شبهه :
آتاترک مبلغان مذهبی را جمع کرد و گفت: کشاورزان برای ما گندم و برنج و … کشت میکنند، دامداران گوشت و لبنیات، خیاطان لباس و کفاشان کفش… شما چه تولیدی دارید؟
روحانیان گفتند: ما برای شما و مردم دعا میکنیم، آتاترک آنها را به یک سفر دریایی با کشتی مهمان کرد و به یکی از ملوانها سفارش کرد که تا از ساحل فاصله گرفتند، کشتی را سوراخ کند، او نیز چنین کرد، وسط دریا وقتی آقایان کشتی را سوراخ شده دیدند، بر سر خود زدند که ای داد، الان خواهیم مرد، آتاترک به آنها پیغام داد؛ شما دعا کنید، پاسخ دادند: دعا فایده ندارد، باید آب را از کشتی خارج کنیم و به سرعت به ساحل برگردیم، آتاترک دستور داد تا سطلها را به دست آقایان دادند و بی وقفه آب را از کشتی تخلیه کردند و به سرعت و قبل از غرق شدن کشتی به ساحل برگشتند و از فرط خستگی همه به گوشه ای افتادند…
آتاترک رو کرد به آنها و گفت: حالا فهمیدید که ما به دعا کن نیازی نداریم باید کار کنید…
پاسخ :
متن بسیار ناشیانه ای اینروزها دست بدست میچرخدو بسیاری بدلایل سیاسی آنرا پذیرفته و خیلی زود ان را به همدگر ارسال می کنند.
در اینکه آتا ترک یک شخص لائیک و دین ستیز بوده شکی در آن نیست و اینکه روحانیت اهل سنت ترکیه که همواره وابستگان حکومتها بوده اند، معلوم تاریخ است اما اشکالات فراوانی باعث سوء ظنّ در متن فوق بوده و بدلایل زیر آنرا باطل و رد می نماید.
۱- این متن خیالی و قصه ی دروغین فاقد هرگونه سندی بوده و هیچ یک از سازندگان و تبلیغ کنندگان این داستان خیالی هیچ مرجع و تاریخ و سندی برای آن ارآئه نکرده اند.
۲- هر انسان عاقلی می داند که تعلیم و تربیت رکن اساسی تمام مکاتب بشری و الهی بوده و در اسلام نزول قرآنش با قرائت (خواندن که علم است) و سوگند به قلم و هرچه از آن می تراود آغاز شده و بالاترین وظیفه و رسالت خود را هدایت انسانها می داند، زیرا اگر انسانها تربیت نشوند، از حیوانات خطرناکتر بوده دانشمندان بی اخلاقش دزد و خائن خواهند بود، علم چراغی است که اگر در دست دزدان باشد :
چو دزدی با چراغ آید گزیده تر برد کالا
بنابراین در جوامع بشری تعلیم و تربیت، والاترین جایگاه را دارد. این تعلیم و تربیت برای ساختن انسانهای کوشا و پرتلاش با اخلاق الهی و دارای اهداف عالی انسانی ضرورت دارد. وظیفه ی مبلغان دینی تربیت انسانها است، و نه سرکیسه کردن و نان به نرخ روز خوردن.
۳- برای آموزش اخلاق و آداب دینی و تربیت انسانی و ارائه ی الگوی عملی متخصصینی لازم است که حوزه های دینی موظف به تربیت این متخصصین می باشند تا در کنار فنون دانشگاهی، علوم انسانی و الهی نیز در جامعه گسترش یابد که یکی از ارکان تربیتی عالی انسانی ارتباط انسانها با یکدیگر بر مبنای اعتقادات اصیل دینی و جایگاه والای دعا در این پروسه میباشد.
۴- پس مبلغ دین، معلم اخلاق عملی جامعه و پناهگاه گرفتاران در مسائل و مشکلات عصر مدرنیسم بوده و وارثان هدایت الهی انبیاء هستند، و نه بقول نویسنده ی خیالپرداز شبهه، دعا کننده ی صرف! لازم به یادآوری است که اخلاق بدون تربیت صحیح دینی هیچگونه ضمانت اجرائی ندارد.
۵- پس این معلمین هم حق دارند به ازاء تربیت و تعلیم و گره گشائی از مشکلات مردم از حد اقل های لازم زندگی برخوردار شوند، حالا این تامین چه از طریق مراجع ذی صلاح مورد اعتماد مردم و یا از طریق استخدام در آموزش و پرورش یا دانشگاهها باشد.
۶- به هیچ استاد و معلم هم نمیگویند که تو برای کار تولیدی باید در مزرعه بیل بزنی و یا در کارخانه ای کار کنی. معلم و استاد کار مهم فکری و علمی می کنند.
۷- دو نوع دعا داریم: دعای لفظی و دعای عملی که اگر این دو همخوانی نداشته باشند دعای زبانی مسخره و آتا ترکی خواهد بود:
الف : دعای لفظی : همان دعاهای عموم مردم است چه به زبان خود و چه از روی دعاهای رسیده صحیح.
ب : دعای عملی : انجام کارهای واجب عقلی ، مثل اینکه برای تامین یک زندگی شرافتمندانه باید انسان کسب و کاری داشته باشد مثلا معلم یا کارگر یا کشاورز یا… باشد.
بنابراین کسی که کار مفید نمیکند و برای تامین زندگی خود فقط دعا می کند ، خود را مسخره کرده است. و یا مثل کسی است که مهمان را با زبان به خانه دعوت می کند ولی با دستهایش اشاره می کند که به خانه نیا! یا کسی که قطع رحم می کند و دعای طول عمر میخواند. ۷- بله مبلغینی که فقط لباس رسمی مبلغین را به تن دارند و وظیفه خود را نمیدانند باید به دریا ریخته شوند. و حسابشان از کسانی که وارثان حقیقی انبیاء بوده و کاخ نشین هم نیستند جداست .