بهشت و جهنم قرآن/ آرزوها و عذاب های عرب؟
این پیام ظاهرا بسیار اثر گذار است. چه حرفی در برابر آن داریم؟ قبول می کنیم؟ اگر بله چرا و اگر خیر چرا؟
اگر یک خرگوش می خواست برای خرگوشهای دیگر از دنیای پس از مرگ بگوید ، از بهشتی حرف می زد که همه جایش مزارع هویج و کلم بود… از رود هایی می گفت که در آنها آب هویج در جریان است. نه خبری از روباه و شغال و گرگ است و نه از خبری از انسانهای شکارچی…!
توصیف بهشت در کتاب مسلمانان نیز توصیف چیزهایی است که مردم عربستان حسرت آن را دارند. تاکید این کتاب بر وجود نهر های پر آب و رود خانه های جاری ، درختان پر میوه که در زیر سایه خنک و مطبوعشان بهشتیان بر تخت ها می نشینند و دخترانی که پاداش کار های خیر مومنان اند! در حقیقت بهشتیان جز ارضای شهوت و قدم زدن در زیر سایه درختان و آب تنی کار دیگری ندارند!
اگر شخصی برای اسکیموهای ساکن قطب شمال ادعای پیامبری می کرد ، حتما برایشان از سرزمینی گرم بدون طوفان های قطبی و کولاک برف می گفت که در آن جا از گوشت ماهی های آزاد و فک های دریایی هر چه بخواهند آماده و مهیاست! به راستی اگر بنیانگذار اسلام در قاره سر سبز اروپا یا در جنگل های انبوه و پرآب بود چه میگفت ؟ گاهی درست فکر کردن حقیقت را روشن میکند…
————————————————————-
با بررسی های صورت گرفته ، موارد زیر قابل ذکر اند :
الف ) بهشت و جهنم توصیف شده توسط قرآن تنها به امور مادی خلاصه نمی شود که بگوییم انگار خواسته اند مردم را با این وعده ها و تهدیدهای مطابق میلشان فریب دهند
۱- نعمتهای معنوی و روحانی؛ مانند محیط صلح و صفا (یونس/۲۵)، نشاط فوق العاده (زخرف/۷۰) و خشنودی خداوند چنانکه میفرماید: و رضوان من الله اکبر، رضا و خشنودی خدا از همه اینها برتر است(توبه/۷۲).
در این باره حضرت علی می فرماید:
گروهی خدا را به امید بخشش پرستش کردند که این پرستش بازرگانان است و گروهی او را از روی ترس عبادت کردند که این عبادت بندگان است و گروهی او رااز روی سپاسگذاری پرستیدند و این پرستش آزادگان است (حکمت ۲۳۷ )
و همچنین خداوند در قران در سوره واقعه ودهر و الرحمن و آیات دیگر وقتی در مورد بهشتیان صحبت میکند آنها را به نوعی دسته بندی میکند و تعابیری مانند متقین اصحاب یمین و السابقون بکار میبرد و میبینیم تفاسیری که از بهشت برای آنها دارد و بسته به اعمال آنها می باشد.
۲- مزایای مادی گونه بهشت بسیار برتر از هم نوع خودشان در دنیا هستند. هیچ رنجی با این لذها همراه نیست ولی در دنیا کنار هر لذتی رنج وجود دارد.
نکته دیگه اینکه خدا توی قرآن می فرماید در بهشت لذت ها دایمی هستند و هیچ سختی با خوشی ها همراه نیست ولی در این جهان هر لذتی توام با یک رنجی هست. غذا خوردن رنج مریضی و دستشویی رفتن داره.غذای لذیذ سکته می آره.ازدواج خرج زندگی می آره.بچه دار شدن رنج بزرگ کردن داره. مسافرت رفتن خستگی و هزینه داره. خلاصه هر لذتی کنار یک سختی هست ولی در بهشت هر لذتی بدون سختی و لذت کامل هست
قرآن کریم مى فرماید: (فَـَاتَـئـهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْیَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الْاَخِرَهِ وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ) (آل عمران، آیه ۱۴۸٫)
پس خداوند، پاداش این جهان و پاداش نیک آن جهان را به آنها داد و خداوند نیکوکاران را دوست مى دارد.
