شنبه , 14 تیر 1404
آخرین مطالب
خانه » پاسخ جناب سلمان به خلیفه ی دوّم

پاسخ جناب سلمان به خلیفه ی دوّم

download (1)

متن ذيل، پاسخ به نامه خليفه دوم توسط سلمان است که: اولا: بيانگر شخصيت ممتاز او و حکومت عادلانه وی به پيروی از پيشوايان محبوبش، پيامبر(ص) و علی(ع) است. ثانيا: پاسخ دندان شکنی است به سخنان ياوه ای که دشمنان شيعه بر عليه سلمان عنوان کرده اند. ثالثا: الگوی زيبائی از سيره و روش حاکمان علوی و پيروان مکتب اهل بيت(ع) برای زمامداران تاريخ است. رابعا: شايد نمونه ای باشد از شيوه ياوران امام مهدی(عج) در نظام حکومت جهانی مهدوی(ع).

به نام خدا

و به ياد وليّ خدا امام مهدی(عج)

احتجاج سلمان فارسی با عمر بن خطاب

در دوران خلافت خليفه دوم و پس از نبرد قادسيّه و فتح شهر مدائن، حذيفه ی يمانی والی مدائن شد، و پس از او سلمان فارسی بنا به پيشنهاد امام علی بن ابيطالب(ع) استاندار مدائن گرديد.

حضور او در اين شهر و در بين هم وطنان با روحيّه عدالت ورزی و سادگی و بی آلايشی، و مقام معنوی او نزد پيامبر عظيم الشأن اسلام با تعبير (السلمان مِنّا اهل البيت) تأثير بسزايی در گرايش ايرانيان به ولايت علوی داشت.

سلمان تا سال 33 ه.ق (زمان خلافت عثمان) والی مدائن بود، در آن سال از دنيا رفت و در نزديک ايوان مدائن به خاک سپرده شد.

شيوه مديريت اجتماعی و سبک زندگی و برخورد او با مردم، مورد انتقاد خليفه دوم قرار گرفت و به همين خاطر نامه ای برای او فرستاد و در آن نامه او را مورد سرزنش قرار داد.

متن ذيل، پاسخ به نامه خليفه دوم توسط سلمان است که:

اولا: بيانگر شخصيت ممتاز او و حکومت عادلانه وی به پيروی از پيشوايان محبوبش، پيامبر(ص) و علی(ع) است.

ثانيا: پاسخ دندان شکنی است به سخنان ياوه ای که دشمنان شيعه بر عليه سلمان عنوان کرده اند.

ثالثا: الگوی زيبائی از سيره و روش حاکمان علوی و پيروان مکتب اهل بيت(ع) برای زمامداران تاريخ است.

رابعا: شايد نمونه ای باشد از شيوه ياوران امام مهدی(عج) در نظام حکومت جهانی مهدوی(ع).

ترجمه متن احتجاج و نامه سلمان(ره) به خليفه دوم:

به نام خداوند بخشاينده بخشايشگر

از سلمان، غلام آزاد شده رسول خدا(ص) به عمر بن خطاب

امّا بعد، ای عمر، نامه ای از تو به من رسيد که در آن مرا سرزنش نموده و نکوهش کردی. يادآور شدی که تو امارت اهل مدائن را به من دادی، و به من فرمان دادی که کارهای حذيفه را پيگيری کنم، و دوران اعمال و روش های او را مورد حسابرسی و دقت قرار دهم، و از کارهای زشت و زيبای او تو را آگاه کنم، امّا خداوند مرا در کتاب محکم خويش از اين کار بازداشته است، آنجا که مي فرمايد: (ای کسانی که ايمان آورده ايد، از بسياری از گمان ها بپرهيزيد چراکه بعضي از گمان ها گناه است و هرگز تجسّس نکنيد و هيچ يک از شما از ديگری غيبت نکند، آيا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده ی خود را بخورد؟ همه شما از اين کار کراهت داريد، تقوای الهی پيشه کنيد که خداوند توبه پذير و مهربان است) (سوره حجرات آيه 12)

و من کسی نيستم که خدا را به بهانه پيگيری کارهای حذيفه و اطاعت از تو معصيت و نافرمانی کنم !!

و امّا آنچه را تذکر دادی که من به برگ های خرما و خوردن نان جو، روی آورده ام، اين ها چيزی نيست که بخاطر آن بتوان انسان مؤمنی را نکوهش و سرزنش کرد. به خدا قسم ای عمر، خوردن نان جو و برگ های درخت خرما و بی نيازی و سيری بوسيله آنها، نزد خدا برتر و دوست داشتنی تر است از فراوانی طعام و نوشيدنی، و غارت مؤمنان و ادعای آنچه که شايسته آن نيستم، و نزديکتر به تقوی است. رسول خدا(ص) را می ديدم که هرگاه نان جوينی می خورد، خوشحال می شد و هرگز از اين مسئله ناراحت و عصبانی نبود.

و در مورد عطاها و بخشش های من به مردم يادآور شدی. من اين بخشش ها را برای روز فقر و حاجتم (قيامت) ذخيره کرده ام.

ای عمر به خدای صاحب عزّت قسم، برای من هيچ اهميتی ندارد که طعامی که به گلوی من می رسد، و گوارا در حلقم فرو می رود از مغز گندم و مغز گوسفند باشد يا باقيمانده پوسته های جو !!

و امّا انتقاد تو از من که من قدرت خداوند را تضعيف کردم و مقام او را پست شمردم، با ذليل و خوار کردن نفسم و پست شمردن مقام خودم به حدّی که مردم مدائن فراموش کردند و نمی فهمند که من استاندار آنها هستم، و مرا به عنوان پلی فرض کرده اند که از روی آن عبور کنند و بارهای سنگينشان را بر دوش من بگذارند، و تو گمان کردی که اين کارها موجب اهانت و خواری قدرت الهی خواهد شد؟!! بدان، که خواری در راه اطاعت خدا برای من از عزّت در راه نافرمانی خدا محبوبتر است.

