هجوم آرام و خواب غفلت 2 – غوغاي انفجار جمعيت
بخش 1
غوغاى انفجار جمعيّت
بر اساس روايات معتبر، و در تمام مذاهب اسلامى، رشد جمعيّت و تكاثر اولاد از سوى رسول گرامى اسلام صلى الله عليه وآله وسلم و ائمّه اطهار عليهم السلام، مورد تأكيد قرار گرفته و در اين روايات، با عبارتهاى گوناگون، به رشد جمعيّت، توصيه و سفارش شده است:
1- ازدواج كنيد.
2- به خاطر ترس از عائله، ازدواج را ترك نكنيد.
3- زاد و ولد كنيد.
4- با زاد و ولد، زمين را به تسبيح و تهليل، سنگين سازيد.
5- رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم به زيادى شما بر ديگر امّتها مباهات مىكند. حتّى به جنين سقط شده شما.
6- روزىِ فرزندان شما را خداوند مىدهد.
7- با زنان زاينده ازدواج كنيد.
8- از ازدواج با زنان عقيم بپرهيزيد. و…
اين روايات بىآنكه قيدى براى زمان و مكان داشته باشند و يا صفت اولاد را بيان كنند،
بطور مطلق بر زاد و ولد ترغيب و تأكيد كردهاند. و بدون شك رسول گرامى اسلام صلى الله عليه وآله وسلم كه مهبط وحى است، به آيات الهى توجّه داشته است كه: «اَلَمْنَجْعَلِ الأَرْضَ كِفاتاً. اَحْياءً وَ اَمْواتاً… وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبينَ[1]»، (آيا زمين را فراگيرنده مرده و زنده نساختيم؟… در چنين روزى واى بر تكذيب كنندگان). و حتماً اين نكته را هم از نظر دور نداشتهاند كه روزىِ اولاد بهدست خداست و نياز به تدبيرى مانند كشتن فرزند ندارد: «لاتَقْتُلُوا اَولادَكُمْ خَشْيَةَ اِمْلاقٍ، نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَ ايّاهُمْ[2]»، (فرزندانتان را به خاطر فقر نكشيد. مائيم كه به شما و آنان روزى مىدهيم).
اين روايات و آيات را، همراه با ادلّهاى مستحكم، در زمان رژيم طاغوت، از زبان علماى اعلام زياد شنيده، و در نشريّاتى چون مكتب اسلام و كتب ديگر نيز فراوان خواندهايم! و ديده و شنيدهايم كه در مقابل اقدام رژيم پهلوى براى كنترل مواليد، چنان موضعى از سوى علما ظهور يافت كه هرگز فكر آنرا هم نمىكرديم كه روزى همان عالمان دين، براى كنترل مواليد تبليغ كرده و با تمام توان براى کاهش نسل مسلمانان تلاش كنند! چه اتّفاقى افتاد؟! آيا اين تصميم از سوى دولت جمهورى اسلامى بود؟ يا همان كسانى كه در زمان گذشته نقشه نابودى نسل مسلمان را كشيدند، همانها امروز با همدستى دشمنان داخلى، و سادهانديشى دوستان، تحت پوششهاى فريبنده و راهكارهاى قوىتر، توانستند رشد جمعيّت ايران را از 2/3 درصد[3] در سال 1363، به 2/1 درصد[4] در سال 1377 برسانند؟
آنچه از اخبار، به طور صريح، به دست مي آيد و براي هر منصفي آشکار و واضح است اين است که:
معضلات جنسی در دنياي مسيحيت و يهوديتِ امروز، و در کشورهاي غربي، همچنين، سستي کانون خانوادة آنان به خاطر رواج فحشا و همجنس بازي، و نيز بيماريهاي آميزشي از قبيل ايدز و…، و متعاقبا رکود يا کاهش رشد جمعيت آنان و نگراني پاپ در اين باره، غرب را نگران کرده و باعث تصميم گيري سريع آنان، و تبليغات وسيع و دامنه دارشان عليه جمعيت و موقعيت رو به رشد مسلمانان شد. لذا براي رسيدن به هدف خويش در قلع و قمع مسلمانان، با تمام توان، دست به کار شدند.
براي اينکه عمق فاجعه بهتر معلوم شود، به اخبار ذيل و روند اين اخبار که بر اساس تاريخ صدور چيده شده اند، توجه فرماييد:
«… وزير امور خارجه يونان، انباشته شدن تسليحات در خاورميانه، انفجار جمعيّت در جنوب، و جنبش اسلامى، را سه تهديد اصلى عليه شمال توسعهيافته خوانده بود…»
« روزنامه جمهورى اسلامى، 9/8/1369 »
« در يك گزارش رسمى كه توسّط دو تن از نمايندگان مجلس آمريكا به صورت مخفى تهيّه شده، ادّعا شده است كه: تمام مسلمانان جهان تروريست هستند و بايد با آنها مقابله كرد. در اين گزارش، مسلمانان جمهورى اسلامى ايران و مسلمانان بوسنى و بهويژه على عزّت بگوويچ، رئيس جمهورى اين كشور را به عنوان عناصر خطرناك معرّفى كرده است..»
«ماهنامه پيام زن، خرداد ماه 1372»
«يك روزنامه ايتاليايى طىّ مقالهاى تحت عنوان (اسلام، اروپا را تسخير مىكند)، پيشبينى كرد:
اسلام تا قلب اروپا نفوذ كرده و جوامع اروپايى تا دويست سال ديگر، مسلمان مىشوند… اكنون مسلمانان با جمعيّتى بيش از يك ميليارد نفر در بيش از 50 كشور جهان، يك چهارم كلّ ساكنان كره خاك را تشكيل مىدهند، و هيچ دين ديگرى بدين سرعت، گسترش نمىيابد .» « هفتهنامه كيهان هوايى، 25/4/1376»
«نشريّه فرانسوى زبان لوبوتن، در مقالهاى تحت عنوان (كليسا و جنسيّت)، با بررسى مسائل جنسيّت در مسيحيّت، و برخورد كليسا با موضوعاتى همچون شيوههاى ضدّ باردارى، بيمارى ايدز، همجنسبازى، ازدواج و… در انتها هشدار داده است كه سرانجام در آستانه سال 1379 (2000) پاپ بسيار نگران آينده دين مسيح است. در حاليكه كشورهاى مسلمان و آسيايى، با رشد جمعيّت نگران كنندهاى روبرو هستند، آينده كشورهاى مسيحى با يك ميليارد جمعيّت چه خواهد شد؟ اگر كليسا، كنترل جمعيّت را همچنان مجاز شمارد، و اگر جمعيّت كشورهاى كاتوليك جهان سوّم به رشدى مشابه نوع غربى برسند، ديگر فاتحه نفوذ مسيحيّت در جهان خوانده است. پس از اين ديدگاه، بايد گفت: رشد كنيد و زياد شويد.»
