قرآن از نگاه امام علی (ع)
منبع : مجله گلستان قرآن » بهمن ۱۳۸۰ – شماره ۱۰۶ ,
در آن روزگار، که عصر بیان و سخن بود، قرآن در قالبی بس زیبا، دلربا و فصیح عرضه شد. علی (ع ) در مقام فصیح ترین و بلیغ ترین سخنگوی زمان ، به ترسیم و تصویر شگفتیها و زیباییهای این کتاب آسمانی پرداخت و در توصیف قرآن ، زیباترین و شگفت ترین واژه ها و الفاظ را به کار گرفت . او در جایگاه مفسری بی بدیل و نگهبان راستین معارف قرآن ، به تبیین و توصیف چگونگی های کتاب خدا پرداخت و قرآن ، این برنامه هدایت انسانها را بخوبی معرفی کرد، تا قرآن مداران و جستجوگران حقایق الهی ، کتاب آسمانی خود را بشناسند و قدر و ارزش آن را بدانند و در معضلات و مشکلات فکری ، به این ملجأ بزرگ و نجات بخش پناه برند. اوصافی که حضرت (ع ) از کتاب خدا برمی شمارد، در نهایت فصاحت و زیبایی و بسی دلپذیر و خواندنی است . آنچه که علی (ع ) در توصیف جایگاه قرآن بیان داشته اند و تبیین و تفسیری که از ابعاد کتاب آسمانی به دست داده اند؛ فراتر از آن است که در این سطور بگنجد. «تنها در نهج البلاغه آن حضرت (ع ) ۹۶ بار کلمه قرآن ، کتاب الله ، کتاب ربکم و امثال آن تکرار شده است ».(۱) در این قسمت در جستجوی اوصاف و ویژگیهای کتاب خدا، چشم جان را با کلمات گهربار و فصیح حضرتش شتشو می دهیم.
تلفیق زیبایی و ژرفای در قرآن
… فیه تبیان کل شی ء و ذکر ان الکتاب
یصدق بعضه بعضاً و انه لااختلاف فیه ، فقال سبحانه : «ولو کان من عند غیر الله
لوجدوا فیه اختلافاً کثیراً» و أن القرآن ظاهره أنیق و باطنه عمیق لا تفنی عجائبه
و لا تنقضی غرائبه و لا تکشف الظلمات الا به . خداوند گوید در قرآن بیان هر چیزی
است و یاد آور شده است که بعض قرآن ، گواه بعض دیگر است و اختلافی در آن نیست و
فرمود: «اگر از سوی خدای یکتا نیامده بود، در آن اختلاف فراوان می یافتند» ظاهر
قرآن زیباست ، باطن آن ژرف ناپیداست . عجایب آن سپری نگردد، غرایب آن پایان نرسد و
تاریکیها جز بدان زدوده نشود. (۲)
استاد محمد تقی جعفری در شرح این
خطبه ، ویژگیهایی را که حضرت (ع ) از قرآن ، برشمرده اند، اینگونه بیان می دارد:
۱ – عدم تناقض در آیات قرآن : با اینکه
قرآن در دوران پرتلاطم و مملو از رویدادهای ضد و نقیض زندگی پیامبر (ص ) نازل شده
است ، ولی لحن آیات و سبک و محتوای آنها به هیچ وجه مختلف و متضاد نیست و موضوعات
مختلف بدون هیچ گونه تناقضی شرح داده شده است .
۲ – نفوذ شگفت انگیز معانی آیات قرآن
در تمام سطوح روان آدمی : مفردات و ترکیب آیه های قرآن در درجه ای از فصاحت و
زیبایی است که موجب بروز جذبه روانی مافوق شعر می گردد.
۳ – عمق معانی قرآن : منظور از این
بیان (باطن عمیق )، دشوار بودن و غیر قابل فهم بودن آیات نیست بلکه بدین معناست که
قرآن ، همه مسائل نهائی مربوط به انسان و جهان را در آیاتی که کلمات و جملات آن
ساده و زیباست ، مطرح می نماید.
۴ – استمرار و جاودانگی مفاهیم قرآن :
قرآن ، فوق تغییرات و دگرگونیها قرار دارد. آیات قرآن بیان کننده ثابت ها در صحنه
جهان هستی و قلمرو انسانی است . پدیده هایی که قرآن برای شناسایی انسان و رابطه او
با خدا و دیگر انسانها مطرح کرده است ، هرگز تغییر نمی کند. (۳)
قرآن ، نور جاودان و مصباح هدایت
علی (ع ) قرآن ناطق و پیشوای فصاحت
، در یکی از خطبه های شگرف خود، قرآن را اینگونه توصیف می کند: «پس فرو فرستاد بر
پیامبر (ص )، قرآن را، نوری که چراغ های آن فرو نمیرد و چراغی که افروختگی اش کاهش
نپذیرد و دریایی که ژرفای آن کس نداند و راهی که پیمودنش رهرو را به گمراهی نکشاند
و پرتویی که فروغ آن تیرگی نگیرد و فرقانی که نور برهانش خاموش نشود و تبیانی که
ارکانش ویرانی نپذیرد و بهبودی که در آن بیم بیماری نباشد و ارجمندی که یارانش را
شکست و ناپایداری نباشد و حقی که یاورانش را زیان و خواری نباشد. پس قرآن ، معدن
ایمان است و میانجای آن و چشمه سار دانش است و دریاهای آن و باغستان داد است و
انگیزه های آن و بنیاد استوار اسلام است .
قرآن ، وادیهای حقیقت است و سبزه
زارهای آن و دریایی است که بردارندگان ، آب آن را خشک نگردانند و چشمه سارها که آب
کشندگان ، آب آن را به ته نرسانند و آبشخورهاست که در آیندگان ، آب آن را کم نکنند
و منزلگاههاست که مسافران ، راهش را گم نکنند و نشانه هاست که روندگان ، از نظرش
دور ندارند و پشته هاست که روی آورندگان ، از آن نگذرند و آن را نگذارند. خدایش
مایه سیرابی دانشمندان کرده است و بهار دلهای فقیهان و مقصد راههای پارسایان و
دارویی که از پس آن بیماری نیست و نوری که با آن تاری نیست و ریسمانی که گرفتنگاه
آن استوار است و پناهگاهی که قله آن پناهنده را نگاهدارست و ارجمندی هر که با او
دوستی ورزد و امان آن کس که بدان در شود و راهنمای هر که بدان اقتدا کند و عذرخواه
آن که آن را مذهب خود گیرد و برهان هر کس که بدان سخن گوید و آن را پذیرد و گواه
هر که در مخاصمت ، پشتیبان خویشش شمرد و پیروزی آن کس که بدان حجت آرد و راهبر آن
که آن را به کار دارد و برنده آن که آن را کار فرماید و نشان آن که در آن بنگرد
چنانکه باید و نگهدار کسی که خود را بدان از آسیب پاید و دانش کسی که آن را نیک به
خاطر سپارد و حدیث کسی که از آن روایت کند و حکم آن کس که خواهد حکم دهد». (۴)
آیت الله خویی در شرح این خطبه
عظیم می نویسد: این خطبه ، مشتمل بر نکات قابل توجه و مهمی است . حضرت علی (ع ) در
این خطبه ، ویژگیهای قرآن را اینگونه برمی شمارد:
۱ – قرآن چراغ روشنی است که نور آن به
خاموشی نمی گراید: مقصود حضرت (ع ) از این جمله این است که دوران حقایق و مفاهیم
آیات قرآن سپری شدنی نیست . آیات و احکام آن ، جاودانه و همیشه و تازه است . مثلاً
برخی آیات قرآن در مورد خاص یا درباره شخص و گروه معینی نازل شده است ؛ ولی در عین
حال مفهوم این آیات عمومیت دارد و تا روز قیامت بر همگان شامل است .
