دفتر حضرت آيت الله سند,
#استفتاءات
#روحي_و_معنوي
درستي يا نادرستي ریاضت هاي روحي و انرژی معنوی
سؤال: به تازگی دانشی به نام علم انرژی،(و نیز با نامهای ریکی و یا اوشو) در میان دانشمندان شهرت یافته است. آنها بر این باور اند که انسان و هستی، انرژیهایی نامرئی دارند، و اساسا هر چیزی در عالم، برخوردار از یک انرژی منفی و یک انرژی مثبت است. همچنین معتقدند که این انرژیها در زمانهایی خاص کاربرد داشته و افرادی هستند که قادر به انتقال انرژی به دیگران میباشند.
عدهای مدعی اند که این عمل، یک نوع درمان محسوب میشود و برخی نیز بر این باور اند که این کار یکی از شیوههای عبادت است،
نظر دین در رابطه با این گروه چیست ؟
دستهای دیگر مدعی تماس با فرشتگان اند، آیا این امر، امکان پذیر است؟
و آیا فرقی میکند که این عمل، عبادت محسوب شود یا درمان؟
جواب:
1- بيشتر ریاضتهای روحی که در ادیان متفرقه آمده است، روشهایی است که عمومات عبادات و عمومات آداب تربیت معنوی که در شریعت مقدس وارد شده است، آنها را در بر نمیگیرد (در شرع مقدس دليلي براي اين رياضت ها نيست)، و آن دسته از ریاضتهایی که مشمول عمومات میشوند، از ناحیهای دیگر، عمومات ناهیه، آنها را در بر میگیرد( دلايل و روايات از انها نهي كرده اند) .
2- ریاضتهای روحی هندویی، کنفسیوسی و یا بودایی و یا ریاضتهای مذاهب اشتقاق یافته از آنها همچون، سیکایی و طاوی و شینتوی، همگی اعمال و مراسمی است که منجر به ارتباط روحی با ارواح شیاطین و اجنه میشود. این اعمال، انواع گوناگونی داشته و دارای اسامی مختلفی است. این گمان میرود که بیشتر این اعمال، همچون هیپنوتیزم، تقویت قوای نفس و انرژیهای آن به شمار میرود. در حالی که در حقیقت، ارتباط با اجنه و شیاطین را تقویت کرده، و از طریق قوا و انرژی شیاطین، از برخی امور غیبی زمینی، پردهبردای میکند، ولی مرتاضها گمان میکنند که از طریق این ریاضتهای شیطانی، با ملائکه مرتبط میگردند. خداوند متعال میفرماید:
(وَ يَوْمَ يحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثمَّ يَقُولُ لِلْمَلَئكَةِ أَ هَؤُلَاءِ إِيَّاكم كَانُواْ يَعْبُدُونَ * قَالُواْ سُبْحَانَكَ أَنتَ وَلِيُّنَا مِن دُونِهِم بَلْ كاَنُواْ يَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَكْثرُهُم بهِم مُّؤْمِنُون)
(آنها مىگويند: «منزّهى (از اينكه همتايى داشته باشى)! تنها تو ولىّ مايى، نه آنها؛ (آنها ما را پرستش نمىكردند) بلكه جنّ را پرستش مىنمودند؛ و اكثرشان به آنها ايمان داشتند!» * (آرى) امروز هيچ يك از شما نسبت به ديگرى مالك سود و زيانى نيست! و به ظالمان مىگوييم: «بچشيد عذاب آتشى را كه تكذيب مىكرديد!»)
