بسمه تعالی
جریان های انحرافی جدید دینی – عرفانی
دکتر پریش کوششی
مقدمه
گسترش جریان های انحرافی دینی در سال های اخیر در کشور، از دامنه نفوذ و اقتدار مذهب رسمی کشور کاسته و باعث شیوع نوعی تفکر صوفی گرایانه و خرافی مسلکانه در زندگی خانواده های ایرانی شده است. اگرچه فرقه های عرفانی و صوفیانه در تاریخ اسلام و کشور ایران سابقه تاریخی داشته و منشاء آن به قرن های آغازین ظهور اسلام باز می گردد، اما امواج جدید این جریان ها ریشه در جریانات غربی به خصوص الهیات لیبرال- پروتستان دارد که می کوشد با تلفیق و گرته برداری از ادیان مختلف، مجموعه ای التقاطی به وجود آورده و در جوامع مختلف به تبلیغ بپردازد که در درجه اول از اعتبار دین رسمی- به خصوص دین مبتنی بر فقه- بکاهد و سپس با ترویج عقاید صوفی گرایانه در جامعه، زمینه های رشد و گسترش خرافه گری را فراهم آورد.
از طرف دیگر؛ گسترش فرقه های انحرافی یکی از ابزارهای مهم تهاجم فرهنگی و جنگ نرم است. با استفاده از این اهرم در جریان تهاجم فرهنگی بدون آنکه چهره واقعی و نیت سوء مهاجم معلوم باشد، ارزش ها و هنجارهای بنیادی جامعه مورد هجوم قرار گرفته و زمینه های پذیرش افکار انحرافی فراهم می شود. از همین روی در اغلب کشورهای اروپایی و آمریکا، برای توصیف این پدیده از اصطلاح غیر ارزشی و بی طرفانهی «جنبشهای جدید دینی»[۱] استفاده میکنند. علاوه بر عنوان بی طرفانه جنبش جدید که تسهیل کننده پذیرش آن از سوی مخاطبان است، این استدلال مطرح میشود که از آنجا که این جنبش ها به اهداف غایی ادیان الهی، همچون رسیدن به آرامش و رستگاری، میپردازند و وعدهی رسیدن به آنها را به افراد میدهند، میتوان آنها را به «دینی بودن» متصف نمود.
با وجود اینکه جریانهای جدید دینی و عرفانی جدید، تنها کمتر از دو درصد جمعیت را در اکثر کشورهای جهان- البته به استثنای برخی کشورهای آفریقایی و ژاپن- نمایندگی میکنند؛ برخی از اندیشمندان این حوزه پیش بینی کرده اند که هرچند این جریانها از نظر آماری قادر نخواهند بود با ادیان بزرگ هماوردی کنند، اما انتظار میرود در دهههای آینده- چه به شکل سازمان یافته و چه سازمان نیافته- در تمام کشورها قوی ظاهر شوند[۲]. این امر نشان دهنده اهمیت روز افزون و ضرورت توجه جدی به این جریانها در آینده است.
در جامعه ایران، پیدایش و رشد این جریان ها را می توان به دو دوره تقسیم کرد:
- دوره نهفتگی[۳] یا تکوینی[۴]
- دوره شکوفایی.
دهه هفتاد دوره نهفتگی و دهه هشتاد دوران سر برآوردن اغلب این جریانها و هجوم آثار ترجمه شده آنها در ایران است. البته، نحوه حضور این جریانها در ایران به ترجمه آثار آنها خلاصه نمی شود، بلکه انجمن ها و گروههای مختلفی تحت تاثیر افکار این جریان ها شکل گرفته و بصورت آشکار و پنهان به ترویج این گروهها و افکار و آثارشان پرداخته اند و توانسته اند جمعی از نسل جوان را به خود جذب کنند.