۲ – بیان واضح و روشنگری است که اصول
آن خلل ناپذیر است : درباره این جمله امام (ع ) دو احتمال وجود دارد: یکی اینکه اساس
و پایه های معارف و تعالیم قرآن و زیربنای تمام حقایق آن بر پایه فطرت بشر و قانون
طبیعت ، چنان محکم و استوار است که به هیچ روی ، تزلزل و انهدام نمی پذیرد. دیگر
اینکه الفاظ و کلمات قرآن که نشان دهنده حقیقت قرآن است ، تغییرپذیر نمی باشد و
هیچ گونه خلل ، زیادت و نقصانی در آن راه ندارد. بنابراین احتمال ، این جمله به
مصون بودن قرآن از تحریف اشاره نموده است .
۳ – قرآن پایگاه و بوستان عدالت است :
قرآن مرکز و محور عدالت و محل پرورش نهال عدل و داد است . عدالت در عقیده و افکار،
در عمل و اخلاق و انواع عدالتها در قرآن جمع گردیده است و از آنجا به جوامع بشری
وارد می شود.
۴ – قرآن ، وادیهای پهناور حق است :
تنها قرآن است که منبت و چمنزار حق است . حق را به جز در قرآن در جای دیگر نتوان
یافت . هر کس به غیر قرآن تمسک جوید و از راه دیگر، حق را پی جویی کند، هرگز بدان
نخواهد رسید.
۵ – قرآن دریایی است که آبکشان نتوانند
آب آن را تمام کنند: معنای این جمله و جملات بعدی ، این است که کسانی که در راه
فهم دقیق و معانی قرآن تلاش می کنند، نمی توانند به عمق
آن برسند و به مفاهیم قرآن احاطه یابند، زیرا رموز و اسرار قرآن پایان ناپذیر و
تمام ناشدنی است و هیچگونه نقصانی در آن راه ندارد.
۶ – تلهای بلندی است که قصدکنندگانش
نتوانند از آن بگذرند: قرآن پژوهان و جستجوگران کتاب آسمانی ، که در پی حقایق و مفاهیم
قرآنی اند، نمی توانند به قله های مرتفع آن دست یابند. (۵)
قرآن سرچشمه هدایت و رستگاری آدمی
«بدانید که این قرآن ، پندگویی است
که فریب ندهد و راهنمایی است که گمراه نکند و حدیث خوانی است که دروغ نگوید و کسی
با قرآن ننشست جز این که چون برخاست ، افزون شد یا از وی کاست : افزونی در رستگاری
و کاهش از کوری و دل بیماری و بدانید کسی را که با قرآن است نیاز نباشد و بی قرآن
بی نیاز نباشد. پس ، بهبود خود را از قرآن بخواهید و در سختیها از آن طلب یاری
نمایید که قرآن ، بزرگترین آزار را موجب بهی است و آن کفر و دورویی و بیراهه شدن و
گمراهی است . پس از خدا بخواهید به وسیلت قرآن و بدان روی آرید به دوستی آن و به
قرآن خیری مخواهید از آفریدگان که بندگان روی به خدا نکردند با وسیلتی مانند قرآن
و بدانید که قرآن میانجی ای پذیرفته است و گوینده ای گواه شده . هر که را روز
رستاخیز، قرآن میانجی شود، بپذیرد و آن را که سعایت کند، گواهی اش به زبان او
گیرند.
همانا روز رستاخیز منادی بانگ
برآرد که : هر کس حساب هر چه را اندوخته است بر عهده دارد و پایان کار خود را
پایندان بود، جز اندوزندگان قرآن – که حسابی نبود بر آنان – پس در شمار گرد آورندگان
قرآن باشید و پیروان آن . و قرآن را دلیل گیرید بر شناخت پروردگارتان و آن را
نصیحتگوی خود شمارید و رایهاتان را – که با قرآن سزاوار نیست – متهم دارید و
خواهشهای نفسانی خویش را خیانتکار انگارید».(۶)
کتابی خاموش و سخنگویی آگاه
علی (ع ) مفسر آگاه قرآن ، در مقام
توصیف کتاب خدا در جایی دیگر، دستورات و معارف آن را بازدارنده و هدایتگر بیان می
کند و این هدیه آسمانی را سخنگویی بی بدیل و آگاه ، ولی آرام و صامت معرفی می
دارد. او می فرماید:
«فالقرآن آمر زاجر و صامت ناطق .
حجه الله علی خلقه . أخذ علیهم میثاقه و ارتهن علیه أنفسهم . أتم نوره و أکمل به
دینه و قبض نبیه صلی الله علیه و آله و قد فرغ الی الخلق من أحکام الهدی به .
قرآن فرمان دهنده است و بازدارنده
، خاموش است و گوینده . حجت خداست بر آفریدگانش که بدان پیمان گرفته است از ایشان
و همگان را نهاده است در گرو آن . نور – هدایت – خود را با قرآن تمام گرداند و دین
خود را بدان به کمال رساند و جان پیامبر خویش را هنگامی ستاند که از رساندن احکامی
که موجب رستگاری آفریدگان است ، فارغ ماند».(۷)
ابن ابی الحدید شارح بزرگ نهج
البلاغه ، در توضیح این جمله حضرت که قرآن خاموش است و گوینده ، می نویسد:
قرآن از آن جهت که مشتمل بر حروف و
الفاظ است صامت و خاموش است و از آن جهت که در بردارنده اخبار، اوامر و نواهی و
خطاب و نداست ، بسان سخنگویی می ماند که با بندگان خدا سخن می گوید و این کلام
حضرت (ع )، از باب مجاز است . (۸)
امیرالمؤمنین (ع ) در کلام فصیح
دیگری بدین معنا اینگونه اشاره می نماید:
«و کتاب الله بین اظهرکم ناطق لا
یعیی لسانه و بیت لاتهدم أرکانه و عز لاتهزم أعوانه . کتاب خدا در دسترس شماست ،
زبان آن کند نیست ، گویاست . خانه ای است که پایه هایش ویران نشود و صاحب عزتی است
که یارانش را هزیمت نبود». (۹)
از نگاه مولا علی (ع ) باید از
محضر این هدایتگر بزرگ یاری جست و از آموزه های آن بهره گرفت و با بصیرت و آگاهی
از قرآن پرسید و پاسخ سؤالات و ابهامات را گرفت . به بیان این بزرگوار بنگرید:
«ذلک القرآن فاستنطقوه و لن ینطق و لکن أخبرکم عنه . ألا ان فیه علم ما یأتی و
الحدیث عن الماضی و دواء دائکم و نظم ما بینکم ، آن کتاب خدا، قرآن است ، از آن
بخواهید تا سخن گوید و هرگز سخن نگوید. اما من شما را از آن خبر می دهم . بدانید
که در قرآن ، علم آینده است و حدیث گذشته . درد شما را درمان است و راه سامان دادن
کارتان در آن است ». (۱۰)
کلام عظیم و سخن هدایت آفرینی است
. علی (ع ) به جویندگان طریق هدایت ، توصیه می نماید درمان دردها و پاسخ سؤالاتتان
را از قرآن بخواهید تا او، برای شما سخن گوید و بسان پیشوای هدایتگر و رهبر سخنوری
که به ظاهر خاموش است ، برایتان نغمه های هدایت را بسراید.
