زندگى بر روى زمین
پدیده خلقت انسان و موجودات زنده روى زمین یکى از بحث انگیزترین موضوعاتى است که ذهن دانشمندان را به خود مشغول داشته است . آنها براساس یافته هاى علمى خود به این حقیقت رسیده اند که انسان ، آغازگر تاریخ زندگى بر روى زمین نمى تواند باشد. مطالعات دیرین شناسان ، یعنى ، دانشمندانى که مطالعه سابقه حیات موجودات کره زمین را مورد بررسى قرار مى دهند، درستى این حقیقت را بیان مى دارد. آنها با توجه به مدارک و شواهدى که این علم در اختیار آنان قرار داده است ، به این حقیقت مسلم پى برده اند که انسان ، اولین موجود کره زمین نمى باشد و قبل از نسل او، موجودات دیگرى در روى زمین زندگى مى کرده اند.
پیداشدن یک مجسمه متفاوت که هنوز نامى ندارد در نوامبر سال ۱۹۷۲ توسط دکتر ریچارد لیکى Richard Leakey مى تواند این موضوع را مورد تاءیید قرار دهد.
این جمجمه که به تازگى در لیک رودولف در کنیا کشف شده است ، بیش از دو میلیون و نیم سال عمر دارد و در هیچ یک از طبقه بندى هایى که تا به حال وضع شده است ، جاى نمى گیرد. اهمیت این جمجمه در این است که دست کم یک میلیون سال قدیمى تر هر یک از جمجمه هاى انسان پیشین است .(۶)
در زمینه زندگى موجودات قبل از انسان ، آیات و روایات متعددى نیز وجود دارند که درستى این حقیقت را به اثبات مى رسانند.
شناخت و مطالعه زندگى گذشته زمین و موجوداتى که در روى آن پدید آمده و منقرض گردیده اند، بطور شفاف ، در قرآن کریم و روایات اسلامى منعکس گردیده است که مطالعه دقیق آنها مى تواند ما را با زندگى در روى زمین آشنا سازد.
براى رسیدن به این حقیقت که نسل انسان پس از مدتها از تشکیل زمین پدید آمده است و قبل از نسل او، موجودات دیگرى در روى زمین مستقر بوده اند، در سوره بقره ، آیه ۳۰، مورد بررسى قرار گرفته است . خداى تعالى در این آیه مى فرماید:
و اذ قال ربّک للملائکه انّى جاعل فى الاءرض خلیفه ، قالوا اءتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدّماء
«و چون پروردگارت به فرشتگان گفت ؛ من گمارنده جانشینى در روى زمینم . فرشتگان گفتند؛ آیا کسى را در آن مى گمارى که در آن فساد کند و خونها بریزد؟»
خداوند متعال زمانى که اراده مى فرماید نسل انسان را بر روى زمین مستقر کند، خطاب به ملائک مى فرماید؛ مى خواهم بر روى زمین جانشینى براى خود خلق کنم . این موضوع مورد اعتراض ملائک قرار مى گیرد و خطاب به خداوند متعال مى گویند؛ آیا مى خواهى بار دیگر موجودى در روى زمین مستقر نمایى که در آن خون ریزى کند؟
کلام خداوند متعال مى تواند بیانگر اطلاعات بسیارى باشد که به اختصار مى توان به آن اشاره نمود.
۱ ملائک موجوداتى بوده اند که قبل از خلقت آدم علیه السّلام و نسل انسان و موجودات دیگر وجود داشته اند، زیرا درباره خلقت آدم علیه السّلام و نسل انسان ، و موجودات دیگر زبان به اعتراض مى گشایند.
در روایتى از پیامبر بزرگوار صلّى اللّه علیه و آله و سلّم این موضوع بطور تلویحى مورد بررسى قرار گرفته است . در این روایت ارزنده ، ملائک ، اولین موجودات خلقت در روى زمین بیان گردیده است .
عایشه ، همسر پیامبر، از آن بزرگوار نقل مى کند:
«همانا مکه شهرى است که خداوند او را با عظمت قرار داده است و حرمتش را بزرگ شمرده است .
خداوند متعال ، هزار سال قبل از آنکه مخلوقى در زمین بیافریند، مکه را خلق فرمود و ملائک را بر آن احاطه گرداند…(۷)»
این روایت به خوبى بیان مى دارد که اولین مخلوق روى زمین ، ملائک بوده اند؛ زیرا قبل از آنها خداوند متعال مخلوقى در روى زمین خلق نفرموده بود.