و تو خود مي دانی که رسول خدا(ص) در همان شرايط نبوّت و قدرت با مردم الفت داشت و به آنها نزديک می شد و مردم هم به او نزديک می شدند، تا جائی که عدّه ای نزديکتر از ديگران به حضرت بودند. در عين حال نان خشک و خشن می خورد و لباس خشن می پوشيد و مردم از هر گروهی: قريش و عرب و سفيد و سياهشان نزد او در دين مساوی بودند.

پس من گواهی مي دهم که شنيدم از خود پيامبر(ص) که می فرمود: (کسی که سرپرستی هفت تن از مسلمانان را بعد از من به عهده بگيرد، و سپس بين آنها بر اساس عدالت رفتار نکند، خدا را بر حال خشم بر خود ملاقات خواهد کرد). پس ای عمر، کاش در سرپرستی و فرمانداری مدائن سالم ميماندم، از آنچه در مورد من تذکر دادی که من نفسم را ذليل و پست کرده ام، پس چگونه است حال کسی که بعد از رسول خدا(ص) سرپرستی و ولايت امّت را به عهده گرفته است؟!

و من فرمان خدا را شنيدم که مي فرمايد: (آری اين سرای آخرت را برای کسانی قرار ميدهم که اراده ی برتری جوئی در زمين و فساد را ندارند و عاقبت نيک برای پرهيز کاران است. آيه 83 قصص)

بدان که من نخواستم مديريت مردم را به عهده بگيرم و حدود الهی را در بين آنها اجرا کنم مگر به هدايت و راهنمائی راهنمای عالِمی، که راه و روش او را در ميان آنها پياده نمايم و در بين مردم با سيره و روش آن عالِم سير کنم.

و بدان که اگر خداوند متعال برای اين امّت خير و رشدی اراده می فرمود، برترين و دانشمندترين آنها را بر ايشان والی می کرد، و اگر اين امّت از خداوند خائف بودند و از فرمايش پيامبرشان تبعيّت می کردند و آگاهی به حق داشتند تو را اميرمؤمنان نمی ناميدند. (پس آنچه می خواهی حکم کن، تو فقط در اين زندگی دنيوی ميتوانی قضاوت و داوری کنی. آيه 72 طه)

طولانی شدن عفو خداوند و تمديد مهلت او از تعجيل در عقوبتش تو را مغرور نکند و بدان در آينده ای نه چندان دور به عاقبت ظلم خود در دنيا و آخرت خواهی رسيد، و به زودی از آنچه که پيش فرستادی و پس از اين انجام خواهی داد، پرسش خواهی شد. والسّلام

منبع : بحار الانوار جلد 22 صفحه 360

خبرنامه آرمان مهدویت

یک نظر

  1. فَضائلهم و مناقبهم و مخربی شریعتهم و غاصبی خلافتهم و حقوقهم اجمعین من الاولین و الاخرین و عجلفرجهم.نفسي بفداک یا سلمان یا عبد الصالح الله و صحبه الرسول الله و شیعةللامیرالمومنان علی بن ابیطالب و لعنةااه علی اعدائکم جمیعا الی الابد الابدین.حقیقتا حضرت سلمان(روزبه)از افتخارات ما ایرانیان بلکه جهانیان و بشریت میتواند باشد و همینطور هم خواهد بود.در جواب نامه حضرت سلمان (سلام الله علیه)به عمربن خطاب بسیاری از مسائل و موارد را میشود به نیکی دریافت لکن بنده ۳ الی ۴ نمونه از آنرا در اینجا می آورم باشد که صیح باشد و برای دوستان هموطن قابل استفاده باشد.مسئله اولی که بسیار مهم و دارای اهمیت خاص میباشد این نکته است که حضرت سلمان به امر و فرمان امیرالمومنین فاروق اعظم و صدیق اکبر(صلوات الله علیه)فرماندار مدائن میشود.ثانیا مطلب بعدی که در این نامه بسیار آشکارا و هویداست این نکته میباشد که خلیفه بلافصل و وصی و امام بر حق که توسط خداوند تبارک وتعالی نصب الهی گردیده و توسط آقارسول الله (صلی الله علیه وآله و سلم)وبرای بار آخر و بصورت رسمی در غدیر خم و با ایراد خطبه غدیریه به امت ابلاغ نمودند آقاامیرالمومنین علی بن ابیطالب(صلوات الله علیه)میباشند و بودند و آقارسول الله(صلی الله علیه و آله وسلم) عهدی عظیم و پیمانی بزرگ رابفرمان ذات اقدس الهی از امت ستاندند و در این نامه حضرت سلمان(روحی فداه)کاملا مشخص اشاره فرموده و همینطور امت اسلامی را طعن میزند برای اینکه عهد کبیر غدیر را شکستند.ثالثا این نامه نشان میدهد که خلیفه دوم اهل تسنن آنطور که تبلیغ کرده اند که ساده زیست بوده و ازاین جور قضایانبوده است وزندگی ساده نداشته و بالعکس ۴از قضا زندگی خوبی در نهان داشته ودر ظاهر و در ملأعام باوضع دیگری حاضر میگشته.ورابعاحضرت سلمان ((روحی له الفداء))عاقبت نوسنده نامه یعنی خلیفه دوم اهل تسنن را روشن میفرمایند و میفرماید عاقبت کارت چیست.والسلام .یا علی

پاسخ دادن به سعید. امیرخانی فراهانی جواب را باطل کن

ایمیل شما نشر نخواهد شد.خانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*