بر خلاف ریاضتهای شرعی که نتیجه آن بهشت و نعمتهای فراوان است. خداوند متعال میفرماید: ( إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتي كُنْتُمْ تُوعَدُون)،
(به يقين كسانى كه گفتند: «پروردگار ما خداوند يگانه است!» سپس استقامت كردند، فرشتگان بر آنان نازل مىشوند كه: «نترسيد و غمگين مباشيد، و بشارت باد بر شما به آن بهشتى كه به شما وعده داده شده است!) مرحوم قمی در ذیل این آیه از امام صادق علیه السلام نقل میکند که فرمود: مقصود از (إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا) استقامت بر ولایت امیر المؤمنین علیه السلام است و مقصود از ( تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ) نزول فرشتگان هنگام مرگ است و مقصود از ( أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتي كُنْتُمْ تُوعَدُون) و ( نَحْنُ أَوْلِياؤُكُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا) این است که ما از شما در برابر شیاطین حفاظت میکنیم و مقصود از ( وَ فِي الْآخِرَة) هنگام مرگ میباشد.
3- قرآن کریم، عمده تواناییهای خارق العادة اجنه و شیاطین را بیان میکند، لکن این تواناییها، به حد اعجاز الهی نمیرسد، هر چند که مردم عادی دچار این توهم گشتهاند.
مقدورات شیاطین از منظر قرآن عبارتاند از:
– توانایی طی الارض و نقل شیء سنگین به وسیله آن، پرداختن به امور تازه و بدیع هندسی و تزیین اشیاء به بهترین شکل، خداوند متعال میفرماید:
(قالَ عِفْريتٌ مِنَ الْجِنِّ أَنَا آتيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقامِكَ وَ إِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ أَمينٌ)، (عفريتى از جنّ گفت: «من آن را نزد تو مىآورم پيش از آنكه از مجلست برخيزى و من نسبت به اين امر، توانا و امينم!») اجنه قادر به نقل شیء ثقیلی، در عرض چند دقیقه، از یمن تا فلسطین هستند.
همچنین خداوند درباره اعمال جنیان برای حضرت سلیمان میفرماید: (وَ الشَّياطينَ كُلَّ بَنَّاءٍ وَ غَوَّاص)، ( و شياطين را مسخّر او كرديم، هر بنّا و غوّاصى از آنها را!)
و نیز میفرماید:
(وَ مِنَ الشَّياطينِ مَنْ يَغُوصُونَ لَهُ وَ يَعْمَلُونَ عَمَلاً دُونَ ذلِكَ وَ كُنَّا لَهُمْ حافِظينَ)، (و گروهى از شياطين (را نيز مسخّر او قرار داديم، كه در دريا) برايش غوّاصى مىكردند؛ و كارهايى غير از اين (نيز) براى او انجام مىدادند؛ و ما آنها را (از سركشى) حفظ مىكرديم!) و (يَعْمَلُونَ لَهُ ما يَشاءُ مِنْ مَحاريبَ وَ تَماثيلَ وَ جِفانٍ كَالْجَوابِ وَ قُدُورٍ راسِيات)،
(آنها هر چه سليمان مىخواست برايش درست مىكردند: معبدها، تمثالها، ظروف بزرگ غذا همانند حوضها، و ديگهاى ثابت) …
– توانایی مراقبت از فرزندان آدم، از کودکی تا مرگ، و عدم امکان اختفا از آنان. خداوند درباره ابلیس و شیاطین میفرماید:
(إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّياطينَ أَوْلِياءَ لِلَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ)، (چه اينكه او و همكارانش شما را مىبينند از جايى كه شما آنها را نمىبينيد؛ (امّا بدانيد) ما شياطين را اولياى كسانى قرار داديم كه ايمان نمىآورند!)
– استراق سمع در آسمان، برای آگاهی از اخبار و وقائع آینده. خداوند میفرماید:
(وَ أَنَّا لَمَسْنَا السَّماءَ فَوَجَدْناها مُلِئَتْ حَرَساً شَديداً وَ شُهُبا * وَ أَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْها مَقاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهاباً رَصَدا)،
(و اينكه ما آسمان را جستجو كرديم و همه را پر از محافظان قوىّ و تيرهاى شهاب يافتيم! * و اينكه ما پيش از اين به استراق سمع در آسمانها مىنشستيم؛ امّا اكنون هر كس بخواهد استراق سمع كند، شهابى را در كمين خود مىيابد!)