۲ کلام فرشتگان حاکى از آن است که آنها مشاهده گر موجوداتى بر روى زمین بوده اند که خونریز بوده و در روى زمین به قتل و فساد پرداخته است . آنها براساس مشاهدات عینى خود، به خلقت انسان بر روى زمین اعتراض مى نمایند. بر همین اساس ، از گفتار فرشتگان مى توان دریافت که قبل از نسل انسان بر روى زمین موجوداتى بوده اند که در آن زندگى مى کرده اند.
تفسیر این آیه شریفه ، در کلام مولاى بزرگوار، امام صادق علیه السّلام به خوبى جلوه گر است . آن بزرگوار مى فرمایند:
«اگر ملائک موجوداتى زمینى را قبلا ندیده بودند که خونریزى مى کردند از کجا گفتند:
اءتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدّماء
«آیا کسى را در زمین مى گمارى که در آن فساد کند و خونها بریزد؟(۸)»
تفسیر مولاى بزرگوار علیه السّلام در مورد این آیه شریفه ، به خوبى ثابت مى کند که قبل از زندگى انسانها بر روى زمین ، موجوداتى در آن زندگى مى کرده اند که ملائک آنها را مشاهده نموده اند و براساس مشاهدات خود بدان استدلال کرده اند.
علاوه بر استدلال قرآن کریم ، روایاتى نیز وجود دارند که زندگى موجودات قبل از انسان را بر روى زمین مورد تاءیید قرار مى دهند.
محمد بن مسلم گوید؛ از مولاى بزرگوار، امام باقر علیه السّلام شنیدم که مى فرمود:
«خداى عزوجل از آن هنگامى که زمین را آفریده ، هفت گروه از دانایان و خردمندان را که فرزند آدم علیه السّلام نبوده اند، در زمین جا داده و همه آنان را از روى زمین آفریده و هر دسته اى را پس از دیگرى در عصر خود در آن جاى داده است .
سپس خداى عزوجل آدم علیه السّلام را که پدر انسان امروز است ، آفرید و نژادش را از وى پدید آورد….(۹)»
این روایت نیز بطور شفاف ، زندگى موجوداتى را قبل از آن که خلقت نسل انسان بر روى زمین آغاز شود، مورد بررسى قرار داده است و بر همین اساس مى توان دریافت که نسل انسان ، اولین موجود کره زمین نمى باشد.
باید توجه داشت که علم دیرین شناسى نیز براساس مطالعات خود، موجوداتى را مورد شناسایى قرار داده است که خیلى پیشتر از نسل انسان بر روى کره زمین زندگى مى کرده اند.
در سال ۱۹۲۴ سنگواره جمجمه کوچکى در افریقاى جنوبى پیدا شد و استرالوپیتکوس آفریکانوس نامیده شد. از آن زمان به بعد، بقایاى سنگواره هاى بسیار دیگرى ، از جمله ، استخوان دنده ، مُهره ، دستها و پاها، جمجمه و لگن آن پیدا شده اند.
تصویر بسیار کاملى از این پیش انسان سر هم شده است . احتمالا او کوتاه تر از بیشتر انسانها بوده و حدود ۹۰ پوند وزن داشته است . بى شک او با قامتى استوار راه مى رفته است . با این وجود، شیوه مستقیم راه رفتن او، مانند انسان نبوده که بر پاشنه و پنجه گام برمى دارد. این راه رفتن ، نسبتا همچون یورتمه بوده که زمین را با گامهاى نسبتا کوتاه و سریع ، در حالى که زانوها و تهیگاه کمى خمیده بودند، طى مى کرد.
دکتر جان ناپیر John Napier کارشناس این رشته گفته است که چنین راه رفتنى ، مستلزم صرف انرژى بسیار بوده و پیمودن مسافت هاى طولانى احتمالا ناممکن بوده است .(۱۰)
روایات متعددى ، وجود موجوداتى به نام نسناس را(۱۱) که قبل از نسل انسان بر روى زمین زندگى مى کرده ، مورد بررسى قرار داده است که با از بین رفتن آنها، نسل انسان با خلقت آدم علیه السّلام و همسر او، حوا، آغاز گردیده است .
