شنبه , 14 تیر 1404
آخرین مطالب
خانه » چشم زخم – شور چشمی – بد نظر

چشم زخم – شور چشمی – بد نظر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم

چشم زخم :کلمه اي فارسي است که از دو قسمت چشم و زخم ترکيب شده است .

چشم : همان عين عربي است که از مهمترين اعضاي بدن انسان است و وسيله ارتباط با عالم اطراف است .

زخم : به معناهاي متعددي از قبيل حرکت ، گوشت فاسد شده گنديده ، طعم و بوي بد و بي آبروئي استعمال مي شود .

چشم زخم در لغت به معني آزار ، نقصان يا مرضي آمده است . معادل چشم زخم در زبان عربي = العين يا الأصابة بالعين است.

چشم زخم در اصطلاح : عبارت است از تأثير موج هاي منفي يک فرد بر اعمال ، رفتار و سرنوشت فرد ديگر ، که از نگاه  فرد شور چشم (چشم شور) خواه دوست ، دشمن ، حسود و يا حتي حيوانات واجنّه به ديگري مي رسد به بيان ديگر ، چشم زخم ؛ آزار ، نقصان يا مرضي است که از راه نگاه فرد شور چشم (چشم شور) به ديگري مي رسد . حقيقت چشم زخم: با توجه به ساختارانسان از روح و جسم و اهميت نقش روح براي ادامه حيات بشر و ارتباط تنگا تنگ روح با چشم بايد باور کنيم که برخي از انسان ها روح و توان منحصر به فردي دارند که مي توانند نه تنها اشيا و چيزها را جا به جا کند بلکه مانند اشعه ليزر آن را منفجر و متلاشي نمايند.اين انرژي گاه از راه چشم ظاهر مي شود . قدرت تخريبي چشم بستگي به نيروي باطني هر شخص مختلف است که بشر به طور طبيعي از چنين توان و انرژي برخوردار مي باشد. مخصوصا اگر با يک نگاه  و نظر مخصوص باشد . برخي وقايع ، نظير تعويذ فرزندان ابراهيم و فرزندان هارون از سوي ابراهيم (ع) و موسي (ع) و نيز گواهي تاريخ بر وجود افرادي در ميان برخي قبايل که با چشم خود تأثير عيني بجاي مي گذاشتند حکايت از ديرينه بودن اين اعتقاد دارد . در يونان ، روم باستان ، در سنتهاي يهودي ، اسلامي ، و آيين بودائي ، هندو و فرهنگ هاي عامه و جوامع ابتدايي اعتقاد به چشم زخم رواج داشته و هر قومي راجع به شور چشمي داستان هايي آميخته از حقيقت و افسانه دارند در روايات فراواني هم بر حقيقت داشتن چشم زخم تأکيد شده و روايت : أکثر من يموت من أمتي بعد قضاء الله و قدره بالعين . «بيشترکساني که از امت من از دنيا رفته اند پس از قضا و قدر با چشم زخم بوده است » از پيامبر (ص) بين مسلمانان اجماعي دانسته شده است. افزون بر اين بررسي چگونگي تأثير چشم از سوي دانشمندان نيز نشانگر پذيرش اصل اين مسئله از سوي ايشان است . در اين زمينه برخي آن را پديده اي مادي دانسته و گفته اند : به هنگام چشم زدن اجزايي نامرئي از چشم خارج شده و در بدن شخص چشم خورده وارد مي شود نظير سمي که افعي با نگاه  ، از خود خارج مي کند و هدف خود را از پاي در مي آورد در تأييد اين نظر استناد شده به نقل اصمعي از يک چشم زن معروف که مي گويد : هرگاه چيز خوش آيندي نظرم را جلب نمايد و آن حالت در من پيدا شود احساس مي کنم حرارتي از چشم من خارج مي شود چنانکه بسياري از دانشمندان امروزي نيز معتقدند در بعضي از چشمها نيروي مغناطيسي خاصي نهفته است که کارائي زيادي دارد اما اکثر دانشمندان و فيلسوفان اين تأثير را نفساني دانسته اند چنانکه بحثهاي مربوط به هيپنوتيزم و تأثيري که از طريق آن در شخص پيدا مي شود نشانگر آن است که نفس داراي آثاري است که هنوز شناخته شده نيست . (به انگليسي : evil eye ) ( به اسپانيايي: mal de ojo ) و ( به ايتاليايي: malocchio )و به عبري هم مي شود: עין הרע (ayin ha’ra) اعتقاد به “زخم چشم” چيزي نيست که منحصر به يک فرهنگ يا ملت باشد. در فرهنگ هاي درياي مديترانه (مخصوصا ترکيه و يونان) براي دور کردن زخم چشم، از چيزي به نام “نظر” يا “چشم آبي” استفاده مي کنند. به طوري که اين شيء رو به چيزي که مي خواهند چشم نخورد مي بندند و يا آويزون مي کنند . شايددر ايران هم ديده باشيدکه توي خيابانها از اين نوع وسايل مي فروشند. در هند هم چنين چيزهايي هست و همچنين براي دور کردن چشم بد، بر روي صورت بچه ها و يا پشت گوش دخترهاي زيبا، خالهايي از سرمه (کحل) کشيده مي شود . احتمالا چيزي به نام “خمسه” را هم ديده باشيد؛ منظور همان دستي است که وسطش يک چشم کشيده شده. اين شيء هم براي دور کردن چشم حسود استفاده مي شود(يادآور مي شود که گرچه متاسفانه اين شکل روي بعضي علم هاي عزاداري محرم هم حکاکي شده، ولي از نظر اسلام هيچ “شيء” قابليت دور کردن آثار چشم بد را ندارد . و جز ذکر خدا، کمک گرفتن از هر چيز ديگري خلاف شرع هست و تنها راه و بهترين راه داخل شدن در جرگه ايمانيان است وبس.وخود را با ابزارهاي مورد سفارش ائمه هدي سلام الله عليهم اجمعين مجهز کردن است چنانکه قرآن کساني را که در رديف مومنين قرار دارند بيمه نموده و در گارانتي صد در صد الهي قرار مي دهد و مي فرمايد * إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ ءَامَنُواْ  إِنَّ اللَّهَ لَا يحُِبُّ كلُ‏َّ خَوَّانٍ كَفُورٍ(آيه38)سوره مبارکه حجّ= خدا مؤمنان را از هر مكر و شر دشمن نگاه مى‏دارد، كه خداوند هرگز خيانتكار كافر ناسپاس را دوست نمى‏دارد. ). علامت “خمسه” از فرهنگ فنيقي ها پيش از اسلام وارد فرهنگ منطقه شده و در فنيق نشانه ي “تانيث” خداي ماده بوده است.خمسه که در زبان عبري “همش” تلفظ مي شود ، به معناي 5(پنج) است،که اشاره به پنج انگشت دست دارد . در فرهنگ باستاني مسيحي براي دور کردن چشم بد، صليب کشيده مي شد و بعد با دو انگشت از يک دست (انگشت اشاره و انگشت کوچک) به سمت منبع چشم بد نشانه گرفته مي شد. به عنوان مثال در فصل اول کتاب بسيار معروف “دراکولا” که بعدها تبديل به فيلم شد و کمتر کسي هست که اسم “دراکولا” را نشنيده باشد مي خوانيم: When we started, the crowd round the inn door, which had by this time swelled to a considerable size, all made the sign of the cross and pointed two fingers towards me. With some difficulty, I got a fellow passenger to tell me what they meant. He would not answer at first, but on learning that I was English, he explained that it was a charm or guard against the evil eye. راه درمان و پيش گيري : در روايات آمده است که رسول خدا(ص) براي درمان برخي از نزديکان خويش ، از تعويذ و رقيه ، يعني دعايي که ضد چشم‏زخم است، بهره مي گرفته است . از جمله روايت شده است ، پسران جعفر بن ابى طالب سفيد رو بودند و اسماء بنت عميس به پيغمبر خدا عرض کرد :اى رسول خدا اينها چشم‏گير هستند و زود مورد اصابت چشم مردم قرار مي گيرند آيا وسيله‏اى براى دفع چشم زخم آنها تهيه کنم ؟ فرمود : آرى . سپس فرمود : اگر چيزي مي‏توانست بر قضا و قدر پيشي گيرد چشم زدن بود . معمّرابن خلاد گويد امام رضا (ع) به من فرمود : إِنَّ الْعَينَ حَقٌّ فَاکْتُبْ فِي رُقْعَةٍ الْحَمْدَ وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ الْمُعَوِّذَتَينِ وَ آيةَ الْکُرْسِي وَ اجْعَلْهَا فِي غِلَافِ الْقَارُورَةِ . « اي معمرّ چشم زخم حق است ، پس براي رفع آن ، سوره حمد و توحيد و معوذتين و آيه الکرسي را در ورقي از کاغذ (چوبي) بنويس و در غلاف مخصوص عطر قرار بده تا در امان بماني» . در روايتي ديگر امام صادق (ع) پس از بيان حق بودن چشم زخم فرمود : … وَ لَيسَ تَأْمَنُهَا مِنْکَ عَلَى نَفْسِکَ وَ لَا مِنْکَ عَلَى غَيرِکَ فَإِذَا خِفْتَ شَيئاً مِنْ ذَلِکَ فَقُلْ مَا شَاءَ اللَّهُ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِي الْعَظِيمِ ثَلَاثاً . «… و از آثار آن نه خود را در امان ببين ونه ديگران را پس هر گاه احساس خطر از چشمي نموديد ذکر مَا شَاءَ اللَّهُ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِي الْعَظِيم را سه مرتبه بگوييد. » پيامبر (ص) و انبياي ديگر ، چون ابراهيم (ع) و موسي (ع) براي دفع چشم زخم از”رقيه” ، استفاده مي کردند . مانند آنچه حضرت اميرمؤمنان علي (ع) فرموده اند : رَقَى النَّبِي ص حَسَناً وَ حُسَيناً فَقَالَ أُعِيذُکُمَا بِکَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّاتِ وَ أَسْمَائِهِ الْحُسْنَى کُلِّهَا عَامَّةً مِنْ شَرِّ السَّامَّةِ وَ الْهَامَّةِ وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ عَينٍ لَامَّةٍ وَ مِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ ثُمَّ الْتَفَتَ النَّبِي ص إِلَينَا فَقَالَ هَکَذَا کَانَ يعَوِّذُ إِبْرَاهِيمُ إِسْمَاعِيلَ وَ إِسْحَاقَ (ع)‏ . « پيامبر اکرم (ص) براي امام حسن (ع) و امام حسين (ع) رقيه گرفت و اين دعا را خواند : شما را در پناه کلمات تامه خدا قرار مي دهم از شر هر ديو و هر جنبنده‏اى و از شر هر چشم زخمى ، سپس پيامبر (ص) نگاهي به ما کرد و فرمود: “اين چنين حضرت ابراهيم براي اسماعيل و اسحاق تعويذ نمود » . حسود وقتى آتش حسدش شعله‏ور گردد در مقام ايذاء و اذيت بر مى‏آيد حداقل ضربه اي که به محسود مي زند،تشعشع ذرات چشم مسموم اوست . امام صادِقِ (ع) فرمود : إِذَا تَهَيأَ أَحَدُکُمْ بِهَيئَةٍ تُعْجِبُهُ فَلْيقْرَأْ حِينَ يخْرُجُ مِنْ بَيتِهِ الْمُعَوِّذَتَينِ فَإِنَّهُ لَا يضُرُّهُ شَي‏ءٌ بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَى . «هرگاه به صورت زيبا و هيئت جالب درآمديد (يعني لباس نو و زيبا پوشيده و خود را آرايش و آراسته کرديد) هنگامي که مي خواهيد از منزل خارج شويد معوّذّتين (سوره ناس و فلق ) را بخوانيد براستي که اگر چنين کنيد و برخود بدميدبحکم خداوند چيزي به شما ضررنمي رساند .» اما نکته اي که قابل ذکر مي باشد اين است که واقعيت داشتن چشم زخم منافاتي با اراده و خواست و قدرت خداوند ندارد بلکه اين مسأله نوعي قدرت ماوراء الطبيعه است که خداوند آن را قرار داده مانند بسياري از کارهاي ديگر که به واسطه تربيت و قدرت روح آدمي قابل تحقق است.در رابطه با آيه و ان يکاد الذين … بايد توجه داشت که خواندن آن در روايات سفارش شده است. ز ) روزتان را با پنج سوره = چهارقل(قل اعوذ برب النّاس- قل اعوذ برب الفلق- قل هو الله احد- قل يا ايّها الکافرون ) و ( اذا جاء نصرالله والفتح ) آغاز کنيد تا از تمام آفات روز در امان بمانيد و شبتان را با آن پنج سوره شروع کنيد تا از شرّ تمام طول شب ايمن باشيد. اسلام براي پيش گيري از تأثير سوء چشم زخم، استعاذه و ياد خدا را مطرح کرده، همچنين صدقه دادن نيز توصيه شده است. تاثير چشم و نيروهاي مرموز آن از دير زمان مورد توجه بشر بوده است. شايد نتوان تاريخ دقيقي براي شروع اين عقائد يافت اما آنچه مسلم است انسان‌ها در اثر تجربيات روزمرّه و برخي نقل‌هاي تاريخي و ديني به اين مطلب اعتقاد پيدا كرده‌اند هر چند كه در اين بين خرافاتي نيز راه يافته است كه نيازمند پالايش است. چشم زخم از منظر قرآن كريم : قرآن نيز برخلاف برخي باورها ، نه تنها چشم زخم را جزو امور خرافي دسته بندي نمي کند بلکه به نمونه هاي از آن نيز اشاره مي کند و گزارش تاريخي قرآني از گذشتگان و پيشينيان نيز آن را تأييد مي کند . عمده آياتي که به نحوي با چشم زخم ارتباط دارند،سه آيه مي باشند،که هر يک به طور ضمني ، بيانگر مسأله شور چشمي هستند . ۱ – آيه وان يکاد . قرآن مي فرمايد : وَ اِن يکادُ الَّذينَ کَفَرُوا لِيزلِقونَکَ بِأَبصارِهِم لَمّا سَمعُوا الذّکروَ يقُولُونَ إنَّه لَمَجنُون. « نزديک است کافران هنگامى که آيات قرآن را مى‏شنوندبا چشم‏زخم خود تو را از بين ببرند، و مى‏گويند: «او ديوانه است! ». .( قلم/۶۸ ، ۵۱) اکثر مفسران معاصر قائلند ، آيه در مقام بيان يک واقعيت است و سخن از کنايه نيست ، قرآن مى‏خواهد تضاد عجيبى را که در ميان گفته‏هاى دشمنان اسلام وجود داشت با اين بيان ظاهر سازد و آن اينکه : آنها وقتى آيات قرآن را مى‏شنوند آن قدر مجذوب مى‏شوند و در برابر آن اعجاب مى‏کنند که مى‏خواهند تو را چشم بزنند (زيرا چشم زدن معمولا در برابر امورى است که بسيار اعجاب‏انگيز مى‏باشد) بد چشمي اين جماعت به گونه‌اي بود که اگر يکي از ايشان، اراده گوشت مي‌کرد ، به کنيز خود مي‌گفت : «ما أَحسَنَ وَ ما رأَيتُ مِثلها؛ چه نيکو و زيبا ست و مانندش را تاکنون نديده‌ام»! فوراً آن حيوان مي‌افتاد و صاحبش از روي ناچاري حيوان را مي‌کشت و به وي نصيبي مي ر‌سيد ، اگر ايشان اراده کشتن کسي را داشتند، سه روز چيزي نمي‌خوردند و بعد از آن بر او نظر مي‌انداختند و بر اثر چشم زخم بيمار مي شد و يا مي‌مُرد. در ميان بدچشمان، مردي بود که بر هر که چشم مي‌افکند ، از پا در مي‌آمد. از اين رو، او پا از خيمه بيرون نمي‌گذاشت . عاقبت، اين جمع با اصرار قريش خواستند پيامبر (ص) را چشم زخم زنند که کار ساز نيفتاد . ۲ – آيه ورودبه مصر از ابواب متفرقه قرآن کريم از زبان يعقوب نقل مي کند که به فرزندانش فرمود : َ يا بَنِي لا تَدْخُلُوا مِنْ بابٍ واحِدٍ وَ ادْخُلُوا مِنْ أَبْوابٍ مُتَفَرِّقَةٍ وَ ما أُغْني‏ عَنْکُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَي‏ءٍ إِنِ الْحُکْمُ إِلاَّ لِلَّهِ عَلَيهِ تَوَکَّلْتُ وَ عَلَيهِ فَلْيتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ . وَ لَمَّا دَخَلُوا مِنْ حَيثُ أَمَرَهُمْ أَبُوهُمْ ما کانَ يغْنِي عَنْهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَي‏ءٍ إِلاَّ حاجَةً فِي نَفْسِ يعْقُوبَ قَضاها وَ إِنَّهُ لَذُو عِلْمٍ لِما عَلَّمْناهُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا يعْلَمُونَ (يوسف/۱۲ ، ۶۷ ) « و (هنگامى که مى‏خواستند حرکت کنند، يعقوب) گفت: «فرزندان من! از يک در وارد نشويد بلکه از درهاى متفرّق وارد گرديد (تا توجه مردم به سوى شما جلب نشود)! و (من با اين دستور،) نمى‏توانم حادثه‏اى را که از سوى خدا حتمى است، از شما دفع کنم! حکم و فرمان، تنها از آنِ خداست! بر او توکّل کرده‏ام و همه متوکّلان بايد بر او توکّل کنند!» آنگاه که برادران يوسف ، پس از جلب موافقت پدر ، برادر کوچک را با خود همراه کردند و براي دومين بار ، آماده حرکت به سوي مصر شدند ، يعقوب (ع) از فرزندانش مي خواهد که هنگام ورود به شهرو يا ديار مصر از درهاي گوناگون وارد شوند . اغلب مفسران معتقدند : پايتخت مصرباستان ، در آن زمان مانند هر شهر ديگري ، ديوار و برج و دروازه‌هاي متعددي داشته است . مصر در آن روز چهار در داشت و فرزندان يعقوب طبق دستور پدرشان ، متفرق شده و هر گروهي از يکى از آن چهار در وارد شدند. اين دستور يعقوب براي آن بود که چون همگى برادر يکديگر و اولاد يک پدر بودند و از نظر جمال و کمال و شکل و هيئت نيز ممتاز بودند ترسيد چشم بخورند، و مردم آنها را چشم بزنند . ۳ – آيه شرّحاسد قران کريم مي فرمايد : وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ . (فلق/۱۱۲ ، ۵ ) « پناه مي برم به خداوندگار…و از شرّ هر حسود آن گاه که حسد ورزد. » اين آيه نشان مى‏دهد که حسد از بدترين و زشت‏ترين صفات رذيله است ، چرا که قرآن آن را در رديف کارهاى حيوانات درنده و مارهاى گزنده ، وشياطين وسوسه‏گر قرار داده است . يعني همين طورى که نفس افسون‏گر و ساحر تأثير دارد همين طور آدم حسود وقتى آتش حسد وى شعله‏ور گردد در مقام ايذاء و اذيت بر مى‏آيد و از هيچ گونه فسادى خوددارى نمي نمايد بلکه اگر اقدام به هيچ مخربى نکند همان چشمى که از روى حسد چيزى را بنگرد يا نفسى از آن به محسود اصابت نمايد آثار بدى از آن تراوش نموده و به محسود ضرر ميرساند لذا شور چشمي عاين نوعي از تراوش هاي حسد است . در گستره روايات ، با احاديث زيادي از منابع شيعه و اهل سنت روبرو مي‌شويم که اثبات‌گر چشم زخم و پيامدهاي آن هستند . از رسول اکرم(ص) آمده است : العين تدخل الرجل القبر و الجمل القدر ؛ «چشم زخم واقعيت دارد و مرد را در قبر و شتر را در ديگ قرار مي دهد»، کنايه از اين که چشم زخم باعث مرگ انسان و بيماري شتر مي شود که صاحبش از ترس تلف شدنش او را ذبح مي کند . در بيان اميرمؤمنان علي (ع) آمده است : اَلعَينُ حَقّ وَ الرَقّي حَقّ ؛ چشم زخم حق است و توسل به دعا براي دفع آن نيز حق». با همين تعبير، از امام صادق (ع) نيز آمده است که فرمود : …ِ فَإِنَّ الْعَينَ حَقٌّ ؛ «… چشم زخم حق است » آثار سوء چشم زخم آن قدر خطر ساز است که انسان را به کام مرگ مي برد بحدي که رسول گرامي اسلام (ص) مي فرمايند : أکثر من يموت من أمتي بعد قضاء الله و قدره بالعين . بيشترکساني که از امت من از دنيا رفته اند پس از قضا و قدر با چشم زخم بوده است. راهکارهاي مصونيت از چشم زخم : انسان‌ها به‌طور طبيعي نسبت به امور شگفت‌انگيز واکنش نشان مي‌دهند و ناخودآگاه در ديگري تصرف مي‌کنند از اين‌رو گفته شده هنگام مواجهه با نعمت فراوان ويا برخورداري خود و يا ديگري ازآن ،از واژه ماشاءالله استفاده کنيد . اسلام براي پيش‏گيري از تأثير سوء چشم زخم ، استعاذه ، توکل و ياد خدا را مطرح کرده ، که به بررسي آنها مي پردازيم : استعاذه به خدا عامل مصونيت از چشم زخم : اهميت‌ استعاذه‌ در قرآن‌ هنگامى‌ آشکارتر مى‌شود که‌ بدانيم‌ دو سورة پايانى ‌(ناس‌ و فلق‌)، به‌ همين‌ موضوع‌ اختصاص‌ يافته‌ است‌.اين‌ دوسوره که‌ با خطاب‌ به‌ پيامبر(ص‌) آغاز مى‌شود ، جامع‌ترين‌ بيان‌ دربارة ارکان‌ استعاذه‌ را دارند ، به‌گونه‌اي‌ که‌ آيات‌ ديگر مربوط به‌ استعاذه‌ را مى‌توان‌ شرحى‌ از مفاهيم‌ و مصاديق‌ اين‌ دو سوره‌ تلقى‌ کرد . اين‌ دو سوره‌ به‌ سبب‌ آغازهاي‌ مشترک‌ از همان‌ عصر نزول‌ به‌ «معوّذتين‌» شهرت‌ يافت‌ و جايگاه‌ ويژه‌اي‌ در نظام‌ آموزش‌ قرآن‌ پيدا کرد . رسول‌ اکرم‌(ص‌) تلاوت‌ معوذتين‌ را بهترين‌ تعويذ مى‌دانستند و در عمل‌ بارها حسنين‌(ع‌) را به‌ اين‌ دو سوره‌ تعويذ مى‌کردند . لذا طبق بيان سوره فلق که مي فرمايد : وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ . بايد از شرحسوداني که حسد مي ورزند و حسادت باطن خود را آشکار مي سازند و چشم زخم مي زنند و در مقام عمل کارهاي زيانباري انجام مي دهند در حذر بود . حسد نيروى روانى پليد است که بر نعمت و آسايش ديگران رشک مى‏برد و آتش حسرت درونى حاسد را برمي انگيزاند و بدين طريق روح پليد حاسد نيز در اثر تفکر و حسرت درونى تقويت شده مي تواند از طريقى شر و ضرر خود را متوجه شخصى که مورد حسد و رشک او است وارد سازد بايد از آن در حذر بود و بساحت کبريائى بقرائت دو سوره پناه برد و ملتجى شد . از طبرسي در مجمع روايت شده است ، که رسول خدا (ص) بسيار بود که بوسيله قرائت دو سوره معوذتين حسن و حسين عليهما السّلام را از خطر و ضرر جادو يا دعا و درخواست رهائى مي نمود . توکل بر خدا ، عامل مصونيت از چشم زخم: براي رهايي از چشم‌زخم و يا مصونيت از آن در سوره يوسف آيه ۶۷ به مسئله توکل بر خدا اشاره شده و از مردمان خواسته شده تا از اين عامل براي پيشگيري از چشم‌زخم و در امان ماندن از آن استفاده کنند ؛ چرا که در حقيقت انسان بايد به اين باور برسد که تنها خداوند در برابر اين قدرت‌هاي ماورايي و فرامادي مي‌تواند بايستد و او را نجات دهد و يا در امان نگه دارد . حضرت‌ يعقوب‌ (ع) زماني که‌ فرزندانش‌ را به‌ مصر مي‌فرستد تا به‌ حضور سلطان‌ رسيده‌ از او گندم‌ بخرند چنين‌ وصيت‌ مي‌کند : يا بُني‌ لاتَدخُلُوا مِن‌ بابٍ‌ واحدٍ‌ وَ‌ادخُلُوا مِن‌ أَبوابٍ‌ مُتَفَرِقَةٍ، و ما أُ‌غنِي‌ عَنکُم‌ من‌ اللهِ‌ مِن‌ شي، اًنِ‌ الحُکمُ‌ اًِ‌لاَّللَّهِ، عَلَيهِ‌ تَوَکَّلتُ، وَ‌ عَلَيهِ‌ فَليتَوَکَّلِ‌ المُتَوَکٍّلوُن . (يوسف /۱۲ ، ۶۷ ) « و (هنگامى که مى‏خواستند حرکت کنند ، يعقوب) گفت : «فرزندان من! از يک در وارد نشويد بلکه از درهاى متفرّق وارد گرديد ( تا توجه مردم به سوى شما جلب نشود ) ! و (من با اين دستور،) نمى‏توانم حادثه‏اى را که از سوى خدا حتمى است، از شما دفع کنم! حکم و فرمان، تنها از آنِ خداست! بر او توکّل کرده‏ام و همه متوکّلان بايد بر او توکّل کنند!» چنان که در بيان تفسير آيه اکثر مفسران معتقدند که چاره انديشي يعقوب (ع) براي دفع چشم زخم مصريان بود که احتمال داشت متوجه فرزندان خوش اندام وي گردد ، آن حضرت مي دانست چاره انديشيش بدون حکمت الهي هيچ ارزشي ندارد لذا مسئله توکل را مطرح نمود تا مقداري از اضطراب و تشويش خاطر خود را التيام بخشد . نقش اذکار در مصونيت از چشم زخم : فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَ أَشهِْدُواْ ذَوَىْ عَدْلٍ مِّنكمُ‏ْ وَ أَقِيمُواْ الشَّهَادَةَ لِلَّهِ  ذَالِكُمْ يُوعَظُ بِهِ مَن كاَنَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الاَْخِرِ  وَ مَن يَتَّقِ اللَّهَ يجَْعَل لَّهُ مخَْرَجًا(2) الطلاق وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدْراً(3) الطلاق آن گاه كه (نزديك است) مدّت عدّه را به پايان رسانند باز يا به نيكويى نگاهشان داريد يا به خوشرفتارى رهاشان كنيد و نيز (بر طلاق آنها) دو مرد مسلمان عادل گواه گيريد، و (شما شاهدان نيز) براى خدا شهادت را برپا كنيد. بدين وعظ الهى آن كس كه به خدا و روز قيامت ايمان آورد پند داده مى‏شود، و هر كس خدا ترس و پرهيزكار