پنجشنبه , 22 خرداد 1404
آخرین مطالب
خانه » منظور از آیه « انّا لله و انّا الیه راجعون » چیست ؟

منظور از آیه « انّا لله و انّا الیه راجعون » چیست ؟

سلامً علیکم :

خواهر محترم ، در پاسخ وادامه بحث در خصوص آیه 156سوره مبارکه بقره توجه شما را به مطالب زیر جلب می نمایم :

1- مقصود نهائی و ما ارادِ(آنچه اراده شده)قطعی خداوند را از آیات قرآن کریم فقط پیامبر خدا می توانند بیان فرمایند زیرا خداوند در آیات کریمه قرآن این ابلاغ را بنام ایشان صادر کرده وفرموده :

النحل:44 بِالْبَيِّناتِ وَ الزُّبُرِ وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ

(و ما اين رجال مرسلين را نفرستاديم مگر) با براهين و معجزات و كتب و براى تو هم (يا محمّد صلّى اللّه عليه و آله) قرآن را نازل كرديم تا اينكه براى مردم آنچه را از احكام و شرايع و دلايل توحيد و غيره كه بر تو نازل شده است روشن و بيان نمائى و باشد كه آنان در آن تفكّر كنند و بدانند كه حق است. (ترجمه از خسروی)

النحل:64 وَ ماأَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ إِلاَّ لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوافيهِ وَهُدىً وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ

و ما بر تو (يا محمّد صلّى اللّه عليه و آله) كتاب (يعنى قرآن) را نازل نكرديم مگر براى اينكه آنچه را (از دلائل توحيد و عدل و حلال و حرام) مردم در آن اختلاف دارند براى آنان روشن و واضح‏سازى (و رفع اختلاف فرمائى) و آنرا فرستاديم تا رهنما (و دليل بر حق) و رحمت (رافع عذاب) براى مؤمنان باشد (زيرا آنها منتفع از قرآن ميشوند و سود لازم را آنها ميبرند).(ترجمه از خسروی)

2- بعد از رسول خدا علم قرآن مانند دیگر ودیعه های الهی دراختیار امیرالمومنین علی علیه السّلام(مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ – الرعد:43)(كسى است كه علم كتاب درنزداوست) و امامان بعد از ایشان قرار دارد وباید در تمام اختلافات آرا به ایشان مراجعه کنیم زیرا ائمه هر چه می گویند فقط از رسول خداست و آنان امانتدار علم نبوی هستند و فرموده اند که ما هر چه می گوئیم از رسول خداست .

3- پس باید برای فهم منظور خداوند از آیات قرآن به در خانه اهل بیت پیامبرمراجعه کنیم .

امام امیر المومنین هم همچنانکه در ادامه آمده فرموده اند : مراد از « انا الیه راجعون » اقرار منا بالهلاك(اقرار ما به هلاکت است)

4- برای روشنتر شدن موضوع از پاره ای از کتابهای تفسیر معروف قسمت مربوط به تفسیر آیه را کپی کرده ام و امیدوارم توانسته باشم نظر ائمه هدی را منعکس وپاسخ سئوال ارزشمندتان را داده باشم . البته به دلیل گستردگی مطلب و سرعت بسیار کم من در تایپ مطالب ، می شود در فرصت مناسبی با ارتباط اینترنتی پاسخ مفصلتری ارائه نمود. واگر بتوانم به هر نحوی به محبین اهل بیت خدمتی کرده باشم ، خوشحال خواهم شد . ضمناً آمادگی کامل خود را برای مطالعه و ارائه پاسخ به مطالب قرآنی اعلام می نمایم . انشاءالله همواره موفق باشید .

