سه شنبه , ۲۹ اسفند ۱۴۰۲
آخرین مطالب
خانه » معنای صحیح آیه « فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ »

معنای صحیح آیه « فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ »

3

فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ[۱]

پس به بندگان من بشارت (مژده) ده، همان کسانی که ( تنها ) به سخنان مشخصی (یعنی وحی قرآنی و احادیث اهل بیت ) گوش فراداده و از آنها به بهترین نحو پیروی می کنند (یعنی ازقرآن به محکماتش عمل می کنند و نیز روایات را بدون کم و کاست فرا گرفته و آنهارا با حفظ کامل امانت نقل می کنند)

معنای صحیح آیه فبشرعبادالذین یستمعون القول ویتبعون احسنه

یکی‌ از استنادات‌ پاره ای از بزرگان و روشنفکران برای‌ مشروع‌ قلمداد کردن‌ اخذ معارف‌ از غیر اهل‌ ایمان‌، آیه‌ شریفه‌ زیر است‌ :

فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ

آیه‌ مزبور در صورتی‌ می‌تواند دلیلی‌ بر تعدّد منابع‌ معرفت‌ و یا آزادی‌ بیان‌ و طرح‌ عقاید گوناگون‌ ـ حتی‌ انحرافی‌ و غلط‌ ـ باشد که‌ :

۱-  «ال»‌ در«القول»‌، برای‌ استغراق‌ باشد که‌ در این‌ صورت‌ مفهوم‌ آیه‌ چنین‌ خواهد بود : بشارت‌ باد بر بندگانی‌ که‌ به‌ همه سخنان‌ یا سخن‌ همگان‌، (اعم‌ ازهادی‌ و گمراه‌) گوش‌ فراداده و نیکوترین‌ آنها‌ را بر می‌گزینند.

۲ ـ آیات‌ و روایات‌، دایره شمول‌ آیه فوق‌ را محدود نکرده‌ باشند و‌، اطلاق‌ آن‌ را مقیّد به‌ سخنان‌ اهل‌ هدایت‌ و ایمان‌ نکرده‌ باشند.

امّا حقیقت چنین نیست و در این بررسی خواهیم دید که نه تنها آیات قرآن و کلام اهل بیت علیهم السّلام (بعنوان دارندگان ابلاغ تبیین از سوی خداوند متعال) بلکه حتی عقل نیز چنین اجازه ای را برای نیوشیدن هر سخن( و یا سخن هر کس) را به هر انسان عاقل منصف نداده و آنها را به رعایت حریمهای الهی حتی در استماع سخنان دیگران فرا می خواند.

برای درک معنا و مفهوم آیه دقت به چند نکته‌ی مهم ضروری است:

الف – این بشارت به «عباد» داده شده است و نه به همگان. عباد یعنی آنان که خدا را شناخته و به او ایمان آورده و فقط او را عبادت و بندگی می‌کنند، نه هر کس دیگری که بنده‌ی خدایان دیگر درونی (نفس) یا برونی‌ (طواغیب و بت‌ها) باشد. آنها اصلاً مورد بشارت حق‌تعالی به عاقبتی خوش قرار نمی‌گیرند. لذا در آیه‌ی قبل راجع به آنان سخن گفته است و سپس به همان‌ها بشارت داده است. کسانی که از عبادت طاغوت اجتناب ورزیده و به سوی خدا بر می‌گردند و نه به دیگران، اینها عبادی هستند که مورد بشارت قرار می‌گیرند. «وَ الَّذِینَ اجْتَنَبُواْ الطَّغُوتَ أَن یَعْبُدُوهَا وَ أَنَابُواْ إِلىَ اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى‏ فَبَشِّرْ عِبَادِ * الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِکَ الَّذینَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِکَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ»

ترجمه: و کسانى که از پرستیدن طاغوت پرهیز کردند، و به سوى خدا بازگشتند، ایشان را مژده باد! پس بندگان مرا بشارت ده * همانهایى را که به هر سخنى(مخصوص) گوش مى‏دهند پس به بهترین (وجهی) آن را پیروى مى‏کنند، آنان هستند که خدا هدایتشان کرده و آنان هستند صاحبان خرد.