شود خدا راه بيرون شدن (از عهده گناهان و بلا و حوادث سخت عالم)را بر او مى‏گشايد. (2) و از جايى كه گمان نَبَرد به او روزى عطا كند، و هر كه بر خدا توكل كند خدا او را كفايت خواهد كرد كه خدا امرش را نافذ و روان مى‏سازد و بر هر چيز قدر و اندازه‏اى مقرّر داشته است (و به هيچ تدبيرى سر از تقديرش نتوان پيچيد). (3) پيامبر(ص) فرمود : « من اکثر ذکر الله احبه » هرکس زياد خدا را ياد کند ، محبت خداوند در قلبش حاکم مي شود . کساني که خدا را ياد کنند از گزند شيطان محفوظ مي‌مانند . امام علي(ع) فرمودند : ذکر الله رأس مال کل مؤمن و ربحه السلامة من الشيطان . «ياد خدا سرمايه هر مؤمني است و سود آن سالم ماندن از گزند شيطان است» . و نيز در قرآن به اين معني اشاره شده است که : شيطان مثل طواف کننده‌اي کوشا، پيرامون قلب و روح آدم مي‌گردد و دنبال راه نفوذي است تا فرد را منحرف کند . اگر انسان خدا را ياد کند، ياد خدا مثل چراغي در ظلمتي ، همه جا را نوراني مي‌کند . آثار سوء چشم زخم که از ناهنجار هاي اجتماعي است توسط خود انسان ها بر اثر غفلت از خدا واعتماد و پناهندگي به غير خدا صورت مي پذيرد . وَماأَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثيرٍ.(شوري/۴۲،۳۰)  «اگر شما را مصيبتى رسد، به خاطر کارهايى است که کرده‏ايد. و خدا بسيارى از گناهان را عفو مى‏کند » . در اين آيه شريفه خداوندِ اميد بخش ، بر غافلان نويد اميدواري مي دهد و با جمله : و يعفوا عن کثير . آنان را به پناه خود دعوت مي کند . انسان وقتي از ياد خدا غافل شد و بر غير خدا اعتماد نمود ، شيطان و شيطان صفاتان با حربه هاي مختلف براو غالب خواهند شد . وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرينٌ.(زخرف/۴۳،۳۶) « هر کس که از ياد خداى رحمان روى گرداند، شيطانى بر او مى‏گماريم که همواره همراهش باشد ». بخشي از اين چشم زخم، حق است و از نظر علمي نيز بوسيلة سياله مغناطيسي مخصوصي كه از چشم بيرون مي‌پرد، قابل توجيه مي‌باشد،هرچند عوام الناس آنرا با مقدار زيادي از خرافات آميخته‌اند». چشم زخم از منظر عقل و علم: اثر عميق چشم در ديگران كه موجب هلاكت يا بيماري آنها شود از نظرعقلي محال نيست. چه اينكه بسياري از دانشمندان امروز معتقدند در بعضي از چشم‌ها نيروي مغناطيسي خاصي نهفته شده كه كارايي زيادي دارد حتي با تمرين و ممارست. مي‌توان آن را پرورش داد. خواب مغناطيسي از طريق همين نيروي مغناطيسي چشم‌هاست. در دنيايي كه «اشعه‌ي ليزر» كه شعاعي است نامرئي، مي‌تواند كاري كند كه از برخي سلاح‌هاي مخرب ساخته نيست؛ پذيرش وجود نيروئي در بعضي از چشم‌ها، كه از طريق امواج مخصوص در طرفِ مقابل اثر بگذارد چيز عجيبي نخواهد بود. و بسياري نقل كرده‌اند كه افرادي را ديده‌اند كه داراي اين نيروي مرموزچشم بوده‌اند بنابراين اين امور ازنظرعقل وعلم ممكن است. ************************************************** دانشمندان امروز بر اين باورند که در برخي از افراد، روح و توان منحصر به فردي است که مي تواند اشيا را نه تنها جا به جا کند بلکه مانند اشعه ليزر آن را منفجر و متلاشي نمايد. اين انرژي گاه از راه چشم، بيرون و ساطع مي شود. قدرت تخريبي چشم بسته  به نيروي باطني هر شخص مختلف است. انسان ها به طور طبيعي از چنين توان و انرژي برخوردار مي باشند. البته در برخي از اشخاص به سبب علل طبيعي و يا آموزش هاي خاص و تحولات دروني و بيروني تقويت مي شود و ناخودآگاه آثار خود را به جا مي گذارد ولي اين گونه نيست که اين نيرو اختصاص به برخي داشته باشد و ديگران از آن محروم باشند بلکه همگان داراي نيرو و تواني از اين دست هستند. دعا و توسل به خدا وند مي تواند نيروي مرموز چشم ها را بي اثر سازد و از آثار مخرب آن جلوگيري کرده و يا بکاهد.  (نگاه کنيد تفسير نمونه ج۲۴ ص ۴۲۸ ) به هر حال از نظر عقلي و علمي و تجربي ثابت شده که آدمي داراي نيروهاي شگفت نفساني و روحي است که مي تواند به شکل هاي مختلف خير و يا شر عمل کند و آثار مثبت و منفي بر جا گذارد. اهميت چشم: چشم که در آموزه هاي قرآني از آن به عين و بصر و رأي و نظَر تعبير مي شود گاه به ابزار و گاه به نوع کنش و واکنش آن اشاره دارد . «عين» نام ابزار ديدن و رؤيت و نظر است. خداوند ، آفرينش چشم را براي انسان يکي از آيات خود قرار داده است چنانکه مي فرمايد : قُلْ أَرَأَيتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَکُمْ وَ أَبْصارَکُمْ وَ خَتَمَ عَلى‏ قُلُوبِکُمْ مَنْ إِلهٌ غَيرُ اللَّهِ يأْتيکُمْ بِهِ انْظُرْ کَيفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ ثُمَّ هُمْ يصْدِفُونَ . «بگو : به من خبر دهيد اگر خداوند ،گوش و چشم هايتان را بگيرد ، و بر دل هاى شما مهر نهد (که چيزى را نفهميد)، چه کسى جز خداست که آن ها را به شما بدهد؟!» ببين چگونه آيات را به گونه‏هاى مختلف براى آن ها شرح مى‏دهيم ، سپس آن ها روى مى‏گردانند » (انعام /۶ ، ۴۶ ) چشم ، ابزاري است که با اتکاء به روح ، انسان توانايي ديدن پيدا مي کند . به اين معنا که روح انساني است که در حقيقت از دريچه و ابزار چشم مي نگرد و مي بيند. از اين رو ميان چشم و روح ارتباط بسيار تنگاتنگي وجود دارد و اين روح انساني و نفس اوست که چشم را مديريت مي کند . اين گونه است که روح انساني براي درک و شناخت خود و جهان و ادراک موقعيت خويش در هستي و بهره گيري از نعمت هاي خداوندي در راستاي تکامل خويش ، از ابزار چشم بهره مي گيرد .نظر مراجع تقليد درباره چشم زخم به گزارش مهر، بر اساس استفتاء انجام شده از دفتر آيت الله موسوي اردبيلي آخرين آيات مبارکه سوره قلم که مي فرمايد “و آنان که کافر شدند چون قرآن را شنيدند چيزى نمانده بود که تو را چشم بزنند و مى‏گفتند او واقعا ديوانه‏اى است” به پيغمبر نازل شد تا از چشم زخم در امان باشد و استفاده از اين آيه براي در امان ماندن از چشم زخم کاربردي است. در استفتاء از دفتر آيت الله جعفر سبحاني نيز استفاده از برخي آيات قرآن چون آيه 51 سوره قلم و آية الکرسي براي استفاده عليه چشم زخم مورد تأييد قرار گرفت و طي آن به کاربرد دعاهايي چون تعويذ و شرف الشمس که در مفاتيح نيز ذکر شده اشاره شد. دفتر آيت الله نوري همداني در پاسخ به استفتاءدر رابطه با استفاده از مهره هاي آبي رنگ به عنوان دستبند، گردنبند يا آويز در منازل تأکيد کرد که اين مهره ها داراي هيچ مستند شرعي نيست. ممکن است بتوان براي برخي سنگها چون عقيق خواصي را برشمرد اما درباره مهره هاي آبي رنگ مستند شرعي وجود ندارد ، در رابطه با جلوگيري از چشم زخم خواندن “و ان يکاد (آيه 51 سوره قلم)”، آية الکرسي و يا چهارقل در روايات آمده است. در اين استفتاء همچنين تأکيد شده است که دعاي شرف الشمس و تعويذ از دعاهاي مستند در اين رابطه هستند. در تفسير نمونه در رابطه با آيه 51 سوره قلم آمده است: بسيارى از مفسران گفته اند: منظور اين است که دشمنان به هنگامى که آيات با عظمت قرآن را از تو مى شنوند، به