بسم الله الرحمن الرحیم
حسین منی و أنا من حسین
عاشورا، تجلی گاه تضّاد اهل سنت با جنایتپیشگان وهّابی
باز محرّم فرارسید.
باز یاد حسین (علیه السلام) در دلها زنده شد.
چشمه های چشم خون میگرید برای ماتمِ جگرگوشهی پیامآور نور.
دلها پرمیکشد برای نورِچشم سرور زنان عالم، فاطمهی زهرا (سلام الله علیها)
محرّم از یک سو سرچشمهی شور و عشق و دلداگی نسبت به پاکترین انسانهای عالم است و از سوی دیگر جداییبخش راه راستین بندگی و اطاعت از نفاق و دورویی و تزویر.
با آمدن محرّم، سیل عاشقان به سوی نینوا پرمیکشند. نینوا، نوای محبّت عاشقان را به عرش میرساند. و مگر جز این میتواند باشد که برای حسین بن علی (علیه السلام) محبّتی سرشار در قلوب تمامی مؤمنان نهفته است.
برای حسین بن علی (علیه السلام) نه تنها شیعیان که همهی مسلمین عزادارند. و چرا بدینگونه نباشد که او سبط نبی (صلّی الله علیه و آله) و فرزند علی (علیه السلام) است. بسیاری از اهل سنت، در ایران و سایر کشورها در مراسم عزاداری سرور و سالار شهیدان شرکت کرده و خود را در غم و ماتم مصائب اهل بیت علیهمالسّلام شریک میدانند.
اما هر سال با آغاز محرّم، سیاه دلان و گمراهانِ بدعتگذارِ وهابی دست به کشتار انسانهایی میآلایند که مخلصانه رو به سوی کربلا میآورند، به آنان که تنها جرمشان محبّت حسین بن علی (علیه السلام) است.
تنها نگاهی گذرا به برخی از مراسمی که اهل سنت در عزای سالار شهیدان برگزار میکنند، نشانگر شکافی عمیق بین نگرش عموم اهل سنت و فرقهی گمراه وهابیت است.
و چرا بدینگونه نباشد. کوردلانی که حتی سفر برای زیارت پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) را گناه میپندارند، چگونه میتوانند عمق محبّت نسبت به حسین بن علی (علیه السلام) را دریابند.
امّا فرجام اینهمه جنایت و ددمنشی، جز ذلت و خواری برای گمراهان و عزت و سرافرازی برای حقباوران، نخواهد بود.
*************
حسن ختام این نوشتار، روایتی است در شأن وجود مقدس حسین بن علی (علیه السلام) و دوست داران او از کتب اهل سنت.
علمای بزرگ حدیث اهل سنت از جمله ابن حبان در کتاب صحیح، ترمذی و ابن ماجه در سنن خویش و احمد حنبل در مسند خود نقل کردهاند که:
یعلی عامری می گوید: رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) به مراسمی دعوت شد و ایشان این دعوت را پذیرفت و من هم همراه با ایشان خارج شدم. پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) جلوی گروه حرکت میکردند و حسین (علیه السلام) همراه با بچهها بازی میکرد. حضرت رسول (صلّی الله علیه و آله) خواستند حسین(ع) را بگیرند اما او به اطراف می دوید و حضرت می خندیدند، تا این که وی را گرفتند. آنگاه حضرت دستی را بر پشت گردن و دست دیگر را زیر چانهی او قرار دادند. بعد دهان مبارک را بر دهان حسین گذاشته و آن را بوسیده و فرمودند:
حسین از من است و من از حسینم. هر که حسین را دوست داشته باشد، خداوند او را دوست دارد. حسین فرزندی از فرزندان انبیاست.
… عن یعلی العامری انه خرج مع رسول الله صلی الله علیه و سلم إلی طعام دعوا له قال فاستمثل رسول الله صلی الله علیه و سلم … فاستقبل رسول الله صلی الله علیه و سلم أمام القوم و حسین مع غلمان یلعب فأراد رسول الله صلی الله علیه و سلم ان یأخذه قال فطفق الصبی ههنا مره و ههنا مره فجعل رسول الله صلی الله علیه و سلم یضاحکه حتی أخذه قال فوضع إحدی یدیه تحت قفاه و الأخری تحت ذقنه فوضع فاه علی فیه فقبله و قال حسین منی و أنا من حسین أحب الله من أحب حسینا حسین سبط من الأسباط .
-۱- صحیح ابن حبان / ج ۱۵/ ص ۴۲۸
-۲- سنن إبن ماجه / ج ۱ / ص ۵۱/ حدیث ۱۴۴
-۳- سنن الترمذی / ج ۵/ ص ۶۵۸/ حدیث ۳۷۷۵
-۴- مسند أحمد / ج ۴/ ص ۱۷۲ / حدیث ۱۷۵۹۷ (الفاظ حدیث ذکر شده از این منبع است)