دوشنبه , ۵ آذر ۱۴۰۳
آخرین مطالب
خانه » دلایل عصمت انبیا (ع) در قرآن

دلایل عصمت انبیا (ع) در قرآن

دلایل عصمت انبیا (ع) در قرآن

على رغم ادعاى عدم وجود آیاتى که دلالت بر عصمت کنند،آیات فراوانى وجود دارد که بیانگر لزوم عصمت در انبیاى الاهى مى‏باشد.در ذیل به برخى از آن‏ها اشاره مى‏گردد.

۱- «وَ إِذِ ابْتَلى‏ إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی‏ قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمینَ » وچون ابراهیم را پروردگارش با کلماتى بیازمود، و وى آن همه را به انجام رسانید (خدا به او) فرمود: من تو را پیشواى مردم قرار دادم. )ابراهیم( پرسید: از دودمانم (چطور)؟ فرمود: پیمان من به بیدادگران نمى‏رسد».[۱]

باچشم پوشى از نکات و درس‏هایى که در آیه وجود دارد، به این مطلب باید اشاره نمودکه در برابرآزمایش‏هاى مهمى که حضرت ابراهیم(ع)باآن روبرو شد و از عهده‏ى همه‏ى آنان به خوبى برآمد،خداوند مقام «امامت» را که پاداش مهمى بود،به ایشان عطا فرمود.و درمقابل درخواست آن حضرت در خصوص بخشش این مقام به گروهى از دودمانش،فرمود:ظالمان به این مقام دست نخواهند یافت. و کاملاً روشن است، کسى که در حال ظلم باشد و یا دوره‏اى از عمر خویش را – هرچند در گذشته – در مسیر اشتباه و انحراف و… سپرى کرده باشد، از مصادیق ظالم خواهد بود.

ستمکارهرگزبه امامت نمى رسد،زیرامراد ازستمکار درآیه،مطلق کسانى میباشندکه ازآنهاهرنوع ظلمى(اعـم ازظـلم به خویشتن یابه دیگران)دربُرهه اى از زمان حیاتشان سرزده باشد.

اگرکسى بگوید که ازایـن آیـه همـین مقدار استفاده مى شود که ظالم در حال ظالم بـودنش به امامت نمى رسد،ولى دلالت نداردکه اگرتوبه کرد بعد از توبه هم نتواند به امامت برسد، در پاسخ مى گوییم :

مردم بر حسب تقسیم عقلى منحصر به چهار دسته انـد:

۱- یک دسته کسانى هستند که در تمام عمرشان ظالم و گنهکارند.(اهل جهنّم)

۲- دسته دوم کسانى اند که در تـمـام عـمـرشـان ظـلم (و گـناه ) مرتکب نمى شوند. (اهل بهشت)

۳- دسته سوم آنهایى هستند که فقط در ابتداى عمرشان ظالمند. (اهل بهشت)

۴- چهارم عکس دسته سوم،یعنى کسانى مى باشندکه فقط در آخر عمر به ظلم و ستم آلوده مى گردند. (اهل جهنّم)

شـاءن حضـرت ابراهیم(ع)بالاتراز این است که براى گـروه اول و چهارم (اهل جهنّم)از فرزندان و ذریاتش، ازخداوند امامت رابخواهد. پس دسته دوم و سوم(اهل بهشت)باقى مى مانند، کـه بـراى ایـن دو گـروه امامت را از خدا مى خواهد، و خدا هم امامت را از گروه سوم ، یعنى کـسـانـى کـه در آغـاز زندگى ظالم بوده وبعداز ظلم وگناه دست کشیده اند،نفى می کند؛و درنتیجه:شایستگى امامت فقط براى دسته دوم که در تمام عمر از ظلم و گناه مصون باشند ثابت مى شود.

۲- «..ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعِقابِ».آنچه را رسول خدا براى شما آورده بگیرید (و اجرا کنید) وآنچه را از آن نهى کرده، خوددارى نمایید و از (مخالفت) خدا بپرهیزیدکه خداوند شدید العقاب است.[۲]

دقت دراین آیه نشان مى‏دهد منظور از«ماآتاکم الرسول»تمام اوامرپیامبر اکرم(ص)است زیرانقطه‏ى مقابل آن،نواهى اوست(ومانهاکم عنه فانتهوا).به همین دلیل بسیارى ازمفسران تصریح کرده‏اندکه مفاد آیه «عام» است.[۳] طبق این آیه باید در برابر اوامر و نواهى پیامبر(ص)تسلیم مطلق بود وتسلیم و اطاعت بى قید و شرط، جز در برابر معصوم ممکن نیست، زیرا در صورت خطا یا ارتکاب گناه یا معصیت، نه تنها باید تسلیم نبود، بلکه باید تذکر داد و نهى کرد.

