاجی وقتی برگشت بعنوان یك خبر تازه. . . خبر تازه این بود كه شب عید قربان كه همه حاجی‌ها جمع شدند امام حسین(علیه السلام) رفت بعنوان خبر تازه موج انداخت بناست كه. . . ما گاهی وقتها برای مقابله با فساد از هر امكاناتی باید استفاده كنیم بهترین استفاده را هم بكنیم.

(آقا یك سوال، بنده الان تنهایی حریف شما می‌شوم یا نه؟ نه، چون من یك نفر هستم شما یك جمعیت هستید اما من می‌توانم عمامه‌ام را بردارم با سر برهنه بروم توی خیابان بگویند آقای قرائتی عمامه‌ات كو؟ والله مردم فلان منطقه بردند می‌گویند‌ای خدا لعنت‌شان كند یعنی من می‌توانم با برداشتن عمامه تمام در و دیوار را علیه شما بشورانم این خیلی مهم است) امام حسین(علیه السلام) وقتی می‌خواست برود با خودش خبرنگار برد هم خبرنگار زن برد زینب كبری(علیها السلام) هم خبرنگار مرد برد امام سجاد(علیه السلام) چهل پنجاه تا ضبط صوت برد كوچولو‌ها همه ضبط صوت بودند آمدند با چشم هایشان فیلم برداری كردند با گوش هایشان نوار گرفتند هر بچه كوچولویی می‌آمد می‌گفتند آقا زاده تو هم كربلا بودی؟ آنچه را دیده بود و شنیده بود نقل می‌كرد و مردم زار زار گریه می‌كردند امام حسین(علیه السلام) علی اصغر را با خودش برد علی اصغر كوچولو است ولی یك امضای كوچولو به یك ورق بزرگ ارزش می‌دهد علی اصغر به كربلا ارزش سندی داد اگر علی اصغر نبود می‌گفتند بابا دو گروه می‌خواستند حكومت كنند جنگ شد یكی یكی را كشت الان می‌گویند علی اصغر چه گناهی كرده بود؟ این سند خیلی مهم است بهترین استفاده را امام حسین(علیه السلام) برد بهترین بهره گیری را كرد.

(حالا چون. . . یك چیزی هم از ارتش و قوای مسلح بگویم در قوای مسلح می‌گویند قوایی ارزش دارد آن لشگری ارزش دارد كه آخرین فشنگ را بكار ببرد اگر یك سربازی هنوز فشنگ دارد و شكست خورد می‌گویند بی عرضه تو باید آخرین فشنگ را سربازی را می‌گویند آفرین كه تا آخرین نفس دفاع كند باز اگر هنوز نفس دارد و شكست خورد می‌گویند تا آخرین نفس دفاع نكردی ارتشی ارزش دارد كه سپاهی ارزش دارد كه آخرین نفر باشد یعنی آخرین فشنگ آخرین نفر و آخرین نفس امام حسین(علیه السلام) سه تا آخرین را داشت آخرین نفر علی اصغر آخرین نفس در گودی قتلگاه فرمود به زن و بچه‌ام كاری نداشته باشید و اما آخرین فشنگ، یكی از یزیدیها سر یكی از یاران امام حسین(علیه السلام) را برید برای اینكه دل مادرش را بسوزاند كلـــﺔ این شهید را انداخت جلوی مادرش حالا یك مادر بچــﺔ شهیدش را سرش را اندختند توی دامنش چه حالی پیدا می‌كند؟ مادر هم نگاهی كرد و گفت چیزی كه در راه خدا دادیم پس نمی‌گیریم سنگ كه ندارم از كلــﺔ تو بجای سنگ استفاده می‌كنم كلــﺔ بچه‌اش را گرفت زد به آن سرباز یعنی حتی از سر بچه‌اش. . .)

كربلا خیلی زیبائی دارد خوب حرفها كه تمام نشد این جمله را هم بگویم استادی ارزش دارد كه از جرقه‌ها جریان درست كند امام حسین(علیه السلام) نفرمود من بیعت نمی‌كنم، می‌گفتیم خیلی خوب آن حسین(علیه السلام) است و پسر زهرا(علیها السلام) البته نباید بیعت كند اما فرمود(مثلی لا یبایع مثله) هر كس مثل من است رنگ من را دارد فكر من را دارد خون من توی بدنش است اعتقاد من را دارد هر كس مثل من است نباید با مثل یزید بیعت كند این جرقه بود یعنی امام حسین(علیه السلام) خودش یك جرقه و یك حادثــﺔ فرد به فرد بود اما از حادثـــﺔ فرد به فرد یك قانون درست كرد گفت فكر نكنید كه من هستم و او در طول تاریخ هر كسی فكر حسینی داشته باشد نباید بیعت كند با كسی كه فكر یزیدی دارد فرمود مثل من با مثل یزید خیلی قشنگ است كه آدم بتواند از جرقه‌ها جریان درست كند یعنی از یك حادثــه. . . (قرآن هم همینطور است‌ شان نزول كه می‌گویند یعنی حادثه‌ای پیش آمده است امام علی(علیه السلام) می‌خواست برود دید دو نفر دارند به هم فخر می‌فروشند یكی می‌گوید زنده باد من كه كلید دار كعبه هستم دیگری می‌گوید زنده باد من مسئول آبرسانی هستم حضرت فرمود كلید داری و مسئول آب خیلی مهم نیست من بیشتر از شما هم توی جبهه بوده‌ام هم ایمانم قبل از شما بوده به اینها برخورد كه جوانی بنام علی آمده سراغ دو تا پیرمرد می‌گوید من از شما بهترم رفتند نزد پیغمبر حضرت فرمود (أجعلتم سقایــه الحاج و اماره المسجد الحرام كمن آمن بالله) یعنی شما كلید داری كعبه و آبرسانی را كنار ایمان می‌گذارید مقام ایمان از همه چیز. . . این جرقه بود تبدیل به یك جریان شد یعنی هیچ مسئله‌ای را كنار ایمان نگذارید دو تا خواستگار می‌آید برای دخترت یكی خانه و ماشین و تلفن دارد اما نماز نمی‌خواند گاهی هم می‌خواند نسبت به دین‌اش شل است یك كسی خانه و ماشین و تلفن ندارد اما دین او سالم است هیچ چیز را پهلوی دین نگذارید در انتخاب شوهر در انتخاب عروس در انتخاب شغل، یك شغل درآمد دارد اما توی آن دین فروشی است یك شغل درآمد آن كم است اما ایمان شما ثابت است این…) یا مثلاً می‌گوئیم ابوالفضل آب را آورد تا رفت بخورد یاد تشنگی بچه‌ها افتاد آب را نخورد این یعنی چه؟ یعنی شما هم تا یك امكاناتی داری یاد محرومین بیفت یك خورده از امكاناتت كم كن حالا نمی‌گوئیم آب را نخور او ابولفضل بود كه آب را نخورد باقی مردم را می‌گوید(الاّ من اغترف غرفه بیده) حالا یك مشت یا دو مشت خوردید طوری نیست اما به فكر فقرا باشید.

