جمعه , 13 تیر 1404
آخرین مطالب
خانه » گزارشی از: تهاجم بر عـزادارى و عاشورای حسینى (قسمت پنجم)

گزارشی از: تهاجم بر عـزادارى و عاشورای حسینى (قسمت پنجم)

تهاجم بر عزاداري 5 – شعارهاي انتخابي تحليلگران حادثه‌ي كربلا

شعارهاى انتخابى تحليلگران حادثه كربلا

«و من كه همه صدق اين سخن امام صادق را همه عمر تجربه كرده بودم كه همه ماه محرّم است و همه جا كربلا و همه روز عاشورا… كلّ شهر محرّم، و كلّ ارض كربلا و كلّ يوم عاشورا».

كتاب: حسين وارث آدم – على شريعتى

نكته: عبارت بالا روايت نيست بلكه سخني نشأت گرفته از روح سياسيّون و مبارزاني‌است كه براي ترغيب مردم، ازشگردهاي گوناگون استفاده كرده‌اند. اين سخن، مغاير روايت مشهور امام حسن عليه السلام مي‌باشد كه به برادرش امام حسين عليه السلام گفت: «لا يوم كيومك يا اباعبداللّه» مى‏باشد.

«انّ الحيوة عقيدة و جهاد – زندگى پيكار باشد در ره انديشه ‏ها»

كتاب: سلام بر عاشورا – ف . صلواتى

نكته: عبارت بالا نيز كه به عنوان روايت در بين جوامع مطرح است، نه روايت است و نه هيچ مأخذ و سندى به عنوان روايت دارد. و نسبت دادن آن به سرور آزادگان حضرت سيّد الشّهداء  عليه ‏السلام نسبتي نارواست.

اين عبارت، مصراع دوم يك بيت شعر است كه به احمد شوقي شاعر مصري منسوب است:

قف دون رأيك فى الحيوة مجاهداً       انّ الحيوة عقيدةٌ و جهاد

«خون بر شمشير پيروز است»

شعار عمومى.

نكته: «و قل جاء الحق و زهق الباطل انّ الباطل كان زهوقاً» و «كتب اللّه لأغلبنّ انا و رسلى»و پيامبر خدا فرمود: «الحقّ مع على و علىّ مع الحقّ» و… پيروزى از آنِ حق مى‏باشد. و اهل حق ائمّه هداة مهديّين  عليهم ‏السلام مى‏باشند: «الحقّ معكم و فيكم و منكم و اليكم». در اين صورت : قول و فعل و رفتار امام بر شمشير باطل پيروز است. نه تنها خون مقدّس و مطهّر او.

«ان كان دين محمّد لايستقم الاّ بقتلى يا سيوف خذينى – 

گر جز به كشتنم نشود دين حق بلند * اى تيغها بياييد بر فرق من فرود».

كتاب: سلام بر عاشورا – ف . صلواتى . شعر از: م . آزرم

نكته: كدامين دين است كه شرط بقاى آن، از بين بردن عمود و ستون آن، و از ميان برداشتن علّت مبقيه آن است؟! امام، ستون دين، و اصل دين است. فدا شدن امام يعني فدا شدن اصل دين.

عبارت بالا در هيچيك از كتب روايى شيعه و سنّى ديده نشده و ظاهراً ساخته و پرداخته‌ي نويسندگان متأخّر تندرو مى‏باشد.

مجالس عزادارى در ديدگاه تحليل‏گران حادثه كربلا

«اگر صفحه نورانى تاريخ حسينى را ما خوانديم، آنوقت از جنبه رثائيش مى‏توانيم استفاده بكنيم، و گرنه بيهوده است، خيال مى‏كنيم حسين‏ بن على در آن دنيا منتظر است كه مردم برايش دلسوزى كنند. يا العياذ باللّه حضرت زهرا عليها سلام بعد از 1300 سال آنهم در جوار رحمت الهى منتظر است كه چهارتا آدم فَكَسَنى براى او گريه  كنند تا تسلّى خاطر پيدا كند».