تعبیر به استنطاق (به سخن در آوردن
) که در کلام امام علی (ع ) فرزند راستین قرآن آمده ، لطیفترین تعبیر از تفسیر
موضوعی است که عنوان گفتگو با قرآن ، به قصد دستیابی به پاسخهای این کتاب آسمانی ،
از آن یاد شده است . (۱۱)
قرآن ، رشته پیوند استوار انسان و
خدا
مولا علی (ع ) قرآن را بسان حبل
متین و رشته پیوند انسان و خالق خود می داند و زدودن زنگار دل و بهاری شدن قلب و
دستیابی به چشمه های دانش را، تمسک به این رشته استوار آسمانی می داند و می
فرماید: «… و ان سبحانه لم یعظ أحداً بمثل هذا القرآن ، فانه حبل الله المتین و
سببه الامین و فیه ربیع القلوب و ینابیع العلم و ما للقلب جلاء غیره … همانا
خدای سبحان کسی را به چیزی پند نداده است چون قرآن ، که آن ریسمان استوار خداست و
وسیلت اوست که امین است و مصون از خطاست ، در آن بهار دل است و چشمه های دانش و
زنگار دل را تنها مایه جلاست و موجب فروزش …». (۱۲)علی (ع ) بندگان خدا را به چنگ زدن
به این ریسمان استوار و تمسک به کتاب خدا، توصیه می دارد و می فرماید: «… و
علیکم بکتاب الله فانه الحبل المتین و النور المبین و الشفاه النافع و الری النافع
و العصمه للمتمسک و النجاه للمتعلق . لا یعوج فیقام و لا یزیغ فیستعتب و لا تخلقه
کثره الرد و ولوج السمع . من قال به صدق و من عمل به سبق …بر شما باد به کتاب
خدا که ریسمان استوار است و نور آشکار و درمانی است سود دهنده و تشنگی را فرو
نشانند. چنگ در زننده را نگهدارنده و در آویزنده را نجات بخشنده . نه کج شود تا
راستش گردانند و نه به باطل گراید تا آن را برگردانند. کهنه نگردد به روزگار، نه
از خواندن و نه از شنیدن بسیار. راست گفت آن که سخن گفت از روی قرآن و آن که بدان
رفتار کرد. پیش افتاد از دیگران …». (۱۳)
قرآن ، درمان روح و روان آدمی
قرآن در نگاه علی (ع ) شفای دردها
و آلام آدمی است که باید با رهنمودهای آن از زشتیها و نارواییها، رهایی جست و با
فهم معارف و عمل به دستورات نورانی آن ، بیماریهای نفاق ، کفر و کژ اندیشی را از
صفحه جان و روح زدود. آن بزرگوار می فرماید:
«…تعلموا القرآن فانه أحسن الحدیث و
تفقهوا فیه فانه ربیع القلوب و استشفوا بنوره فانه شفاء الصدور…قرآن را بیاموزید
که نیکوترین گفتار است و آن را نیک بفهمید که دلها را بهترین بهار است و به
روشنایی آن بهبود خواهید که شفای سینه های بیمار است …»(۱۴)
و در جایی دیگر می فرماید:
«واعملوا أنه لیس علی أحد بعد
القرآن من فاقه و لا لاحد قبل القرآن من غنی فاستشفوه من ادوائکم و استعینوا به
علی لاوائکم فان فیه شفاه من اکبر الداء و هوالکفر و النفاق و الغی و الضلال …و
بدانید کسی را که با قرآن است نیاز نباشد و بی قرآن بی نیاز نباشد. پس بهبودی خود
را از قرآن بخواهید و در سختیها از آن طلب یاری نمایید که قرآن ، بزرگترین آزار را
موجب بهی است و آن کفر و دورویی و بیراهه شدن و گمراهی است …». (۱۵)
تأکید بر پند پذیری و عبرت آموزی
از قرآن
امام علی (ع ) بندگان را به پند
پذیری از قرآن و شنیدن مواعظ و نصایح این کتاب عظیم توصیه می کند و می فرماید:
«انتفعوا ببیان الله و اتعظوا
بمواعظ الله و اقبلوا نصیحه الله فان الله قد أعذر الیکم بالجلیه و اتخذ علیکم
الحجه . از بیان خدا سود برید و از موعظتهای او پند گیرید و اندرز وی را بپذیرید.
همانا خدا آشکارا برای شما جای عذر نگذاشت و آن را که خوش می دارد یا ناخوش می
شمارد برایتان بیان داشت که پی آن روید و از این دور شوید». (۱۶)
تأثیر سازندگی قرآن بر شخصیت تقوی
پیشگان و مجاهدان در راه خدا
علی (ع ) قرآن ناطق و پیشوای
متقیان ، در توصیف پارسایان ، به انس همیشگی آنان با قرآن اشاره و تأثیر این انس و
ارتباط را با بیانی زیبا، ترسیم می دارد:
«اما شب هنگام ! راست بر پایند و
قرآن را جزء جزء، با تأمل و درنگ بر زبان دارند و با خواندن آن اندوهبارند و در آن
خواندن ، داروی درد خود را به دست می آرند و اگر به آیه ای گذشتند که تشویقی در آن
است ، به طمع بیارمند و جانهاشان ، چنان از شوق برآید که گویی دیده هاشان بدان
نگران است و اگر آیه ای را خواندند که در آن بیم دادنی است ، گوش دلهای خویش بدان
نهند، آنسان که پنداری ، بانگ برآمدن و فرو شدن آتش دوزخ را می شنوند…». (۱۷)
همچنین حضرت علی (ع ) در کلامی
دیگر، رمز تحرک و پویایی مجاهدان را در خواندن قرآن و شنیدن معانی بلند آن ، با
گوش جان می داند و از تأثیر این امر بر جهاد پیگیر آنان ، اینگونه سخن می راند:
«أن القوم الذین دعوا الی الاسلام
فقبلوه و قرأوا القرآن فأحکموه . و هیجوا الی القتال فولهوا و له اللقاح الی
أولادها و سبلوا السیوف أغمادها. و أخذوا بأطراف الارض زحفاً زحفاً و صفاً صفاً،
کجایید مردمی که به اسلامشان خواندند و آن را پذیرفتند و قرآن خواندند و معنی آن
را به گوش دل شنفتند؟ به کارزارشان برانگیختند و آنان همچون ماده شتر که به بچه
خود روی آرد، شیفته آن گردیدند. شمشیرها از نیام برآوردند و گروه گروه و صف صف روی
به اطراف زمین کردند». (۱۸)
ترغیب بر تلاوت ، تدبر و انس با
قرآن
تلاوت و انس همیشگی با کتاب خدا در
اقوال و سیره علوی ، جایگاه خاصی دارد. او مؤمنین و جویندگان طریق هدایت را به
نیکو خواندن و انس دائمی با قرآن دعوت می کند و راه نجات و رستگاری را، در تمسک به
این کتاب آسمانی می داند. او می فرماید:
«اقراءوا القرآن و استظهروه فان
الله لا یعذب قلباً وعی القرآن » (۱۹) قرآن را بخوانید و از کتاب خدا یاری بجویید،
خداوند قلبی که قرآن را در خود جای داده است ، عذاب نمی کند.
