شنبه , 14 تیر 1404
آخرین مطالب
خانه » دلا، آدینه شد، دلبر نیامد

دلا، آدینه شد، دلبر نیامد

زمین دلتنگ و مهدى بیقرار است‏
فلك شیدا، پریشان روزگار است‏

دلا، آدینه شد، دلبر نیامد
غروب انتظارم سر نیامد

همه دلها پر از آه و غم و درد
همه آلاله‏ها پژمرده و زرد

نفس‏ها خسته و در دل خموشند
فغانها بى‏صدا و پرخروشند

نه رنگى از عدالت، نى از صداقت‏
در و دیوار دارد نقش ظلمت‏

شده پرپر گل مهر و محبّت‏
همه دلها شده سرشار نفرت

شده شام یتیمان، ناله و اشك‏
برد هركس به كاخ دیگرى رشك‏

شده پژمرده غنچه در چمنزار
بگشت آواره گل در كوى گلزار

نشسته دیو بر دلهاى خفته‏
همه جا بذر نومیدى شكفته‏

زده زنگار بر آئین و مذهب‏
دمى، رویى ز شادی نیست یا رب‏

به اشك چشم و مهر و ماه، سوگند
به آه و ناله دلهاى دربند

اگر نرگس ز هجرت زار زار است‏
شقایق تا قیامت داغدار است‏

خبرنامه آرمان مهدویت

یک نظر

  1. نشسته غرق تماشای شیعیان خودش

    کسی نیامده جز او به انتظار خودش

    چه انتظار غریبی ست اینکه شب تا صبح

    کسی قنوت بگیرد به انتظار خودش

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.خانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*