مطالعه روایتى از مولاى بزرگوار، امیرالمؤمنین علیه السّلام این موضوع را به خوبى مورد تاءیید قرار مى دهد. آن بزرگوار مى فرمایند:
«هفت هزار سال بعد از ایجاد جن و نسناس در روى زمین ، خداى تبارک و تعالى اراده فرمود که با قدرت بیکرانش انسانها را بیافریند.
چون اراده خداوند بر آن قرار گرفت که آدم علیه السّلام به منظور تدبیر و تقدیر در آسمانها و زمین که خواسته اش بود، بیافریند و خودش از اراده و آنچه متعلق به آن بود، آگاه بود.
لاجرم حجاب را از طبقات آسمان کنار زد، سپس به فرشتگان فرمود:
به اهل زمین و مخلوقاتم اعم از جن و نسناس بنگرید.
وقتى آنها به اهل زمین (جن و نسناس ) نگریسته و معاصى و خونریزى ها و فسادشان را در زمین مشاهده کردند، این موضوع برایشان گران آمد و سخت برآشفتند و بر اهل زمین تاءسف خوردند و چنان حالت غضب برایشان عارض گشت که دیگر مالک آن نبوده و اختیار از آنها سلب گردید لذا به درگاه الهى عرضه داشتند:
پروردگارا، تو صاحب عزت و قدرت بوده ، جبار و غالب بر هر چیزى هستى و عظیم الشاءنى و اینها مخلوقات ضعیف و ذلیل تو هستند که در زمین بوده و تمام تصرفات و حرکاتشان در قبضه قدرت تو مى باشد. با روزى تو زندگانى کرده و با عافیت و سلامتى که تو به ایشان داده اى ، از نعمت هایت بهره مند مى شوند. آنها با این گناهان بزرگ و ارتکاب مخالفت ها، معصیت و نافرمانى تو را مى کنند، پس چرا از این عصیان ، متاءسف نشده و غضبناک و خشمگین نگشته و انتقام خود را از آنان نمى گیرى و از آنچه از ایشان شنیده و مى بینى ، بر تو گران و سخت نمى آید در حالى که بر ما بسیار بزرگ و عظیم جلوه مى کند.(۱۲)»
مفاهیمى که در این روایت وجود دارد، به خوبى ثابت مى کند که قبل از نسل انسان ، موجوداتى به نام جن و نسناس بر روى کره زمین زندگى مى کرده اند که فرشتگان با مشاهده اعمال آنها به خداوند متعال در مقابل خلقت جدید (نسل انسان ) اعتراض مى کنند.
امام بزرگوار علیه السّلام در ادامه کلامشان مى فرمایند:
«وقتى خداى عزوجل این سخنان را از فرشتگان شنید، فرمود:
من در زمین خلیفه خود را بر ایشان حجت قرار داده ام .
فرشتگان عرض کردند: پروردگارا تو پاک و منزهى ، اما کسى را در زمین حجت قرار مى دهى که فساد کرده و خونریزى مى نماید، در حالى که ما تو را تسبیح و تقدیس مى نماییم . پس چرا از ما خلیفه معین ننمودى ؟
آنها در ادامه سخنان خود گفتند؛ حجت را از ما قرار بده که نه در زمین فساد نموده و نه خونریزى مى کنیم .
خداى جل جلاله فرمود:
اى فرشتگان من ، آنچه من مى دانم ، شما نمى دانید. مى خواهم با قدرتم مخلوقى بیافرینم که فرزندانش ، انبیاء و فرستادگانم به سوى خلق بوده و جملگى بندگان صالح و پیشوایان مردم باشند.
ایشان را در زمین خلیفه و جانشینان خودم نمودم . وظیفه آنها این است که بندگانم را از معاصى بازداشته و از عذابم ترسانده و بر اطاعتم راهنمایى کنند. بندگانم به واسطه آنان طریق مرا مى پیمایند. ایشان حجت من بوده که براى نیکان ، عذر، و براى بَدان بیم و تهدید مى باشند.
