شنبه , 14 تیر 1404
آخرین مطالب
خانه » وهابيون مي گويند در هيچ چيزي خمس نيست مگر غنايم جنگي!

وهابيون مي گويند در هيچ چيزي خمس نيست مگر غنايم جنگي!

images (1)

وهابيون مي گويند در هيچ چيزي خمس نيست مگر غنايم جنگي!

اما پاسخ:‌ رسول خدا(ص) خطاب به نمايندگان قبيله عبدالقيس از تيره قبيله ربيعه و نماينده خود در يمن به نام عمرو بن حزم، خطاب به سعد هزيم از قبيله قضاعه، جذام، مالک ابن احمر، فجيع بکائي، اسبذيين، افراد تازه مسلمان شده از تيره حدس و لخم، جناده الازدي و قومش، جويين طائين، جهينه ابن زيد، ملوک حمير، ثعلبه بن عامر، زهير العکليين، بعض افخاذ جهينه، به شخصي از قبيله بلحارث، عبدالحجر، عبد عمر و الاصم، نهشل بن مالک وائلي مرقوم فرموده اند « اطاعت امر خدا و رسول او کنيد و نماز به پا داريد و زکات بدهيد و خمس از منافع و فوايد بپردازيد.» و قبايل فوق هيچکدام مشغول جنگ نبوده اند و غنيمت جنگي نداشته اند و اگر چنين جنگي حادث شده باشد بايد رسول خدا خود متصدعي آن باشد و معلوم است چنين جنگي در تاريخ ثبت نشده است بعلاوه بعضي از قبايل فوق مانند عبدالقيس آنقدر ضعيف بوده اند به جزء‌ در ماههاي حرام که آتش بس براي هر نوع جنگ بوده به خاطر خطر مشرکين قادر به خروج از سرزمين خود نبوده اند تا چه رسد به اينکه جنگ بکنند و غنيمت به دست آورند. در تمام نامه هاي فوق خمس در رديف زکات سالانه و نماز قرار گرفته است. بعلاوه رسول خدا در نامه خود به عامل خود در يمن ننوشته وقتي جنگ شد و غنيمت کسب شد خمس بگير و نامه مطلق است و واژه مغنم و غنائم طبق نظر علماي لغت به معناي فوايد و منافع است که بدون زحمت و يا با حداقل زحمت به دست آيد. پس جمله خمس از غنايم يعني از فوايد. رسول خدا در نامه خود به جهينه بن زيد مرقوم فرموده اند: استفاده از چراگاهها و دشت ها و رودخانه ها و استفاده از آب قنات ها براي شما حلال و آزاد است منتها در مقابل پرداخت خمس به من. پس اين خمس ها ربطي به غنايم جنگي نداشته است.

مراجعه شود به صحيح بخاري کتاب توحيد و صحيح مسلم باب امر به ايمان و مجموعه وثائق سياسي صفحه 52 و طبقات ابن سعد جلد 1 صفحات 266 و 142 و 179 و 271 و 248 و 268 و 305 و صفحه 269 و فتوح البلدان جلد 1 صفحه 85 الاصابه در ترجمه صيفي ابن عامر جلد 2 صفحه 189 و سنن ابي داود جلد 2 صفحه 55 و سنن نسائي جلد 2 صفحه 179 مسند احمد جلد 5 صفحاد 77 و 78 و 363 و اسد الغابه جلد 5 صفحات 4 و 389 و سيره ابن هشام جلد 4 صفحه 258 مستدرک حاکم جلد 1 صفحه 395 و الاموال ابي عبيد صفحه 13 و تهذيب تاريخ ابن عساکر جلد 6 صفحه 273 و کنزالعمال جلد 6 صفحه 165 و الاصابه جلد 2 صفحه 186 و عيون الاثر جلد 2 صفحه 248.

از آنجائيکه دخالت و سهم بردن از خمس براي غير خاندان رسالت و امامت حرام بوده و به ابوبکر و عمر نميرسيده مکتب خلفاء و وهابيون امروز بطور کلي وجوب خمس را از غير غنائم جنگي انکار کرده اند. در حاليکه منابعي که اهل سنت در اين خصوص دارند بيش از 60 منبع است. به همين دليل چون خمس به خاطر مسائل فوق مورد انکار بوده است لذا عمر ، عثمان و معاويه منع کرده اند اما عمر بن عبدالعزيز خمس را به اهل بيت داد. يزيد بن عبدالملک منع کرد، سفاح داد ، منصور منع کرد، مهدي داد ، موسي بن مهدي منع کرد، مأمون به اهل بيت برگرداند، سپس متوکل منع کرد و اين شد سرنوشت خمس.

 سرانجام اينکه خمسي که طبق متون اهل سنت جزء مسلّمات بوده در مکتب خلفاء و وهابيون بخاطر دشمني با اهل بيت همواره انکار شده و مي شود. اين است بارزترين دليل دشمني وهابيت با اهل بيت (عليهم السلام) .

منبع: سایت اسلام 5000ساله

خبرنامه آرمان مهدویت

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.خانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*