كتاب: حماسه حسينى – مرتضى مطهّرى

«گريه ائمّه، براى مبارزه با عوامل شيطانى بوده، ائمّه ما همواره از گريه به عنوان يك حربه انقلابى بر عليه دشمنان خود استفاده مى‏كردند… عوام به گريه به عنوان خالى شدن عقده ‏ها و يا ثواب آخرت و بخشش گناه مى‏نگرند، در صورتى كه انسان شيعى براى شناخت حقايق بايد در جهت و مسير ائمّه عليهم السّلام حركت نمايد… هدف از نوشتن اين مقدّمه پيرامون جنگ اعصاب، اين بود كه بگوييم ائمّه ما از گريه به عنوان جنگ سرد استفاده مى‏كردند، و همواره سعى داشتند تا با گريه نظر مردم را جلب نمايند».

كتاب: گريه حربه‏ اى در دست شيعه – الف . كاويانى

«چرا ائمّه دين اين همه تأكيد كردند كه مجلس عزا به پا داريد؟ اين هم به همين دليل كه عرض كردم، چون امام حسين كشته نشد براى اينكه خودش را فداى گناهان امّت كرده باشد، امام حسين در راه حق كشته شد، در راه مبارزه با باطل كشته شد… و الاّ چه فايده به حال امام حسين كه ما گريه بكنيم يا نكنيم، و چه فايده به حال خود ما دارد كه صرفاً بنشينيم يك گريه‏ اى بكنيم و پاشيم و برويم… دلم مى‏خواست شما اشعار كميت اسدى، اشعار دعبل خزاعى، و اشعار ابن رومى و اشعار ابو فراس حمدانى كه به عربى هست با همين اشعار محتشم كه هزارتا خواب برايش نقل مى‏كنند مقايسه كنيد و ببينيد آنها كجا و اينها كجا، آنها دارند مكتب حسين را نشان مى‏دهند».

كتاب: گفتار عاشورا – مرتضى مطهّرى

«يك شعر مذهبى چه عاشورايى باشد و چه غير عاشورايى، فقط وقتى مى‏تواند ارزش واقعى را داشته باشد كه بتوان صرف نظر از زمينه اصليش آنرا امروز و براى شرايط امروز هم به كار برد؛ شعرى كه خطاب به يزيد باشد ولى آن را نتوان عليه يزيدهاى امروز و حتّى يزيدهاى فردا خواند، شعر مذهبى نيست كه ما بتوانيم به آن افتخار كنيم، حتّى اگر تركيب‏بند محتشم باشد؛ تا چنان شعرى نداشته باشيم زبان طعن ديگران همچنان دراز خواهد بود كه اين جماعت محتشم زده‏ اند».

روزنامه ايران – 29/3/75

«گريه كردن بر حادثه كربلا در واقع پيوندى است با مكتب جاودانه امام حسين. اين گريه تنها گريه بر آن عاشورا نيست، بلكه گريه بر تمام عاشوراهاست، گريه بر جور و ستم بنى‏ اميّه تنها نيست، گريه بر جور و ستم همه بنى‏اميّه ‏ها در طول تاريخ است».

كتاب: انديشه عاشورا – ناصر مكارم شيرازى

«اگر مى‏بينيم ائمّه هدى (ع) بر تداوم مراسم عزادارى اينگونه مصرّ بوده ‏اند، از اين روست كه گريه و اشك بر سيّد الشّهداء (ع) و يارانش در واقع مسأله ‏اى سياسى است، و داراى يك فلسفه سياسى عميق و هميشگى است. اين حركت نوعى حركت سياسى مقدّس است كه مى‏تواند منجر به تشكيل حكومت آرمانى اسلام گردد».