(وَ لَقَدْ جَعَلْنا فِي السَّماءِ بُرُوجاً وَ زَيَّنَّاها لِلنَّاظِرين * وَ حَفِظْنَاهَا مِن كل شَيْطَنٍ رَّجِيمٍ * إِلَّا مَنِ اسْترَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شهابٌ مُّبِين)،
( ما در آسمان برجهايى قرار داديم؛ و آن را براى بينندگان آراستيم * و آن را از هر شيطان رانده شدهاى حفظ كرديم؛ * مگر آن كس كه استراق سمع كند (و دزدانه گوش فرا دهد) كه «شهاب مبين» او را تعقيب مىكند.)
و نیز میفرماید:
(يُلْقُونَ السَّمْعَ وَ أَكْثَرُهُمْ كاذِبُون)،
(آنچه را مىشنوند (به ديگران) القا مىكنند؛ و بيشترشان دروغگو هستند!)
همچنین خداوند از زبان جنیان میفرماید: (وَ أَنَّهُ كاَنَ يَقُولُ سَفِيهُنَا عَلىَ اللَّهِ شَطَطًا * وَ أَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن تَقُولَ الْانسُ وَ الجِنُّ عَلىَ اللَّهِ كَذِبًا)،
(و اينكه سفيه ما (ابليس) درباره خداوند سخنان ناروا مىگفت! * و اينكه ما گمان مىكرديم كه انس و جنّ هرگز بر خدا دروغ نمىبندند!)
– همانطور که قرآن نیز اثبات میکند، ارتباط روحی با شیاطین یا از طریق گناهان است و یا از طریق توسل به آنها، به این شیوه که در طی مراسمی شیطانی با شیاطین ارتباط روحی برگزار میکنند و در صورتی که انسان با اطاعت الهی از آن پرهیز نکند این ارتباط سبب تصرفات شرورانه شیاطین در او میگردد.
برخی از تصرفات شرورانه شیاطین عبارتاند از:
الف) تسلط بر پیروان و مطیعان خود، خداوند متعال میفرماید:
( فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْءَانَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ * إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلىَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَلىَ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ * إِنَّمَا سُلْطَنُهُ عَلىَ الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِينَ هُم بِهِ مُشْرِكُون)،
(هنگامى كه قرآن مىخوانى، از شرّ شيطان مطرود، به خدا پناه بر! * چرا كه او، بر كسانى كه ايمان دارند و بر پروردگارشان توكّل مىكنند، تسلّطى ندارد. * تسلّط او تنها بر كسانى است كه او را به سرپرستى خود برگزيدهاند، و آنها كه نسبت به او [خدا] شرك مىورزند.)
ب) تماس و ارتباط غیر محسوس میان شیاطین و انسانهای پیرو آنان. خداوند متعال میفرماید:
(إِنَّ الشَّياطينَ لَيُوحُونَ إِلى أَوْلِيائِهِمْ لِيُجادِلُوكُمْ وَ إِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُون)،
(شياطين به دوستان خود مطالبى مخفيانه القا مىكنند، تا با شما به مجادله برخيزند؛ اگر از آنها اطاعت كنيد، شما هم مشرك خواهيد بود!)
ج) تنزّل که نوعی ارتباط روحی است. خداوند متعال: (هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلىَ مَن تَنزلُ الشَّيَاطِينُ * تَنزَّلُ عَلىَ كلّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ * يُلْقُونَ السَّمْعَ وَ أَكْثرَهُمْ كَاذِبُون)،
(آيا به شما خبر دهم كه شياطين بر چه كسى نازل مىشوند؟! * آنها بر هر دروغگوى گنهكار نازل مىگردند؛ * آنچه را مىشنوند (به ديگران) القا مىكنند؛ و بيشترشان دروغگو هستند!)