خدایا ما را هم مثل امام حسین(علیه السلام) یعنی از فكرش از ایمانش از مناجاتش از اخلاص‌اش هر چه كه به امام حسین (علیه السلام) دادی. . . سی تا تیر به او زدند نمازش را خواند نه تنها نماز بلكه با مستحبات خواند آخر نماز اول وقت و نماز جماعت مستحب است اذان مستحب است نماز را با مستحبات خواند خیلی آدم خیلی خجالت می‌كشد سی تا تیر. . . نماز امام دو ركعت بود شكسته بود چون دوم آمد دهم شهید شد بخاطر هشت روز نمازش شكسته است نماز شكسته را من شمردم دو تا حمد دارد دو هفت تا چهارده تا دو تا هم قل هو الله دو پنج تا ده تا و چهارده تا بیست و پنج تا دو تا ركوع بیست و شش تا چهار تا سجده سی تا تشهد سی و پنج تا یعنی با سی و پنج چهل تا كلمه سی تا تیر یعنی تقریباً هر یك كلمه یك تیر خیلی مهم است كه آدم اینقدر از نماز حمایت كند ما سر یك چیزی نماز را عقب می‌اندازیم نماز را نمی‌خوانیم.

ده‌ها و صدها زیبائی در كربلاست كه این زیبائی‌ها می‌تواند تابلو باشد. این پرچم‌ها و علامتهایی كه می‌برند توی خیابانها ایام سوگواری‌، ای كاش بجای پر طاووس و پر مرغابی و آهن به جای این جمادات و حیواناتی كه بی خاصیت است لاأقل كلمات امام حسین را می‌نوشتند كه به دنیا بگویند آقا علت اینكه ما عزاداری می‌كنیم این است كه امام حسین یك همچین فكر و عملی داشت و همچین حرفی داشت یعنی اگر حرفهای امام حسین حتی اگر روی پایــه ستونی هم نوشته بشود ستون را توی خیابان حمل كند توجیه دارد كه این چی است تو حمل می‌كنی می‌گوئیم امام حسین ما همچین حرفی زد.

كربلا نمایشگاه تمام كمالات از طرف اهل بیت، از طرف امام(علیه السلام)

24- اقدام برای اصلاح تا آخرین نفس :

امر به معروف تا آخرین نفس، ما امر به معروف می‌كنیم ولی یكبار كه گفتیم گوش نداد می‌گوئیم ول كن بابا به من چه، مثلاً یكبار می‌گوئیم داداش سیگار نكش دیگر بعد رهایش می‌كنیم بلند شو نمازت را بخوان نمی‌خواند می‌گوئیم ول كن خسته شدیم ما با یكی دو بار خسته می‌شویم ببینید، پدر تا كی بچه‌اش را می‌برد دكتر؟ آنقدر می‌برد تا بچه خوب شود هیچ پدر و مادری نمی‌گوید من یك قرص به او دادم خوب نشد بگذار بمیرد شما اگر یك جایی گیر كنی یك بار داد نمی‌زنی اینقدر داد می‌زنی تا یك راه نجاتی پیدا كنی قندی را كه می‌خواهند بشكنند اگر یكبار قندشكن را زدند قند نشكست نمی‌گویند قند را توی كوچه بیندازیم اگر میوه درختی را دیدی كه نرسیده شاخه‌اش را نمی‌شكنی آنقدر صبر می‌كنیم تا برسد آنقدر قند را می‌زنیم تا قند بشكند آنقدر تبر می‌زنیم تا چوب بشكند آنقدر به دكتر مراجعه می‌كنیم تا مریض خوب بشود اگر بیماری داری و نسخه‌ای دست طرف بود دو تا داروخانه بسته بود برنمی گردی بگویی من رفتم هفت هشت تا داروخانه بسته بود شما بهتر است كه دیگر بمیری حتی از شهرستانها هم باشد تاكسی تلفنی كرایه می‌كنی خودت را به آب و آتش می‌زنی از شهر دیگر از بیمارستان دیگر پزشكی دیگر. . . اینطور نیست كه بگویی آقا من گفتم گوش نداد تا آخرین نفس. . . كربلا همه چیزهایش آخرین بود آخرین نفس .

حرفی كه می‌زنم روایتی است كه در بحار است در زیارت امام حسین داریم(و تنكر المنكر) تو جلوی منكر را گرفتی(بقلبك و لسانك علی حسب طاقتك و امكانك) الان امكانات زیاد است ولی مطالعه نیست كتابخانه زیاد است ولی آیا مثلاً طلبه‌های امروز ما. . . حالا اول از خودم بگویم كه نگویند قرائتی به ما حرف می‌زند مثلاً الان طلبه‌های امروز ما بیشتر باسواد هستند یا طلبه‌های قدیم؟ علمای امروز باسواد هستند یا علمای قدیم؟ الان همه علمای امروز سر سفره كتابهای قدیم‌ها می‌نشینند؟ یعنی با چراغ پی سوز صدو ده جلد كتاب بحار مجلسی نوشت كه بنده پای پرژكتور حال مطالعه‌ی ده جلد آنرا ندارم با الاغ صلــه رحم می‌كردند كه حالا همه فامیل ماشین دارند با هم قهر هستند همه توی جیب‌شان تلفن همراه است وسیله‌ی ارتباط هست اما خودشان ارتباطی با هم ندارند وسیله‌اش هست خودش. . . مهر بزرگ است نماز نمی‌خواند، مسجد بزرگ است نماز خوان نیست، كتابخانه هست مطالعه نیست، امكانات حرف اول را نمی‌زند حرف اول را جوهر آدم می‌زند. جوهر مثل چاهی است كه خودش آب داشته باشد اگر چاه خودش آب داشته باشد منطقه را آب می‌دهد اما اگر چاه خشك باشد هی با لوله آب توی آن بریزند فایده‌ای ندارد خود طرف باید جوهر داشته باشد آدم اگر سخاوت داشته باشد روی موكت افطاری می‌دهد سخاوت نداشته باشد همه‌ی اتاق هایش قالی ابریشم است سال می‌آید و می‌رود یك گرسنه روی آن سیر نمی‌شود جوهر سخاوت غیر از اتاق پذیرایی است.

25- توجه به مشكلات و سختی‌های گذشتگان

توجه به تاریخ، این یك ارزش است امام سجاد(علیه السلام) می‌فرماید توی راه كه می‌رفتیم كربلا(خرجنا مع الحسین) با حسین از مكه خواستیم بیائیم كربلا(فما نزل منزلاً) هر منزلی كه پیاده می‌شدیم برای استراحت(و لا ارتحل منه) و هر منزلی كه می‌خواستند از منطقه‌ای كوچ كنند چه آنوقتی كه می‌نشستند و چه آنوقتی كه می‌رفتند(ألا ذكر یحیی بن زكریا و قتله) در هر نشست و حركتی یاد حضرت زكریا می‌افتاد چون مردم سر حضرت یحیی را بریدند بخاطر اینكه زن فاحشه‌ای علاقمند شده بود این كشته بشود مثلاً می‌گفت بعضی از مردم به قدری نا اهل هستند كه برای رضای یك زن فاحشه سر پیغمبر را می‌برند آنوقت اینرا هی می‌گفت اینكه امام حسین در هر نشست و برخاستی می‌گفت می‌خواهد بگوید توجه به تاریخ یعنی‌ای كسانی كه با من هستید ممكن است برای رضای یزید بن معاویه سر من را هم ببرند یعنی تاریخ تكرار می‌شود.