در جای دیگر می فرماید: «علیکم
بتعلیم القرآن و کثره تلاوته و کثره عجائبه تنالون به الدرجات فی الجنه » (۲۰) بر
شما باد به تعلیم قرآن و تلاوت همیشگی این کتاب و شگفتیهای آن که بدین وسیله به
درجات بهشت دست خواهید یافت .
همچنین در یکی از خطبه های نهج
البلاغه ، بیانی زیبا و فصیح در این باره به چشم می خورد:
«و تعلموا القرآن فانه أحسن الحدیث
و تفقهوا فیه فانه ربیع القلوب و استشفوا بنوره فانه شفاء الصدور و أحسنوا تلاوته
فانه أحسن القصص » (۲۱) و قرآن را بیاموزید که نیکوترین گفتار است و آن را نیک
بفهمید که دلها را بهترین بهار است و به روشنایی آن بهبودی خواهید که شفای سینه
های بیمار است و آن را نیکو تلاوت کنید که سودمندترین بیان و تذکار است .
حضرت علی (ع ) علاوه بر ترغیب به
تلاوت ، یادگیری و آموختن قرآن ، به تعلیم و آموزش کتاب خدا توصیه می کند و حتی
تعلیم قرآن را به عنوان حق مسلم فرزند بر پدر ذکر می کند و می فرماید:
«ان للولد علی الوالد حقاً و ان
للوالد علی الولد حقاً، فحق الوالد علی الولد أن یطیعه فی کل شی ء الا فی معصیه
الله سبحانه و حق الولد علی الوالد أن یحسن اسمه و یحسن أدبه و یعلمه القرآن ». (۲۲)
فرزند را بر پدر حقی است و پدر را
بر فرزند حقی . حق پدر بر فرزند آن بود که فرزند در هر چیز، جز نافرمانی خدای
سبحان ، او را فرمان برد و حق فرزند بر پدر آن است که او را نام نیکو نهد و قرآنش
تعلیم دهد.
امام (ع ) قرائت قرآن از روی مصحف
را توصیه می نماید و اهمیت تدبر و خشوع در حین خواندن آیات الهی را اینگونه بیان
می دارد:
هر کس در روز، صد آیه را از روی
مصحف و با ترتیل ، خشوع و تأنی تلاوت کند، خداوند ثوابی به او عطا می کند که به
اندازه پاداش اعمال نیک اهل زمین است و اگر دویست آیه را با این کیفیت ، تلاوت
نماید، پاداش او به اندازه پاداش اعمال اهل زمین و آسمان است . (۲۳)
در همین زمینه ، روایت دیگری از
امام (ع ) می خوانیم : «ألا لا خیر فی قراءه لیس فیها تدبر، ألا لا خیر فی عباده
لیس فیها تفقه ». (۲۴)
آگاه باشید در قرائتی که تدبر و
اندیشه نباشد، هیچ خیری نیست و در عبادتی که فهم و تفقه نباشد نیز خیری نیست .
امام (ع ) نه تنها پیروان خود را
به تدبر و تعمق در آیات قرآن توصیه می کند، بلکه به احکام حلال و حرام این کتاب
آسمانی و عمل کردن بدانها اهمیت فراوان می دهد و سفارشهای مؤکدی در این باره دارد.
حضرت (ع ) در مقامی می فرماید:
«من استظهر القرآن و حفظه و أحل
حلاله و حرم حرامه أدخله الله به الجنه و شفعه فی عشره من اهل بیته کلهم قد وجب له
النار». (۲۵)
هر که از قرآن مدد جوید و در حفظ و
قرائت آن بکوشد، حلالش را روا و حرامش را ناروا شمارد ؛ خداوند او را داخل بهشت
گرداند و درباره ده نفر از خاندانش که مستحق آتش باشند، شفاعت دهد.
امام (ع ) همچنین در جایی دیگر،
قاریان قرآن را که عمل به آیات قرآن نمی کنند و از گناه و معصیت نمی پرهیزند، عذاب
شدیدی وعده می دهد. (۲۶) و در مقابل ، قاریان قرآن که اهل تدبر و عمل به کتاب خدا
باشند را می ستاید و جایگاه رفیعی برایشان معین می دارد، آنجا که می فرماید:
حاملان قرآن در سایه خدا خواهند
بود، روزی که جز سایه او سایه ای نیست . اهل قرآن ، اهل خدا و از خواص بندگان او
هستند. (۲۷)
بدین سان ، با تأمل در سخنان امام
(ع )، این نکته رخ می نماید که تلاوتی ارزشمند است که همراه با تأمل ، تأنی و درک
معانی و عمل به دستورات نورانی قرآن باشد. حاملان حقیقی کتاب خدا و اهل قرآن ،
آنان هستند که حرام خدا را انجام ندهند و از گناه و معصیت دوری گزینند. اصولاً هدف
نزول قرآن و بعثت پیامبران ، در این راستا بوده و تلاش و از خود گذشتگی پیشوایان
دین ، برای دستیابی به این مقصد مقدس انجام گرفته است . امام علی (ع ) در مقامی
این مطلب را اینگونه بیان می دارند: «من می خواهم قرآن ، این کتاب آسمانی ، در
جامعه ای که مدیریتش را به عهده دارم ، مورد عمل قرار گیرد».(۲۸)
همچنین از آخرین وصایای آن حضرت (ع
) به حسین (ع )، تأکید بر همین مطلب است ، آنجا که می فرماید: «و الله الله فی
القرآن لا یسبقکم بالعمل به غیرکم ، خدا را! خدا را! درباره قرآن ، مبادا دیگری در
عمل به احکام آن بر شما پیشی گیرد.(۲۹)
معنای ترتیل
امام (ع ) در معنای ترتیل می
فرمایند: بینه تبیاناً و لا تهذه هذا الشعر و لا تنثره نثر الرمل و لکن فزعوا
قلوبکم القاسیه و لایکن هم أحدکم آخر السوره .».(۳۰)
ترتیل آن است که قرآن به روشنی و
وضوح خوانده شود و در قرائت آیات آن ، مانند خواندن شعر سرعت گرفته نشود، به گونه
ای که الفاظ و کلمات آن ، مانند دانه های شن پراکنده شود. بلکه (با قرائتی آرام و
با تأنی ) قلبهای سخت خود را بترسانید و نرم کنید و سعی شما در هنگام قرائت ،
رسیدن به آخر سوره نباشد.