***************************************************************************

نام كتاب: اطيب البيان في تفسير القرآن

نويسنده: طيب سيد عبد الحسين – موضوع: تربيتى

قرن: پانزدهم – زبان: فارسى

مذهب: شيعى – ناشر: انتشارات اسلام

مكان چاپ: تهران – سال چاپ: 1378 ش(این تفسیراز بهترین تفاسیر فارسی موجود است)

 

أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏2، ص: 259

خداوند مردم را نسبت به برخورد با مصائب دو دسته فرموده:

دسته اول كه مورد بشارت و مشمول صلوات و رحمت پروردگارند صابرين ميباشند كه وقتى مصيبتى بر آنان وارد ميشود كلمه استرجاع ميگويند، و دسته ديگر كه از مفهوم آيه معلوم مى‏گردد كسانى هستند كه در برخورد با مصائب بى‏صبرى و بى‏تابى نموده و بكلمات نابجا و ناروا و كفر آميز كه كاشف از ضعف ايمان يا عدم آنست لب گشوده و البته اينان از مورد بشارت آيه بيرونند.

«إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» اين جمله در اصطلاح كلمه استرجاع ناميده شده و مستحبّ است كه انسان هنگام ورود مصيبتى بآن تكلم كند و معلوم است كه مقصود تلقين معنى آن بنفس و تحقق بحقيقت آنست و معنى اين كلمه چنانچه مستفاد از اخبار است اينست كه انسان اقرار و اعتراف كند به اينكه مملوك پروردگار است و بداند كه اختيار ملك با مالك است و هر گونه تصرفى بخواهد ميكند كه اين قسمت مفاد جمله اول است و مفاد جمله دوم اشاره بعدم بقاء دنياست كه انسان بداند اين دار دار ممر است و آنچه بحسب ظاهر هم مالك است بالاخره از او سلب خواهد شد و همه و همه بسوى مالك حقيقى كه خداوند است بازگشت خواهند نمود چنانچه از كافى از امير المؤمنين عليه السّلام روايت شده كه فرمود:

«اما قولك انّا للَّه اقرار منك بالملك و اما قولك انا اليه راجعون اقرار منك بالهلاك‏»

«همانا گفتنت «انا لله»را اعتراف توست به مالکیت خدا وگفتنت «انا الیه راجعون» را اقرار تو به هلاکت است . و نيز از خصايص سيد رضى ره از آن حضرت روايت شده :

«انّ قولنا انا للَّه اقرار منا بالملك و قولنا انا اليه راجعون اقرار منا بالهلاك» «1»

«همانا گفتن«انا لله» اعتراف ما به مالکیت خدا وگفتن «انا الیه راجعون» اقرار ما به هلاکت است .

و از اين كلمه از دو جهت لزوم صبر بر مصائب استفاده ميشود:

اول : اينكه بليات و مصائبى كه از جانب حق وارد ميشود تصرف مالك الملوك و صاحب اختيار حقيقى در مملوك خود است و مملوك را نميرسد كه اعتراض يا اظهار نظر يا حكم بر خلاف كند:عَبْداً مَمْلُوكاً لا يَقْدِرُ عَلى‏ شَيْ‏ءٍ «2»

دوم : اينكه ثبات و بقايى براى اين دنيا و ما يملك آن و نعم و بليات آن نيست و بسرعت هر چه تمامتر همه زائل و فانى ميگردد بنا بر اين زوال نعمتى و اصابه مصيبت تحمّل آن آسان ميگردد.

عرفاء و برخى از حكماء كه قائل بوحدت وجودند اين جمله از آيه را چنين تفسير ميكنند كه ما از وجود حق منشعب شده‏ايم و گرفتار ماهيت گرديده و پس از القاء ماهيت بهمان وجود ملصق ميشويم….. وعلاوه براينكه تفسير برأى جايگاهش در آتش است با مفاد آيه منافات دارد زيرا مفاد آيه اينست كه ما ملك خدائيم و از براى خدائيم زيرا لام آن براى اختصاص و ملكيت است و نگفته- «انا من اللَّه» تا جاى اين توهم فاسد باشد.

__________________________________________________

1- با توجه به اينكه تمام مطابق حكمت و مصلحت است‏

2- سورة النحل آيه 77

**********************************************************************

نام كتاب: تفسير نور

نويسنده: قرائتى محسن

موضوع: اجتماعى و تربيتى

ناشر: مركز فرهنگى درسهايى از قرآن

مكان چاپ: تهران – سال چاپ: 1383 ش

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم

تفسير نور، ج‏1، ص: 241

[سوره البقرة (2): آيه 156]

الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ (156)

(صابران) كسانى هستند كه هر گاه مصيبتى به آنها رسد، مى‏گويند: ما از آنِ خدا هستيم و به سوى او باز مى‏گرديم.