ب – از معنای فوق معلوم می‌شود که معنای «یَسْتَمِعُونَ الْقَوْل‏» نیز شنیدن هر حرفی نیست. اصلاً مگر آدمی امکان و فرصتی دارد که برود هر حرفی را گوش کند و بعد بنشیند بین آنها انتخاب کند؟ وانگهی مگر خداوند حکیم به بندگان خود امر می‌نماید که بروید عمر خود را تلف کنید و هر حرفی را بشنوید ؟ ! فرضاً شنیدید، از کجا می‌خواهید بدانید که کدام «احسن» است. اگر عقل و علم انسان این قدر کامل بود که خود همه چیز را می‌دانست و حتی می‌توانست بین سخنان همه‌ی دانشمندان و افراد داوری کند که دیگر نیازی به هدایت نداشت. فرض بفرمایید لازم باشد یک جوان ۱۵ ساله، یا یک مرد یا زن ۳۰ ساله، برای هدایت شدن برود ببیند افلاطون و ارسطو در گذشته چه گفته‌اند و بودا، مارکس، هگل، رورتی و ژان پل سارت چه گفته‌اند یا حکمای قدیم و معاصر اسلام مثل بوعلی، فارابی، ملاصدرا، علامه طباطبایی، علامه جعفری و … چه گفته و می‌گویند، بعد خودش بنشیند و داوری کند که کدام «احسن» گفته‌اند؟! پس بدیهی است که خداوند حکیم که انبیا را برای هدایت بشر گسیل داشته و به آنها وحی نازل نموده و پس از ختم نبوت و ارسال وحی نیز امامت را پا برجا نگه‌داشته، به بندگانش نمی‌فرماید که بروید همه‌ی حرف‌ها را بشنوید، بعد خودتان داوری و انتخاب کنید! و اساساً خداوند متعال از هر کار لغو، عبث و بیهوده‌ای پرهیز داده است، چرا که مانع رشد و تکامل می‌گردد. لذا می‌فرماید: برخی مشتری حرف مفت هستند. حرف باطل می‌زنند و حرف باطل می‌شنوند تا مردم را گمراه کنند و آنها را به عذاب خفت‌بار وعده داده است. «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَری لَهْوَالْحَدیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ یَتَّخِذَها هُزُواً أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ مُهین»[۲]  ترجمه: بعضى از مردم گفتار بازیچه را می‌خرند، تا بدون علم مردم را از راه خدا گمراه کنند، و راه خدا را مسخره گیرند، آنان عذابى خفت‏آور دارند.

ج – باید دقت شود که انتخاب «احسن» یعنی انتخاب بین خوب و خوب‌تر، زیبا و زیباتر و انتخاب بین حق و احق. پس معنای آیه، توصیف بندگان موحد خداوند متعال است که بین حق و احق، احق را می‌پسندند و بین زیبا و زیباتر، زیباتر را می‌پسندند و بین «حَسَن» و «اَحسَن»، از احسن تبعیت می‌کنند.‌ به عنوان مثال اگر به وی گفته شد می‌توانی و مجاز هستی که قصاص کنی و نیز می‌توانی ببخشی، بخشش را انتخاب می‌کنند [مگر آن که در شرایطی باشند که قصاص احسن باشد] – یا اگر گفته شد می‌توانی دو یا ده‌ها بار به عمره روی و می‌توانی یک بار که رفتی بسنده کنی و وجه آن را برای مستمندان هزینه‌ کنی، دومی را انتخاب می‌کند که «احسن» است. موحدین و مؤمنین همیشه «احسن» را انتخاب می‌کنند. از مجموع‌ آیات و روایات‌ در می‌یابیم‌ که‌ « القول ‌» در آیه‌ مورد بحث‌، عام‌ نبوده‌ و مقصود آن‌ سخن‌ حق‌ (کلام‌ خداوند و ائمه‌ معصومین علیهم السلام و اهل‌ هدایت‌ و ایمان‌) است‌. اگر ادلّه‌ دیگری‌ یافت‌ شوند که‌ گوش‌ فرا دادن‌ به‌ سخنان‌ باطل‌ را مجاز نشمرند، آن‌گاه‌ باید آن‌ ادله‌ را مخصّص‌ آیه‌ مورد بحث‌ دانست‌ و از عمومیّت‌ آن‌ دست‌ برداشت‌. با مراجعه‌ به‌ آیات‌ و روایات‌ روشن‌ می‌شود که‌ مخصّص‌های‌ متعدّدی‌ برای‌ آیه‌ مورد بحث‌ وجود دارد و نمی‌توان‌ به‌ عموم‌ آن‌ تمسّک‌ نمود و چنین‌ نتیجه‌ گرفت‌ که‌ قرآن‌ توصیه‌ به‌ شنیدن‌ هر سخنی‌ اعم‌ از حق‌ و باطل‌ و سپس‌ گزینش‌ حق‌ نموده‌ است‌…

قرآن : ابتدا به آیات کریمه قرآن مجید گوش جان می سپاریم :

۱-  وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَیْکُمْ فىِ الْکِتَابِ أَنْ إِذَا سمَعْتُمْ ءَایَاتِ اللَّهِ یُکْفَرُ بهِا وَ یُسْتَهْزَأُ بهِا فَلَا تَقْعُدُواْ مَعَهُمْ حَتىَ‏ یَخُوضُواْ فىِ حَدِیثٍ غَیْرِهِ إِنَّکمُ‏ْ إِذًا مِّثْلُهُمْ[۳] ـ و در کتاب‌ بر شما نازل‌ کرده‌ است‌ که‌ چون‌ بشنوید به‌ آیات‌ الهی‌ کفر می‌ورزند و آن‌ها را به‌ ریشخند می‌گیرند، با آنان‌ منشینید تا به‌ سخن‌ دیگری‌ جز آن‌ بپردازند، چرا که‌ در این‌ صورت‌ شما نیز مانند آنان‌ خواهید بود.