حضرت (ع ) با این سخن ارزشمند، به
قاری قرآن می آموزد که تلاوت آیات الهی نباید تند و سریع و بدون تأمل و تأنی باشد.
قرائتی که تنها به منظور ختم سوره ها و بدون اندیشه و عبرت آموزی و دریافت معانی و
مفاهیم کتاب خدا صورت می گیرد، ارزش و پاداش زیادی به دنبال نخواهد داشت . چنانکه
امام (ع ) در مقامی دیگر، به این نکته تصریح فرموده اند:«من قرأ کل یوم مائه آیه
فی المصحف بترتیل و خشوع و سکون کتب الله له من الثواب بمقدار ما یعمله جمیع أهل
الارض ».(۳۱)
هرکس در روز، صد آیه قرآن را به
ترتیل ، خشوع و آرامش تلاوت کند، خداوند پاداشی به اندازه پاداش اعمال نیک اهل
زمین ، به او عطا می نماید.
در روایتی دیگر، از معنای ترتیل در
آیه «ورتل القرآن ترتیلاً» از امام (ع ) سؤال شد. ایشان در پاسخ فرموده اند:
«الترتیل تجوید الحروف و معرفه الوقوف » ترتیل عبارت است از رعایت قواعد تجوید
حروف و شناخت محلهای وقف در حین قرائت قرآن .(۳۲) امام (ع ) تجوید را رعایت صفات
حروف مانند: جهر، همس ، اطباق ، استعلا و…می دانند و حفظ الوقوف را آگاهی بر وقف
تام و حسن معنا کنند.(۳۳)
آداب تلاوت و قرآن
امام (ع ) پیشوای تقوی پیشگان ،
آداب و شرایطی را برای تلاوت قرآن بیان می کنند و قاریان قرآن را ترغیب به رعایت
این آداب می دارند که به بیان آنها می پردازیم .
حضرت (ع )، قاری قرآن را به
«استعاذه » در آغاز تلاوت ، توصیه می کند و می فرماید: استعاذه لفظی است که خداوند
فرمان داده است هنگام تلاوت قرآن بر زبان آورده شود:«فاذا قرأت القرآن فاستعذ
بالله من الشیطان الرجیم ». آنگاه امام (ع ) به تفسیر و توضیح لفظ استعاذه می
پردازند و می فرمایند: «اعوذ بالله » یعنی به خداوند پناه می برم .«السمیع » از
صفات خداوند و به این معناست که او خیر و شر و همه امور آشکار و نهان را می شنود.
«علیم » یعنی خداوند بر افعال نیکو کاران و بدکاران و تمام آنچه وجود داشته و دارد
آگاه است و کیفیت و چگونگی اشیاء را می داند. «الشیطان الرجیم » نیز به این معناست
که شیطان از هر خیری دور و ملعون و رانده شده در درگاه خداوند است .(۳۴)
امام (ع ) در بیان آدابی دیگر که
شایسته است قاری قرآن خود را بدان مؤدب نماید، از مسواک زدن یاد می کند و می
فرماید: دهانهایتان راههایی برای قرآن است ، آنها را با مسواک زدن خوشبو سازید.(۳۵)
دعا کردن ، حزن و خشوع ، گریه کردن
و تباکی هنگام قرائت قرآن از امور مستحب و پسندیده و مورد تأکید پیشوایان دین است
. امیرالمؤمنین (ع ) نیز در سخنان خود به این امر توجه دارند و قرائت قرآن را
فرصتی مغتنم برای دعا کردن می شمارند و در آداب ختم قرآن ، دعا کردن را توصیه می
دارند.(۳۶) زربن حبیش در این باره نقل می کند:
از ابتدا تا آخر قرآن را در مسجد
کوفه بر علی (ع ) خواندم . چون به حوامیم رسیدم ، آن حضرت (ع ) فرمود به عرایس
قرآن رسیدی . وقتی به بیستمین آیه از حم عسق (والذین آمنوا و عملو الصالحات فی
روضات الجنات لهم ما یشاؤون عندربهم ذلک هو الفضل الکبیر) رسیدم ، حضرت (ع ) به
قدری گریست که صدای ناله او شنیده می شد. آنگاه سرش را بلند کرد و دعایی را خواند
که پیامبر (ص ) به او آموخته بود این دعا چنین است : أللهم انی أسألک اخبات المخبتین
و اخلاص الموقنین و مرافقه الابرار و استحقاق حقایق الایمان و الغنیمه من کل بر و
السلامه من کل أثم و وجوب رحمتک و عزایم مغفرتک و الفوز بالجنه و النجاه من النار.(۳۷)
همچنین روایت شده که علی (ع )
هنگامی که قرآن را ختم می نمود، اینگونه دعا می کرد: أللهم اشرح بالقرآن صدری و
استعمل بالقرآن بصری و أطلق بالقرآن لسانی و أعنی علیه ما أبقیتنی فأنه لا حول و
لا قوه ألابک .(۳۸)
آن حضرت (ع ) در آداب تلاوت برخی
آیات و سور نیز توصیه هایی دارند که خواندنی است . به عنوان نمونه می فرماید: چون
سوره تین را خواندیم ، در پایان بگوئید: و نحن علی ذلک من الشاهدین . چون به آیه
«ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه و سلموا
تسلیماً.(۳۹) رسیدید، حتی اگر در نماز هم بودید، بر پیامبر(ص ) صلوات فرستید. چون
آیه : قولوا آمنا بالله و ما انزل الینا و…»(۴۰) را تلاوت نمودیم ، بگویید:
آمنا بالله … تا آخر آیه .
یا در روایتی دیگر می خوانیم ،
امام (ع ) پس از قرائت سبح اسم ربک الاعلی می فرماید: سبحان الاعلی .(۴۱)
از جمله آداب دیگری که مورد تأکید
حضرت (ع ) بوده ، استماع و انصات هنگام قرائت قرآن است . امام علی (ع ) گوش دادن
به آیات الهی و سکوت هنگام شنیدن قرآن را حسنه و انجام آن را موجب ثواب و پاداش
الهی می دانند و میفرمایند:
«من استمع آیه من القرآن خیرله من
ثبیر ذهباً و الثبیر اسم جبل عظیم باالیمن »(۴۲) کسی که به آیه ای از قرآن گوش فرا
دهد، بهتر است از اینکه کوهی عظیم از طلا برای او باشد.
