شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
آخرین مطالب
خانه » دین قسمت اوّل

دین قسمت اوّل

دین:

واژه ای است عربی که در معاجم و کتب لغت معانی بسیاری برای آن ذکر شده است مانند: ملک و پادشاهی، طاعت و انقیاد، قهر و سلطه ، پاداش و جزاء، عزت و سرافرازی ، اکراه و احسان، همبستگی، تذلل و فروتنی، اسلام و توحید، عادت و روش، ریاست و فرمانبرداری و …
در آیات قرآن نیز به معانی لغوی دین اشاره شده است و کلمه دین در آیات بکار رفته است ودر هر آیه ای معنای مخصوص خودش را دارد. چنانکه خداوند می فرماید: «هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ صف ، ۹»

اوست خدایى که رسولش (محمّد مصطفى صلّى اللَّه علیه و آله) را به هدایت خلق و ابلاغ دین حق فرستاد تا آن را هر چند مشرکان خوش ندارند بر همه ادیان عالم غالب گرداند. (۹)

که در این آیه دین به معنی کیش و شریعت آمده است و یا می فرماید: « فَاعْبُدِ اللَّهَ مخُْلِصًا لَّهُ الدِّین ، زمر ،۲»

پس خدا را بپرست و دین خود براى او خالص گردان. (۲)

و در اینجا دین به معنای توحید و یگانگی می‌باشد. همین موارداستعمال واژه دین‏ درقرآن می‏تواند به عنوان راهی برای شناسایی و به دست آوردن تعریف دین از دیدگاه اسلام شمرده شودکه«دین عبارت است از اطاعت،گرایش،فرمانبرداری و تسلیم در برابر حقیقت‏»که در این صورت، با معانی لغوی نیز سازگاری خواهد داشت.

تعریف دین

واژه دین از مفاهیمی است که همواره در میدان آراء و نظرات گوناگون صاحب‏نظران قرار داشته و توافق مشترک درباره آن وجود ندارد. به صورتی که حتی عده‏ای از محققان آن راقابل تعریف نمی‏دانند.به هر حال‌‌ ‌می توان دین را اینگونه تعریف نمود:

دین:مجموعه ( سیستم ) حقایقی هماهنگ و متناسب از نظامهای فکری

( عقاید و معارف ) ، نظام ارزشی (قوانین و احکام) و نظام پرورشی

(دستورات اخلاقی و اجتماعی) است که در قلمرو ابعاد فردی، اجتماعی و

تاریخی از جانب پروردگار متعال برای سرپرستی و هدایت انسان‏ها در

مسیر رشد و کمال الهی ارسال می‏گردد:

می شود تعاریف دین را به سه قسم طبقه بندی نمود:

تعریف دین از نظر دانشمندان اسلامی

تعریف دین از نظر علمای ادیان

تعریف دین از نظر دانشمندان غربی

شریعت : دارای دو معنی عام و خاص می باشد در معنای خاص عبارتست از احکام و دستورات و عبادات و اخلاقیاتی است که هر پیغمبر می آورد. و شریعت هر پیغمبری بر حسب مقتضیات زمان و مکان و امت وقوم او با شریعت دیگری فرق می‌کند، شریعت در معنای خاص با مفهوم دین متفاوت است. شریعت در معنای عام به معنی ایمان به مبادی غیبی است از روی کمال خلوص قلب و صفای نیت و تمام پیامبران مردم رابه آن دعوت می کردند و هیج اختلافی در این اساس میانشان نیست و لذا دراین معنا با مفهوم دین یکی است. مثلاً گفته

می‌شود شریعت اسلام که منظور دین اسلام می‌باشد.

این اصطلاح به دو مفهوم عام و خاص بکار رفته است.در مفهوم خاص عبارتست از شاخه ای مخصوص از دین مانند :

مذاهب شیـعه و تسنن نسبت به دین اسلام. و در مفهوم عام و کلی با مفهوم دین مترداف و همسان است. چنانکه گفته می‌شود مذهب اسلام و مذهب زرتشت که مقصود دین اسلام و دین زرتشت می‌باشد. ایدئولوژی :

عبارت است از یک تئوری کلی درباره جهان هستی همراه با یک طرح جامع، هماهنگ و منسجم که راه انسان را در زندگی مشخص می‌کند و هدف آن سعادت و تکامل اوست. به عبارت دیگر ایدئولوژی یک سلسله آراء کلی و هماهنگ درباره رفتارهای انسان است و مجموعه ای از بایدها ونبایدها در زندگی و رفتار انسان می‌باشد. در ایدئولوژی بینشها، گرایشها، روشها و کنشهای انسان مشخص می شوندو شکل می‌گیرند.