۲-  وَ إِذَا رَأَیْتَ الَّذِینَ یَخُوضُونَ فىِ ءَایَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتىَ‏ یَخُوضُواْ فىِ حَدِیثٍ غَیْرِهِ وَ إِمَّا یُنسِیَنَّکَ الشَّیْطَنُ فَلَا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّکْرَى‏ مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِین[۴] ‌ ـ و چون‌ کسانی‌ را که‌ در آیات‌ ما چند و چون‌ می‌کنند دیدی‌، از آنان‌ روی‌ بگردان‌ . و اگر شیطان تو را [نسبت به ترک مجلسشان‏] به فراموشى اندازد، پس از یاد آوردن [به سرعت بیرون برو و] با گروه ستمکاران منشین.

۳-  وَ إِذَا سَمِعُواْ اللَّغْوَ أَعْرَضُواْ عَنْه[۵] ـ و [مؤمنان‌] چون‌ سخن‌ لغوی‌ بشنوند، از آن‌ روی‌ می‌گردانند.

۴-  وَ الَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُون[۶] – و آنان [مومنان] که از [هر گفتار و کردارِ] بیهوده و بى‏فایده روى‏گردانند، در قرآن‌ به‌ مؤمنان‌ تذکر داده‌ شده‌ است‌ که‌ هرگاه‌ فرد یا افرادی‌ را مشاهده‌ کردند که‌ در حال‌ استهزای‌ آیات‌ الهی‌ هستند، در جمع‌ آن‌ها حاضر نشوند، تا آنان‌ سخن‌ باطلشان‌ را رها و به‌ سخنی‌ دیگر روی‌ آورند و سپس‌ مورد فراموشی‌ را استثناء فرموده‌ و گفته‌ است‌: ممکن‌ است‌ شیطان‌ تو را به‌ فراموشی‌ کشاند، اما پس‌ از آن‌که‌ یادآور شدی‌ با قوم‌ ظالم‌ همنشین‌ نشو [و به‌ سخنان‌ آنان‌ گوش‌ فرانده‌] و نیز فرموده‌ است‌: بشارت‌ باد بر بندگانی‌ که‌ سخن‌ را می‌شنوند و از آن‌ پیروی‌ احسن‌ می‌کنند… و نیز فرمود: مؤمنان‌ رستگارانند… همانان‌ که‌ از شنیدن‌ سخنان‌ لغو و باطل‌ اعراض‌ می‌کنند و نیز فرمود: هرگاه‌ مؤمنان‌ سخن‌ باطلی‌ بشنوند، از آن‌ روی‌ می‌گردانند… بنابراین‌ از مجموع‌ آیات‌ در می‌یابیم‌ که‌ «القول‌» در آیه‌ مورد بحث‌، عام‌ نبوده‌ و مقصود آن‌ سخنِ‌ حقّ‌ (کلام‌ خداوند و ائمه‌ معصومین علیهم السلام و اهل‌ هدایت‌ و ایمان‌) است‌.

احادیث :

اکنون‌ به‌ سراغ‌ احادیث‌ پیرامون‌ آیه شریفه می‌رویم‌ تا دریابیم‌ که‌ چنان‌ برداشتی‌ از آیه‌، چقدر مقرون‌ به‌ صواب‌ است‌:

۱-  أَحْمَدُ بْنُ مِهْرَانَ رَحِمَهُ اللَّهُ عَنْ عَبْدِ الْعَظِیمِ الْحَسَنِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عُقْبَهَ عَنِ الْحَکَمِ بْنِ أَیْمَنَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع‏ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ‏ … إِلَى آخِرِ الْآیَهِ قَالَ : هُمُ الْمُسَلِّمُونَ لآِلِ مُحَمَّدٍ الَّذِینَ‏ إِذَا سَمِعُوا الْحَدِیثَ‏ لَمْ‏ یَزِیدُوا فِیهِ‏ وَ لَمْ یَنْقُصُوا مِنْهُ جَاءُوا بِهِ کَمَا سَمِعُوهُ[۷].     ـ ابوبصیر از امام‌ صادق علیه السلام درباره تفسیر آیه‌ « الذین‌ یستمعون‌ القول‌» پرسید؛ امام‌ فرمود: مقصود از کسانی‌ که‌ سخن‌ را می‌شنوند و پیروی‌ احسن‌ می‌کنند، تسلیم‌شدگان‌ در برابر اهل‌بیت علیهم السلام هستند که‌ هرگاه‌ حدیثی‌ را بشنوند، بدون‌ کم‌ و کاست‌ آن‌ را حفظ‌ و نقل‌ می‌کنند.

۲- عن‌ جابر بن‌ عبدالله‌، قال‌ لما نزلت‌ لها [الجنه] سبعه ابواب‌، اتی‌ رجل‌ من‌ الانصار النبی صلی الله علیه و آله فقال‌ یا رسول‌ الله‌ ان‌ لی‌ سبعه ممالیک‌ و انی‌ قد عتقت‌ لکل‌ باب‌ منها مملوکاً فنزلت‌ فیه‌ هذه‌ الایه فبشرعبادی‌ الذین‌ یستمعون‌ القول‌ …[۸]