در این آیه، از پاداش دنیا به «ثواب الدنیا» تعبیر شده، ولى از پاداش آخرت به «حسن ثواب الآخره». این اشاره به این است که پاداش آخرت با پاداش دنیا بسیار فرق دارد، زیرا پاداش دنیا هر چه باشد، بالاخره آمیخته با فنا و پاره اى از ناملایمات است ـ که طبیعت زندگى این دنیاست، در حالى که پاداش آخرت سراسر حسن بوده، از هر نظر خالص و به دور از ناراحتى ها و گرفتارى هاى دنیاست.( ر.ک: تفسیر نمونه، ج ۳، ص ۱۲۲ ـ ۱۲۳٫)
۳- بسیاری از نعمتهای بهشت چیزی است که به درک انسان در نمی آید و بنابراین نعمتها فراتر از درک انسان هم وجود دارد. همینطور است عذابهای جهنم
«فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّآ أُخْفِىَ لَهُم مِّن قُرَّهِ أَعْیُنٍ جَزَآءً بِمَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ؛[ سجده/۱۷] هیچ کس نمى داند چه پاداش مهمّى که مایه ى روشنى چشمهاست براى آنان نهفته است، این پاداش کارهایى است که انجام مى دادند.»
در تفاسیر شیعی و سنی ذیل این آیه حدیثی از رسول گرامی اسلام(ص) بدین مضمون نقل شده: “خداوند فرموده: برای پاداش بندگان شایسته و درستکارم، نعمت هایی آماده کرده ام که نه چشمی آن ها را دیده و نه گوش شنیده و نه بر قلب بشری خطور کرده است”
در آیه ذیل اشاره ای سربسته به بعضی از نعمت های بهشت می کند که با این توصیف کلی نمی توانیم درک شفافی از این نعمت داشته باشیم:
«یُطَافُ عَلَیْهِم بِصِحَافٍ مِّن ذَهَبٍ وَ أَکْوَابٍ وَفِیهَا مَا تَشْتَهِیهِ الْأَنفُسُ وَتَلَذُّالْأَعْیُنُ وَأَنتُمْ فِیهَا خَالِدُونَ؛[ زخرف/۷۱] ظرفها و جامهایى از طلا بر آنان چرخانده مى شود و آنچه را که نفس میل داشته باشد و چشم (از دیدنش) لذّت ببرد در بهشت موجود است و شما در آنجا جاودانه هستید.»
از سویی نیز درک حقیقت جهنم در دنیا برایمان دست نیافتنی است. عذاب و سختی جهنم انتهایی ندارد. و چون در آن جا مرگ وجود ندارد که خط پایان رنج به شما رود:
«یَتَجَرَّعُهُ وَ لا یَکادُ یُسیغُهُ وَ یَأْتیهِ الْمَوْتُ مِنْ کُلِّ مَکانٍ وَ ما هُوَ بِمَیِّتٍ وَ مِنْ وَرائِهِ عَذابٌ غَلیظٌ؛[ابراهیم/۱۷] بزحمت جرعه جرعه آن را سر مى کشد و هرگز حاضر نیست به میل خود آن را بیاشامد و مرگ از هر جا به سراغ او مى آید ولى با این همه نمى میرد! و بدنبال آن، عذاب شدیدى است!»
ما اصلا نمی توانیم تصور صحیحی از آتش جهنم داشته باشیم. چون آتشی که تاکنون دیده ایم، هفتاد مرتبه از آتش جهنم سبک تر است و در بعضی خصوصیات اصلا قابل قیاس با آتش دنیا نیست
جبرئیل درباره آتش جهنم به پیامبر (ص) می فرماید: آتش جهنم است که خداى قهار امر نمود باو بدمند پس دمیدند مدت هزار سال تا سرخ شد، بار دیگر هزار سال بر آن دمیدند تا سفید شد، باز هزار سال دیگر دمیدند تا سیاه گردید و الحال آتش جهنم سیاه و تاریک است یا رسول اللَّه صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم اگر یک سلسله زنجیرهاى آتشین آن که هفتاد ذرع طول آنست بر بلندترین کوههاى دنیا بگذارند هر آینه از حرارتش کوه آب شود، و اگر قطرهئى از آبهاى زقوم و ضریع جهنم بر آبهاى دنیا ریخته شود هر آینه تمامى مردم و حیوانات از تعفن آن بمیرند.