« روزنامه جمهورى اسلامى، 11/6/1376»
« آخرين سخنرانى ساموئل هانتينگتن[5] در كنفرانس اسلام سياسى و غرب:… من معتقدم افزايش چشمگيرى در جمعيّت مسلمانان مشاهده مىشود. توسعه جمعيّت مسلمانان بسيار بالاتر و بيشتر از كشورهاى همسايه و در كلّ جهان مىباشد. جمعيّت مسلمانان 10 برابر جمعيّت اروپاى غربى افزايش يافته است.اين تحوّل، باعث تغيير موازنه دينى جهان مىشود. مسلمانان، 18 درصد جمعيّت جهان را در سال 1980 داشتهاند و پيشبينى مىشود، اين ميزان در سال 2000 به 23 درصد، و در سال 2025 به 31 درصد برسد. اين افزايش بيشتر از افزايش تعداد مسيحيان خواهد بود.»
« روزنامه همشهرى19/8/1376»آقاى هانتينگتن در ادامه سخنانش مىگويد:
« همچنين مشاهده مىكنيم، جامعه نگران خواهد شد، وقتى جوانان، يعنى افراد بين 15 تا 24 سال، تقريبا 20 درصد بر كلّ جمعيّت جوان اضافه شوند. جوانان به دنبال اصلاحات، انقلاب، و اعتراضات هستند. از لحاظ تاريخى، گروههاى جوان ايجاد شده و به همراه آن، نهضتهاى بزرگى براه افتادهاند. در دهه گذشته، جوانان در بسيارى از جوامع مسلمانان بيشتر از 20 درصد رشد داشتهاند.تركيب جمعيّتى چنين رشدى، ممكن است عواقب اجتماعى و سياسى داشته باشد. به نظر من اين نسلى است كه نيروهاى اجتماعى را براى سازمانها و نهضتهاى اسلامى آماده مىكند. نسبت جمعيّت جوانان در سال 1970، افزايش زيادى يافت. در اين دهه، انقلاب اسلامى ايجاد شد. افزايش 20 درصدى جمعيّت جوانان را در الجزاير، در اواخر دهه 80 و اوايل دهه 90 مشاهده كرديم. اين افزايش منجر به پيروزى مسلمانان در انتخابات شد. لذا بايد بگويم كه مسايل جمعيّتى به عنوان يك عامل مهم بايد در نظر گرفته شود. چرا كه جمعيّتهاى بزرگتر نيازمند منابع بيشترى هستند. مردم اين جوامع در آينده مجبور خواهند شد براى رفاه خود به فكر اشغال اراضى ديگران باشند. همچنين كنار هم قرار گرفتن مسأله رشد جمعيّت در يك فرهنگ، و كند بودن رشد جمعيّت در فرهنگ ديگر، نيازمند تعديل سياسى و جلوگيرى از خشونت است.» « همان مأخذ »
و نيز مىگويد:
« به نظر من تغييرات در موازنه جمعيّتى در يوگسلاوى سابق، كوزوو و بوسنى، موجب تراژدى وحشتناك جنگ داخلى در اين دهه شد. صربها از تغييرات موازنه جمعيّتى احساس خطر مىكردند و همين امر موجب واكنش بسيار خشن آنان شد. جمعيّتِ بيش از اندازه در چچن، منبع اصلى بىثباتى و مهاجرت در اين كشور است، و روابط چچن و روسيه را متزلزل كرده است.» «همان مأخذ»
و ادامه مىدهد:
« اسرائيلىها نگران رشد جمعيّت فلسطينىها هستند. اين مشكل در مغرب نيز وجود دارد كه در همسايگى آن، رشد جمعيّت، 10 برابر شده است. لذا براى آينده نزديك، روابط كلّى بين غرب و اسلام ممكن است دشوار، گاهى خشونتآميز و گاهى آميخته با دشمنى باقى بماند. ولى در دراز مدّت، زمانى كه قدرت غرب كاهش يابد تمايل غرب براى فشار بر ساير جوامع باز هم كاهش خواهد يافت. البته جمعيّت شناسان پيشبينى كردهاند، نرخ رشد جمعيّت جهان اسلام كاهش يابد. در اين صورت معضلات در رابطه با بالكان، آفريقاى شمالى و خاور ميانه و… حل خواهد شد. با بروز چنين پديدهاى در خلال سالهاى 2010 يا 2020 شايد روابط بيشترى بين جهان اسلام و غرب داشته باشيم.» « همان مأخذ »
« مصاحبه زير اخيراً توسّط يكى از نشريّات غرب، با ساموئل هانتينگتن انجام شده است: س: براى چه تأكيد داريد كه اين مسلمانان هستند كه غرب را مورد تهاجم قرار مىدهند، حال آنكه بين مسلمانان، ميانهروهاى بسيارى يافت مىشود؟
ج: هرچند ميان علما و مسلمانان تندرو، انديشه تهاجم به غرب رواج دارد امّا مسلمانان ميانهرو نيز به فكر حمله به غرب هستند.
س: براى چه نسبت به آينده روابط ميان اسلام و غرب بدبين هستيد؟
ج: تا زمانى كه اسلام، اسلام باشد و تا زمانى كه غرب، غرب بماند و تبديل به شرق نشود، همچون چهارده قرن گذشته، نزاع ميان آنها همچنان پابرجا خواهد ماند.
س: امّا شما اين مرتبه، اين نزاع را به گونه يك جنگ تصوير نمودهايد چرا؟
ج: نخست، به خاطر افزايش چشمگير جمعيّت مسلمان جهان. دوّم، ظهور پديده بيدارى اسلامى و مقابله با ارزشهاى فرهنگى غرب. سوّم، افزايش نفوذ و توان نظامى كشورهاى غربى و سرانجام سقوط اتّحاد جماهير شوروى… در كتابم نوشتهام كه جمعيّت كشورهاى اسلامى به گونهاى چشمگير در حال افزايش است. اين مسأله ظرف بيست سال آينده باعث مهاجرت دستهجمعى جوانان مسلمان جوياى كار به غرب خواهد شد كه براى غرب يك خطر محسوب مىشود. و ما از هم اكنون شاهد شكلگيرى اين مهاجرتها هستيم.»