– جابر بن‌ عبدالله‌ روایت‌ می‌کند که‌ چون‌ آیه‌ای‌ که‌ بهشت‌ را دارای‌ هفت‌ در می‌داند نازل‌ شد، مردی‌ از انصار خدمت‌ حضرت‌ رسول صلی الله علیه و آله آمد و گفت‌: یا رسول الله صلی الله علیه و آله! من‌ هفت‌ برده‌ داشتم‌ و در ازای‌ هر دری‌ از بهشت‌ یکی‌ از آن‌ها را آزاد کردم‌؛ در این‌ هنگام‌ بود که‌ آیه‌ فبشر عباد الذین‌ یستمعون‌ القول‌ نازل‌ شد. در دو روایت‌ فوق‌ مشاهده‌ می‌کنیم‌ که‌ در روایت‌ اول‌» القول‌« به‌ حدیث‌ و سخنان‌ ائمه‌ معصومین علیهم السلام و در روایت‌ دوم‌ به‌ آیات‌ قرآن‌ تفسیر شده‌ است‌ و نه‌ مطلق‌ سخن‌ (سخن‌ هر کس‌ و هر سخن‌).

۳- الامام‌ الصادق علیه السلام: و فرض‌ علی‌ السمع‌ اَن‌ یَتَنَزِّه‌َ عن‌ الاستماع‌ الی‌ ماحرم‌ الله‌ و ان‌ یعرض‌ عما لایحل‌ له‌ مما نهی‌ الله‌ ـ عزوجل‌ ـ عنه‌ و الاصغاء الی‌ ما اسخط‌ الله‌ ـ عزوجل‌ ـ فقال‌ فی‌ ذلک‌: و قد نزل‌ علیهم‌ فی‌ الکتاب‌ ان‌ اذا سمعتم‌ آیات‌ الله‌ یکفر بها و یستهزء بها فلاتقعدوا معهم‌ حتی‌ یخوضوا فی‌ حدیث‌ غیره‌- ثم‌ّ استثنی‌ الله‌ ـ عزوجل‌ ـ موضع‌ النسیان‌ فقال‌: و اما ینسینک‌ الشیطان‌ فلاتقعد بعد الذکری‌ مَع‌ القوم‌ الظالمین[۹] – وقال‌ فبشر عبادالذین‌ یستمعون‌ القول‌ فیتبعون‌ احسنه[۱۰] – و قال‌ ـ عزوجل‌ ـ قد افلح‌ المؤمنون‌… والذین‌ هم‌ عن‌ اللغومعرضون[۱۱] – …و قال‌ اذا سمعوا اللغواعرضوا عنه[۱۲] – ، فهذا ما فَرض‌ الله‌ علی‌ السمع‌ من‌ الایمان‌ ان‌ لایصغی‌ الی‌ ما لایحل‌ له‌ و هو عمله‌ و هو من‌ الایمان[۱۳] ‌- خداوند بر گوش‌ واجب‌ کرده‌ است‌ که‌ از شنیدن‌ سخنان‌ حرام‌ و گوش‌ سپردن‌ به‌ آنچه‌ که‌ خدا را خشمناک‌ می‌کند بپرهیزد و در همین‌ باره‌ فرموده‌ است‌: در قرآن‌ به‌ مؤمنان‌ تذکر داده‌ شده‌ است‌ که‌ هرگاه‌ فرد یا افرادی‌ را مشاهده‌ کردند که‌ در حال‌ استهزای‌ آیات‌ الهی‌ هستند، در جمع‌ آن‌ها حاضر نشوند، تا آنان‌ سخن‌ باطلشان‌ را رها و به‌ سخنی‌ دیگر روی‌ آورند و سپس‌ مورد فراموشی‌ را استثناء فرموده‌ و گفته‌ است‌: ممکن‌ است‌ شیطان‌ تو را به‌ فراموشی‌ کشاند، اما پس‌ از آن‌که‌ یادآور شدی‌ با قوم‌ ظالم‌ همنشین‌ نشو [و به‌ سخنان‌ آنان‌ گوش‌ فرانده‌] و نیز فرموده‌ است‌: بشارت‌ باد بر بندگانی‌ که‌ سخن‌ را می‌شنوند و از آن‌ پیروی‌ احسن‌ می‌کنند… و نیز فرمود: مؤمنان‌ رستگارانند… همانان‌ که‌ از شنیدن‌ سخنان‌ لغو و باطل‌ اعراض‌ می‌کنند و نیز فرمود: هرگاه‌ مؤمنان‌ سخن‌ باطلی‌ بشنوند، از آن‌ روی‌ می‌گردانند… پس‌ خداوند بر گوش‌ مؤمنان‌ واجب‌ کرده‌ است‌ که‌ به‌ آنچه‌ برای‌ آن‌ها روا و سزاوار نیست‌ گوش‌ فرا ندهند، چرا که‌ گوش‌ دادن‌، خود عمل‌ محسوب‌ می‌شود. ملاحظه‌ می‌کنیم‌ که‌ در روایت‌ فوق‌، آیه‌ «فبشر عباد…» در بستری‌ از آیاتی‌ مطرح‌ شده‌ است‌ که‌ همگی‌ ناظر به‌ محدودیت‌ شنیدن‌ و اینکه‌ به‌ چه‌ سخنانی‌ نباید گوش‌ سپرد، می‌باشد. از همین‌ رو، القول‌ در آیه‌ مورد بحث‌ نیز مطلق‌ و عام‌ نخواهد بود و فقط‌ شامل‌ سخنان‌ حق‌ و صحیح‌ می‌باشد.

