جمعه , ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
آخرین مطالب
خانه » قدرت خارق العاده تلقین

قدرت خارق العاده تلقین

images

 قدرت خارق العاده تلقین

می گویند شخصی سر کلاس ریاضی خوابش برد . وقتی که زنگ را زدند بیدار شد و باعجله دو مسأله را که روی تخته سیاه نوشته شده بود را یاداشت کرد و بخیال اینکه استاد آنها را بعنوان تکلیف منزل داده است به منزل برد وتمام آنروز و آنشب برای حل آنها فکر کرد . هیچیک را نتوانست حل کند ، اما تمام آن هفته دست از کوشش بر نداشت . سرانجام یکی را حل کرد و به کلاس آورد .
استاد بکلی مبهوت شد ، زیرا آنها را بعنوان دو نمونه از مسائل غیر قابل حل ریاضی داده بود .
اگر این دانشجو این موضوع را میدانست احتمالاً آنرا حل نمیکرد ، ولی چون به خود تلقین نکرده بود که مسأله غیر قابل حل است، بلکه برعکس فکر میکرد باید حتماً آن مسأله را حل کند سرانجام راهی برای حل مسأله یافت .

برای آنکس که ایمان دارد ناممکن وجود ندارد

چند نمونه فراموش نشدنی باعث تغییر نگرش پزشکان وروانشناسان شد .
یک زندانی که قصد فرار داشت بطور مخفیانه خود را در یکی از اتاقکهای قطار جا داده بود و بعد از حرکت فهمیده بود که در یخچال قطار قرار دارد .
زندانی مطمئن بود که در طی چندین ساعتی که در یخچال قرار دارد منجمد خواهد شد و دقیقاً اینطور هم شد .
اما بعد از رسیدن به مقصد مشاهده کردند که زندانی یخ زده درحالی که یخچال قطار خاموش بوده است و این نشان میدهد که شخص زندانی به خود تلقین کرده که منجمد خواهد شد و این تلقین برای او حکم یک تصویر ذهنی مطابق با افکار او داشته و همین باعث شده که سلولهای بدن وی واقعاً سرما را حس کرده و کم کم منجمد شود .

نمونه دیگر آزمایشی بود که به پیشنهاد یکی از روانشناسان بر روی دو تن از مجرمین محکوم به اعدام انجام شد .

آزمایش به این صورت بود که مجرم اول را با چشمانی بسته در حضور مجرم دوم با بریدن شاهرگ دستش او را به مجازات رساندند . در این هنگام نفر دوم با چشمان خود شاهد مرگ او بر اثر خونریزی شدید بود . سپس چشمان نفر دوم را نیز بستند و این بار شاهرگ دست وی را فقط با تیغه ای خط کشیدند و در این حین کیسه آبگرم نیز بالای دست وی شروع به ریختن میکرد این در حالی بود که دست او به هیچ وجه زخمی نشده بود . اما شاهدان یعنی پزشکان و روانشناسان با کمال ناباوری دیدند که مجرم دوم نیز پس از چند دقیقه جان خود را از دست داد چرا که او مطمئن بود که شاهرگ دستش به مانند نفر اول بریده شده و خونریزی میکند . ریخته شدن خون را نیز بر روی دست خود حس میکرده است . در واقع تصویر ذهنی او چنین بوده که تا چند لحظه دیگر به مانند
نفر اول هلاک میشود و همین طور هم شد .
این نشان میدهد که دستگاه عصبی شما با توجه به آنچه فکر میکنید یا خیال میکنید که حقیقت دارد واکنش نشان میدهد.(ازاین نیرو با صورت صحیحش می شود استفاده های فوق العاده ای کرد و این همان تربیت قوی نفس است که صورت قوی تر آن ۱- دعا ۲- توکل ۳- توسل … و ایمان به نیروی فرا طبیعی ایمان بالله است . )
دستگاه عصبی شما تجربه خیالی را از تجربه واقعی تمیز نمیدهد.(اما مومن خود را فریب نمی دهد و سلسله اعصاب او تحت تاثیر ایمان اوست و آنهائی که شفا می یابند بهترین گواهان مطلبند ، در این مورد کتابهای تلقین بنفس فراوانند اما آنچه از هیچ تلقینی ساخته نیست در حیطه اختیارات ائمه هدی سلام الله علیهم اجمعین می باشد)