« روزنامه جمهورى اسلامى، 24/4/1376»
هانتينگتن مىگويد:
«جنگهاى صليبى، ناشى از افزايش جمعيّت در قرن 11 در اروپا بود. افزايش جمعيّت باعث مىشد تا تعداد زيادى از افراد براى جنگ بسيج شوند. همچنين در قرن 19، افزايش شديد جمعيّت در اروپا و توسعه اقتصادى سريع باعث شد تا 50 ميليون نفر اروپايى از اين قارّه بيرون و مستعمرههايى در آسياى ميانه، آفريقا و خاورميانه ايجاد كنند. امروز هم از وضعيّت مشابهى برخورداريم و تعادل جمعيّتى برعكس شده و تأثير بهسزايى بر روابط اسلام و مسلمانان با همسايگان خود دارد… افزايش جمعيّت مسلمانان يك نگرانى عمده مىباشد. مسأله مهاجرت مسلمانان براى كشورهاى اروپايى اكنون بسيار مهم مىباشد…»
« ماهنامه پيام هاجر، آذر ماه 1376»
آنچه گذشت قطرهاى بود از درياى اظهارات كارشناسانه در مورد جمعيّت مسلمانان. در صفحات بعد نيز موارد ديگرى بر حسب موضوع، متذكر خواهم شد.
در اين چند فراز از اخبار، موارد زير بسيار قابل توجّه و تأمّل است:
1- شعار رعبآور «انفجار جمعيّت» كه به طور شايع بر زبان و قلم مسؤولان کشورمان جارى است، توسّط غربيها و دشمنان اين مرز و بوم، ابداع و القاء شده است.
2- از نظر غربيها، جمعيّت مسلمانان تهديدى بسيار جدّى براى جهان غرب و تمدّنهاى غربى به شمار مىرود، و باعث نگرانى شديد آنان است؛ چون در ميان همه مسلمانان، اعم از تندرو و ميانهرو، انديشه حمله به غرب حكمفرماست.
3- تمام مسلمانان جهان در باور سياستمداران غربى، تروريسم و خطرناكند و بايد با آنها مقابله شود.
4- مسلمانان ايران به عنوان عناصر خطرناك ويژگى خاصى دارند.
5- اسلام تا دويست سال ديگر اروپا را تسخير مىكند.
6- كليساى كاتوليك به جهت رواج همجنسبازى و سستى كانون خانواده و معضلات اخلاقى و عاطفى مسيحيّت، نگران آينده مسيحيّت و جمعيّت آنان مىباشد. اين در حالى است كه جمعيّت مسلمانان به جهت استحكام خانواده، در حال افزايش است.
7- افزايش جمعيّت مسلمانان، باعث تغيير موازنه جمعيّتى و دينى مىشود. چون رشد آنان بيشتر از ميزان رشد جمعيّت مسيحيان است.
8- توجّه خاص جهان غرب، نسبت به افزايش جمعيّت جوان بين 15 تا 24 ساله در جوامع مسلمان، حائز اهميت است.
9- نگرانى غرب از خيزش و انقلاب جوانان مسلمان، و تلخى انقلاب ايران در کام جهان غرب، كه جوانان در آن نقش اصلي را ايفا كردند.
10- نگرانى غرب از اينكه، جوامع اسلامى كه داراى جمعيّتى بيشترند در آينده مجبور خواهند شد براى رفاه خود به فكر اشغال اراضى ديگران باشند.
11- تغييرات موازنه جمعيّتى در يوگسلاوى و كوزوو و بوسنى موجب جنگ شد. و صربها از تغيير موازنه جمعيّتى احساس خطر كرده و واكنش نشان دادند و مسلمانان را قتل عام كردند!
13- رشد جمعيّت مسلمانان، باعث مهاجرت جوانان جوياى كارِ آنان به غرب خواهد شد كه براى غرب يك خطر محسوب مىشود!
13- جمعيّتشناسان پيشبينى كردهاند كه نرخ رشد جمعيّت در جهان اسلام كاهش يابد!
14- در صورت كاهش جمعيّت مسلمانان، روابط بين اسلام و غرب بهبود خواهد يافت. كه البتّه همچون گذشته، غلبه با غرب خواهد بود.
15- ظهور پديده بيدارى اسلامى و مقابله با ارزشهاى فرهنگى غرب، بسيار مورد توجّه غربيها است. زيرا در اين صورت، جوانان مسلمان، به عنوان نيروهاى مقتدر اسلامى پابرجا خواهند ماند.
با وجود اخبارى كه گذشت، براي آنان که از چشماني نسبتا تيزبين برخوردارند، شايد نيازى به بحث پيرامون مسألة كنترل جمعيّت مسلمانان نباشد. چون اظهارات دشمنان، چنان واضح و گويا است كه پايان قصّه را به وضوح مي توان ديد. ولى به جهت اهميّت موضوع، بررسي اجمالي و تذكّر برخى از آراء و اخبار، ضرورى است.
آنگونه كه در اظهار نظرها تصريح شده است، جمعيّت مسلمانان و بخصوص جوانان مسلمان، به ويژه جوانان ايران، بطوري باعث نگرانى شديد غرب است كه تحمّل كتمان آن را نداشته و صريحاً اين مطلب را اعلام كردهاند. و اين صراحت بيان، اعلام جنگ آشكار عليه جمعيّت مسلمانان بلكه تهديدي صريح عليه تمام موجوديت آنان است. اين كارشناسان، افروخته شدن آتش جنگها در جهان را ناشى از افزايش جمعيّت ملتها مىدانند، و بر اين باورند كه افزايش جمعيّت مسلمانان نيز منجر به جنگ آنان با غرب و مبارزة ايشان با ارزشهاى غربى خواهد شد. به همين جهت بر كنترل جمعيّت مسلمانان اصرار مىورزند و براى انجام آن، از اعطاى هيچ امكانى دريغ نمىكنند.
از طرفى رشد اسلامگرايى، به گونهاى است كه بنا بر اظهارات نظريّهپردازان غربى، جهان غرب به سرعت به سوى مسلمان شدن پيش مىتازد و اسلام، زمانى اروپا را تسخير خواهد كرد. و اين مسأله براي غرب بسيار نگران كننده است.
