– ﻣﻦ ﻧﻤﯽﻓﻬﻤﻢ؛ ﻧﻮﺡ ﺍﯾﻨﺠﺎ، ﻣﻮﺳﯽ ﺍﯾﻨﺠﺎ، ﻣﺤﻤﺪ اﯾﻨﺠﺎ، ﯾﻮﺳﻒ ﻭ ﯾﻮﻧﺲ ﻭ ﻟﻮﻁ ﻭ ﺍﺳﺤﺎﻕ ﻭ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﻭ . . . ﻫﻢ ﺍﯾﻨﺠﺎ؛ ﯾﻪ ﻧﻔﺮ ﻧﺒﻮﺩ ﮐﻪ ﺗﻮ ﮐﺎﻧﺎﺩﺍ ﯾﺎ ﺑﻠﮋﯾﮏ ﯾﺎ مثلأ ﻧﯿﻮﺯﯾﻠﻨﺪ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﻫﺪﺍیتﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ؟ ﻫﻤﻪﺍﺵ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺎﻫﺎﺭﻭ ﻫﺪﺍﯾﺖ ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ؟ … ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻫﻤﯿﻨﻪ ﮐﻪ ﻣﺎ ﻣﺮﺩﻡ ﺧﺎﻭﺭﻣﯿﺎﻧﻪ ﺭﺍﻩ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﺭﻭ ﭘﯿﺪﺍﮐﺮﺩﯾﻢ؟!
دونوع سئوال داریم :
۱- سئوال برای آگاهی و اطمینان قلب که این نوع سئوال مودبانه است.
۲- این نوع سئوال برای اعتراض ، و مخالفت بوده و همراه با عبارات غیر علمی و توهین و تحقیر همراه است.
حال به سئوال یا شبهه فوق توجه فرمائید:
با این لحن و آن نتیجهگیری طویل و غلط ، آیا سوال کننده سؤال دارد و یا دعوا؟
سوال کننده اگر کلاً اعتقادی به توحید و معاد ندارد، سؤال از نبوت و رسالت غلط است و اگر قبول دارد(که البته بعید به نظر می رسد)، مسخره کردن مقدسات کار انسانهای علمی و با کلاس نیست. امریکاییها و اروپاییها، آنقدر علیه حضرات موسی و عیسای فلسطینی عناد نشان نمیدهند که برخی از آسیاییها و خاورمیانهایها علیه پیامبران الهی و از جمله خاتم الانبیاء و المرسلین صلوات الله علیه و آله نشان میدهند! پس اشکال جای دیگری است.
از این رو مقتضی است که بدون تعصب به پاسخهای نقضی و حلی ذیل توجه نمایند.
الف – معمولاً مشکل اساسی انسانها در همان نافهمی (من نمیفهمم) یا کج فهمی از یکسو؛ و غرور و تکبر بیجا و متکی بر نادانستهها، از سوی دیگر است. پس مشکل از ماست، نه از خدا و ارسال انبیا و رسل برای هدایت. نمیشود که انسان هم نداند، هم نفهمد و هم قبل از دانش و ادراک، نادانستههای خود را ملاک قرار دهد و برای خدا هم شاخ و شانه بکشد و گمان کند که این دیگر خیلی هنر است که نمیداند و نمیفهمد!
ب – هر موقع شما خدا شدید، تشخیص بدهید که چند نبی، در جه زمانهایی و کدام مکانهایی و برای چه مدت بفرستید، چون هدایت تکوینی و تشریعی، کار خداست، نه بنده و شما و دیگران، آن هم با این سطح علم، حکمت، فهم و ادراک، که حتی خودمان را نیز نمیشناسیم. لذا خداوند متعال، خود در پاسخ کسانی که میگفتند چرا این نبی و آن نبی و آن جا و اینجا، چرا برای ما یا فلان قوم نه؟ فرمود:
«وَإِذَا جَاءتْهُمْ آیَهٌ قَالُواْ لَن نُّؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا أُوتِیَ رُسُلُ اللّهِ اللّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسَالَتَهُ سَیُصِیبُ الَّذِینَ أَجْرَمُواْ صَغَارٌ عِندَ اللّهِ وَعَذَابٌ شَدِیدٌ بِمَا کَانُواْ یَمْکُرُونَ» (الأنعام، ۱۲۴)
ترجمه: و چون آیه و معجزهاى بر آنها (کفار قریش) بیاید مىگویند: ما هرگز ایمان نمىآوریم تا به ما نیز آنچه به فرستادگان خدا داده شده (از نبوت و کتاب و معجزه) داده شود؛ خداوند داناتر است که رسالت خود را در کجا قرار دهد، به زودى کسانى را که گناه کردهاند ذلّت و خواریى در نزد خدا، و عذابى سخت به سزاى مکرى که انجام مىدادند خواهد رسید.