جهانبینی :

عبارتست از نگرش انسان به هستی و توجیه و تبیین آن در رابطه با انسان به عبارت دیگر دید کلی که انسان از جهان هستی دارد و بر اساس آن به تعبیر وتفسیر آن می پردازد جهان بینی نامیده می‌شود و به طورکلی برداشت کلی انسان ازجهان هستی راجهان بینی او می گویند.
جهان بینی انواع گوناگونی دارد، بر اساس پذیرفتن ماوراءالطبیعه و یا انکار آن می‌توان جهان بینی را به جهان بینی الهی و جهان بینی مادی تقسیم نمود.در کل گفته اند: جهان بینی سه گونه است :

۱- جهانبینی علمی،

۲-جهانبینی فلسفی،

۳-جهانبینی مذهبی.

مکتب :

مجموعه ایست که در ابتدا به تفسیر انسان و جهان می پردازد و سپس بایدها و نبایدهای انسانی را مشخص و معین می‌سازد. هم نیاز انسان را به جهان بینی مرتفع می‌کند و هم یک نظام ارزشی برای زیستن و چگونه زیستن ارائه می‌دهد. در واقع مکتب مجموعه جهان بینی و ایدئولوژی یک انسان می‌باشد.

تاریخ پیدایش دین همزمان با پیدایش انسان است و دین خدا که همان دین اسلام است (إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ ، آل‏عمران : ۱۹ )

ازنخستین روز پیدایش بشرهمراه وی بوده و اولین فرد انسان حضرت آدم پیامبر خدا و منادی توحید و یگانه پرستی بوده است و ادیان شرک آمیز همگی در اثر تحریفات و اعمال سلیقه ها و اغراض فردی و گروهی پدید آمده است. در قرآن کریم تصریح شده نسل کنون بشر به دو نفر مرد و زن منتهی است بنام آدم و حوا.آدم پیغمبر بوده و وحی های آسمانی به وی نازل می شده است.

دین آدم بسیار ساده بوده است و پس از آدم و زوجه اش فرزندانش روزگاری با نهایت سادگی بدون اختلاف می گذرایندند، چون روز به روز شماره افراد افزوده و به قبائل مختلف تقسیم شدند و درهر قبیله نیز بزرگانی یافت می شدندکه افراد قبیله به آنان احترام می گذاشتند و حتی پس از مرگ نیز مجسمه های ایشان را می ساختند و مورد ستایش قرار می‌داندو از همین روزگار بت پرستی در میان مردم رواج گرفت چنانکه در اخبار امامان وارد شده((این عمل چنانکه از روایات اهل بیت بر می آیداز آموزه های اغفال کننده شیطان بوده وبدین وسیله فرزندان آدم را به نرمی از تقدیس به سوی بت پرستی سوق داده است))که پیدایش بت پرستی از این راه بوده است و تاریخ بت پرستی نیز همین معنی را تائیدمی‌کند.

کم کم در اثر اجحافاتی که اقویا به ضعفا می نمودند اختلافاتی بین مردم پیدا شد این اختلافات باعث به وجود آمدن فرقه های مختلف گردید. به هر حال طبق آیات قرآن مانند :

«کانَ النَّاسُ أُمَّهً واحِدَهً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فیمَا اخْتَلَفُوا فیهِ ، بقره،۲/۲۱۳»

می توان دوران زندگی دینی بشر را به صورت زیر بیان کرد:

اول: دوران سادگی و بی رنگی بشر

دوم : دوران زندگی اجتماعی

سوم : دوران تضادها و تصادمهای اجتناب ناپذیر اجتماعی یا همان دوران اختلافات.

چهارم : مرحله آمدن انبیاءاز طرف خداوند برای نجات انسان .

از نظر اسلام و دانشمندان مسلمان دین خداوند یکی است و از نخستین روز پیدایش بشر همراه وی بوده است. لذا تاریخ پیدایش دین همزمان با پیدایش انسان می باشد .

ولی جامعه شناسان و مردم شناسان غربی می گویند: دین انسانها به صورت تکاملی رشد نموده است و از طبیعت پرستی شروع شده تا به بت پرستی و در آخر به خدا پرستی رسیده است. آنها دین را فطری بشر نمی دانند و بیان می کنند:

جهان بینی انسان به موازات رشد و تکامل فرهنگ معنوی و بینش او دائماً در حال تحول و تکامل بوده است و در مسیر تکامل خود مراحلی را طی نموده است تا به حرکت کنونی رسیده است.
الف: مرحله ادیان ابتدایی

ب: مرحله ادیان قدیم و چند خدایی

ج: مرحله ادیان متکامل و یک خدایی .

سیر تکامل دین از نظر دانشمندان اسلامی :

از نظر اسلام و دانشمندان مسلمان دین خداوند یکی است و از نخستین روز پیدایش بشر همراه وی بوده است. لذا تاریخ پیدایش دین همزمان با پیدایش انسان می باشد . علامه طباطبایی و استاد مطهری درباره این مسئله نظرات جالبی را بیان نموده اند.
استاد مطهری می فرماید:

طبق آیات قرآن دین خدا از آدم تا خاتم یکی است همه پیامبران اعم از پیامبران صاحب شریعت و پیامبران غیر صاحب شریعت به یک مکتب دعوت می کرده اند.