نكته‏ها:

صابران، به جاى خود باختگى و پناهندگى به ديگران، تنها به خدا پناه مى‏برند.زيرا از ديد آنها، تمام جهان كلاس درس وميدان آزمايش است كه بايد درآن رشد كنيم. دنيا جاى ماندن نيست، خوابگاه و عشرتكده نيست و شدايد و سختى‏هاى آن نيز نشانه‏ى بى‏مهرى خداوند نيست . ناگوارى‏ها براى آن است كه زير پاى ما داغ شود تا تندتر و سريعتر حركت كنيم، بنا بر اين در تلخى‏ها نيز شيرينى است.

زيرا شكوفا شدن استعدادها و كاميابى از پاداش‏هاى الهى را بدنبال دارد.

مصيبت‏هايى كه از طرف اوست، تصرف مالك حقيقى و خداوند در مملوك خود است. اگر انسان بداند كه خداوند حكيم و رحيم است و او نيز بنده‏اى بوده كه قبلًا هيچ نبوده «لَمْ يَكُ شَيْئاً» «1» و حتّى بعد از مراحلى هم چيز قابل ذكرى نبوده است «لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً» «2» خواهد پذيرفت كه من بايد در اختيار او باشم. او مرا از جماد به نبات، و از نبات به حيوان و از مرتبه‏ى حيوانيّت به انسانيّت سوق داده و اين حوادث را براى رشد و ارتقاى من قرار داده است.

همانگونه كه ما دانه‏ى گندم را زير فشار، آرد مى‏كنيم و بعد نيز در آتش تنور، تبديل به نان مى‏كنيم تا مراحل وجودى او را بالا بريم.

شعار صابران «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» است. در حديث مى‏خوانيم:

هر گاه با مصيبتى مواجه شديد، جمله‏ى : «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» را بگوييد.

گفتن «إِنَّا لِلَّهِ» و ياد خدا به هنگام ناگوارى‏ها، آثار فراوان دارد:

الف: انسان را از كلام كفر آميز و شكايت باز مى‏دارد.

ب: موجب تسليت و دلدارى و تلقين به انسان است.

ج: مانع وسوسه‏هاى شيطانى است.

د: اظهار عقايد حقّ است.

ه: براى ديگران درس و الگو شدن است.

مردم در برابر مشكلات و مصايب چند دسته‏اند:

الف: گروهى جيغ و داد مى‏كنند. «إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً» «4» ب: گروهى بردبار و صبور هستند. «وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ»

ج: گروهى علاوه بر صبر، شكرگزارند.

«اللهم لك الحمد حمد الشاكرين لك على مصابهم»«1»اين برخوردها، نشانه‏ى معرفت هر كس نسبت به فلسفه‏ى مصايب و سختى‏هاست. همانگونه كه كودك، از خوردن پياز تند، بى‏تابى مى‏كند و نوجوان تحمّل مى‏كند، ولى بزرگسال پول مى‏دهد تا پياز خريده و بخورد.

پيام‏ها:

1 ريشه‏ى صبر، ايمان به خداوند، معاد و اميد به دريافت پاداش است. «الصَّابِرِينَ الَّذِينَ») ( «قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ»

*********************************************************************

نام كتاب: ترجمه تفسير الميزان

مالّف : علاّمه سید محمدحسین طباطبائی

مترجم : موسوى همدانى سيد محمد باقر

موضوع: قرآن به قرآن و اجتهادى

ناشر: دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسين حوزه علميه قم

مكان چاپ: قم – سال چاپ: 1374 ش

 

ترجمه الميزان، ج‏1، ص: 531

[صابران چه كسانى هستند؟]

(وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ) در اين باره صابران را دوباره نام برد تا اولا بشارتشان دهد و ثانيا راه صبر را واينكه چه صبرى ،صبر جميل است يادشان دهد،وثالثا آن علت واقعى كه صبر رابرآدمى واجب مى‏سازد بيان كند، و آن اين است كه ما ملك خدائيم و مالك حق دارد هر گونه تصرفى در ملك خود بكند، و رابعا پاداش عموم صابران را كه عبارت است از درود خدا و رحمت و راه يافتن، معرفى نمايد.

