پنجشنبه , 12 تیر 1404
آخرین مطالب
خانه » دلايل عقلي بر عصمت انبياء

دلايل عقلي بر عصمت انبياء

دلائل عقلي عصمت

نكته: دليل عصمت نمي تواند شرعي محض باشد چون ممكن است آن دليل با خطا وسهو از پيامبر صادر شده باشد و دور وتسلسل لازم مي آيد. پس ابتدا چند دليل عقلي(برون ديني) بر لزوم عصمت انبياء مي آوريم:

1. نقض غرض: اگر پيامبر معصوم نمي بود نقض غرض لازم مي آمد و خدا هم نقض غرض نمي کند چرا که حکيم و عليم است. توضيح اين دليل چنين است:مقصود از فرستادن انبیا و رسل چيست؟ ارشاد مردم كه به سوي مصلحت هاي واقعي بروند و از مفسده هاي واقعي دور شوند ومقدمه چيني براي تربيت وتزكيه مردم براي اينكه آنها به كمال انسانيت برسند؛حال اگر قرار بود انبياء خلاف آنچه گفته اند انجام دهندارشادي واقع نمي شد وتربيتي واقع نمي گرديد.

به عبارت ديگر: اگر مردم احتمال كذب در انبيا را بدهند اين احتمال را در اوامر و نواهي انها هم مي دادند و در نتيجه هيچ كس به آن فرامين عمل نمي كرد و اين نقض غرض بعثت بود؛ نقض غرض هم كه براي خداي حكيم محال است؛ پس عصمت وجود دارد؛ به همين دليل انبيا معصوم هستند. (تجريد الاعتقاد)

2. شكي نيست كه اگر پيامبر معصوم باشد، غرض خداوند كه ارشاد مردم است، بهتر تحقق مي يابد و رجحان دارد و چون عقلا مانعي از اين عصمت وجود ندارد، برخدا ضروري است تحقق اين عصمت والّا بر او قبيح بود؛ چون ترجيحح مرجوح لازم مي امد (یعنی ترجیح دادن چیزی که بدتر است و رجحان و برتری ندارد) که خداي حکيم چنين کاري نمي کند.  (گوهر مراد ص301)

3. كسي صلاحيت نبوت را دارد كه همه نيروهاي طبيعي وحيواني و نفساني خود را بتواند كنترل كند و كسي كه اين گونه باشد صادر شدن معصيت از او محال است، چون گناه كردن در نزد عقل قبيح استوكسي كه معصيت از او سر زند حتما يكي از قواي مذكور بر او غلبه پيدا كرده مثلا قوه غضب يا شهوت؛ پس پيامبران الهي معصومند. (انيس الموحدين ص99)
4. نبي چه قبل از نبوت وچه بعد از آن اگر گناه كند موجب تنفر مردم از خود و از صحبتهاي خود وگوش دادن مردم به آنها مي شود. مردم به صحبتهاي شخص گنه كار گوش نمي دهند ويا حد اقل دلهاي آنها آرام نمي گيرد و همچون موعظه شنيدن از شخصي كه گناهي نكرده در اين حالت مردم سكون قلب پيدا نمي كنند از طرفي لطف بر خدا واجب است؛ پس بايد كسي را به عنوان پيامبر بياورد كه گناهي نكند. (تنزيه الانبياء ص 5-6)

5. اگر انبيا معصوم نباشند اجتماع ضدين لازم مي ايد؛ چرا كه از طرفي واجب است متابعت از گفتارها و رفتارها و تاييدات پيامبران در همه حال؛ اما اگر فرض کنيم که نبي معصوم نباشد آيا در حال معصيت او، باز هم متابعت از وي واجب است يا خير؟اگر واجب نباشد، خلف لازم مي آيد، چرا که در اينصورت براي چه انبيا آمده اند؟ واگر متابعت حتي در حال گناه هم واجب باشد، اين هم محال است؛ چرا كه عقلاً و شرعا و طبق گفته خود پيامبران ارتكاب معصيت جايز نيست. (شرح تجريد ص 217)

بیان دیگری برای دلیل 5. اگر گناهي از نبي سر زند، يا تبعيت از او واجب است يا خير؛ اگر واجب باشد، لازم مي آيد اجازه معصيت، بلكه وجوب دنباله روي از معصيت واين واضح است كه باطل مي باشد. از طرفي اگرتبعيت از آن واجب نباشد، اين منافي حكم پيامبري اوست، چون پيامبري در خود، معناي تبعيت را به همراه دارد، اين در صورتي است كه علم به خطا پيدا كنيم؛ اما در صورتي كه احتمال اين خطا را دهيم، چون درنتيجه، احتمال خطا بودن و معصيت بودن كارهاي پيامبران را مي دهيم، تبعيت از پيامبر واجب نيست واين مخالف لزوم بعثت پيامبران است.

6. پیامبران علاوه بر ابلاغ وحی به مردم وظیفه دارند که به تربیت و تذکیه مردم هم بپردازندو افراد مستعد را تا آخرین مرحله کمال انسانی برسانند. یعنی اینان علاوه بر وظیفه تعلیم و راهنمایی مردم، وظیفه دارند که مردم را تربیت و راهبری هم بکنند. یعنی آنان هم پیغامبرند هم راهبر و رهبر. از طرفی می دانیم که رفتار و اعمال مربی بیش از حرف های او اثر می گذارد و خصوصا عموم مردم چشمشان بیشتر به اعمال است و کسی که از نظر رفتار نقص ها و کمبودهایی داشته باشد، گفتارش هم تاثیر مطلوب را نمی گذارد. پس هنگامی هدف خداوند از بعثت انبیا کامل محقق می شود که پیامبرانش از هر گونه خطا و گناه و لغزشی در گفتار و کردار مصون باشند. (آموزش عقاید، آیه الله مصباح یزدی، درس25)

خبرنامه آرمان مهدویت

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.خانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*