بررسی ریشه ای لغت اولی ومولی در خطبه غدیر
خطبه غدیر یکی از خطبه هایی است که پیامبر صلی الله علیه وآله اسلام وقت بر گشتن از حجه الوداع در منطقهای بنام غدیر خم در مقابل انبوهی از مسلمانان که بیش از صد هزار گفته شده است امامت علی علیه السلام را به دستور خداوند ابلاغ واعلام رسمی نمودند . در این خطبه رسول خدا صلی الله علیه وآله ، ولایت امیر المومنین علیه السلام را مانند ولایت خودش بر مسلمانان دانسته و تصریح میکند به این که:
ألست أولى بکم من أنفسکم ؟ قالوا : نعم ، قال : من کنت مولاه فعلی مولاه .
کسی را که من مولی اولی به تدبیر و تصرف اوهستم ، علی مولای اوست
در تعبیر دیگر این چنین آمده است :
إن الله مولای وأنا ولی کل مؤمن من کنت ولیه فهذا ولیه .
ودر تعبیر سوم آمده است :
یا أیها الناس من أولى بکم من أنفسکم ؟ قالوا : الله ورسوله أعلم . قال : ألست أولى بکم من أنفسکم ؟ قالوا : بلى . قال : « من کنت مولاه فعلی مولاه » .
رسول خدا با جمله « ألست اولی بالمؤمنین» میخواست آنها را به یاد این آیه از قرآن کریم بیندازند که : « النَّبِیُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنفُسِهِمْ »
پیامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است .
بعد با اقرار گرفتن از آنها این مطلب را دیکته کرد که : هر کس من به خودش سزاوارتر هستم ، علی نیز همان منصب را دارد .
در این که منظور از « أَوْلَى » در آیه « النَّبِیُّ أَوْلَى بالمؤمنین من أنفسهم » اولی به تصرف است اجمالاً جای تردید نیست ؛ اما در عین حال برای عدهای از برادران اهل سنت اشکال مطرح پیش آمده که با چه دلیل و مستندی کلمه «اولی» در خطبه غدیر حمل بر اولی به تصرف و تدبیر می گردد ؟
سوال دیگری که مطرح شده این است که کار برد کلمه ای «اولی» در این خطبه ، ریشه در قرآن دارد ، و آیه « النَّبِیُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنفُسِهِمْ » دارد ، به چه دلیل میگویند که این واژه به معنای اولی به تصرف وتدبیر آمده است ؟ حمل کلمه « اولی » بر اولی به تصرف و تدبیر وجه و موردی ندارد ؛ زیرا این حدیث برای تنبیه و آگاهاندن مورد خطاب است به این که من نسبت به خود تان سزاوار و اولی به تصرف هستم ؛ اما کار به بیان اولی به تصرف دیگران ندارد .
برای روشن شدن پاسخ این شبهه لازم است که این کلمه هم از نظر لغت و هم از نظر کاربرد در تفسیر ؛ به ویژه از دیدگاه مفسرین اهل سنت تحقیق و بررسی دقیق صورت گیرد تا کاربرد این کلمه در خطبه پیامبر در جریان غدیر روشن گردد
آیا به منظور ابلاغ و اعلام رسمی حق اولویت به تصرف و تدبیر امیر المومنین علیه السلام به جعل و تشریع الهی (که همان ولایت الهی است) بعد از پیامبر (ص) صورت گرفته یا به منظور اعلام این مطلب که محبت و دوستی که مسلمانان به پیامبر داشتند با امیر المومنین داشته باشند انجام پذیرفته است ؟
مفهوم شناسی« اولی » :«أولی» در لغت :
اولی از «الولی» که ریشه آن «و ـ ل ـ ى» مشتق شده است . معناى اصلى «ولى» قرار گرفتن چیزى در کنار چیز دیگرى است ، به نحوى که فاصله در میان آن دو نباشد . از این معنا مى توان به نزدیکى ، قرب و دنو تعبیر کرد . راغب مى گوید :
«الولاء والتوالی أن یحصل شیئان فصاعداً حصولاً لیس بینهما ما لیس منهما، ویستعار ذلک للقرب من حیث المکان ومن حیث النسبه ومن حیث الدین ومن حیث الصداقه والنصره والاعتقاد والولایه : النصره . والولایه : تولى الأمر . و قیل : الولایه والولایه نحو الدلاله والدلاله . وحقیقته : تولى الامر » .
الراغب الأصفهانی المفردات فى غریب القرآن، ، کتاب الواو ص ۵۳۳٫
دو چیز ، هر گاه چسبیده و کنار هم قرار گیرند که شىء سوم ، میان آن دو فاصلهاى پدید نیاورد که پیوندشان را از هم بگسلاند ، «ولى» معنا و مفهوم پیداکرده و این معنا در جای دیگر که قرب مکانی و نسبت و راستی و همکاری و عقیده داشته باشد به صورت استعاره به کار می رود . وَلایت (به فتح واو) به معنای نصرت و وِلایت (به کسر واو) به معنای سرپرستی به کار می رود … حقیقت معنای ولایت همان سرپرستی است .
