امام علی (ع) می فرماید:
” الْمُؤْمِنُ یَرْغَبُ فِیمَا یَبْقَی وَ یَزْهَدُ فِیمَا یَفْنَی … بَعِیدٌ کَسَلُهُ دَائِمٌ نَشَاطُهُ ” (15)
مؤمن به آنچه باقی است عشق و رغبت نشان می دهد و از آنچه فانی است گریزان است، تنبلی از او به دور است و همواره با نشاط زندگی می کند.
پیامبر اسلام(ص) در ضمن دعا اینگونه می فرماید:
“امْنُنْ عَلَیْنَا بِالنَّشَاطِ وَ أَعِذْنَا مِنَ الْفَشَلِ وَ الْکَسَلِ وَ الْعَجْزِ وَ الْعِلَلِ وَ الضَّرَرِ وَ الضَّجَرِ وَ الْمَلَلِ”(16)
(خدایا) نعمت سرزندگی و کوشایی را به ما ارزانی دار و از سستی و تنبلی و ناتوانی و بهانه آوری و زیان و دل مردگی و ملال، محفوظمان دار.
همانگونه که مشاهده می شود، در برابر روحیه منفی تنبلی روحیه مثبت نشاط و سرزندگی قرار دارد که پیشوایان معصوم آن را از خدا طلب می کردند و به پیروان خویش نیز آن را اینگونه می آموختند.
اگر نشاط فردی و اجتماعی در بین جامعه رواج یابد و جریان غالب و حاکم گردد بی تردید عزم ملی و اراده سرنوشت ساز به دنبال آن رخ می نماید از این رو در روایات در برابر سستی و بی ارادگی به عزم سفارش شده است:
علی (ع) فرمود: ” ضَادُّوا التَّوَانِیَ بِالْعَزْم”(17)؛ با عزم و اراده به جنگ سستی بروید.
اگر در جامعه ای روحیه نشاط و پویایی و کوشایی همراه با عزم و اراده وجود داشته باشد آن جامعه از بسیاری از آفت ها بدور خواهد بود در نتیجه مردم جامعه سرزنده، مولّد، متحرک، و اهل کار و ابتکار خواهند شد. بنابراین باید همگان بکوشیم تا از سستی و ضعف و تنبلی و بی حوصلگی خود را برهانیم و به صفت زیبای نشاط و عزم و همت عالی، خود و جامعه دینی مان را بیاراییم.
آثار زیانبار تنبلی
در کلمات نورانی پیشوایان معصوم نسبت به پیامدهای زیانبار تنبلی و آثار ویرانگر اجتماعی آن هشدارهایی داده شده است که به برخی از آنها اشاره می کنیم:
فقر و ناداری
انسان فقیر و جامعه فقیر ذلیل و زبون است، از چشم ها می افتد و برای زندگی خویش توان برنامه ریزی و آینده نگری را ندارد. انسان نیازمند از لحاظ اجتماعی فاقد پایگاه و جایگاه است حتی اگر حرف حقی هم داشته باشد در ابراز آن احساس ناتوانی می کند. علی (ع) می فرماید:
” إِنَّ الاْءَشْیَاءَ لَمَّا ازْدَوَجَتْ ازْدَوَجَ الْکَسَلُ وَ الْعَجْزُ فَنُتِجَا بَیْنَهُمَا الْفَقْرَ “(18)؛آن گاه که اشیاء با یکدیگر جفت شدند، تنبلی و ناتوانی با هم ازدواج کردند و از آنها فقر متولد شد.
فقر زاییده تنبلی و بی حوصلگی و نداشتن روحیه کار و تلاش و سعی و کوشش است، کار سرمایه است و بی کاری سربارگی.
برو کار می کن مگو چیست کار که سرمایه جاودانی است کار
آفت موفقیت
توفیق رفیقی است که به هر کس ندهند، اگر انسان در زندگی تلاش و تحرک نداشته باشد و بستر سازی و زمینه سازی نکند در امور مربوط به دین و دنیا به جایی نمی رسد به قول معروف “از تو حرکت از خدا برکت” اگر جوشش و کوشش نباشد رویش و زایش نخواهد بود. توفیق یعنی آماده شدن اسباب برای رسیدن به هدف و مقصود. این واقعیت آن گاه لباس واقعیت می پوشد که آدمی اهل کار و تلاش باشد.
علی (ع)فرمود: ” آفَةُ النُّجْحِ الْکَسَلُ “؛(19)آفت موفقیت تنبلی است.
نرسیدن به مقصد
برای رسیدن به هدف و مقصود زندگی که همان “حیات طیبه” است، باید از ایمان و عمل صالح کمک گرفت اگر ایمان و باور باشد اما کار و عمل نباشد آدمی به هدف زندگی دست نخواهد یافت علی(ع) می فرماید:
” مَنْ دَامَ کَسَلُهُ خَابَ أَمَلُه “؛(20) کسی که پیوسته تنبلی کند، در رسیدن به آرزویش ناکام ماند.
ونیز فرمود:
” عَدُوُّ الْعَمَلِ الْکَسَلُ “(21)؛ دشمن کار، تنبلی است.
افتادن از چشم ها
کسی که روحیه کار و تلاش ندارد و کَلّ بر جامعه است از لحاظ اجتماعی فاقد جایگاه است، مردم به او اعتماد ندارند و در نتیجه از شور و مشورت با او می پرهیزند و می گویند اگر او حرفی و طرحی می داشت خودش را از این بدبختی نجات می داد. از این رو او از چشم مردم می افتد.
علی(ع) فرمود:” لَا تَتَّکِلْ فِی أُمُورِکَ عَلَی کَسْلَان”؛(22)در کارهای خود به آدم تنبل، تکیه و اعتماد نکن.
و نیز فرمود:
” لَا تَسْتَعِنْ بِکَسْلَانَ وَ لَا تَسْتَشِیرَنَّ عَاجِزا”؛(23) از آدم تنبل کمک مگیر و با ناتوان مشورت مکن.
این بود نگاهی گذرا به یکی دیگر از هشدارهای اجتماعی که از زبان پیشوایان معصوم بیان شده است، امید است جامعه دینی و مدیریت اجتماعی ما برخوردار از نشاط و طراوت و تلاش و جدیت باشند و از هرگونه سستی و تنبلی و کم کاری و بی حوصلگی دوری گزینند.
پدید آورنده : حجة الاسلام ابوالقاسم یعقوبی
پی نوشت ها:ـــــــــــــــــــــــ
1. میزان الحکمه،ری شهری با ترجمه فارسی، ج 11، ص5186.
2. مفردات راغب،واژه کسل.
3. سوره عصر، آیه 3.
4. همان.
5. سوره بلد، آیه 17.
6. سوره مائده، آیه 2.
7. میزان الحکمه،ری شهری با ترجمه فارسی، ج 11، ص5186.
8. سوره بقره، آیه 201.
9. میزان الحکمه،ری شهری با ترجمه فارسی، ج 11 ص 5186.
10. همان.
11. همان.
12. همان، ص 5188.
13. مفردات راغب، کلمه نشط.
14. نهج البلاغه،خ 193.
14. میزان الحکمه،ری شهری با ترجمه فارسی، ج 11،ص 5184.
15. همان، ص 5188.
16. همان.
17. همان، ص 5184.
18. همان.
19. همان.
20. همان.
21. همان.
22. همان.
23. همان.