قرآن به پیغمبر(صلی الله علیه و آله) می‌گوید «فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُوْلُوا الْعَزْمِ مِنْ الرُّسُلِ» الأحقاف/35 صبر كن، مشكل است؟ تمام انبیای قبل از تو هم حوصله كردند طوری نیست.

آنوقت قرآن خیلی از این حرفها زده است) می‌گوید «وَاذْكُرْ فِی الْكِتَابِ مَرْیَمَ» مریم/16 نگذار تاریخ مریم كهنه بشود «وَاذْكُرْ فِی الْكِتَابِ إِبْرَاهِیمَ» مریم/41 پیغمبر تاریخ ابراهیم را بگو تا الگوی مردها باشد تاریخ مریم را بگو تا الگوی زنها باشد چه سختی‌هایی كشیدند.

26- استفاده از تمثیل در سخن امام حسین(ع) :

مرحوم مطهری زمان شاه در یكی از استانها سخنرانی می‌كرد موضوع بحث‌اش این بود كه اگر كسی سی سالگی چهل سالگی پنجاه سالگی گناه كرد چرا قرآن می‌گوید «خَالِدِینَ فِیهَا» البقرة/162 تا ابد توی جهنم می‌سوزد، خوب اگر خدا عادل است ما ده سال كه گناه كرده‌ایم ده سال بسوزیم چرا ده سال گناه كرده‌ایم می‌فرماید جاودانه. . . ایشان یك بحث علمی داشت كه خلاصه‌اش این بود كه جزا اگر قراردادی باشد می‌شود چانه زد مثلاً می‌گویند آقا هر كس از چراغ قرمز رد شد فرض كنید كه ده هزار تومان بیائیم بگویئم آقا ده هزار تومان چیه و چیه چانه بزنیم ده هزار تومان را پنج هزار تومان كنیم چون قراردادی است چیزهای قراردادی را می‌شود چانه زد و پائین آورد اما چیزهایی كه طبیعی است شما دو لیتر هم گریه كنی فایده‌ای ندارد مثلاً شما خمیر شور داده‌ای به نانوا نانوا زده به تنور نان شور به تو می‌دهد حالا دو لیتر گریه كن اگر به اندازه اقیانوسها هم گریه كنی این خمیر شوری كه داده‌ای جز نان شور نیست زاویه قائمه است حالا همه اساتید ریاضی بنشینند پای زاویــه قائمه گریه كنند زمین حركت می‌كند حالا گالیله را آوردند گفتند غلط می‌كنی كه زمین حركت می‌كند بگو زمین حركت نمی‌كند گفت حركت نمی‌كند ولی تو حركت خودت را بكن چیزهای طبیعی با التماس و چانه تغییر نمی‌كند خلاصه ایشان بحث كرد كه جزا گاهی قراردادی است می‌شود بحث كرد گاهی طبیعی است و قابل چانه زدن نیست دندان شما سفید است حالا مادرت دو لیتر گریه كند كه من می‌خواهم دندان بچه‌ام قهوه‌ای باشد فایده‌ای ندارد آب جوش داغ است، بالاخره فرمایشات ایشان كه تمام شد من دیدم كه بعضی هنوز یك چیزی توی مخشان هست همه درست نفهمیدند با اینكه ایشان خیلی زحمت كشید من گفتم حضرت استاد اجازه می‌فرمائید من بیایم بغل شما یك ضرب المثل بزنم؟ مرحوم مطهری فرمود بیا بالا رفتیم بالای آن بلندی رفتم گفتم هر كس حرف استاد را فهمید الحمدلله رب العالمین هر كس حرف استاد را نفهمید چرا ما چند سال گناه می‌كنیم اما تا ابد می‌سوزیم؟ جواب، شما یك دقیقه با چاقو می‌زنی توی چشم‌ات تا ابد كور هستی گناه شما یك ثانیه كوری دائمی است. تمثیل خیلی خوب است.

عرض كنم به حضور شما كه صبح با یك كسی صحبت می‌كردیم كه. . . می‌گفت شما چرا روی خاك سجده می‌كنید، اشكالی دارد شیعه نماز خودش را بخواند سنی هم نماز خودش را بخواند كار به هم نداشته باشند وحدت شیعه و سنی یعنی وحدت در هدف دیگر حالا هر یك لباسی می‌خواهد بپوشد آزادش بگذارید اختیارش با خودش است دیدم این چانه می‌زند گفتم حالا كه چانه می‌زنی من یك مثال می‌زنم ببین شما اگر مریض شوی یك قرص‌ات را یك دكتر بگوید بخور یك قرصی را دو تا دكتر می‌گوید بخورد شما اگر مریض باشی از كدام قرص‌ها می‌خوری؟ با هم بگوئید، می‌گوئیم آن قرصی كه دو تا دكتر. . . ما اگر به خاك سجده كنیم دو تا دكتر می‌گویند نمازت درست است هم دكترهای شیعه هم دكترهای سنی اما اگر روی قالی نماز بخوانیم یك دكتر می‌گوید نماز تو درست است یك دكتر می‌گوید نمازت درست نیست حالا من روی سنگ سجده می‌كنم دلیل خیلی. . . اصحاب پیغمبر هم همینطور، بنابراین استفاده از مثل خیلی خوب است می‌گوید خدا عادل است می‌گوئیم بله، می‌گوید اگر خدا عادل است این زهر مار چه خاصیتی دارد؟ زهر مار سالی یك نفر را می‌كشد می‌گوئیم زهر مار در جای خودش خوب است قرآن یك آیه دارد می‌گوید خداوند در هستی نمره نوزده و نیم خلق نكرده است «الَّذِی أَحْسَنَ كُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ» السجدة/7 آنچه خدا آفریده نمره‌اش بیست است بنابراین نمی‌توانیم بگوئیم زنها ناقص هستند قرآن می‌گوید زنها هم جزو كل شی هستند مرد هم بیست است بچه هم بیست است همه چیزی نمره‌اش بیست بگویی، بگوید آقا زهر مار چه بیستی‌ای دارد می‌گویم زهر مار در جای خودش نمره‌اش بیست است مثل آب دهان كه در دهان نمره‌اش بیست است بعد اگر پرت شد تف می‌شود و بد می‌شود اگر تف بد بود معنایش این نیست كه آب دهان هم بد باشد هر چیزی را باید در جای خودش نمره بدهد زهر مار در بدن مار نمره‌اش بیست است بله جا بجا. . . ابرو روی چشم نمره‌اش بیست است چرا؟ برای اینكه خورشید می‌خواهد بتابد روی چشم این ابرو جلوی فشار نور را می‌گیرد كه نور به چشم بعد اگر ابرو بیاید اینجا ممكن است نمره‌اش صفر باشد.