ابن اثیر می نویسد :الولایه تشعر بالتدبیر والقدره والفعل .ولایت اشاره و دلالت بر تدبیر و اعمال قدرت و انجام کاری دارد .
ابن الأثیر ، النهایه فی غریب الحدیث ، ج۵ ، ص۲۲۷ .
ابن منظور می نویسد :وولی المرأه الذی یلی عقد النکاح علیها ولا یدعها تستبد بعقد النکاح دونه .
سرپرست زن کسی است که عقد نکاح به دست اوست و زن در این امر رها گذاشته نمی شود ، که دیگران با عقد نکاح در حق او استبداد نمایند . ابن منظور ، لسان العرب ، ج۱۵ ، ص۴۰۷ .
زیبیدی می نویسد : الولی در اسماء خداوند به معنای ناصر است گفته شده که به معنای متولی اموری که قائم به آن است می باشد . ولی همان مالک ومتصرف اشیا می باشد .
«الولی فی أسماء الله تعالى : هو الناصر ، وقیل : المتولی لأمور العالم القائم بهاوأیضاً الوالی : وهو مالک الأشیاء جمیعها المتصرف فیها .
محمد مرتضى الحسینی الزبیدی ، تاج العروس من جواهر القاموس ، ج۲۰ ، ص۳۱۵ ، دراسه تحقیق: علی شیری ، طبعه عام .
فراهیدی می نویسد :
ولی : فی أَسماء اللَّه تعالى : الوَلیُّ هو الناصِرُ ، و قیل : الُمَتَوَلِّی لأُمور العالم و الخلائق القائمُ بها ، و من أَسمائه عز و جل : الوالی ، و هو مالِکُ الأَشیاء جمیعها المُتَصَرِّفُ فیها . قال ابن الأَثیر : و کأَن الوِلایه تُشعر بالتَّدْبیر و القُدره و الفِعل ، و ما لم یجتمع ذلک فیها لم ینطلق علیه اسم الوالی . ابن سیده : وَلیَ الشیءَ و وَلیَ علیه وِلایهً و وَلایهً ، و قیل : الوِلایه الخُطه کالإِماره ، و الوَلایهُ المصدر . ابن السکیت : الوِلایه ، بالکسر ، السلطان ، و الوَلایه و الوِلایه النُّصره .
کمله «ولی» در اسمای خداوند متعال به معنای یاری کننده است بعضی گفتند : به معنای سرپرست امور عالم و خلائق که قائم به آن است . و از اسمای خداوند است « الوالی » که همان مالک تمام اشیا و متصرف در آن است ابن اثیر گفته است : ولایت دلالت بر تدبیر ، قدرت و فعل دارد وقتی این امور در نبود بر آن اسم ولی به کار نمی رود … ابن سکیت میگوید : ولایه به کسر سلطنت و حکومت است و ولایت به فتح به معنای نصرت است .
کتاب العین ، ج۸ ، ص ۳۶۵ .
صاحب مجمع البحرین می نویسد :والولی : الوالی ، وکل من ولی أمر أحد فهو ولیه . والولی هو الذی له النصره و المعونه . والولی الذی یدیر الأمر ، یقال : فلان ولی المرأه إذا کان یرید نکاحها . وولی الدم :من کان إلیه المطالبه بالقود. والسلطان ولی أمر الرعیه، ومنه قول الکمیت فی حق علی بن أبی طالب . ونعم ولی الأمر بعد ولیه ومنتجع التقوى ونعم المقرب .
ولی به معنای حاکم است و هرکسی که امر فردی دیگری را به عهده دارد او ولی آن کس است . ولی کسی است که دیگری را یاری و همکاری می کند . ولی به معنای کسی است که تدبیر و اداره امور می کند ؛ مثل این که گفته می شود : فلانی ولی زن است زمانی که قصد داشته باشد او را به عقد کسی دربیاورد ، «ولی خون» به کسی می گویند که حق مطالبه قصاص را دا شته باشد . حاکم ولی امر رعیت است . از این معنا است کلام کمیت در حق علی (ع) که گفت : بهترین ولی هستی بعد از ولی و بهترین داروی تقوی و نزدیک کننده هستی .
مجمع البحرین ، ج۱ ، ص ۴۵۵ .
نتیجه : بنا بر آن چه در تفسیر لغت شناسان راجع به کلمه اولی و ولی بیان شد این مطلب به دست می آید که این کلمه به معنای سلطنه و ولایت می باشد . در واقع نکته مشترک در میان همه تعریفها سلطنت و ولایت است که در همه وجود دارد
منبع : http://shialogy.parsiblog.com