۴- الامام‌ الصادق علیه السلام: و لیس‌ کلما وردت‌ آیه مشتبهه کانت‌ الآیه حجه علی‌ محکم‌ الآیات‌ اللواتی‌ امرنا بالاخذ بها، من‌ ذلک‌ قوله‌: منه‌ آیات‌ محکمات‌ هن‌ أم‌ الکتاب‌ واخر متشابهات‌ فأما الذین‌ فی‌ قلوبهم‌ زیغ‌ فیتبعون‌ ما تشابه‌ منه‌ ابتغاء الفتنه و ابتغاء تأویله‌ و ما یعلم‌… «وقال‌»: فبشر عباد الذین‌ یستمعون‌ القول‌ فیتبعون‌ أحسنه‌ «أی‌ أحکمه‌ و أشرحه‌» اولئک‌ الذین‌ هداهم‌ الله‌ واولئک‌ أولوا الالباب[۱۴] ‌- آیات‌ متشابه‌ بر آیات‌ محکم‌ که‌ امر به‌ اخذ آن‌ها نموده‌ایم‌، حجّت‌ و حاکم‌ نخواهد بود و شاهد بر این‌ معنا، این‌ سخن‌ خداوند است‌: برخی‌ از آیات‌ قرآن‌ محکم‌ و برخی‌ متشابه‌ هستند؛ پس‌ آنان‌ که‌ در دلشان‌ تردید و انحرافی‌ دارند، به‌ جهت‌ فتنه‌گری‌، سراغ‌ آیات‌ متشابه‌ و تأویل‌ و تفسیر آن‌ براساس‌ مقاصد خویش‌ می‌روند…ونیزخداوند فرموده‌ است‌: بشارت‌ باد بر بندگانی‌ که‌ سخن‌ [قرآن‌] را می‌شنوند و از نیکوترین‌ آن‌ پیروی‌ می‌کنند؛ مقصود از نیکوترین‌ آیات‌ قرآن‌، محکمات‌ قرآن‌ است‌ [که‌ جای‌ تأویل‌ و تفسیرهای‌ غلط‌ را باقی‌ نمی‌گذارد]. در این‌ روایت‌، «القول‌» به‌ قرآن‌ تفسیر شده‌ است‌ و اتّباع‌ احسن‌ قرآن‌ یعنی‌ پیروی‌ از آیات‌ محکم‌ و مبین‌ آن‌ و ارجاع‌ آیات‌ متشابه‌ به‌ آیات‌ محکم‌.

۵- الامام‌ علی علیه السلام: ما لی‌ أری‌ الناس‌ اذا قرب‌ الیهم‌ الطعام‌ لیلاً تکلّفوا اناره المصابیح‌ لیبصروا مایدخلون‌ بطونهم‌ و لایهتمون‌ لغذاء النفس‌ بان‌ ینیروا مصابیح‌ البابهم‌ بالعلم‌ لیسلموا من‌ لواحق‌ الجهاله و الذنوب‌ فی‌ اعتقاداتهم‌ و اعمالهم‌[۱۵] – مردم‌ را چه‌ شده‌ است‌ که‌ هرگاه‌ شب‌ هنگام‌ غذایی‌ را بیابند، چراغ‌ می‌افروزند تا ببینند چه‌ چیزی‌ را وارد شکم‌هایشان‌ می‌کنند اما در مورد غذای‌ روحشان‌ این‌ اهتمام‌ را ندارند که‌ چراغ‌ خردهایشان‌ را با علم‌ برافروزند تا از پی‌آمدهای‌ جهل‌ و گناه‌ در عقاید و اعمالشان‌ در امان‌ مانند.

۶- الامام‌ الحسن‌ بن‌ علی علیه السلام: عجب‌ لمن‌ یتفکر فی‌ مأکوله‌ کیف‌ لایتفکر فی‌ معقوله‌، فیجنب‌ بطنه‌ مایوذیه‌ و یودع‌ صدره‌ مایردیه‌[۱۶] – در شگفتم‌ از کسی‌ که‌ درباره خوراک‌ شکمش‌ اندیشه‌ و وارسی‌ می‌کند و از خوردنی‌های‌ مضر اجتناب‌ می‌ورزد اما در مورد غذای‌ عقل‌ و روحش‌ وارسی‌ نکرده‌ و قلبش‌ را از اندیشه‌های‌ پست‌ پر می‌کند.

۷- الامام‌ الرضا علیه السلام: من‌ اصغی‌ الی‌ ناطق‌ فقد عبده‌ فأن‌ کان‌ الناطق‌ عن‌ الله‌ فقد عبدالله‌ و ان‌ کان‌ الناطق‌ عن‌ ابلیس‌ فقد عبد ابلیس‌[۱۷] – هر کس‌ به‌ گوینده‌ای‌ گوش‌ فرا دهد، در همان‌ حال‌ او را عبادت‌ کرده‌ است‌، در این‌ صورت‌ اگر گوینده‌ سخن‌ خداوند و حق‌ را بگوید، شنونده‌ خدا را عبادت‌ کرده‌ است‌ و اگر گوینده‌ سخن‌ شیطان‌ و باطل‌ بگوید، شنونده‌ شیطان‌ را عبادت‌ کرده‌ است‌….

