شنبه , 14 تیر 1404
آخرین مطالب
خانه » فلسفه ازدواج با نه زن توسط رسول خدا (صلي الله عليه و آله وسلم)

فلسفه ازدواج با نه زن توسط رسول خدا (صلي الله عليه و آله وسلم)

وقتي رسول خدا (صلي الله عليه و آله وسلم) فرمود : خلافت آسماني در بني اسماعيل فقط در شاخه قريش قرار دارد و آيه شريفه 54 سوره نساء و آيه 33 سوره آل عمران هم به صراحت دلالت داشت خلافت در آل ابراهيم قرار دارد و لذا قبايل قدرتمند و با نفوذ قريش مانند بني تيم (قبيله ابو بکر) بني عدي (قبيله عمر) بني اميه (قبيله ابوسفيان) کوشش کردند با دادن دخترانشان به رسول خدا (صلي الله عليه و آله وسلم) به عنوان همسر داراي نوه از نسل رسول خدا (صلي الله عليه وآلله وسلم) شوند تا پس از رحلت رسول خدا (صلي الله عليه و آله وسلم) نوه خود را به عنوان خليفه به رسميت بشناسند که پسر رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) است و بدينوسيله خلافت را از شاخه بني هاشم خارج سازند تا از طريق نسب خود وارث خلافت شوند تا بر قدرت اسلام مسلط شوند.

خداوند متعال رسول خدا (صلي الله عليه و آله وسلم) را از اين تباني پشت پرده اي مطلع ساخت گويا به رسول خدا (صلي الله عليه و آله وسلم) هم اطمينان داد اگر با دختران پيشنهادي قريش از ازدواج هم بکني تمامشان را عقيم خواهم کرد تا دو مطلب براي جهانيان ثابت شود:

الف) هر رحمي شايستگي حمل نسل خلافت آسماني را ندارد اين شايستگي مخصوص حضرت خديجه (سلام الله عليها ) است.

ب) اگر ذريه رسالت در بني اسرائيل از حضرت موسي به حضرت هارون (سلام الله عليهما) منتقل شد ذريه خلافت هم در بني اسماعيل از رسول خدا (صلي الله عليه و آله وسلم) به ذريه حضرت علي (عليه السلام) منتقل شد (بواسطه حضرت زهرا (عليها السلام).

اصرار ابوسفيان بر مصادره خلافت از طريق دختر خود ام حبيبه آن قدر زياد شد که وقتي از حامله شدن ام حبيبه مأيوس گشت به رسول خدا (صلي الله عليه واله وسلم) پيشنهاد کرد با دختر دوم من نيز ازدواج کنيد اينجا بود که رسول خدا(صلي الله عليه و آله وسلم) ناراحت شد و فرمود : ديگر دختران و خواهران خود را بر من تحميل نکنيد !!!

( لا تعرضنّ علي اخواتکم و لا بناتکم ) به متون اهل سنت که در ذيل آمده مراجعه کنيد:

صحيح بخاري ج 7 ص 6 ص 12 ص 14 ص 15ص 17 ، صحيح مسلم کتاب الرضاع باب 4 رقم 15 و 16 ، سنن ابوداوود کتاب النکاح باب 7 ، سنن ابن ماجه ص 34 خبر 1936 ، فتح الباري ج 6 ص 159 ص 121 ص 140 ص 516 ، مسند احمد ابن حنبل ج 6 ص 291 ص 309 چاپ جديد ، سنن بيهقي ج 7 ص 75 ص 162 ص 163 ص 453 ، مسند شافعي ص 272 ، مصنف ابن ابي شيبه ج 4 ص 289 ، سنن نسائي کتاب النکاح باب 43 ص 44.

پس حاصل اين شد بخشي از ازدواجها تحميلي و سپس مصلحتي بوده است!!!

يعني قريش مي خواست از طريق اتصال نسبي خلافت نسبي را مصادره و تصاحب کند در مطالب قبلي هم مدرک آورديم که عايشه اين قضيه را لو داد و گفت غرض از ازدواج ما با رسول خدا (صلي الله عليه و آله وسلم) تسلط بر خلافت از طريق ازدواج بود تا خودمان را به عنوان اهل بيت رسول خدا (صلي الله عليه و آله وسلم) معرفي کنيم تا وارث خلافت شويم اما رسول خدا (صلي الله عليه و آله وسلم) وقتي پنج تن آل کسا را در زير کسا از ما تفکيک کرد و حتي اجازه نداد أم سلمه هم داخل شود تباني ما لو رفت به جاي خانواده خود رسول خدا (صلي الله عليه و آله وسلم) خانواده حضرت علي (عليه السلام) وارث خلافت شد . ( اما در سقيفه توانستيم خلافت را براي همسران رسول خدا (صلي الله عليه و آله وسلم) در پدرانشان تثبيت کنم و به جاي پسر پدر به تخت خلافت نشست)

منبع : http://moosavizanjani.blogfa.com/

خبرنامه آرمان مهدویت

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.خانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*