امام حسین در مسیر راه چند تا مثل زد استفاده از تمثیل، اول فرمود(خط الموت علی ولدآدم مخط القلاده علی جید الفتات) مرگ برای بشر مثل گردنبند توی گردن عروس است این خیلی است. . . گردنبند نه توی سینــه هر زنی توی سینــه عروس، (محط القلاده) قلاده یعنی گردنبند(علی جید الفتاه) گردنبند توی سینه‌ی دختر، امام حسین چه دیدی دارد كه مرگ را اینقدر زیبا می‌بیند یا می‌فرماید دنیا چیزی نیست مثال دنیا مثال ظرف آبی است كه می‌شورند دمر می‌كنند یك مقدار آب توی كاسه می‌ماند فرمود دنیا پهلوی آخرت مثل یك مقدار آبی است كه ته ظرف می‌ماند یا مثلاً می‌فرماید شما من را بكشید اما بدانید كه بعد از من شما دیگر روز خوشی نمی‌بینید مگر به مقداری كه(یركب الفرس) یعنی به اندازه سوار شدن به اسب یعنی لحظات كمی را به شما خوش خواهد گذشت بعد جنایتكارانی بر شما. . . كسانی بر شما حكومت خواهند كرد كه دمار از روزگار شما در خواهند آورد مثل می‌زند به سوار شدن اسب مثل می‌زند به آبی كه ته ظرف مانده است مثل می‌زند گردنبند یك روز فرمود چیزی به قیامت نیست مرگ یك پل است سعی كنید از این پل رد شوید قصه حل است تشبیهات و تمثیلاتی كه امام دارد.

27- شهادت امام حسین(ع) برای هدایت، نه شفاعت :

شهادت برای هدایت: الان می‌گویند امام حسین شهید شد تا گناهان ما بخشیده بشود خوب این عقیده شبیه عقیده مسیحی‌ها است كه می‌گویند عیسی را به دار آویختند كه گناهای مسیحی‌ها بخشیده شود او فدای ما شد ما همه غرق گناهیم یك حسین داریم شما نماز نمی‌خوانی نخوان روزه هم می‌خوری بخور، فحش هم می‌دهی بده، ربا هم می‌خوری بخور، فقط روز عاشورا بیا عزاداری كن این شهادت برای این است كه خداوند همه گناهان ما را ببخشد؟ اینطور نیست شهادت برای هدایت است از كجا می‌گویی؟ در زیارت اربعین امام حسین داریم(وبذل مهجته ) خونش را بخشید برای چی(لیستنقذ عبادك من الضلاله) تا عباد را از گمراهی بیرون بیاورد(والجهاله) مردم را از جهل بیرون بیاورد(والعمی) مردم را از كوری بیرون بیاورد (والشك و الارتیاب) مردم را از شك و ریب بیرون بیاورد(ألی باب الهدی) امام حسین شهید شد تا مردم چشم‌شان باز بشود، رئیس حكومت اسلامی كی باید باشد؟ بیت المال باید دست كی باشد؟ گاهی وقتها انسان یك عملی را انجام می‌دهد كه مردم را متوجه كند امام حسین شهید نشد برای فقط ثوابش، شهید بشود برای شفاعتش، البته ثواب دارد شفاعت هم می‌كند همه درست اما هدف امام حسین هدایت بود.

28- پیام كربلا: نترسیدن از دشمن

نترسیدن بدون هیچ امكاناتی، یك چیزی برایتان بگویم ابوالفضل دست راستش جدا شد بعد هم دست چپش، می‌دانید وقتی دو تا دستش افتاد چی گفت؟ الله اكبر، حالا بوش یا آمریكا ایران را تهدید كنند ایرانیها پای روضه‌ای نشسته‌اند كه ابوالفضل فرمود، چی فرمود؟ وقتی دو تا دستش قطع شد، فرمود(یا نفس)‌ای نفس ابوالفضل(لا تخش من الكفار) از كفار نترس، اگر هیچی نداشته باشیم، آب نداشته باشیم مشك هم پاره بشود دو تا دست هم نداشته باشیم تازه ابوالفضل از كربلا پیغام داد گفت آنوقتی هم كه دو تا دستت قطع شد یعنی هیچ هیچ هیچ، هیچ امكانات دفاعی‌ای نداری باز هم بگو(لا تخش من الكفار) از كفار نترس اصلاً علت اینكه آمریكایی‌ها و صهیونیست‌ها بودجه‌ای گذاشته‌اند برای یك مشت اساتید دانشگاه كه این شیعه چی است؟ چون ما تمام دنیا را آرام كردیم این شیعه توی استخوان است منصور دوانقی می‌گفت ما همه جا را گرفتیم این امام صادق(علیه السلام)توی گلویمان است نه می‌آید بیرون نه می‌شود آنرا قورت داد الان استخوان توی گلوی جنایتكارها الان لبنان دارد می‌شود بچه‌های فلسطین هستند ایران هستند این چیه؟ این روضه مهم است جوانهای. . . می‌خواهم بگویم روضه مال قدیمی‌ها نیست روشنفكرهای ما تحصیلكردگان ما باید ایام عزاداری بنشینند و بگویند عجب! ابوالفضل هیچی نداشت باز هم گفت نترس آنوقت تو همه چیزی داری باز هم می‌ترسی(یا نفس لا تخش من الكفار) اینها را. . .

روی علمها اینها را بنویسند من غصه می‌خورم هم از مسجدها غصه می‌خورم هم از هیئت‌ها، مسجدها می‌روی كاشی كاری نوشته هیچ جنی نمی‌تواند یك متر آنرا بخواند روان بنویس آقا خط كوفی است به من چه كه خط كوفی است سیخی است میخی است من پول از مردم بگیریم احیاء خط كوفی آنوقت جوانهایمان نفهمند كه این چیه؟ اسرار نماز را قشنگ بنویس یك جوان هم كه آمد دو دقیقه دیگر كه آقا می‌آید برای نماز این دو دقیقه اسرار نماز را بفهمد اگر بناست پرچمی بلند بشود بگوئیم كه چی است رمز اینكه ایران می‌گوید از آمریكا نمی‌ترسیم چون ابوالفضل دارد و ابوالفضل هم این پیام را داده است پیام ابوالفضل را دنیا هم بداند دنیا هم در مقابل آمریكا شاخ و شانه می‌كشد منتهی نمی‌خواهند كه ما بفهمیم عكس آورده‌اند توی خیابان پنجاه متر خوب این چی توی آن هست هیكل، پیامش چیه؟ نمی‌دانم چیه، عكس كه پیام ندارد تفكر پیام دارد شما یك عمامه بزرگ سر من بگذرا عمامه بزرگ كه پیام ندارد ببین من چی می‌گویم عكس ابوالفضل را قاب می‌كنند چهل متر در هشتاد متر فرض كنید، این یعنی چه؟ ببینید پیام ابوالفضل چیه؟ فرمود هیچی ندارم اما از دشمن نمی‌ترسم این مكتب است یك بچه دبیرستانی یك دانشجو همه این را یاد بگیرند بیمه می‌شوند اصلاً اینرا حفظ كنند(یا نفس لا تخش من الكفار) دو تا كلمه حفظ كنیم. (فما الموت الا قنطره) مرگ پل است حفظ كنیم.