كتاب: چكيده مقالات دوّمين كنگره بين المللى امام خمينى و فرهنگ عاشورا – محمّد سروش

 «روضه خوانى و عزادارى مظهر بعد سوّم عاشورا است. يعنى مصيبت جنبه احساسى و عاطفى دارد، و براى فراموش نشدن عاشوراست، تا جنبه حماسه و پيامش زنده بماند. پس اين بعد هنگامى ارزش دارد كه با منشأ اصلى آن از هر حيث مطابق باشد. بنا بر اين همان‏گونه كه مصيبت عاشورا در خدمت حماسه دين و عدالت بوده است، بايد مجالس ذكر مصيبت نيز در خدمت همان حقيقت والا باشد تا معنا دهد».

كتاب: چكيده مقالات دوّمين كنگره بين المللى امام خمينى و فرهنگ عاشورا – سيد محمّدعلى ايازى

«هدف از عزادارى در عاشورا مطرح كردن هدف امام حسين (ع) است بايد تمام شعارها نوحه‏ ها برنامه ‏ها و رفتارهاى عزاداران حسينى منظّم، حساب شده، متين و در جهت هدف امام حسين (ع) باشد. مثلاً قبل از انقلاب در قم اين نوحه حماسى خوانده مى‏شد: قم شده كربلا، فيضيّه قتلگاه، شد موسم يارى مولانا خمينى».

روزنامه كيهان – 21/2/76

«ويژگيهاى آثار نوگرايانه:

به طور كلّى خصيصه‏ هاى آثار و نوشته‏ هاى نوگرايانه در خصوص نهضت عاشورا را در موارد ذيل مى‏توان خلاصه كرد:

1 – تأكيد بر تحليل واقعه عاشورا است و نه نقل حوادث آن.

2 – تأكيد بر اصل توانمندى يعنى بهره گيرى از نهضت عاشورا براى توانا كردن و مجهّز كردن پيروان امام حسين (ع) در مقابل دشمنان.

3 – تأكيد بر جنبه‏هاى سياسى – اجتماعى و حتّى ضدّ طبقاتى نهضت.

4 – برخوردارى از روح اجتماعى – سياسى قوى.

5 – توجّه به كليّات وقايع و نه جزئيّات آن.

6 – تمايل به توجيه عقلانى و منطقى مسائل مربوط به عاشورا.

7 – مبارزه با خرافات و مطالب بى ‏اساس.

8 – برخوردارى از بينش جامع‏ نگر و جامعه ‏گرايانه.

9 – تأكيد شديد بر عناصر نهضت عاشورا بخصوص عنصر «شهادت».

10 – عدم تعصّب در تحليل مسائل و روايات مربوط به عاشورا.

11 – تمايل به تفسير طبيعى و علمى حوادث عاشورا.

12 – تأكيد بر نماد گرايى.

13 – ابزار انگارى».

كتاب: چكيده مقالات دوّمين كنگره بين المللى امام خمينى و فرهنگ عاشورا – محمّد حكيم‏ پور

نكته: روايات بسيارى نقل شده كه انبياى گذشته عليهم السّلام بر مصيبت فرزند پيامبر خاتم صلوات الله عليه گريسته‏ اند، و رسول گرامى اسلام و اصحاب كساء هر كدام در موقعيّتهاى مختلف به حادثه كربلااشاره داشته و گريسته‏ اند. آيا آن بزرگواران يك مبارزه منفى با ستمگران زمان خود داشته ‏اند. و از گريه به عنوان يك حربه استفاده كرده‏ اند؟ و آيا در زمانى كه پيامبر، حكومت اسلامى را در مدينه پايه ‏گذارى فرموده بود نيز از گريه بر مصيبت فرزندش خواهان توسعه بيشتر حكومت بوده است؟

پس از واقعه جانسوز كربلا حضرت سيّد السّاجدين عليهماالسلام تا پايان عمر پر بركت خود به هر مناسبتى كه متذكّر عاشورا مى‏شدند مى‏گريستند؛ و ائمّه معصومين پس از او نيز در مصيبت جدّ بزرگوار خود هميشه گريسته‏ اند. و حضرت بقيّة اللّه الأعظم ارواحنا له الفداء بيش از 1160 سال است كه بر مصيبت حسين مظلوم مي‌گريد. چرا در آثار آنان هيچ اشاره‏ اى به تحليلهاى ما از اقامه‌ي عزاى حسينى نشده است؟