لذا رسول گرامى خودرادستورميدهد: نخست ايشان را بشارت دهد، ولى متعلق بشارت را ذكر نميكند، تا با همين ذكر نكردن به عظمت آن اشاره كرده باشد و بفهماند: همين كه اين بشارت از ناحيه خداست، جز خير و جميل نيست، و اين خير و جميل را رب العزة ضمانت كرده است.

و سپس بيان ميكند: كه صابران كيانند؟ آنهايند كه هنگام مصيبت چنين و چنان ميگويند.

[صبر در برابر مصيبت‏ها نتيجه ايمان به مالكيت مطلق خداوند بر تمام هستى است‏]

و مصيبت عبارت است از هر واقعه‏اى كه آدمى با آن روبرو شود، چه خير و چه شر، و لكن جز در وقايع مكروه و ناراحت كننده استعمال نمى‏شود، و معلوم است كه مراد به گفتن (انا للَّه) الخ، صرف تلفظ به اين الفاظ و بدون توجه به معناى آن نيست و حتى با گفتن و صرف توجه به معنا هم نيست بلكه بايد به حقيقت معنايش ايمان داشت به اينكه آدمى مملوك خداست و مالكيت خدا به حقيقت ملك است،واين كه دوباره بازگشتش به سوى مالكش مى‏باشد اينجاست كه بهترين صبر تحقق پيدا مى‏كند،آن صبرى كه ريشه و منشا هر جزع و تاسفى را در دل مى‏سوزاند و قطع مى‏كند، و چرك غفلت را از صفحه دل ميشويد.

توضيح اينكه: وجود انسان و تمامى موجوداتى كه تابع وجود آدمى هستند، چه قواى او و چه افعالش، همه قائم به ذات خداى عزيزى هستند كه انسان را آفريده و ايجاد كرده، پس قوام ذات آدمى به اوست و همواره محتاج او، در همه احوالش به اوست، و در حدوثش و بقاءش، مستقل از او نيست.

پس اگر آدمى متوجه حقيقت ملك خداى تعالى بشود و آن ملكيت را نسبت به خود حساب كند، مى‏بيند كه خودش ملك مطلق پروردگارش است، و نيز متوجه مى‏شود كه اين ملك ظاهرى و اعتبارى كه ميان انسانها دست به دست مى‏شود و از آن جمله ملك انسان نسبت بخودش و مالش، و فرزندانش و هر چيز ديگر، بزودى باطل خواهد شد و به سوى پروردگارش رجوع خواهد كرد، و بالأخره متوجه مى‏شود كه خود او اصلا مالك هيچ چيز نيست، نه ملك حقيقى و نه مجازى.

و معلوم است كه اگر كسى اين معنا را باور داشته باشد،ديگر معنا ندارد كه ازمصائبى كه براى ديگران تاثر آور است، متاثر شود، چون كسى متاثر ميشود كه چيزى از ما يملك خود را از دست داده باشد، چنين كسى هر وقت گم شده‏اش پيدا شود و يا سودى به چنگش آيد خوشحال مى‏شود و چون چيزى از دستش برود غمناك ميگردد.

اما كسى كه معتقد است به اينكه مالك هيچ چيز نيست، ديگر نه از ورود مصيبت متاثر ميشود و نه از فقدان ما يملكش اندوهناك (و نه از رسيدن سودى مسرور) مى‏گردد، و چگونه از رسيدن مصيبت متاثر مى‏شود، كسى كه ايمان دارد به اينكه مالك تنها و تنها خداست؟ و او حق دارد و مى‏تواند در ملك خودش هر جور تصرفى بكند.