فَاصْبرِْ لِحُکمْ‏ِ رَبِّکَ وَ لَا تُطِعْ مِنهُْمْ ءَاثِمًا أَوْ کَفُورًا(۲۴)

پس در برابر فرمان پروردگارت شکیبا باش، و از هیچ گنهکار یا کافرى از آنان اطاعت مکن، (۲۴)

۳- «النساء : ۸۰ مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ وَ مَنْ تَوَلَّى فَما أَرْسَلْناکَ عَلَیْهِمْ حَفیظاً ». کسى که از پیامبر اطاعت کند، اطاعت خدا کرده و کسى که سرباز زند، تو در برابر او مسئول نیستى.[۴] این آیه، مفهومى شبیه مفهوم آیه‏ى پیشین دارد و شایان ذکر است که فخر رازى در تفسیر خود این آیه را از قوى‏ترین دلیل‏هاى عصمت پیامبر اسلام (ص) در تمامى اوامر و نواهى و ابلاغ‏هاى او از سوى خداوند و افعال آن حضرت مى‏داند.[۵]

۴- سوره‏ى نساء، آیه ی شصت و پنج؛

فَلَا وَ رَبِّکَ لَا یُؤْمِنُونَ حَتىَ‏ یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لَا یَجِدُواْ فىِ أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِّمَّا قَضَیْتَ وَ یُسَلِّمُواْ تَسْلِیمًا

نه چنین است، قسم به خداى تو که اینان (به حقیقت) اهل ایمان نمى‏شوند مگر آنکه در خصومت و نزاعشان تنها تو را حَکَم کنند و آن گاه به هر حکمى که کنى اعتراض نداشته، کاملًا (از دل و جان) تسلیم (فرمان تو) باشند. (۶۵)

۵- سوره‏ى احزاب، آیه‏هاى بیست و یک، سى و سه؛

لَّقَدْ کاَنَ لَکُمْ فىِ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِّمَن کاَنَ یَرْجُواْ اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الاَخِرَ وَ ذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا(۲۱)

البته شما را به رسول خدا (چه در صبر و مقاومت با دشمن و چه دیگر اوصاف و افعال نیکو) اقتدایى نیکوست، براى آن کس که به (ثواب) خدا و روز قیامت امیدوار باشد و یاد خدا بسیار کند. (۲۱)

….إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکمُ‏ْ تَطْهِیرًا(۳۳)

خدا چنین مى‏خواهد که هر رجس و آلایشى را از شما خانواده (نبوت) ببرد و شما را از هر عیب پاک و منزه گرداند (ذیل آیه موافق اخبار شیعه و اهل سنت راجع به شخص پیغمبر و على و فاطمه و حسنین علیهم السّلام است و اگر راجع به زنان پیغمبر بود بایستى ضمیر مؤنث- عنکنّ- ذکر شود و به سیاق جمل صدر آیه باشد). (۳۳)

۶- سوره‏ى انعام، آیه‏ى نود؛

أُوْلَئکَ الَّذِینَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَئهُمُ اقْتَدِهْ قُل لَّا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرَى‏ لِلْعَلَمِینَ(۹۰)

آنها کسانى بودند که خدا خود آنها را هدایت نمود، تو نیز از راه

آنها پیروى نما، و (امت را) بگو که من مزد رسالت از شما نمى‏خواهم، این نیست جز یاد آورى و پندى براى اهل عالم (که به یاد خدا متذکر شوند). (۹۰)

۷- سوره‏ى نجم، آیه‏هاى سه و چهار؛

وَ مَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَى(۳)إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْىٌ یُوحَى‏(۴)

و هرگز به هواى نفس سخن نمى‏گوید. (۳)

سخن او هیچ غیر وحى خدا نیست. (۴)

۸- سوره‏ى زمر، آیه‏ى سى و هفت؛

وَ مَن یَهْدِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن مُّضِلّ‏ٍ أَ لَیْسَ اللَّهُ بِعَزِیزٍ ذِى انتِقَامٍ(۳۷)

