مرحوم حاج شيخ جعفر شوشتري در کتاب خصائص الحسينيه صفاتي براي مجالس عزاداري امام حسين(ع) بدين شرح بيان مي فرمايد: مجالس عزاداري امام حسين(ع) چهارده صفت دارد؛
اول: آنکه مصلاي خداوند است يعني محل صلوات اوست بر اهلش.
دوم: آنکه ملائکه در آن حاضر مي شوند.
سوم: آنکه شخص عزادار به دعاي پيغمبر خدا و ائمه طاهرين صلوات الله عليهم فائز مي گردد.
چهارم: آنکه منظور نظر بهجت اثر حضرت اباعبدالله الحسين(ع) واقع مي شود.
پنجم: آنکه آن حضرت با عزادار، مخاطبه و مکالمه مي نمايد.
ششم: چنين مجلسي محبوب حضرت امام جعفر صادق(ع) و ديگر معصومين (صلوات الله عليهم) است.
هفتم: چنين مجلسي مانند عرفات است (عرفات سرزميني است که پيامبر اعظم(ص) فرمود: در ميان گناهان، گناهاني است که جز در عرفات بخشيده نمي شود.)
هشتم: چنين مجلسي مانند مشعرالحرام است (مشعر سرزميني است که حاجيان در آن وقوف مي نمايند و امام صادق(ع) فرمود چنانچه حاجي در مشعر وقوف کند از گناه خارج مي شود.)
نهم: چنين مجلسي مانند حطيم است حطيم مساحت ميان حجرالاسود و زمزم و مقام ابراهيم و قسمتي از حجر اسماعيل را حطيم مي گويند. در اين مکان حدود يکصد تن از انبياي الهي و از جمله حضرت آدم، نوح، صالح، اسحاق، يوسف، شعيب و… دفن شده اند. آنجا مکاني است که دعا مستجاب مي شود.
دهم: مطاف بيت الله است (مجالس عزاداري امام حسين(ع) حريم خانه خداست.)
يازدهم: چنين مجلسي قبه امام حسين(ع) است.
دوازدهم: چنين مجلسي خاموش کننده آتش هاست.
سيزدهم: چنين مجلسي منبع آب حيات است (عزاداري بر امام حسين(ع) عامل رستگاري و فلاح است.)
چهاردهم: چنين مجلسي تالي مجلسي مي شود که ابتداي آن خلقت و انتهاي آن محشر است. بنابراين ماييم و محافل عزاداري سالار شهيدان. ماييم و صاحبان عزا و خوشا به حال کساني که توفيق حضور در خيمه هاي حضرت اباعبدالله الحسين(ع) را پيدا کنند و در صف انبيا و اولياي خدا بر مصائب آن حضرت اشک بريزند. شايد غم و اندوهي را که به خاطر غفلت و سرگرمي هاي دنيا معمولا به انسانها دست مي دهد با اشک بر حسين(ع) از دل خارج نماييم و مشعل معرفت را بيش از پيش در درون خود شعله ور سازيم و از خرمن فيض حسيني توشه اي برگيريم که پيامبر اعظم(ص) فرمود: حسين دري از در هاي بهشت است، هرکس با او دشمني کند خداوند بوي بهشت را بر او حرام مي سازد. در محافل عزاي آن حضرت غيرت، عزت ، حميت و دينمداري را از فرهنگ غني عاشورا به غنيمت گرفته و براي دنيايي آباد و زندگي شرافتمندانه و آخرتي مورد پسند خداي سبحان از ذخاير برگرفته شده، بهره گيريم و خون پاک حسيني را در شريان هاي خود به حرکت درآوريم که به قول اقبال لاهوري:
تا قيامت قطع استبداد کرد
موج خون او چمن ايجاد کرد
خون او تفسير اين اسرار کرد
ملت خوابيده را بيدار کرد
و به قول صابر همداني:
از حسين اکتفا به نام حسين
نبود در خور مقام حسين
بلکه بايد که خلق دريابند
هدف اصلي قيام حسين