آيا مفهوم عبارتهاى: «اتقرّب الى اللّه ثمّ اليكم بموالاتكم و موالات وليّكم و بالبرائة من اعدائكم و النّاصبين لكم الحرب و بالبرائة من اشياعهم و اتباعهم انّى سلم لمن سالمكم و حرب لمن حاربكم و ولىّ لمن والاكم و عدوّ لمن عاداكم» در زيارت عاشورا اعلام جنگ دائمى با منافقان نيست؟ و آيا دوستى با دوستداران بنى‏ اميّه مغاير با «و بالبرائة من… اتباعهم» نيست؟

آيا مفهوم عبارتهاى: «فأسأل اللّه الّذى اكرم مقامك و اكرمنى بك ان يرزقنى طلب ثارك مع امام منصور من اهل بيت محمّد صلّى اللّه عليه و آله… و ان يرزقنى طلب ثاركم مع امام هدى ظاهر ناطق بالحقّ منكم» در زيارت عاشورا مغاير با خونخواهى تحت لواى ديگران نيست؟ و آيا با سرنگونى همه رژيمهاى ستم‏ پيشه مجالس عزادارى تعطيل خواهد شد؟ و آيا با برقرارى يك نظام الهى در جهان، مناسك حج تعطيل مى‏شود؟ و نماز جمعه خوانده نمى‏شود؟ در تحليل مجالس عزادارى و مناسك حج و نماز جمعه همه تأكيد بر استقرار يك نظام الهى شده است؛ و اصل عبادى بودن آنها چندان مورد نظر نيست. در صورتى كه عزادارى براى مظلوم كربلا تولّى نسبت به اولياى الهى و تبرّى از اعداء اللّه بوده و از عبادات مهمّ و اساسى اسلام است.

مخالفت با گريه بر حضرت اباعبداللّه الحسين  عليه ‏السلام

«عوام به گريه به عنوان خالى شدن عقده‏ ها و يا ثواب آخرت و بخشش گناه مى‏نگرند».

كتاب: گريه حربه‏ اى در دست شيعه – الف . كاويانى.

نكته: 

عقايد بسيارى از مردم عوام، سالم‏تر و درست‏تر از كسانى است كه با خودباختگي فرهنگي، ندانسته قلم به دست گرفته و با يك حكم كلّى «عوام به گريه كردن به عنوان خالى شدن عقده‏ ها…» حقايق بسيارى را بى هيچ دليل و برهانى انكار كرده و در تحليل مسائل، خود را محور قرار داده و همه ‏كس را با خود قياس مى‏كنند.

«… مطالبى از همين قبيل، على اكبر در حسرت دامادى كشته شد، و يا قاسم تازه داماد، آخر احساسات پير زنها و پير مردها بايد تحريك شود، ديگران هم بايد گريه كنند عقده ‏هاى ناشى از زندگى مرگبار را به اين وسيله بايد خارج سازند، شجاعت و فداكارى كه گريه ندارد…»

كتاب: سلام بر عاشورا – ف. صلواتى

«شهادت حسين عليه‏ السّلام نيز بايد فرصتى باشد براى شادمانى نه سوگوارى، درست همانگونه كه عيد بزرگ مسلمين (عيد قربان) كه آن نيز خاطره‏اى از فداكارى است با جشن و سرور همراه مى‏باشد».