طبقه بندی جریانهای انحرافی جدید دینی و عرفانی در ایران[۵]:
جریانهای انحرافی دینی و عرفانی انواع مختلفی دارند و میتوان آنها را درگروه بندی های متفاوتی تقسیم بندی کرد. با توجه به نوع نگرش آنها به دنیا، مهمترین جریان های انحرافی را می توان در قالب مقولات زیر طبقه بندی کرد:
الف) جریانهای انحرافی دنیا گرا
ویژگی بارز این جریان ها تفاوت آنها با ادیان سنتی است این جریانها فاقد بسیاری از خصوصیات دین سنتی هستند. محل عبادتی چون کلیسا و… ندارند و فاقد شعائر و آداب و مناسک عبادی هستند. از نظر آنها انسانها نیروهای بالقوه متعددی در خود دارند وتا کنون، تنها عده کمی آموخته اند که از آن نیروها به طور موثر بهره برداری کنند[۶]. آنها مدعی اند که راههایی برای توانمند کردن مردم در شکوفایی استعداد معنوی، روانی و ذهنی خویش بدون دوری گزیدن از دنیا در اختیار دارند. این راهها در اختیار همه قرار دارند، البته به شرط آنکه تکنیکها یا اصولی را که در این جنبش ها تعلیم داده می شود بیاموزند.[۷] در مجموع، این جریانها، بنابر ادعایشان، امکان دسترسی به قدرتها و توانایی های فرا طبیعی، جادویی و معنوی ایجاد می کنند. برخی از مهمترین جریانهای انحرافی فعال در ایران که در این نوع جای می گیرند عبارتند از[۸]:
- مراقبه متعالی یا مدیتیشن(TM)
- فالون دافا
- شیطان پرستی
- اندیشه های پائولو کوئیلو
- گروه ریکی(الهام گرفته از ژاپن)
- کیش حلقه کیهانی
- گروههای یوگا و ذن( الهام گرفته از هند، چین و ژاپن)
- گروه خوزه سیلوا
- هاله بینی
- فنگ شویی
- نور درمانی
- رویا بینی
- انرژی درمانی
- هیپنوتیزم و خود هیپنوتیزم
- تله پاتی
- کارما
ب) جریانهای انحرافی سازگار با دنیا
این جریانها میان زندگی معنوی و زندگی دنیوی تمایز گذاشته و فقط به زندگی درونی، شخصی و فردی می پردازند. آنها مدعی اند زندگی دنیوی افراد در اختیار و به دلخواه خود آنهاست. به تعبیر دیگر این جریانها به زندگی و حیات دنیوی افراد، نه نفیا و نه اثباتا نمی پردازند و تلاش خود را بر درون افراد متمرکز می سازند[۹]. برخی از مهمترین جریانهای انحرافی فعال در ایران که در این نوع جای می گیرند عبارتند از:
– گروه ایلیا رام الله
– کیش راجنیش اشو
– کیش ساتیا سای بابا
– گروه وین دایر و آثارشان
– جمعیت ره جویان کمال( گروه آقای مهدی محمدی)
– موسسه ذهن برتر و فعالیتهای آقای محمد سیدا
– موسسه راه موفقیت آقای مرتضی احمد منش
– فعالیتهای آقای آزمندیان
– گروه آقای مسیحا برزگر
ج) جریانهای انحرافی دنیا گریز
این گروهها تلاش می کنند مفهوم روشنی از خدا ارائه دهند و به دسته ای از دستورات اخلاقی معتقدند[۱۰]. نکته جالب توجه اینکه این دسته ازجریانها، بر خلاف دو نوع قبلی، غایتی قدسی و غیر اومانیستی دارند، اما سکولار بودن وجه تشابه این نوع با انواع قبلی ست. برخی از مهمترین جریانهای انحرافی فعال در ایران که در این نوع جای می گیرند عبارتند از:
– کیش اکنکار
– پیروان پاراماهانسا یوگاناندا(SFR)
– پیروان کارلوس کاستاندا
– اندیشه های معرفی شده در آثار سوامی موکتاناندا
– اندیشه های معرفی شده در آثار وسوانی دونالد والش
– گروه دکتر بهرام الهی
ویژگی های مشترک جریانهای انحرافی جدید دینی و عرفانی
با تقسیم بندی جریانهای انحرافی به انواع سه گانه و ذکر مشخصات هر نوع، به یک شناخت نسبی از آنها- خصوصا در ایران- دست یافتیم، اما این گروهها علیرغم تفاوت در نوع نگرش به مسائل و تفاوتهای ظاهری که با یکدیگر دارند، دارای نقاط اشتراک فراوانی نیز هستند. این ویژگی ها، هم شامل خصلت های ذاتی این گروهها و هم در بر گیرنده شیوه های تبلیغی و اهداف این آنهاست. در ذیل، مهمترین خصلت های مشترک میان این گروهها آورده شده است:
حاکمیت تفکر التقاطی
تکثر، تنوع و التقاط گرایی شدید، خصوصیت ویژه ای است که درجریانهای انحرافی جدید وجود دارد. این جریانها، عقاید و اعمال دینی ادیان مختلف را با هم ترکیب(هیبریدیزاسیون) می کنند و میان ایمانهای مختلف و حتی میان ایمان و سکولاریته، سازگاری ایجاد می کنند. این تنوع و گوناگونی شدید، آنها در طیف وسیعی از گروهها با ساز و کارها و نگرشهای مختلف قرار میدهد. برخی از آنها زنان و حقوق خانواده را فرودست تلقی می کنند، در حالیکه برخی دیگر مدعی حمایت از حقوق زنان هستند و خانواده گرا می باشند. برخی بر اعمال معنوی تاکید می ورزند و برخی دیگر هرگونه نیاز بدانها را نفی می کنند. برخی گروهها در طبقه متوسط قرار دارند و در حال ترقی هستند و برخی دیگر هر گونه اکتساب مادی را رد می کنند[۱۱].
