شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
آخرین مطالب
خانه » راه شناخت و معیار حقانیت

راه شناخت و معیار حقانیت

حقانیت یک دین در گرو سه امر است:

۱٫ بنیاد الهى،

۲٫ تحریف نشدن کتاب آسمانى آن،

۳٫ نسخ نشدن توسط شریعت الهى پسین.
براى شناخت آنکه یک دین واقعاً چنین بوده وهمه ویژگى‏هاى فوق را دارد روش‏هاى مختلفى وجود دارد:
یک. بنیاد الهى‏
اصل الهى بودن یک دین از راه‏هاى زیر قابل بررسى است:
۱-۱- آموزه‏هاى دین؛بامراجعه به آموزه‏هایى که هردینى براى خود دارد – چه این آموزه‏ها درقالب کتاب مقدس باشدیا گفتارهاى پیامبر آن دین – مى‏توان پى برد که آیا یک دین، واقعاً دین حق الهى است یا خیر؟ در اینجا معقول و منطقى بودن، داشتن هماهنگى و انسجام، پاسخ‏ گویى به نیازهاى ابدى و اساسى انسان، وجود نظام اعتقادى و ارزشى و عبادى، هدفمند بودن و مطابقت داشتن با سیر و سرشت جوهرى انسان، بهترین شاخص‏هایى است که مى‏تواند مارابه حق بودن یک دین رهنمون شود.
۱-۲- تأیید دین قبلى یا بعدى؛ از آنجا که ادیان آسمانى، با یکدیگر پیوند وثیق وعمیقى دارند و هر دینى مؤیّد و تکمیل‏کننده دین قبلى است؛ مى‏توان با مراجعه به نصوص معتبر رسیده از پیامبرى که حق بودن دینش براى ما به اثبات رسیده است، کشف کرد که آیا ادیان دیگر، به تأیید این دین رسیده‏اند یا نه؟ این روش از جایگاه ویژه و خاصى برخوردار است که کمتر بدان توجه شده است. از طریق این روش عدم حقانیت همه ادیان ادعایى پس از پیامبر خاتم نیز ثابت مى‏شود.
۱-۳- اعجاز؛ معجزه پیامبر یکى از دلایل اثبات صدق نبى و بنیاد الهى دین اوست. معجزه پیامبر باید به طور قطعى اثبات شود. بنابراین کسى که در حقانیت دینى تحقیق مى‏کند باید خود آن معجزه را مشاهده کند و یا از طریق نقلى که صدق آن قطعى و غیرقابل تردید است با آن آشنا شود.مورد نخست تنهادر موردحاضرین درمحضر پیامبر امکان‏پذیر است و غایبان از آن بى‏بهره‏اند،جز در موردقرآن که معجزه زنده و ابدى است و همگان مى‏توانند با این سند رسالت ارتباط مستقیم برقرار کنند.
۱-۴- روش تاریخى؛بارجوع به گزارش‏هاى مستند،معتبر و کافى تاریخى، مى‏توان فهمید که آیا دین خاصى داراى ویژگى‏ها و خصایصى است که بیان شدیاخیر؟تاریخ در این باره،یکى ازمنابع شناخت ما در ادیان مطابق با واقع است.
گفتنى است این چهار روش در عین مجزّا بودن از یکدیگر، در پاره‏اى موارد مى‏توانند مکمل یکدیگر در اثبات حقانیت یک دین باشند.
دو. تحریف ناشدگى‏
صرف بنیادالهى در اصل نخستین یک دین براى اثبات حقانیت فعلى آن کافى نیست؛بلکه باید وثاقت کتاب آسمانى آن از جهت مصون بودن از تحریف و دستکارى‏هاى بشرى نیز ثابت شود.
براى اثبات وثاقت کتاب آسمانى، یعنى استناد قطعى آن به پیامبر و تحریف نشدن آن، مى‏توان از روش‏هاى ۱-۱ (آموزه‏هاى دین) و ۱-۲ (تأیید دین قبلى یا بعدى) و ۱-۴ (روش تاریخى) استفاده نمود. در مورد قرآن به لحاظ اعجاز بودنش روش ۱-۳ (اعجاز) نیز کاربرد دارد.
سه. نسخ ناشدگى‏
نسخ شدن یا نشدن یک دین از دو طریق به دست مى‏آید:
۳-۱- عدم پیدایش شریعت حقه پسین؛ براساس این ضابطه تا زمانى که شریعت الهى جدیدى نازل نشود ، شریعت قبلى باقى است و با پیدایش شریعت جدید منسوخ خواهد شد.این روش نسخ نشدن را به طور موقت ثابت مى‏کندو باآمدن شریعت جدیدبراى همیشه شریعت پیشین منسوخ شناخته مى‏شود. از این رو با آمدن شریعت اسلامى همه شرایع پیشین براى همیشه منسوخ خواهند بود.
۳-۲- ادعاى خاتمیت؛ دینى که اصل الهى بودن و تحریف ناشدگى کتاب آسمانى آن ثابت شده باشد اگرادعاى خاتمیت کند،به لحاظ صدق قطعى این ادعا نسخ‏ناپذیرى آن براى همیشه ثابت مى‏شود وملاکى براى کشف کذب و عدم حقانیت همه ادیان ادعایى بعدى خواهد شد.این مسأله تنها در مورد اسلام ختمیه صادق است. از این رو حقانیت در زمان حاضر و پس از این براى همیشه تنها اختصاص به اسلام محمدى(ص) دارد.

(ادیان و مذاهب، حمید رضا شاکرین)

http://adyan.porsemani.ir/node/1006

خبرنامه آرمان مهدویت

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.خانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*