خدایا، عجب مكتبی داریم، اینكه می‌گویند مكتب اسلام غنی است این است حالا این یك جمله است قرآن هر حرفش یك نكته دارد حالا این همه شعرش یك نكته دارد من دارم تفسیر می‌نویسم گاهی می‌رسیم به اینكه یك واو یك پیام دارد یك الف پیام دارد نون آن یك پیام دیگر دارد همه‌اش پیام است مثلا می‌بینیم كه خدا یكجا یكبار قسم خورده است بعضی جاها خدا دو تا قسم خورده است بعضی جاها خدا سه تا قسم خورده است بعضی جاها چهار تا قسم خورده است بعضی جاها پنج تا قسم خورده است بعضی جاها یازده تا قسم خورده است آنوقت هر كدام از اینها یك كد دارد آنوقت آنجاهایی كه یازده تا قسم خورده است گفته «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا» الشمس/9 یازده تا قسم می‌خورد می‌گوید رستگار كسی است كه تزكیه باشد نگو فلانی فلانی خوشبخت است خانه و ماشین و تلفن دارد متكبر است به كسی سلام نمی‌كند فلانی یك كیلو طلا دارد بله ولی دو سال است كه با دختر عمه‌اش قهر است دختر بی طلایی كه با دختر. . . دختر با دختر پسر با پسر، یعنی صله‌ی رحم برای ما ارزش است نه طلا وگرنه شما سه كیلو طلا داشته باش توی دلت هم كینه باشد «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا» این قصه‌ی انسان سازی و خودسازی و تربیت به قدری است كه خدا به آن یازده تا قسم خورده است به هر چیزی یا یك دانه قسم خورده است یا دو تا یا سه تا یا چهار تا یا پنج تا تنها سوره‌ای كه یازده تا قسم خورده است برای اینست كه بگوید اصل تربیت است تعلیم و تزكیه افرادی هستند كه مدركشان بالاست ولی آدم نیستند تحصیلكرده است مغرور است متكبر است حسود است، اینها حساب دارد.

خدایا تو را به حق محمد و آل محمد روز به روز معرفت ما را عشق ما نسبت به خودت و اولیائت و راهت بیشتر و ما را عاشق راهت قرار بده.

29- نمايشگاه تمام كمالات در كربلا :

اخيراً توي شهرهاي بزرگ نمايشگاه مي‌زنند نمايشگاه فرش، نمايشگاه چرم، نمايشگاه كفش، كتاب، صنايع، هر كس محصولات خودش را مي‌آورد كربلا نمايشگاه چهره‌ها بود اوج بدها يعني بدترين بديها و خوب ترين. . . يعني قله‌هاي بلند و دره‌هاي عميق يكي اين بود كه . . .

قيام امام حسين براي اصلاح نظام جامعه

30-  اتهام زدايي

مسلمان بايد جوري حركت كند كه مورد اتهام و تهمت قرار نگيرد فردا نگويند امام حسين(عليه السلام) خواست برود حكومت را دست بگيرد بلند شد و رفت ولي حكومت دست او نيامد ديگر گريه ندارد مثل فوتباليستي كه مي‌خواهد برود گل بزند گل نمي‌زند اين ديگر عزاداري نمي‌خواهد رفت نعوذ بالله پُز بدهد، كانديدا شد رأي نياورد حالا اگر كانديدايي رأي نياورد بايد براي او سينه بزنيم؟ مسئله‌ي گل زدن و مسئله‌ي نماينده شدن نيست، امام حسين(عليه السلام) فرمود توجه كنيد اين سفر سفرِ استثنايي است(إني لم اخرج) بدرستي كه من خارج نشدم از وطنم(اشراً) يعني طغيان، دو بار هم توي قرآن آمده است «سَيَعْلَمُونَ غَدًا مَنْ الْكَذَّابُ الْأَشِرُ» القمر/26 يعني من بخاطر طغيان و سركشي خارج نشدم(ولا بطرا) من براي عياشي قيام نكردم(ولا مفسدا) من براي فساد نيامده‌ام بيرون(ولا ظالما) من براي ظلم. . . اينها را امام حسين(عليه السلام) توي راه گفته است بعنوان سخنراني؟ نه، اين مي‌خواهد كه خط بدهد كه قطار روي ريل حركت كند اين ريل است كه فردا تاريخ را تحليل نكنند. حتي علي اصغر را هم كه برد مي‌دانست كه علي اصغر شهيد مي‌شود، امام مي‌دانست كه علي اصغر را مي‌زنند گفت اگر علي اصغر نباشد مي‌گويند بابا دو تا بزرگ با هم دعوا كردند مي‌گويند بزرگ هستند علي اصغر چه گناهي كرده بود؟ بايد معلوم بشود كه اينها حكومت نيست مسئله اين است كه من بايد نشان بدهم كه بني اميه و رژيم يزيد و ابوسفيان چي هستند، مي‌خواهم نشان بدهم كه اينها كي هستند و چي هستند.

31- قصد قربت كارها را عبادت مي‌كند

صلـــه رحم، برويم بابا و ننه را ببينيم برويم فاميل را ببينيم فلاني دلش از ما گرفته برويم اين عيد با او آشتي كنيم، فلاني نياز به كمك دارد برويم به او كمك كنيم اگر نيت‌ها خير باشد هر چرخ لاستيكي كه مي‌چرخد ارزش دارد. يكوقت آدم مي‌آيد توي اداره مي‌گويد چرا آمده‌اي؟ بابا جوان بوديم ديپلم گرفتيم يك جايي مي‌خواستيم استخدام بشويم آمديم اينجا استخدام شديم براي خرجي زن و بچه، يكوقت هم مي‌گوئيم بابا مملكت امنيت مي‌خواهد يا نه؟ بله امنيت مي‌خواهد، بنده مي‌خواستم عمرم را فداي امنيت جامعه بكنم اگر به قصد امنيت بيائي همان حقوق را مي‌گيري اما كفش‌ات را هم كه واكس مي‌زني در حال عبادت هستي مي‌خوابي، حمام مي‌روي، مسواك مي‌كني، يعني وقتي هدف مقدس شد همه كارها مي‌شود مقدس مثل اينكه شما مي‌خواهي افطاري بدهي به آدم روزه دار سبزي هم كه پاك مي‌كني توي صف نانوايي كه مي‌ايستي، چون هدف تو افطاري دادن است تمام كارهايت رنگ عبادت پيدا مي‌كند ما مي‌توانيم سفرهاي عيدمان، سفرهاي تابستان‌مان، همه عبادت باشد نيت مقدس داشته باشيم يكوقت شما پول توي صندوق صدقات مي‌اندازي مي‌گويي براي سلامتي جان آقا امام زمان(عليه السلام) و براي سلامتي همه مسلمانها من هم يكي از آن مسلمانها، اگر براي اين شد مي‌شود عبادت اگر براي سلامتي خودت شد آنوقت ارزش آن به ارزش اول نمي‌رسد. شما صورتت را كه مي‌شوري براي خنكي باشد شخصي است اگر براي وضو باشد عبادت است هر وقت با وضو باشي با نور هستي چون وضو نور است اصلاً آدمي كه با وضو است نور است ضمن اينكه وضو مي‌گيري خنك هم مي‌شوي شيرجه مي‌روي، چرا الكي شيرجه مي‌روي؟ قصد غسل جمعه كن، حالا كه جمعه هست تو هم شيرجه مي‌روي خوب نيت كن صدقه مي‌دهي براي عموم باشد.