از طرف دیگر؛ این جریانهای انحرافی، توسط ادیان و آئین های مختلفی از سراسر دنیا تغذیه فکری می شوند، که این امر به واسطه پدیده جهانی شدن وگسترش ارتباطات و تعاملات گسترده و امکاناتی همچون اینترنت و ماهواره تسهیل و تشدید شده است. بعنوان مثال افکار« دالایی لاما» از یک سو ریشه در آئینهای عرفانی هندو و عناصر اصلی آن، از قبیل تناسخ، کارما و قانون رنج دارد و از سوی دیگر از عرفان مسیحی و همچنین اصول و قواعد روانشناسی بهره می برد. مبانی مکتب عرفانی اوشو نیز از طرفی از سه آئین تنتره، یوگا و بودا شکل گرفته و از اصولی همچون تناسخ، روح، وحدت کیهانی و نیروانه تشکیل شده است. البته اوشو از عرفان اسلامی هم تاثیر پذیرفته و از طرف دیگر، همچون دالایی لاما و اغلب آیینهای عرفانی جدید از اصول و تکنیکهای روانشناسی نیز بهره برده است[۱۲].
جنبش یا فرقه رام الله نیز- همانگونه که از نام آن پیداست- ترکیبی از آئینهای هندی و اسلامی است. رهبر این فرقه در ایران(ایلیا رام الله) متاثر از شیخ کبیر(۱۵۱۸م-۱۴۴۰م) است. شیخ کبیر شاعر و شغلش بافندگی بود. پدرش مسلمان و مادرش تابع« مذهب ویشنو[۱۳]» بود. وی از یک سو معتقد به تناسخ و چرخش گوناگون ارواح بود و از سوی دیگر به خدای واحد که ارمغان آئین اسلام است اعتقاد داشت. او سعی کرد آئینی مرکب از افکار عالی اسلامی و آئینهای هندی- بویژه ویشنو و سیک- مطرح کند؛ از اینرو ترکیبی میان خدای اسلام و خدای ویشنو فراهم آورد. خدای اسلام «الله» و خدای ویشنو «رام » است و از اینجا فرقه ای بنام «رام الله» پدید آمد. پیام این نامگذاری این بود که «رام» همان «الله» است و «الله» همان«رام». همانگونه که پیداست ، هدف از این نوع نامگذاری و پیام حاصل از آن چیزی جز پلورالیسم دینی و جذب افراد و پیروان بیشتر نیست. به نظر می رسد یکی از اهداف این جریانها در ایران نیز ترویج همین تفکر باشد. نشان رسمی این جنبش(رام الله) در ایران که روی جلد کتاب آنها نیز مشاهده می شود، پنج علامت(علائمی همچون صلیب ، شیر و خورشید، ستاره و هلال ) است که دور آنها کلمه « لا اله الا الله» قرار داده شده و شکل واحدی را ساخته است.
همچنین می توان به آثار کوئیلو اشاره کرد که آمیزه ای از ادیان سنتی(یهود، مسیحیت و اسلام) و ادیان شرقی و سنتهای معنوی(بودیسم، عرفانهای سرخ پوستی، سنت ماه و سنت خورشید) را با نمادهایی از مناطق مختلف جهان گرد آورده و با ایجاد نوعی همدلی و همانند سازی در میان مردم جهان نفوذ پیدا کرده است. از آسیا[۱۴]، اروپا[۱۵]، آمریکا[۱۶] و افریقا[۱۷] بعنوان نقاطی که رویدادهای مهم رمان هایش در آنجا پیش آمده است استفاده کرده و بدین ترتیب به مخاطب های مختلف نزدیک شده است[۱۸].