ج – از ۱۲۴۰۰۰ نبی صلوات الله علیهم اجمعین، در مجموع آیات قرآن و احادیث، فقط نام کمتر از ۴۰ نفر آنان ذکر شده است. پس از کجا میدانیم که ۱۲۳۹۶۰ نبی دیگر، در کجاها مبعوث شدهاند؟! و قطعاً اگر دانستن آنها در هدایت ما نقش داشت و مهم بود، هدایت کننده (خداوند علیم، حکیم و سبحان)، خود بیان مینمود.
د – مطالعات آماری نشان میدهد که از نسل بشر بنی آدم علیه السلام، بیش از ۱۲ هزار سال نگذشته است. پس تجمع جمعیت، ابتدا در همین منطقه بود. حضرت نوح علیه السلام، نسل سوم حضرت آدم (ع) میباشد، پس قطعاً تا آن زمان نسل بشر گسترده و پراکنده نشده بود که مثلاً بلژیک و نیوزلند هم به وجود آمده باشد.
فاصله حضرت آدم تا نوح ده قرن بود و نوح تا حضرت ابراهیم (علیهم السلام) نیز ده قرن بود، اما میدانیم که عمر گذشتگان طولانی بود، چنان چه حضرت آدم (ع) ده قرن زیست و حضرت نوح حدود ۹۵۰ سال نبوت داشتند و عمرشان بیش از این مقدار بوده است. پس در زمان حضرت ابراهیم علیه السلام نیز جمعیت بشری به این شکل گسترده و پراکنده نبوده است.
ﻫ – بله، خداوند علیم و حکیم، نبوت، رسالت و امامت را در نسل حضرت ابراهیم علیهالسلام قرار داد، پس همه ریشه در یک نژاد و یک قوم دارند، اما بسیاری از آنها چون حضرات لوط، داود، سلیمان، دانیال و …، هجرتهای دور و نزدیک داشتند، چنان چه موسی علیهالسلام را هم در فلسطین میبینیم، هم در مصر، هم در مدین و … . هم چنین معاصر با انبیایی چون هارون یا شعیب میبینیم. چنان چه حضرت لوط، برادر زاده حضرت ابراهیم علیه السلام بود و پس گرویدن به دعوت ایشان، هجرت کردند.
و – به این ترتبیب جوامع بشری گسترش یافتند و انبیای الهی نیز پراکنده شدند و چنان چه بیان شد، نام کمتر از ۴۰ نفرِ آنان در اختیار است، پس نمیتوان حکم داد که فلان قوم نبی داشت یا نداشت؟
ز – الزامی ندارد که رسیدن پیام دعوت الهی به مردمان، حتماً و مستقیماً توسط انبیا و رسولان انجام پذیرد. چنان چه میدانیم حضرات موسی و عیسی علیهماالسلام، هر دو اهل فلسطین بودند، هیچ کدام در نیویورک، واشنگتن، پاریس، کپنهاگ و … متولد نشدند و هرگز به امریکا و اروپا لشکرکشی نکردند، اما پیامشان رسیده و هنوز هم اکثریت مردم آن دیار مسیحی هستند. چنان چه در آن طرف چین و ژاپن و فیلیپین نیز مسلمانانی هستند.
نکته:
*- چنان چه در آغاز بیان گردید، اگر کسی اعتقادی به توحید و معاد ندارد، نباید در خصوص نبوت و رسالت و امامت بحث کند، چرا که نبی و رسول و امام، برگزیده و فرستاده هستند و معنا ندارد که کسی اساساً وجود فرستنده را قبول نداشته باشد، بعد در خصوص فرستادهها، تعداد یا مکانشان بحث و اشکال کند.