ما مي‌توانيم براي تمام حركت هايمان، خدا يك آيه دارد خوب است كه اين آيه را حفظ كنيم قرآن مي‌فرمايد «وَقَدِّمُوا لِأَنفُسِكُمْ» البقرة/223 يعني براي آينده‌تان يك چيزي ذخيره كنيد، چطور حقوق كارمندان را بر مي‌دارند براي بازنشستگي و اخيراً هم براي تأمين اجتماعي، يعني كار الان براي آينده شما تمام كارهايتان مي‌توانيد كه ذخيره كنيد تا براي آينده باشد از كار ساده تو نشسته‌اي يك كسي قلم ندارد بسم الله، از خانه بيرون مي‌آيي يك سنگ جلوي راه است ممكن است كه اين سنگ مزاحم باشد خم شويم و سنگ را كنار بگذاريم، داريم از جايي مي‌رويم پيرمرد و پيرزني هست كه مشكل دارند. . . مي‌شود. . . امام حسين(عليه السلام) فرمود من براي طغيان نمي‌روم البته حكومت هم حق اهل بيت است خود امام حسين(عليه السلام) فرمود حكومت بايد دست اهلش باشد اگر حكومت دست امام حسين(عليه السلام) نباشد دست كي باشد ولي فردا ممكن است تحليل گرها جور ديگري تحليل كنند.

حيات و مرگ واقعي در ديدگاه امام حسين

33-  معرفي ديدگاه، يا بگوئيم تغيير افكار

اگر بگويند زندگي چيست، بگوئيم زندگي خوراك پوشاك و مسكن، زندگي چيست؟ خانه، ماشين، تلفن، زندگي چيست؟ مدرك، حقوق، پُست، مي‌گويد نه، (موت في عزٍ) آدم بميرد كه عزيز باشد(خير من حيات في ذل) مرگي كه آدم عزيز باشد بهتر است از حياتي كه آدم ذليل باشد. بيخود نيست كه پسر امام حسن مجتبي(عليه السلام) فرمود مرگ از عسل شيرين‌تر است يعني چه؟ مي‌خواهد بگويد ما زنده باشيم رئيس حكومتمان يزيد باشد بميريم بهتر است.

مردم فكرشان اين است كه…خوشبخت كيست؟ مي‌گوئيم فلاني آدم عزيزي است، چه خانه‌اي داري! بابا خانه‌اش سوپردولوكس است اما به همه بانكها وام بدهكار است، لباسهايش شيك است روزي ده بار مردم مي‌آيند در خانه‌اش و به او فحش مي‌دهند، خيلي از ماشين‌ها و خانه‌ها لوكس است مدركها بالاست، بله مدرك بالا است ولي توي امتحانات تقلب كرد، پولدار شد اما كلاهبرداي كرد بنابراين آدم روي گوني بنشيند كه حلال باشد بهتر از اين است كه روي قالي بنشيند كه حرام باشد.

(اگر عروس ها اين را بلد باشند آمار طلاق كم مي‌شود، آمار طلاق بالا رفته است چون عروس يا داماد قانع نيستند داماد قانع نيست به جهازيه كه بابات اينرا به تو داد حالا بعضي دامادها كه اصلش بي شعور هستند يك داماد بي شعور برايتان بگويم! خيلي بي شعور است، واقعاً خيلي بي شعور است،. . . بابا حالا ساعت اول ماشين لباسشويي نداشته باشيد چي مي‌شود؟ حالا فعلاً تخت خواب نداشته باشيد . . . چرا اينقدر بدبخت. . . همه را به فلا كت مي‌اندازد يعني بخاطر يك خمره سر يك گاو را مي‌برند بخاطر يك چار قد قادسيه را آتش مي‌زنند آمار طلاق بالا مي‌رود دست خودمان است روي ميخ نشسته‌ايم مي‌گوئيم آخ خوب بلند شو آنطرف بنشين يكسري بدبختي‌ها بخاطر اين است كه من قانع نيستم اگر مرد آدم باشد نيش نزد زن قانع باشد ما همديگر را مي‌خواهيم كه با هم زندگي كنيم حالا فرش زير پايمان موكت بود موكت، قالي بود قالي، دست باف بود دست باف، هر چه خدا رساند ما انسان هستيم قالي پشم است انسان نبايد براي پشم دعوا كند ما آدمهايي داريم كه انسانيت‌شان فداي پشم مي‌شود خانه آجر است تو آدم هستي ما بسيار داريم آدمهايي كه زندگي‌شان را بخاطر آجرها تلخ مي‌كنند فكرها خلاف است همه هم تحصيلكرده هستند ماشاءالله هر چه دلت بخواهد ليسانس و ديپلم اما آنچه نيست قناعت است).

تغيير افكار، به اميد روزي كه علامتهاي ما اينها روي آن نوشته باشد مرگ با عزت بهتر است از حيات با ذلت، پهلوانهايي كه پرچم دست مي‌گيرند اينرا بنويسند مردم مي‌دانيد چرا براي امام حسين(عليه السلام) گريه مي‌كنيد؟ امام حسين(عليه السلام) فكر ما را عوض كرد فكر ما اين بود دلار و ماشين شخصي امام حسين(عليه السلام) آمد فكر ما را عوض كرد و فرمود كه عزت در چيست ذلت در چيست .

 افشاي جنايات بني اميه در سخنان امام حسين (ع)

34- افشاگري

البته هم بجا داريم هم نابجا، نابجا يعني من گناهي از شما دارم آبروي شما را مي‌ريزيم اين غيبت و گناه است حرام است ممكن است شما هر كدام عيبي داشته باشيد من عيب‌ها دارم حالا بايد همديگر را لو بدهيم؟ حرام است سخن چيني حرام است حالا من پشت سر شما يك فحشي بدهم شما بايد بروي به او بگوئي؟ افشاگري، آبروي مومن را نبايد كسي بريزد غيبت حرام است حتي قرآن مي‌فرمايد كه مثل گوشت مرده است چون گوشت زنده را بكني جاي آن پر مي‌شود اما گوشت مرده ديگر جاي آن پر نمي‌شود غيبت آبروي طرف را مي‌ريزي آبروي طرف ديگر جايش پر نمي‌شود ما يك حديث داريم كه اگر كسي غيبت كند همه عبادتهايش هوا مي‌رود، يك نفر پرسيد آقا ما اين همه عبادت كرده‌ايم بخاطر يك دقيقه غيبت برود روي هوا؟ گفتيم بله، بخاطر اينكه آن آقايي كه آبرويش را ريختي سالها جان كنده تا آبرو درست كرده بود تو با يك كلمه آبروي چندين ساله او را هوا كردي همينطور كه با يك كلمه آبروي چندين ساله او را هوا كردي خدا با همين كلمه عبادت چندين ساله تو را هوا مي‌كند اين عدالت است.