[۱] – الزمر: ۱۷و۱۸

[۲] – لقمان، ۶

[۳] – نساء/ ۱۴۰

[۴] – انعام/ ۶۸

[۵] – قصص/ ۵۵

[۶] – مؤمنون/ ۳

[۷] – الکافی (ط – الإسلامیه) ؛ ج‏۱ ؛ ص۳۹۱

[۸] – تفسیرالجلالین/ ‌۶۷۶

[۹] – انعام/ ۶۸

[۱۰] – زمر/۱۸

[۱۱] – مؤمنون/ ۳

[۱۲] – قصص/ ۵۵

[۱۳] – وسائل‌ الشیعه ۱۵/ ۱۶۹

[۱۴] – تحف‌ العقول/ ‌۴۷۵

[۱۵] – نمازی‌ شاهرودی‌، علی‌، مستدرک‌ سفینه البحار۶/ ۵۳۷ ابن‌ ابی‌ الحدید، شرح‌ نهج‌البلاغه‌۲۰/ ۲۶۱

[۱۶] – بحارالانوار۱/ ۲۱۸

[۱۷] – صدوق‌، عیون‌ اخبار الرضا ۲/۲۷۲

خبرنامه آرمان مهدویت

۳۳ نظر

  1. سلام.
    ممنون از دغدغه مندی شما.
    اگر قرار بود معنی آیه مطابق حرف شما باشه، به نظرم اینجوری میبود:
    فتبعونه احسن
    ولی در حال حاضر فتبعون احسنه. پس همچنان به نظر میرسه از معنی آیه این است: از بهترین آن پیروی می کنند.

    و دقیقن به آزادی بیان و اندیشه و فرصت چالش اندیشه اشاره.

  2. هو العلیم
    این تفسیر با آیاتی همچون :

    انا هدیناه السبیل اما شاکرا” و اما کفورا
    فالهمها فجورهها و تقواهها
    لا اکراه فی الدین
    و آیات بسیاری دیگر که بر اختیار و آزدی اندیشه تاکید دارند تناقض ندارد؟

    • جمال احمدی اصل

      سلام
      برادر ارجمندم
      من نتوانستم مغایرتی ببینم
      اگر شما مغایرتی در نظردارید مرقوم فرمائید تا مورد توجه قرار گیرد
      با عرض ادب و احترام – احمدی اصل

  3. همین چرندیات رو گفتید که جوونا روز به روز بیزارتر می شن از دین و مذهب.
    اینقدر بسته فکر نکنید. یه درصد احتمال بدین که بقیه هم نه بیشتر از شما، بلکه دست کم به اندازه ی شما شعور دارن

    • جمال احمدی اصل

      سلام
      اگر حرف منطقی ای سراغ دارید در خدمتتون هستیم
      چرا به جای گفتگو به یکدیگر توهین کنیم؟؟؟
      همه ی وجود من ادب و احترام به مراجعین فکور و نکته سنج است . با احترام – احمدی اصل

  4. سلام
    ممنون از مطلب علمی و جالبی که نوشتید
    خصوصا مورد جیم که بسیار راهگشا بود

  5. سلام ،
    گرامی تفسیری که رد و محکوم کردی ، فقط تفسیر روشنفکران نیست ، تفسیر المیزان و نمونه هم هست ، بنا به تفسیر شما در قرآن و روایات ائمه مطالب غیر احسن و گمراه کننده هم هست والا چرا باید بخشی از قرآن هدایت کننده باشد!!!

    • جمال احمدی اصل

      سلام
      با تشکر از توجه جنابعالی و ادب بزرگوارانه تان به استحضار می رساند:
      ۱- در عالم نقد علمی بزرگی بزرگان ملاک نیست، بلکه معیار برهان فطری و کلمه ی حق است.
      ۲- من در مقابل بزرگان علمای اسلام عددی نیستم ، این هم قول دیگر بزرگانی است که ولائی ترند و تسلیم مکتب ائمه هدی.
      ۳- فصل الخطاب سخن کلام امرای کلام حق ، ائمه ی هدی سلام الله علیهم اجمعین است که سفارش نبی گرامی اسلام هم به ثقلین است و این تفسیر هم سخن آن گرامیان است
      مجددا از ابراز زیبای نظرتان ممنونم

  6. با سلام
    همان طور که اشاره کردید محور توجه به قران و روایات است البته در زمینه هایی دلایل ذکر شده صحیح است از جمله مسائل توحیدی اما در مواردی آیه به توجه به نظریات دیگران حتی کافر و..منافات ندارد مثلا در حوزه روانشناسی دستاوردهای زیادی را غربیان به دیگران ارائه داده اند ما هم با توجه به منابع غنی دینی از جمله عقل قران روایت و..و نیز دستاورده ای مسلم بشری بهترین را اخذ و حتی گسترش میدهیم لازم به ذکر است که قران کریم در برخی از جژئیات سکوت نموده بنابراین با نظر برخی از دوستان مبنی بر افراطی نگری نویسنده در مورد آیه موافقم .دیدگاه ارسطو وافلاطون و.. نیز در پایه گذاری فلسفه اسلامی که زمانی با ان مخالفت میشد موثر است و موارد دیگر .امروز ۱۴۰۰ سال از نزول قران گذشته وقطعا برخی ایات با توجه به شرایط ان دوران بوده است مانند ایلاء زنان و.. امروز بخشی از حقوق زنان در جامعه ما نه لزوما براساس ایات و روایات بلکه شرایط زمانه و تاثیر پذیری مطلوب از دیدگاه های غربی معتدل است