كتاب: چكيده مقالات دوّمين كنگره بين المللى امام خمينى و فرهنگ عاشورا – خالد محمّد خالد

:كسانى كه مى‏گويند شجاعت و فداكارى گريه ندارد و لابد معتقدند كه بايد پيروزى خون بر شمشير را جشن گرفت و شيرينى داد 1، هيچگاه شده از خود بپرسند: حضرت امام حسين  عليه ‏السلام با آنكه بيش از همه به اين معانى انقلابى!! واقف بود، چرا در شهادت فرزندان، برادران و ياران خود به شدّت مى‏گريست؟ در ميدان جنگ كه ديگر جاى مبارزه‌ي منفى نيست، تا گريه‌ي آن عزيز را تفسير و توجيه بچّه‏ گانه كنيم. گريه‌هاي انبياي الهي پيش ازحادثه‌ي عاشورا براي امام حسين عليه السّلام را چگونه توجيه مي‌كنيد؟ براي گريه‌هاي پيامبر و زهراي مرضيّه و اميرالمؤمنين صلوات الله عليهم اجمعين، درعزاي امام حسين عليه السلام چه توجيهي داريد؟

«هدف حسين گريه و زارى ما نبوده است، كجا ممكن است كه يكى از امامها فرموده باشند هركس بر حسين عليه‏ السّلام گريه كند بهشت بر او واجب مى‏شود. اين پندار غلط است. بهشت بيهوده به كسى داده نمى‏شود».

كتاب: سلام بر عاشورا – ف . صلواتى

نكته: كجا ديده و يا شنيده شده كه گفته باشند هدف امام حسين  عليه‏ السلام گريه و زارى امّت جدّش بوده؟ و يا كدام شيعه و محبّى چنين اعتقادى دارد؟ اگر گفته شده حضرت اباعبداللّه عليه‏ السلام مقام شفاعت دارد و يا گريستن بر حضرتش فضيلت بسيارى دارد، در مورد هر يك از آنها بحثها و روايتهاى بيشمارى در كتب مربوطه ثبت و ضبط است. اين عطاي الهي‌است. اوست كه مي‌فرمايد: «هذا عطاؤنا فامنن او امسك بغير حساب». اگر طرف حساب عزاداران امام حسين، من و شما بوديم، حاضر نبوديم چيزي ببخشيم. امام طرف حساب، خدا و پيامبر خدا و ائمّه‌ي معصومين هستند كه امام حسين شخصاً يكي از آن حضرات است.

در معامله ‏اى كه خريدار، خدا باشد و متاع، قطره اشكى در مصيبت سيّد و سالار شهيدان، و بهاى آن هم بهشت، و ابلاغ چنين معامله ‏اى از سوى پيشوايان معصوم  عليهم ‏السلام صورت گرفته باشد، تو اگر نمى‏خواهى فروشنده مباش، ولى معامله را انكار مكن؛ كه تكذيب قول امام تكذيب قول خدا و رسول است!

«ما از وقتى كه به گفته جلال،

 سنّت شهادت را فراموش كرده‏ ايم و به مقبره ‏دارى شهيدان پرداخته‏ ايم… به جاى شيعه حسين بودن و شيعه زينب بودن… زنان و مردان ما عزادار شهيدان شده ‏اند و بس، در عزاى هميشگى مانده‏ ايم… جا دارد كه دنيا بر ما بخندد كه ما – مظاهر ذلّت و زبونى – بر حسين و زينب – مظاهر حيات و عزّت – مى‏گرييم و اين يك ستم ديگر تاريخ است كه ما زبونان عزادار و سوگوار آن عزيزان باشيم».

كتاب: امام حسين عليه‏السّلام – على شريعتى

نكته:

برخي عرفا مى‏گويند: شيطان سلطان الموحّدين است، و از شدّت خداپرستى حاضر نشد بر غير خدا (آدم) سجده كند؛ از اين رو براى شيطان مقام خاصّى قائلند. اين در حالى‌است ‏كه به نص قرآن، شيطان مورد لعن خداوند بوده و جايگاهش دوزخ است. شيطان همانگونه كه خودش از اطاعت خدا سرپيچى كرد، هر كسى را از راهى فريب مى‏دهد تا موفّق به عبادت خداوند تبارك و تعالى نگردد.