(از همه گذشته گناه كيلويي نيست گاهي شما يك سوزن به يك گوشـه توپ مي‌زني كل بازي فوتبال لغو است حالا بخاطر يك سوزن؟ بله بخاطر يك سوزن، اينجا كه كيلويي نيست بگوئيم آقا يازده نفر هستند فوتبال؟ يازده نفر از اينطرف و يازده نفر از آنطرف؟ بيست و دو نفر جوان را علاف كرده‌اي بخاطر يك سوزن؟ آقا اين كيلويي نيست كه بگويي بيست و دو تا جوان هستند هر جواني هم هشتاد كيلو است مثلاً دو تن جوان آنوقت بخاطر يك سوزن يك گرمي. . . بعضي چيزها كيلويي نيست گرمي هم نيست من يك خال سياه روي عمامه‌ام باشد پشت تلويزيون نمي‌آيم اصلاً يك پشه دماغ من را بگزد پشت تلويزيون نمي‌آيم آقا درسهائي از قرآن بخاطر يك پشه؟ بله بخاطر يك پشه، افشاگري نابجا غيبت است توي جلسات ديد و بازديد خوش و بش مي‌كنيم سعي كنيم كه غيبت نكنيم. خدا رحمت كند حضرت امام را، به رفقايش مي‌گفت به دو شرط مي‌آيم تفريح آخر امام هم اهل تفريح بود پنجشنبه‌ها با علما و دانشمندان قم هم سن‌هاي خودش مي‌رفتند باغهاي قم صفا مي‌كردند مي‌گفت به دو شرط 1- نماز اول وقت، چه اشكالي دارد اين همه مي‌آيد و مي‌رود اين مسجدها الحمدلله از چيزهايي كه در جمهوري اسلامي درست شد البته من نقشي نداشتم دست من نيست پاي من حساب نشود ولي هفتصد تا مسجد توي جاده‌ها ساخته شد مال ستاد نماز نيست مال بنده هم نيست خودشان ساختند وزارت راه ساخت وزارت نفت ساخت افراد خير ساختند وزارت دفاع ساخت شركتها ساختند مومنين ساختند همه دولت و ملت با هم ساختند ولي الان هفتصد تا مسجد است شما كه توي جاده هستي پياده شو نماز هم بخوان)

اما افشاگري، امام حسين(عليه السلام) افشاگري مي‌كرد در نامه‌اي به مردم كوفه نوشت‌اي مردم كوفه شما كساني هستيد كه پدرم را كشتيد شما كساني هستيد كه برادرم را كشتيد شما كساني هستيد كه پسر عمويم مسلم بن عقيل را كشتيد در نامه‌اي به معاويه نوشت(أو لست قاتل حجربن عدي، أو لست قاتل. . . أو لست قاتل كي. . . قرآن هم يك آيه دارد مي‌گويد مجرمين را لو بدهيد «وَلِتَسْتَبِينَ سَبِيلُ الْمُجْرِمِينَ» الأنعام/55 يعني آدمهاي مجرم را بگو كه آقا اين يك همچين دسته گلي را آب داده اين همچين دسته گلي را آب داده اگر كسي مي‌خواهد پست بگيريد. . . يكوقت كسي مي‌خواهد رئيس جمهور شود، وكيل شود، وزير شود، اگر مي‌خواهد مسئوليت به عهده بگيرد و شما مي‌داني كه نااهل است آنجا لازم است كه افشاگري كني اما اگر نمي‌خواهد مسئول شود همينطور كسي دارد مي‌رود چرا غيبت او را مي‌كني اگر قرائتي دارد مي‌رود شما حق نداري غيبت كني اما اگر بنده مي‌خواهم پشت ماشين بنشينم مي‌گوئيم آقا بيائيد سوار اتوبوس شويد و شما مي‌داني كه رانندگي بلد نيستم بگو آقا سوار نشويد(اين مست است سوار نشويد اين ناشي است سوار نشويد اين بلد نيست سوار نشويد اين خواب نكرده الان پشت فرمان خوابش مي‌گيرد سوار نشويد اين ترياك نكشيده الان بنگ است يك جاهايي بايد آدم افشاگري كند همينطور كه افشاگري گاهي حرام است گاهي هم. . . يك كسي عمامه سياه گذاشته است مي‌گويد من سيد هستم بايد گفت آقا اين سيد نيست عمامه‌اش دروغي است اين دروغ مي‌گويد سيد نيست پزشك نيست مي‌گويند آقاي دكتر آقا اين پزشك نيست الان نسخه‌اش تو را مي‌كشد اگر كسي ادعايي بكند كه اهلش نباشد يعني بگويد من آيت الله هستم آيت الله نيست بگويد من سيد هستم سيد نباشد بگويد من دكتر هستم دكتر. . . دانشجوهاي عزيز از سال دومي كه شما دانشجو هستي به تو مي‌گويند مهندس از سال اول مي‌گويند نگوئيد دكتر دير كه نمي‌شود حالا عجله داري؟ درختهايي كه زود سبز مي‌شود درختهايي كه زود گل مي‌دهد زود هم سرما مي‌خورد حالا چرا. . . اگر قسمت شما باشد خدا مي‌رساند اگر قسمت نباشد. . . عجله نكن. روزی امام حسين(عليه السلام) جوان بود آمد توي مسجد ديد خليفــه دوم منبر رفته است يك خورده نگاه كرد و فرمود(أنزل) يعني بيا پائين(من منبر أبي) اينجايي كه تو نشسته‌اي جاي پيغمبر است بيا پائين خليفــه دوم هم گفت راست مي‌گويي اين منبر منبر پيغمبر است از جاهايي كه خليفه دوم اقرار كرد گفت راست مي‌گويي حق با امام حسين(عليه السلام) است شهامت داشت).

 سفارش به نوشتن و ثبت سخن بزرگان

سفارش به يادداشت و نوشتن اين هم خيلي قشنگ است :

35-  سفارش به نوشتن

امام حسين(عليه السلام) فرمود(اسمعوا واكتبوا) گوش بدهيد و بنويسيد(ارجعوا) برگرديد به شهرهايتان حرفهاي من را به ديگران. . . اين نوشتن خيلي مهم است(ما اگر خاطراتي كه مي‌خنديم را بنويسيم هر كسي يك كتاب طنز دارد اگر خاطراتي كه تعجب كرده‌ايم را بنويسيم آخر عمرمان مي‌شود يك كتاب شگفت انگيز، هر يك از شما مي‌توانيد چند تا كتاب بنويسيد، هر كسي يك خاطره‌اي دارد بنويسد، طنزها، كجا خنده‌ات گرفته هر جا خنده‌ات گرفته مي‌بيني كه يك كتاب خنده نوشته‌اي كجا دلت سوخته بنويس، چه شعر قشنگي شنيده‌اي، چه حديث نابي شنيده‌اي، ما همينطور. . . هفتاد سال همينطور مي‌نشينيم بعد هم مي‌گوئيم الله الصمد يعني چه؟ مي‌گوئيم نمي‌دانيم يعني چه، مي‌گوئيم آمين يعني چه؟ مي‌گويد نمي‌دانم، دلمان خوش است ديپلم هستيم يا ليسانس هستيم).

بعد هم يادداشتها را در اختيار بگذاريم، وزارت علوم يك قانوني دارد و من آنرا قبول ندارم و آن قانون اين است كه اگر كسي تحقيقي كرد و رساله‌اي براي ليسانس و فوق ليسانس و دكترا نوشت فقط يك نسخه دست خود نويسنده است اين دانشجويي كه تحقيق كرده يك نسخه هم بايد توي بايگاني وزارت دانشگاه باشد ما كه نفهميديم، از يكي از دانشگاه‌هاي مهم تهران. . . بله، گفتيم آقا رساله‌هايي كه دانشجوها داده‌اند مي‌شود به ما بدهيد يك دفتري به ما دادند ديديم بالاي هزار تا رساله است بعضي چيزهاي مثل نفت است مثل انرژي اتمي است آنها را ما كه عقل‌مان نمي‌رسد اما بعضي چيزها بود كه به درد من هم مي‌خورد مثلاً چرا طلاق زياد مي‌شود، موانع ازدواج چيه، يك تحقيقاتي روي اين زمينه كرده‌اند من چهل پنجاه مسائل اجتماعي بود كه اينها به درد من هم مي‌خورد گفتيم اينها را به ما بدهيد گفتند آقا ما مجاز نيستيم، گفتيم چرا؟ گفت قانون است كه تحقيقات دانشجو را به كسي ديگر ندهيد گفتيم خوب اين با گنج چه فرقي مي‌كند تاجر پولش را. . . يعني احتكار پول يا احتكار گندم يا احتكار علم خوب اين هم احتكار علم است گفتند مي‌ترسيم كسي ديگر تقلب كند گفتيم الان دنياي كامپيوتر هست هر كسي رساله‌اي نوشته مي‌تواند برود ببيند كه اين رساله جاي ديگري هست يا نه، يعني راه. . . يك چيزي عرضه كنيم هم چيزي زياد كنيم هم چيزي ياد بدهيم.