حال ما چگونه می توانیم تصور کاملی از چنین عذابی داشته باشیم؟بنابراین ما تنها به دورنمایی از نعمت های بهشت و عذاب های جهنم دست می یابیم که آن هم به اندازه تجربیاتمان از لذت و رنج است در حالی که فاصله بسیار بین لذت و رنج دنیا، با لذت و رنج آخرت وجود دارد. با این تصویر بهشت در ایات و روایات آنچنان دل انگیز هست که همه را مشتاق آن کند و عذاب جهنم چنان دردناک هست که هر کس آن را جدی بداند، برایش حذرهای بسیار خواهد داشت.
ب) عذابهایی که در قرآن آمده در همه دنیا عذاب محسوب می شود. آیا غیر از این است؟
آیا جای سراغ داریم که آتش عذاب نباشد؟ بهشت هم اینگونه است. آیا مثلا در آمازون هم مردم بیابان را به باغ و تخت زیر درخت و جویبارهای اصل و شیر و لذتهای بدون رنج ترجیح می دهند؟
ج ) قرآن برای تمامی اعصار بوده و اگر با زبان عربی نازل شده بالاخره باید یک جایی از دنیا نازل می شده و اگر در آنجا نازل شده باید بتواند افرادی را که شروع کننده دین هستند را جذب کند.مخاطب قرآن در شروع کار اعراب هستند.باید با زبان آنها سخن گفته می شد.
د ) صحبتها و ادعاهای صورت گرفته در مورد اینکه اگر پیامبران در جای دیگر می آمدند لابد برای لذتهای آن منطقه دروغ می بافتند درست نیست. بررسی تمامی ادیان مشهور از جمله هندو درهند با جنگلهای انبوه، زردشتی گری با آب و هوای ارومیه و سایر نقاط ایران، یهودیت با آب و هوای کناره نیل به عنوان سر سبزترین مکان جهان باستان، مسیحیت با حکومت روم که شامل اروپا نیز می شده است نشان می دهد که در تمامی این ادیان بهشت برابر باغ و پردیس ، و جهنم برابر آتش سوزان است. جهنم و بهشت تمام ادیان مانند اسلام و به اصلاح نویسنده عربهاست.
موارد زیر قابل طرح است:
۱- قدیمی ترین متنی که بهشت را باغ می داند و جهنم را آتش مربوط به زرتشتیان است. دینی که از کناره دریاچه ارومیه گسترش پیدا کرده. نه بیابان است و نه کمبود آب و نه گرمای صحرای خشک وجود دارد.
” از ۱۸۰۰ سال پیش از مسیح، دین زرتشت سخن روز قیامت را مطرح کرده و آتشگاه (جهنم) و پردیس (بهشت) را توصیف میکند. روح مرده سه روز در کنار جسد میماند و سحر گاهان روز چهارم به سوی پل چینوت روان میشود.” (Alice K. Turner: تاریخ دوزخ The History of Hell. Hale, London 1995)
درهمین دین آمده است: روح پس از مرگ بدن به مدت سه شبانه روز دور بدن می گردد. ارواح نیکوکار همراه سروش و بدکار زیر شکنجه دیوان قرار دارند، پس از آن ارواح نیکوکار به همراه موجودات خیر و بدکار به همراه موجودات شر به جهان آخرت سفر می کنند. اعمال نیک به صورت دوشیزه زیبا وارد بهشت و به سوی “اهورا مزدا” رهبری می شود و “هومنو” به او خیر مقدم می گوید و خلعتی به او می پوشاند و او را به بهشت رهبری می کند. آنان که اعمال نیک و بدشان مساوی باشد، در جای خاصی قرار می گیرند. در قیامت پلی است به نام “چینوت” که روی دوزخ قرار دارد، به هنگام عبور نیکوکاران پهن و به هنگام عبور بدکاران باریک می شود، باریک تر از مو و تیز تر از تیغ، به همین جهت بدکاران نمی توانند موفق بشوند و از آن بگذرند، آنان از پل به دوزخ می افتند.