علی (ع ) نه تنها با گفتار خود،
بلکه با عمل و رفتار به موقع ، به مردم درسهایی ارزنده می دادند و عملاً به تفسیر
معارف قرآن می پرداختند.
چنانکه ذیل آیه شریفه «و اذا قری ء
القرآن فاستمعواله و انصتواله لعلکم ترحمون »(۴۳) امام صادق (ع ) پس از توصیه به
سکوت هنگام شنیدن آیات قرآن حتی در نماز، به این سنت پسندیده علوی اشاره می کنند و
می فرمایند: ابن الکوا روزی پشت سر امام (ع ) مشغول نماز بود. او آیه «لئن أشرکت
لیحبطن عملک و لتکونن من الخاسرین » را تلاوت نمود. علی (ع ) در تأسی به آیه : و
اذا قری القرآن فاستمعواله انصتوا» سکوت کردند و به آیه قرآن گوش فرا دادند.(۴۴)
آداب نگارش قرآن
ابوعبیده از آن حضرت (ع ) نقل کرده
است که اکراه داشت قرآن در مصحفهای کوچک نوشته شود. همچنین ابوحکیم عبدی گفته است
: علی (ع ) بر من گذشت در حالیکه مصحفی می نوشتم ، فرمود: قلمت را بزرگ کن . آن را
اندکی شکستم تا درشت نوشت ، سپس به نوشتن پرداختم . فرمود: بله این چنین آن را
منور کن ، چنانکه خدایش آن را نورانی ساخته است .(۴۵)
فضایل و خواص آیات و سور قرآن
درباره فضایل آیات و سور قرآن ،
روایات متعددی از پیامبر اسلام (ص ) و ائمه اطهار(ع ) نقل شده و در کتب تفسیر و
روایات ، ابوابی به این موضوع اختصاص داده شده است . البته جعل و وضع ، در این بخش
از روایات نفوذ کرده و متأسفانه احادیث جعلی فراوان با انگیزه های مختلف در زمینه
فضایل قرآن ، در آثار و روایات ما وارد شده است . روایات منقول از امام علی (ع )
در این زمینه ، نسبتاً معدود است که نمونه هایی از آثار وارد شده آن حضرت (ع ) را
نقل می کنیم :
اصبغ بن نباته از علی (ع ) نقل می
کند که فرمود: سوگند به کسی که محمد (ص ) را به حق ، مبعوث نمود و اهل بیت او را
گرامی داشت ، هیچ چیز از حرز و دعاهایی که برای محافظت از سوختن ، غرق شدن ، دزدی
، گریختن چارپا از دست صاحبش ، گمشده یا بنده فراری نیست ، مگر اینکه در قرآن وجود
دارد؛ هر که خواهد، از من سؤال کند تا به او بگویم . در اینجا مردی برخاست و پرسید
یا امیرالمومنین درباره چاره گمشده در قرآن چه چیزی وجود دارد. امام (ع ) فرمود:
دو رکعت نماز بگذار و سوره یس را در آن بخوان و بگو خدایا، ای هدایت کننده به سوی
گمشده ، گمشده مرا به من بازگردان . مرد چنین کرد و گمشده اش را بازیافت .(۴۶)
امام (ع ) در فضیلت قرائت سوره
نساء می فرماید: من قرأ سوره النساء فی کل جمعه أمن ضغطه القبر، کسی که هر جمعه
سوره نساء را قرائت کند، از تنگی و فشار قبر ایمن خواهد بود.(۴۷)
در فضیلت قرائت سوره توحید، از آن
حضرت (ع ) نقل شده است که : من قرأ قل هو الله احد حین یأخذ مضجعه وکل الله به
خمسین الف ملک یحرسونه لیلته ، هر آنکه سوره توحید را هنگام خواب تلاوت نماید،
خداوند پنجاه هزار ملک را مأمور نگهبانی و محافظت از او در طول شب می نماید.
همچنین امام (ع ) خواندن سوره های توحید، قدر و آیه الکرسی را قبل از طلوع خورشید،
موجب ایمن شدن مال آدمی می داند.(۴۸)
علی (ع ) درباره آداب خروج از خانه
می فرماید: خواندن آیاتی از سوره آل عمران ، انا انزلناه ، حمد و آیه الکرسی در
هنگام خروج از خانه ، برآورده شدن حوایج دنیوی و اخروی را به دنبال دارد.(۴۹)
در روایاتی دیگر می خوانیم که امام
(ع ) قرائت آیه الکرسی را برای رفع درد چشم ، قرائت آیه «ان ولی الله الذی نزل
الکتاب و هو یتولی الصالحین .»(۵۰) را برای امان از آتش سوزی و غرق شدن و قرائت
آیه «لقد جائکم رسول من أنفسکم عزیز علیه ما عنتم …»(۵۱) را به منظور ایمن شدن
از حیوانات وحشی نافع می دانند.(۵۲)
امیرالمؤمنین (ع ) در سخنان دیگر،
درمان برخی دردها و بیماریها و ایمن شدن از آفات و بلاهای دنیوی را در تلاوت آیات
قرآن می دانند.(۵۳) و به پیروان خود می آموزند که قرآن ، درمان دردها و شفای آلام
و بیماریهاست و در گرفتاریها و مشکلات زندگی ، پناه بردن بدان و تلاوت و انس با
ایات کریمه اش ، نجات بخش آدمی و موجب آرامش و سعادت دنیوی و اخروی است .
پاسداری از قرآن
علی (ع ) فرزند راستین قرآن و
نگهبان حقیقی کتاب خدا، یا تصویرهایی بسیار زیبا و شگرف از قرآن که در این مجال
کوتاه بدان پرداختیم ، گویا حجت را بر آدمی تمام می دارد و راه هدایت و نجات انسان
را در تمسک به کتاب خدا معرفی می کند.