36- اعتراف گرفتن

امام حسين(عليه السلام) نه بار فرمود(انشدكم بالله) يعني شما تو را به خدا، شما تو را به خدا مادرم زهرا(عليها السلام) نيست، شما را به خدا پدرم علي بن ابي طالب(عليه السلام) نيست، نه بار در سخنراني در روز عاشورا فرمود شما را به خدا اعتراف گرفت فردا نگوئيد غافل بوديم خام بوديم خواب بوديم .

انجام وظيفه مهم است، نه شكست يا پيروزي

37- انجام وظيفه :

(قتلنا‌ام ظفرنا) اينرا امام حسين(عليه السلام) فرمود كه كشته بشويم يا پيروز بشويم ما بايد وظيفه‌مان را انجام بدهيم آقا باران نمي‌آيد حضرت آيت الله شما امام جمعه هستي عالم بزرگوار هستي بلند شو نماز باران بخوان، ببين آقا اگر ما نماز باران بخوانيم باران نيايد آبرومان مي‌رود اين حرفها چيه؟ مثل اينكه به فوتباليست‌ها بگويي برو گل بزن بگويد نه من نمي‌آيم مي‌ترسم برويم اتريش گل نزنيم برو بازي كن گل زدي يا نزدي، فوتباليست بايد برود بازي‌اش را بكند زد زد خورد خورد، ما وقتي باران نمي‌آيد بايد نماز باران بخوانيم تازه اگر نيامد يكبار ديگر مي‌خوانيم دو بار مي‌خوانيم ما وظيفه‌مان اين است كه وقتي باران نمي‌آيد نماز باران بخوانيم خدا كار خودش را مي‌كند .

امام حسين(عليه السلام) فرمود وظيفه ما اين است كه در مقابل مثل يزيد قيام كنيم(قتلنا) كشته شديم الحمدلله رب العالمين(ظفرنا) پيروز شديم. . . يعني نگو آقا ما برويم آنجا چقدر به ما مي‌دهند؟ چي گير ما مي‌آيد؟ آقا برويم روضه، برنج است يا عدسي؟ اِه! ، برويم درس بخوانيم، مدركش چيه؟ بابا درس درس است ولو مدرك ندهند به ايشان سلام كن سلام عليكم ببخشيد ايشان كي بود؟ هر كس مي‌خواهد باشد اين يك انسان بود من هم يك انسان هستم دو تا گردو كه نيستيم، دو تا گردو از بغل هم رد مي‌شود، ما دو تا آدم هستيم خوب سلام كن حتماً بايد يك كسي باشد آن هم كسي كه شما او را بشناسيد، سلام ما حتماً بايد كسي باشد كه سلام كنيم ولذا اگر جواني بگويد سلام عليكم رفيقش مي‌گويد ببخشيد كي بود مثل اينكه مثلاً. . . توي پارك هم مي‌رويم تفريح است نمازمان را هم مي‌خوانيم من نبايد بخاطر اينكه يك عده فاميل نشسته‌اند خدا را فراموش كنم.

امام حسين(عليه السلام) روز عاشورا توي بحبوبـه جنگ نماز خواند. توي روستاها جمع شويد شما كه توي شهر وضع‌تان خوب است و حالا رفته‌ايد توي روستا دور هم جمع شويد كمبود روستا را كه يا جاده است يا درمانگاه است يا مدرسه است هر چه ندارد. . . چهار نفر كه توي ايام عيد مي‌روند توي روستا خوب است كه دور هم جمع شوند و بگويند كه مشكل اين روستا چيه، چند تا دانشجو دارد دانشجوها چند تا مشكل دارند چند تا طلبه دارد آيا طلبه هايش مشكل دارند چند تا مريض دارد، بركت داشته باشيم، چقدر مي‌توانيم از اين ديد و بازديدها و صلــه رحم‌ها خير توليد كنيم(من خوشم آمد از يك حركتي كه اخيراً انجام داده‌اند خيلي خوشم آمد دو سه تا پولدار پول روي هم گذاشتند گفتند روستا به روستا كساني كه بالاي شصت سال دارند و هنوز زيارت امام رضا(عليه السلام) نرفته‌اند اينها را ببريم كسي كه شصت سال دارد و مشهد نرفته است اين پيداست كه زندگي‌اش مشكل دارد اينها را ببريم همينطور روستا روستا اينها را مي‌برند مشهد اين چقدر كار قشنگي است، آقا توي اين روستا چند نفر بالا شصت سال مشهد نرفته‌اند چهل و پنج نفر هستند خيلي خوب ياالله يك اتوبوس بگيريم بشكرانه اينكه سال هشتاد و چهار خدا انشاءالله سال را مبارك كند تمام اين روستايي‌ها كساني كه بالاي شصت سال دارند و نتوانسته‌اند پابوس امام رضا(عليه السلام) بروند ما اينها را يك زيارت. . . از اين كارها مي‌شود كرد حالا من نمي‌خواهم اسمش را ببرم شايد راضي نباشد يكي از مراجع تقليد كه الان هم هست خيلي مقلد دارد. . . طلبه‌اي بود پاي درس، يك تاجر تبريزي ديد عجب طلبــه تيز هوشي است گفت بيا، تو زندگي‌ات چيه؟ گفت من زندگي‌ام معمولي است، گفت من خرج تو را مي‌دهم برو درس بخوان تو ديگر نه منبر برو و نه فكر كتاب هيچي، تو مخ‌ات مي‌كشد كه مرجع تقليد بشوي خرجي ايشان را داد و ايشان مرجع شد گاهي يك دانشجو اگر خرجي‌اش را بدهي بوعلي سينا مي‌شود بعد نشسته تخمه مي‌شكند مدل ماشين‌اش را عوض مي‌كند هي ور مي‌رود با زندگي‌اش و هيچ براي قيامت ذخيره نمي‌كند).

خدايا كمبودهاي ما را مادي و معنوي هر كمبودي كه هست با قدرت غيبي در سايه حضرت مهدي كمبودهايمان را جبران بفرما.

كساني كه سالهاي قبل بودند و الان نيستند همه را ببخش و بيامرز.

همه مريض هايمان شفا پيدا كنند.

ازدواج را براي كساني كه همسر ندارند آسان كن.

اشتغال را مشكل‌اش را حل كن.

اعتياد را مشكل‌اش را حل كن.

اسكان را مشكل‌اش را حل كن.

اعتقاد را روز به روز قوي‌تر بفرما.

سفرهايمان را بي خطر كن.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

منبع : تلخیص آزاد از گفتارهای استاد قرائتی

خبرنامه آرمان مهدویت

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.خانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*