و هر کس را خدا هدایت کند دیگر احدى او را گمراه نتواند کرد. آیا خدا مقتدر و غالب (بر تمام قواى عالم) و منتقم (از همه ستمکاران جهان) نیست؟ (۳۷)

۹- سوره‏ى یس، آیه‏ى شصت و دو؛

وَ لَقَدْ أَضَلَّ مِنکمُ‏ْ جِبِلاًّ کَثِیرًا أَ فَلَمْ تَکُونُواْ تَعْقِلُونَ(۶۲)

و همانا خلق بسیارى از شما نوع بشر را (این دیو) به گمراهى کشید،آیا عقل وفکرت کار نمى‏بستید(تاازمکر وفریبش بپرهیزید)؟

۱۰- سوره‏ى ص،آیه‏هاى چهل و پنج تاچهل وهفت– هشتادو دو–هشتاد و سه؛ وَ اذْکُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْحَاقَ وَ یَعْقُوبَ أُوْلىِ الْأَیْدِى وَ الْأَبْصَرِ(۴۵)إِنَّا أَخْلَصْنَاهُم بخَِالِصَهٍ ذِکْرَى الدَّارِ(۴۶)وَإِنهَُّمْ عِندَنَالَمِنَ الْمُصْطَفَینْ‏َ الْأَخْیَارِ(۴۷) وَ اذْکُرْ إِسْمَاعِیلَ وَ الْیَسَعَ وَ ذَا الْکِفْلِ وَ کلُ‏ٌّ مِّنَ الْأَخْیَارِ(۴۸)

و باز یاد کن از بندگان خاص ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب که همه (در انجام رسالت) صاحب اقتدار و بصیرت بودند. (۴۵)ما آنان را خالص و پاکدل براى تذکر سراى آخرت گردانیدیم. (۴۶)و آنها نزد ما از برگزیدگان و خوبان عالم بودند. (۴۷)و باز یاد کن از اسماعیل و یسع و ذو الکفل که همه از نیکوان جهان بودند. (۴۸)

قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ(۸۲)إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ(۸۳)

شیطان گفت: به عزّت و جلال تو قسم که خلق را تمام گمراه خواهم کرد. (۸۲)مگر خاصان از بندگانت را که دل از غیر بریدند و براى تو خالص شدند. (۸۳)

۱۱- سوره‏ى جن، آیه‏هاى بیست و شش تا بیست و هشت.

عَلِمُ الْغَیْبِ فَلَا یُظْهِرُ عَلىَ‏ غَیْبِهِ أَحَدًا(۲۶)إِلَّا مَنِ ارْتَضىَ‏ مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ یَسْلُکُ مِن بَینْ‏ِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا(۲۷)لِّیَعْلَمَ أَن قَدْ أَبْلَغُواْ رِسَالَاتِ رَبِّهِمْ وَ أَحَاطَ بِمَا لَدَیْهِمْ وَ أَحْصىَ‏ کلُ‏َّ شىَ‏ْءٍ عَدَدَا(۲۸)

او داناى غیب عالم است و هیچ کس را بر غیب خود آگاه نمى‏کند. (۲۶)

مگر آن کس را که به پیامبرى برگزیده است که فرشتگان را از پیش رو و پشت سر او مى‏فرستد (تا اسرار وحى را شیاطین به سرقت گوش نربایند). (۲۷)

تا بداند (و معلوم سازد) که آن رسولان پیغامهاى پروردگار خود را به خلق کاملا رسانیده‏اند، و البته خدا به آنچه نزد رسولان است احاطه کامل دارد و به شماره هر چیز در عالم به خوبى آگاه است. (۲۸)

نتیجه: بنابر ادله‏ى عقلى عصمت انبیا و آیات قرآن کریم و روایات امامان معصوم‏(ع)انبیاى الاهى از مقام والاى عصمت برخوردارند.

[۱] بقره، ۱۲۴٫ ر.ک: تفسیر پیام قرآن، ج ۷، ص ۸۳ – ۸۲٫

[۲] حشر، ۷٫

[۳] مانند: مرحوم طبرسى در مجمع البیان ؛ ابوالفتوح رازى در روح الجنان؛ قرطبى

در تفسیر خود ؛ فخر رازى در تفسیر کبیر و… .

[۴] نساء، ۸۰٫

[۵] فخر رازى، تفسیر کبیر، ج ۱۰، ص ۱۹۳٫

خبرنامه آرمان مهدویت

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.خانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*