    • جمال احمدی اصل

      جناب زمانیان عزیز ، با تشکر خالصانه از بذل توجه شما بزرگوار:
      اگر دقت بفرمائید مقالات علمی متعددی در این رابطه که چیری به نام فلسفه ی اسلامی وجود ندارد و هر آنچه که فلسفه نامیده میشود فلسفه ی یونانی ای است که بنیانگذاران آن سقراط و افلاطون و ارسطو هر سه ستاره پرست بوده و موحد نبوده اند. در این مورد علاوه از مقالات متعدد این سایت میتوانید به منبع غنی سایت ارزشمند بینش نو و خصوصاٌ مقالات و کتب ارزشمند متفکر اسلام شناس بزرگ معاصر جناب مستطاب مرتضی رضوی که همگی قابل دانلود می باشند مراجعه فرمائید . امیدوارم مکتب اهل بیت را از فقهای عظام که نه فلسفی اند و نه صوفی مسلک به نیکی در یابید و فقهائی نظیر آقای سیستانی و وحید خراسانی را کارشناسان دینی بشمارید تا انشاءالله از خرافه های پوچ یونانی و هندی رهائی یابید .
      توجه داشته باشید دین اگر از سوی خدا و بر حق باشد قطعا تمام اقتضائات زمان را در بر خواهد داشت مگر اینکه منکر علم خدا باشیم که آن هم بحث دیگری دارد.
      موفق باشید.

  7. ممنون اطلاعات خوبی بود. لطفا اگر اطلاعات کامل تری دارید در سایت قرار دهید

  8. با تشکر از مطلب خوبتون

  9. سلام
    ممنونم از مطالب متفاوت سایت

    یک سوال : امکان داره احسنه به عباد مربوط باشه؟
    یعنی به این صورت معنی شود :
    بهترین بندگان تبعیت می کنند از قول ،

    • جمال احمدی اصل

      با سلام و تشکر فراوان از همراهیتان
      تلاش ما این است که انتقال دهنده ی نظرات معلمین معصوم کتاب خدا باشیم و فقط نظراتی را بیان کنیم که مورد تایید آن بزرگواران باشد. و چون ضمیر باید به نزدیکترین مرجع برگردد مگر اینکه قرینه ای قطعی در دست باشد لذا معنای آمده در مقاله اولی تر به نظر می رسد و مورد تایید ائمه اهل البیت علیهم السلام نیز هست . خدا یار و یاورتان – ارادتمند = احمدی اصل

  10. آزادی بیان و عقیده در منطق قرآن⚜️
    آیات متعددی در قرآن کریم وجود دارد، که با بررسی محتوا ، اهتمام قرآن به آزادی بیان در جامعه روشن می گردد. البته قرآن کریم قل یا اهل الکتاب تَعَالَوا إِلَی کَلِمَهٍ سَوَاء بَینَنَا وَ بَینَکُم مواردی را به عنوان حدود ازادی بیان استثنانموده و مسلمانان را به پرهیز از آنها دستور داده است که مجال اشاره به انها نیست نَعبُدَ ‏ ‏إلَّااللَه وَ لَا نُشرِکَ به شَیئاً وَ لَایَتَّخِذَ بَعضُنَا بَعضًا أربَابًا مّن‏ ‏دُونِ الله» (آل عمران،۶۴) مخاطب خداوند متعال در این آیه شریفه اهل کتاب هستند که با عبارت «تعالوا» از آنان دعوت نموده تا با مسلمین با بیان نقطه نظرات خود به وجه مشترکی دست پیدا نمایند. واضح است که «کَلِمَه سَوَاء» وقتی محقق می گردد که هر دو گروه آزادانه سخنان یکدیگر را بشنوند و احساس ناامنی نکنند. قرآن کریم، معجزه الهی است و در آیات متعددی به تحدی پرداخته از جمله آیه ۸۸ سوره اسراء که می فرماید: «قُل لَّئِنِ اجتَمَعَتِ الإِنسنُ وَ الجِنُّ عَلَی أن یَأتُوا بِمِثل هَذَا القُرءَانِ لا یَأتُونَ بِمِثلِه وَ لَو کَانَ بَعضُهُم لِبَعضِ ظَهیرًا».این درخواست رقابت در میدان کلام و بیان است، که البته در صورتی معنای واقعی رقابت خواهد داشت که رقیب در بیان خود از آزادی کامل برخوردار باشد؛ و گرنه منطقی نیست که به رقیب اجازه سخن گفتن نداد و از او درخواست مسابقه در میدان سخنوری نمود.
    وقتی قرآن کریم پیروان ادیان دیگر را در جایی که اندیشه های غلطشان را مطرح کرده اند، مورد خطاب قرار داده، می فرماید…»قل هاتوا برهانکم و این مهر تأییدی است بر اینکه حتی مخالفین دین الهی، حق ابراز تفکرات باطل خویش را دارند درسوره عنکبوت که می فرماید “وَ لَا تُجادِلُوا أَهلَ الکِتابَ إِلَّا بِالَّتِی هِیَ أحسَنُ.. و آیات مشابه دیگر،نشانگر و موید ازادی ابراز عقیده و مناظره با اهل کتاب در جامعه می باشد.ولاتجادلوا به صیغه نهی جمع می باشد و خطاب به مسلمانان است.و البته دلایلی کافی برای آن است که آزادی بیان در اموری که ممکن است صرفاً منجر به گمراهی عده ای گردد از دیدگاه قرآن کریم محدود نمی گردد. نهایت آنکه برای هدایت و جلوگیری از گمراهی از راه هایی چون اظهار حق و ابطال با شیوه های برهانی و علمی باید بهره جست.

