وقتی رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود : خلافت آسمانی در بنی اسماعیل فقط در شاخه قریش قرار دارد و آیه شریفه ۵۴ سوره نساء و آیه ۳۳ سوره آل عمران هم به صراحت دلالت داشت خلافت در آل ابراهیم قرار دارد و لذا قبایل قدرتمند و با نفوذ قریش مانند بنی تیم (قبیله ابو بکر) بنی عدی (قبیله عمر) بنی امیه (قبیله ابوسفیان) کوشش کردند با دادن دخترانشان به رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) به عنوان همسر دارای نوه از نسل رسول خدا (صلی الله علیه وآلله وسلم) شوند تا پس از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) نوه خود را به عنوان خلیفه به رسمیت بشناسند که پسر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است و بدینوسیله خلافت را از شاخه بنی هاشم خارج سازند تا از طریق نسب خود وارث خلافت شوند تا بر قدرت اسلام مسلط شوند.
خداوند متعال رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) را از این تبانی پشت پرده ای مطلع ساخت گویا به رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) هم اطمینان داد اگر با دختران پیشنهادی قریش از ازدواج هم بکنی تمامشان را عقیم خواهم کرد تا دو مطلب برای جهانیان ثابت شود:
الف) هر رحمی شایستگی حمل نسل خلافت آسمانی را ندارد این شایستگی مخصوص حضرت خدیجه (سلام الله علیها ) است.
ب) اگر ذریه رسالت در بنی اسرائیل از حضرت موسی به حضرت هارون (سلام الله علیهما) منتقل شد ذریه خلافت هم در بنی اسماعیل از رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) به ذریه حضرت علی (علیه السلام) منتقل شد (بواسطه حضرت زهرا (علیها السلام).
اصرار ابوسفیان بر مصادره خلافت از طریق دختر خود ام حبیبه آن قدر زیاد شد که وقتی از حامله شدن ام حبیبه مأیوس گشت به رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) پیشنهاد کرد با دختر دوم من نیز ازدواج کنید اینجا بود که رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) ناراحت شد و فرمود : دیگر دختران و خواهران خود را بر من تحمیل نکنید !!!
( لا تعرضنّ علی اخواتکم و لا بناتکم ) به متون اهل سنت که در ذیل آمده مراجعه کنید:
صحیح بخاری ج ۷ ص ۶ ص ۱۲ ص ۱۴ ص ۱۵ص ۱۷ ، صحیح مسلم کتاب الرضاع باب ۴ رقم ۱۵ و ۱۶ ، سنن ابوداوود کتاب النکاح باب ۷ ، سنن ابن ماجه ص ۳۴ خبر ۱۹۳۶ ، فتح الباری ج ۶ ص ۱۵۹ ص ۱۲۱ ص ۱۴۰ ص ۵۱۶ ، مسند احمد ابن حنبل ج ۶ ص ۲۹۱ ص ۳۰۹ چاپ جدید ، سنن بیهقی ج ۷ ص ۷۵ ص ۱۶۲ ص ۱۶۳ ص ۴۵۳ ، مسند شافعی ص ۲۷۲ ، مصنف ابن ابی شیبه ج ۴ ص ۲۸۹ ، سنن نسائی کتاب النکاح باب ۴۳ ص ۴۴٫
پس حاصل این شد بخشی از ازدواجها تحمیلی و سپس مصلحتی بوده است!!!
یعنی قریش می خواست از طریق اتصال نسبی خلافت نسبی را مصادره و تصاحب کند در مطالب قبلی هم مدرک آوردیم که عایشه این قضیه را لو داد و گفت غرض از ازدواج ما با رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) تسلط بر خلافت از طریق ازدواج بود تا خودمان را به عنوان اهل بیت رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) معرفی کنیم تا وارث خلافت شویم اما رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) وقتی پنج تن آل کسا را در زیر کسا از ما تفکیک کرد و حتی اجازه نداد أم سلمه هم داخل شود تبانی ما لو رفت به جای خانواده خود رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) خانواده حضرت علی (علیه السلام) وارث خلافت شد . ( اما در سقیفه توانستیم خلافت را برای همسران رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) در پدرانشان تثبیت کنم و به جای پسر پدر به تخت خلافت نشست)
منبع : http://moosavizanjani.blogfa.com/