ما، معتقديم كه نماز  عمود دين است و اگر در قيامت نماز پذيرفته شد ديگر اعمال نيز پذيرفته خواهند شد، و در باره‌ي آن، آيات و روايات بيشمارى در دست داريم و خاصيّت نماز نيز «تنهى عن الفحشاء و المنكر» است. حال اگر كسى به ما بگويد نماز شما كجا و نماز پيامبر خدا كجا، عبادت شما كجا و عبادت امير مؤمنان كجا، آن بزرگواران خدا را با چه حالى عبادت مى‏كرده‏ اند و شما با چه حال، ضمن اعتراف به نقص و كوتاهى در عبادتمان با شرمندگى تمام همين نماز را كه تكليف است به ‏جا مى‏آوريم و از آن دست برنمى‏داريم. همينطور اگرچه نااهلان، و خودباختگان ديني و فرهنگي، ما را خوار و ذليل ببينند، همگام و هم‌صدا با آزادگان و بزرگان دين، و پيامبران و امامان، كه در عزاي سيّدالشّهدا گريستند، همراه با امام همامي كه صبح و شام بر حسين مي‌گريد، در مصيبت خامس آل عبا به سوگ مى‏نشينيم و بر ماتم آن حضرت اشك از ديده روان مى‏سازيم. بگذار تا دنيايي كه شريعتي از آن سخن مي‌گويد به ما بخندد. به يقين، فردا نه تنها ما، بلكه همه‌ي آزادگان و ملائك و جنّ و انس، به آنان خواهند خنديد.

«براى عرب سوسمارخورى كه چندين صدسال پيش به طمع خلافت تركيده زنده ‏ها بايد تمام عمر به سرشان لجن بمالند و گريه و زارى كنند».

كتاب: توپ مروارى – صادق هدايت

نكته: 

اين جرثومة نجس، و عنصر خبيث و مزدور، كه يكي از سردمداران كفر است، و با همه‌ي وجود، به جنگ با مذهب، و مخصوصا شيعه، و عزادارى حسينى پرداخته، و براي شكستن ابهّت و عظمت و اهميّت عزاداري حسيني، از هيچ كوششى فروگذار نكرده است. او با توهين به مقدّسات شيعه2 مدال روشنفكري خود را از بيگانگان دريافت كرده، و مصداق كامل اين آيه شده است: «فمثله كمثل الكلب ان تحمل عليه يلهث او تتركه يلهث –  داستان او همچون داستان سگ است كه اگر بر او حمله آورى زبان از دهان بيرون آورد، و اگر هم او را (به حال خود) واگذارى، باز زبان از دهان بيرون مى‏آورد3».

1 – همانگونه كه برخى از تندروهاى خشك مغز در دهات اطراف اصفهان در روز عاشورا مجالس جشن و سرور به پا كرده و با چراغانى و پخش شيرينى پيروزى خون بر شمشير را جشن گرفته بودند!!!

2 – كاذب كثافت، دشمن ناپاك و ملعون ابدى خدا و دين، در كتاب توپ مروارى، صفحه 193 و 194 در مورد پيكر مطهّر حضرت امام حسين عليه‏ السلام  در كمال بي‌حيايي، به جسارت‌هاي شنيعي پرداخته است كه انعكاس آن بسيار دشوار است. اما چاره‌اي جز انعكاس نيست، هرچند ناقص و كمرنگ:

لاشه گنديده ‏اى در يك كنار افتاده است             … پوسيده‏ اى در …‏زار افتاده است

از براى كشت كاهو همچو كودى نادر است        واى و دردا كشت ما بى كود و بار افتاده ‏است

و در صفحه 69 همان كتاب باز اظهار كفر كرده و نوشته:

ميهنى داريم مانند خلا                              مادر او همچون… در كربلا

اللهمّ العنه لعنا دائما ابدا و عذّبه عذابا شديداً. براى اين جرثومه‌ي كثافت، چه تجليلها كه نمي‌شود. و چه دردآور است آنگاه كه وزارت ارشاد كه مرزبان تشيّع است، تصميم مي‌گيرد براي چنين زنديق قلم به مزدي، بزرگداشت بگيرد!

3 – قرآن، سوره اعراف، آيه 176.

منبع : http://www.andalibonline.com/static-215.html

خبرنامه آرمان مهدویت

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.خانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*