قدرى خشمگين و ناراحت مى شوند و با عداوت به تو نگاه مى کنند که گويى مى خواهند تو را با چشمهاى خود بر زمين افکنند و نابود کنند! و در توضيح اين معنى جمعى افزوده اند که آنها مى خواهند از طريق چشم زدن که بسيارى از مردم به آن عقيده دارند و مى گويند در بعضى از چشمها اثر مرموزى نهفته است که با يک نگاه مخصوص ممکن است طرف را بيمار يا هلاک کند، تو را از بين ببرند. تفسير نمونه در ادامه آورده است: بعضى ديگر گفته اند که اين کنايه از نگاههاى بسيار غضب آلود است. تفسير ديگرى براى اين آيه به نظر مى رسد که شايد از تفسيرهاى بالا نزديکتر باشد و آن اينکه قرآن مى خواهد تضاد عجيبى را که در ميان گفته هاى دشمنان اسلام وجود داشت با اين بيان ظاهر سازد و آن اين است که آنها وقتى آيات قرآن را مى شنوند آنقدر مجذوب مى شوند و در برابر آن اعجاب مى کنند که مى خواهند تو را چشم بزنند. از رسول گرامي اسلام روايت شده که روزي آن حضرت از قبرستان بقيع مي‌گذشت و فرمودند: به خدا قسم بيشتر اهل اين قبرستان به سبب چشمزخم در اينجا آرميده‌اند. از امام صادق (ع) روايت شده است: اگر اين قبرها شکافته شود هر آيينه مي‌بينيد که بيشتر مردگان به سبب چشم زخم مرده‌اند، زيرا چشم زخم حق است. آگاه باشيد که پيامبر اکرم(ص) فرمودند:‌ چشم زخم حق است پس هر کس از سيرت و صورت برادر مسلمانش خشنود شد، خدا را ياد کند، زيرا وقتي خداوند را به ياد آورد، ضرري به برادر مؤمنش نمي‌رسد. از امام صادق(ع) روايت شده که فرمود: کسي که چيزي از برادرش او را متعجب ساخت، بگويد: «تَبارکَ اللّه اَحسَن الخالقين» زيرا چشم زخم حق است. از رسول خدا (ص) روايت شده است: چشم زخم حق است، وقتي يکي ازشماها به انسان يا حيواني يا اشياء ديگري که زيبا است بنگرد و تعجب نمايد، بگويد: «آمنتُ بالله و صلي الله علي محمد و آله» پس از آن، اثر چشمش خنثي مي‌شود.  در پايان اين مقاله مختصر توجه شما عزيزان را به پاره ای از مقالات سايتهای مختلف جلب مينمايم.  تله کينزي (حرکت دادن اجسام) سايکو کينزي کنترل ياتغييريک وضعيت(خارج ازبدن)بااستفاده ازذهن به تنهائي مي باشد۰سايکو کينزي انواع مختلفي دارد:تله کينزي (حرکت اجسام بانيروي ذهن)،پيرو کينزي(کنترل آتش)،کرايو کينزي (کنترل يخ)هيدرو کينزي(کنترل آب)،الکترو کينزي(کنترل الکتريسيته) و….. تله کينزي چيست؟ تله کينزي توانايي حرکت دادن اجسام توسط انرژي رواني ميباشد.تئوري که در ارتباط با تله کينزي وجود دارد که آن به وسيله ميدانهاي انرژي يا امواج انرژي رواني به ميزان کافي متراکم شده اند باعث حرکت اجسام مي شود.هر کسي به سعي و تلاش مناسب مي تواند نيروي خود را تحت کنترل در آورده و مورد استفاده قرار دهد.همه افرادبطور ذاتي داراي نيروهاي رواني و قدرت تله کينزي مي باشدماازهمه قسمتهاي مغز خود استفاده نمي کنيم.هريک ازماازقسمت خاصي ازمغزخود بيشتر استفاده مي کند.برخي ديگر از رياضيات منطق ورزش نويسندگي هر يک از اين فعاليتها از قسمت خاصي از مغز استفاده مي کنند.اين مسيله در مورد نيروهاي رواني نيز صادق است.همه ما هر کدام تاحدي از پتانسيل هاي رواني خود استفاده مي کنيم.برخي از افراد فقط مي دانند که چه وقت چيزي در حال وقوع است يا مي توانند نتيجه يک حادثه را بهتر از ديگران پيشگويي کنند يا مي توانند حس کنند که فردي را که ملاقات مي کنند کاراکترخوب يا بدي دارد.همه اينهانشان دهنده استفاده ازنيروهاي رواني مي باشد هر کسي مي توانند با تمرين مناسب تله کينزي را ياد بگيرد. تنها چيزي که مانع پيشرفت شما مي شود باور نکردن خودتان است درست مانند بچه اي که مي گويد “من نمي توانم رياضيات را ياد بگيرم اينکار غير ممکن است”. پيشرفت در تله کينزي بسياري از افراد مي گويند من مدت زيادي براي انجام تله کينزي تلاش کرده ام اما هنوز نمي توانم آنرا انجام دهم علت اين امر در اکثر موارد يکسان مي باشد اغلب افراد فکر مي کنند يک هفته تمرين مدت طولاني مي باشد.افراد با استعداد ممکن است ظرف دو هفته آنرا بدست آوردند اما اکثريت ما نمي توانند کمتر از چند ماه و شديد چند سال به آن برسند.نکات زير به شما کمک خواهند کرد که در مسير درست تله کينزي حرکت کنيد: ۱- روزانه بمدت نيم ساعت و يا حداقل پانزده دقيقه مديتيشن کنيد«بجاي مديتيشن شما مي توانيد از سي دي هماهنگ کننده مغز تله کينزي که حاوي دو قطعه هر يک بمدت بيست دقيقه مي باشد استفاده کنيد.هر دوي آنها براي تقويت قدرت تله کينزي مي باشد هر دو را امتحان کنيد و هر کدام که برايتان مناسبتر بود بصورت روزانه و مدام با شرايط ذکر شده در راهنما گوش دهيد. ۲- حداقل روزانه يکبار و در صورت امکان دوبار بمدت سي دقيقه تله کينزي را تمرين کنيد ۳- بمدت يک هفته روي يکي از تکنيکها تمرکز کرده و در صورتيکه از آن نتيجه اي نگرفتيد روشهاي ديگر را به تناوب امتحان کنيد ۴- راحت باشيدبه جاي اينکه خيلي سخت بگيريد در مورد آن به عنوان يک آزمايش يا بازي فکر کنيد اگر بيش از اندازه تلاش کنيد خودتان را خسته مي کنيد و به جايي نمي رسيد. ۵- دست از تلاش بر نداريد ۶- به خودنان نگوييد که نميتوانيدآن را انجام دهيد چرا که شما ميتوانيد. ۷- باور داشته باشيد ازکجا شروع کنيم: چيزهايي وجود دارند که قبل از اينکه شما بتوانيد در تله کنيزي بجايي برسيد بايد روي انها کار کنيد موانعي که برانها غلبه کرده و تمريناتي که بايد انجام دهيد شک، تله کنيزي يک واقعيت است .بساري انرا انجام دادهاند .شک مانند ديواري است که بين شما و تله کنيزي قرار ميگيرد از روي اين ديوار عبور کنيد و انرا پشت سر بگذاريد. منطق، ما در يک جهان عمل گرا زندگي ميکنيم .طبيعي هست که شما بخواهيد باري هر چيزي بدنبال دليل ومنطق بگرديد. اما خود را به زحمت نياندازيد. عمل گرائي را کنار بگذاريد هنگامي که به تله کنيزي برسيد متوجه ميشويد که مفهوم منطق در مجموع چقدر احمقانه است خلوص قلب، شما براي چه ميخواهيد تله کنيزي را ياد بگيريد دليل شما بايستي مثبت و نيتتان خالص باشد در صورتي که ميخواهيد به ديگران اسيب برسانيد يا نيت سوئي داشته باشيد يا اين را يک مزيت و برتري نسبت به دگران تلقي کنيد لطفا ان را فراموش کنيد . انرا به منظور تمرين ذهنتان انجام دهيد مدي تيشن، هرقدر شما بتوانيد مدت زمان زيادي را صرف جدا شدن از ماده ( دنيا ) کنيد همان مقدار به دنياي ماوراء نزديک مي شويد. قواعد دور جنباني ۱-همه مي توانند«هر شخص زنده اي که مغز دارد» فقط بايد آن را بکار برد ۲-حد و مرز اين نيرو بي حساب است ۳-باور کردن اين توانايي ۴-روزي نيم ساعت تمرين و هدف وقت و حوصله ۵-روي يک روش حداقل يک هفته تمرکز کنيد ۶-بجاي جدي گرفتن آن ،به آن به چشم يک بازي نگاه کنيد ۷-حتي يک درصد شک و ترديد در توانايي خودتان براي انجام به خودتان راه ندهيد ۸-هر گونه مانع کوچک يا بزرگي را در هم بشکند ۹-سعي نکنيد اين کار را موشکافي کنيد فقط آن را به عنوان يک اصل بپذيريد ۱۰-منطق را رها کنيد ۱۱-خلوص قلب داشته باشيد ۱۲-هدف شما از انجام دور جنباني پست و کوچک