*- مهمتر آن که، در میان ما کسانی هستند که اشکال میکنند، چرا انبیا فقط در این منطقه بودهاند؟ یا چرا برای ما آمدهاند؟ خب حالا فکر کنند: به فرض که چنین باشد، آیا شما که اهل این منطقه هستید، به نبی و رسول و کتاب و امام خود ایمان آوردهاید؟ یا به جای ایمان، اشکال میکنید که چرا پیامبر بلژیکی، سوئیسی و مکزیکی نداریم؟!
*- برخی اصرار دارند القا کنند که عقب افتادگی مسلمانان در خاورمیانه به خاطر اسلام است، یا به خاطر وجود همه انبیا در این منطقه است … و بهانههای این چنینی! خب اگر امریکا و اروپا را پیشرفته میدانند، باید دقت کند که جمیعاً یا مسیحی هستند و یا یهودی و یا مسلمان، که پیامبران هر سه دین نیز از این منطقه بودهاند.
*- البته هیچ تردیدی نیست که عقب افتادگی مسلمانان، به خاطر شناسنامه و محل تولد نبی اکرم، رسول اعظم و حضرت ختمی مرتبت، محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله و نیز دین و کتاب او که کاملترین است، نمیباشد، بلکه بالعکس به خاطر باور و عمل نکردن به آن است؛ به خاطر تنبلی و سستی و عشق به دنیا و پذیرش ولایت و حکومت بیدینان، غربزدگی و خواب غفلت از یک سو و بالتبع سلطه اجانب و به بردگی کشیدن از سوی دیگر بوده و میباشد.
پس هر کجا دین، عزت، شرف، هویت، بصیرت و بیداری ایجاد شد، رشد و پیشرفت نیز حاصل میگردد.
منبع : با کمی تغییر http://www.x-shobhe.com/print/5950.html
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
س – چرا ۱۲۴ هزار نبی همه در خاورمیانه بودند (یعنی مثلث ایران، رم و مصر)، مگر مردم چین، ژاپن و هند و یا سرخ پوستان نبی نمیخواستند؟ تکلیف کسی که هیچ نبیای بر او نیامده چیست؟
پاسخ :
دونوع سئوال داریم :
۱- سئوال برای آگاهی و اطمینان قلب که این نوع سئوال مودبانه است.
۲- این نوع سئوال برای اعتراض ، و مخالفت بوده و همراه با عبارات غیر علمی و توهین و تحقیر همراه است.
پیشتر نیز به این سؤال پاسخهای مبسوطی ایفاد شده بود ، اما گویا دوباره به صورت شبهه در اذهان مطرح میشود. لذا نظر گرامیان به نکات ذیل جلب میگردد:
الف – رم جزو مثلث خاورمیانه نیست و از همان قدیم الایام جزو اروپا محسوب میگردید.
ب – از کجا فهمیدند که ۱۲۴ هزار نبی همه در یک منطقه بودهاند؟ مگر آنها از اسامی و یا محل زندگی و نبوت یا رسالت آنان خبر دارند؟ قرآن کریم که چنین فهرستی ارائه ننموده است. در کلام وحی فقط نام ۲۶ نفر از ۱۲۴ هزار نبی آمده است که عبارتند از: «آدم، نوح، ادریس، صالح، هود، ابراهیم، اسماعیل، اسحاق، یوسف، لوط، یعقوب، موسى، هارون، شعیب، زکریا، یحیى، عیسى، داود، سلیمان، الیاس، الیسع، ذوالکفل، ایوب، یونس، عُزَیر و حضرت محمد مصطفی صلی الله علیهم اجمعین».
در روایات نیز در تفسیر برخی آیات نام چند نبی دیگر چون حضرت «خضر» یا «ارمیا» یا «حزقیل» آمده است که جمعاً از ۳۷ نفر بیشتر نمیشوند. پس از کجا فهمیدند که همه انبیای الهی در همین منطقه یا مثلت بودهاند و برای اقوام دیگر انبیایی اعزام نشده است؟
ج – همان طور که در شهر اصفهان و قبرستان تخت فولاد خودمان ۴ یا ۵ نبی الهی مدفون هستند که شاید هر کسی نیز اسامی آنان را نداند [یوشع، سلام، سلوم، سهولی ….]، بالاخره این ۱۲۴ هزار نبی (منهای ۳۶ یا۳۷ اسم شناخته شده) در اقصی نقاط عالم بوده و مدفون شدهاند که دیگر اثری از آنان باقی نمانده است. و لزومی هم نداشته که در کلام وحی از آنان نام برده شود.
