پنج شنبه , ۸ آذر ۱۴۰۳
آخرین مطالب
خانه » نحوست ماه صفر یا فضیلت بهشتی بودن جناب ابوذر؟!!!

نحوست ماه صفر یا فضیلت بهشتی بودن جناب ابوذر؟!!!

شهاب مرادی : «صفر به در» خرافه است

دستورات مناسکی اسلام، حاوی بسیاری از «جزئیات» عمل مکلفان است؛ بنابراین، اینکه در کتاب و سنت و سیره، اشاره ای مصداقی به «صفر به در» نشده است ،نشان دهنده نادرستی آن است.

حجت الاسلام شهاب مرادی استاد دانشگاه در گفت وگو با باشگاه خبرنگاران، با بیان اینکه در میان عده‌ای از مردم (در شهرهای کوچک معمول تر است) مرسوم است که در نخستین ساعات شب اول ربیع‌الاول، درِ بستۀ هفت مسجد را کوبیده و با مژده‌ دادن به اهل بیت(ع) در به پایان رسیدن ماه صفر و آغاز ماه ربیع‌الاول، حاجات خود را طلب می‌کنند افزود: این مراسم، گاه، با روشن کردن شمع و یا توقف در مقابل در مسجد (بدون کوبیدن در) همراه است. برخی این وضعیت را «صفر به در» (به قیاس سیزده به در) نامیده اند.

ایشان با بیان اینکه یکی از نقدهای دینی، معارفی و اجتماعی که به این موضوع وارد است خرافه و بدعت بودن این عمل است خاطرنشان کردند: تفاوت خرافه با سنت‌های پسندیده عرفی و شرعی روشن است: خرافه، گفتار یا کرداری است «بظاهر دینی» که بر مبنای عقل و برهان استوار نبوده و با موازین شرع سازگار نباشد؛ یعنی در کتاب و سنت و سیره (سیره معصومان یا سیره غالب متشرعه)، تلویحآً یا تصریحاً، نامی از آن نیامده یا اشاره تأییدی به آن نشده باشد.

وی یادآورشد:در فرهنگ روایی ما از «خرافه» با تعبیراتی چون «بدعت» و «سنت سیّئه» نام برده شده است. توجه کنیم که دستورات مناسکی اسلام، حاوی بسیاری از «جزئیات» عمل مکلفان است؛ بنابراین، اینکه در کتاب و سنت و سیره، اشاره ای مصداقی به «صفر به در» نشده است و عقل شرعی نیز آن را خوش نمی دارد، نشان دهنده نادرستی آن است.

این استاد دانشگاه با طرح چند سئوال بحث را ادامه داد وگفت:چرا در این رسم باید با در بستۀ مسجد روبرو شد و آن را کوبید؟ اصولاً چه رابطه‌ای میان کوبیدنِ درِ مسجد و مژده دادن به اهل بیت(ع) وجود دارد؟ آیا در فرهنگ قرآن و حدیث، مشابه این عمل که به پشت در بسته مساجد رفته / در بزنند/ یا پشت در مسجد شمع روشن کنند وجود دارد؟ آیا کتاب یا منبعی (حتی منابع دست دوم غیر از قرآن و روایات)، که از انجام این عمل ذکری به میان آورده باشد، وجود دارد؟

وی با اشاره به حدیث نبوی اشاره کرده اند که حضرت در آن می‌فرماید:«هر کس  مرا به خروج از ماه صفر بشارت دهد، بهشت برای او است» اظهارداشت: در این حدیث، پیامبر اکرم (ص)  به گروهی که در نزدش نشسته بودند فرمود: اکنون گروهی بر شما وارد خواهند شد. از میان آنان هر کس مرا به خروج ماه آذار بشارت داد، بهشت از آن اوست. جماعتی وارد مسجد شدند و ابوذر با آنان بود. پیامبر از ایشان پرسید: اکنون در کدام ماه‌ رومی هستیم؟ ابوذر گفت: از ماه آذار خارج شده ایم. پیامبر فرمود: ای اباذر! من این را می‌دانستم ولی دوست داشتم مردم بدانند که تو مردی از اهل بهشتی (علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۷۵؛ معانی الأخبار، ص ۲۰۴؛ بحارالأنوار، ج ۲۲، ص ۴۲۴(

حجت الاسلام مرادی افزود:درباره حدیث فوق: یک. این روایت از لحاظ سند معتبر نیست (لینک های اینترنتی)؛ دو. بعضی روایت‌شناسان، ماه آذار را ماه رومی دانسته‌اند که ربطی به ماه صفر ندارد؛ سه. حتی اگر منظور پیغمبر (ص) ماه صفر باشد، دلیلی بر تطابق این تفسیر از حدیث با این رسم نیست؛ چهار. حدیث در مقام بیان جایگاه والای ابوذر است و اصلاً دربارۀ نحوست ماه صفر بحث نمی کند.