از نگاه علی (ع )، قرآن پیشوایی
سخنگو، کتابی ناطق ، حبل متین ، درمان دردها، بهار دلها، نیکوترین گفتار، نور مبین
، طریق نجات ، بنایی استوار، چراغی روشن ، پند گویی راستگو، بوستان عدالت ، دریای
دانش ، فرقانی استوار، تبیانی پایدار، معدن ایمان ، چشمه سار معرفت و…است که
بندگان خدا باید به دامان این ملجأ عظیم پناه برند، آن را پاس دارند و حقوقش را
ادا کنند او می فرماید:
«فالله فالله أیها الناس فیما استحفظکم
من کتابه و استودعکم من حقوقه . فان الله سبحانه لم یخلقکم عبثاً و لم یترککم سدی
و لم یدعکم فی جهاله و لا عمی ، پس ای مردم ! خدا را! خدا را! بپایید و در آنچه از
کتاب خود، شما را نگاهبان کرده و حقوقی که نزد شما به ودیعت سپرده – وظیفه امانت
را رعایت نمایید – که خدای سبحان ، شما را بیهوده نیافریده و رها نگذاشته و در
نادانی و کوریان نداشته ».(۵۴)
اما دریغ که حضرت (ع ) روزگاری را
پس از خود پیش بینی و توصیف می کند که مردم ، این گنجینه اسمانی و کتاب بر حق را
پاس نمی دارند و از آن بهره نمی جویند و حتی به تحریف معانی آن می پردازند، بنگرید:
«وزودا که پس از من بر شما روزگاری
اید که چیزی از حق پنهانتر نباشد و از باطل آشکارتر و از دروغ بستن بر خدا و رسول
او بیشتر و نزد مردم آن زمان ، کالایی زیانمندتر از قرآن نیست – شهرها، چیزی از
معروف ناشناخته تر نباشد و شناخته تر از منکر. حاملان کتاب خدا آن را واگذارند و
حافظانش آن را به فراموشی بسپارند. پس در آن روزگار، قرآن و قرآنیان از جمع مردمان
دورند و رانده و مهجور. هر دو با هم در یک راه ، روانند و میان مردم پناهی ندارند.
پس در این زمان ، قرآن و قرآنیان میان مردمند و نه میان آنان ، با مردمند نه با
ایشان . چه ، گمراهی و رستگاری سازوار نیایند هر چند با هم در یکجا بپایند. پس آن
مردم در جایی متفقند. از جمع گریزان . گویی آنان پیشوای قرآنند، نه قرآن پیشوای
آنان . پس جز نامی از قرآن ، نزدشان نماند و نشناسند جز خط و نوشته آن و از این پیش
چه کیفر که بر نیکوکاران نراندند و سخن راستشان را دروغ بر خدا خواندند و کار نیک
را پاداش بد دادند.»(۵۵)
امام علی (ع ) از روزگاری شکوه می
کند که در آن ، قرآن نزد مردم ، کالایی زیانمند است و حاملان و حافظان کتاب خدا،
آن را وا می گذارند و به فراموشی می سپارند. او در جای دیگر نیز از این گروه ، نزد
خداوند شکوه می برد و می فرماید:
الی الله أشکوه معشر یعیشون جهالا
و بموتون ضلالا لیس فیهم سلعه أبور من الکتاب اذا تلی حق تلاوته . و لا سلعه أنفق
بیعاً و لا أغلی ثمناً من الکتاب اذا حرف عن مواضعه و لا عندهم أنکر من المعروف و
لا أعرف من المنکر، گله خدا را با خدا می کنم از مردمی که عمر خود را به نادانی
بسر می برند و با گمراهی ، رخت از این جهان بدر می برند.کالایی …
کالایی خوارتر از نزد آنان از کتاب
خدا نیست ، اگر آن را چنانکه بایست خوانند و پر سودتر و گرانبهاتر از آن نباشد،
اگر آن را از معنی خویش برگردانند و نه نزد آنان چیزی از معروف است ، ناشناخته تر
و شناخته تر از منکر».(۵۶)
و بدین سان امام (ع ) به ما می
آموزد که راه یافتن حق و قرار گرفتن در صراط مستقیم و دوری از کجی و انحراف به
تمسک به قرآن و سنجش قول و فعل آدمی با کتاب خداست . اگر کلام و رفتار انسان در
تمام جوانب زندگی از مفاهیم و مقاصد قرآنی به دور باشد، ارزشی ندارد و اگر موافق و
همسر با کتاب خدا باشد. ارزشی والا پیدا می کند و در مسیر هدایت و تقرب الهی مفید
می افتد. از نگاه علی (ع ) قرآن برنامه زندگی است . کتابی است برای خواندن و
اندیشیدن ، اندیشیدن و فهمیدن ؛ فهمیدم و عمل کردن . آری تأمل در سخنان آن
بزرگوار، این حقیقت را پیش روی ما قرار می دهد که راه نیکبختی و سعادت آدمی ،
ارتباط و انس همیشگی یا قرآن و دریافتن معارف و دستورات این کتاب اسمانی است و این
امر، تنها محدود در مشکلات و ججهات امور زندگی نیست ، بلکه باید در سراسر زندگی
آدمی مصداق داشته باشد و سیره عملی پیشوای بزرگ نیز چنین بوده است که حضرت (ع ) نه
تنها در برخورد با مشکلات یا سؤلات مهم و بزرگ ، بلکه در تمامی امور مربوط به دین
و دنیا به قرآن مراجعه می کردند و به الفاظ یا مفاهیم قرآنی ، استشهاد می نمودند.
پیشوای متقیان ، افزون بر آمیخته
نمودن کلمات و سخنان خود به الفاظ و مفاهیم قرآنی ، در شرایط و موقعیتهای مختلف ،
برای روشن نمودن یک امر و اسکات مخطب ، به آیات قرآن استناد، می نمود، او همواره
با قرآن بود و قرآن نیز همیشه با او بود و جدایی میان آن دو وجود نداشت . او در
تمام شوؤن زندگی از قرآن کمک می گرفت و کتاب خودا را شاهد اعمال و اقوال خود می
دانست . امام (ع ) در اثبات حق و مصاحبه با طرف مقابل در گفتگوها و مناظرات ، در
دعاها و عبارات ، در بسار بیماری ، در جنگها و غزوات ، در سختیها و شرائد زندگی ،
در نامه ها و مکاتبات خود و بطور کلی در سیره عملی به آیات قرآن استشهاد و اسناد
می کرد و از مفاهیم و مضامین قرآن بهره می گرفت . تجلی قرآن در ابعاد مختلف سیره
آن حضرت به چشم می خورد و برای هر مورد، شواهد و مصادیق روایی متعددی وجود دارد که
پرداختن به آنها در این مجال نمی گنجد.
حتی روایت شده است که امیرالمؤمنین
(ع ) در بازار حرکت می کرد، گمراهان و ضعیفان را راهنمایی و یاری می نمود. نزد
بقالان و فروشندگان می رفت . قرآن را بر آنان می گشود و آیات قرآن را تلاوت می
فرمود.(۵۷)
آن حضرت (ع ) منتظر آن نمی ماند که
مسأله ای دشوار یا مفصلی بزرگ روی می دهد و به قرآن کراجعه کند، بلکه این قرآن
ناطق پیشوا و سرآمد مفسران کتاب الهی ، در تمام مسائلی که پاسخ آنها به نوعی در
کتاب خدا وجود داشت ، از قرآن مدر می جست و به آیات الهی استهشاد می نمود و این
سودمندترین درس است که می توان از سیره علوی فرا چنگ آورد.
