با حجج رضوی قدم بقدم بدنبال حقيقت
خلاصه :
1- بررسی دلايل منکرين خدا
2- اثبات وجود خدا
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
1- بررسی دلايل منکرين خدا :
آيا ميدانستيدکه در طول تاريخ تا کنون هيچکس نتوانسته حتی يک دليل بر عدم وجود خدا ارائه دهد؟
راسل درکتاب من یک خداناباورم یا یک ندانم گرا؟ در سال ۱۹۴۷ میگوید:
“به عنوان یک فیلسوف، اگر بخواهم برای شنوندههای فلسفی محض سخن بگویم باید بگویم که خود را یک ندانم گرا توصیف میکنم چرا که فکر نمیکنم برهانی قاطع وجود داشته باشد که کسی بتواند اثبات کند که خدایی وجود ندارد.
از سوی دیگر اگر بخواهم بر فردی معمولی در خیابان اثری صحیح بگذارم فکر میکنم که باید بگویم من یک خداناباور هستم چرا که وقتی میگویم نمیتوانم اثبات کنم که خدایی وجود ندارد مجبورم که همچنین به همانسان بگویم که نمیتوانم اثبات کنم که خدایان هومری وجود ندارند”.
در سال ۱۹۵۳ راسل در مقاله «ندانم گرا بودن چیست؟» میگوید:
«یک ندانم گرا فکر میکند که دانستن حقایقی در مورد خدا و زندگی بعدی آنگونه که مسیحیت و دیگر مذاهب به آنها میپردازند، غیر ممکن است. یا اگر غیر ممکن نیست، در حال حاضر غیر ممکن است».
ميپرسيد : پس اينهمه انکار وجود خدا چيست؟
پاسخ اين است که آنچه آنها گفته اند ( البته غير از فحش ها وحرفهای بی دليل ) در نهايت خارج از دو حال نيست؟
1- خدائی را که خدا پرستان تعريف می کنندما با هيچ ابزاری نمی يابيم .
2- خدائی را که خدا پرستان تعريف می کنند نميتواند وجود داشته باشد .
نکته مهم اين است که انکار آنها به تعريف خدا پرستان باز می گردد .
وتعريف خدا پرستان از خدا خود از دو حال خارج نيست :
1- خدا ، موجودی مانند انسان است در ابعاد خاص خودش ( خدای انسان واره ) که خدای مسيحيت،خدای يهوديت،خدای اهل سنت(اسلام اکثريت) ، خدای فلسفی ، خدای عرفانی . از اين نوع است . ( اثبات در ادامه مقاله می آيد )
2- خدا هيچ شبيه و نظيری ندارد و دقيقترين تصورات در مورد خداوند صورتی ذهنی از مخلوقی خيالی است که هيچگونه سنخيتی با خدای خارجی واقعي ندارد . که فقط خدای مورد معرفی اهل بيت از قرآن چنين است و لا غير . ( بله نقطه به نقطه مطالب مورد ادّعايمان را با دلايل محکم اثبات خواهيم کرد ) .
ادامه دارد……
دوست عزیز و حقیقت جوی گرامی
لطفا اگر مطلبی از برتراند راسل نقل می کنید کامل آن را ادا کنید و از بخشی از سخنان برای اثبات حرفهای خود استفاده نکنید.حتما اگر کتابش را خوانده باشید درباره قوری چای در آسمان چیزی شنیدید؟ من از شما می پرسم اگر عده ای چیزی را ادعا کنند که خود معتقدند چیزی ماورای طبیعی است و هیچ کس قادر به دیدنش نیست و دلایل قانع کننده ای برای اثباتش نیاورند احمقانه نیست که به جای اثبات آن از شکاکان یا منکران بخواهند دلایل خود را برای عدم اثبات آن بیاورند؟ کمی عاقلانه تر و دور از تعصب به این حقیقت نگاه کنید . وظیفه اثبات با کسی است که ادعا می کند نه کسی که شک دارد. در ضمن بسیاری از ادعاهای ادیان با همین علم رد شده است. درست است که کسی نمی داند منشا هستی چه بوده اما همین دانشمندان که شما سخنانشان را می آورید نسبت به خدایان تمامی ادیان منکر یا ندانم گرا هستند نه مبدا هستی. رد خدایان ادیان هم با رد سخنانشان با استفاده از مفاهیم علمی ممکن است. اگر خدای یهود گفته 5000 سال از عمر آدم می گذرد و علم می داند که بسی بیش از اینهاست و اگر مسیحیت و اسلام از آفرینش انسان از گل چون سفال به یکباره(خلقت گرایی) و یا زیر آب رفتن تمام جهان در زمان نوح سخن می گویند علم با شواهدی که می بیند آن را رد می کند. یک مثل ایرانی است که می گوید” دم خروس را باور کنم یا قسم حضرت عباس را”
اگر تعصب را کنار بگذاریم حقیقت جلوی چشمانمان است
[پاسخ:]
با سلام ، من مخلص هرچی آدم با ادبه، ممنونم که بجای فحش با بزرگواری و آقائی انتقاد کردید. من در خدمتتان هستم که با هم بسوی حقیقت حرکت کنیم.