۲- در یونان و روم قدیم این عقیده رایج بود که دادگاه اخروی کیفر و پاداش می دهد و بهشت و جهنم با مسئله تناسخ ارتباط دارد. می گفتند: ده هزار سال به درازا می کشد تا نَفْسی در چرخه تناسخ به بدن نخستین خود برگردد، لیکن این مدت در ارواح پاک به سه هزار سال کاهش پیدا می کند. نفوسی که بسیار شریر باشند، در دوزخ ابدی گرفتار می شوند.
می دانیم که در یونان آب و هوا بسیار مطبوع بوده و از بیابان خبری نیست.
۳ – در دین هندوان نیز دوزخ و بهشتیان با تناسخ گره خورده است. آنان می گویند: نفس از آغاز به دوزخ زیرزمین که مسکن بدکاران است، منتقل می شود سپس از طریق تناسخ حرکت خود را ادامه می دهد. نیز عقیده دارند: “یاما” پادشاه بهشت و قاضی اموات است. مردگان از میان دو آتش می گذرند. بدکاران می سوزند و نیکوکاران از آن سالم بیرون می آیند. اعمال آنان قبلاً در ترازویی سنجیده می شود و بعد نیکوکار به بهشت و بدکردار به دوزخ می رود و یا دوباره به زمین باز می گردد و از نو متولّد می شود و چرخه تناسخ را ادامه می دهد.
همانطور که می دانیم در هندوستان جنگل ها بیشتر و پر تراکم تر از اروپا است.
۴ـ در آیین یهوداگر چه اعتقاد به قیامت و بهشت و جهنم در ادیان ابراهیمی از ضرورت برخوردار است، لیکن برخی از فرقه های یهود در معاد و فراگیر بودن آن انکار و تردید کرده اند. فرقه صدوقیان آن را انکار می نمایند، دیگران در فراگیر بودن آن تردید روا می دارند و می گویند: بیسوادان و آنانی که از تورات بهره ای ندارند، بار دیگر زنده نخواهند شد. نیز گفته اند: آنان که خارج از ارض مقدس فلسطین مدفونند، بهره ای از قیامت نخواهند داشت. دیگران گفته اند: خداوند پیش از قیامت در زیر زمین نقبی می زند و اجساد آنان را به ارض موعود می آورد و در آن جا زنده می شوند.
از جمله اعتقاد آنان در مورد معاد و بهشت و جهنم:
ـ هر که با هر کفنی که دفن شده است، در فردای قیامت با همان کفن محشور می شود.
ـ همه حتی آنانی که در دنیا از نقایص جسمانی برخوردارند، در قیامت کامل محشور می شوند.
ـ لذت دنیا، مانع لذت بهشت و رنج دنیا، موجب وصول به بهشت است.
ـ در قیامت الیاس پیامبر مأمور برپایی قیامت است.
ـ بهشت جای لذت های مادی نیست.
ـ در قیامت خدا و بزرگان بنی اسرائیل داوری می کنند.
بهشت هفت طبقه دارد و هر چه بالا رود، برای آنانی که کارهای خوبشان بیشتر است.
ـ جهنم هفت طبقه دارد و هر چه پایین تر برود، جای افراد بدتر است.
ـ ختنه نشده وارد بهشت نمی شود و ختنه شده وارد جهنم نخواهد شد، مگر کسی که خیلی بد باشد.
ـ آتش جهنم بر دانشمندان تورات اثر نمی کند.
ـ همه در فردای قیامت محکوم می شوند، جز قوم یهود.
ـ روز شنبه جهنمیان استراحت می کنند و عذاب نمی بینند.
۵ـ در مسیحیت: عقیده این ها عقیده قوم یهود است، جز این که: مسیحیان به زندگانی روحانی در قیامت معتقدند، نه جسمانی.
ـ پس از مرگ داوری خصوصی و جزئی در مورد اعمال بشر به عمل می آید و داوری کلی و نهایی در قیامت است.