امیرمؤمنان (ع ) حتی دلواپسین
زندگی ، آنگاه که قاتل وی ، ابن ملجم را نزد او حاضر کردند، مفاهیم و مضامین قرآنی
را فراموش نکرد و خطاب به اطرافیان فرمود: امروز او نزد شما اسیر است ، با او به
تیکی رفتار کنید، طعام و غذایش دهید،…نسبت به او عفو و گذشت روا دارید. آنگاه به
تلاوت ایه ۲۲ نور فرمود: «ولیعفوا و لیصفحوا ألاتحبون ان یغفرالله لکم والله غفور
رحیم ». و باید عفو کنند و گذشت نمایند. مگر دوست ندارید که خدا بر شما ببخشاید؟ و
خدا آمرزنده مهربان است .(۵۸)
امید آنکه همه ما از حافظان و
قاریان همیشگی قرآن باشیم و مفاهیم و معارف این کتاب هدایت ، در ابعاد زندگی ما به
بهترین شیوه تجلی یابد.
وسلام الله علیه یوم ولد فی الکعبه
و یوم مات شهیداً فی سبیل الله و یوم یبعث حیاً للشفاعه ».
پی نوشتها:
۱- سید جواد مصطفوی ، رابطه نهج
البلاغه با قرآن ، چاپ اول ، تهران ، انتشارات بنیاد نهج البلاغه ، ۱۳۵۹، ص ۲۲۱٫
۲- نهج البلاغه ، ترجمه دکتر سید جعفر
شهیدی ، چاپ دوم ، تهران ، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی ، ۱۳۷۰، خطبه ۱۸، ص ۲۰٫
۳- محمد تقی جعفری ، ترجمه و تفسیر
نهج البلاغه ، چاپ اول ، تهران ، دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، ۱۳۶۵، ج ۴، ص ۲۶۴-۲۷۱٫
۴- نهج البلاغه ، خطبه ۱۹۸، ص ۲۳۴
۵- سید ابوالقاسم خوئی ، بیان در
مسائل کلی قرآن ، ترجمه صادق نجمی ، هاشم هریسی ، قم ، مجمع ذخایر اسلامی ، ۱۳۶۰،
ص ۴۶-۴۳
۶- نهج البلاغه ، خطبه ۱۷۶، ص ۱۸۲
۷- همان ، خطبه ۱۸۳، ص ۱۹۴
۸- ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه ،
چاپ اول ، قم ، منشورات مکتبه آیه الله العظمی مرعشی نجفی ، ۱۴۰۴ هـ.ق ، ج ۱۰، ص
۱۱۷
۹- نهج البلاغه ، خطبه ۱۳۳، ص ۱۳۱
۱۰- همان ، خطبه ۱۵۸، ص ۱۵۹
۱۱- ر.ک : شهید سید محمد باقر، سنتهای
تاریخ در قرآن ، ترجمه سید جمال موسوی اصفهانی ، انتشارات اسلامی ، قم بیتا، ص ۹۴
۱۲- نهج البلاغه ، خطبه ۱۷۶، ص ۱۸۴
۱۳- همان ، خطبه ۱۵۶، ص ۱۵۶
۱۴- همان ، خطبه ۱۱۰، ص ۱۰۷
۱۵- همان ، خطبه ۱۷۶، ص ۱۸۲
۱۶- همان
۱۷- همان ، خطبه ۱۹۳
۱۸- همان ، خطبه ۱۲۱، ص ۱۱۹
۱۹- محمد باقر مجلسی ، بحارالنوار، چاپ
دوم ، بیروت ، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۳هـ.ق ، ج ۸۹، ص ۱۹ ۲۰- هندی ، علاءالدین علی
النتقی ، کنز العمال فی سنن القوال و الافعال ، بیروت ، مؤسسه الرساله ، ۱۴۰۹ هـ.ق
، ۱،۵۲۹
۲۱- نهج البلاغه ، خطبه ۱۱۰، ص ۱۰۷
۲۲- همان ، حکمت ۳۹۹، ص ۴۳۳
۲۳- محمد باقر مجلسی ، ج ۸۹، ص ۲۰
۲۴- همان ، ص ۲۱۱
۲۵- همان ص ۲۰
۲۶- حاج میرزا حسین نوری طبرسی ،
مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ، چاپ اول ، مؤسسه آل البیت لا حیاء التراث ،
۱۴۰۸هـ.ق ، ج ۴، ص ۲۵۱
۲۷- ابن حسام هندی ، پیشین ، ج ۱، ص
۵۱۳
۲۸- محمد تقی جعفری ، پیشین ، ج ۱، ص
۲۶۶٫
۲۹- نهج البلاغه ، نامه ۴۷، ص ۳۲۱
۳۰- محمد باقر مجلسی ، پیشین ، ص ۲۱۶
۳۱- همان ، ص ۲۰
۳۲- ابن جزری ، النشر فی الفزاءات
العشر، ج ۱، بیروت ، دارالفکر، بیتا، ص ۲۰۹
۳۳- ملامحسن فیض کاشانی ، تفسیر صافی ،
بیروت ، منشورات م ءسسه العلمی للمطبوعات ۱۴۰۵ هـ.ق ، ج ۱،ص ۷۱
۳۴- محمد باقر مجلسی ، پیشین ، ص ۲۱۴
۳۵- جلال الدین عبدد الرحمن سیوطی ،
الاتقان فی علوم القرآن ، ج ۱، ص ۳۲۹
۳۶- محمد باقر مجلسی ، ج ۹۰، ص ۳۴۵
۳۷- همان ، ج ۸۹، ۲۰۶
۳۸- همان ، ص ۲۰۹
۳۹- احزاب ، ۵۶
۴۰- بقزه ، ۱۳۵
۴۱- محمد باقر مجلسی ، ج ۸۹، ص ۲۱۷
۴۲- همان ، ص ۲۰
۴۳- اعراب ، ۲۰۴
۴۴- همان ، ص ۲۲۱
۴۵- جلال الدین عبدالرحمن سیوطی ، ج ۲،
ص ۱۱۸۰
۴۶- علی بن جمعه العروس حویزی ، تفسیر
نور الثقلین ، ج ۴، ص ۳۷۳
۴۷- همان ، ج ۱، ص ۴۲۹ و مجلسی ، ج ۸۹،
ص ۲۷۳
۴۸- همان ، ص ۲۶۲ و ۳۵۱
۴۹- همان ، ص ۲۶۲
۵۰- اعراف ، ۱۹۶
۵۱- توبه ، ۱۲۸
۵۲- عروسی حویزی ، ج ۲، ص ۱۱۰ و ۲۸۷
۵۳- ر.ک : همان ، ج ۳، ص ۲۳۳ و ۲۵۰ و
۴۲۷
۵۴- نهج البلاغه ، خطبه ۸۶، ص ۶۷
۵۵- همان ، خطبه ۱۴۷، ص ۱۴۳
۵۶- همان ، خطبه ۱۷، ص ۱۹
۵۷- ر.ک : عروسی مویزی ، ج ۴، ص ۱۴۴
۵۸- ر.ک : محمدری شهری و همکاران ،
موسوعه الامام علی لبن ابیطالب فی الکتاب والسته و التاریخ ، چاپ اول ، مؤسسه
دارالحدیث ، ۱۴۲۱ هـ.ق ، ج ۷، ص ۲۴۹ و ۲۵۰
نویسنده : فاضلی، مهسا
پایان مقاله