نباشد ۱۳-مديتيشن لازم است و ذهن را آماده مي کند تمرين شماره۱: تمرين ديگري که مي توانيد انجام دهيد ،استفاده از يک توپ پينگ پنگ که بر روي سطح صاف قرار داده شده است مي باشد. خود را ريلکس کنيد و به توپ خيره شويد و قصد حرکت توپ را در خود ايجاد کنيد. در مقابل چشم ذهن خود آن را در حال حرکت ببينيد. به مدت ۳-۲ دقيقه توجه خود را کاملا بر روي آن متمرکز کرده ، سپس توقف کنيد. بعدا مجددا تمرين نمائيد. صبور باشيد و اين تمرين را با انعکاس تجسم هاي مختلف انجام دهيد (حرکت توپ با اشعه ليزر ،چکش،تودهاي از هوا و……) تمرين شماره٢: نيم ساعت مديتيشن کنيد و يک شمع را در مکاني امن روي ميز روشن کنيد، رنگ سفيد براي شمع بهترين است بعد از چند تنفس شکمي به شعله خيره شويد، بعد از مدتي که پلک نزنيد شما فقط شعله را فقط شعله را خواهيد ديد،نه ميزي وجود دارد ونه شمعي حالا تصور کنيد شعله به طرف بالا در حال رشد است،بلندتر و درخشانتر،مي توانيد دستانتان را بالاي آن نگه داريد و تصور کنيد که شما داريد شمع را به طرف بالا مي کشيد.تصور کنيد شعله بي ميلي نشان مي دهد و کو چکتر و کوتاهتر مي شود از چه فاصله اي مي توانيد مخروط ها را تحت تاثير قرار دهيد؟ آيا مي توانيد با چشمان بسته و فقط با تجسم ذهني که در حال نگاه کردن به مخروطها مي باشد آنها را فعال کنيد؟آيا مي توانيد بوسيله نگاه کردن با ديد محيطي آن را تحت تاثير قرار دهيد؟آيا مي توانيد با اضافه کردن تدريجي به اندازه و وزن مخروطها دامنه انرژي اشعه چشمي خود را که در آن نقطه ديگر نمي توانيد با نگاه کردن به مخروطها آنها را حرکت دهيد تعيين کنيد؟ مولدهاي سايونيک مولدهاي سايونيک  وسايلي هستند که بوسيله انتشار جريان از چشمهاي شما فعال مي شوند. تمرين شماره٣:به عنوان يک تمرين براي انعکاس انرژي از طريق چشمهايتان مولد سايونيک زير را بسازيد.ابتدا با کمک يک پرگار ۲ دايره به قطر ۵/۷ اينچ بر روي کاغذ بکشيد. بوسيله قيچي به دقت آنها را ببريد.بر روي اين دواير يک قطعه به اندازه ربع دايره را مشخص کرده و با باقي گذاشتن يک بال کوچک از اين ربع دايره باقيمانده آن را ببريد و جدا کنيد.دو مخروط درست کنيد و با استفاده از سوراخ هاي ريزي که در مرکز اين دواير ساخته ايد«شکل   »و بستن گروهاي مناسب بر روي يک نخ در محل از مناسب مخروط ها را بر روي اين نخ سوار کنيد. اين اشکال مخروطي از آن جهت انتخاب شده اند که از نظر ذخيره انرژي شبيه به هرم عمل مي کنند.مخروطها را طوري آويزان کنيد که کمي بالاتر از سطح چشمان شما قرار گرفته و در معرض جريان هوا نباشند.تا وقتي که کاملا از آنها نخ عبور داده شده است کمي خارج از مرکز مي با شند ،زاويه مختصري بوجود مي آيد.حالا به مخروطها نگاه کنيد و واکنش زيادي نسبت به انرژي اشعه چشم شما مي شود.حالا به مخروطها نگاه کنيد و واکنش حاصله را مشاهده نماييد به آرامي کف دست خود را از زير به مخروط پاييني نزديک کنيد و به انرژي ارتعاشي روي هر کره توجه نماييد.آيا مي توانيد با انرژي اشعه چشمي خود باعث حرکت مخروطها شويد؟ همانگونه که قبلا گفته شد جريان انرژي وجود دارد که از چشمان شما به خارج انتشار پيدا مي کند.بنابراين حرکت دادن اشيايي که ذخيره کننده انرژي پرانيک هستند «مانند مخروطهاي کاغذي»آسان است. تمرين شماره٤:تمرين ديگري که مي توانيد انجام دهيد،استفاده از يک توپ پينگ پنگ که بر روي سطح صاف قرار داده شده است ميباشد.خود را ريلکس کنيد و به توپ خيره شويد و قصد حرکت توپ را در خود ايجاد کنيد.در مقابل چشم ذهن خود آن را در حال حرکت ببينيد.به مدت ۳-۲ دقيقه توجه خود را کاملا بر روي آن متمرکز کرده ،سپس توقف کنيد.بعدا مجددا تمرين نماييد.صبور باشيد و اين تمرين را با انعکاس تجسم هاي مختلف انجام دهيد«حرکت توپ با اشعه ليزر ،چکش،توده اي از هوا و….» سايکو کينزي (وخم کردن قاشق با نيروي ذهن ) همه چيز در کائنات به طريقي با يکديگر ارتباط دارند. انرژي افکار شما اثر موجي بر روي هستي دارد و شدت آن بر روي محيط مجاور شما بيشتر ميباشد. افکار منفي اثر نامنظم و پراکنده توليد مي کند. توسعه قدرت سايکو کينزي مشابه چيزهاي ديگر در زندگي شما ميباشد. شما بايد ميل دستيابي به آن را داشته باشيد. شما بايد اعتقاد داشته باشيد که انجام آن براي شما امکان پذير است و بايستي انتظار بدست آوردن آن را داشته باشيد. براي انجام اين تمرين به راحتي بر روي يک صندلي بنشينيد. عضلات بدن را بطور کامل از پائين به بالا ريلکس کنيد. به روشي که در تمرين مربوطه به تنفس ريتميک براي هماهنگ کردن فرايندهاي بدن /ذهن گفته شد. چند نفس عميق بکشيد ،تا ۴ شماره به آرامي و به صورت عميق و شکمي نفس بکشيد. تا ۴ شماره آن را نگه داريد. تا۴ شماره هوارا تخليه کنيد و در حالت تخليه کامل تا ۴ شماره توقف کنيد. اين عمل را چند بار تکرار کنيد. از آنجائيکه هيجانات مثبت باعث متمرکز کردن جريان انرژي ميشود ،اشيا را در مقابل خود نگهداشته و احساسات لذت بخش نسبت به آنها در خود ايجاد کنيد ۰ شک و ترديد و عدم توانائي در اعتماد به خودتان باعث پراکنده شدن انرژي شده و شما را عقب نگه مي دارد ،بنابراين با روحيه مثبت تمرين کنيد ،شما موفق خواهيد شد تمرين شماره٥: قاشقي را برداريد و آنرا در محل اتصال دسته قاشق به قسمت اصلي با انگشتان خود نگه داريد. آنرا با ملايمت بگيريد و با انگشت شصت به آرامي به قسمت وسط فشار وارد کنيد. در حين فشار دادن قاشق يا شصت خود ،به صورت دروني اين کلمه را تکرار کنيد خم شو. اين دستور ذهني را شما ميتوانيد به روشي ريتميک يا هر طريق ديگري که احساس راحتي بيشتري مي کنيد تکرار نمائيد ۰ در هنگام فشار دادن به قاشق و تکرار کلمه خم شو در ذهن خود مجسم کنيد که قاشق از قبل خم شده است يا اينکه آن مانند يک دسته ماکاروني خيس کاملا نرم ميباشد. تصور کنيد کره اي از انرژي سفيد رنگ در بالاي سر شما مي باشد ،سپس از طريق سر شما به طرف پائين و بازويتان حرکت کرده وسپس از طريق نوک انگشتان وارد قاشق مي شود ۰ تجسم کنيد که جرياني از انرژي به شکل مار پيج از چشمان شما خارج شده و به قاشق انتشار پيدا ميکند. در هنگام انجام اين تکنيک تمامي هوشياري خود را بر روي اين فرايند متمرکز کنيد. مشغول بودن ذهن با ارتعاشات احساسي روزمره مي تواند مانع گرفتن نتايج دلخواه شود. ذهن را از هر گونه تفسير ،بررسي و يا آشفتگي خالي کنيد. هر چقدر که توجهتان متمرکز تر باشد قاشق سريعتر خم خواهد شد. در اکثر مواقع قاشق از نازکترين قسمت خود خم خواهد شد و گاهي به حد ي نرم مي شود که فشار جزئي انگشت شصت باعث خم شدن آن مي شود. اگر تا به اينجاي کار تمام تمريناترا با حوصله ،پشتکاري ،دقت انجام داده باشيد انرژي ،تمرکز و قدرت تجسم شما  به اندازه کافي براي انجام اين کار افزايش پيدا کرده است. در ابتدا ممکن است دستيابي به نتيجه طول بکشد ولي گاهي نيز به سرعت رخ مي دهد. بعد از انجام يکبار خم کردن موفقيت آميز ،خم کردنهاي بعدي در زمان کمتري طول خواهد کشيد چرا که سيستم باور شما قويتر خواهد شد.  ۱۰ تا ۲۰ درصد افراددر همان باور اول موفق خواهند شد. به اين تمرين به چشم يک سرگرمي هيجان انگيز نگاه کنيد. از کلمه سعي کن استفاده نکنيد. شما يا مي توانيد قاشق را خم کنيد ويا نمي توانيد. اگر دفعات اول نتوانيد حتما در جلسات بعد با پشتکار وتلاش خواهيد توانست.     چهار نيروي خارق‌العاده در چشم انسان يك دانشمند‌ نوروبيولوژي ادعا كرد: چشمها به ما ابر نيروهاي واقعي داده‌اند.  به گزارش سرويس«علمي» خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، مارك چنگيزي ــ كارشناس و دانشمند‌ نوروبيولوژي و استاديار دپارتمان علوم ادراكي در انستيتو پلي تكنيك رنسلار ــ با اين كشف عجيب و شگفت آور در كتاب جديد خود ادعا كرده است كه تكامل بينايي چهار نيروهاي فوق‌العاده و واقعي را در اختيار انسان قرار داده كه اين نيروها شامل تله پاتي، بينش پرتوايكس، مشاهده آينده و گفت وگو كردن با مردگان هستند.  بر اساس اين مطالعات، اين نيروهاي خارق العاده در شكل گيري روش تعامل انسانها با يكديگر و مشاهده جهان، ابزاري شده‌اند.  چنگيزي در كتاب خود اساسي‌ترين فرضيه‌هاي علمي درباره ديد انسان را به طور مفصل شرح داده است.  اين كتاب با عنوان «انقلاب بصري: چطور آخرين تحقيقات تمام تفكرات ما را از آنچه كه درباره ديد انسان مي‌دانستيم دگرگون مي‌كند» منتشر شده است.  چنگيزي در كتاب خود تاكيد مي‌كند: مغز ما به راهنماهاي دست نوشته انساني كه فهرستي از تمام قدرتهايمان را ارائه مي‌كند، محدود نمي‌شود. بسياري از كارهايي كه چشمهاي ما مي‌توانند انجام دهند، هنوز ناشناخته هستند. به همين دليل است كه من تصور مي‌كنم اين موضوعي جديد، مهم و هيجان انگيز است. چون هنوز بايد درباره قدرتهايي كه ما انسانها داريم، ولي از وجود آنها آگاهي نداريم چيزهاي بيشتري ياد بگيريم.  اين كتاب جديد يك سفر راهنمايي شده است كه در آن چنگيزي پاسخهايي را براي چهار سوال ساده، اما منحرف كننده مطرح مي‌كند، از جمله اين كه چرا ما محيط را رنگي‌ مي‌بينيم؟ چرا چشمهاي ما به سمت جلو نگاه مي‌كند؟ چرا ما تمثيلها را مي‌بينيم؟ و چرا خواندن براي ما اين قدر طبيعي است؟  چنگيزي مي‌گويد: كوتاهترين پاسخها براي سوالات بالا اين است كه چون ما موجودي تله پاتيك و ذهني هستيم، چون بينش پرتوايكس داريم، چون مي‌توانيم آينده را ببينيم و چون مي‌توانيم با مرده‌ها ارتباط برقرار كنيم.  پاسخهاي مفصل‌تر و جزئي‌تر به اين سوالات در كتاب چنگيزي شرح داده شده است. نيروي خارق العاده مرد چيني  تصور همه ما اين است که نيروهاي مغناطيسي تنها توسط ما و در شرايط خاصي مهيا مي شوند که توضيح آن ها براي مان کاملاً روشن است؛ اما اين بار، مردي که مي تواند از بدنش به عنوان منبع يک نيروي شديد مغناطيسي آهن ربايي استفاده کند، خبر روز رسانه هاي کشورهاي شرق آسيا شده است. آقاي ليوتو که 77 ساله است، از سن 60 سالگي متوجه شد که بدنش داراي يک جريان مغناطيسي شده است و مي تواند فلزات را به خود جذب کند.  او ظاهراً يک روز، هنگامي که مشغول غذا خوردن بود، متوجه تغيير جهت چنگال به سوي بدنش شد و از همان زمان بود که روي اين نيروي عجيب که در او به وجود آمده است تمرکز بيشتري کرد. اکنون پس از گذشت سالها، جريان مغناطيسي ساطع شده از بدن وي چنان قوي شده است که به راحتي ابزار آلات سنگين مانند تبر و چکش جذب بدن او مي شوند و به سينه اش مي چسبند. اين روزها، اين پيرمرد چيني نمايش هاي باور نکردني از قدرت خود ارائه مي کند که توجه همگان را در کشورش که شاهد نمايش هاي پي در پي او هستند، به خود جلب کرده است. بلند کردن يک سطل پر از آجر با استفاده از نيروي مغناطيس بدن از جمله اين نمايش هاست که او بدون کوچکترين زحمتي از پس آن ها به خوبي بر مي آيد.  ليوتو که صاحب 8 نوه است در حالي که تاکنون در شبکه هاي تلويزيوني بسياري حاضر شده است تا قدرت خدادادي اش را به نمايش بگذارد، در مورد اين قدرت خارق العاده هيچ توضيحي نمي تواند بدهد. به گفته ليوتو، ده سال قبل و زماني که براي اولين بار با مطبوعات تماس گرفت تا در مورد اين توانايي اش با آن ها صحبت کند، هرگز فکر نمي کرد که با گذشت زمان اين قابليت روز به روز افزايش يابد. اين روزها او حتي مي تواند اجسام بسيار سنگين را طوري به بازويش نزديک کند و بچسباند که انگار از قوي ترين چسب ها براي چسباندن آنان استفاده شده است. آخرين اجراي او کشيدن مرسدس بنزي به وزن حداقل 1 تن به فاصله 8 متر بود که او با استفاده از يک زنجير متصل به پلاک اتومبيل توانست آن را به راحتي جابه جا کند.  ليوتو که با تمامي اعضاي خانواده اش در يک خانه زندگي مي کند مدعي است که سه تن از پسرانش و دو نوه اش نيز از نيرويي همچون او بهره مند هستند. اما او تنها فردي نيست که اين قدرت در بدن او قرار داده شده است. افراد ديگري نيز در نقاط مختلف دنيا حضور دارند که تا حدي از اين نيروي خدادادي بهره مند شده اند که يکي از آن ها ميراسلومانگولااهل لهستان است. اين مرد جوان نيز از سال ها قبل مي تواند با نيروي خدادادي که در بدن او قرار داده شده است فلزات را از زمين بردارد و آن ها را هر چقدر هم که سنگين باشند در حالي که به بدنش چسبيده اند با خود حمل کند. دانشمندان هنوز نتوانسته اند توجيه دقيقي براي اين پديده بسيار نادر در بدن اين افراد پيدا کنند. حرکت اجسام با قدرت ذهن حرکت رواني و اثر گذاري از راه دور به روي اشياء ((Psychokinesis  در مورد تاثير گذاري ذهن بر ماده و امواج و انرژي ساتع شده از مغز، دستها يا اندام هاي ديگر و به حرکت در آوردن اشياء گزارشات متعددي دريافت شده است. بطور نمونه خانم ني نل کولاگيتا (Ninel Kulagina)  در روسيه بارها در مقابل چشم هاي افراد و محققان توانسته است به کمک امواج و انرژي دستهاي خود ، از فاصله جعبه هاي کبريت را جابجا کند و اشيا را به حرکت در آورد. و يا آزمايشات بسياري به روي کامنسکي و نيکلايف در روسيه انجام شده است اين افراد داراي قدرت فوق رواني ، توانسته اند با انرژي و امواج خود لامپي را روشن و خموش کنند و يا فرد مقابل را دچار گيجي و سردرد نمايند. بررسي ها و مطالعات علمي وجود چنين نيروئي را در انسان تائيد کرده است ليکن چه تعددي واقعا مي توانند از اين دقت برخوردار باشند ، يا بعبارتي چه افرادي قادر مي شوند اشياء را از فاصله با قدرت رواني و انرژي خود به حرکت در آورند ، يافته ها بسيار محدود است و بنظر مي رسد اين کار نياز به استعداد و پتانسيل خاصي است که در افراد بسيار نادري وجود دارد . البته مي توان با تمريناتي نظير هيپنوتيزم ،يوگا،مديتيشن و تمرکز روي نيروهاي درون اين توانايي را تقويت نمود اما اينکه چند نفر موفق به اين کار شوند،امکانش محدود است . يکي از مشکلات تحقيقاتي در اين زمينه وقوع تعداد کم  قدرت فوق رواني است. آنچه در سال هاي اخير در اين زمينه رخ داده است، مسير جديدي است که متا – آناليز (Meta – Analysis) ناميده مي شود. اين راه جديد نتايج بسيار متفاوت حاصل