ـ کلیسای کاتولیک می گوید: کسانی که پس از قیامت در برزخ تصیفه شوند، به بهشت می روند و بهشت دریافت محضرت خداوند است. کسانی که شایسته این پاداش نیستند، به دوزخ می روند.
ـ کلیساهای اصلاحی (پروتستان) نیز این عقیده را دارند، جز دوره برزخ را.
ـ مسیحیان شرط ورود به بهشت را مختون (ختنه شدن) نمی دانند.
عهد جدید نیز از حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ نقل می کند که آن حضرت وقتی می خواست پاسخ صدوقیان را که منکر معاد بودند، بدهد و معاد را در تورات اثبات کند، می گوید: اما در باره روز قیامت، مگر در کتاب آسمانی نخوانده اید که خدا می فرماید: من هستم خدای ابراهیم، اسحاق و یعقوب؟ پس خدا، خدای مردگان نیست، بلکه خدای زندگان می باشد». (متی، ۲۲: ۳۱ ـ ۳۲).(۶) در جای دیگر آمده است: « از مرگ ترسی نداریم، بلکه از آن استقبال می کنیم، چون می دانیم پس از مرگ نزد خداوند رفته، در خانه آسمانی مان بسر خواهیم برد (دوم قرنتیان ۸:۵).
درکلیساهای مسیحی ها می توان تصاویر زیادی ازجهنم سوزان با آتش وبهشت با درختان را دید. مثل کلیسای وانک اصفهان در ایران
ج ) سوالاتی که باید صاحب پیام مربوطه به آنها پاسخ دهد.
۱- این حرفها که اگر پیامبری در قطب شمال می آمد چیز دیگری می گفت و اگر خرگوش بهشت را تعریف می کرد اینگونه می گفتن تنها یک ادعاست. آیا ایشان اثباتی بر این ادعا دارند؟ آیا پیامبری می شناسند از سلسله پیامبران در نقاط دیگر که اینگونه دین درست کرده باشد؟
۲- اگر جهنم و بهشت به خاطر آب و هوای عربستان بوده چرا همین موارد در دین هندوها در هندوستان ، در اعتقادات یونانیان با آن آب و هوا و اعتقادات مسیحیان و یهودیانی که در مصر و فلسطین و به دور از بیابان بوده اند وجود دارد ؟
۳- اگر بهشت اینگونه که ما می فهمیدیدم مثال زده نمی شد و چیزهایی مثال زده می شد که در دنیا سراغ نداریم آنگاه شما می گفتید این چیزهای مهمل چیست؟حتی مواردی که در توصیف بهشت و جهنم گفته شده قابل درک نیست برای فردی که دنبال بهانه است بیشتر قابل قبول نیست.اصولا چه چیزهایی باید مثال زده می شد تا شما قانع شوید؟
۴- اگر این چیزها برای سر کیسه کردن عربهایی بوده که به دنبال این چیزها بوده اند چون نداشته اند چرا همین وعده ها به هندی ها ، یونانی ها و رومی ها داده شده و آنها را مومن کرده؟ چرا اروپا با آن سر سبزی مسیحی شده است؟ به خاطر این بهشتی که خودشان داشته اند؟
۵- بهشت قرآن اصلا قابل مقایسه با بهشت اروپا نیست؟ در اروپا فقط سر سبزی داریم. آیا رود عسل و شیر هم داریم که فاسد هم نشوند؟ آیا جاویدان بودن هم داریم؟نداشتن سخن بیهوده هم داریم؟
۶- انتظار این است که در قرآن از فوک دریایی و به قولی آناناس صحبت شود؟آیا چنین کلمماتی اصلا در عربی آن روز وجود داشته؟ لابد انتظار این سات که از اینترنت به عنوان تفریح هم اسم برده می شد؟آیا نباید صحبتها برای دینی که زمینه شروعش از آنجاست مفهوم باشد؟ لابد انتظار هم این بوده که چرا قرآن مثلا اسپانیولی نیامده در بین عرب.
منبع : http://www.moadele.ir/index.php/2015-03-01-08-20-27/6380-2015-02-22-19-08-10.html