د) آموزش سحر به انسانها، خداوند میفرماید:
(وَ لكِنَّ الشَّياطينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ )، (ولى شياطين كفر ورزيدند؛ و به مردم سحر آموختند)
ه) وسوسه کردن انسانها، خداوند میفرماید:
(قُلْ أَ نَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَنْفَعُنا وَ لا يَضُرُّنا وَ نُرَدُّ عَلى أَعْقابِنا بَعْدَ إِذْ هَدانَا اللَّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّياطينُ فِي الْأَرْضِ حَيْران)،
(بگو: «آيا غير از خدا، چيزى را بخوانيم (و عبادت كنيم) كه نه سودى به حال مال دارد، نه زيانى؛ و (به اين ترتيب،) به عقب برگرديم بعد از آنكه خداوند ما را هدايت كرده است؟! همانند كسى كه بر اثر وسوسههاى شيطان، در روى زمين راه را گم كرده)
و) وادار کردن انسانها به گناه در خفاء، خداوند میفرماید:
(أَ لَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّياطينَ عَلَى الْكافِرينَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا)،
(آيا نديدى كه ما شياطين را بسوى كافران فرستاديم تا آنان را شديداً تحريك كنند؟!)
ز) زیر فشار قرار دادن و تضعیف توازن روحی- عصبی انسان از طریق ایجاد ارتباط روحی انسان با آنها. خداوند متعال میفرماید:
(وَ أَنَّهُ كانَ رِجالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزادُوهُمْ رَهَقا)،
(و اينكه مردانى از بشر به مردانى از جنّ پناه مىبردند، و آنها سبب افزايش گمراهى و طغيانشان مىشدند!) * ( فَريقاً هَدى وَ فَريقاً حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلالَةُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّياطينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُون)،
(جمعى را هدايت كرده؛ و جمعى (كه شايستگى نداشتهاند،) گمراهى بر آنها مسلّم شده است. آنها (كسانى هستند كه) شياطين را به جاى خداوند، اولياى خود انتخاب كردند؛ و گمان مىكنند هدايت يافتهاند!)ث
ح) بازداشتن بندگان خدا از اطاعت او و گمراه کردن آنان از مسیر هدایت. خداوند میفرماید:
(وَ مَنْ يَكُنِ الشَّيْطانُ لَهُ قَريناً فَساءَ قَرينا)،
(و كسى كه شيطان قرين او باشد، بد همنشين و قرينى است.)
و نیز میفرماید:
(وَ مَن يَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَانِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ * وَ إِنهمْ لَيَصُدُّونهمْ عَنِ السَّبِيلِ وَ يحَسَبُونَ أَنهُّم مُّهْتَدُونَ * حَتىَّ إِذَا جَاءَنَا قَالَ يَالَيْتَ بَيْنىِ وَ بَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَين فَبِئْسَ الْقَرِينُ * وَ لَن يَنفَعَكُمُ الْيَوْمَ إِذ ظَّلَمْتُمْ أَنَّکم فىِ الْعَذَابِ مُشْترِكُون)،
(و هر كس از ياد خدا روىگردان شود شيطان را به سراغ او ميفرستيم پس همواره قرين اوست! * و آنها [شياطين] اين گروه را از راه خدا بازمىدارند، در حالى كه گمان مىكنند هدايتيافتگان حقيقى آنها هستند! * تا زمانى كه (در قيامت) نزد ما حاضر شود مىگويد: اى كاش ميان من و تو فاصله مشرق و مغرب بود؛ چه بد همنشينى بودى! * (ولى به آنها مىگوييم:) هرگز اين گفتگوها امروز به حال شما سودى ندارد، چرا كه ظلم كرديد؛ و همه در عذاب مشتركيد!)
– ریاضتهای روحی بر سه قسم است: قسم اول: ریاضتهای شرعی که منتهی به قرب الهی میگردد. قسم دوم: اعمال شیطانی که منجر به ارتباط با شیاطین میشود، مانند عمل ساحران و پیشگویان. قسم سوم: اعمالی که به کار بستن آنها در هر یک از دو قسم پیش ممکن است، مانند زهد در دنیا و قطع تعلقات نفسانی از هوسها و امور مادی.