اصول مکتب انبیاء که دین نامیده میشود یکی بوده است ، بشر در تعلیمات انبیاء مانند یک دانش آموز بوده که او را از کلاس اول تا آخرین کلاس بالا برده اند این تکامل دین است نه اختلاف ادیان قرآن هرگز کلمه دین را به صورت ادیان نیاورده است از نظر قرآن

آنچه وجود داشته است دین بوده نه ادیان .

قرآن کریم دین خدا را از آدم تا خاتم یک جریان پیوسته معرفی میکند نه چند تا، یک نام روی آن می گذارد و آن اسلام است، لذا دین در نزد خدا اسلام است (ختم نبوت، ۱۶-۱۷و نیز دین یا ادیان، ص ۱۶۵) .

علامه طباطبائی (ره) در تفسیر آیه۲۱۳ سوره بقره می نویسد:

« انسان، این موجودی که به حسب فطرتش اجتماعی و تعاونی است، در اولین اجتماعی که تشکیل داد یک امت بود، آنگاه همان فطرتش وادارش کرد تا برای اختصاص دادن منافع به خود با یکدیگر اختلاف کند،ازاینجا احتیاج به وضع قوانین که اختلافات پدیدآمده را برطرف سازد،پیدا شد واین قوانین لباس دین به خودگرفت،و مستلزم انزار و ثواب وعقاب گردید، وبرای اصلاح و تکمیلش لازم شد ، عباداتی در آن تشریح شود، تا مردم از آن راه تهذیب گردند، و به منظور این کار پیامبرانی مبعوث شدند.

و رفته رفته آن اختلافها در دین راه یافت بر سر معارف دین و مبدأ و معادش اختلاف نمودند و در نتیجه به وحدت دینی هم خلل وارد شد شعبه ها و ضربها پیدا شد، و به تبع اختلاف در دین اختلافهائی دیگر نیز در گرفت و این اختلاف ها بعداز تشریع دین به جزدشمنی از خود مردم دین دار هیچ علت دیگری نداشت، چون دین برای حل اختلاف آمده بود، ولی یک عده از در ظلم و طغیان خود دین را هم با اینکه اصول و معارفش روشن بود و صحبت را بر آنان تمام کرده بود مایه اختلاف کردند.

در نتیجه اختلاف ها دو قسم شد، یکی اختلاف در دین که منشأش

ستمگری و طغیان بود ، دیگری اختلافی که منشأش فطرت و غریزه بشری بود، و اختلاف دومی که همان اختلاف در امر دنیا باشد باعث تشریع دین شد و خدا به وسیله دین خود عده ای را به سوی حق هدایت کرد وحق را که در آن اختلاف می کردند روشن ساخت، و خدا هر کس را بخواهد به سوی صراط مستقیم هدایت میکند (المیزان ، ج ۲، ص ۱۶۸).ایشان همین مسئله را درتفسیرآیه۲۵-۱۵سوره یونس ذکر می کند و می نویسد: این آیات و آیه ۲۱۳ سوره بقره کشف می کند ، از اینکه در بین مردم دو نوع اختلاف بوده است.

۱- اول اختلاف از حیث معاش که برگشت آن به همان دعاوی است که مردم در آن دعواهایشان به دو دسته تقسیم میشوند یکی مدعی، یکی مدعی علیه، یکی ظالم و دیگری مظلوم. یکی آنکه حق خود را گرفته و دیگری آنکه حقش ضایع شده، و این اختلاف همان است که خداوند متعال آن را به وسیله تشریع دین و بعثت انبیاء و انزال کتاب با انبیاء برطرف کرده تا انبیاء با آن کتابها در بین مردم حکم کنند و اختلافشان را برطرف سازند معارف و معالم دین را به مردم یاد دهند و آنان را انذار و تبشیر کنند.
۲- اختلاف دوم اختلاف در خود دین و این اختلافی است که بعد از آمدن دین درخود دین و درآنچه که کتاب متضمن آن بوده اختلاف کردند.
قرآن کریم در چند جا تصریح دارد بر اینکه چنین اختلافی در بین مردم بوده و ریشه این اختلاف را در علمای دین نشان می دهد که به خاطرحسدی که بین خودداشتند،این اختلافهارا به وجود آوردند. این نوع اختلاف مانند اختلاف قسم اول از مقتضیات طبیعت بشر نبوده و با همین اختلاف قسم دوم بوده که راه به دو قسم منقسم شد یکی طریق هدایت یعنی راهی که خداپیش پای بشرگذاشت ودیگری طریق ضلالت یعنی آن بیراهه ای که علمای دین از پیش خود تأسیس نمودند.

به حکم دنباله آیه ۲۱۳ سوره بقره که می فرماید : « فَهَدَى اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فیهِ مِنَ الْحَقِّ »

پس خداوند(به لطف خود) اهل ایمان را از آن ظلمت ( شبهات ) و اختلافات به نور حق هدایت فرمود .

خبرنامه آرمان مهدویت

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.خانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*