طایفه نسناس را از زمین بیرون نموده و آن را (زمین را) از ایشان پاک خواهم گردانید و نیز سرکشان جن را از میان مخلوقات و مردمان نیکان بیرون برده و در فضا و نقاط دوردست زمین ساکنشان نموده ، بطورى که مجاور با مخلوقاتم نباشند. بین جن و مخلوقاتم حجاب قرار داده تا مخلوقاتم آنها را رؤ یت نکرده و با ایشان انس نگرفته و آمیزش ننموده و همنشینى نکنند و مخلوقاتى که عصیان مرا نمایند، آنها را در منزل سرپیچان مَسکن داده و در جاى ایشان واردشان نموده و هیچ بیمى از آن ندارم .
فرشتگان گفتند؛ پروردگارا، آنچه مى خواهى بجا آور. جز آنچه به ما یاد داده اى چیز دیگرى ما نمى دانیم و تو علیم و حکیم هستى .(۱۳)»
مطالعه این روایت که مفاهیم آن با آیات قرآن کریم مطابقت دارد، آغاز خلقت آدم علیه السّلام و ایجاد نسل انسان را بر روى زمین مورد بررسى قرار مى دهد.
حقیقت خلقت آدم علیه السّلام در آیات قرآن و روایات اسلامى ، بطور شفاف مورد بررسى قرار گرفته است . براساس این دیدگاه ، هیچگونه شکى وجود ندارد که نسل انسان امروز، بعد از خلقت آدم علیه السّلام و همسرش حوا، بر روى زمین ایجاد گردیده است . نکته قابل توجه در میان افکار بعضى از دانشمندان دیرین شناس وجود دارد که نسل انسان را که شباهت بسیار زیادى به نوع میمون دارد، آنها را دچار اشتباه کرده است و آنها باور داشته اند که نسل انسان از تکامل یافتن این حیوان بر روى زمین ایجاد گردیده است . این موضوع کاملا درست است که تشابه بسیار زیادى از نظر جسمى بین انسان و میمون وجود دارد و حتى طینت انسان با میمون یکسان است اما انسان به سبب دارابودن نیروى تفکر و اندیشه و قدرت تعقل و سخنگویى بر میمون برترى دارد و همین موضوع وجه تمایز انسان و میمون را فراهم ساخته است و این موضوع ثابت مى کند که نسل انسان نمى تواند از نسل میمون باشد.
در روایتى از مولاى بزرگوار، امام صادق علیه السّلام مى خوانیم :
(اى مفضل ) فکر کن در ساختمان جسمى میمون و اینکه بسیارى از اعضایش به انسان شباهت دارد. سر و صورت جهاز هاضمه ، بعلاوه هوش مخصوصى دارد که اشارات مربّى خود را درک مى کند و اکثر افعال او را تقلید مى کند. این حیوان در آفرینش و ویژگیها، بسیار شبیه انسان است آدمى از این حیوان باید عبرت بگیرد و بداند که بشر از طینت حیوان ساخته شده و از جنس اوست بخصوص با همه شباهتى که بین او و میمون است و اگر خداوند از لحاظ هوش و عقل و سخن گویى به انسان برترى نمى داد، آدمى نیز مانند بعضى از حیوانات بود. چیزى که میمون را با تمام شباهتى که به انسان دارد، از آدمى جدا مى کند و او را در جهان پست حیوانى نگاه مى دارد، همان نقص در عقل و ذهن و سخن گویى وى است .(۱۴)
این روایت ، وجه تشابه و وجه تمایز انسان و میمون را بطور دقیق مورد بررسى قرار مى دهد و برتربودن انسان را بر میمون براساس تعقل و تفکر و قدرت سخنگویى مورد تاءیید قرار مى دهد. بدین ترتیب نسل انسان نمى تواند ادامه تکامل نوعى میمون بر روى زمین باشد. علاوه بر این ، آیات و روایات متعددى وجود دارد که آغاز نسل انسان را از موجود برترى به نام آدم علیه السّلام و همسرش حوا بیان مى کند.
براى رسیدن به این حقیقت مسلم ، آغاز زندگى آدم علیه السّلام و مراحل تکامل او را از دیدگاه قرآن و روایات اسلامى مورد بررسى قرار مى دهیم تا بتوانیم به سؤ الات بسیار زیادى که در ذهن بعضى افراد وجود دارد، پاسخى ارائه کرده باشیم .
منبع: کتاب راز آفرینش از آغاز خلقت تا جهان بعد از مرگ – نویسنده : تقى ژاله فر