از سوى ديگر، همانگونه كه پيش از اين اشاره شد، سستى كانون خانواده كه منشأ آن، انحرافات اخلاقى، همجنسبازى، روابط نامشروع، خودارضايى و بىعاطفگى است، جهان غرب را شديداً تهديد به انقراض مىكند. و چون براى حل اين مشكلات، راهي منطقى و نتيجه بخش سراغ ندارد، و اصلاح ساختار جامعه غربى عملاً محال مي نمايد، كارشناسان غرب، چارهاى جز مقابله با جمعيّت، فرهنگ، اقتصاد و امنيّت جوامع مسلمان ندارند. از اين رو براى شكستن هر يك از اين حصارها، تهاجم گسترده و همهجانبهاى را آغاز كردهاند. براى تهاجم عليه جمعيّت مسلمانان با تمام توان نظامى و تبليغاتى و عملى در قالبهاى مختلف به بهانههاى متعدّد از جمله «انفجار جمعيّت» به پيش تاخته و مي تازند.
در كتاب مأموريّتى كه وزارت مستعمرات انگليس، براى اجراى مفاد آن در كشورهاى اسلامى، به همفر داد، چنين آمده است:
«واجب است محدود كردن نسل (فرزند كمتر، زندگى بهتر) و اينكه نبايد يك مرد بيش از يك زن بگيرد و براى ازدواج، شرايط بسيارى گذاشته شود.»
«كتاب خاطرات سياسى و تاريخى مستر همفر، ص157»
بنا بر اين بايد دانست كه غوغاى «انفجار جمعيّت» نيز مانند به وجود آمدن معضل ازدواج، از شگردهاى سابقه دار غرب براى مقابله با مسلمانان جهان است. كه تحت عنوان «مبارزه با رشد جمعيّت»، «مهار جمعيّت» و… برايش بودجههاى هنگفتى هزينه کرده و مىكنند. و تا به دست آوردن يك نتيجة مطلوب، اين روند را ادامه خواهند داد.
_________________________________________________
[1] ـ سوره زمر، آیه های 25، 26 و 28.
[2] ـ سوره اسراء، آیه 31.
[3] ـ روزنامه زن، 27/11/1377.
[4] ـ روزنامه رسالت، 5/5/1377.
[5] ـ ساموئل هانتينگتن، استاد رشته سياسى دانشگاه هاروارد، و نيز مدير انستيتوى مطالعات استراتژيك اين دانشگاه كه به دليل نگارش كتاب «رويارويى تمدّنها» از شهرت ويژهاى برخوردار شده، پانزده سال قبل يعنى پيش از آنكه به اين دانشگاه ملحق شود، مسؤول برنامهريزى شوراى امنيّت ملّى دولت كارتر بود. هانتينگتن، از بنيانگزاران ويژهنامه «سياست خارجى» است، و هنوز هم عضو هيأت تحريريّه آن مىباشد. رياست فعلى جمعيّت علوم سياسى آمريكا با اوست و داراى تأليفات متعدّد در كتب و نشريات گوناگون است. «روزنامه جمهورى اسلامى، 24/4/1376«. لازم به تذكر است كه آقاى هانتينگتن، تبعه آمريكا بوده ولى آلمانىالأصل است.
هجوم آرام و خواب غفلت 3 – مبارزه با رشد جمعيت
بخش 2
مبارزه با رشد جمعيّت مسلمانان
پس از بهراه انداختن جنجال انفجار جمعيّت مسلمانان، انواع و اقسام راه حلهاى مبارزه با آن از سوى شخصيّتهاى غرب، مطرح شده و دامنه آن روز بهروز گسترش يافت.
«پل ارسنج از دانشگاه استانفورد آمريكا… در توصيهاش به دولت آمريكا مىگويد كه آمريكا بايد با تمام قوا و با استفاده از فشارهاى مالى و سياسى، از افزايش جمعيّت در كشورهاى ديگر جلوگيرى نمايد، حتّى در كشورهاى كمجمعيّت آفريقاى شرقى. چون اين سرزمينهاى بكر و با صفا بايد به عنوان تفريحگاه ساكنين شهرهاى آلوده به صنعت ما حفظ شود.»
«روزنامه جمهورى اسلامى، 7/6/1369»
به نظر شما جالب نيست؟ سرزمينهاي بکر آفريقاي شرقي بايد براي تفريح و خوش گذراني آمريكائيان حفظ شوند! و به همين دليل بايد جمعيت اين سرزمينها به هر وسيله ممکن، کاهش يابد! پس از اين زمينه سازيها و ارائه نظراتى اينچنين، سازمان ملل متّحد[1] كه كانون اداره و اجراي منويّات غرب است، با بسيج نيروهايش، مانند: بانك جهانى، صندوق بين المللى پول، صندوق رشد، يونيسف و يونسكو و فائو و… وارد عمل شد. هرچند پيش از اين نيز در رابطه با كنترل جمعيّتِ كشورهاى اسلامى، خدمات شايان ذكرى!! ارائه كرده و دولتهاى اسلامى را با فشارهاى سياسى و اقتصادى و… به اين كار وادار ساخته بود؛ ولى اين بار، براى آنكه نظارت بيشترى بر اجراى طرح داشته باشد، و موفّقيّت بيشترى كسب كند، عمليّات خود را گسترش داده و حربههاى مؤثّرترى بكار گرفت و خطوط اصلى را با دقّت بيشترى، مشخص كرد و با استفاده از كلمات خوش آب و رنگي چون «رفاه»، «زندگي مطلوب»، «توسعه» و… گفت:
«براى هر زن دو فرزند كافى است»، و «اگر كشورهاى اسلامى طالب رفاه و زندگى مطلوب هستند بايد با رشد جمعيّت خود مبارزه كنند».
به چند خبر در همين رابطه توجّه كنيد:
«مدير اجرايى صندوق رشد، وابسته به سازمان ملل متّحد هشدار داد، اگر كشورهاى عربى خواهان اداره زندگى در سطح مطلوب كنونى يا داشتن رفاه و خدمات اجتماعى هستند، بايد تصميمات فورى جهت جلوگيرى از افزايش جمعيّت در كشورهاى خود اتّخاذ كنند. به گزارش واحد مركزى خبر به نقل از راديو لندن، وى كه در اجلاس سهروزه مبارزه با رشد سريع جمعيّت در بحرين سخن مىگفت افزود: ضرورت مبارزه با افزايش سريع جمعيّت، ايجاب مىكند كه دولتها تعداد داشتن اولاد را مشخّص كنند.»