همچنین می توان از پذیرش عضویت چندگانه در این جریانها نام برد. در این نحوه جدید دینداری که در اغلب این جریانها به چشم می خورد، می توان در زمان واحد، عضو چند جریان جدید دینی یا عرفانی بود، که این امر به معنای ظهور درک جدیدی از معنای «تغییر دین[۱۹]» است. در گذشته ( در اغلب ادیان سنتی)، تغییر دین با تعابیری نظیر کفر و الحاد و ضلالت نکوهش می شد و فرد مرتد، مستحق شدیدترین مجازات ها و طرد اجتماعی بود. اما در فضای این ادیان و جریانهای انحرافی جدید، اصولا به تغییر دین، بعنوان یک حق بشری سکولار نگریسته می شود که هیچ طرد یا واکنشی را در پی ندارد. به تعبیر دیگر، تغییر دین، امری خطیر و سرنوشت ساز نیست که گمراهی و ضلالت تلقی شود. هر انسانی برای یافتن سعادت و احساس متعالی که بخشی از زندگی مادی و یکی از آرمانهای او در طول حیات است، می تواند راههای مختلف را که جریانهای انحرافی جدید دینی ارائه می دهند برگزیند و پس از مدتی احیانا آنرا تغییر دهد[۲۰].
در پایان نیز می توان به گوناگونی این جریانها از لحاظ اعضا( افرادی با فرهنگ های مختلف و از مناطق مختلف جهان) و سن آنها، نوع زندگی آنها(ریاضت گونه، مجلل ویا حتی غرق در فساد جنسی)، محل زندگی آنان( شهر و روستا یا زندگی سنتی و مدرن)، باورها و اعتقادات (ترکیب باورهای شرقی مثل تناسخ با باورهای غربی مثل اصول روانشناسی) و مناسک و شعائر(از آواز خوانی و نماز و ذکر الله اکبر تا مدیتیشن و رقص و سماع و مواد توهم زا و حتی قربانی کردن افراد) اشاره کرد؛ که این امر، خود گواهی بر تنوع طلبی و التقاط گرایی شدیدی است که در میان آنها موج می زند .
[۱]- New Religious Movements [۲]- آینده ی دین و فرقه های نوظهور دینی، ماسیمو اینتروگن، ترجمه رستم نوچه فلاح،کنفرانس آینده دین، سوئد ۲۰۰۱www.cesnur.org/2001/mi-june03-htm [۳] . Dormant [۴] . Formative
- [۵] – برای انجام این طبقه بندی از پژوهش بهزاد حمیدیه( جنبشهای نوپدید دینی: با عطف نظر به ایران) با اندکی تغییر، پیروی شده است. حمیدیه با مطالعه و مشاهده دقیق این جنبشها در ایران و بر اساس خصایص مشترک، آنها را در دسته بندی «روی والیس» جای داده است.
- [۶] . روی والیس، به نقل از حمیدیه، ۱۳۸۷ ص۴۴
- [۷] . همان، ۵۱
- [۸] – لازم به ذکر است که انواعی که ذیل هر نوع آورده می شود، مصادیقی ایده آل نیستند که بطور کامل و تیپیکال واجد خصوصیات نوع خود و فاقد هر گونه خصوصیات دیگر باشند. معیار برای گنجاندن مصادیق، غالب بودن خصوصیات یک تیپ است. همچنین باید گفت که تمام موارد نام برده ذیل هر دسته، لزوما نهادینه نشده اند و یا حتی هنوز دارای ساز و کار معین و ساختار مشخصی نیستند و در مرحله نهفتگی یا آموزش بسر می برند. موسسات و گروهها و یا حتی کتایهایی که یک نوع تفکر خاص را ترویج می کنند نیز در ذیل دسته بندی های مربوط قرار گرفته اند
[۱۱] – جامعه شناسی دین، ملکوم همیلتون، ترجمه ی محسن ثلاثی، انتشارات تبیان، ۱۳۷۹
[۱۲] – برای مطالعه بیشتر ن.ک آفتاب و سایه ها،نگاهی به جرینهای نوظهورمعنویت گرا، محمد تقی فعالی، قم: انتشارات نجم الهدی ۱۳۸۶[۱۳] – Vishnu یکی از شش مکتب بزرگ هندوها
[۱۴] – مناطقی از استپ در شمال آسیا در اوج داستان زهیر به میاتن آمده و او همسر گمشده اش را در آنجا پیدا می کند.
[۱۵] – کوههای پیرنه در فرانسه و مناطق دیگری در اروپا در رمان های خاطرات یک مغ، کنار رود پیدار نشستم و گریستم، و کوه پنجم آمده است.
[۱۶] – رمان والکری ها، ماجرای سفر در بیابانهای آمریکا و یافتن گروهی از ساحران بنام والکری ها ست.
[۱۷] – داستان کیمیاگر، حکایت سفر جوانی اروپایی(اسپانیایی) به اهرام مصر برای یافتن گنج است.
[۱۸] – جریان شناسی انتقادی عرفانهای نوظهور، حمید رضا مظاهری سیف، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی،۱۳۸۷
[۱۹] Conversion[۲۰] جنبشهای جدید دینی، بهزاد حمیدیه، ص ۳۰