د – مقبرهای که هم اکنون در وسط کلیسای سنت پیترو در وایتکان وجود دارد و بسیار با شکوه نیز مزیّن شده، منسوب به یکی از انبیای الهی به نام «پطرس» یا «پیتر مقدس» است، که اخبار و روایات ما نیز حاکی از آن است که حضرت نرجس خاتون از سلالهی آن نبی مکرم است. و طبق صریح بیان حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام، حضرت آدم (ع) که اولین نبی بود و بیش از هزار سال نیز عمر داشت، در هندوستان هبوط یافت و چه بسا پس از تکثیر نسل بنی آدم، انبیایی به آن دیار نیز گسیل شده باشد. و اگر در امریکای جنوبی یا شمالی و … نیز اقوامی بودهاند، حتماً مورد هدایت قرار گرفتهاند.
«وَ لَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّهٍ رَّسُولًا أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللّهُ وَمِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَیْهِ الضَّلالَهُ فَسِیرُواْ فِی الأَرْضِ فَانظُرُواْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الْمُکَذِّبِینَ» (النحل، ۳۶)
ترجمه: و در حقیقت در میان هر امتى فرستادهاى برانگیختیم [تا بگوید] خدا را بپرستید و از طاغوت [= طغیان کردهی فریبگر] بپرهیزید پس از ایشان کسى است که خدا [او را] هدایت کرده و از ایشان کسى است که گمراهى بر او سزاوار است بنابراین در زمین بگردید و ببینید فرجام تکذیبکنندگان چگونه بوده است.
ﻫ – هدایت یک قوم منوط به این نیست که حتماً و حتماً خداوند متعال برای آنان یک نبی فرستاده باشد [هر چند که اگر لازم بوده، فرستاده است]، بلکه خداوند متعال هادی و حجّت میفرستد، خواه نبی باشند یا رسول یا امام و فرستاده نبی و یا یک شاهدانی که گواه بر اتمام حجّت باشند. چنان چه فرمود:
«وَ یَوْمَ نَبْعَثُ فِی کُلِّ أُمَّهٍ شَهِیدًا عَلَیْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِکَ شَهِیدًا عَلَى هَؤُلاء وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِّکُلِّ شَیْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَهً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَ» (النحل، ۸۹)
ترجمه: و [به یاد آور] روزى را که در هر امتى گواهى از خودشان برایشان برانگیزیم و تو را [هم] بر این [امت] گواه آوریم و این کتاب را که روشنگر هر چیزى است و براى مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارتگرى است بر تو نازل کردیم.
و – در عین حال، اگر همه ۱۲۴ هزار نبی حتی در یک شهر و یک خانه نیز به دنیا میآمدند، باز جای هیچ تشکیکی نبود. چرا که مسئله «نبوت» بعد از «توحید» و ایمان به خداوند یکتا مطرح است. پس اگر کسی خدا را نشناخته و باور ننموده باشد، اصلاً نباید در خصوص انبیای الهی سخن بگوید و اگر کسی خدا را شناخته است، میداند که خالق، ربّ، علیم، حکیم، هادی و نازل کننده وحی و ارسال کننده انبیای برای هدایت مخلوقاتش اوست و او بهتر میداند که چه کسی را مبعوث کند و حوزه نبوتش را کجا قرار دهد. «اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَه – خدا بهتر مىداند رسالتش را کجا قرار دهد» (الأنعام، ۱۲۴)
ز– در خاتمه این سؤال آمده است اگر نبی یا رسول (یا حتی امام و شاهدی) برای فرد یا قومی نیامده باشد تکلیفش چه میشود؟ پاسخ روشن است، اولاً خدا برای هر کسی دو نبی قرار داده است، یکی نبی بیرونی که انبیای الهی می باشند و یکی نبی درونی که «عقل» است و همیشه نیز با اوست و راهنمایش است. مگر این که خودش به او توجه نکند. و در ثانی فرمود: خدا هیچ کس را بیش از وسعش مکلف ننموده است.
منبع :با کمی تغییر http://www.x-shobhe.com/view/2844.html