«روزنامه اطّلاعات،9/7/1376»
«به گفته رئيس جمعيّت سازمان ملل متّحد، زنان در كشورهاى در حال توسعه، بيشتر از آنچه خود بخواهند بچّهدار مىشوند. و بدين ترتيب نرخ مواليد در اين كشورها بالاست. خانم نفيس صدّيق، رئيس صندوق جمعيّت سازمان ملل متّحد، اخيراً به خبرنگاران گفت: عدم تساوى حقوق زن و مرد در كشورهاى جهان سوّم، از عوامل اين امر مىباشد. زيرا زنان، امكان كمى براى تصميمات در خانوادهها دارند. علاوه بر آن، آنها كاملاً از نظر اقتصادى وابسته به همسرشان هستند. خانم صدّيق افزود: در حال حاضر به طور متوسّط هر زن چهار فرزند دارد كه در ادامه اين روند، جمعيّت كره زمين تا ده سال آينده از مرز 11 ميليارد نفر خواهد گذشت. وى ادامه داد: براى محدود كردن جمعيّت كره زمين در مرز 11 ميليارد نفر نبايد بطور متوسّط، هر زن بيش از 2 فرزند داشته باشد.»
«ماهنامه پيام زن، ارديبهشت ماه 1373»
بخش مهمي از آنچه در اين مقاله خواهيد خواند، در همين يک خبر خلاصه شده است. اين خبر را در ذهن داشته باشيد تا بعد. در راستاى اين سخنان، سازمان ملل متّحد كه در جريان جنگهاى اسرائيل با لبنان و فلسطين، عراق با ايران، روسيه با افغانستان، و… نظارهگرى بيش نبود، و در مقابل اين همه مسلمان كشى در جهان، لب فروبسته و در برابر ظلم و اجحاف به مردم الجزاير و مصر و ساير كشورها سكوت مرگبار بر وجودش سايه افكنده بود، ناگهان، با اظهار دلسوزى، خانم نفيس صدّيق را در سِمَت رئيس صندوق جمعيّت، روانه كشورهاى اسلامي كرد، تا با هر شيوة ممكن، طرح مهار جمعيّت را به اين كشورها تحميل كند. در نتيجه، اين طرح به عنوان يك راهكار براى حلّ غوغاى «انفجار جمعيّت»، به كار گرفته شد. در يك بررسي اجمالي ببينيم چه كشورهايى با آغوش باز تسليم پيشنهادات سازمان ملل شدند، و كدامين كشورها سنگ رد بر سينه طرّاحان آن زدند؟
براي يافتن پاسخ، لطفا به اخبار زير، توجّه فرماييد:
نفيس صدّيق مىگويد:
«من متأسّفم كه از كشورى آمدهام كه حتّى رئيس جمهور آن – يعنى بوش[2] – با برنامه بهداشت خانواده و تنظيم خانواده مخالف است.» «كتاب كاهش جمعيّت ضربهاى سهمگين بر پيكر مسلمين، صفحه 217» «مسئول واتيكان در سازمان ملل گفت: كليساى كاتوليك واتيكان براى مبارزه عليه برنامههاى كنترل جمعيّت سازمان ملل، از كشورهاى اسلامى كمك خواهد گرفت.»
«روزنامه جمهورى اسلامى، 11/2/1373»
«در كنفرانس سال گذشته كره ارض در شهر (ريو) نماينده پاپ گفت: از نظر واتيكان، كنترل مصنوعى تولّد، غير معنوى و خلاف شأن و آراى بشر است.»
«ماهنامه پيام زن، ارديبهشت ماه 1327»
«… پاپ دوازدهم در سال 1915، در نطقى كه ايراد كرد تأييد مىكند، هر عمل جنسى كه منجر به توليد نسل نگردد از نظر كليساى كاتوليك محكوم شناخته مىشود.» «كتاب راههاى جلوگيرى از آبستنى تأليف دكتر حسين نامى، صفحه 18» «به گزارش آسوشيتدپرس از واشنگتن، آمريكا در سال گذشته به دليل رهبريّت ناموفّق سياسى در زمينه سياستهاى جمعيّتى، در رأس فهرست كشورهاى ناموفّق قرار داشت… در اين فهرست، روسيّه، پاكستان، لهستان، عراق و ايرلند به عنوان مورد ناموفّق ذكر شدهاند.»
«روزنامه جمهورى اسلامى، 16/12/1372»
«مجلّه (رابطة العالم الاسلامى) كه يك مجلّه وهّابى مسلك مىباشد، در بسيارى از شمارههاى خود به تفصيل به نقد و بررسى مسأله كاهش جمعيّت پرداخته است، و همينطور در پاكستان و ساير بلاد اسلامى. و اين نشانه آنست كه استعمار نتوانسته است با مرتكزات مذهبى و اعتقادات عميق دينى اهل سنّت نسبت به رجحان افزايش جمعيّت وارد مبارزه شود.» «كتاب كاهش جمعيّت ضربهاى سهمگين …، صفحه 250» «…برخى از روحانيّون پاكستان، با اجراى سياستهاى كنترل جمعيّت در اين كشور مخالفند و آن را توطئه يهودى براى كاستن از جمعيّتِ مسلمانان مىدانند.»
«روزنامه جمهورى اسلامى، 16/7/1371»
«…طبق نوشته يك نشريّه، چاپ راولپندى پاكستان، مخالفت با برنامه كنترل جمعيّت در پاكستان، دامنه وسيعترى به خود گرفته و به اقدامات دسته جمعى به عنوان مبارزه منفى براى متوقّف كردن آن انجاميده است.»
«ماهنامه پيام زن، بهمن ماه 1374»
«ابوظبى – يك مرد پنجاه ساله كه چهل و نه فرزند دارد از نقشه قبلى خود براى اينكه 60 فرزند داشته باشد دست كشيد. او قبلاً قصد داشت عدّه فرزندانش را شصت برساند و ركورد كشور را بشكند. امّا فشار مالى باعث شد از تصميم خود منصرف شود. سليم جمعه مبارك، از شش همسرش بيست و دو پسر و بيست و هشت دختر دارد. او سه همسر خود را قبلاً طلاق داده است. فرزندان او از چند ماهه تا بيست و هشت ساله هستند. سليم كه در رأس الخيمه زندگى مىكند، كارمند وزارت امور اسلامى است. وى ماهى چهار هزار و صد دلار حقوق مىگيرد. دولت هم براى هر يك از فرزندانش هشتاد و يك دلار به او كمك مىكند. كمك دولت براى تشويق شهروندان به داشتن فرزند بيشتر است.»