از مطالعات فرا روان شناختي را جمع آوري نموده و از نظر آماري نتايج قابل توجهي ، از آن استخراج نموده است. هنگامي که اين نتايج جمع آوري شد بطور شگفت آوري ميزان وقوع برخي از توانايي هاي فوق طبيعي و ESP  نشان داده شد. برخي از اين نتايج ( آزمون هاي متا – آناليز ) نتيجه تحقيقات در دانشگاه مهندسي پرينستون ( PEAR) (Princeton Engineeriny Anomalies) روي جنبه هاي فوق طبيعي است. اين آزمايشات ميکروسايکوکنيزيز (Micro-PK)   توسط رابرت جان وراجر نلسون انجام شده است اما قابل ذکر اينکه وقوع حرکت رواني اجسام در افراد نادراست ولي امکان پذير مي باشد. در اکتشافات و تحقيقات در روي افراد خارق العاده در کتاب معروف پرده آهنين نوشته استراندر (Ostrander) و همکارانش چنين مي خوانيم : در افراد داراي نيروي خارق العاده (PK) ، حوزه انرژي و هاله (AURa) اطرافشان بسيار قوي و نافذ است ، خصوصا تشعشعات و انوار اطراف سر آنها . ميخائيلووا (Mikhailova) اين نظريه را مطرح کرده است که «اين امواج و نيرو در مقاط و زمينه خاصي از وجود و بدن انسان تمرکز مي باشد.» امواج چرخشي در حوزه اطراف مديوم ها ( افراد واسطه و خارق العاده ) ممکن است تحت تاثير فعاليت خود مغز باشد. » تحقيقات من اين واقعيت را آشکار نموده است،تمرکز بر روي افراد (PK) تنها يک مرحله از بروز چنين توانائيست . اين واقعيت ، با تحقيقات ماتيوگرين (Matlehew Greene)  در انستيتوي تکنو لوژي انرژي افراد خارق العاده در مسکو،مطالعات گرگ براندن و رابرت بکر تائيد شده است. منبع : http://bestthinkh.persianblog.ir/post/11/ تأثير امواج ذهن بر فضا امواج ذهن از جنس امواج غيرمادي است بنابراين مي تواند با سرعت c2 حرکت کرده و در فضا منتشر شود. اين امواج مي تواند با سرعت بسيار زيادي حرکت و فضا را تحت تأثير قرار دهد. همان طور که در مورد ذرات مادي مثال زديم ذرات غيرمادي نيز داراي ابعاد گوناگوني مي باشند و با توجه به حجم خود تاثيرات متفاوتي خواهند داشت. ذرات غير مادي کوچک با سرعت بيشتري به شتاب لازم دست يافته ولي ذرات غيرمادي بزرگتر ديرتر به سرعت لازم دست مي يابند و براي ايجاد جنبش در آنها بايد فضاي غيرمادي را افزايش داد تا بتوانند شتاب لازم را براي حرکت به دست آورند.به حرکت و جنبش واداشتن امواج غيرمادي با فرکانس کم آسان بوده و حتي اجسام مختلف نيز داراي يک تابش زمينه از اين نوع امواج هستند. ولي به جنبش واداشتن امواج با فرکانس بالاتر و انرژي بالاتر بسيار مشکل بوده و براي اينکار بايد مکانيسم هاي لازم را فراگرفت. يکي از مکانيسم هاي لازم براي فرار ذرات غيرمادي بزرگ از محيط مادي و ايجاد موج غيرمادي گسترش فضاي کوانتمي مادي و در پي آن افزايش سرعت و شتاب لازم براي خارج شدن از اين سد توسط ذرات غيرمادي است. حال سوال اين است که چگونه مي توان اين فضاي کوانتمي را تغيير داد. اين روش خيلي آسان است. تنها بايد ساختار و نواحي مختلف را شناخت. در فضاي کوانتمي هر چه از ماده دور مي شويم فضاي کوانتمي غيرمادي افزايش مي يابد و هر چه به ماده نزديک شويم فضاي کوانتمي مادي افزايش مي يابد. از طرفي نيروي محرکه اصلي امواج غيرمادي در محيط کوانتمي مادي است و گسترش اين فضا باعث تحرک بيشتر ذرات غيرمادي بزرگتر که داراي فرکانس بزرگتري مي باشند است.اين موضوع بستگي اين امواج را به ماده نشان مي دهد و به اين ترتيب نتيجه گيري ميشود قدرت امواج ذهن در زمين بيشتر از آسمان است و هر چه ارتفاع کمتر و به زمين نزديکتر باشيم قدرت امواج ذهن افزايش مي يابد زيرا ذرات بزرگتر تنها در فضاي مادي بزرگتر نيروي لازم براي فرار را پيدا ميکنند.    چرا خداوند به مرتاضان چنين نيروي خارق العاده اي داده است؟ آيا نيروي مرتاضها واقعيت دارد؟ پرسش : چرا خداوند به مرتاضان چنين نيروي خارق العاده اي داده است؟ آيا نيروي مرتاضها واقعيت دارد؟ جواب :   بدون ترديد، افعال خارق‏العاده‏اى وجود دارد كه يا ما آن را خود ديده‏ايم، يا به حد زيادى براى ما نقل شده كه به آن يقين پيدا كرده‏ايم. برخى از اينها مستند، به اسباب عادى است كه از چشم حسّى ما خارج است مانند كسى كه دارويى به بدن خود ماليده، داخل آتش مى‏شود و نمى‏سوزد. اما بعضى از آنها مستند به هيچ سببى از اسباب طبيعى و عادى نيست مانند خبر دادن از غيب، ايجاد محبت و يا دشمنى، بيمار كردن، شفا بخشيدن و برخى كارهايى كه مرتاض‏ها نيز انجام مى‏دهند. اما اين گونه كارها- با اختلافى كه در نوع آنها هست- مستند به قوّت اراده و شدت ايمان به تأثير «اراده» است چرا كه اراده، تابع علم و ايمان قلبى است و توجه ايمان آدمى به تأثير اراده هر چه بيشتر باشد، اراده هم مؤثرتر مى‏شود. شدت قوت اراده هم متوقف بر انجام دادن اعمالى است كه هر دين و مذهبى، بر اساس نگرش خويش به پيروان خود دستور مى‏دهد. گفتنى است انجام دادن يك سلسله اعمال خاص توسط مرتاض، نفس را از علل و اسباب خارجى، مأيوس ساخته به طورى كه مستقل و بدون استمداد از اسباب طبيعى، مى‏تواند كارى انجام دهد. به هر روى، اثر رياضت اين است كه براى نفس، حالتى حاصل مى‏شود كه مى‏فهمد، مى‏تواند مطلوب را انجام دهد يعنى، هنگامى كه رياضت به طور كامل انجام گرفت، نفس طورى مى‏شود كه اگر مطلوب را اراده كند، حاصل مى‏شود. مثل اينكه روح را براى كودكى در آينه احضار نمايد، يا مدت زمان مديدى، گرسنه باشد، يا روى آب راه رود و(1). در اينجا تذكر چند مطلب بايسته است:     1. اين مطالب واقعيت دارد.       2 . خداوند بر اساس مكانيسمى كه در نفس آدمى قرار داده است، او را توانا نموده كه بر اثر اعمالى، به لايه‏هايى از نيروى نفس خويش دست يازد. و اين يكى از سنت‏هاى الهى است كه هر فعاليتى، نتيجه خاص خودش را داشته باشد.     3. نظر دين به اين اعمال- كه گاهى تحت عنوان عرفان عملى و سلوك عرفانى مطرح مى‏شود- يك نظر استقلالى نيست بلكه نظر آلى و طريقى است زيرا معلوم است كه ذائقه دين، راضى به اين نيست كه مردم به امرى سرگرم باشند كه ربطى به معرفت خداوند متعال و عبادت او ندارد. دينى كه مى‏گويد: «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ»(2) (در نظر خدا، دين عبارت است از تسليم) چطور ممكن است راضى شود مردم عبادت و معرفت خداوند را كنار گذاشته و تنها به رياضت نفس- آن هم براى رسيدن به يك سلسله نتايج غير عبادى و خدايى- بپردازند؟ متأسفانه برخى با اين عمل، دين را از مجراى اصلى خويش دور ساخته و عرفان دينى را به مثابه دكه‏اى براى جمع كردن مريد و اشتغال به يك سلسله اعمال تبديل كرده‏اند.  …………………………………………………………………………………………………………………… (1) دراين باب نگا: الميزان،ج1،صص363- 365و ج6،صص272- 275.     (2) آل عمران آيه 194       كد : 131/1 http://www.ahl-ul-bayt.org/fa.php/page,19654A71425.html?PHPSESSID=c9bf387025dc79d2c0feb6ee9bd8f64e

خبرنامه آرمان مهدویت

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.خانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*