علی(ع) با آن همه شجاعت که پهلوانان قریش را به خاک انداخت ،چگونه ممکن است به راحتی طناب به گردن اوبیاندازند واز او به زور بیعت بگیرند ؟
علی(ع) با آن همه شجاعت که پهلوانان قریش را به خاک انداخت ،چگونه ممکن است به راحتی طناب به گردن اوبیاندازند واز او به زور بیعت بگیرند ؟
اين دو حديث ، به روشني بيانگر موقعيّت حضرت علي عليه السلام پس از رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم است :
ألا ترضي ان تكون مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَي إِلاَّ أَنَّهُ ليس نَبِيُّ بَعْدِي
صحيح بخاري ، كتاب فضائل أصحاب النّبيّ ، باب 39 مناقب علىبن ابىطالب ح225 و كتاب المغازي ، باب 195 غزوة تبوك ، ح 857
يَكُونُ فِي هَذِهِ الْأُمَّةِ كُلّما كَانَ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ حَذْوَ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ وَ الْقُذَّةِ بِالْقُذَّةِ
من لا يحضره الفقيه للشيخ الصدوق ، ج1، ص130 ، ح 609 و
… و از كتب أهلسنّت سنن الترمذي ، ج5 ، باب 18 ، ح 2641 ، ص26 ؛ تحفة الأحوذي ، ج7 ، ص399 ، ح 2779 ، و مستدرك حاكم ، ج1 ، ص129 ، و مجمع الزوائد ، ج7 ، كتاب الفتن ، باب افتراق الأمم و اتباع سنن من مضي ، حديث 12100 ، ص514 ، و باب في اتباع سنن من مضي ، حديث 12103 تا 12107 ، ص 516 و 517 و كتاب السّنة ابن ابي عاصم ، رقم 45 ، ص25 ، و معجم الكبير الطبراني ، ج6 ، حديث 6017 ، ص204
پيغمبر صلي الله عليه و آله وسلم در اين دو حديث – كه با سندهاي فراواني در كتب شيعه و اهل سنت آمده – فرموده است : علي نسبت به من همچون هارون نسبت به موسي است و آنچه از بني اسرائيل بر هارون در غياب موسي عليه السلام رخ داده ، همان نسبت به علي عليه السلام از سوي اين امّت پيش خواهد آمد . و خداوند آنچه از بني اسرائيل نسبت به هارون پيش آمده است را در سوره اعراف بيان فرموده است :
موسي به برادرش هارون گفت : در ميان قوم من مرا جانشيني كن و به صلاح عمل كن و راه مفسدان را متابعت نكن . اعراف : 142
پس از چند آيه كه انحراف بني اسرائيل را در نبود حضرت موسي عليه السلام بيان مىكند ، جريان بازگشت موسي عليه السلام را چنين آورده است :
چون موسي به سوي قومش بازگشت ، با خشم و تأسف گفت : پس از من بد عمل كرديد ، آيا به سوي عذاب الهي شتافتيد ؟ لوحها را افكند و سر برادرش هارون را گرفت به سوي خود كشيد ، ( هارون ) گفت : ي فرزند مادرم ، اين قوم مرا ضعيف شمردند و نزديك بود مرا بكشند ، زبان سرزنش دشمنان را بر من مگشي ، مرا از زمره گروه ستم پيشه به حساب نياور همان ، آيه 150
و در سوره « طه » ، سخن موسي با بني اسرائيل را پس از بازگشت ، چنين نقل مىكند :
پس موسي به سوي قومش بازگشت با خشم و تأسّف فرمود : ي قوم ، آيا پروردگارتان وعده خوبي به شما نداد ؟ آيا زمان بسيار گذشته بود ، يا شما مىخواستيد غضب خدا بر جمعتان فرود آيد ؟ از اين جهت ( عهد ) و وعدهي را كه بسته بوديد تخلف كرديد طه : 86
و پس از آياتي چند ، سخنان موسي با هارون چنين آمده است :
فرمود : اي هارون ، هنگامي كه ديدي آنان گمراه شدند ، چه چيز مانع و جلودار تو بود كه از من تبعيّت كني ( و با آنان درگير شوي ) آيا نافرماني مرا كردي ؟ همان : 92 و 93
اين سخنان را در حالي موسي به هارون مىگفت كه سر و محاسن هارون را گرفته و مىكشيد ، از اين رو هارون گفت :
ا ي فرزند مادرم ، ريش و سرم را ( چنين ) مگير ، مىترسيدم بگويي ميان بني اسرائيل تفرقه افكندي و سفارش مرا به كار نبستي ! همان : 94
آیا در اینجا باید گفت : آيا هارون تا اين حد ترسو بود ؟ !
مرحوم طبرسي پس از نقل احتجاجات اميرمؤمنان عليه السلام با ابوبكر و عمر و بيان هجوم به خانه و جريان مقدمات شهادت حضرت زهرا عليها السلام چنين مىگويد :
ثمّ انطلقوا بعليّ عليه السلام ملبباً بحبل حتّي انتهوا به إلي أبي بكر و عمر .
سپس علي عليه السلام را در حالي كه گريبانش را گرفته بودند ، به شدّت كشان كشان به زور به سوي ابوبكر وعمر بردند
و در ادامه – پس از اتمام حجّت علي عليه السلام و ابراز شجاعت و بيان علّت مقابله نكردن با خصم و اثبات حقانيت خود و مورد تهديد قرار گرفتن آن حضرت به قتل – تلاوت علي عليه السلام اين آيه شريفه را نقل كرده :
قالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَ كادُوا يَقْتُلُونَنِي فَلا تُشْمِتْ بِي اْلأَعْداءَ . .
الاحتجاج للطبرسي ، ج1 ، ص209تا ص216
منبع : شمیم شیعه
http://shamimshia.com/fa/amire-momenan-ali/206-byat-ali-ba-kolafa/1298-byat-ali-ba-kolafa1