« هفتهنامه زن روز، 11/11/1376»
« در سال 1400 هجرى، مجلس مجمع فقهى اسلامى در مكّه مكرّمه برگزار گرديد و قطعنامه زير به امضاى 17 تن از فقهاى معاصر اهل سنّت در مورد تحديد نسل يا به اصطلاح تنظيم خانواده صادر گرديد: نظر به اينكه شريعت اسلام ترغيب كننده به فزونى نسل مسلمانان و انتشار آن است؛ و تحديد نسل و جلوگيرى از آبستنى مخالف فطرت انسانى و شريعت اسلامى مىباشد؛ و نظر به اينكه هدف جلوگيرى از افزايش جمعيّت مسلمين، نيرنگى براى كاهش دادن نيروى انسانى آنها و تقويت سلطه استعمارگران بر كشورهاى اسلامى و بهرهبردارى بيشتر از ثروتهاى آنان است؛ و نيز نظر به اينكه جلوگيرى از نسل، نوعى عمل جاهلى و بدگمانى به خداى تعالى است؛ مجلس مجمع فقهى اسلامى به اتّفاق آراء، مقرّر مىدارد كه: تحديد نسل مطلقاً جايز نيست و جلوگيرى از آبستنى در صورتى كه انگيزه آن، ترس از فقر و كمبود باشد، حرام است. چرا كه خداوند متعال “هو الرّزاق ذوالقوّة المتين”[3] و روزى همه جنبندگان روى زمين را خود بر عهده گرفته است؛ “و ما من دابّة فى الأرض الاّ على اللّه رزقها”[4]…» «كتاب كاهش جمعيّت ضربهاى سهمگين …، صفحه 137» «دكتر نفيس صدّيق:… تنها عربستان سعودى است كه كاربرد وسايل جلوگيرى از آبستنى را رسماً قدغن كرده است.»
«كتاب كاهش جمعيّت ضربهاى سهمگين …، صفحه 215»
توجّه كنيد:
مسيحيّت كه خود طرّاح اصلى كنترل جمعيّت بوده و قطعنامه مربوطه را امضا كرده است، براى پيروان خود نه تنها كنترل جمعيّت را روا نمىداند، بلکه به دستور پاپ موظف به تکثير نسل است. و بر اين اساس، آمريكا به عنوان اوّلين كشور ناموفّق در كنترل جمعيّت معرّفى مىگردد. در ميان كشورهاى اسلامى نيز علماى سقيفه گرا، در پاكستان و عربستان، فتوى بر حرمت كنترل مواليد داده و رسماً آنرا مردود شمردهاند. در ابوظبى هم نه تنها كنترل مواليد جريان ندارد بلكه براى فرزند بيشتر، مساعده نيز مقرّر شده است. روسيّه، لهستان، عراق و ايرلند نيز به عنوان كشورهاى ناموفّق معرّفى شدهاند. در ساير كشورهاى اسلامى و سني نشين هم كنترل مواليد به شكلى بسيار ضعيف و بدون هيچ اهرم فشارى، انجام مىشود كه در حكم عدم كنترل است.
و امّا ايران:
ايران اسلامى، كه از ديرباز دستخوش تاخت و تازهاى سياسى، فرهنگى، اقتصادى و نظامى بوده است، و سردمداران آن همواره طعمه سياستبازان شرق و غرب بوده اند، اين بار نيز با هجوم سفّاكان به ظاهر دلسوز، و به كمك دشمنان داخلى و دوستان غافل، خود را بي چون و چرا، تسليم طرح كنترل جمعيّت كرده و آن را با آغوش باز پذيرفت!
از كجا شروع شد؟
«روزنامه اطّلاعات يكشنبه 26 شهريور 1368، طىّ شماره 18852، اعلام كرد: رئيس سازمان حفاظت محيط زيست كشور: افزايش بىرويّه جمعيّت و تخريب بىضابطه منابع طبيعى، حيات انسان را تهديد مىكند. دكتر منافى، معاون رئيس جمهور و رئيس سازمان حفاظت محيط زيست كشور… سپس به عوامل نابودى محيط زيست اشاره كرد و گفت: توسعه بىرويّه و ازدياد نامتناسب و لجامگسيخته جمعيّت، و دخالت بىضابطه انسان در طبيعت، حيات طبيعى و زندگى بشر را تهديد مىكند. اين ابتداى امر بود…»
«كتاب كاهش جمعيّت ضربهاى سهمگين …، صفحه 132»
جالب توجّه است كه سازمانهاى ضدّ بشر، براى آنكه بتوانند به مقاصد خود برسند، نخست ابزار و دستاويزي به نام «توسعه» را ارائه داده و براى رسيدن به اين هدف، راهكارهايى را توصيه كردند كه يكى از آنها كنترل مواليد است.
و مراحل برنامهريزى توسعه تحت عنوان برنامه اوّل توسعه و… كه چارچوب آن با همكارى سازمان ملل تهيّه مىشود، از اينجا شروع شد.
توجّه كنيد:
«دكتر نفيس صدّيق… : دولت ايران اكنون مصمّم است كه در برنامه توسعه كشور، مسأله جمعيّت را نيز به حساب آورد…»
«كتاب كاهش جمعيّت ضربهاى سهمگين …، صفحه 215»
«دكتر مرتضى ميرمطهّرى ديروز در قزوين افزود:… بررسى جمعيّت در برنامهريزى توسعه… از جمله طرحهايى است كه هماكنون با همكارى اين صندوق، (صندوق جمعيّت سازمان ملل متّحد) و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكى در سطح كشور اجرا مىشود.»