هر یک از این سه قسم، موجب دخول در ملکوت میگردد، لکن ملکوت طاعات و عبادات، ملکوتی نورانی و متعالی است، در حالی که ملکوت اعمال شیطانی، ملکوتی ظلمانی و منحط میباشد.
6- آنچه که توجه به آن، اهمیت فراوان دارد، این است که ریاضت روحی، حتی اگر شرعی نباشد، موجب آمادگی روح برای دخول در ملکوت میشود، پس بنابراین، شخص مرتاض، نا خواسته در معرض سیطرة شیاطین قرار میگیرد.
روایات مستفیضه معراج، هم بر این امر دلالت دارد و هم بر این که آدمی در ابتدای روآوردن به ملکوت ادنی ( پايين) همچون حرکت به سمت ملکوت اعلی (بالا) ، مواجه با وسوسههای شدیدی میشود که موجب سرگردانی یا گمراهی و یا افتادن در ورطه خواستههای پست نفس میگردد، حتی این فتنه، بعد از دخول در ملکوت اعلی هم باقی میماند، همچنانکه خداوند متعال درباره بلعم باعورا میفرماید:
(وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذي آتَيْناهُ آياتِنا فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطانُ فَكانَ مِنَ الْغاوين * وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ ذلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا)،
(و بر آنها بخوان سرگذشت آن كس را كه آيات خود را به او داديم؛ ولى (سرانجام) خود را از آن تهى ساخت و شيطان در پى او افتاد، و از گمراهان شد! * و اگر مىخواستيم، (مقام) او را با اين آيات بالا مىبرديم؛ و او به پستى گراييد، و از هواى نفس پيروى كرد! مثل او همچون سگ (هار) است كه اگر به او حمله كنى، دهانش را باز، و زبانش را برون مىآورد، و اگر او را به حال خود واگذارى، باز همين كار را مىكند؛ اين مثل گروهى است كه آيات ما را تكذيب كردند.)
از آنچه گذشت، روشن میگردد که استفاده از مکانیزمهای غیر مشروع ریاضتهای روحی، شخص را بدون اینکه متوجه شود، در مهلکه اعمال شیطانی میاندازد. آری مجاهده نفس، با مقاومت در برابر هوسها، شهوات، تعصبات، غضب و بقیه تمایلات نفسانی و با ترک رذائل اخلاقی و با تلاش زودهنگام برای ایجاد و نهادینه کردن صفات حسنه در خود، امکانپذیر است.
7- چنانچه گذشت، ریاضتهای روحی، چه شرعی باشد و چه شیطانی، دارای آثاری روحی و ملکوتی است؛ که از آن آثار به انرژیهای معنوی یاد میشود. شایسته است، برخی ابعاد ریاضتهای مشروع روحی را که عبادت نامیده میشود، ذکر نماییم. یکی از این ابعاد، تجسم اعمال نام دارد، بدین معنا که اعمال انسان، چه صالحات و چه سیئات او، در جسمی ذی روح تجسم مییابد، بر روح و نفس او اثر گذاشته، به دنبال او بوده، از لحاظ روحی با او تعایش داشته و به طور باطنی و در اعماق روحش با او سخن میگوید، و گرچه که او را نمیبیند، لکن با قوای باطنیاش آن را لمس و با جان نهانش آن را حس میکند، از همین رو گاهی خود را برخوردار از نفسی آرام و گاهی مضطرب و یا در مشقت و تنگا مییابد، گویی که روحش در حال جدا شدن از اوست، بنابراین آدمی با اعمال جوارحی و جوانحیاش، کارخانه خلق جوهرهای روحانی با اجسامی نامرئیست.
منبع: https://t.me/ayatullahsanad
???ادامه دارد
سپاس از مطالب مفیدی که به اشتراک میزارید
سایت خوبی برای جذب مخاطب راه اندازی کردید.
در کار خود موفق باشید.