  11. سیداحمد حسینی

    ترجمه القول به معنای ال استغراق صحیح تر است یعنی کل کلام ها را میشنوند ، مستند حرف هم پایان ایه است که میگوید یتبعون احسن ه، یعنی تبعیت میکنند از بهترین اونها فقط در بین کلام حق و باطل هست که خوب و بد و بهتر و بدتر معنا داره و الا کلام اهل بیت که بهتر و بدتر نداره خوب مطلقه

  12. سپاس از سایت عالیتون

  13. سلام دارید ایه به این روشنی تحریف می کنید از خدابترسید

  14. چقدر دانشمندانه تشریح فرموده اید؟!
    چرا این جمله خدا رو که خیلی ساده خواسته با بنده هاش ارتباط برقرار کنه و راه هدایت رو نشونشون بده و فرمول کلی بدستشون بده که هیچگاه گمراه نشوند و حتی در عصرهای مختلف تمامیت خواهان بی ایمان خواستند قرآن را هم بر نیزه بزنند گول نخورند و از حرف حق پیروی کنند!

  15. بهترین وبسایتی که تاحالا
    دیدم.ازتون متشکرم

  16. ممنون اطلاعات ارزشمندی بود

  17. سلام
    هرکه او از ظن خود شد یار من (قرآن)
    وز درون من نجست اسرار من (قرآن)
    هرچه بگوئیم اطلاله کلام است و بس
    ما باید من حیث المجموع آنچه را که از قرآن برداشت میکنیم عمل نمائیم و الا حرف بسیار است که فرصت تحقیق و تفحص های اینچنینی نمی یابیم
    وظیفه ما ایمان بخدا و بندگی در حد توان
    موشکافی اینچنینی در مطالب جایز نیست
    زتعارفرکم کن و بر مبلغ افزای

    هرکه آمد عبارتی نو ساخت
    عمر خود را به آن عبارت باخت

  18. منوچهر سی سختی

    سلام

  19. با سلام و حدا قوت. اگر فرض بر این باشد که قول یعنی آیات قرآن و روایات از رسول و ایمه اطهار و تمام یعنی دیگر باید اجتهاد را در تشیع باطل بدانیم. و برای مشکلاتی که در عضر جدید ایجاد شده که نمونه ای در عضر پیامبر نداشته نمیتوانیم جوابی داشته باشیم. همچنین آیه وشاورهم فی الامر هم دیگر نباید چاره ساز باشد. به عنوان مثال فتوای آیت الله خامنه ای برای حرام بودن بمب اتمی قولی است که میتواند درست نباشد ولی شعور میگوید که درست است و قولی احسن. کلام خداوند اجتیاج به تفسیر ندارد که اگر داشت بیت پیامبر و ایمه اطهار آنرا تفسیر و کتابت کرده و اکنون در اختیار داشتیم. حال باید از شان نذول آیات مطلع بود و جوادث تاریخی را دانست تا علت آمدن آیات برایمان روشن شود ولی اگر آیات خداوند اجتیاج به تفسیر مفسر داشتند خداوند خودشان تفسیر آن را بر پیامبر وجی میکردند. مثلا نیکویی به پدر و مادر که تفسیر نمیخواهد . دستگیری از مستمند تفسیر نمیخواهد. همینطور زیبایی این آیه همان معنی ساده را دارد که بدل هر انسان فرهیحته مینشیند یعین به سخن گوش فرا دهید و از آن که بعتر از بقیه میدانید پیروی کنید. این آیه یکی از همان آیات است که دهان هر یاوه گویی که اسلام را دینی استبدادی میخواند را میبندد. خدا قوت

  20. ممنون از مطلب و تفسیر جالبتون

  21. وای خیلی خوبه ساییتون

  22. سلام
    خدا به شما خیر بدهد

  23. سلام ممنون خیلی جالب بود یک عمری این ایه را برای ما خوندن و صد و هشتاد درجه معکوس معنی کردن منم با شما موافقم اگر منظور نظرات متعدد بود قول بصورت جمع میاد نه مفرد و اقوال ذکر می شد. و ال اول قول و معرفه بودن ان اشاره به قولی خاص و مشخص دارد

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.خانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*