«روزنامه ايران، 30/3/1375»
«همايش جمعيّت و توسعه به مناسبت روز جهانى جمعيّت، با هدف تبيين چگونگى تنظيم جمعيّت، با حضور وزير و مسؤولان وزارت بهداشت، نمايندگان مجلس شوراى اسلامى و نمايندگان سازمانهاى جهانى در تهران برگزار شد…»
«روزنامه ايران، 23/4/1375»
«به مناسبت روز جهانى جمعيّت، 11 جولاى، اوّلين گردهمايى انجمن تنظيم خانواده جمهورى اسلامى، روز شنبه به همّت هيأت مديره اعضاى اين انجمن در محلّ هتل لاله تهران برگزار شد… شويونسو نماينده چند سال اخير در جمهورى اسلامى ايران نيز در اين گردهمايى به تشريح نقش سازمانهاى غير دولتى در برنامههاى تنظيم خانواده بر اساس مصوّبات كنفرانس بين المللى جمعيّت در قاهره پرداخت. وى گفت:… برنامه عمل كنفرانس بين المللى جمعيّت و توسعه، تأكيد كرده است كه فقر، نابرابرى جنسى، استفاده از منابع و محيط زيست به صورتى در هم تنيدهاند كه هيچكدام جداى از يكديگر نمىتوانند مطرح باشند.»
«روزنامه خراسان، 24/4/1375»
از صحت و سقم علمي اين اظهارات كه بگذريم، جا دارد بپرسيم كه: آيا مهار جمعيت به خاطر مصالحي است که در اين چند خبر و اخبار مشابه ذکر شده و مي شود، يا به خاطر فرمايشات آقاي هانتينگتن و پل ارسنج و امثال آنان؟!!! «لايحه بودجه سال 76 كشور:… تعديل نرخ رشد جمعيّت، يكى از اهداف سياستگذاريهاى توسعه در برنامههاى اوّل و دوّم توسعه به شمار مىرود.»
«روزنامه رسالت، 6/9/1375»
و در سايه همين «توسعه» بود كه تن به هر ذلّتى داديم، و نه تنها به توسعه نرسيديم، بلكه هر روز بدهكارتر شده و اقتصادمان بيمارتر و به ورشكستگى نزديكتر شد. مدّتى گذشت و بودجههاى كلانى براى جلوگيرى از باردارى صرف شد و همة امكانات، براى اين منظور به خدمت گرفته شد و تمام ابزار پيشگيرى از باردارى، در دسترس عموم قرار گرفت. ولى چون اين مقدار تلاش، اهداف مجامع غربى را برآورده نمىكرد، خانم دكتر نفيس صدّيق به ايران آمد و گفت:
«همه معتقدند كه براى جلوگيرى از رشد نامعقول جمعيّت ايران بايد كارى كرد… ما به ايران آمدهايم تا در تنظيم يك برنامه جمعيّتى به ايران كمك كنيم.»
«كتاب كاهش جمعيّت ضربهاى سهمگين …، صفحه 117، به نقل از روزنامه قدس 7/7/69 تا 14/8/69 »
تصويب طرح كنترل جمعيت از سوي مجلس:
پس از چندى خبرنگاران اعلام كردند: «طرح كنترل جمعيّت از سوى دولت به مجلس ارائه شده است… اراك، 26 خرداد 16 ژوئن. اگر رشد جمعيّت با منابع داخلى همسو نباشد، تمامى برنامهريزيها با مشكل مواجه خواهد شد. به همين دليل طرح كنترل جمعيّت از سوى دولت به مجلس ارائه شد. دكتر رضا ملكزاده وزير بهداشت، درمان و آموزش پزشكى… ضمن اعلام اين خبر افزود: طرح كنترل جمعيّت به مجلس ارائه شده كه در صورت توافق مجلس و تصويب آن، برنامههاى كنترل جمعيّت روند سريعترى به خود مىگيرد.»
« هفتهنامه كيهان هوايى، 5/4/1370»
هرچند تا زمان تصويب مجلس كه در سال 1372 صورت گرفت، گامهاى بلند و قابل توجّهى در روند كاهش جمعيّت از طرف دستاندركاران خودمختار اين امر و مزدوران جنايتپيشه استعمار، به عمل آمد، ولى به نظر طرّاحان، اين مقدار تلاش، كافى نبود. و مىبايست بطور جدّىترى در برآوردن اهداف استعمار تلاش مىشد. در نتيجه، برای قانونی کردن اين حرکت، طرح كنترل جمعيّت، به مجلس شوراى اسلامى ارائه شد و مجلس نيز آنرا تصويب كرد!! پس از آن، لبخند رضايت بر چهره كريه بانيان غربي و جنايت پيشگان بين المللى نشست كه طىّ گزارشى اين رضايت را ابراز نمودند:
« به گزارش صندوق جمعيّت ملل متّحد، يكى از اقدامهاى مهمّى كه در زمينه جمعيّت در ايران اجرا شده تصويب قانون تنظيم خانواده از سوى مجلس شوراى اسلامى در سال 1372 است. اين قانون تحرّك بيشترى به فعّاليّتهاى تنظيم خانواده بخشيده و تأكيد كرده است: روزنامهنگاران، فيلمسازان و ساير هنرمندان، بايد تشويق شوند تا در باره مسائل كنترل جمعيّت و تنظيم خانواده، آگاهىهاى عمومى را افزايش دهند.»
« روزنامه اطّلاعات، 10/5/1378»
تصويب قانون كنترل مواليد در مجلس شوراى اسلامى، يكى از اقدامات اساسى سازمان ملل و مجامع استعمارى، براى رساندن ايران به توسعة[5] مورد نظرشان بود. آرى يكى از راهكارهاى توسعه كه خودش اصلىترين هدف براى دشمنان بود به تصويب رسيد. ولى اين راهكار خود نياز به اهرمهايى دارد كه آن اهرمها نيز، براى دشمن، از مهمترين اهدافند. اهرمهايى مانند: اخراج غير طبيعي زنان از خانه، و توانا سازى اقتصادى ايشان، و وارد كردن بي رويه و بدون پيش بيني آنان به بازار کار و تحصيل و ورزش و سياست و پست و مقام و…، ايجاد روحيّه رفاهطلبى خاص و حساب شده در ميان خانوادهها، كمرنگ كردن مسائل دينى و در نتيجه از بين بردن آنها، اجراي سياستهايى كه باعث فشار اقتصادى شديد بر مردم مىشود، رواج فرهنگ غرب، تأخير ازدواجها، و… كه در صفحات آتي از نظر شما خواهد گذشت. آنچه در كشور ما گذشت فراتر از آن چيزى بود كه مجامع بينالمللى و استعمارى از ما خواسته بودند. آنچه كه از ما خواسته بودند اين بود كه بايد براى رسيدن به توسعه، از رشد بي روية جمعيّت جلوگيري كنيد. ولي آنچه كه در كشور ما صورت گرفت مواردى است كه توجّه شما را به آن جلب مىكنم:
الف : اهرم فشار با وضع قوانين :
اين اهرم يكى از اهرمهايى است كه فقط در كشور ما اعمال مىشود. و شايد بهكارگيرى اين شيوه براى كنترل نسل، در تاريخ سابقه نداشته باشد!