در هر دو مورد با توجه به اطلاعاتی که از ناحیه مغز در اختیار او قرار میگیرد واکنش نشان میدهد (اینها منکر روح اند ونمی دانند که تصمیم گیرنده در این مورد روح آدمی است که مغز یکی از ابزارهای آن است) .
این یکی از قوانین اولیه و اصولی ذهن است . در واقع اینطوری ساخته شده ایم . وقتی این قانون را در افراد هیپنوتیزم شده مشاهده میکنیم شک میکنیم که حتما نیرویی مرموز یا فوق طبیعی در کار است .
در واقع آنچه را که می بینیم فرایند طبیعی عمل مغز و دستگاه عصبی انسان است و نه چیز دیگر.

(اینها قادر به دیدن روح نیستند لذا ابزار روح را عمل کننده می شناسند.)

در پدیده هیپنوتیزم اگر بیمار بدرستی گفته های شخص هیپنوتیزم کننده معتقد باشد کارهای حیرت آور انجام میدهد و بیمار رفتاری متفاوت از خود نشان میدهد زیرا طرز فکر و باورش تغییر کرده است .
هیپنوتیزم یاخواب مصنوعی همیشه به نظراسرارآمیز بوده است زیرا همیشه فهم اینکه چگونه باور کردن میتواند منجر به رفتار غیر عادی انسان شود دشوار بوده است . با خواب مصنوعی چنان برخورد شده که انگار نیرو یا قدرت ناشناخته ای در کار است . اما حقیقت این است که وقتی شخصی را متقاعد میکنید که قدرت شنوایی اش را از دست داده رفتار ناشنوایان را پیدا میکند . وقتی او را متقاعد میکنید که نسبت به درد حساسیت ندارد ، میتواند بدون بیهوشی تحت عمل جراحی قرار گیرد و در این میان نیروی مرموزی هم در کار نیست.

(می گویند علامه طباطبائی صاحب المیزان برای عمل جراحی چشم به اروپا می رود و درخواست می کند که اورا بدون بیهوشی عمل کنند اما می گویند یک پلک زدن شما تمام عمل را بی اثر خواهد کرد وقتی امتحان می کنند علامه یک ساعت مطلقا پلک نمی زند وقانع می شوند که وی میتواند بدون بیهوشی تحت عمل جراحی قرار گیرد. توجه کنیم که = مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّهُ = شناخت قدرتهای فوق العاده روح جزئی از نفس شناسی و آنهم جزئی از خداشناسی است)
ازتون میخوام که لحظه به لحظه مواظب گفته ها ، فکرها و حرفای دلتون باشین . مواظب باشیدکه به خودتون چی میگین هیچ وقت نگین که چرا زندگی من اینجوریه؟ (این درسته مومن هیچگاه تنها نیست وحرف دلش تکیه بر نیروی لایزال الهی است ، شیطنت ویا ندانم کاری اینها در این است که خود را اصیل میدانند تا خدا را حذف کنند اما ما اگر با تکیه بر خدا خود را بشناسیم دنیا با تمام عظمتش در برابر ما کوچک است ، نکته اینجاست تکیه به خود به جای خدا و اینست اومانیسم)
چون همش دست خودتونه و این شمائین که زندگی خودتون رو به ویرونه و کلبه ای خرابه تبدیل میکنین(پس با خدا با شیم تا خود و زندگی خود ودنیا و آخرت خود را ویران نکنیم)

خبرنامه آرمان مهدویت

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.خانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*