هنگام ظهور حضرتت را برسان
پایان زمان حسرتت را برسان
ای دار وندار شیعیان ادرکنی
بر فاطمه روز نصرتت را برسان
******
یا مولا ادرکنی
علم بدوش چو از کعبه یاری می آید
کفن بپوش که با ذوالفقار می آید
ز لابلای نوای دعای اهل سحر
صدای آمدن تک سوار می آید
نگاه از افق جمعه بر نمی داریم
که او درست بوقت قرار می آید
سحر نشینیِ دل را به صبح باید برد
که انتهای شب انتظار می آید
به رغم دشمنیِ آل های بی مقدار
امیر قافله با اقتدار می آید
هزار تیر سه شعبه به یک کمان دارد
دعا کنید برای شکار می آید
به روضه خوان علمدار قد خمیده بگو
بگو که مرهم آن انکسار می آید
به پاس حرمت یاس کبود پیغمبر
امام منتقمان با وقار می آید
به کربلای دل پاک خویش بنویسید
طلوع فجر پس از شام تار می آید
تا آیۀ ظهور، بیان می کند ترا . . .
چشمان صبر، اشک روان می کند ترا
ای نوبهار دیر مکن زودتر بیا
کردار ما شبیه خزان می کند ترا
ای آشنا ، همینکه کنی عزم آمدن
رفتار ما دوباره نهان می کند ترا
پرونده های ما که بدست تو می رسد
گریان ز کار آدمیان می کند ترا
اوراق را تو صفحه به صفحه ورق مزن
اَعمال هفته ام نگران می کند ترا
پروندۀ سیاه که امضا نمی شود
تنها ، قرینِ زخم زبان می کند ترا
شبهای قدر، عابد و زاهد شدم ولی
این روزها غمم نگران می کند ترا
با این توسلّی که بدون توجّه است
گویا دلم بعید ، گمان می کند ترا
منکه تُرا جزیرۀ تبعید برده ام
پس ناله ام چگونه فغان می کند ترا
دوران انتظار تو آخر به سر رسد
عدل تو مقتدای جهان می کند ترا
روزی ترا گواه بگیرم که آمدی
با نغمه ای که جزو اذان می کند ترا
صبحی که صیحه می دَمد از آسمان ِصبر
مادر، صدا ، به نام و نشان می کند ترا
گوید زمان ِ خیمه نشینی تمام شد
زهرا ، ز پشت پرده عیان می کند ترا
غمهای سَخت ِکوچه ترا پیر می کند
صحبت ز انتقام جوان می کند ترا
با نامۀ فدک تو بسازی بقیع را
این روضه است ، نامه رسان می کند ترا
اشعار از شاعر اهل بیت: حاج محمود ژولیده