آنه ماری شیمل یکی از معدود مستشرقانی بود که بسیاری از وجوه تاریخ اسلام را با انصاف نگریسته است به گونه ای که برخی او را عاشق جهان تلقی می کنند. عاشقی که هزینه عشق خود به جهان اسلام را نیز پرداخته است. شیمل در هفتم آوریل ۱۹۲۲ در ارفورت آلمان در خانواده ای متوسط به دنیا آمد. خواندن یک داستان عربی در کودکی جرقه ای شد که زندگی آینده او را رقم زد.
در سن پانزده سالگی عاشقانه زبان عربی را آموخت در سال ۱۹۴۶ در دانشگاه ماربورگ به درجه استادی رسید، اما به خاطر اینکه دختری جوان بود نه در ماربورگ بلکه در دانشگاه آنکارا و به زبان ترکی مشغول تدریس شد.
او علاوه بر ترکی، عربی، فارسی، اردو و بیشتر زبان های هند و اروپایی را آموخت.
در سال ۱۹۵۱ بار دیگر در تاریخ ادیان دکتری گرفت و در سال ۱۹۶۱ به عنوان استاد دانشگاه بن منصوب شد. وی در هاروارد، کمبریج و دانشگاه های ترکیه، ایران، پاکستان و افغانستان نیز تدریس داشته است. بی نظیر بوتو نخست وزیر مقتول پاکستان یکی از شاگردان وی به شمار می رود.
شمیل و سلمان رشدی
شیمل جایزه های متعددی را در طول حیات علمی خود دریافت کرد. جایزه سالیانه صلح که هر ساله پیش از نمایشگاه بین المللی کتاب فرانکفورت به اندیشمندان و متفکران آلمانی اهدا می شود در سال ۱۹۹۵ به شیمل اختصاص یافت. مصاحبه گر تلویزیون پس از دریافت این جایزه به سراغ شیمل آمد و از او پیرامون سلمان رشدی سؤال کرد. شیمل در پاسخ به این پرسش به قول معروف بر خلاف جهت آب شنا کرد، و شجاعانه طرف جهان اسلام ایستاد، با آنکه فضای اروپا به گونه ای دیگر با این مسئله برخورد می کرد. وی کارهای سلمان رشدی را نوشته هایی سطحی که برای خوش آمد غرب نوشته شده اند تلقی کرد. شیمل اظهار داشت که سلمان رشدی با کتاب زشتش احساس مسلمانان و حتی خود او را آزرده است.
پس از این مصاحبه تلویزیونی بود که مدافعان سلمان رشدی یورش خود علیه این بانوی منصف را آغاز کردند. لودگر لوتکهاوس در تاریخ ۱۱می ۱۹۹۵ طی مقاله ای در روزنامه SUED – DEUTSCHE ZEITUNG سخت بانوی شرق شناس را مورد هجمه قرار داد پس از او گیرنوت روته استاد دانشگاه هامبورگ طی مقاله ای در روزنامه DIE ZEIT به تاریخ دوازه می ۱۹۹۵ خواستار پس گرفتن جایزه صلح از شیمل شد.
شیمل طی مصاحبه ای با مجله اشپیگل که در ۲۲ می ۱۹۹۵ منتشر شد اظهار داشت: من با نگارش ۸۰ کتاب تلاش کردم تا تصویری صحیح از اسلام را به خواننده اروپایی منتقل سازم، من این را یک فعالیت سیاسی قلمداد می کردم، من زندگیم را مصروف ایجاد تفاهم میان غرب و شرق کردم. در این بین البته کسانی همچون پروفسور اشتفان فیلد رئیس دانشکده ادبیات دانشگاه بن از شیمل دفاع کرد. رئیس جمهوری سابق آلمان رومان هرتزوک نیز در مراسم گرامیداشت شیمل گفت: اگر شیمل نبود آلمانی ها نمی فهمیدند تصویری که از اسلام به آن ها ارائه می شود صحیح نمی باشد. وی آثار بسیاری پیرامون اسلام به نگارش درآورد که یکی از آخرین نوشته هایش در سال ۲۰۰۲ به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم اختصاص یافت. وی این کتاب را با اقتباس از لفظ شهادت دوم شهادتین .. وان محمدا رسول الله نام نهاد و در صدر کتاب رباعی ای به زبان اردو از یک شاعر هندو می آورد با این مضمون: شاید کافر باشم شاید هم مومن که علم این امر تنها نزد خداوند است، اما می خواهم خود را چونان بنده ای پاکباز نذر کنم، نذر آقای بزرگ شهر، محمد رسول الله… شیمل به جهت این اندیشه ها مورد بسیار مورد هجوم قرار می گرفت اما در پاسخ می گفت که من وی را دوست می دارم. سرانجام آنه ماری شیمل در سال ۲۰۰۳ در سن بیشتر از هشتاد سال وفات یافت. یک استاد میهمان عرب زبان در دانشگاه بن به نام محمد ابوالفضل بدران می نویسد که وقتی خبر وفات شیمل را دریافت کردم به یاد روزی افتادم که وی مرا به خانه خود دعوت کرد، خانه ای که پر بود از نشانه های شرقی و اسلامی. وقتی شیمل چای و خرما برای من آورده بود از وی پرسیدم چگونه تمام این حمله های رسانه ای را تحمل می کنی؟ وی لبخندی زد و گفت من به این هجمه های رسانه ای اهمیت نمی دهم چرا که این ها از روی کینه می نویسند، و فرد کینه توز زیبایی را نمی بیند، اما من درباره دوستی و حق می نویسم، من دوستدار جهان اسلام هستم و تا لحظه مرگ دوستدار آن خواهم ماند.
سنگ قبر شیمل
جالب است که بر روی سنگ قبر آن ماری شیمل با خط زیبای نستعلیق این کلمه نورانی از امیر المؤمنین نقش بسته است که:
الناس نیام فاذا ماتوا انتبهو (مردم خوابند و وقتی می میرند بیدار خواهند شد)
نکته: در انتساب این روایت به امیرالمؤمنین یا رسول الله صلوات الله علیهما، اختلاف نظر وجود دارد.