**********************************************************************

نام كتاب: مجمع البيان فى تفسير القرآن

نويسنده: طبرسى فضل بن حسن

موضوع: اجتهادى -قرن: ششم

زبان: عربى – مذهب : شيعى

ناشر: انتشارات فراهانى – مكان چاپ: تهران – سال چاپ: 1360 ش

(این تفسیر از تفاسیر معتبر روائی بوده ومیان علما از جایگاه خاصّی برخوردار است)

 

ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏2، ص: 128

خداوند صابران را توصيف نموده ميفرمايد:

الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ …- آنان كسانى هستند كه هنگامى كه مصيبتى بخود آنها يا مالشان وارد گرديد خود را آماده كرده آن را بخاطر اجر و پاداش الهى تحمّل مى‏كنند.

قالُوا إِنَّا لِلَّهِ …- مفاد اين جمله اقرار ببندگى خداوند است يعنى ما بندگان خدا هستيم.

وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ …- مفاد اين جمله اقرار ببعث روز قيامت است يعنى بازگشت ما بسوى حكم پروردگار است لذا حضرت امير مؤمنان عليه السلام فرمود: انَّ قولنا إِنَّا لِلَّهِ اقرارا على انفسنا بالملك وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ اقراراعلى انفسنا بالهلك يعنى اينكه مى‏گوييم «إِنَّا لِلَّهِ» اين، اقرار و اعتراف است از طرف ما به اينكه ما مملوك خدا ميباشيم وَ «إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» اعتراف بمردن است».

و علّت اينكه كلمه «استرجاع» يعنى «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» تسليت و تغريت در مقام مصيبت محسوب ميشود اين است كه دلالت دارد به اينكه مصيبتى كه رخ داده است اگر از روى عدالت است خداوند آن را جبران خواهد كرد و اگر از روى ظلم است خداوند از آنكه اين مصيبت را وارد كرده است انتقام خواهد كشيد تقدير كلام اين است كه ما مملوك خدا بوده در برابر فرمان او تسليم و بتدبير وى راضى انتقام ميباشيم و بسوى او بازگشت ميكنيم يعنى سرانجام بنقطه‏اى كه او منحصراً با كمال عدالت حكم خواهد كرد برميگرديم و در حديث وارد شده است: «كسى كه هنگام مصيبت «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ»بگويد خداوند مصيبت اوراجبران مى‏كند وعاقبت وى رانيكو ميگرداند و بر آن مصيبت، عوض شايسته‏اى كه موجب خشنودى انسان گردد قرار ميدهد».

حضرت امير مؤمنان عليه السلام فرمودند: «كسى كه بمصيبتى گرفتار گرديده است هر موقع كه متذكّر آن شود- و لو بعد از مدّت بسيار طولانى- و استرجاع كند خداوند مانند پاداش روز مصيبت را باد عنايت ميفرمايد» حضرت صادق عليه السلام از پدران بزرگوار خود از رسول اكرم صلّى اللَّه عليه و آله نقل كرده است كسى كه داراى چهار چيز باشد خداوند او را از اهل بهشت مينويسد 1- خود را در پناه «لا اله الّا اللَّه» قرار دهد 2- هنگامى كه نعمتى باو رسيد «الحمد للَّه» بگويد 3- موقعى كه گناهى از وى صادر گرديد «استغفر اللَّه» بگويد 4- هنگامى كه مصيبتى باو رسيد «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» بگويد».

******************************************************

خبرنامه آرمان مهدویت

2 نظر

  1. با سلام خدمت شما استادگرامی
    بنده دانشجویی ارشد مترجمی هستم و برای پایان نامه خود به دنبال بررسی بعد عرفانی ایه اناالله و انا الیه راجعون هستم.اما متاسفانه ذهنم مانند کلاف سردگم شده است . اگر مرا راهنمایی کنید یک دنیا سپاسگذار میشوم

    • جمال احمدی اصل

      سلام
      نظرتون راجع به مقاله چیه تا در خدمتتون باشیم؟
      و نظرتون راجع به عرفان اهل بیت چیست؟
      اینهارو برای جواب لازم دارم
      با آرزوی توفیقاتتون – احمدی اصل

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.خانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*