وی افزود:نقد است به رفتار کسانی که سالی به دوازده ماه قدم در مسجد نمی گذارند و حالا هم که آمده اند، این طوری آمده اند.

این کارشناس مذهبی یاداور شد:شهرت عمومی و عمل کردن مردم به یک رسم (حتی گروه بسیاری از آنها و حتی همه آنها)، دلیل بر صحّت عمل و مطابقت با شرع و عقل نیست ولازم است یک بررسی جامعه شناسانه صورت گیرد چرا برخی، از سر ذوق، چنین عملی را انجام می دهند و سپس آن ر منتشر می کنند؟

حجت الاسلام مرادی درباره اشاره قرآن به زمان و مکان مبارک و نحس اظهار داشت: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَهٍ مُبارَکَهٍ» (دخان/ ۳)، یا می فرماید: «فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ ریحاً صَرْصَرأ فِی یَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمر» (قمر/ ۱۹). اما توجه کنیم که: سعد و نحس بودن ایام، مفاهیمی توقیفی و لوح محفوظی هستند و ما نمی توانیم آنها را جعل کنیم؛ همچنین ذات روزها نحس و شوم نیستند. آنها فقط ظرف اند و ما باید مظروف مناسبی را در آن بریزیم.

وی افزود: اگر روزها تأثیرى هم داشته باشند، به فرمان خداست و هرگز نباید براى آنها تأثیر استقلالى قائل شد ، نباید حوادثى را که غالباً جنبه کفاره اعمال نادرست انسان است، به تأثیر ایام ارتباط داد و خود را تبرئه کرد (جمع عرفی میان احادیث اسناد متعارض که در اصول خوانده ایم(.(http://www.tabnak.ir/)

 

عبارت شیخ عباس قمی (رحمه الله علیه) وارد شده پیرامون نحس بودن ماه صفر:
کلیات مفاتیح الجنان ۲۹۳ فصل هشتم در ماه صفر است ….. ص : ۲۹۳فصل هشتم در ماه صفر است‏
بدان که این ماه معروف به نحوست است و براى رفع نحوست هیچ چیز بهتر از تصدق و ادعیه و استعاذات وارده نیست و اگر کسى خواهد که محفوظ ماند از بلاهاى نازله در این ماه در هر روز ده مرتبه بخواند چنانکه محدث فیض و غیره فرموده:
یَا شَدِیدَ الْقُوَى وَ یَا شَدِیدَ الْمِحَالِ یَا عَزِیزُ یَا عَزِیزُ یَا عَزِیزُ ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ جَمِیعُ خَلْقِکَ فَاکْفِنِی شَرَّ خَلْقِکَ یَا مُحْسِنُ یَا مُجْمِلُ یَا مُنْعِمُ یَا مُفْضِلُ یَا لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِین

 

خلاصه ونتیجه گیری:

  • روایت ذکر شده به هیچ وجه اشاره به نحوست این ماه نداشته و بشارت دهنده به ابوذر است که خبر پایان این ماه رامیدهد.
  • برای کلام شیخ عباس قمی و میرزا جواد آقاملکی تبریزی (رحمه الله علیهما) هیچ دلیل دیگری غیر ازاین روایت وجود ندارد.
  • بعد ازپایان سه ماه حرام که اعراب جنگ نمیکردند باشروع ماه صفر آغاز جنگ وخونریزی واشک وفغان وحسرت ازدست دادن عزیزان به ذهن متبادر میشده که کم کم این ماه دربین عرب ماه غم وفراق وماتم و…به ذهن متبادر میشده است.

 

اصل روایت در مورد ماه صفر:

علل الشرائع، ج‏۱، ص: ۱۷۶

إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ هِشَامٍ الْمُؤَدِّبُ وَ عَلِیُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الوَرَّاقُ وَ عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الدَّقَّاقُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ قَالُوا حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ یَحْیَى بْنِ زَکَرِیَّا الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا بَکْرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَبِیبٍ عَنْ تَمِیمِ بْنِ بُهْلُولٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْعَبْدِیِّ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ سَعِیدِ بْنِ جُبَیْرٍ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ‏ کَانَ النَّبِیُّ ص ذَاتَ یَوْمٍ فِی مَسْجِدِ قُبَا وَ عِنْدَهُ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِهِ فَقَالَ أَوَّلُ مَنْ یَدْخُلُ عَلَیْکُمُ السَّاعَهَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّهِ فَلَمَّا سَمِعُوا ذَلِکَ قَامَ نَفَرٌ مِنْهُمْ فَخَرَجُوا وَ کُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ یُحِبُّ أَنْ یَعُودَ لِیَکُونَ هُوَ أَوَّلَ دَاخِلٍ فَیَسْتَوْجِبَ الْجَنَّهَ فَعَلِمَ النَّبِیُّ ص ذَلِکَ مِنْهُمْ فَقَالَ لِمَنْ بَقِیَ عِنْدَهُ مِنْ أَصْحَابِهِ سَیَدْخُلُ عَلَیْکُمْ جَمَاعَهٌ یَسْتَبِقُونَ فَمَنْ بَشَّرَنِی بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّهُ فَعَادَ الْقَوْمُ وَ دَخَلُوا وَ مَعَهُمْ أَبُو ذَرٍّ رَحِمَهُ اللَّهُ فَقَالَ لَهُمْ فِی أَیِّ شَهْرٍ نَحْنُ مِنَ الشُّهُورِ الرُّومِیَّه فَقَالَ أَبُو ذَرٍّ قَدْ خَرَجَ آذَارَ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ ص قَدْ عَلِمْتُ ذَلِکَ یَا أَبَا ذَرٍّ وَ لَکِنْ أَحْبَبْتُ أَنْ یَعْلَمَ قَوْمِی أَنَّکَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّهِ وَ کَیْفَ لَا تَکُونُ کَذَلِکَ وَ أَنْتَ الْمَطْرُودُ مِنْ حَرَمِی بَعْدِی لِمَحَبَّتِکَ لِأَهْلِ بَیْتِی فَتَعِیشُ وَحْدَکَ وَ تَمُوتُ وَحْدَکَ وَ یَسْعَدُ بِکَ قَوْمٌ یَتَوَلَّوْنَ تَجْهِیزَکَ وَ دَفْنَکَ أُولَئِکَ رُفَقَائِی فِی الْجَنَّهِ الْخُلْدِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُون
ترجمه روایت:
(۱) محمّد بن احمد سنانى و احمد بن حسن قطان و حسین بن ابراهیم بن احمد بن هشام مؤدّب و على بن عبد اللَّه ورّاق و على بن احمد بن محمّد دقّاق رضى اللَّه عنهم جملگى از ابو العبّاس احمد بن یحیى بن زکریّا قطان از بکر بن عبد اللَّه بن حبیب، از تمیم بن بهلول، از پدرش، از ابى الحسن عبدى از سلیمان بن مهران، از سعید بن جبیر، از ابن عبّاس، وى گفت: روزى نبىّ اکرم صلّى اللَّه علیه و آله در مسجد قبا نشسته بودند و جمعى از صحابه به نزد آن حضرت شرف حضور داشتند حضرت فرمودند: اوّلین کسى که بر شما وارد شود اهل بهشت است، اصحاب که این کلام را شنیدند برخى از آنها از جا برخاسته و بیرون رفتند و هر کدام سعید داشتند زودتر از دیگرى به مسجد برگردد تا اوّلین نفر محسوب شده و بدین ترتیب مستوجب بهشت گردد، پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله از حرکت ایشان آگاه گردید، خطاب به جماعت باقیمانده کرده و فرمودند: به زودى جماعتى بر شما وارد مى‏شوند که هر یک بر دیگرى پیشى مى‏گیرد، آن که بشارت بمن دهد که ماه آذار خارج شده اهل بهشت مى‏باشد، جماعتى که بیرون رفته بودند بازگشتند و در میان ایشان ابو ذر رحمه اللَّه علیه بود، رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند:
در چه ماهى از ماههاى رومى هستیم؟
ابوذر عرض کرد: یا رسول اللَّه ماه آذار خارج شده است.
پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: من خود این را مى‏دانستم منتهى خواستم این جماعت بدانند که تو مردى از اهل بهشت هستى و چگونه این طور نباشد و حال آن که بعد از من تو را به جرم محبّتت به اهل بیت من از حرم من طرد مى‏کنند و از آن پس تنها زندگى کرده و غریب و تنها خواهى مرد و جماعتى به واسطه تو سعادتمند خواهند شد، آنان کسانى هستند که در تجهیز و تدفین تو سعى خواهند نمود، ایشان رفقاء من در بهشت جاوید خواهند بود، همان بهشتى که حقّ تعالى وعده‏اش را به متّقین داده است.

خبرنامه آرمان مهدویت

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.خانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*