«مهندس همدانلو يكى از انديشمندان كشور… گفت:… مبارزه با فقر، الزام و اجبار براى تنظيم خانواده، بها دادن به زندگى و خوب زندگى كردن، عواملى هستند كه مىتوان براى مقابله با رشد جمعيّت از آنها بهره گرفت.»
«روزنامه اطّلاعات، 28/4/1377»
«طبق مصوّبه جديد دولت، كليّه امتيازات قانونى كه قبلاً به فرزند چهارم خانوادهها تعلّق مىگرفت لغو مىشود… همچنين فرزند چهارم و بعد كه بعد از يكسال از ابلاغ اين تصويبنامه متولّد شوند، مشمول دريافت كوپن سهميهبندى ارزاق عمومى و كالاهاى اساسى نخواهند شد…»
«هفتهنامه كيهان هوايى، 2/5/1370»
«روزنامه خراسان 3 بهمن 1373 طىّ شماره 12885 تحت عنوان: ارايه برگ تنظيم خانواده، شرط اصلى متقاضيان تحت پوشش كميته امداد امام خمينى، آورده است: كليّه خانوادههاى كمبضاعت داراى 3 فرزند كه قدرت بارورى دارند، تنها پس از وازكتومى (بستن لوله در آقايان) و يا توبكتومى (بستن لوله در خانمها) و ارائه مدرك از سوى مراكز بهداشت مىتوانند زير پوشش كميته امداد در آيند.»
«كتاب كاهش جمعيّت ضربهاى سهمگين …، صفحه 147»
لابد مسؤولان و كاركنان كميته امداد كه از همين بودجه حقوق مىگيرند نيز پس از وازكتومى و توبكتومى و ارائه مدرك معتبر به كار خود ادامه مىدهند!
«ديروز در همين مشهد مقدّس، زنى از افراد مستمند تحت پوشش كميته امداد امام خمينى، با بچّه شيرخواره خود در بغل، به كميته رفته بود تا سهميه قوطى شير خشك خود را بگيرد. به وى گفتند: اوّل برو لولههايت را ببند و سپس بيا تا قوطى شير خشك به بچّهات بدهيم!»
«كتاب كاهش جمعيّت ضربهاى سهمگين …، صفحه 226»
«بر اساس گزارش اداره بهداشت خانواده به آگاهى مىرساند:
1 – طبق مادّه 1 قانون جمعيّت و تنظيم خانواده، مصوّب مجلس شوراى اسلامى كليّه امتيازاتى كه در قوانين بر اساس تعداد فرزندان يا عائله پيشبينى و وضع شدهاند، در مورد فرزند چهارم و بعد قابل محاسبه و اعمال نخواهد بود. بنا بر اين، سازمان تأمين اجتماعى در ارائه خدمات به بيمه شدگان تا سه فرزند، منافاتى با برنامههاى تنظيم خانواده ندارد.»
«روزنامه همشهرى، 17/8/1377»
«چند پرسش با همكارى مركز تحقيقاتى آموزشى و خدمات تنظيم خانواده شهيد نور سعادت:
1 – براى زوجين با فرزند كافى كه تمايل به داشتن فرزند ديگرى ندارند كداميك از روشهاى پيشگيرى از باردارى توصيه مىشود؟ ـ جواب ـ: الف: بستن لولههاى رحمى در خانمها (توبكتومى). ب: بستن لوله در آقايان (وازكتومى).
«روزنامه ايران،21/9/1377»
در تحليل اين چند خبر كه مشت نمونه خروار بود، من چيزى براى گفتن ندارم. زيرا خبرها روشنتر از هر روشنيند. ولى شايد اين پرسش براى شما يا هر خواننده ديگرى مطرح شود كه: آيا استفاده كنندگان از اين اهرمها، بويى از انسانيت بردهاند؟ تاچه رسد به اسلاميّت!! آيا از گرسنگى يك نوزاد سوء استفاده كردن، درخور شأن كميته امداد امام خميني رحمه الله عليه است؟ آيا مىتوان براى رسيدن به هدفى كه از سوى دشمنان ايران و اسلام، القاء شده اينگونه با نيازمندان برخورد كرد و از نيازشان به كوپن، و قوت لايموت، و بيمه آنچنانى، و شير خشك، به منزله پتكى استفاده كرد و بر فرقشان كوبيد؟ سقوط به درة پستى و رذالت تا كجا؟! اميدوارم اقدام جلاّدانى كه در لباس مقدّس پزشک، بدون اطّلاع زنان باردار، مخفيانه لولههاى رحم آنان را هنگام سزارين مىبندند، پيرو بخشنامة محرمانهاى نباشد، و يا قطرههاى فلج اطفال را براى اهداف خاصّى در دهان كودكان بىگناه، نچكانده باشند، و يا نمك طعام را به منظور تضعيف بارورى زنان و مردان، اجباراً يد دار نكرده باشند! و يا طرح واکسنهاي سراسري را … و…
_________________________________________________________________________________________
[1] ـ در معرفی سازمان ملل متحد، توجه شما را به یک خبر جلب می کنم: «پطرس غالى دبير كل سابق سازمان ملل در اواخر دوران تصدّى خود در اظهارات اعتراف گونهاى مىگويد: برخى فكر مىكنند كه سازمان ملل، يك نهاد مبتنى بر عدالت است ولى اين افراد، سخت در اشتباه بهسر مىبرند. آنها بايد بدانند اين سازمان، نه بر اساس عدالت بلكه بر مبناى سياست بنيان گذاشته شده و خطّ مشى آنرا قدرت مشخّص مىكند..» «روزنامه جمهورى اسلامى، 1376/8/21»
[2] ـ بوش اول (بوش پدر).
[3] ـ «سوره الذّاريات، آيه 58: انّ اللّه هو الرّزّاق ذو القوّة المتين – مسلّماً خداوند است كه بسيار روزى دهنده و داراى قوّت و قدرتى استوار مىباشد.»
[4] ـ «سوره هود، آيه 6. هيچ جنبندهاى در روى زمين وجود ندارد مگر آنكه روزى او بر عهده خداوند است.»
[5] ـ هويّت و چيستي توسعة مورد نظر غرب را در صفحات آتي خواهد آمد.
منبع : http://www.andalibonline.com